علی شکوریراد: روحانی در انتخابات فیتیله حزب اعتدال و توسعه را پایین کشید و انتخابات را به اصلاح طلبان سپرد/اصلاح طلبان برای روحانی سنگ تمام گذاشتند/کارکرد حسن روحانی بهعنوان اصولگرای معتدل بهتر از یک فرد اصلاحطلب است
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۳۵۵۹۷
ما باید نگران باشیم، اما باید مراقبت کنیم بین اصلاحطلبان و حسن روحانی فاصله ایجاد نشود؛ فاصلهای که نتیجهاش از حالا مشخص است. در گفتوگو با «شرق»:دوگانه پرمخاطرهفرزانه آئینی: آنطور که از خبرهای منتشرشده برمیآید، قرار است حسن روحانی ١٤ مردادماه در مراسم تحلیفش فهرست وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم را به بهارستان ارائه کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها گمانهزنی درباره ترکیب و چینش کابینه دوازدهم در صدر اخبار قرار دارد و بازار شایعات هم بهتبع آن داغ است. در این میان اما آنچه بیشتر به گوش میرسد، گلایههای صاحبنظران اصلاحطلب از نحوه چینش کابینه است. ارزیابی شما از این فضا چیست؟درباره چینش کابینه تبادلنظرها و گفتوگوهای فراوانی در سطح رسانه و در سطوح غیررسمی و پشتپرده انجام شده است. درمجموع آنچه من برداشت میکنم این است که آقای روحانی باب تعامل را نبسته است و گروههای مختلفی در اطرافش شکل گرفتهاند که پیشنهادهایشان را به او ارائه میکنند. در این میان اما آنچه سبب شکلگیری انتقادات شده، رویه آقای روحانی است. رئیسجمهوری در این دوره برخلاف سال ٩٢ نگفته که چگونه اعضای کابینه را انتخاب میکند و چه روندی برای چینش آن در نظر دارد. حتی مشخص نشده که مشاوران در چینش کابینه چه کسانی هستند. هرچند که از کلیات رایزنیها اینطور برمیآید که آقایان اسحاق جهانگیری، مرتضی بانک، محمد شریعتمداری، محمود واعظی و محمد نهاوندیان کسانی هستند که مشاورهها را به رئیسجمهوری میدهند. اتفاقا بسیاری از اصلاحطلبان از نقشآفرینی آقایان نهاوندیان و واعظی - دو چهره اصولگرای نزدیک به رئیسجمهوری - در چینش کابینه ابراز نگرانی میکنند. نظر شما چیست؟البته که این موضوع نگرانکننده است و کاهش نقش آقای اسحاق جهانگیری در چینش کابینه موجب افزایش نگرانیهاست، آنهم درحالیکه با توجه به همراهی و همدلی ایشان با آقای روحانی در انتخابات انتظار میرفت نزدیکی او به رئیسجمهوری در این دوره بیش از پیش شود و نگاه و نظرات او بهعنوان نماینده اصلاحطلبان در دولت دوازدهم بیشتر دیده و شنیده شود. در کنار کاهش تأثیرگذاری آقای جهانگیری، عدم توجه به نظرات آقایان محمد شریعتمداری و مرتضی بانک بهعنوان رؤسای ستادهای انتخاباتی رئیسجمهوری هم دلیل دیگری برای نگرانی است. همزمان، شنیده میشود آقایان نهاوندیان و واعظی بهشدت در چینش کابینه تأثیرگذار شدهاند. همین نزدیکی سبب افزایش نگرانی اصلاحطلبان شده است، چون مسیرهای ارتباطی اصلاحطلبان با آقای روحانی در درجه اول آقای جهانگیری بود و بعد آقای شریعتمداری. علاوهبراینها توییتهای آزاردهنده حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهوری، هم اصلاحطلبان را به بحث چینش کابینه حساس کرده و موجب شده است که این فضای نگرانکننده تشدید شود. باید اذعان کنم که اصلاحطلبان که بیشترین کمک و سهم را در پیروزی حسن روحانی داشتند از شنیدن این اخبار نگران هستند. با همه اینها من معتقدم که ما نباید از آقای روحانی انتظار عملکرد یک فرد اصلاحطلب را داشته باشیم. اگر انتظارات از آقای روحانی به اندازه یک فرد اصلاحطلب بالا برود، ممکن است پاسخ در خور نگیرد و منشأ اختلاف شود. از سوی دیگر هم معتقدم در شرایط فعلی کشور، کارکرد حسن روحانی بهعنوان یک فرد اصولگرای معتدل شاید بهتر از یک فرد اصلاحطلب باشد، چراکه اصولگرایان در بخشهای دیگر بهراحتی میتوانند علیه روند اصلاحطلبانه روحانی اعمال فشار بیشتری کنند و ادامه مسیر حرکتی روحانی را با مشکلات پیچیدهای روبهرو کنند. بههمیندلیل حسن روحانی هم میداند که اگر دارای سبقه اصلاحطلبی باشد، با آنها وارد چالش همهجانبه