Web Analytics Made Easy - Statcounter

خدایا مرا کمک کن تا در دیدن کاستی‌ها بینا، در شنیدن صدای مردم شنوا و در کنار زدن پرده‌های تزویر توانا باشم در مراسم تنفیذ آفتاب‌‌نیوز : حجت‌الاسلام حسن روحانی پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری خود از سوی رهبر معظم انقلاب عنوان کرد: آداب ارادت به امام رضا به هیچ قوم و مذهبی محدود نیست. همه برابر حضرت خاضعیم و افتخار خادمی او را داریم و او ضامن استقلال کشورمان بوده و هست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


به گزارش آفتاب‎نیوز، حجت‌الاسلام حسن روحانی پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری خود از سوی رهبر معظم انقلاب عنوان کرد: خدای بزرگ را سپاسگذارم که یکی از بهترین روزها را برای آغاز به کار دولت دوازدهم مقدر فرمود.
او افزود: در آستانه ولادت ثامن‌الائمه امام علی‌ابن موسی‌الرضا این اتفاق افتاد که در دوران حیات پر برکتش شیعه دوباره متولد شد او امامی است که فخر همه ایرانیان از شیعه تا سنی از فارس تا آذری و از کرد تا لر و از عرب تا بلوچ و ترکن است و همه رو به این آستان دارند و خاضعانه و عاشقانه می‌گویند سلام بر امام و رضا.
رییس‌جمهور تاکید کرد: آداب ارادت به امام رضا به هیچ قوم و مذهبی محدود نیست. همه برابر حضرت خاضعیم و افتخار خادمی او را داریم و او ضامن استقلال کشورمان بوده و هست. اگر امروز ایران، ایران است و کشوری مستقل در جهان اسلام است و با حفظ هویت دینی و ملی خود استقلال دینی و تاریخی دارد مهم‌ترین عامل برجسته آن وجود بارگاه این امام در این سرزمین است. چرا که مزار این امام پیوند هویت ملی و دینی ماست.
او با بیان اینکه ایران با این همه شوکت تاریخی‌اش در برابر اسلام از همان ابتدا سر تسلیم فرود آورد و به شوق حکومت قانون پیام وحی را به جان پذیرفت، گفت: آنچه ایران را رو به اسلام آورد نه برق شمشیر، که نور نبوت و امامت بود اینک هزاران سال بعد آن، چنان با حکمت محمدی آمیخته که جدایی آنها از هم ناممکن است.
رییس‌جمهور خاطرنشان کرد: ما ایرانی هستیم و مسلمان و دوستدار اهل بیت. ما امامت را از امام علی(ع) ، شهامت را از امام حسین(ع) و شریعت را امام صادق(ع) گرفتیم؛ اما امام رضا (ع) به ما سیاست را آموخت. به ما آموخت چطور می‌توان در سخت‌ترین دوران که عصر جنگ قدرت است، عظمت شیعه را احیا کرد. چون می‌توان در دورانی که حریف سرگرم جنگ قدرت است، با تصمیم درست به نفع آرمان امامت عمل کرد.
او با تاکید بر اینکه امام با اکراه نیابت در حکومت را پذیرفت تا شیعه را به عنوان مذهب سیاسی اجتماعی احیا کند و ارکان سلطنت عباسی را که خود را وارث حکومت می‌خواندند به لرزه بیاندازد، گفت: امامی که با سرانگشت تدبیر فرصتی برای گسترش اندیشه بدل کرد. امام مهربانی که با رفتار خود درس مدارا و محبت را به ما آموخت. امام دانش‌گستری که آیین احتجاج و گفت‌وگو با پیروان مکاتب و مذاهب دیگر را به ما یاد داد و نشان داد چطور باید با دیگران با منطق و زبان آنها سخن گفت تا عرصه‌ای برای پیروزی اهل علم ایمان شود.
روحانی عنوان کرد: حمد و سپاس خدایی را که حیات ما را در عصر انقلاب اسلامی قرار داد تا شاهد ظهور انقلاب اسلامی در سقوط طاغوت و صعود حق باشیم. انقلابی که حاصل مجاهدت امام و ملت بود. امامی که پس از مبارزه، خودباوری و عزت را به ملت ارزانی داشت و ملتی که از میان همه نظام‌های حکومتی، جمهوری اسلامی را به عنوان تنها مسیر درست برای حراست از استقلال و آزادی برگزیده و اولین دستاورد آن تصویب قانون اساسی بود تا پشتیبان اسلامیت و جمهوریت نظام باشد.
رییس‌جمهور با بیان اینکه قرن شمسی حاضر که رو به پایان است، دوران تجربه‌اندوزی برای مواجهه هوشمندانه با جهان مدرن بود، اظهار داشت: در چهار دهه گذشته درس‌ها و عبرت‌های زیادی را آموخته‌ایم و همه آن‌ها را توشه راه‌مان قرار می‌دهیم. آموخته‌ایم جمهوری اسلامی ایران مجموعه‌ای در هم آمیخته از جمهوریت و اسلامیت است و نمی‌توان هیچ کدام را نادیده گرفت.
او افزود: آموخته‌ایم ایران اسلامی مجموعه‌ای از تنوع و تکثر است و زنان و مردان و جوانان و اقوام و مذاهب ما به یک شیوه زندگی نمی‌کنند و تجربه یکسانی از فرهنگ و هنر ندارند و باید این تنوع را پاس داشت و به رسمیت شناخت. چه آنکه همه آن‌ها اعضای مام وطن هستند و حق دارند توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... متوازن و یکسانی از کشور داشته باشند.
رئیس دولت تدبیر و امید با بیان اینکه باور کرده‌ایم علیرغم گام‌های بلند هنوز به نقطه مطلوب و تاثیرگذار فاصله داریم، تصریح کرد: می‌دانیم تحولات مربوط بر جهان بر حال و آینده کشور تاثیر دارد و اذعان داریم برای ساختن کشور و آینده‌ نیازمند بر تکیه و استفاده از توانمندی‌های مردمان هستیم. پس از چهار دهه، همه گروه‌ها و جریان‌های به این مهم رسیده‌اند که فرا‌تر از شعارهای رنگارنگ چاره‌ای جز ساختن جامعه عادلانه و معتدل نداریم.
روحانی اضافه کرد: هدف عدالت و اعتدال ساختن جامعه به دور از فساد، ایجاد پیشرفت، بالا‌تر بردن آستانه انتقاد و تحمل دیگری است. تلاش دولت بر آن است مردم به حقوق خود دست یابند. ریشه‌کن شدن فقر و رشد اقتصاد حق مردم است. سربلند شدن ایران و مردم در مجامع بین‌المللی حق مردم است. دستیابی به بازارهای منطقه‌ای حق مردم است. رشد فضای مجاری حق مردم است. آسانی دسترسی به اطلاعات حق مردم است. عدالت و برابری در برابر قانون حق مردم است. داشتن آینده‌ای مطمئن حق مردم است. اظهارنظر، ‌گفت‌وگو، دانستن و در جریان امور کشور قرار کرفتن حق مردم است.
او با بیان اینکه احقاق حقوق مردم جز با تکیه بر اعتدال، دوری از افراط و حاکیمت قانون و قانونمداری حاضل نمی‌شود، تصریح کرد: پس از ۳۹ سال از حیات جمهوری اسلامی ایران همه مردم و جریان‌های سیاسی اتفاق نظر دارند که در جمهوری اسلامی ایران، میزان رای ملت است و ملت از طریق صندوق‌های رای نظر خود را اعلام می‌کنند و نظام امین رای مردم است و رای مردم را حق‌الناس می‌داند و بر این اساس، اعتماد شهروندان را به صندوق‌های رای جلب می‌کند.
