وضع ورزشگاههای ما فاجعهبار است
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۳۳۰۴۷
با نزدیک شدن به زمان معرفی وزرای دولت دوازدهم و مطرح شدن این پرسش که "وزیر آینده ورزش باید چه ویژگی هایی داشته باشد"، ما را بر آن داشت تا پای صحبت های رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی بنشینیم. به گزارش جهان نيوز به نقل از کیهان، با نزدیک شدن به زمان معرفی وزرای دولت دوازدهم و مطرح شدن این پرسش که وزیر آینده ورزش باید چه ویژگی هایی داشته باشد، ما را بر آن داشت تا پای صحبت های رئیس اسبق کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی بنشینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*آقای مهندس، شما از سال ۶۵ به بعد وارد ورزش شدید، دوست داریم بدانیم قبل از آن چه سمت هایی داشتید؟
قبل از انقلاب هم سمت های اجرایی داشتم اما اگر بعد از انقلاب اسلامی منظور شماست که باید بگویم در صدا و سیما، جهاد سازندگی، وزارت صنایع، بانک صنعت و معدن، مرکز توسعه صادرات ایران و سازمان گسترش و نوسازی فعالیت داشتم.
*چه شد که به کمیته ملی المپیک رفتید؟
آقای درگاهی به من گفتند آمادگی داری به کمیته ملی المپیک بروی؟شاید میدانست که من سابقه ورزشی دارم. صحبت کردیم و من قبول کردم. آن موقع حکم بنده را آقای مهندس موسوی زدند. البته نخستوزیر نباید این حکم را میزد. به این طریق من وارد کمیتهملی المپیک شدم.
*حدودا دو سال در آن کمیته کار کردید.اقدامات مهمی که در آنجا انجام دادید، چی بود؟
کمیته ملی المپیک در آن زمان خیلی ضعیف بود، حتی نمیتوانست حقوق کارکنانش را بپردازد. به هر حال ما بحثهای فنی و مسائل حمایت از ورزش و ورزشکاران را پیش بردیم و کمیته ملی المپیک را سروسامان دادیم، یعنی یک ساختمان جدید برای این کار خریدیم.
*ساختمان کمیته ابتدا کجا بود؟
کمیته ملی المپیک در خیابان انقلاب یک ساختمان استیجاری داشت که آن را خریدیم. بعد از آن، یک ساختمان در خیابان گاندی خریدیم که آقای «سامارانش» آمد و آنجا را افتتاح کرد. ما هم روابطمان را با «I.O.C» خوب کردیم (از سال ۶۵ تا ۶۷).
*چرا پس از دو سال، آن جا را ترک کردید؟
زمانی که آقای دکتر غفوریفرد آمدند، خیلی از اطرافیان ایشان تحریک میکردند آقای غفوریفرد مسئولیت این کمیته را بپذیرند. مجمعهای مختلفی تشکیل دادند و بحثهای مختلفی کردند؛ تا اینکه آقای هاشمی رفسنجانی یک روز بنده را صدا کردند و گفتند که آقای غفوریفرد در این زمینه ناراحت است. گفتم ایشان معاون شماست. اگر میخواهید ناراحت نباشد، به من بگویید چه کار کنم. گفتند هر کاری که دوست داری انجام بده! من هم فهمیدم که میخواهند چه بگویند!آن زمان من رئیس مرکز توسعه صادرات ایران بودم. بعد از دو سال که در آن کمیته کار کردم، استعفا دادم و بیرون آمدم.
*سال ۷۲ به سازمان تربیتبدنی رفتید، دلیل بازگشت دوباره شما به ورزش چه بود؟!
در آن مورد هم آقای هاشمی رفسنجانی به من گفتند شما در مرکز توسعه صادرات ایران خوب کار کردی، حالا بیا و به سازمان تربیتبدنی برو. گفتم اگر کار من در آن مرکز خوب بوده، پس ادامه بدهم، چون به امر صادرات خیلی معتقدم. ایشان گفتند که الان در تربیت بدنی، بیشتر به شما احتیاج دارند و شما به آنجا برو.