خواهد شد و این چالش به سود هیچکس نخواهد بود و دولت در انجام امورش ناکام خواهد ماند. فضای این روزها مشابه همان جو انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ است، آن روزها میگفتند نخواهند گذاشت کاندیدای اصلاحطلبان تأیید صلاحیت شود، اگر هم تأیید صلاحیت شود نمیگذارند رأی بیاورد، اگر هم رأی بیاورد نخواهند گذاشت کاری از پیش ببرد. در پی همین تحلیلها بود که آقای عارف انصراف داد و اصلاحطلبان پشت حسن روحانی قرار گرفتند تا شاید فضای کار بیشتری به دست بیاورد، همانطور هم شد و دولت به نسبت کارنامه خوبی ارائه کرد و فضای سیاسی کشور را بهگونهای نرم و ملایم هدایت کرد که حماسه اردیبهشت ٩٦ از دل آن متولد شد. پس از انتخابات ٩٢ ما فکر میکردیم راه سیاست برای اصلاحات مسدود خواهد شد، اما با وجود حسن روحانی، انتخابات ٩٦ در فضای بهتری برگزار شد و نتیجه آن چیزی نبود جز پیروزی اصلاحطلبان که در هشت سال گذشتهاش از سوی جریانی قدرتمند به حاشیه رانده شده بودند و آرزو میشد مسیر بازگشتشان به قدرت و سیاست مسدود شود. در انتخابات امسال نهتنها مسیر حضور اصلاحطلبان در حاکمیت مسدود نشد، بلکه مسیر بازتری پیشِروی ما قرار گرفت. به همین واسطه هم هست که سطح انتظارات از حسن روحانی بالاتر رفته است، ولی من فکر میکنم اصلاحطلبان باید منطقیتر با این فضا برخورد کنند و رشد صعودی سطح انتظارات از حسن روحانی را مهار کنند. اصلاحطلبان همواره منتقد حضور آقای نهاوندیان در دفتر ریاستجمهوری بودند با وجود این نقد اما او این روزها قدرت بیشتری گرفته و جزء معدود افرادی است که برای چینش کابینه به رئیسجمهور مشورت میدهد، از سوی دیگر هم خبر میرسد آقای رحمانیفضلی برخلاف انتقادهایی که به عملکردش در انتخابات اردیبهشت ماه وارد شد، در وزارت کشور ابقا میشود، یا گفته شده خانم شهیندخت مولاوردی از معاونت امور زنان خداحافظی میکند، به نظر شما انتقاد از این رویه، بالارفتن سطح انتظارات از حسن روحانی است؟از نظر احساسی من هم کاملا با این انتقادها و گلایهها همراه هستم، اما بهعنوان یک سیاستورز و یک فعال سیاسی باید کمی دوراندیشانهتر به فضای سیاسی نگاه کنیم، همه این نگرانیها واقعیت است، اما نباید سبب دلزدگی شود، ما باید چند قدم جلوتر را ببینیم. با دلزدگی و نگرانی نمیتوان کار سیاسی کرد. ما باید قدمهایمان را با واقعیتهای موجود همراه کنیم و دوراندیش باشیم، بههمیندلیل هم احساساتم را کنترل میکنم و میکوشم آنچه بر زبانم جاری میشود، متناسب با دوراندیشی باشد، نه متناسب با آن حسی که این روزها در من جاری شده است.منتقدان دلنگران انتخابات ریاستجمهوری ١٤٠٠ هستند و معتقدند در صورت فراموشی وعدههای سیاسی و اصلاحطلبانه خطر ازدسترفتن سرمایه اجتماعی وجود دارد. شما نگران ازدستدادن سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان نیستید؟حرف شما درست است، ما مخیر هستیم بین دو کار که هرکدام عارضه جداگانهای دارد. اگر همانطورکه ما بدون پیششرط از روحانی در انتخابات حمایت کردیم و حالا هم بدون نگاهکردن به عملکرد روحانی اعلام کنیم حمایتمان را از او ادامه میدهیم، طبیعی است که پشتوانه اجتماعیمان را از دست خواهیم داد و در سال ١٤٠٠ دست ما خالی میماند، این عارضه حمایت بیچونوچرا و بیقیدوشرط از روحانی خواهد بود.در حالت دوم اگر بیاییم و مطالبات را جدیتر از دولت و شخص رئیسجمهوری بخواهیم و پیگیر آن باشیم، ممکن است دچار این عارضه بشویم که بین اصلاحطلبان و روحانی فاصله ایجاد شود. خب در این صورت معلوم نیست در سال ١٤٠٠ چه شرایطی داشته باشیم.برداشت من از سخنان شما این است که بهعنوان یک فعال سیاسی میخواهید تلاش کنید مطالباتتان را طوری طرح نکنید که ناخواسته موجب افزایش نفوذ رقبا شوید.بله دقیقا ما باید تلاش کنیم در بیان مطالبات طوری عمل نشود که حسن روحانی را تقدیم جریانات دیگر کنیم و بهاصطلاح روحانی را به رقبا نبازیم.درعینحال هم حرف من این است که بیاییم بین آقای روحانی و اطرافیانش تمایز قائل شویم.