روحانی در ادامه با اشاره به حضور گسترده مردم در انتخابت ۲۹ اردیبشهت عنوان کرد: مردم در این انتخابات با تمام وجود به میدان آمدند تا دوباره با رهبری، دولت و منتخب خود تجدید پیمان کنند.
او تاکید کرد: دوباره آمده‌ایم برای برای اعتلای اسلام، برای سربلندی ایران، اقتدار نظام و خدمت به ایرانیان؛ صدای مردم را بار دیگر شنیده‌ایم و باید به امید و اعتماد آنان با همه وجود توجه کنیم، ما برکات بزرگ این مردم‌سالاری دینی را مشاهده کرده‌ایم.
رئیس قوه مجریه در ادامه تشریح کرد: نخستین برکت آن است که مردم می‌بیننند علایق و خواسته‌هایشان از طریق نامزدهای مختلف مطرح می‌شود و سپس از طریق نامزد مورد نظر خود احساس می‌کنند در تعیین سرنوشان مشارکت دارند، این فرآیند سبب می‌شود که دلبستگی مردم به نظام افزایش یابد.
او افزود: مردم سالاری باعث شده است که نظام جمهوری اسلامی بر خلاف نظام‌های پیشین در ایران نظام عاریتی نباشد، امروز این نظام در عواطف و قلوب مردم ریشه دارد.
روحانی در ادامه بیان کرد: دومین برکت مردم سالاری آن است چون نظام جمهوری اسلامی ایران برخاسته از آرای مردم است به انجماد و بن بست دچار نمی‌شود. در نظام‌های دیکتاتوری چون حکومت خود را فارغ از خواسته مردم می‌داند و اصولا در پی فهم و اطلاع از آن نیست، امکان انطباق حکومت با تحولات اجتماعی از بین می‌رود.
او تاکید کرد: با یک انقلاب و شورش حاکمان گویی ناگهان از خواب بیدار می‌شوند و تازه صدای مردم را می‌شنوند اما نگاه حکیمانه امام سبب شده با تحولات شتابان اجتماعی خود را بازسازی کند.
او ادامه داد: سومین برکت مردم سالاری دینی آن است که در یک جامعه ۸۰ میلیونی به حکم طبیعت انسانی در مورد موضوعات مختلف، سلایق سیاسی، ‌فرهنگی و اجتماعی وجود دارد و البته پذیرفته‌ایم برای اداره کشور در ‌‌نهایت این رای مردم است که از بین دیدگاه‌های مختلف، دیدگاه مورد نظر خود را انتخاب می‌کند.
روحانی به نقش رای مردم در اداره کشور اشاره کرد و گفت: اینکه همه به نقش تعیین کننده صندوق‌ها گردن نهاده‌ایم بیان‌گر بلوغ، ر شد و نیروهای سیاسی کشور است.
او تاکید کرد: بدون شک این دستاورد بزرگ مردم سالاری ما مدیون راهبری امام و مقام معظم رهبری است که با یک نگاه راهبردی و مشی پدرانه و سعه صدر ، بستر رشد و نمو برای فرزندان انقلاب برای سلایق سیاسی مختلف فراهم کرده است.
رئیس قوه مجریه با اشاره به دستاورهای انقلاب خاطرنشان کرد: در کنار دستاوردهای آزادی، استقلال، مردم‌سالاری و امنیت دستاوردهای مهمی نیز در حوزه رفع فقر داشته‌ایم.
او افزرود: عدالت اجتماعی و رفع نابرابری از جمله آرمان‌هایی بود که از ابتدای انقلاب تاکنون دولت و دیگر نهادهای نظام خدمات گسترده‌ای را ارائه کرده‌اند تا رفاه عمومی به صورت پیشرفت در تمام کشور گسترده است. نتیجه خدمات در نظام جمهوری اسلامی باعث شد نسبت ده درصد غنی به درصد فقیر از حدود ۲۵ برابر در سال ۵۶ به ۱۴برابر در سال ۹۴ کاهش دهد.
حسن روحانی افزود: دولت یازدهم از طریق بازگرداندن ثبات به اقتصاد کاهش تورم و طرح تحول قدم‌های مهمی در این راستا برداشته است. هنوز وضعیت فقر و نابرابری زیبنده نظام و مردم نیست. همانطور که در زمان انتخابات وعده دادند یکی از اهداف، ریشه کن کردن فقر مطلق و ایجاد نظام تامین اجتماعی است. امیدوارم در پایان دولت دوازدهم کارنامه درخشانی در کاهش نابرابری‌ها ارائه دهم.
رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: دستیابی به عدالت اجتماعی باید به همراه ایجاد ثروت باشد والا به جای رفع فقر توزیع فقر می‌شود. رفع فقر لازمه‌اش ایجاد اشتغال است. امروز با موج افراد جویای شغل مواجه هستیم. باید فضا برای اشتغال این افراد مهیا شود رشد شغل مستلزم سرمایه‌گذاری و استفاده از آنها است.
او افزود: دولت افزایش تولید و اشتغال در برنامه اقتصادی‌اش را بر اساس سیاست‌های کلی نظام و اصل ۴۴ قانون اساسی تهیه کرده و با هدف ایجاد یک انقلاب اقتصادی برنامه‌ریزی کرده است. امروز که جامعه جهانی به مانند مللی در هم تنیده در همسایگی هم قرار دارد، نمی‌توان توسعه پایدار را بدون تعامل با جهان میسر ساخت. گذر از دشوار‌ترین تحریم‌ها با ترکیب قدرت دیپلماسی و برخورداری از توان بازدارنده دفاعی میسر شد که اولین قدم ما برای تعامل است. نظام با عزتمندی هزینه استقلال را می‌دهد اما تسلیم خواست بدخواهان نخواهد شد. برجام نشانه حسن نیت ایران و تعامل بوده و اکنون با اعتماد به نفس و پشتوانه رای مردم در چارچوب قانون اساسی با جهان تعامل می‌کنیم.
حسن روحانی عنوان کرد: در این محفل اعلام می‌کنم که بعد از پایان انتخابات فصل همدلی آغاز شده است وقت آن است که در سایه اسلام با استفاده از تمام توان خود کارآمدی نظام را ارتقا دهیم تا رضایت مردم را به دست آوریم. دستانم را به سوی کسانی که به عظمت ایران می‌اندیشند دراز می‌کنم و از آن‌ها کمک می‌طلبم از خدای بزرگ عظمت روزافزون مردم را مسالت می‌کنم. خدایا این ملت که بهترینشان را در راه تو هدیه کرده‌اند و آماده هستند هدیه کنند شایسته بهترین‌ها هستند از تو می‌خواهم که بهترین را به این مسالت کنی.
او افزود: اکنون که ملت مرا را برای خدمت به خود برگزیدند، پرتو عنایت خود را بتابان و مرا شایسته خدمت قرار ده.‌ ای آغازگر هستی یاری‌ام کن که در مقابل ظلم و جور صبور باشم در دیدن کاستی‌ها بینا باشم در فروریختن دیوار‌های حسد توانا باشم در کنار زدن پرده‌های تزویر توانا باشم. در شنیدن صدای مردم و جوانان شنوا باشم.‌ ای خداوند زیبایی و پوشاننده زشتی‌ها از تو عزت و کرامت می‌خواهم نه خودپسندی از تو شرافت می‌خواهم از تو می‌خواهم حسادت را به همکاری، بدبینی را به همدلی بدل فرمایی.

