Web Analytics Made Easy - Statcounter

سردار شهید علیرضا موحددانش اولین فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در وصیت‌نامه‌ خود می نویسد: شما خوب می‌دانید که شهید عزادار نمی‌خواهد، رهرو می‌خواهد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شهید علیرضا موحد دانشاولین فرزند خانوادهبود که بهسال 1337 در تهران به دنیا آمد. شهید موحد دانش در فروردین ماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی را بر عهده گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با آغاز غائله کردستان، به کردستان رفت و در چند عملیات پاکسازی علیه ضد انقلابیون شرکت کرد. پس از آن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین«شهید محسن وزوایی»در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یک دستش را از ناحیه مچ از دست داد. قبل از عملیات فتح المبین، به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.

وی پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه الی بیت المقدس و آزادی خرمشهر ایفا کرد.

وی پس از پایان عملیات بیت المقدس، به همراه قوای محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد. بعد از بازگشت از لبنان، فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده گرفته، در عملیات والفجر 1 با این تیپ وارد عملیات شد و در همان عملیات نیز مجدداً مجروح شد.

علیرضا موحد، عاقبت در تاریخ 13 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت به شهادت رسید.

...................................................................................................................................................................................................................................................

روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت‌نامه شهدا می‌فرمود: «این وصیت‌نامه‌‏هایى که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیت‌نامه‏‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.»

چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمی‌شان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند. ایشان در این زمینه فرمودند: «این وصیت‌نامه‌هایی که امام می‌فرمودند بخوانید، من به این توصیه‌ ایشان خیلی عمل کرده‌ام. هر چه از وصیت‌نامه‌های همین بچه‌ها به دستم رسیده - یک فتوکپی، یک جزوه - غالباً من اینها را خوانده‌ام؛ چیزهای عجیبی است. ماها واقعاً از این وصیت‌نامه‌ها درس می‌گیریم. اینجا معلوم می‌شود که درس و علم و علم الهی، بیش از آنچه که به ظواهر و قالب‌های رسمی وابسته باشد، به«حکمت معنوی»- که ناشی از نورانیت الهی است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده می‌شود، اما هر کلمه‌اش برای من و امثال من، یک درس راهگشاست و من خودم خیلی استفاده کرده‌ام...وقتی معنویت هست، دل‌ها مجذوب آن می‌شود. وقتی دل‌ها مجذوب شد، نیروها به دنبال دل‌ها و اراده‌ها حرکت می‌کند. وقتی این‌طور شد، بزرگ‌ترین قدرت‌ها نمی‌توانند یک ملت را شکست بدهند. برادران! این واقعیت در ایران اتفاق افتاد؛ بزرگ‌ترین قدرت‌های دنیا نتوانستند ایران را شکست بدهند.» اعجازهای نهفته در کلام این مردان خدا گنجینه‌ای از حکمت آنهاست که میدان جهاد در راه خدا به آن دست یافتند. مرور خطوط این وصایا ضروری است.

سردار شهید علیرضا موحددانشاولین فرزند خانواده بود که در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و پس از فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست.

پس از پیروزی انقلاب در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. علیرضا در فروردین ماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی(ره) را بر عهده گرفت.

با آغاز غائله کردستان، به کردستان رفت و در چند عملیات پاکسازی علیه ضد انقلابیون شرکت کرد. پس از آن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین محسن وزوایی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یک دستش قطع شد.

مدتی بعد به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.

وی پس از خاتمه عملیات فتح‌المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه الی بیت المقدس و آزادی خرمشهر ایفا کرد. پس از پایان عملیات بیت المقدس، به همراه قوای محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد.

بعد از بازگشت از لبنان، فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده گرفته، در عملیات والفجر 1 با این تیپ وارد عملیات شد و در همان عملیات نیز مجدداً مجروح شد.

فرمانده شجاع سپاه اسلام، علیرضا موحددانش، سرانجام در 13 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت به فیض شهادت رسید.

از شهیدموحددانش دو وصیت نامه باقی مانده که اولین آن رارا دو سال قبل از شهادت و در شب آغاز عملیات فتح المبین که جانشین فرماندهی گردان حبیب ابن مظاهر(ع) را بر عهده داشت نوشته است. شهید موحددانش دومین وصیت‌نامه‌اش را شش ماه قبل از شهادتش نوشت. در آن زمان او شش ماه بود که به فرماندهی تیپ سید الشهدا(ع) منصوب شده بود.