این تمایز را چطور میشود ایجاد کرد وقتی که چهرههایی مانند جهانگیری و شریعتمداری به حاشیه میروند و دیگران جایشان را میگیرند؟ما باید نگران باشیم، اما باید مراقبت کنیم بین اصلاحطلبان و حسن روحانی فاصله ایجاد نشود؛ فاصلهای که نتیجهاش از حالا مشخص است.راهکارتان چیست؟ما باید بهصراحت بخواهیم که رئیسجمهوری به وعدههایش در انتخابات پایبند باشد. این مطالبهها ممکن است یا با تعیین افراد انجام شود یا اینکه با غلبه هژمونی حسن روحانی بر افراد. اگر بتوانیم کاری بکنیم که هژمونی حسن روحانی تا ردههای پایین مدیریتی منتقل شود، دیگر کاری به افرادی که منصوب میشوند نداریم.من معتقدم در شرایط کنونی همانطورکه تغییر رویکرد حسن روحانی به مزیت اصلاحطلبان تبدیل شد، تغییر رویکرد منصوبانش هم میتواند مفید باشد.همه ما میدانیم که روحانی ٩٦ همان روحانی قبل سال ٩٢ نیست و تغییرات او مشهود است. روحانی امروز یک رئیسجمهوری با رویکرد اصلاحطلبانه است، بههمیندلیل هم اگر کسانی که روحانی منصوب میکند رویکرد اصلاحطلبانه از خودشان نشان بدهند، ما میتوانیم این را بپذیریم و انتظار نداشته باشیم که منصوبان او حتما اصلاحطلب باشند؛ یعنی وزرا از بین اصلاحطلبان انتخاب شوند.نمونهای این موضوع آقای واعظی وزیر ارتباطات است که در ابتدای انتصاب به لحاظ گرایش سیاسی مورد انتقاد اصلاحطلبان بود ولی عملکردش در وزارت ارتباطات – افزایش سرعت اینترنت و کاهش فیتلرینگ – شایان توجه است. بنابراین اگر شما عملکرد وزارت ارتباطات را ملاک قرار دهید، مدیریت این وزارتخانه درخور تقدیر است اما اگر رزومه سیاسی واعظی را ملاک قرار دهید، او اصولگراترین فرد کابینه حسن روحانی است. من معتقدم کارکرد اصلاحطلبانه وزرا از انتصاب چهرهای اصلاحطلب در کابینه مهمتر است و اگر این اتفاق بیفتد، برای ما کفایت میکند، چراکه خود آقای روحانی هم از همین سنخ است؛ یعنی او اصولگرایی است که عملکرد اصلاحطلبانه دارد.می شود گفت که شما مخالف سهمخواهی اصلاحطلبان از کابینه حسن روحانی هستید؟نه، من اصلا مخالف سهمخواهی نیستم، طبیعت قدرت، انتخابات و تحزب سهمخواهی است، اما معتقدم در شرایط فعلی باید در بحث رویکرد کابینه سهمخواهی کنیم، نه افرادی که به کابینه میروند.ضامن و دلگرمی شما برای استمرار رویکرد اصلاحطلبانه حسن روحانی چیست؟من میدانم حسن روحانی به دیدار {literal}{{/literal}رئیس دولت اصلاحات{literal}}{/literal} میرود، از او نظرخواهی میکند و مشورت میگیرد. این ضامن ابقا و استمرار رویکرد اصلاحطلبانه او در دولت دوازدهم است و ما از این بابت نگرانی نداریم. خود آقای روحانی کاملا قبول دارد پیروزی در این انتخابات دستاورد اصلاحطلبان است و به این امر اذعان کرده است. نباید فراموش کنیم روحانی یک سیاستمدار هوشمند است؛ بههمیندلیل هم وقتی اصلاحطلبان در آستانه انتخابات از او خواستند فیتیله حزب اعتدال توسعه را پایین بکشد، قبول کرد؛ چون میدانست اگر حزب اعتدال و توسعه به میدان بیاید و در تعارض با اصلاحطلبان قرار بگیرد، چالشی ایجاد میشد که بهنفع او نبود، بههمیندلیل هم فیتیله حزب اعتدال و توسعه را پایین کشید و انتخابات را به اصلاحطلبان سپرد. اصلاحطلبان هم برایش سنگ تمام گذاشتند و حماسه اردیبهشت ٩٦ آفریده شد.پس اینجا نیاز به تحلیل رفتارهای اخیر آقای روحانی ضرورت مییابد که چرا او با وجود اعتماد به اصلاحطلبان در انتخابات، حالا از مشاوران و یاران اصلاحطلبش فاصله گرفته است؟ببینید، سیاستورزی در سطح با سیاستورزی در بدنه کاملا متفاوت است. در بدنه طبیعتا رویکردهای احساسیای که امروز شکل گرفته غلبه دارد، اما در سطح رهبری نگاهی دوراندیشانهتر حاکم است. به صراحت بگویم شما قطعا از خاتمی حرفی جز استمرار حمایت از روحانی نخواهید شنید. همین نگاه تا سطوح میانی رهبری اصلاحات ادامه دارد؛ مثلا اگر شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انتقادی از روحانی بیان کند، حتما در کنارش حمایت غلیظی هم از ایشان خواهد داشت. احزاب اصلاحطلب هم حتما توجه میکنند که طرح مطالباتشان سبب فاصلهگرفتن آنها از حسن روحانی نشود، ما در حزب اتحاد ملت همه تلاشمان این است نقدهایمان موجب شکاف نشود؛ هرچند این انتقادات در بدنه حزب بسیار پررنگتر دیده و شنیده میشوند. میخواهم بگویم که باید از بدنه جامعه انتظارات دوراندیشانه داشته باشیم و دنبال این نباشیم که در سطح رهبری اصلاحات هم رفتارهای احساسی بروز پیدا کند. هرچند هرگاه حس جامعه بر فضای سیاسی کشور غلبه پیدا کند، مسئولان هم به سمت آن حس متمایل خواهند شد. آقای روحانی باید بداند انتظار داشتن رفتار خردورزانه و دوراندیشانه از رهبری اصلاحات - در جایی که بدنه دارد به سمت دیگری میرود - انتظاری تحققناپذیر است.