*اما شما در یکی از مصاحبههای خودتان در آن زمان گفته بودید که انتخاب برخی از وزرا، حساب و کتاب خاصی ندارد.
واقعا نمیدانم که رفتن من به سازمان تربیتبدنی، از دیدگاه مسئولان بالاتر چه دلایلی داشت.
*شما به مدت هشت سال در دو دولت ریاست سازمان تربیتبدنی را برعهده داشتید. اگر دو دوره کمیته ملی المپیک را هم به این سالها اضافه کنیم، ده سال میشود، بنابراین کسی بیشتر از شما، عهدهدار مسئولیت ورزشی نبوده است. مهمترین اقدام شما در سازمان تربیتبدنی چه بود؟
من معتقدم، برنامهریزیهایی که میشود، به علت دقت و بررسیهای زیادی که صورت میگیرد - مثل برنامه ششم - هیچوقت عملیاتی نمیشود. به نظر من باید هرکسی چند تا برنامه داشته باشد و اعلام کند که میخواهیم این برنامهها را اجرا کنیم. مسئولیتهای ورزشی من از سال ۶۵ شروع شد، در واقع از سال ۴۰ و در مدرسه شروع شد. من بهترین بسکتبالیست مدرسه بودم، حکم آن را هم دارم. در والیبال هم در تیمهای دانشگاهی بازی میکردم. اطلاعات ورزشی داشتم و ورزشکاران را نیز میشناختم. زمانی که وارد سازمان تربیت بدنی شدم به همکارانم گفتم که چند تا برنامه را اجرا کنیم. یکی از آن برنامهها، ایجاد اماکن ورزشی برای استفاده مردم بود. ممکن است شما بخواهید یک استادیوم شش هزار نفری بسازید که پنج سال طول بکشد و کلی هم بودجه بخواهد، اما اگر بخواهید یک فضای ورزشی برای تمرین بسازید با شش ماه کار و بودجهای خیلی کمتر انجام بگیرد. در راستای همین طرز تفکر، برنامه ساختن ۱۳۷۷ سالن ورزشی را مطرح کردیم. برنامه بعدی، آموزش مربیان به صورت مستمر در سراسر کشور بود.
ایجاد پایگاههای ورزش قهرمانی که در حقیقت سنجشی بود تا آمادگی ورزشکاران را مشخص و استعدادیابی کنیم. من به مدیران کل و فدراسیونها گفته بودم که هیچموقع، وقت قبلی نگیرند و هر زمان که خواستند، بیایند. همین کار، خودش یک برنامه محسوب میشود، چون من دیدهام که برخی از وزرا برای دیدن فلان مدیرکل استانشان، سه ماه زمان انتظار به او میدهند تا ملاقاتش کنند.آن آقا میخواهد بیاید ده دقیقه حرف بزند و برود و نیازی نیست که زمان زیادی را منتظر بماند، این شخص، نماینده وزیر است. برنامه فدراسیونها به همین طریق عمل شد.
جلسات دائمی و مداومی داشتیم که هماهنگ با همه بود. بعدها بحث استقلال فدراسیونها را در دستور کار قرار دادیم که بر اساس اساسنامهای بود که در اختیار داشتند. در کنار کارهایی که برشمردم، سیستم پاداش به قهرمانها و سیستم مجبور کردن وزارتخانههای مختلف به وظایف خودشان از طریق شورای سازمان تربیتبدنی را - که شخص ریاستجمهوری در راس آن بود - نیز انجام دادیم.
*طرح ۱۳۷۷ پروژه ورزشی، از طرح های بزرگ تاریخ ورزش بود اما انتقادهایی نیز به آن وارد بود.
