آيا سناريوي ادغام داعش و القاعده امکان پذير است؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۱۰۰۳۷
خبرگزاري آريا- يک روزنامه ژاپني در تحليلي به نظريه ادغام «داعش» و «القاعده» پرداخت.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري آريا، کيوشي اوجي، در گزارشي در روزنامه سانکي (ژاپن) نوشت:
اختلافات ريشه دار با رقيب
در حالي که «داعش» سازمان اسلام گراي افراطي سني مذهب (ＩＳ) عقب نشيني چشمگيري کرده، گمانه زني هايي مبني بر «نظريه ادغام» يا به عبارتي همکاري سازمان تروريست بين المللي «القاعده» با «داعش» به گوش مي رسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
هر چند با توجه به تضعيف شدن «داعش» برگزاري چنين مذاکراتي ممکن به نظر مي رسد، ولي با اين حال «داعش» و «القاعده» در «سرکردگي جهاد» با يکديگر رقابت سخت دارند. همبستگي داعش و القاعده در واقع به مفهوم همکاري گروه هاي خشونت آميز است که به شدت با يکديگر اختلاف دارند. آيا تحقق چنين سناريويي امکان پذير است؟
«داعش» در اصل سازماني است که از «القاعده» جدا شده است. پيشينه داعش بدين شکل است که پس از جنگ عراق در سال ٢٠٠٣ ميلادي، سازماني که مظنون زرقاوي (اهل اردن که در سال ٢٠٠٦ ميلادي کشته شد) رهبر آن بود، با اسامه بن لادن، رهبر وقت القاعده، سوگند وفاداري ياد کرد. پس از سال ٢٠١١ ميلادي، داعش با بهره گيري از ناآرامي هاي سوريه بر اثر جنگ داخلي وارد خاک سوريه شد و در آنجا رشد کرده است.
از سوي ديگر در سوريه، «جبهه نصرت» نيروي وابسته به القاعده، همانند داعش ظهور کرده است. اما با اين حال، ديري نگذشت که ميان «داعش» و «جبهه نصرت» «اختلافات شديد داخلي» پديد آمده است.
اشخاصي که در ميان پيکارجويان جهادي بر اين باور بودند که: «آدم سر روباه باشد، بهتر از اين که دم شير باشد [يا آدم سر الاغ باشد بهتر از اين که دم اسب باشد]» کم نبودند. در گذشته يکي از پيکارجويان داعش در مصاحبه شفاهي با خبرنگار (اوچي کيوشي) اظهار داشت: «من فکر مي کنم، چنانچه عضو داعش باشم، از سرنگوني حکومت عراق بيشتر بهره خواهم برد.»
افزايش پيکار جويان و گسترش فعاليت هاي چشمگير سازمان هاي تروريستي، موجب تأمين مالي آنان از سوي هواداران در سراسر جهان خواهد شد. بنا بر اين مي توانيم بگوييم، نه تنها اختلافات از لحاظ ايدئولوژي بلکه رقابت به منظور تأمين بودجه هم، زمينه اختلافات ميان دو طرف (جبهه نصرت و داعش) شده است.
سال ٢٠١٣ ميلادي با تشديد رقابت ميان داعش و جبهه نصرت، بارها ميان دو طرف درگيري به وقوع پيوسته است. به همراه تشديد درگيري ها، رهبر القاعده ميان دو طرف ميانجيگري کرده است. گفتني است، رهبر القاعده در آن زمان ايمن الظواهري، رهبر کنوني القاعده، بوده است. ايمن الظواهري، رهبر القاعده، در اين ميانجيگري به داعش دستور داد که با متحد شدن با جبهه نصرت، جهاد در سوريه را دنبال و از مقابله و درگيري با جبهه نصرت خودداري کند. اما، داعش با چشم پوشي از چنين دستوري، آشکارا چهره رهبر القاعده را به خاک ماليد. بنا بر اين اختلافات عاطفي ميان «داعش» و «القاعده» بسيار عميق و ريشه دار شده است.