اصلاحطلبان در سالهای اخیر با برجستهکردن مطالبات مردم، توانستند اعتماد بدنه اجتماعی را جذب کنند و در سه انتخابات اخیر موفق شدند، حالا با رسیدن اصلاحطلبان به مراکز قدرت (مجلس، دولت و شوراهای شهر) مردم منتظر عملکرد اصلاحطلبان هستند. بههمیندلیل دیگر زمان ارائه برنامه و طراحی شعارها سپری شده و مردم چشمانتظار کارنامه اصلاحات هستند، مسیر پیشروی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ١٤٠٠ را چگونه میبینید؟قدرت اصلاحطلبان در بدنه اجتماعیشان است. بنابراین همه حواس اصلاحطلبان باید جمع این باشد که بین رهبری جریان و بدنه اجتماعی فاصله ایجاد نشود. در همین راستا هم رهبری اصلاحات مدام در تلاش است که بدنه را از اهداف بلندمدت مطلع کند؛ هرچند در مقابل از حسی که در جامعه هم شکل میگیرد، غافل نیست.بنابراین جهت و سرعت حرکت رهبری اصلاحات باید با توجه به همه رویدادها و توقعات بدنه اجتماعی تعیین شود. یک رهبری سیاسی - هرچقدر هم که خردورزانه باشد - اگر از بدنهاش فاصله بگیرد، نقش تأثیرگذاری نخواهد داشت. نباید الان بدنه اجتماعی را فراموش کنیم و در سال ١٤٠٠ برگردیم بگوییم دوباره بیایید پای انتخابات. باید از همین حالا تا چهار سال دیگر با بدنه اجتماعی خود همراه باشیم. در این مدت فرصت زیادی داریم تا برای زیرساختهای سیاسی جامعه برنامهریزی و جامعه مدنی را تقویت کنیم. ما به دنبال تعمیق رابطه رهبری اصلاحات با بدنه اجتماعی هستیم و خوب میدانیم اگر از این اصل غافل شویم در انتخابات آینده فاقد بدنه کنشگری خواهیم بود که میتواند حماسهساز باشد.در اینجاست که باید بزرگترین تعامل بین رهبری اصلاحات با کسانی که به مراکز قدرت – مجلس، دولت و شوراها – رفتهاند شکل بگیرد تا بتوان به مطالبات بدنه اجتماعی عینیت بخشید. مسیر دشواری پیش رو داریم و از همین حالا نیز فعالیتهایمان را کلید زدهایم؛ چراکه اولین آزمون ما انتخابات مجلس آینده در زمستان ٩٨ است. البته مسیر پیشروی ما در انتخابات آینده، مسیری دشوار است؛ چراکه باید کارنامه قابل دفاعی داشته باشیم. از طرف دیگر، چون اصلاحطلبان در حمایت از حسن روحانی به میدان آمدند، کارنامه دولت هم به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد، اینطور نیست که مردم بگویند روحانی حسابش را از اصلاحطلبان جدا کرده است.فکر نمیکنید اصلاحطلبان برای همراهی و همگامی با دولت دوازدهم مسیر دشواری پیشرو دارند؟دقیقا ما در این مسیر با یک دوگانه مواجهیم؛ هم باید مراقب باشیم دولت زمین نخورد و هم باید تلاش کنیم تا دولت از اصلاحطلبان فاصله نگیرد.بههمیندلیل هم هست که من معتقدم کنش ما باید در اصلاح رویکرد دولت باشد، چینش دولت در مرحله دوم مطرح است، اگر روحانی بتواند دولت را در مسیر اصلاحطلبانه به حرکت درآورد، برای ما مهم نیست از چه کسانی استفاده میکند. کمااینکه خود آقای روحانی هم گلایه کرد که برخی در این انتخابات پاشنه کفششان را خوابانده بودند- یعنی آماده خروج از دولت بودند-. خب، نمیشود آنهایی را که در انتخابات کمک کردند، نادیده گرفت و آنهایی که آماده رفتن از دولت بودند، دوباره سر کار بیایند.اصولگرایان معتقدند رسیدن اصلاحطلبان به مراکز قدرت بهزودی سبب انشقاق در جبهه اصلاحات و بروز اختلافات جدی خواهد شد. تجربه هم نشان داده قدرت همواره عامل بروز چنددستگی در گروههای سیاسی بوده است. اصلاحطلبان برای ممانعت از بروز اختلاف و انشقاقهای احتمالی چه تدبیری دارند؟اصولگراها به این نتیجه رسیدهاند که اصلاحطلبان بزرگتر از آن شدهاند که از بیرون ضربه بخورند. آنها گفتهاند که ما دیگر نمیتوانیم از بیرون به اصلاحطلبان ضربه بزنیم. باید از درون به آنها ضربه وارد کنیم. آنها تمام تلاششان را برای ایجاد اختلاف بین اصلاحطلبان و دولت و حتی ایجاد اختلاف در شورایعالی سیاستگذاری به کار گرفتهاند. طبیعی است که ما وقتی میدانیم رقیب اصلی ما مترصد این است که اصلاحطلبان به جان هم بیفتند و چندپاره شوند، باید آگاه باشیم و به استقبال اختلاف نرویم.اواخر تیر، مصاحبهای از شما منتشر شد که در آن نقدهایی را به شورایعالی سیاستگذاری و شخص محمدرضا عارف وارد کردید. بازتاب درونگروهی این نقدها برایتان چه بود؟من نظراتم را گفتم و به آنها معتقد هستم؛ هرچند که بهتر بود برای انتشارشان زمان دیگری را انتخاب میکردم. بازتاب مصاحبهام خیلی زیاد بود؛ بههمیندلیل هم گلایههایی از جانب برخی دوستان مطرح شد. دوستان میگفتند نیازی به علنیکردن اشتباهات نبود؛ اما اینکه خود آقای عارف از من گلایه کند، نه.از سوی ایشان گلایهای مطرح نشد. جالب اینکه عصر همان روزی که مصاحبه منتشر شد، من و آقای عارف تماس تلفنی داشتیم و با اینکه میدانستم مصاحبه را دیده، اصلا به موضوع مصاحبه اشارهای نکرد.او گفت که به من اعتماد کامل دارد. من آقای عارف را از سرمایههای اصلاحطلبان میدانم و ایشان هم به من اعتماد دارد. من شخصا با عارف احساس فاصله نمیکنم.