شهید موحددانش اولین وصیت‌نامه خود را این چنین می‌نویسد:

با نام خدای محمد (ص) و علی (ع) و به نام خدای حسین (ع) و بزرگ مرد زمان خمینی، سخنم را آغاز می کنم. پروردگارا تو شاهدی که ما برای رضای تو می جنگیم و برای رضای تو است که از شهرمان و از پدر و مادر و وابستگی هایمان به دنیا بریده ایم و مشتاقانه به سوی تو آمده ایم. پس تو را به خمینی قسم یاری مان کن؛ پروردگارا! تو را شکر می گویم و از تو سپاسگزارم که افتخار جنگ با لشکر کفر را به ما دادی و این افتخاری است بزرگ. حسین (ع) بی یاور و تنها و متکی به تو به میدان آمد.

یزیدیان بسیارند و امیدشان به بسیاری لشکر و حسین (ع) فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی و کسی نیست که به یاری اش برود. اکنون وقت آن است که ندای سرور شهیدان را لبیک گفته و بسویش پر کشیم. حسین (ع) جان! تو می دانی که ما هم از مرگ باکی نداریم و مرگ در نظر ما هم مرگ نیست، فنای جسم است و آغاز هستی.

مرگ اگر مرگ است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ز او عمری ستانم جاودان
او ز من جسمی ستاند رنگ رنگ

محرم مجسم اینجاست،عاشورای ثانی اینجاست، کربلای حسین(ع) اینجاست


مردم ! بدانید و آگاه باشید که در مکتب ما شهادت مرگی نیست که دشمن بر ما تحمیل کند، شهادت مرگ دلخواهی است که مبارز مجاهد و مومن با تمام آگاهی و بینش و منطق و شعورش انتخاب می کند و این آخرین پیام هر شهید است که همیشه راه حسین (ع) باقی است و یزیدیان بر فنا.
محرم مجسم اینجاست، عاشورای ثانی اینجاست، کربلای حسین(ع) اینجاست و یزیدیان آمده اند که فساد را رواج داده؛ اسلام محمدیان را نابود کنند اما غافل از این که یاران حسین (ع) اینجا نیز آماده اند تا آخرین قطره خونشان را فدا کنند و مانع از این شوند که کفار در شهر های اسلامیمان نفوذ کنند و خدا نیز مثل همیشه یارشان است و ما می جنگیم با آنان که با حسین (ع) جنگیدند و می کشیم کسانی را که حسین (ع) را کشتند و کشته می شویم همان گونه که حسین (ع) و یارانش کشته شدند و پیروز به همان ترتیب که حسین (ع) پیروز شد.

پدر و مادر عزیز و مهربانم، با غرور و سر بلند باشید زیرا فرزندی را که تحویل جامعه دادید، راهش راه حسین (ع ) و سر نوشتش سر نوشت حسین (ع) و یارانش است.

مادر، در سوگ من اشک مریز و در غم از دست دادنم گریه نکن. زیرا همان طور که قبلا چندین بار گفته ام من متعلق به شما نیستم، امانتی هستم که خدا به شما داده و سپس آن را از شما پس گرفته است. پس نباید در غم از دست دادن چیزی که متعلق به شما نبوده ناراحت باشید. پدر و مادر خوبم! بدانید که اگر مرگ من در پیشگاه خدا شهادت محسوب می شود هم اکنون جایگاه والایی دارم و در کنار کسانی هستم که از شما نسبت به من دلسوزترند.

مادر جان! یادت باشد که فرزندت مشتاق مرگ بود و از مرگ هراسی نداشت و آگاهانه به استقبال آن رفت و مرگ با عزت را بر زندگی پر ذلت ترجیح می داد. پدر و مادر می دانم که در زندگی زحمات زیادی را به خاطر من تحمل شدید تا من در زندگی سعادتمند شوم. بدانید که اکنون من خوشحال و سعادتمندم و شمات به آرزویتان رسیده اید و اگر خوشی مرا می خواهید نباید در نبودن من اشک بریزید و غمگین باشید. شما باید به خود ببالید که فرزندتان به قلب دشمن زده و با خونش بر شمشیر تیز دشمن پیروز شد.

ای کسانی که از مرگ می هراسید قبول که مرگ حق است و ما نباید یک عمر از یک لحظه کوتاه که اسمش مرگ است بترسیم و بنشینیم تا آن مرگ به سراغمان بیاید بلکه باید به پیشوازش برویم.