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۶۳۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آن ها که در ایران می مانند و می خواهند آن را بسازند این مقاله را بخوانند / ۱۰۰۰ سال حکومت ایلیاتی و ۸۰۰ سال تعطیلی عقل و اندیشه و علم

هدف و محدوده گزارش

این نوشتار گزارشی است برای تشریح دیدگاه مهندس آل یاسین در مورد دلایل توسعه نیافتگی ایران و تطبیق آن با مدل رستا (روایت سه لایه توسعه نیافتگی از کتاب استراتژی توسعه ایرن) برای درک سامان سافته از چرایی عقب ماندگی ایران.

توضیح مهم: ۹۵ درصد این گزارش بر اساس محتوای کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی ایران تنظیم شده است. گاهی اوقات برای تفهیم و انتقال مطلب از نوشته های دیگران نیز مطالبی به آن افزوده شده است. ولی بدنه اصلی از محتوای کتاب برداشته شده است. در ضمن صورت بندی و تنظیم نمودارها و شماره گذاری دلایل و ویژگی های از تهیه کننده گزارش است اما با رعایت نسبی وفاداری به اصل نوشته ایشان.

آشنایی با نویسنده

-متولد ۱۳۱۴ (۸۸ ساله)

-دانش آموخته راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ۱۳۳۹ با درجه فوق لیسانس.

-دانش آموخته دوره های پیشرفته سازه های آبی (هلند) و هیدرولیک و آزمایشگاه مکانیک خاک (آمریکا)

-مدیر اجرایی شبکه آبیاری دز به مساحت صدهزار هکتار

-قایم مقام مدیر عامل و مدیر اجرایی کشت و صنعت کارون برای تولید ۲۵۰ هزار تن شکر سالانه.

-مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان

-پایه گذار مهندسین مشاور پاپیلا

-مولف ۱۹ جلد کتاب

سوالی که آل یاسین می پرسد:

ایران گهواره تمدن جهان شناخته می شود و اولین امپراتوری بزرگ در ایران شکل گرفته و جامعه جهانی به میراث فرهنگی ایران می بالد. چرا پایه گذار یکی از درخشان ترین تمدن های جهان، گرفتار عقب ماندگی شده و در بیشتر حوزه های زیست انسانی و رفاهی جامعه {به اندازه کافی} پیشرفت نکرده است؟

پرسش این است که اگر ایران زودتر از کشورهای توسعه یافته؛ چین، هند، ترکیه، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور، به فرآیند برنامه ریزی برای توسعه وارد شد، پس چرا از همه آن ها عقب‌تر مانده است؟ به سخن دیگر، چرا پس از ۷۰ سال برنامه ریزی و اجرای ۱۱ برنامه میان مدت و ۵۰ سال حضور در عرصه آمایش سرزمین، خروجی نظام برنامه ریزی چیزی نیست، جز اقتصادی تک محصولی بر پایه فروش نفت خام، رکود تولید، اقتصاد رانتی غیرمولد، قاچاق بی رویه، عدم تعادل و نابرابری های گسترده اجتماعی، فقر گسترده، غلبه انواع بحران های زیست محیطی، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشین ها و سرانجام زوال، فرسودگی و از هم گسیختگی جامعه؟

آیا جغرافیا در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟

شروع با یک واقعیت شور!

-حدود ۷۵ درصد مساحت کشور ایران کوستان و کویرهای غیرمسکون و فاقد رودخانه های دایمی است.

-تنها حدود ۱۵ درصد مساحت کشور در سواحل دریای خزر، شمال غرب و بخشی از نوار غربی کشور از اقلیم مدیترانه ای برخوردار است. حتی در این مناطق هم الگوی زراعی آبی با محدودیت هایی روبه رو است.

فیزیوگرافی ویژه ایران

-موقعیت جغرافیایی، اقلیم و بادهای نامساعد کویرهای مرکزی باعث شده تاحدود ۷۵ درصد از ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت کشور دارای شرایط خشک و نیمه خشک باشد، به طوری که بارندگی این مناطق اندک و سالانه بین ۵۰ تا ۲۵۰ میلیمتر معادل یک سوم متوسط بارندگی جهانی و میانگین تبخیر ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی باشد.

-حدود ۳۰ درصد مساحت فلات های کم ارتفاع و دشت های کشور کم و بیش با دشواری های شوری و ماندابی خاک روبه رو است.

-در نتیجه کشاورزی در ایران، همواره با شوری منابع و خاک رو به رو بوده و سبب شده که در ادوار گذشته با وجود کوشش شبانه روزی برای جمع آوری آبها، شق نهرها، احداث قنوات، ساخت سدهای انحرافی و انجام آبیاری مصنوعی مزارع کشاورزی محدود، مردم با زندگی شبانی و معیشتی روزگار بگذرانند.

-تاریخ آبیای ایران (آبیاری مصنوعی) به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بر می گردد. در ایران، بیش از ۳۶ هزار رشته قنات به طول بیش از ۲۱ هزار کیلومتر با مجموع طول میله ها، بیش از ۱۵۸ هزار کیلومتر شناسایی و تعدادی از آن ها به ثبت جهانی یونسکو هم رسیده است.

-پهناوری فلات ایران؛ تداوم بی ثباتی و ناامنی کشور؛ حجم کم آب قنات ها با هزینه احداث و نگهداری، دشواری بهره برداری از آب های سطحی، محدودیت زراعت دیم به سبب کم بارندگی، شهرها و روستاهای دور از هم، نبود راه و وسیله ترابری مناسب، همواره از موانع توسعه بوده است. در نتیجه کمبود تولید محصولات کشاورزی برای تغذیه و مواد خام صنعتی ، برقراری مناسبات بازرگانی و ارتباطات اجتماعی؛ ایجاد بازار و تولید ثروت غیر ممکن می شد. ناگزیر توده مردم به حداقل زیست دهقانی و معیشتی بسنده می کردند.

آیا جغرافیا فقط به واسطه خشکی و پهناوری و پراکندگی در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟

جغرافیا، سبک زندگی و ساختار سیاسی ایلیاتی را رقم زد

-جغرافیای ایران به خاطر چند ویژگی محرک زندگی کوچ نشینی بود:

۱-بارندگی اندک که عملا مانع گسترش معیشت مبتنی بر کشاورزی (یکجانشینی) می شد.

۲-تفاوت شدید دما و نوسانات زیاد بارش در نواحی مختلف که به عنوان تحمیل کننده معیشت چادرنشینی بود.

-به عبارت دیگر به خاطر شرایط ایران، تحرک اکولوژیکی معقول ترین و امکان پذیرترین راه حل جامعه بود برای پاسخگویی به عوامل نامساعد طبیعت. اما یک ویژگی دیگر نیز تاثیرگذار بود: ایران همسایه بیابان است. و بیابان، جایگاه کوچندگان مهاجمی است که پیوسته به ایران می تاختند.

-مجموع این عوامل باعث می شد که ایران سرزمین کوچندگان و ساختار اجتماعی ایران ایلیاتی (و نه یکجانشین) باشد.

زندگی ایلیاتی، تاریخ ایلیاتی (تاریخ ایران؛ تاریخ ایلات است!)

