Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیاست>احزاب و شخصیت‌ها - روزنامه شرق با محمدعلی ابطحی در باره موضوعات مختلفی مصاحبه کرده است.

بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

‌ دیگر به شما منبر نمی‌دهند؟
خیلی دلم برای منبررفتن تنگ شده، اما این روزها اداره مساجد بیشتر دست جناح راست است. به‌همین‌دلیل فرصت به ما نمی‌رسد.


‌ شما از نخستین چهره‌های سیاسی بودید که از طریق شبکه مجازی با مردم ارتباط برقرار کردید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وبلاگتان در اواسط دهه ٧٠ از پربیننده‌ترین وبلاگ‌ها بود، این یعنی شما از همان سال‌ها به دنبال ارتباط با نسل جوان بودید؟

اوایل سال ٧٢ بود که تازه اینترنت به ایران آمده بود، دنیای مجازی خیلی فضای فانتزی‌اي بود و ورود به آن خیلی هم ساده نبود. یادم می‌آید برای ورود به اینترنت ٩ پسورد لازم بود. از همان ایام من به دنبال سردرآوردن از اینترنت بودم. بعد در اولین ماه‌هایی که وبلاگ‌نویسی به حوزه وبلاگ فارسی آمد، من جزء اولین افرادی بودم که وبلاگ شخصی داشتم. آن زمان من معاون رئیس‌جمهور بودم و وبلاگ من به مرجع اخبار و ارتباطات دولت و اطلاعات بدل شده بود. بعد از پایان دولت اصلاحات تا سال ٨٨ وبلاگ من اصلی‌ترین کانال ارتباطی اصلاح‌طلبان با مردم بود؛ چون مسیر‌های دیگر عمدتا بسته شده بودند. خیلی‌ها فضای مجازی سیاسی را بعد سال ٨٨ دیده و تجربه کرده‌اند اما باید بگویم پیش از آن هم فضای مجازی به مدد اصلاح‌طلبان آمده بود.
‌حضور در شبکه‌های مجازی و انتشار اخبار و عکس‌های غیررسمی از مقامات تا حالا برایتان دردسرساز هم شده است؟
دردسرهای حضور مجازی من اصل ماجرا بوده است. معتقدم دولت و مسئولان باید از خارج از چارچوب‌ها با مردم ارتباط بگیرند و بر این مسئله از همان دولت‌های آقای خاتمی اصرار داشتم همواره عکس‌ها و اخبار غیررسمی را منتشر کنم تا شکاف بین مردم و مسئولان را کمتر کنم. معتقدم یکی از مشکلات دولت فعلی این است که اصرار دارد در قاب و چارچوب‌های مرسوم خودش را به مردم معرفی کند و با همان چارچوب‌ها ارتباط بگیرد. من در دولت اصلاحات اصرار داشتم این قاب‌ها و چارچوب‌ها را کنار بزنم و با همان گوشی موبایلم عکس‌های غیررسمی بسیاری از هیئت دولت منتشر می‌کردم و همین هم شد که فاصله میان دولت و مردم کمتر شد. من معتقدم باید با نسل جدید و ادبیات جدید آن ارتباط بر قرار کرد، به‌ویژه اینکه من، کمی روحیه «فان» دارم و توییت‌ها و مطالب فان هم بازتاب خوبی در عالم مجازی دارد. از سوی دیگر بی‌ادبی در شبکه‌های مجازی خیلی زیاد است. مهم این است که این ادبیات را بپذیری و با آن ارتباط برقرار کنی.
کارنامه سیاسی – اجرائی شما پرعنوان است، اما نقطه اوج کارنامه شما ریاست‌ شما بر دفتر ریاست‌جمهوری در دولت هفتم است، چه شد که رئیس دفتر رئيس‌جمهور شدید؟
من از سال ٦٢ تا ٦٧ مدیر رادیو ایران بودم. آن ایام خیلی برنامه داشتم و به‌واسطه گفت‌وگوهایم شناخته شده بودم. بعد از آن هم زمانی که ٢٧، ٢٨ساله بودم معاون بین‌الملل وزیر ارشاد شدم. اما آشنایی من با آقای خاتمی به همان زمان مدیریتم در رادیو ایران برمی‌گردد که آقای خاتمی وزیر بود. چند سال بعد معاون امور بین‌الملل آقای خاتمی در وزارت ارشاد شدم. در این سمت ارتباطات خارجی خوبی به ‌دست آوردم و تا آخر دوره وزارت ایشان من معاون بین‌الملل او بودم. با استعفای آقای خاتمی من هم استعفا دادم. در تمام این سال‌ها با آقای خاتمی دوست بودم و هستم. زمستان ٧٥ بود که در لبنان اقامت داشتم و آقای خاتمی هم مدتی به منزل ما آمد. همان ایام بحث ریاست‌جمهوری‌اش مطرح شده بود و او مشغول بررسی شرایط بود. بعد از نوروز ٧٦ که کاندیداتوری او در انتخابات هفتمین دوره ریاست‌جمهوری قطعی شد، من جدی‌تر او را همراهی کردم و با وجود اقامت خانواده‌ام در بیروت، به تهران آمدم و تا صبح روز رأی‌گیری هم در تهران ماندم، صبح دوم خرداد من و آقای خاتمی با هم رفتیم و رأی دادیم و بعد از رأی‌گیری به بیروت بازگشتم. بعد از ریاست‌جمهوری ایشان به دلیل سابقه رسانه‌ای و ارتباطاتی که داشتم من ‌را به‌عنوان ریاست دفترشان منصوب کردند.