حسین (ع) بزرگ سرور آزادگان و این راهنمای شهادت می فرماید: زندگی عقیده است و جهاد راه آن، من نیز از زمان انقلاب به رهبری روحانیت مبارز و متعهد و در صدر آن امام عزیزمان که جانم فدایش – عقیده ام را در زندگی انتخاب کردم و در راه رسیدن به هدفم جنگیدم و این افتخاری است برای من که در راه نیل به مقصودم کشته بشوم. شما ای دوستان به جسمم نیندیشید که بی جان در زیر خروارها خاک مدفون شده. به روحم فکر کنید که اکنون کجاست و با چه کسانی محشور شده.

سعی کن در زندگی زیر بار ظلم نروی و همیشه بر علیه ظلم و جور ظالمان بجنگی

محمد رضا برادر مومنم تو تنها وارث اسلحه من هستی، نگذار که اسلحه ام از دستم بیفتد. آن را برگیر و بر علیه طاغوتیان و کفار بکار گیر. سعی کن در زندگی کسی را از خودت نرنجانی. به روی پاهایت استوار بایست و مغزت را در اختیار خدا قرار بده و اسلحه ات در راهش جهاد کن. برادر، هیچ وقت فکر نکن که من مرده و از بین رفته ام، من همیشه با تو هستم و در نزد خدا روزی می خورم، همانگونه که خدا می فرماید:ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عنده ربهم یرزقون.

سعی کن در زندگی زیر بار ظلم نروی و همیشه بر علیه ظلم و جور ظالمان به رهبری ابر مرد تاریخمان خمینی بزرگ بجنگی، برادرم از من به تو یادگار، این مرد خدا را تنها مگذار که درد محرومان را می گوید و رنج مظلومان را بیان می کند. بیشتر قرآن بخوان و سعی کمن به احکام عمل کنی در زندگی کاری کن که همیشه باعث افتخار پدر و مادرمان باشی و آنها را از خودت ناراضی نکنی که رضای خدا در رضای آنهاست.

و زهرا خواهرم، تو نیز زینب گونه و با منطق در تحمل سختی‌ها و مصائب روزگار بکوش و گریه و شیون سر نده که مرا ناراحت می کنی. مادرمان را دلداری بده و نگذار که به فکر جسم من باشد. جسم من فانی است ولی روح است که جاودانه است.

خواهرمحجابت را حفظ کن زیرا زنی که همه جا را می بیند و خود دیده نمی شود، خود محرومیتی را بر استعمار تحمیل کرده است و زینب (س) نیز چنین بود. فریاد حق طلبانه ات هرگز خاموش نمی شود. هر وقت که دلت براینم تنگ شد سوره واقعه را بخوان. از طرف من از تمامی فامیل حلالیت بخواه و از آنها بخواه که حامی اماممان درتمام عمر باشند و از دولت مکتبی برادر رجایی حمایت و پشتیبانی کنید زیرا اینان هستند که درد محرومان جامعه را می دانند و برای رضای خدا کار می کنند.

از طرف من به فامیلمان بگو شاید به صورت ظاهر روحانیت مبارز و برادر کمتبی و همراهانش در دنیا دارای طرفداری کمتری باشند ولی ای کاش می توانستید از شهدای به خون خفته ایران نیز نظر خواهی می کردید، آن وقت بود که به حقانیت این امام و این روحانیت و این برادر عزیز (رجایی) پی می بردید و مریدش می شدید.

برادران و خواهران مومن و مسلمان! سعی کنید به شعارهایی که در خانه هایتان می دهید جامه عمل بپوشانید و نظاره گر و تماشاچی نباشید. خداوند در قرآن رو به روی رسولش می فرماید: ای پیغمبر، به یارانت بگو غیر از دو نیکی چه چیزی از ما انتظار دارید؛ یا پیروز می شوید و یا شهید که در هر صورت پیروزی با شماست و شما برنده نهایی هستید. ما نیز در این جنگ با رهبری خمینی بزرگ و یاری خدا حتما پیروزیم اگر چه کشته شویم.

پدر عزیزم از مقدار پولی که نزد تو می باشد 1000 ریال به شهریار و 150000 ریال به حسین این برادر عزیزم که همیشه و تا پایان عمر یارم بوده بدهید و بقیه را هر طور صلاح می دانید، خرج کنید. مراسم خیلی مختصری برایم بگیرید و فکر کنید که برایم عروسی گرفته اید. شادی کنید تا روحم شاد شود.