منبع: نامه نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۳۵۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به تمام جنجالهای کریمی قدوسی | گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
یکی از عجیبترین مناقشههای کریمی قدوسی با حسن روحانی ادعای او درباره جاسوسی و بعد عقبنشینی از این ادعا بود. در یک فایل ویدئویی مدعی شده بود حسن روحانی، رییس جمهور ایران، از سرویس امنیتی و اطلاعاتی انگلستان دستور میگیرد! سخنگوی سپاه ادعای این نماینده مجلس مبنی بر اقدام سازمان اطلاعات سپاه در نشاندادن شنود تلفنی یکی از مقامات کشور با مامور MI۶ به وی را تکذیب کرد.
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
اصرار محمدجواد کریمی قدوسی، نماینده مجلس یازدهم که از راهیابی به مجلس دوازدهم هم باز مانده است بر ارایه بازه زمانی در ارتباط با دستیابی ایران به سلاح هستهای واکنشهای داخلی و خارجی زیادی را در پی داشته است. این البته نه نخستینبار است که نام کریمی قدوسی با خبرهای هستهای گره میخورد و نه احتمالا آخرین بار.
او در چهار دوره حضور خود در مجلس- از دوره هشتم تا یازدهم- بارها درباره موضوعات هستهای اظهارات عجیبی را مطرح کرده است. درست مثل همین چند روز پیش که در توییتی نوشت که «در صورت صدور اذن تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد.»بلافاصله پس از انتشار این توییت، فعالان سیاسی و رسانهای از این نماینده مجلس انتقاد کردند اما، او بازهم در توییت با هشتگ اقتدار ایران نوشت: «در صورت اذن تا انجام اولین آزمایش ارتقاء برد موشکی به ۱۲ هزار کیلومتر یک هفته فاصله میباشد.»
این اظهارات به صورت غیرمستقیم باعث واکنش رافائل گروسی شده و هشدار داد که «ایران چند هفته با ساخت سلاح هستهای فاصله دارد.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با بیان اینکه « غنیسازی اورانیوم توسط ایران و نبود دسترسی بازرسان بینالمللی به تاسیسات اتمی آن، به نگرانیها درباره فعالیتهای هستهای آن دامن میزند»، تاکید کرده است که ایران «چند هفته، نه چند ماه» با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد. او همچنین گفته است که «این اتفاق به معنای این نیست که ایران سلاح اتمی دارد یا در این بازه در اختیار خواهد داشت.در حالی که غنیسازی اورانیوم در سطح نظامی نگرانکننده است، نمیتوان بر اساس این نتیجه گرفت که ایران در حال حاضر یک سلاح اتمی دارد. اهداف ایران در این زمینه مشخص نیست و تنها میتوان درباره آن گمانهزنی کرد».
علی قلهکی فعال رسانهای اصولگرا در پاسخ به این نماینده مجلس در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «موشک قارهپیما با برد ۱۲هزار کیلومتر، فقط برای حمل کلاهک هستهای است، اینکه دانش ساخت آن را داریم یا نه به کنار، ولی تمامی مواضع اخیر شما پیوست گزارش آژانس انرژی اتمی علیه کشور میشود! چه اذنی بیاید چه اذنی نیاید».
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس، در رابطه با اظهارات اخیر کریمی قدوسی نیز گفت که اساسا رویکرد جمهوری اسلامی ایران هستهای و اتمی نیست با اینکه در این رابطه کشور توانمند است.او در گفتوگو با منیبان، افزود: اگر ایران و اسراییل وارد فضای جنگ تمامعیار شوند ایران مجبور است به سمت بمب اتم حرکت کند تا توازن ایجاد شود اما مجموعه تحولات نشان داد بعد از تقابل اخیر ایران و اسراییل، این رژیم به تنهایی نمیتواند علیه ایران اعلام جنگ کند.
اظهارات کریمی قدوسی حتی صدای ارگان رسمی مطبوعاتی دولت رییسی را نیز درآورد. روزنامه ایران در این باره با بیان اینکه «کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در اظهاراتی دوپهلو مدعی شده است که در صورت صدور اذن تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد» نوشت: «این درحالی است که رژیم صهیونیستی، امریکا و کشورهای غربی به دنبال متهم کردن ایران هستند و با توجه به رویارویی اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، این تلاشها بیشتر هم شده است.چه عاملی باعث میشود تا نمایندهای که از قضا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است و باید به دنبال تأمین منافع ملی باشد، با اظهارات نسنجیده و خارج از مسوولیت برای کشور هزینه تراشی میکند؟».
هیچ یک از این واکنشها اما باعث عقبنشینی کریمی قدوسی نشد و او در ویدئویی دوباره بر مواضع قبلی خود تاکید کرد و گفت: «بعد از انجام عملیات وعده صادق و صحبتهایی که از سوی رژیم صهیونیستی و حامیانش میشد این بود که رژیم صهیونیستی به مراکز هستهای جمهوری اسلامی حمله کند و سایتهای فردو و نطنز را منهدم کند. اینجا فرمانده حفاظت از مراکز هستهای موضعی گرفت که حمله به مراکز هستهای یعنی عبور از خط قرمزهای جمهوری اسلامی در تولید سلاح هستهای و احتمال داد که اگر دشمن دست به چنین اقدامی بخواهد بزند، فتوا تغییر کند.»