‌ چه شد که در دوره دوم از این سمت کنار گذاشته شدید؟
دلایل مختلفی داشت. مثلا خود این تغییر و جابه‌جایی مهم بود و باعث نوآوری می‌شد. دلیل دیگر هم فشار‌های سیاسی بود که بر من وارد می‌شد.

‌ این فشارها چه بودند؟
آن زمان چندتا سایت بودند که علیه چهره‌های اصلاح‌طلب خبر می‌نوشتند. فضاسازی‌هایی که علیه من می‌شد و اكنون هم می‌شود، همه از این داده‌هاست؛ مثلا می‌گویند اعترافات من در دادگاه سال ٨٨ به‌خاطر مسائل شخصی بوده است، درحالی‌که باوجود این‌همه شایعات، من در زمان زندانی‌بودنم در سال ٨٨ یک‌بار هم درباره مسائل شخصی بازجویی نشدم و اتهام اخلاقی هم نداشتم، اما بیرون زندان می‌گفتند که مسائل شخصی داشته و پرونده‌ها را جلویش گذاشتند و او به هرچه آنها خواسته‌اند اعتراف کرده است. آن ایام سایتی بود به نام «گویا آ/ goyaa» که به‌همراه روزنامه‌های تندرو، تیتر زدند، «دختر ابطحی دنبال کلاس رقص»... آن روز که به خانه رفتم دخترم شوکه شده بود و دائم دیالوگ‌هایش با دوستش را که تلفنی با هم صحبت کرده بودند برایم تعریف می‌کرد و سعی داشت برایم توضیح دهد اصل ماجرا چه بوده است و مطلب سایت‌ها و روزنامه‌ها صحبت‌های دوست او بوده است، نه خود او یا اینکه یک مرتبه پخش می‌کردند من در استخر مختلط در خارج از کشور بوده‌ام. یک مورد دیگر این بود که فردی در روزنامه... علیه من ادعا کرد من را با شلوارک کنار ساحل بیروت دیده‌اند. بگذریم که من اصلا دریارفتن را دوست ندارم و در بیشتر از سه‌سالی که بیروت بودم، هرگز به دریا نرفتم. اگر بخواهم دریا بروم هم با عبا و عمامه که نمی‌روم یا عکسی دیگر از من به‌همراه چند روحانی دیگر منتشر شد که در ساحلی بودیم که خانم‌ها با بیکینی حاضر بودند، نکته جالب این عکس فتوشاپی، شلوارک‌پوشیدن ما با عمامه بود (می‌خندد). در این عکس ما لخت بودیم و عمامه بر سر داشتیم...، این موضوعات روی آرامش ما خیلی تأثیر می‌گذاشت. البته الان نگاه جامعه و سبک زندگی جامعه به این موضوع تغییر کرده است، اما این دست موضوعات در آن روزها خیلی اذیت‌کننده بود.


