Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-01@10:51:41 GMT

پیشرفت اقتصاد در سایه‌ تغییر تفکر اقتصادی

تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۳۹۲۹۸

پیشرفت اقتصاد در سایه‌ تغییر تفکر اقتصادی

معاونان و مدیران باید نسبت به کاستی‌هایی که دارند به وزیر پاسخ دهند

روز سه‌شنبه ( 17مرداد 96) وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم در نامه رییس جمهور به رییس مجلس شورای اسلامی معرفی شدند. فهرست اعضای کابینه دولت دوازدهم، بیانگر این امر است که خداحافظی علی‌طیب‌نیا از ساختمان باب همایون قطعی شده و او جای خود را به یک چهره آشنا خواهد داد، بنابراین‌ وزارت اقتصاد، یکی ازگزینه‌های تغییر در رأس هرم مدیریتی در دولت دوازدهم است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما سوالی که مطرح است اینکه تغییرات در سه سکان اقتصادی کشور یعنی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه چه‌اندازه در آینده اقتصاد ایران اهمیت دارد؟

لزوم تغییر سیاست‌های دولت در حوزه اقتصاد

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، با نگاه اجمالی به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم مشاهده خواهیم کرد که تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید در چهارسال اخیر، کنترل نرخ تورم را به خروج بنگاه‌های اقتصادی از رکود در اولویت قرار داد. به‌عبارت ساده‌تر سیاست‌های اقتصادی دولت در چهار سال گذشته علاوه بر ثباتی که به بازار ارز بخشید، تورم را نیز تا حد زیادی کنترل کرد، اما این روزها نرخ ارز در بازار آزاد روند افزایشی به خود گرفته است که از سوی کارشناسان اقتصادی دلیل این افزایش قیمت، تورم انباشته شده در چهارسال اخیر مطرح شده است؛ به‌عبارتی براساس قاعده بین‌المللی با توجه به مابه‌التفاوت نرخ تورم داخلی با نرخ تورم کشورهایی که از آنجا کالا وارد می‌شود، نرخ ارز هرساله باید تعدیل شود اما بانک مرکزی برای کنترل نرخ تورم، نرخ ارز را به‌صورت دستوری در چهار سال گذشته پایین نگه داشته و هر زمان که نرخ دلار به صورت طبیعی درحال افزایش بوده است، اقدام به عرضه دلار در بازار کرده است تا مهم‌ترین دستاورد دولت که تک رقمی شدن نرخ تورم است، دستخوش تغییرات نشود. به‌عبارتی در این چهار سال اخیر، فنر نرخ تورم به صورت دستوری از طریق تزریق ارز بیش از تقاضا پایین نگه‌داشته شده است، بنابراین در بزنگاه‌هایی که کوچک‌ترین وقفه در عرضه ارز در بازار پیش آید، بازار، اثرات و تاثیرات منفی خود را با شوک‌های ارزی جبران می‌کند.

در دولت یازدهم، جلوگیری از سیاست‌های انبساطی پولی در کاهش شتاب افزایش قیمت‌ها اثرگذار بوده است، اما این سیاست کنترل نرخ تورم به رکود بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی کشور دامن زده است؛ هرچند که براساس آخرین آمار بانک مرکزی، حجم نقدینگی اردیبهشت امسال ۱۲۸۹ هزار میلیارد تومان شده است. دولت تحت عنوان بسته خروج از رکود از طریق تخصیص منابع مالی به بنگاه‌های اقتصادی، سعی برخروج این بنگاه‌ها از رکود داشته است اما همچنان بسیاری از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط با مشکل نبود سرمایه در حال گردش مواجه هستند و حتی توانایی بازپرداخت تسهیلات بانکی با سود 17درصد را ندارند و چنانچه این واحدهای صنعتی بتوانند از بانک‌های کشور که خود با مشکل نقدینگی مواجه هستند، وام دریافت کنند این وام بیشتر صرف بدهی‌های قبلی بنگاه به بانک می‌شود. به‌عبارتی سرمایه جدیدی به بنگاه‌ها برای افزایش ظرفیت تولید و به دنبال آن استخدام نیروی انسانی تزریق نمی‌شود که این امر را می‌توان از نرخ بیکاری 12.4 درصدی در کشور مشاهده کرد.به‌طورحتم اصلاح نظام بانکی، نظام مالیاتی و گمرک باید در اولویت اصلی عملکرد تیم اقتصادی دولت دوازدهم قرار گیرد، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، از همه مهم‌تر تغییر رویکردها و سیاست‌های دولت در حوزه اقتصاد است. به‌عبارتی اصلاح وضعیت کنونی اقتصاد ایران بیش از آنکه به نحوه عملکرد وزرای اقتصادی و مدیران دولتی وابسته باشد به تفکر اقتصادی حاکم بردولت وابسته است؛ بنابراین برای اصلاح وضعیت فعلی اقتصاد کشور، نیازمند تغییر در رویکردها و سیاست‌های کلی اقتصادی هستیم. به‌طور‌حتم وزرا در عملکرد اقتصادی دولت موثر هستند، اما تفکر و رویکرد حاکم بر دولت است که می‌تواند تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی ایران باشد.