-وضعیتی که باعث پیدایش این جامعه متحرک می شد الزامات خود را بر مردمان این جامعه تحمیل می کرد. این مردمان به فراخور شرایط سخت زندگی، افرادی قوی، پرطاقت و دارای سازمان شبه نظامی سلسله مراتبی بودند که به واسطه مواجهه مستمر با دشواری های طبیعت و قبایل مهاجم زمینه های واکنش سریع برای آنان تسهیل شده بود. به جهت مبارزه دائم با این عناصر (طبیعت وحشی و مهاجمان و معارضان) به شدت جنگجو و ستیزه گر و دائما پا به رکاب، تربیت شده بودند و در واقع قدرت سیاسی ایل در قدرت نظامی آن بود.

-این زمینه ها شرایطی را برای ایلات و قبایل مهیا کرد که قادر شدند در بیش از ۸۰ درصد از کل دوره سلطنت در ایران (۷۱۲ ق.م تا ۱۹۷۹م) حاکمیت سیاسی کشور را در اختیار داشته باشند.

چهار ویژگی کلیدی زندگی ایلیاتی

(مطالب این بخش مکمل است و از کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی برداشت نشده است)

در واقع ۴ مولفه

۱-تحرک (عدم سکون و ثبات)

۲-خویشاوندگرایی (شعاع اعتماد محدود / قبیله گرایی)

۳-زندگی مبتنی بر ستیز و جنگاوری

۴-پذیرش رهبری سرکردگان ایلی

ویژگی ها و عناصر اصلی جهان بینی و سبک زندگی نظام ایلی است. همین ۴ ویژگی مختصات سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی ما را در طول ۱۰۰۰ سال شکل داده است.

تاثیرات سبک زندگی ایلیاتی چه بوده است؟

آن ویژگی (سبک زندگی نظام ایلی، ۶ پیامد برای نهادهای سه گانه فرهنگ، اقتصاد و سیاست ایران داشته است:

۱-ناپایداری (نهاد سیاست)

۲-ناامنی و غارتگری (نهاد اقتصاد)

۳-پاتریمونیالیسم. قبیلگی و استبدادپذیری (نهاد فرهنگ و سیاست)

۴-ضعف فرهنگ و مهارت گفت وگو و حکومت شمشیر (نهاد سیات)

۵-خلقیات فرهنگی نامطلوب (نهاد فرهنگ)

۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری (نهاد اقتصاد)

پیامد اول: ناپایداری

چرا حکومت ایلات ناپایدار بود؟ ۲ دلیل را می توان از لابه لای کتاب بیرون کشید:

۱-ایلات در امور نظامی توانمند بودند اما در حوزه کشاورزی به! سازمان اجتماعی ایلات ساده بود. ممکن بود بتواند از طریق نظامی به حکومت برسد اما اداره کشور امر دیگری بود. نظام قبیلگی به دلیل ماهیت ساده و ابتدایی خود، با نیازهای اندک و محدود چندان حاجتی به ساختارهای پیچیده و پیشرفته سیاسی و اجتماعی نداشته است. دستیابی یک قبیله به قدرت، و حاکمیت، نخست با اتکا به نیروی نظامی صورت می گرفت. ولی به محص کسب قدرت، آثار ضعف در توان ایل و تبار حاکم و فعالیت و توطئه براندازی توسط قبایل و ایلات رقیب، آغاز می شد.

۲-از آن جا که درخشش نظامی یک قبیله به طور عمده، متکی به ابتکارات روسای قبیله بود، بنابراین با کهولت و یا مرگ او، درگیری های خونین و گسترده ای درون و بیرون قبیله برای پر کردن جای خالی شروع می شد. از شروع درگیری ها و منازعات تا برقراری اقتدار کامل جانشین تازه، برای سال های متمادی کشور، گرفتار هرج و مرج، بی ثباتی، ناامنی و ویرانی بود.

حدود یک هزار سال از شروع حکومت غزنویان تا سقوط قاجار، شرایط به این گونه بود:

۱-حکومت مطلقه و مستبد یک ایل و تبار بر ایران

۲-بروز نشانه های ضعف و انحطاط حکومت یا نارضایتی شدید رعیت.

۳-شورش یک ایل و جنگ های داخلی

۴-سرنگونی و روی کار آمدن یک ایل و تبار جدید.

پیامد دوم: ناامنی و غارتگری

-اغلب صحرانشینان، در خارج از مناطق مسکونی راهزنی و ناامنی می کردند و در تنگنای معیشتی، به ساکنین شهرها و روستاها شبیخون می زدند. سال هاست عشایر {...} اطراف {...}، اموال مردم شهر را به تاراج می برند و به زنان شان تجاوز می کنند و مردان را به قیمت های کلان برای بیگاری می فروشند.(کاتوزیان؛ ۱۳۸۹، ص ۵۱)

-سرجان ملکم، دیپلمات و مورخ انگلیسی که در عصر فتحعلی شاه از ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۰ م، سه بار به ایران مسافرت کرد، در کتاب خود، از علاقه فراوان ایلات و عشایر ایران به غارتگری یاد می کند و می نویسد: جمیع قبایل صحرانشین ایران، یغماگر، و راهزنند و بدین حرفت (حرفه) مفتخر، و علی الاتصال از دزدی ها و راهزنی ها و قتل و غارت ها که کرده اند، حکایت می کنند. از سردار قبیله تا خدمتکار طویله، هر کس از خود چیزها تعریف می کند. از ایامی یاد می کنند که هر کسی اسبی و شمشیری و جگری داشته است، می توانسته است، به خوشی (ناشی از غارتگری) عمرخود را بگذراند. (راوندی؛ ۱۳۶۴، ص ۱۸۸)

پیامد سوم: پاتریمونیالیست قبیلگی و استبدادپذیری

-در طول تاریخ اتحاد، فرمانبرداری، قناعت، بردباری، کوشش و کار جمعی اعضای یک ایل یا طایفه، راز و رمز پایداری و تداوم زیست آنان بود.