زمانی که سازمان تربیتبدنی را ترک کردم و مسئولیت را به نفر بعدی سپردم، ۲۵۰۰ طرح به بهرهبرداری رسیده بود.
*ورزشگاههای ۱۵ هزار نفری که انتقادات بسیاری در خصوص چرایی احداث انها مطرح است،جزو همان طرحها بود؟
بله، جزو آن طرحها بود و بیشترشان هم به ثمر رسید. آن طرحهایی را که بعدا شروع کردند، به ثمر نرسید. در مرکز هر استان یک ورزشگاه ۱۵ هزار نفر در نظر گرفته بودیم. حدودا ۲۵۰۰ تا سالن تمرینی و استخر ورزشی به ثمر رسید.
*ورزشگاه ۱۵ هزار نفری کاشان با هزینه چند میلیارد ساخته شد ولی الان اصلا از آن بهرهبرداری نمیشود!
زمانی که شما یک اتومبیل دارید و از آن استفاده نمیکنید و زیر آفتاب و باران قرار میدهید، چه ربطی به خوب یا بد بودن آن وسیله دارد؟!
*درست می فرمایید اما در بحث ساخت و ساز ورزشگاهها، باید مسئله آمایش سرزمینی را نیز در نظر گرفت.
آیا شهری مثل کاشان که یکی از مراکز صنعت نساجی کشور ماست و امکانات بسیار زیادی دارد و از آنجا قهرمانان خوبی برخاستهاند! شایستگی ندارد که یک ورزشگاه ۱۵ هزار نفری در آن ایجاد شود؟ اگر استفاده درست از آن نمیشود، ربطی به اصل قضیه ندارد. یک زمان گفته میشود که فلان ورزشگاه، در ۳۰ کیلومتر خارج از شهر ساخته شده، که در این صورت، انتقاد وارد است، اما اگرگفته شود که شهر کاشان - که سابقه تاریخی و ورزشی دارد - نباید ورزشگاه داشته باشد، حرف اشتباهی است.
*در همین شهر کاشان به غیر از فوتبال، پروژههای دیگری هم بود؟
سالنهای ورزشی و استخر هم بود.
*اگر به زمان گذشته برگردیم، شما باز هم از آن طرحها دفاع میکنید؟
صددرصد. ما از طریق این طرح، توانستیم گسترش اماکن ورزشی را به طور عادلانه به سراسر کشور ببریم. خیلی از جاها اصلا امکانات ورزشی نداشتند و ما رفتیم برای آنها اماکن ورزشی ساختیم. همین «اسلامشهر» که نزدیک تهران است، هیچگونه امکاناتی نداشت، بنده، چهار سالن ورزشی در آنجا ساختم. بیش از ۲۵۰۰ سالن ورزشی و استخر ساختیم که در اکثر شهرهای کشور افتتاح شد.
*و در همان بحبوحه بود که شرکت توسعه را تشکیل دادید؟
نه؛ من شرکت توسعه را به این شکل ایجاد نکردم بلکه این شرکت را برای تجهیز و بازسازی اماکن ورزشی تشکیل دادم.
*اطلاع داریم همین حالا شما درباره ساختار کنونی شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی انتقاداتی دارید و حتی نامهای هم در این زمینه به دکتر سلطانیفر دادهاید.
من معتقدم که این اشتباه بزرگی است که وظایف تجهیز اماکن ورزشی را برداشتهاند تا بعضی از اماکن ورزشی ما به این شکل خراب شوند. به جای تجهیز اماکن ورزشی میروند به دنبال اینکه پروژه اجرا کنند! من میگویم که این شرکت باید به صورت دیگری باشد. البته یک هدف ما این بود که درآمد مجموعههای ورزشیمان را متمرکز کنیم تا در خزانه نریزیم و بتوانیم از آن استفاده کنیم، ولی در زمان آقای مهر علیزاده آمدند تمام طرحها را به این جا دادند. من میخواستم یک مرکز تکنولوژی ورزشی در این جا درست شود که تجهیز اماکن ورزشی را انجام بدهد.