از دوستان و آشنایان و فامیل و هر کسی که در مدت عمر کوتاهم به نحوی به آنها از سوی من ضرری رسیده حلالیت بخواهید و دوستانم را دوست بدارید، زیرا که برایم یاران خوبی بودند. به همرزمانم به دیده فرزند بنگرید و هیچگاه کسی را در مرگ من مقصر ندانید.

والسلام
بیاد همیشگی شما علیرضا موحد دانش
2/ 1/ 1360

وصیت نامه دوم شهید علیرضا موحد دانش به شرح زیر است:

سلام علیکم، در زمانی قلم به نیت وصیت بر کاغذ می لغزانم که هیچ گونه لیاقت شهادت را در خود نمی بینم. وقتی به قلم رجوع می کنم، غیر از سیاهی و تباهی و معصیت چیزی نمی یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه می خواهم که تا مرا نیامرزیده است، از دنیا نبرد.

پروردگارا با گناهی زیاد از تو که لطف و کرمت را نهایتی نیست، تقاضای عفو و بخشش دارم. الهی بنده ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخ توان دارد؟ خدایا توبه ام را بپذیر و از گناهانم در گذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم.

مردم بدانید راهی را که در آن گام نهاده ایم که همانا راه حسین (ع) است به اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتی که پشتیبانش خداست و پیشاپیش امام زمان در مقابل تمامی کفر خواهد ایستاد و انشا الله پیروز خواهد شد.

پدر و مادر عزیزم! همان گونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید، اکنون نیز صبر پیشه کنید. در حدیث است که هرگاه پدر و مادر در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند، خداوند کریم اجری عظیم نصیبشان می کند.

شما خوب می دانید که شهید عزادار نمی خواهد، رهرو می خواهد همان طور که من رهرو خون برادرم بودم شما هم با قلم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید.

مادر عزیزم به مادران بگو مبادا از رفتن فرزندان تان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود.

آنان که به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند وبر جنازه من حاضر نشوند

پدر و مادر عزیز! به خاطر تمام بدی ها و ناسپاسی‌ها که به شما کرده ام مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه برای من حلالیت بخواهید. از همسرم که امانتی است از من نزد شما خوب محافظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود.

برادران عزیز، برادری داشتم که در راه خدا شهید شد، قبلا در وصیت نامه ام با او صحبت و درد دل می کردم اکنون به شما توصیه می کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید، که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند وبر جنازه من حاضر نشونددر زنده بودنمان که نتوانستیم در آنها اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.

والسلام
علیرضا موحددانش
تاریخ نگارش 17/ 11/ 1361

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۷۱۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستمزدی که کفاف زندگی را نمی‌دهد/ رزیدنتی و قوانین اجرا نشده

علی سلحشور متخصص بیهوشی و مراقبت‌های ویژه و درد در گفت‌وگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا درباره معیشت و افزایش دستمزد رزیدنت‌ها اظهار کرد: افزایش حقوق رزیدنت‌ها از اواخر فروردین امسال اعمال می‌شود و طبق گفته وزیر بهداشت برای مجرد‌ها ۱۲ میلیون تومان و برای متأهلان مبلغ ۱۵ میلیون تومان در نظر گرفته شده است.

وی ادامه داد: در سازمان نظام پزشکی پیگیری‌هایی از وزارت بهداشت، مجلس و سازمان برنامه و بودجه برای بهبود شرایط رزیدنت‌ها انجام شده است و حتی قول‌هایی هم گرفته که با عملیاتی شدن آنها شرایط از اکنون بهتر شود. 

سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل سازمان نظام پزشکی به ریز جزئیات پیگیری‌ها اشاره کرد و افزود: قرار شده است در بحث بودجه ۱۴۰۳ کمک و حمایت انجام شود تا کمک هزینه تحصیلی رزیدنت‌ها افزایش یابد.

سلحشور به مشکلات اساسی رزیدنت‌ها پرداخت و بیان کرد: رزیدنت‌ها با مشکلات فراوانی از جمله فشار کاری، کرامت انسانی که در بیشتر مواقع رعایت نمی‌شود، مباحث اقتصادی، مشکلات آیین‌نامه‌ای و دستورالعملی دست و پنجه نرم می‌کنند که در هر کدام از این موارد مشکلات فراوانی وجود دارد.