کریمی قدوسی ادامه داد: «اما از نظر فنی آیا ایران قدرت تولید سلاح هستهای را دارد؟ بنابر نقد کارشناسان حتی اطلاع فنی که آژانس دارد و قانون مجلس به نام لغو راهبردی تحریمها که غنای اورانیوم تولیدی را به ۶۰ درصد رساند، کارشناسان به ما گفتند که ما نصف روز زمان لازم داریم که چند آبشار غنیسازی را سری کنیم و غنای اورانیوم تولیدی را از ۶۰ به ۹۰ درصد برسانیم. این چیز خاص و سری نیست و آژانس هم مطلع است. از نظر فنی هم یک امر شدنی و خیلی راحت است؛ بنابراین به لحاظ تولید اورانیوم ۹۰درصد که سوخت اصلی کلاهک هستهای است، جمهوری اسلامی یک نصف روز زمان لازم دارد، حالا بگوییم یک هفته.
او در بخشی دیگر از اظهارات میگوید؛ «همچنان در فتواهای مقام معظم رهبری، تولید و بهکارگیری سلاحهای هستهای امری غیرقابل قبول است، اما اگر زمانی ایشان تشخیص بدهند، فرمودند که در هر سطحی ما را تهدید کنند، در همان سطح تهدیدشان میکنیم. یعنی اگر دست به تهدید هستهای بزنند، با تهدید هستهای جوابشان را میدهیم. اینجا که دیگر با موشک کاتیوشا نمیتوان جوابشان را داد.»
این اظهارات کریمی قدوسی با واکنش جلال رشیدی کوچی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی روبهرو شد که با کنایه به او نوشته است؛ « ول کن تو را به علی. الان اومدی ابروش رادرست کنی زدی چشمشم کور کردی که! از یک هفته رسیدی به نصف روز؟ بازم برای توجیه رفتار غلطت از رهبری هزینه کردی!! شنیدم جایی گفته بودی رشیدی نفوذی اسراییله! آورنده خبر آدم موثق و خداترسی بود، اما همینجا میگم، من حلالت کردم، ولی خدا جای حق نشسته.»
متولد مشهد، وفادار به مشی پایداریهمان اندازه که از دوران نمایندگی کریمی قدوسی اطلاعات مختلفی وجود دارد چرا که او هر روز با یک ادعای جدید در صدر اخبار قرار میگرفت، از دوران زندگی او پیش از نمایندگی، اطلاعات کمی در دست است. بر اساس بیوگرافی کوتاهی که از کریمی قدوسی در سایت جماران منتشر شده او در دیماه سال ۱۳۳۴ در مشهد و در خانوادهای مذهبی متولد شده است، او ۶ خواهر و برادر دارد، و دوران جوانی و نوجوانیاش را همراه با پدر در حرفه خیاطی سپری کرده است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق بوده و به زبان عربی مسلط است. در ۲۳ سالگی از اعضای فعال سپاه پاسداران خراسان بوده و در طول سالهای دفاع مقدس فرماندهی سپاه استان سمنان را با تشکیل تیپ ۱۲ قائم برعهده داشت، همچنین مسوول اعزام نیرو بود.
بعد از پایان جنگ، از مدیران عالی بسیج در استانهای خراسان بزرگ، اصفهان، فارس، خراسان رضوی بود و در تشکیل نیروهای مقاومت بسیج در این استانها نقش موثری ایفا کرد. وی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در خرداد ماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نماینده مردم مشهد و کلات راهی مجلس هشتم شد، حضوری که تا پایان دوره یازدهم هم تمدید شد. از کریمی قدوسی عموما به عنوان عضو جبهه پایداری نیز یاد میشود.
ام.پی.تی یا ان.پی.تی؛ مساله این است!آبانماه سال ۱۳۹۲ وقتی یک طرح دو فوریتی توسط جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس وقت تهیه و به هیات رییسه مجلس ارایه شد، دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهمترین مبحث حقوق بینالملل در بحث انرژی اتمی است، اشاره و عجیب آنکه هر دوبار هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی نام این معاهده «ام پی تی، mpt» درج شد. یک بار در عنوان طرح ۵ صفحهای و یک بار در متن آن به زبان انگلیسی.
این طرح ۵ صفحهای که با خط خود کریمی قدوسی توسط اداره قوانین مجلس تکثیر و در اختیار خبرنگاران قرار گرفت و بعد هم در فضای مجازی منتشر شد در کادر مربوط به عنوان طرح این عبارت را با خود دارد: «الزام دولت به حفظ حقوق مسلم هستهای و مصادیق آن در چهارچوب معاهده «ام پی تی» « در مذاکرات هسته ای».
در بند نهم این طرح نیز چنین نوشته شده بود: «هرگونه موافقت با خواستههای طرف مقابل نباید خارج از معاهده «mpt» باشد».
«ان.پی.تی» مخفف نام انگلیسی «معاهده منع گسترش هستهای» (Nuclear Non- Proliferation Treaty) است.
عجیبتر از اشتباه کریمی قدوسی امضای ۱۱۰ نماینده مجلس وقت پای این طرح بود که به این معنی بود که یا این ۱۱۰ نفر هم نام درست مهمترین معاهده هستهای جهان را نمیدانستند یا اینکه این طرح را چشم بسته امضا کردند.
نام جاویدان در قائله دوتابعیتیها؛ از اتهام زننده تا متهمجواد کریمی قدوسی در شهریور سال ۱۳۹۷ در مجلس دهم در جلسه سوال از محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه، در مجلس مستندی را پخش کرد که عنوان میکرد برخی از اعضای هیات ایرانی در مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی دوتابعیتی بوده و «جاسوس» بودند. طرح چنین ادعایی باعث شد علیرضا رحیمی، عضو وقت هیات رییسه مجلس در سوالی از وزیر دفاع این مساله را مطرح کند که چنین اطلاعاتی بر فرض صحت چگونه به دست کریمی قدوسی رسیده است.امیر حاتمی، وزیر دفاع دولت روحانی، روز دوشنبه، ۳۱ تیر همان سال، در جلسه علنی مجلس دهم در پاسخ به این سوال گفت: «طبق اعلام سپاه پاسداران فیلم دوتابعیتیها که در کمیسیون امنیت ملی و صحن مجلس پخش شده به لحاظ موضوعی مشابهت دارد، اما به لحاظ اصالت فیلمی که در صحن مجلس پخش شده فاقد سندیت و اعتبار رسمی است.»