*میخواستید که مثلا ساخت و ساز به معاونت فنی خود سازمان برگردد؟
اصلا نظر من این نبود که ساخت و ساز به شرکت توسعه محول شود، بلکه باید یک شرکت دیگر برای این کار ایجاد شود. الان بار و بدهی این شرکت آنقدر زیاد شده که وضع ورزشگاههای ما فاجعهبار است. علت این نابسامانی هم این است که نتوانستند به این کار رسیدگی کنند.
*ادامه این روند چه پیامدی برای ورزش دارد؟
هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد و اماکن ورزشی ما همین مشکلات فعلی را خواهند داشت.
*در همین دوران حضور شما در سازمان تربیت بدنی عنوان می شود که در زمینه عزل و نصبهای ورزشی توصیهپذیر نبودید و حتی گاهی از اوقات برعکس نیز عمل میکردید!
لزوما برعکس عمل نمیکردم، اما گوش هم نمیدادم.
*این موضوع، نشأت گرفته از کدام روحیه بود؟
کسی حق ندارد دخالت بیجا در موردی داشته باشد، زیرا به مسائل آشنا نیست. آدمها میتوانند نظریه یا رهنمود بدهند، اما اینکه فلانی را بردار یا فلانی را بگذار؛ نه! اصلا کسی در این مورد چیزی نگفت؛ نه مجلس و نه رئیسجمهور، چنین چیزی نگفتند. یکی دو مورد به طور استثنایی بود که برخورد تندی با آنها کردم.
*در انتخابات فدراسیونهای ورزشی هم نظر شما اینگونه بود؟ آیا نظرتان این بود که اصل دموکراسی باید رعایت شود؟
بله، من اینطور میگفتم. این که بعضیها میگفتند سازمان تربیتبدنی دخالت میکند و تاثیر میگذارد، این را قبول ندارم. فرض کنید بچههایی که در سازمان تربیتبدنی بودند، یا کارشناسان از کسانی حمایت میکردند، با تلفن به این و آن شخص میزدند که به فلانی رای بده؛ این مسائل بوده، الان هم هست و بعدا نیز خواهد بود، جلوی آن را هم نمیتوان گرفت، اما مسئله مهم این است که افرادی که رای میدهند، آرای آنها مهم شمرده شود. اگر یادتان باشد، حتی من آن موقع اعلام کردم که حق دارم از کسی جانبداری کنم. حالا شما دلتان خواست به او رای بدهید، من تشکر میکنم و اگر نخواستید رای بدهید، من قبول میکنم. در هر حال من حق دارم نظر خودم را بگویم.
*مصداق صحبت های شما انتخابات فدراسیون کشتی بود که نامزد مورد نظر شما امیرخادم رای آورد ولی در مورد فدراسیون والیبال، شما از خلیلی دفاع کردید، اما یزدانی خرم انتخاب شد.
من از خلیلی دفاع نکردم. بعضی از دوستان دفاع کردند ولی من بیطرف بودم.
*منظورتان از برخی دوستان مهندس فائقی است؟
حالا؛ نمیخواهم اسم ببرم. بعضیها دفاع کردند و من گفتم هر کس میخواهد بیاید، به من ربطی ندارد.
*با تاکید چند باره شما بر برگزاری انتخابات آزاد، به نظر می رسد شما بند «ب» ماده ١٠ اساسنامه که حق عزل روسای فدراسیون ها را برای رئیس دستگاه ورزش قائل می شود را قبول ندارید؟
اصلا قبول ندارم،کار خیلی بدی بود. البته الآن حذفش کردهاند.
*قبول دارید که تغییر اساسنامه خطرات خاص خود را هم دارد، زیرا به نظر می رسد هنوز بعضی از مجامع انتخاباتی ما برای انتخاب رئیس اصلح مشکل دارند.