تنها وزیر، تصمیم‌گیرنده نیست!

به‌گفته هادی حق‌شناس اقتصاددان، در مجموعه دستگاه‌های اقتصادی تنها یک نفر تصمیم‌گیرنده نیست و تصمیمات از دل یک تیم چند نفره بیرون می‌آید. بر این اساس تغییر نفرات اول دستگاه‌ها نمی‌تواند به تنهایی باعث تغییرات قابل ذکری شود و باید تیم زیرمجموعه در سه‌سکان اقتصادی کشور تغییر کند زیرا هر یک از نفرات اول تحت تاثیر افراد دوم و سوم زیرمجموعه‌های خود هستند. همچنین وزارت اقتصاد، مسئول تنظیم سیاست‌های مالی است، بانک مرکزی سیاست‌های پولی را تدوین می‌کند و سازمان برنامه و بودجه تلفیقی از سیاست‌های پولی و مالی را برای تدوین برنامه‌های توسعه‌ای کشور به کار می‌برد، اما مهم‌تر از این سه، انتخاب معاون اول رییس‌جمهور است که وظیفه هماهنگی این سه دستگاه را بر عهده دارد.

عوامل ایجاد رکود تورمی

درخصوص لزوم تغییر رویکردها و سیاست‌های کلی دولت در حوزه اقتصاد، آلبرت بغازیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران می‌گوید: در دولت گذشته در دوسال متوالی، رشد اقتصادی کشور منفی شد و زمانی که دولت یازدهم سکان اداره قوه مجریه را در دست گرفت، اقتصاد با مشکل رکودتورمی مواجه بود. اولین اقدامی که دولت یازدهم می‌توانست انجام دهد، این بود که مانع از تداوم رشد اقتصادی منفی در سال اول دولت شود زیرا زمانی که رکودی در یک بخش اتفاق می‌افتد، ممکن است که به سایر بخش‌ها سرایت کند؛ به‌عبارتی زمانی که آب از سرچشمه قطع شود تا پایان چشمه مدت زمانی طول می‌کشد که سایر بخش‌ها از قطعی آب آگاه شوند، بنابراین تداوم رشد اقتصادی منفی می‌توانست تبعات و اثرات منفی و جبران‌ناپذیری برای سال‌های بعد به‌دنبال داشته باشد. اقدامی که دولت یازدهم انجام داد، این بود که عوامل ایجاد رکود تورمی را خنثی کند. یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث ایجاد رکود تورمی در اقتصاد کشور شد، افزایش هزینه‌ها بود.