از سوي ديگر، به تازگي در استان ادلب واقع در شمال سوريه، نبردهاي نامنظم ميان نيروها از جمله ميان داعش و جبهه نصرت به شدت شعله ور شده است. بنا بر اين، در آينده هم به احتمال قوي به جاي همکاري ميان داعش و القاعده، اختلافات ميان دو طرف تعميق خواهد يافت.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۱۰۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تروریستی به مسجد شیعیان در هرات و دو نکته مهم
حادثه تروریستی مسجد امام زمان شهر هرات یکبار دیگر بحث حضور و فعالیت داعش در افغانستان را در کانون توجه قرار داد،به ویژه این که عملیات اخیر دومین حمله تروریستی یه غیر نظامیان و به طور خاص شیعیان افغانستان در کمتر از 10 روز گذشته بوده است.شواهد و قرائن و پذیرش مسئولیت حمله اول تروریستی در کابل توسط داعش،این گروه را در جایگاه مظنون اصلی حمله به مسجد شیعیان در هرات نیز قرار می دهد .بنابر این لازم است به نکاتی در مورد فعالیت داعش در افغانستان اشاره شود؛
1)مقامات امارت اسلامی طالبان مدتی است که مدعی نابودی کامل داعش در افغانستان هستند و تاکید دارند که اگر در این میان مشکلات امنیتی هم وجود دارد،به طور خاص نتیجه کم کاری ،اهمال و حتی دسیسه چینی همسایگان است. اظهارات چند روز قبل "متقی" سرپرست وزارت خارجه طالبان در متهم ساختن سه کشور همسایه به تامین نیرو،انتقال و ترانزیت و در نهایت تجهیز و آموزش داعش دقیقا در همین راستا انجام گرفته و بازتاب فراوانی یافت.اما عملیاتهای تروریستی اخیر علاوه بر این که استمرار فعالیت داعش در افغانستان را نشان می دهد،این موضوع را هم آشکار می کند که مسئله حضور داعش در منطقه با فرافکنی ،سلب مسئولیت از خود و مقصر جلوه دادن دیگران قابل حل نخواهد بود.در مقابل، نابودی داعش تنها در سایه همکاری ، تعامل و درک کشورهای منطقه از ملاحظات سیاسی و امنیتی یکدیگر حاصل خواهد شد؛همان نکته ایی که سفیر جمهوری اسلامی در کابل پس از حملات اخیر و با شریک خواندن کشورها در مبارزه با این تهدید مشترک،مورد تاکید قرار داد.
2)محدود کردن داعش به یک چارچوب سازمانی و تشکیلاتی مشخص،محدود و بسته، چه از جانب طالبان و چه از جانب دیگر کشورهای منطقه اشتباهی بزرگ محسوب می شود ، چرا که داعش یک طرز تفکر و ایدئولوژی است که از ظرفیت جذب و همراهی با اشخاص و گروههای تروریستی مختلف دیگر در منطقه برخوردار است.دقیقا به همین دلیل است که پاکستان تفاوتی میان داعش و طالبان پاکستانی قائل نمی شود و جمهوری اسلامی گروههای تروریستی جیش العدل و داعش را در یک راستا می نگرد.در افغانستان هم طالبان این نکته را در نظر بگیرند که بیش و پیش از مبارزه با سازمان و تشکیلات داعش،باید مانع بسط و گسترش تفکرات و ایدئولوژی های داعشی و یا داعش پسند در این کشور شوند.به عنوان نمونه و در بحث شیعیان باید گفت که اگر چه دیدگاهی که حملات اخیر را بر مبنای ایجاد تفرقه میان امارت و شیعیان و یا جمهوری اسلامی ایران تحلیل می کند،کاملا خور تامل به نظر می رسد،اما عملکرد مقامات و مسئولین امارت هم نباید به گونه ایی باشد که تمیز و تشخیص تفکرات و عملکرد آنها با دیدگاه داعش در مورد شیعیان به دشواری انجام گیرد
مدیررسانهای پرسپولیس: سپاهان به جای شکایت بیجا، عذرخواهی کند