حرف خوبی نمی زنید، این حرف به این معناست که به بلوغ فکری نرسیدهاند، پس به سمت دیکتاتوری برویم. من بررسی کردم و دیدم ۸۵ درصد انتصابهای رؤسای فدراسیونها، قبل از من و در دوره اول غلط بود. افراد ناواردی در مناصب قرار گرفتند، چرا ما اشتباه کنیم؟! بگذارید بقیه هم اشتباه کنند! من میتوانم برای شما بررسی کنم تا ببینید تکتک آدمهایی که قبل از من انتصاب شده بودند، اشتباه بوده است.
*شما قبول دارید که اگر این بند، برداشته شود، حق نظارتی دولت نیز حذف خواهد شد؟
مگر پول دادن، ایجاد حق میکند؟! الآن وزارت ارشاد یک ماده ۱۷ دارد که به هنرمندان و فیلمسازان کمک میکند. آنها هم میروند کار خودشان را انجام میدهند. دلیلی ندارد که دولت روی هر چیزی دست بگذارد! مگر ما برای مردم ارزش قائل نیستیم؟ چهل هیئت از چهل شهر میآیند. بالاخره اینها هر کدام به نوعی تایید شدهاند- شاید بعضا اشکال هم داشته باشند- اینها میگویند فلان آقا یا فلان خانم باشد. بالاخره عقل جمعی همین است. مگر اینکه معتقد به دیکتاتوری باشیم و بگوییم، من بیشتر از بقیه میفهمم. خوب چرا نگوییم همه میفهمند؟! من هم وظیفه خودم را انجام میدهم. دولت میتواند با فدراسیون قراردادی امضا کند و بگوید این پول را این گونه هزینه کن؛ دولت این حق را دارد ولی نمیتواند بگوید چون که من پول میدهم، رئیسش را نیز خودم میگذارم! دولت به خیلی جاها پول میدهد. همین یارانهای را که به مردم میدهند، مگر میگویند در چه راهی صرف کنید؟ پول میدهند، کمک میکنند، کمک کردن که اشکالی ندارد، اما وزارت ورزش میتواند در ازای پولی که به فدراسیونها میدهد، قراردادی بنویسد که این پول را برای این مورد به شما میدهم. بعدا میتواند برای خودش حق نظارتی در خصوص آن پول پیدا کند اما نه اینکه رئیس انتخاب کند! ضمنا عضو مجمع وزارتخانه میتواند انتقاد و اشکال خودش را مطرح کند. بگذاریم این حرفی را که میزنیم و کلمه مردم را به کار میبریم، واقعا به مردم اعتماد کنیم تا این چرخ، گردش کند. الکی نگوییم مردم و بعد هم کار خودمان را بکنیم!
*الآن در بعضی از انتخابات فدراسیونها داریم میبینیم که مثلا رئیس فلان هیئت ورزشی با یک سکه، نرمش نشان میدهد! آیا با این تفاصیل باز هم اعتقاد دارید که وزیر ورزش نباید حق برکناری رئیس را داشته باشد؟
بعضی از رؤسای سازمان تربیتبدنی ما به اعتراف خودشان، دستشان به توپ نخورده بود! فرق بین جودو و تکواندو را نمیدانستند- حالا من قبلا ورزش کرده بودم. یک روز یک نفر از این افراد به آقای هادی ساعی گفت: تو جودوکار خوبی هستی! بعد حساب کنید این آقا بگوید من بیشتر از بقیه میفهمم! خوب، دیگران هم میفهمند.