-به گونه ای که همه تصمیمات سیاسی، نظامی و حتی خانوادگی با اجازه بزرگترها گرفته می شد. به سخن دیگر، ایلات، عشایر، و خاندان های بزرگ و ریشه دار ایرانی، همواره بر پایه فرهنگ و رسوم و پدرسالاری، توانسته اند اقتدار و نظم فرمانبرداری را درون ایل، عشیره و خاندان خود دوام و قوام بخشند.

-به خاطر شرایط سخت زندگی، فرهنگ اطاعت پذیر و امربری محض از بزرگترها و روسای ایلات، سبب نفوذ تدریجی و ارام استبداد در جوامع ایلی، طوایف و عشایر و خانواده های بزرگ جامعه شهری شد، و فرهنگ خان سالاری و پدر سالاری، یا به سخن دیگر فرهنگ استبداد را پایه ریزی کرد.

-بدین ترتیب، اقتدار رای روسای ایلات و قبایل، اجرای فرامین بی چون و چرای آن ها، شیوه اتخاذ تصمیمات شخصی و انجام اقدامات قائم به ذات، پس از غلبه یک ایل بر ایل و تبار دیگر و دست یافتن به حکومت به تدریج در نهادهای کشوری و لشکری نیز رخته و نبا به استمرار آن، مردم نیز به ان عادت کردند و در فرهنگ جامعه جا افتاد.

از دیگر خصوصیات این نظام این است که کارکنان دستگاه دولتی خدمه شخصی رهبری محسوب می شوند، اقتدار موجود کاملا شخصی است، و حاکم داور نیست، بلکه ارباب جامعه است. قدرت به موجب صفات شخصی به او تعلق گرفته و همه چیز در رابطه با شخص شاه (فرمان روا) اعتبار می یابد. دیوان سالاران و صاحب منصبان نوکران اویند، و ارتش نیز تنها ارتش اوست و میل و اراده او، حکم در قانون است.

-در این میان رعایا(توده های مردم) به معنای واقعی کلام حقوقی ندارند، و در صورت نیاز توسل و استمداد از مراحم ملوکانه تنها چاره آنان است. (فروند، ۲۵۲-۲۵۳، ۱۳۶۲)

پیامد چهارم: ضعف فرهنگ و مهارت گفت و گو و حکومت شمشیر

همان گونه که گفتیم، در جامعه ایلیاتی بر مبنای مناسبات عشیره ای، مردم اطالعت پذیری محض از روسای ایل داشته اند. از سویی داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی ایلیاتی بوده است. لذا وجود این دو اهرم قدرت در دست سران ایلات و عشایر، سبب اقتدار کامل روسای ایلات بر سرنوشت مردم ایل و در نهایت مردم ایران می شده است. وقتی یک ایل به قدرت می رسید دو راه پیش رو داشت: ۱- گفت وگو ۲- شمشیر. وایلات به خاطر سبک زندگی که به آن خود گرفته بودند پیش خود می گفتند که تا شمشیر هست چرا گفت و گو کنیم؟

-حکومت ایلات در ایران پشتوانه مردمی نداشت. به همین خاطر گفت و گو، اجماع، رای گیری، پرسش گری و مطالبه گری جایگاهی در سپهر سیاسی ایران نداشت. کما این که یکی از پادشان رسما چنین گفته ؛ در ایران، همیشه حق با شمشیر بوده است. (فتحعلی شاه)

-امروز نیز فقر فرهنگ گفت و گو مشهود است. حتی در میان انبوه پرشمار دانشگاهیان؛ نخبگان؛ کارشناسان که به سبب نداشتن رواداری و ظرفیت گفت و گوی مستدل و مستند با آلوده شدن به جر و بحث و مجادله به قهر و خذف دیگری منجر می شود.

پیامد پنجم: عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری

-غالب این حکومت ها، بعد از قرن سوم هجری در ایران، تنها به سپاهیان و نیروهای نظامی خود متکی بودند و نه به مردم. سلاطین برای جلب حمایت و راضی کردن این نیروها، املاکی را به نام اقطاع در اختیار آنان می گذاردند. در برخی زمان ها نیز اصلا خانه و ناموس مردم نیز مباح شمرده می شد.

-با واگذاری گردآوری مال الاجاره زمین های کشاورزی به سپاهیان، ضربه به کشاورزان وارد شد. آنان خانه و زمین مردم را از چنگ‌شان به در می آوردند، و بسیاری از مردم برخلاف میل خود، ناگزیر به مهاجرت شدند.

-در طول تاریخ ایران، شاه مالک زمین بوده است. کل کشور ملک طلق پادشاه بوده است و آن را در اختیار افراد محدودی قرار می داد. آن ها نیز به خاطر ناپایداری شرایط به فکر توسعه و منافع بلندمدت نبودند. بلکه فقط به فکر بهره کشی کوتاه مدت بودند چون می دانستند که امکان دارد چنین فرصتی فردا از دست آنان ربوده شود.

پیامد ششم: خلقیات فرهنگی نامطلوب

-در حکومت های اقتدارگرا، به خاطر زراعت معیشتی و اقطاع داری، فشار مالیاتی، اخاذی، ناامنی و بی ثباتی عمومی، مردم مجبورند برای تمشیت امور زندگی خود، دور سفره حکومت بنشینند. از آن جا که برای همه جویندگان درآمد دولتی و رانت حکومتی، ظرفیت وجود نداشت، رقابت منفی برای حفظ موقعیت و نزدیکی به کانون قدرت، سبب پیدایش و توسعه انواع بی اخلاقی و ناهنچاری های رفتاری شد.