شوک ارزی

این اقتصاددان تصریح می‌کند: در دولت گذشته چندین بار شوک عرضه داشتیم که یکی در بحث ارز بود که قیمت دلار از هزار تومان به چهار هزار تومان رسید، یکی بحث تحریم‌ها بود که به مرور زمان سنگین‌تر شد و دیگری نیز بحث نقل و انتقالات مالی بود. هر سه عامل افزایش قیمت ارز، تحریم‌ها و مشکل نقل و انتقالات مالی به معنای شوک عرضه بوده است، بنابراین در آن زمان مشکل تقاضا در کشور نداشتیم زیرا اگر حجم تقاضا افزایش پیدا می‌کرد، حجم عرضه خود را به آن می‌رساند، اما با قیمت بالاتر که این امر به معنای رونق همراه با تورم بود، رکود همراه با تورم داشتیم که به معنای شوک عرضه یا کاهش تولید بوده است، بنابراین دولت یازدهم باید عوامل کاهش تولید را خنثی می‌کرد که یکی از آن‌ها بحث ارز بود که این دولت توانست نرخ دلار را حدود 3500 تومان تثبیت و مدیریت کند. پس عامل نرخ ارز، به دلیل اینکه این امکان وجود نداشت نرخ دلار به قیمت هزار تومان دولت گذشته برگردانده شود تا در پی آن هزینه‌ها کم شده و قدرت خرید مردم افزایش پیدا کند، متوقف شد. بنابراین کماکان رکود ناشی از افزایش هزینه تولید یا همان شوک ارزی در اقتصاد وجود دارد. معتقدم اگر دولت نرخ ارز را کاهش دهد، شاهد رونق تولید همراه با ارزانی خواهیم بود که تاکنون اراده‌ و برنامه‌ای از سوی دولت در این خصوص وجود نداشته است.

جولان دلالان در بازارها

وی ادامه می‌دهد: همچنین لغو تحریم‌ها، توافق برجام و ایجاد یک فضای اطمینان و مورد اعتماد باعث شد که شرکت‌های بین‌المللی به منظور سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم به کشور ما سفر کنند. درحال‌حاضر باید برداشت از سفر شرکت‌های خارجی به ایران صورت گیرد؛ به‌عبارتی تاکنون تنها بحث توافق، ایجاد اعتماد و شناسایی فضای اقتصادی ایران به شرکت‌های بین‌المللی مطرح بوده است،بنابراین درحال‌حاضر سرمایه‌گذاری این شرکت‌های بین‌المللی در اقتصاد ایران باید انجام شود که متاسفانه درخصوص سرمایه‌گذاری خارجی در ایران همچنان مخالفت‌‌هایی از سوی دونالد ترامپ و گروه‌های تندرو داخلی وجود دارد. شرکت‌های خارجی بیشتر تمایل دارند که در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کنند، زیرا بخش نفت و گاز می‌تواند استمرار درآمد موردنظر سرمایه‌گذاران را در سال‌های بعد تضمین کند. اما در بخش‌های دیگر، بازار‌های کشور در انحصار هستند؛ به ‌‌عبارتی اگر شرکت‌های خودروسازی بنز یا سیتروئن و... بخواهند وارد بازار خودروی ایران شوند، این شرکت‌ها مشاهده می‌کنند که به میزان زیادی خودرو به صورت پراکنده وارد ایران می‌شود و تعداد دلال‌ها در صنعت خودروی ایران بسیار زیاد است و این دلالان، بازار خودرو را تشنه نگه می‌دارند؛ از این رو،این نوع اقتصاد، اقتصاد سالمی برای بخش خودرو نیست البته چندی پیش بخش بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت دستور‌العملی برای واردات خودرو تدوین کرده است که این امر باید سال‌ها پیش انجام می‌شد.

حذف محدودیت‌های صنعت گردشگری

بغازیان تاکید می‌کند: همچنین اگر در بخش کشاورزی، سرمایه‌گذاری خارجی صورت گیرد تا زمین‌های کشاورزی رونق پیدا کرده و دیگر تغییر کاربری ندهند، بازهم دلال‌ها و واسطه‌گران مشکل‌ساز هستند که محصول را با قیمت پایین از کشاورزان خریداری کرده و سپس در انبارها و سردخانه‌ها احتکار می‌کنند و در زمان معین با قیمت بالاتر به مردم می‌فروشند و در پایان سود ناشی از این رانت و ظلم به کشاورزان و مردم صرف خرید ویلا و لامبورگینی می‌شود. متاسفانه بیشترین زحمت را کشاورزان می‌کشند اما سود کشاورزان بسیار ناچیز است و دولت باید در این بخش، انحصارات را می‌شکست که تا امروز نتوانست این کار را انجام دهد، بنابراین تنها فضایی که سرمایه‌گذاران خارجی می‌توانند با اطمینان خاطر در آن حضور داشته باشند یا در بخش نفت و گاز است یا در صنعت گردشگری. ایران از نظر موقعیت جغرافیایی، پتانسیل بسیار بالایی برای جذب گردشگران خارجی دارد، اما در بخش گردشگری نیز محدودیت‌هایی برای گردشگران خارجی وجود دارد که باید هر چه سریع‌تر حل شوند، بنابراین جای تعجب نیست که سرمایه‌گذاران خارجی تمایل داشته باشند که تنها در بخش نفت و گاز ایران حضور داشته باشند که در این بخش نیز در قراردادهای جدید نفتی، بخش انتقال تکنولوژی و بومی‌سازی برعهده سرمایه‌گذاران خارجی است و در قراردادهای قدیم نفتی، سرمایه‌گذاران خارجی زیر بار انتقال تکنولوژی نمی‌رفتند، از این رو قراردادهای جدید نفتی که با کمک وزیر محترم نفت تدوین شد، گام بزرگی در صنعت نفت و گاز ایران است.