دستمزدی که کفاف زندگی نمی‌دهد

وی گفت: تا سال گذشته کمک هزینه تحصیل 8 تا ۱۱ میلیون تومان بوده است درحالی که امسال گفته شده برای متأهلان تا ۱۵ تومان افزایش می‌یابد در صورتی که یک رزیدنت متأهل که شاید فرزند هم داشته باشد با 15 میلیون تومان چگونه در تهران یا در کلانشهر دیگر زندگی کند؟

متخصص بیهوشی و مراقبت‌های ویژه و درد در رابطه با مباحث آیین‌نامه‌ای بیان کرد: در آیین نامه دستیاری گفته شده است که دستیار اجازه کار ندارد و در طول مدت چهار سال فقط باید دانشجو باشد و اجازه هیچ گونه کاردیگری ندارد و اگر بخواهد کار کند، غیرقانونی است؛ بنابراین اگر یک رزیدنت چهار سال کار نکند، چگونه می‌تواند خرج و مخارج تحصیل و زندگی خود را برساند؟ در همین آیین نامه گفته شده است که دانشگاه هیچ گونه مسئولیتی در قبال خوابگاه و محل سکونت رزیدنت ندارد درنتیجه یک دستیار باید محلی برای زندگی نیز فراهم و اجاره نیز پرداخت کند که ۱۵ میلیون تومان کفاف این مقدار مخارج را نمی‌دهد.

سلحشور افزود: وزارتخانه گفته است که شرط شروع رزیدنتی امضای ضمانت نامه محضری برای انجام طرح بعد از اتمام دوره رزیدنتی است و بسیاری از افراد با این ضمانت نامه مشکل دارند. برای امضا این ضمانت نامه رزیدنت‌ها باید دو نفر ضامن نیز داشته باشند که یک مشکل اساسی آنها نبود ضامن است. به همین دلیل با پیدا نکرد فرد مورد نظر از ضامنین پولی استفاده می‌کنند. در همین جهت با شکایات فراوان، دیوان عالی رای به لغو این ماجرا صادر کرده است.

مسئولان وزارت‌خانه دستورالعمل‌ها را اجرا نمی‌کنند

وی با اشاره به سختی و فشار کار رزیدنتی ادامه داد: در آیین‌نامه دستیاری ذکر شده است که حداکثر کشیک دستیاری ۱۲ عدد است. در صورتی که در تهران در جایی که بسیاری از مسئولان در بیمارستان‌ها به عنوان هیئت علمی هستند، اجرا نمی‌شود.یعنی مسئول وزارت‌خانه‌ای که این قانون را تعین کرده در بیمارستانی که خودش حضور دارد آن را اجرایی نمی‌کند و بیشتر از ۱۲ کشیک برای رزیدنت‌ها اعمال می‌کنند یعنی این دستورالعمل‌ها ضمانت اجرایی ندارند.

سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل سازمان نظام پزشکی گفت: یکی دیگر از مشکلات رزیدنت‌ها که توجهی به آن نمی‌شود بحث مرخصی‌هاست. دو روز و نیم حق مرخصی یک رزیدنت است، اما اگر مدیر گروه اجازه دهد؛ بنابراین مدیر گروه به راحتی این اجازه را نمی‌دهد. 

سلحشور خاطر نشان کرد: متاسفانه در دستورالعمل‌ها بندی که به نفع سیستم و وزارتخانه است به سخت‌ترین شکل ممکن از دستیار تعهد گرفته می‌شود؛ اما آنجایی که می‌تواند به نفع دستیار باشد، ضمانت اجرایی ندارد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آغاز عملیات ساخت بلوار شهید سلیمانی در مهریز
  • زلنسکی: وضعیت میدان نبرد اوکراین بدتر می‌شود
  • اذعان فرمانده نیروهای مسلح اوکراین درباره وضعیت «دشوار» میدان نبرد
  • تقدیر دختر شهید حاجی رحیمی از عملیات «وعده صادق»
  • جزییات انتشار ۱۵ عنوان کتاب درباره شهدای کشتی‌گیر
  • حمایت مردم اصفهان از عملیات وعده صادق
  • نورافشانی میدان امام حسین اصفهان در جشن موفقیت عملیات وعده صادق
  • بمب الکترومغناطیسی چگونه زندگی را ۲۰۰ سال به عقب می‌برد!
  • دستمزدی که کفاف زندگی را نمی‌دهد/ رزیدنتی و قوانین اجرا نشده
  • ۱۰ تانکی که با نوآوری های خود میدان نبرد را بازتعریف کردند؛ از Renault FT تا AbramsX (+عکس)