رحیمی در جلسه سوال خود از وزیر دفاع همچنین گفت: «به رییسجمهور اتهام زدند که دوتابعیتی است و این اتهام در سراسر کشور پخش شد، اما تکذیب آن پخش نشد. اگر چنین اتهامی به رییس قوه قضاییه میزدند دادستان سکوت میکرد؟»
بعد از طرح این سوال ۲۹ نماینده مجلس دهم که اکثرا عضو جبهه پایداری و از دوستان و حامیان کریمی قدوسی بودند اما طرح این سوال توسط علیرضا رحیمی را حمله به سپاه پاسداران خوانده و خواستار برکناری او از هیات رییسه مجلس شدند.کریمی قدوسی در جلسه علنی بعد گفت که موضوع «دوتابعیتی» بودن حسن روحانی را او مطرح نکرده اما تهدید کرد که فهرست مدیران «دوتابعیتی» جمهوری اسلامی را منتشر خواهد کرد.
ابوالفضل ترابی، عضو کمیته تحقیق و تفحص مجلس از مدیران دوتابعیتی، یکماه بعد در مرداد ۹۷ دوباره بر آتشی که کریمی قدوسی به راه انداخته بود دمید و گفت که یکی از مقامات «بسیار مهم و تراز بالا» در دوران تحصیل در اسکاتلند تابعیت بریتانیا را کسب کرده و هنوز این تابعیت را دارد. اظهاراتی که به نظر میرسید با توجه به تحصیل حسن روحانی در اسکاتلند خطاب به او بیان شده بود.محمود واعظی، رییس دفتر وقت رییس دولت دوازدهم اما این ادعا را تکذیب کرد.داستان دوتابعیتیهایی که کریمی قدوسی و نزدیکانش علیه حسن روحانی به راه انداخته بودند اما به یکباره وارد فصل جدیدی شد و چنین اتهامی علیه خود او نیز مطرح شد.
جلیل رحیمی جهانآبادی نماینده مجلس دهم در جلسه علنی مدعی شد که کریمی قدوسی به مردم حوزه انتخابیهاش گفته برای ردصلاحیتش امضا جمع کنند، ادامه داد: طالبان یک قیف داشت که بر ریش مردان میگرفت ببیند اندازه ریش آنها استاندارد است یا نه! مردم را کتک میزد اگر ریش با آن قیف طالبان استاندارد نبود. شما چکاره مملکت هستید که به وزیر، به رییسجمهور و حالا به نماینده مردم در مجلس میتازید و ما را غیرانقلابی مینامید و خطاب میکنید؟! چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است، چه کسی به شما اجازه داده است به ارکان نظام بتازید، چند روز سابقه جبهه دارید، چندتا عملیات شرکت کردهاید که به درجه سرداری رسیدید؟ از کی شما ایرانی شدید که ما ایرانی نبودیم. زمانی که اجداد شما از افغانستان به ایران حمله میکردند، ما از ایران دفاع میکردیم. چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است؟»
این اظهارات با واکنش کریمی قدوسی در جلسه علنی بعدی مجلس همراه شد اما رحیمی جهانآبادی فراتر رفت و حتی گفت که کریمی قدوسی به سوال او درباره اصلیت خانوادهاش و دوتابعیتی بودن پاسخی نداده است.
جواد کریمی قدوسی در جلسه روز سهشنبه مجلس همچنین سخنان نماینده تربت جام درباره «تابعیت افغان» خود را رد کرد و گفت: «یک سند مبنی بر اینکه یکی از اجداد من ولو هفت نسل قبل از افغانستان آمده است هم دارند، ایشان باید در صداوسیما این سند را پخش کند، و الا صداوسیما باید همین مذاکرات من را پخش کند؛ در غیر این صورت اگر این کار را نکردند من از دولت افغانستان میخواهم که آنها بررسی کنند که اگر ما رگ و ریشهای در طول تاریخ در اقوام آنجا داشتیم به ما بگویند که به خدمت آنها برویم.»
دلواپس همیشگی علیه روحانیکریمی قدوسی پس از تأیید صلاحیت کاندیداها و آغاز رقابت انتخاباتی در خرداد ۹۲، چند روز پیش از روز انتخابات خواستار رد صلاحیت حسن روحانی شد. این درخواست همزمان با بالا رفتن آراء روحانی در نظرسنجیها صورت گرفت.با آغاز به کار دولت یازدهم، جواد کریمی قدوسی، همواره در صف اول مخالفان عملکرد این دولت محسوب میشد.
در نخستین سالگرد آغاز به کار دولت یازدهم، کریمی قدوسی در اظهارنظری روحانی را متهم به «دادن اطلاعات مهم فقهی به انگلستان» کرد. همچنین او بودجه رسانههای حامی روحانی را بالغ بر «صدها هزار میلیارد تومان» عنوان کرد. او یکی از چهرههای شاخص همایش «دلواپسیم» بود که در نقد سیاستهای هستهای دولت یازدهم برگزار شد.
کریمی قدوسی در سالهای اولیه دولت نخست روحانی در مهدیه مشهد، دولت را به براندازی متهم کرد و گفت «رمزگشایی از شعار اعتدال امر مهمی است چرا که اعتدال پوششی برای براندازی نظام است.» و «اسرار پشت صحنه جریان اعتدال چیزی است که هماکنون ما به چشم میبینیم و اگر جریان اسفناک فتنه اتفاق افتاده است، هماکنون شعار اعتدال با هدف براندازی نظام، عناصر فتنهگر را به مناصب حکومتی گماردهاند.»