*حضرتعالی ده سال در کمیته ملی المپیک فعالیت داشتید و در زمان ریاست شما، کارهای زیادی در آنجا انجام شد. مختصرا بفرمایید که اهم اتفاقات کمیته چه بود؟
اعتقاد من بر این بود که کمیته ملی المپیک به لحاظ مالی باید توانمند و مستقل بشود. میگفتم که این کمیته نباید گدا باشد و دائما دستش به طرف دولت یا این و آن دراز باشد. اول، آن ساختمان استجاری را خریدیم. بعد از آن دو سه واحد صنعتی مثل لباسدوزی ایجاد کردیم و سهام یک شرکت کاغذسازی را خریدیم. تمام این کارها را با پولهای خیلی کمی انجام دادیم. پس از آن، یک زمین ۱۷۰۰ متری در خیابان فرشته برای کمیته ملی المپیک خریدم. در دوره بعدی، یک زمین ۵۰۰۰ متری در اشرفی اصفهانی خریدم. حالا بعضی را فروختند و نمیدانم به چه مصرفی رسید. سهام کاغذ را هم فروختند.
*شکل درآمدزایی کمیته به چه صورتی بود؟ چرا الآن، قادر به انجام این کار نیستند؟
من از خودم مایه میگذاشتم و درخواست میکردم و کمک میگرفتم و این کمکها را به بودجه، تبدیل میکردم.
* اما الآن این کار را نمیکنند.
ساختمانهای گاندی و فرشته را چه کار کردند؟
*ساختمان گاندی را فروختند. شما در چه سالی به عضویت «I.O.C» درآمدید؟
در زمان المپیک ۲۰۰۴ آتن عضو شدم.
*این مسئولیت شما، مهمترین سمت بینالمللی ورزشی ایران بود.
علیالاصول اینگونه است.
*و ما خیلی راحت آن را از دست دادیم! شما ناراحت نمیشوید؟
من به چیزی که از آن زمان گذشته، کاری ندارم. آنقدر مسائل مهم مملکتی داریم که من از لحاظ فکری درگیر آنها شدهام. حضرت علی(ع) هم میفرمایند به گذشته فکر نکنید.
*به نظر شما، دوباره میتوانیم چنین سمتی را به دست بیاوریم؟
به این سادگیها، نه! حالا حالاها نمیتوانیم. اگر یادتان باشد همان موقع گفتند ما میتوانیم دو ساله عضو شویم، بعد گفتند عضو کمیسیونهای کمیته ملی المپیک میشویم، اما الآن ۱۴ سال میگذرد و هنوز هیچ خبری نیست.
*در آخرین دوره انتخابات کمیته ملی المپیک، شما مایل به شرکت در آن بودید، منتها اساسنامه را تغییر دادند و برای شما میسر نشد.
اساسنامه را تغییر ندادند بلکه آمدن یک آییننامه قلابی نوشتند. من نمیدانم کسی که خودش در انتخابات ذینفع است و میخواهد در آن شرکت کند، آیا میتواند چنین کاری کند؟! این آییننامه را از طریق آقای گودرزی به دفتر ریاستجمهوری فرستادیم که از آنجا اعلام کردند اشکال و ایراد دارد و غلط است. آقای گودرزی، آییننامه را بایگانی کرد. من نمیتوانستم درگیر شدم. من ثبتنام کردم، ولی بعداً اسمم را حذف کردند.
*انتظار چنین برخوردی را نداشتید!
از آن آدمها انتظار داشتم، ولی از آقای گودرزی که یک فرد دانشگاهی بود انتظار نداشتم که بگوید من شاه سلطان حسینم و در این کار دخالتی نمیکنم!
*انتظار دخالت داشتید؟
بحث دخالت نیست بلکه دفتر حقوقی رئیسجمهور اعلام کرد که این آییننامه تخلف است. آقای گودرزی باید اعلام میکرد که این آییننامه تخلف است و حق ندارید برحسب آن عمل کنید. این یک مسئله ملی بود و نباید در مورد آن «گربه رقصانی» میکردند! خیلیها گفتند ما آن آییننامه را نخوانده امضا کردیم. بنده هم تمام اینها را اطلاعرسانی کردم اما نمیتوانستم خودم را درگیر کنم.
*الآن انتخابات کمیته ملی المپیک نزدیک است. تمایلی به شرکت در این انتخابات دارید؟
عدم تمایل بنده، بیشتر است!