‌ موضوعی که برایتان حاشیه‌ساز شد، صحبت‌های همسرتان پس از دوران انفرادی شما در تابستان ٨٨ بود. همسرتان بعد از اولین ملاقات با شما خبر داد که محمدعلی ابطحی در قریب به ٤٠ روز انفرادی ١٨ کیلو وزن کم کرده و می‌گوید قرص‌هایی به او می‌دهند که از دنیا بی‌خبر می‌شود؟
من گفتم به من قرص می‌دهند، اما الان نمی‌دانم تأثیرش چه بوده است، شاید این موضوعات برداشت همسرم از حال‌وروز من بوده است. اما انصافا یادم نمی‌آید در اولین ملاقاتم بعد از سی‌وچندروز انفرادی با همسرم چه گفته‌ام.
‌ می‌گفتند ابطحی به‌خاطر موضوعات شخصی و اتهامات اخلاقی اعتراف کرده است... .
به خاطر همین است که من می‌گویم من یک بازجویی شخصی هم پس نداده‌ام و همه مباحث سیاسی بوده است. ما را دو روز بعد از انتخابات بازداشت کرده بودند. خوب است یادآوری کنم که من عضو ستاد میرحسین هم نبودم. من در ستاد مهدی کروبی فعال بودم.
‌ پس موضوع بازجویی‌های شما چه بود؟
٧٠، ٨٠ درصد بازجویی‌هایی که من پس می‌دادم، بازجویی در مورد دولت اصلاحات بود، نه شخص خودم. بیشتر مسائل درباره موضوعات دوران اصلاحات بود.

45302

کلید واژه‌ها : فتنه (حوادث پس از انتخابات خرداد88) - محمد علی ابطحی -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۱۴۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم

 

به گزارش تابناک،‌ صهبا شرافتی درباره بازی‌اش در فصل پنجم این سریال عنوان کرد: رانندگی مینی بوس در این سریال برای من خیلی چالش برانگیز بود. من گواهینامه پایه ۳ دارم و پایه ۲ ندارم. قبل از ضبط توانستم دو سه بار در کنار راننده با مینی بوس رانندگی کنم و در این مسیر خیلی چیزها یاد گرفتم. با این حال خیلی اضطراب داشتم. شما می‌دانید هر چقدر سرنشین‌های مینی‌بوس بیشتر شود، کنترل کردنش سخت‌تر است.

مردم تغییر روحیات روناک را دوست داشتند


وی با یادآوری این که داستان روناک از قسمت ۱۰ شروع شد تاکید کرد: این نقش خیلی پستی و بلندی داشت. این بار به خاطر حضور بهنام خلق و خوی لطیف‌تر و رمانتیک‌تری از روناک دیدیم. در این فصل سعی کردم روناک متفاوتی را به تصویر بکشم. نویسنده هم برای این موضوع تلاش کرده بود. مردم برای من کامنت‌هایی می‌گذاشتند که انگار واقعا اتفاقات سریال برای روناک افتاده است. از من می‌پرسیدند النگوهایت را چرا فروختی؟ بهنام دارد سرت کلاه می‌گذارد. مردم خدا را شکر تغییر روحیات روناک را دوست داشتند.