یکی از عجیبترین مناقشههای کریمی قدوسی با حسن روحانی ادعای او درباره جاسوسی و بعد عقبنشینی از این ادعا بود. در یک فایل ویدئویی مدعی شده بود حسن روحانی، رییس جمهور ایران، از سرویس امنیتی و اطلاعاتی انگلستان دستور میگیرد! سخنگوی سپاه ادعای این نماینده مجلس مبنی بر اقدام سازمان اطلاعات سپاه در نشاندادن شنود تلفنی یکی از مقامات کشور با مامور MI۶ به وی را تکذیب کرد.کریمیقدوسی چندی بعد از این ادعا در توییتر خود نوشت: «هیچ نمایندهای مدعی ارتباط مستقیم MI۶ (سرویس امنیتی انگلستان) با رییسجمهور آقای روحانی نبوده است. ما نیز با پاسخ سپاه در این باره همنظر بوده و ارتباط مستقیم سرویسهای جاسوسی با رییسجمهوری را قویا تکذیب میکنیم. تحریف حق و جعل باطل همیشه در اولویت رسانههای زرد و نارنجی بوده است».
کریمی قدوسی هنوز هم روحانی را رها نکرده است. در جریان رد صلاحیت روحانی برای انتخابات خبرگان سال گذشته کریمی قدوسی نوشت: «کسی که استعداد و اراده سقیفه سازی را داشت توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شد.»
میداندار اخبار عجیب در اعتراضات سال ۱۴۰۱در بحبوحه اعتراضات سال ۱۴۰۱ کریمی قدوسی با چند اظهارنظر عجیب واکنشهای زیادی را بر انگیخت. مدعی شده بود: «در طی شصت روز آمار حضور اغتشاشگران در خیابان، ۵۰۰ هزار نفر بوده است. البته اگر یک نفر ۱۰بار هم آمده ۱۰بار در آمار وارد شده. اوج این حضور در یک روز ۴۵هزار نفر بود. (طبق آمار غیر رسمی ۳۱۰ هزارنفر کل جمعیت اغتشاشگران بودند که میشود) گفتند نمادهای حاکمیتی باید سقوط کند. یکی از نمادها مشهد است. قرار بود برای یکی از سران قوا در مشهد حادثه هفتتیر ۶۰ تکرار شود. آخرین مرحله هم ورود پنتاگون بود. در سال ۸۸ هم نقشه همین بود. مرحوم فیروزآبادی در سال ۸۸ در کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت خاتمی در فتنه ۸۸ با فرمانده ناتو دیدار داشت و از آنها خواستند کار ما در داخل که جلو رفت شما وارد شوید. اکثر دستگیرشدگان یک یا دو شب نگهداری شدند بعد با تعهد والدین آزاد شدند. اما از میان بازداشتیهای هدفمند که ادامه هم دارد ۱۸٪ آنها آموزش دیدهاند. تمام این ارتباطات به دست آمده که به عنوان مستندات بیانیه دو دستگاه اطلاعاتی در آینده منتشر میشود. ۷۰درصد دستگیرشدگان دیپلم و زیر دیپلم بودهاند. ۶۷ درصد اهل شرب خمر بودهاند. از این شاربان خمر ۴۷ درصد دایمالخمر بودند. اکثر اینها معتاد به موارد مخدر گل بودند. درصدی از زنان بازداشت شده اهل فحشا بودند. همانکس که خودکشی کرد یکی از همین افراد بود. ۸۰ درصد اینها خارج از کشور را بهشت میدانند».
عجیبترین ادعای کریمی قدوسی اما در بخش دیگری از این گفتوگو مطرح شد: « خانم مولاوردی معاون روحانی طرحی داشت و میخواست فاحشهها را بیمه کند.»
کریمی قدوسی البته هیچ رخدادی را از قلم نمیانداخت و پس از آتش گرفتن بخشی از زندان اوین در سال ۱۴۰۱ مدعی شد: «فردی با چاقو خود را به بند مهدی هاشمی رفسنجانی میرساند و درصددکشتن او برمیآید، اما مهدی هاشمی از دو روز قبل به درخواست خودم از آن بند جابهجا شده بود!»
پایان دوره نمایندگیدر انتخابات مجلس دوازدهم نصرالله پژمانفر، میثم ظهوریان، علیاصغر نخعیراد و احسان عظیمیراد در مرحله اول در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مشهد مستقیم وارد مجلس شورای اسلامی شدند. برای کرسی پنجم شهر مشهد نیز، کاظم معتمدیفرد و حسنعلی اخلاقی که حائز بیشترین آرا پس از ۴ نفر اصلی راهیافته به مجلس شده بودند، راهی مرحله دوم میشوند.جواد کریمی قدوسی در رتبه بعدی بیشترین آراء ماخوذه قرار گرفت و از راهیابی به مرحله دوم بازماند. با توجه به بافت سیاسی رایدهندگان در شهر مشهد و اینکه بعد از ۴دوره نمایندگی، کریمی قدوسی نتوانست حتی از این بدنه اجتماعی و سیاسی رای لازم برای حضور در پارلمان را کسب کند، به نظر میرسد پیام رایدهندگان مدافع سیاستهای اصولگرایی نیز به کریمی قدوسی روشن است. پیامی که با توجه به رفتارهای اخیر کریمی قدوسی از موضوع اعلام زمان حمله نظامی ایران به اسراییل تا داستان سلاح هستهای گویی به گوش او نرسیده است.