*زمانی که شما ریاست کمیته ملی المپیک را برعهده داشتید، باور شدیدی به آمادگی جسمانی ورزشکاران وجود داشت و تیمهای ورزشی بدون تست آمادگی، به خارج از کشور نمیرفتند. آکادمی ملی المپیک در زمان ریاست شما به بهرهبرداری رسید. در آن زمان براساس چه دیدگاهی این مرکز مجهز را تأسیس کردید و به دنبال چه اهدافی بودید؟
من به کشورهای مختلفی سفر کرده بودم و میدیدم که مراکز علمی ورزشی دارند. کشورهایی مثل ایتالیا، ژاپن و آمریکا از این نوع امکانات دارند. من دیدم که در کشور ایران، به جز دانشکدههای تربیتبدنی- که امکانات و تجهیزات دارند- جایی که بتواند کار قهرمانی را به طور علمی پیگیری کند، نداشتیم، بنابراین، آکادمی ملی المپیک را طراحی و ایجاد کردیم. آن زمان، خوب کار میکرد- فکر میکنم که الآن، بهرهبرداری زیادی نداشته باشد. این آکادمی در ورزش قهرمانی ما تأثیرگذار است. ما ازا ین حیث باید سراسری فکر کنیم. این که ما فقط در گوشهای باشیم و منحصراً به استقلال و پرسپولیس فکر کنیم که، ورزش نمیشود. ما باید ورزش را برای سراسر کشور در نظر بگیریم. من هر کاری برای ورزش کردم، در جهت سراسری کردن آن بود. هر ماه در یک روز و در ۱۸۶ شهر کشور، آموزش مربیان را اجرا میکردیم. همه مربیان اعم از بیسواد، باسواد، لیسانسه یا دکتر در آن شرکت داشتند. اگر در این ده، پانزده سال این برنامه را ادامه میدادند، آیا مربیان ما، عالم به مسائل ورزشی نمیشدند؟ بعد میرفتند در ورزش علمی فعالیت و تجربه پیدا میکردند. آکادمی ملی المپیک را بر همین مبنا پایهگذاری کردیم. من میخواستم این کار را از سازمان تربیت بدنی شروع کنم، یعنی هر استان، یک آکادمی مثل تهران داشته باشد، اما متأسفانه این کار انجام نشد.
*«سامارانش» رئیس وقت کمیته ملی المپیک در زمان بهره برداری از آکادمی ملی المپیک به ایران آمد. آیا سفر ایشان صرفا برای افتتاح آن مرکز بود یا اینکه برای توسعه ورزش ایران در المپیک هم اقداماتی صورت گرفت؟
آقای سامارانش یا آقای ژاک روگ علاقه داشتند به کشورهای مختلف بروند و پیشرفتهای ورزشی را ببینند. یادم هست وقتی که آقای سامارانش از هواپیما پیاده شد، گفت کجا برویم؟! یعنی اصلا برای کار آمده بود. گفتم به هتل برویم. گفت برای چی به هتل برویم؟ من چند ساعت در هواپیما بودم و الان باید دنبال کار برویم. آقای روگ هم به این صورت رفتار میکرد. آقای پیسکانته، رئیس کمیته ملی المپیک اروپا هم که آمده بود، میخواست بداند کارها به چه صورتی اجرا میشود.
*حضور آنها در تهران منجر به رخ دادن اتفاق خوبی برای ورزش شد؟
همه آنها نسبت به ما نظر مثبت داشتند.
*ولی ما نتوانستیم از این فضا استفاده کنیم.
ما نباید امید به آنها داشته باشیم و باید خودمان کار کنیم. آنها را هم باید به دوستی و رفاقت بگیریم ولی اگر خودمان کار نکنیم، به جایی نمیرسیم.