شرافتی درباره دشواری‌های بازی در «نون‌خ۵» توضیح داد: ما مجبور شدیم زمان طولانی را دور از خانواده سپری کنیم. بخش کولبری خیلی شرایطش سخت بود و خیلی‌ها آسیب جدی دیدند. من خودم دچار بیماری ویروسی سختی شدم. در این بخش از روز اول تصویربرداری تا روز آخر مریض بودم. در قسمت غار اکسیژن کم داشتیم و تنفس سخت بود. وقتی گرد و غبار پخش می‌شد من سرفه می‌کردم. چند بار تا مرز خفگی رفتم. بچه‌ها با وجود همه این سختی‌ها تمام توان خودشان را خرج کردند.

 این بازیگر درباره نحوه تعاملش با کارگردان گفت: آقای آقاخانی جزو کارگردان‌هایی هستند که دست بازیگر را نسبتا باز می‌گذارند و اجازه می‌دهند بازیگر راحت باشد. دیالوگ‌ها و حرکات را دوست داشتم مختص خودم کنم. مثلا تکیه کلام بزرگوارا برای خود روناک شخصی سازی شد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا خشونت روناک در شخصیت واقعی‌تان هم وجود دارد گفت: من خیلی سخت و دیر به دیر عصبانی می‌شوم. ولی اگر عصبانی بشوم خیلی سخت عصبانی می‌شوم. می‌شود گفت روناک درونم فعال می‌شود. ولی خودم مثل روناک نیستم که همیشه آن عصبانیت را داشته باشم.

در سریال «جنس جور» بازی کردم
شرافتی درباره دیگر فعالیت‌هایش در حوزه بازیگری توضیح داد: قبل از «نون خ» در سریال «جنس جور» بازی کردم که برای نمایش خانگی بود. غالب پیشنهادهایی که به من می‌شود شبیه روناک است. اما خودم نمی‌خواهم روناک را وارد کاری دیگری کنم.

وی با اشاره به اظهار نظرهای منفی که بعضا درباره چهره‌اش می‌شود گفت: اوایل کار از انتقادها خیلی اذیت می‌شدم. بعد از یک مدت گفتم حتما می‌نشینند و «نون‌خ» را تماشا می‌کنند که نظر می‌دهند. پس کار من دیده شده است. با خودم فکر کردم و گفتم من همین هستم. مهم این است که خودم خودم را دوست داشته باشم. اتفاقا چند روز پیش در واحد ارتباط مردمی صداوسیما آقایی با من تماس گرفت و عذرخواهی کرد و گفت من در جمع خانواده درباره چهره شما نظر دادم. ولی قصد اهانت نداشتم. من گفتم شما را قطعا نمی‌شناسم. در مصاحبه‌ قبلی‌ام به صورت کلی گفتم که دلم شکسته است.

مجموعه طنز «نون خ ۵» در ۲۴ قسمت به کارگردانی سعید آقاخانی، تهیه‌کنندگی مهدی فرجی و نویسندگی امیر وفایی از ۱۵ فروردین ماه امسال به روی آنتن شبکه یک سیما رفت و پخش این سریال تا جمعه ۷ اردیبهشت ماه ادامه داشت.

حمیدرضا آذرنگ، سعید آقاخانی، امیر سهیلی، هومن حاجی‌عبداللهی، سیروس میمنت، مجید یاسر، بیژن بنفشه‌خواه، کاظم نوربخش، نسرین مرادی، هدیه بازوند، سیدعلی صالحی، پاشا جمالی، ندا قاسمی، ماشاءالله وروایی، صهبا شرافتی و ... از بازیگران «نون خ ۵» هستند.

 منبع: ایرنا

دیگر خبرها

  • هر ۱۰ روز یک پزشک خودکشی می‌کند
  • بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم
  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • کلوپ: صلاح نشان داد می‌تواند چه کار کند
  • اعتراف کیهان: فقط ۱۶۵ نامزد اعتدالی و اصلاح طلب برای مجلس دوازدهم تایید صلاحیت شدند
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
  • اشتباه لفظی ژاوی: جای لواندوفسکی امن است