-توطئه، تبانی، ریا، تزویر، افترا، تهمت، دسیسه، نفاق، پنهان کاری؛ تملق؛ چاپلوسی و اعتراض نکردن از ویژگی های حکومت های استبدادی است. از این ویژگی ها به عنوان ابزار دفاعی و حاشیه امنیت برای حفظ موقعیت شغلی، نزدیکی به قدرت و امنیت خانواده استفاده می شود. از این طریق، رفته رفته، فرهنگ نفاق، دشمنی، و دروغ به درون خانواده ها نفوذ و سرایت می کند. استبداد مردمان را مجبور می کند تا دروغ را مباح شمارند، و همچنین تزویر و فریب و نفاق و فروتنی مزورانه را. (کواکبی؛ ۱۳۹۰، ص ۱۵۸)

۱۰۰۰ سال حکومت ایلات

-۱۰۰۰ سال حکومت ایلات: تاریخ ایران نشان می دهد که با به قدرت رسیدن غزنویان، تا پایان دوره قاجاریه، در حدود ۱۰۰۰ سال، حاکمیت بر ایران یک سره در دست قبایل صحرانشین، ایلات و عشایر بوده است.

-۸۵۰ سال حکومت چندپارچه: از شکست ساسانیان تا برآمدن صفویه و استقرار حکومت مرکزی یکپارچه در سراسر ایرانزمین، ۸۵۰ سال طول کشید؛ که بخش بزرگی از آن حکومت ایلات بود که بعد از صفویه هم ادامه داشت. در طول این سالیان نمی توان تاثیر منفی حکومت های متعدد و ریز و درست ملوک الطوایفی را که در جای جای ایران حکومت می کردند، نادیده گرفت.

-معنی این دو گزاره آن است که : مردم ایران در طول هزار سال عموما (و نه همیشه) در معرض آمد و شد سلسله های جدید (تغییر حاکمانی که چیزی از کشورداری و دیوان سالاری نمی دانستند)، ناامنی، بی آیندگی، مالیات ستانی بی رحمانه و نبود نظام مالکیت (عدم ارتباط منافع و تلاش و دارایی) بوده اند.

نتیجه چه شد؟

-تا بدین جا ۴ ویژگی نظام ایلی را بر شمردیم، و این ۴ ویژگی به ۶ پیامد منجر شد. این ۶ پیامد در طول ۱۰۰۰ شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. حاصل این ۶ پیامد به دو اثر عمیق منجر شد.

اثر اول: عدم انباشت سرمایه

-انباشت بلند مدت سرمایه تجاری، که ممکن بود مانند اروپای غربی به انباشت سرمایه کالایی در کشاورزی و صنعت بینجامد، در ایران اتفاق نیفتاد.

-انباشت سرمایه تجاری مستلزم به تعویق افکندن مصرف است. یعنی پس انداز کردن. و پس انداز بلندمدت به حداقلی از امنیت در طول زمانی معقول نیاز دارد. دارایی در زمان حیات صاحب اش، و بعد از آن نباید در معرض دست درازی های دلبخواهی باشد. (به نقل از کاتوزیان)

اثر دوم: تخریب یا تضعیف نظام کشورداری (دیوان سالاری)

-ایران به عنوان یکی از امپراطوری های بزرگ جهان، یک نظام اداره کشور داشت. حضور سازمان دیوانی، یا اداری در ایران به قدمت تاریخ است. برای مثال در دوره هخامنشی برای اداره کشور، سه نوع شورا یا مجلس وجود داشت: ۱-شورای قضاوت سلطنتی برای رسیدگی به مسایل دولتی و حقوقی، ۲-شورایی به ریاست شاه برای تصمیم گیری های مهم کشوری و سیاسی. و ۳- شورای مربوط به بررسی و تصمیم گیری در امور نظامی بود. این نظام در دوران ساسانی نیز وجود داشت. اما بعد از آ« به واسطه ۱- تغییر پیاپی حکومت ها و حکومت ملوک الطوایفی ۲- تکیه ایلات بر قدرت نظامی و نه بر قدرت اداری و ۳- خویشاوندگرایی ایلی* ۴- رخنه فرهنگ پاتریمونیالیست قبیلگی عملا این نظام از هم پاشید. یا اگر در دورانی شکل می گرفت دچار زوال می شد.

*خویشاوند گرایی ایلی: حکومت های ایلیاتی، به محض رسیدن به حکومت از سوی سرکردگان ایل و طایفه قدرت، به تقسیم حکومت میان معتمدین می پرداختند و به همین سبب بسیاری از صلاحیت ها و شایستگی ها نادیده گرفته می شد.


آیا فقط جغرافیا موثر بوده است؟

یک عامل مهم دیگر: تعطیلی ۸۰۰ ساله اندیشه

-چراغ فروزان علم و تفکر که در سده چهارم هجری (دهم میلادی) در اوج درخشندگی بود، و دوران زرین بعد از اسلام خوانده می شد، از قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) رو به خاموشی گذاشت. این توقف اندیشه و تولید فکر تا انقلاب مشروطیت، نزدیک به ۸۰۰ سال به طول انجامید. چرا؟

تعطیل و تعلیق اندیشه

-پرسش این است که چگونه عقل و علم در ایران رو به افول نهاد؟ ۴ دلیل را می توان برشمرد:

۱-دلایل سیاسی: برخی این افول را به آغاز خلافت متوکل نسبت می دهند. آن زمان بحث و استدلال محدود و در مقابل، تسنن و تشرع، تسلیم، تعبد، و تقید اغاز شد. معتزله (عقل گراها) و منسوبین آن ها تحت فشار فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی قرار گرفتند. ترکان غزنوی و سلجوقی در تعصب مذهبی نه تنها دست کمی از متشرعین و سنتگرایان نداشتند، بلکه در تاریک اندیشی، گوی سبقت را ربودند.