*به نظر شما، وزیر ورزش آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
به نظرم الآن آقای سلطانیفر هستند و دارند خوب کار میکنند. برای انتخاب وزرا، ده، پانزده فاکتور هست که باید درنظر گرفته شود، که هیچ وقت مورد توجه قرار نمیگیرد.
*اگر شما بخواهید این شاخصهها را برای ورزش بیان کنید، چگونه خواهد بود؟
اول اینکه مسائل و مشکلات ورزشی، تنها کار او باشد. دوم اینکه آشنا و علاقهمند به ورزش باشد. به مجموعه ورزش کشور آشنا باشد. سوم اینکه اهل نگرش وسیع و همهجانبه و سراسری نسبت به کل کشور باشد. وزیر ورزش طبیعتاً باید از استعداد و هوش لازم و حوصله برخوردار باشد. ضمناً باید
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۳۳۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایجاد ۱۳ ایستگاه ورزش همگانی در اردبیل
اباسط ابراهیمی اظهار کرد: ایستگاههای ورزشی صبحگاهی بر اساس برنامهریزی انجام شده از امروز در ۱۳ نقطه اردبیل کار خود را آغاز کردند که بر اساس انتظارها با استقبال خوبی هم از سوی شهروندان روبهرو شد.
او بیان کرد: استادیوم کارگران، پنج آذر، پارک ولایت، پارک شفا، پارک وحدت، پارک بانوان، فرهنگسرای اصلانیان، باغ جیرال، پارک فرهنگیان، پارک بعثت، پارک سینا، پارک شهید سلیمانی و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری از فردا ساعت هفت و ۳۰ دقیقه تا هشت و ۳۰ دقیقه آماده میزبانی همشهریان اردبیلی هستند.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اردبیل افزود: ایستگاههای ورزشی روزانه ویژه بانوان در پارکهای ولایت، شفا، فرهنگیان، سینا، بعثت، شهدای میراشرف، بانوان، قمر بنیهاشم، پنج آذر، باغ جیرال، استادیوم کارگران، سالن یادگار امام (ره) و پارک شهید سلیمانی واقع در روبهروی دادگستری خانوادگی خواهد بود.
ابراهیمی عنوان کرد: گسترش سلامتی، نشاط و شادابی با ایجاد بسترهای مناسب ورزشی در محلهها و بوستانهای اردبیل از جمله در قالب تقویت ایستگاههای ورزش صبحگاهی و عصرگاهی پیگیری میشود که بسترسازی آن با شهرداری و تامین مربی ایستگاهها برعهده هیات ورزشهای همگانی است.
او با قدردانی از همراهی اداره ورزش و جوانان، هیات ورزشهای همگانی و عزم شهرداری برای ترویج و توسعه فرهنگ ورزش، از همه شهروندان به ویژه بانوان اردبیلی خواست تا برای حفظ سلامتی خود و افزایش نشاط اجتماعی، مشارکت لازم را در این طرح ورزش همگانی با حضور در ایستگاههای ورزش صبحگاهی داشته باشند.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اردبیل در ادامه گفت: طرح خیابان ورزش نیز در راستای ارتقای سلامت شهروندان و ترویج ورزش همگانی در حاشیه دریاچه شورابیل به اجرا درمیآید.
ابراهیمی با اشاره به استقبال پرشور خانوادهها از نخستین برنامه افزود: امکانات و تجهیزات ورزشی شامل شطرنج، مینی گلف، شمشیربازی، بدمینتون، فوتبال تنیسی، چوبکشی، هولاهوپ، ترامپولین و دارات برای استفاده علاقهمندان تدارک دیده شده است.
او با قدردانی از همکاری هیاتهای ورزشی از جمله شمشیربازی، ورزشهای همگانی و بازیهای بومی-محلی از شهروندان اردبیلی دعوت کرد تا در این طرح پرشور و نشاطآفرین که عصر پنجشنبهها برگزار میشود نیز حضور یابند.
باشگاه خبرنگاران جوان اردبیل اردبیل