۲-رواج آیین مدرسی: آنچه که در تاریخ علم به نام آیین مدرسی خوانده شده، گرایش و اعتقاد به اولویت الهیات بر سایر علوم است. یعنی علوم عقلی باید در خدمت الهیات قرار گیرد. به سخن دیگر، در آیین مدرسی تفکر آزاد و پرسش های بنیادی در باب مسایل دینی مطرود است. فیلسوفان، ریاضی دانان، دانشمندان همه مورد طعن و تهدید قرار می گرفتند.

۳-هجوم بیگانگان: به عنوان نمونه مغولان به گونه ای کشتار عمومی کردند که هزاران دانشور، عالم، و شاعر تلف شدند، کتابخانه ها و گنجینه هایی که طی قرن ها فراهم آمده بود، در یک هفته ویران یا غارت شد، صدها هزار جلد کتاب سوخت.

۴- علمای درباری: سوء عملکرد فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی سرکوبگر و جلوگیری از نوآوری های فکری و عملی.


جمع بندی نظرات مهندس آل یاسین

ترکیبی از شرایط نامناسب جغرافیایی و اقلیمی، پهناوری کشور کویری کوهستان، در تضاد با توزیع نامتناسب منابع آب محدود و پراکنده، دوری شهرها و روستااز هم، نبود راه های دسترسی، تحمیل اقتصاد معیشتی حداقلی، ستم حاکمان جبار سرکوبگر همراه با بی ثباتی، ناامنی؛ قتل عام، اجحاف، هراسی، دلواپسی، ناامیدی، به علاوه جلوگیری از شکوفایی اندیشه و تولید فکر تازه از طریق تعطیلی و تعلیق تفکر، مردم را در چرخه ای از شرایط تنگ و بدزیستی قرار داد تا در آن ها خلق و خوی ناهنجار، ویرانگر، و منفی واپسگرانه نهادینه و پیوسته باز تولید شود تا به به آغاز چرخه ویرانگر خود بازگردد. حکومت های جبار سرکوبگر زندگی روزمره مردم را تبدیل به زندگی در هراس، ناامنی، ریا، دروغ و سکوت کردند.

آیا روایت مهندس آل یاسین با رستا همخوانی دارد؟
به نظر می رسد که مهندس آل یاسین معتقد است که جغرافیای عریض و تاریخ بلند ما (لایه ۱ رستا) خود را در نظام باورها، خلقیات فرهنگی، نهادهای اقتصادی و سیاسی ما نشان داده است. (لایه ۲ رستا) و این نهادهای ناکارآمد از یک طرف و توقف ۸۰۰ ساله علم و عقل از طرف دیگر باعث شده است که در طول زمان، ما (یعنی حاکمان و مردمان) ناتوان باشیم از پیشرفت، بهبود و به زبان امروزی توسعه. به عبارت دیگر نظام حکمرانی ما در طول تاریخ اگر نگویی ناتوان، باید بگوییم کم توان بوده است برای حل مساله های ملی مانند تامین امنیت، گسترش تجارت، تضمین حقوق مالکیت و برقراری ارتباط موثر با جهان (لایه ۳ رستا).

در تصویر بعدی، مولفه های اصلی نظام فکری مهندس آل یاسین را در قالب رستا آورده ایم.

جمع بندی و نتیجه گیری

برداشت شخصی من از نگاه مهندس آل یاسین این است که موقعیت جغرافیایی ما (کم آبی و پراکندگی) اقتصاد معیشتی را رقم زده است. و موید زیست کوچ نشینی است. این منجر شد به حکومت هزارساله ایلات که ختم شد به:

۱-ناپایداری نهاد سیاست

۲-ناامنی و غارتگری در نهاد اقتصاد

۳-پاتریمونیالیسم قبیلگی و استبدادپذیری در فرهنگ/سیاست

۴-غربت گفت وگو و حکومت شمشیر در نهاد سیاست

۵-ایجاد خلقیات فرهنگی نامطلوب همچون دروغ، تبانی، ریا، تزویر، دسیسه و نفاق به عنوان ابزار دفاعی در نهاد فرهنگ.

۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری در نهاد اقتصاد

و این باعث شده است که زوال نظم کشورداری (دیوانسالاری) و عدم انباشت سرمایه رخ دهد و کشور نتواند مسایل خود را به سرعت و با کیفیت حل کند و در نهایت توسعه پذیری خود را از دست داده است.

برای مطالعه بیشتر:

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901283

دیگر خبرها

  • دشمنان نظام و ملت ایران مرعوب تربیت یافتگان مکتب شهدا هستند
  • آن ها که در ایران می مانند و می خواهند آن را بسازند این مقاله را بخوانند / ۱۰۰۰ سال حکومت ایلیاتی و ۸۰۰ سال تعطیلی عقل و اندیشه و علم
  • رئیس جمهور هفته آینده به قم سفر می‌کند
  • افتتاح مرکز خدمات سرمایه گذاری قم هفته آینده با حضور رئیس جمهور
  • سپاه و ارتش بازوان قدرتمند نظام جمهوری اسلامی اند 
  • رئیسی هفته آینده به قم سفر می‌کند
  • افتتاح مرکز خدمات سرمایه گذاری قم هفته آینده با حضور رییس جمهور
  • دیدار معاون رئیس جمهور زیمباوه با وزیر دفاع ایران در تهران
  • دیدار نخست وزیر بورکینافاسو و معاون اول رئیس جمهور
  • رئیس جمهور: این درخشش نشانه‌ای دیگر بر شایستگی‌های جوانان پویای این مرز و بوم است