خروج مسکن از رکود با کاهش نرخ سود بانکی

وی ادامه می‌دهد: هم‌اکنون نرخ رشد اقتصادی کشور مثبت است و رشد اقتصادی مثبت به این معناست که اقتصاد از رکود خارج شده است، اما در برخی بخش‌ها همچنان رشد اقتصادی منفی و کاهش میزان تولیدجبران نشده است. بخش کشاورزی، خودرو و قطعه‌سازی دیگر با مشکل تولید مواجه نیستند، ممکن است در بخش مسکن همچنان رکود وجود داشته باشد، اما معتقدم بخش مسکن در رکود نیست زیرا امروزه مشاهده می‌شود مسکن به صورت لاکچری در تهران ساخته می‌شود که به هیچ عنوان متناسب با قدرت خرید بسیاری از مردم نیست؛ به‌ عبارتی این مسکن‌های لوکس که بیشتر به صورت برج‌ ساخته می‌شوند، فقط دست به دست خواهند شدو نبود توان و قدرت خرید،دلیل اصلی عدم فروش برج‌ها در شهر تهران است. همچنین اقشار کم‌درآمد جامعه از ابتدا نمی‌توانند وام 50 میلیون تومانی دریافت کنندزیرا هم قیمت مسکن کاهش پیدا نکرده و هم سود بازپرداخت وام بانکی بسیار بالاست؛بنابراین برای خروج بخش مسکن از رکود، باید نرخ سود بانکی تعدیل شود که متاسفانه سپرده‌گذاران و بانک‌ها، مخالف کاهش سود بانکی هستند و با ترفندهای مختلف بخشنامه بانک مرکزی را دور می‌زنند. دولت برای خروج از رکود باید با اصلاح نظام بانکی، نرخ سود سپرده و تسهیلات را مشخص کند تا دیگر سوداگری روی منابع مالی برای سپرده‌گذاران جذاب نباشد و همچنین نرخ ارز باید تثبیت شود تا نوسان نرخ ارز یک بازار موازی با سایر بازارها ایجاد نکند.

لزوم پاسخ‌گویی معاونان به وزرا

این استاد اقتصاد دانشگاه تهران می‌گوید: با توجه به این توضیحات سوالی که مطرح می‌شود این است که چه شخصی می‌تواند این امور را انجام دهد؟ پاسخ شخص وزیر است. ایرادی که به وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم وارد هست، این است که وزیر هم خود ذی‌نفع بود و هم به نفع مجموعه خود کار می‌کرد؛ به عبارتی زیرمجموعه، وزیر صنعت، معدن و تجارت را هدایت می‌کردند و شخص وزیر نمی‌توانست جلوی خودروسازان بایستد و بگوید در حال حاضر که دیگر مشکل تامین قطعه ندارید پس باید خودروی با کیفیت تولید کنید و همچنین قیمت خودرو باید کاهش پیدا کند، چرا هرساله حدود 10 درصد گران‌تر می‌شود؟ وزیر صنعت تسلیم افزایش قیمت‌هایی می‌شد که سازمان حمایت از سوی تولیدکننده مطرح می‌کرد. وزیر باید از مدیران زیردست خود پاسخ‌گویی بخواهد؛ به عبارتی مدیران باید نسبت به کاستی‌هایی که انجام می‌دهند به وزیر جواب دهند، اما تاکنون این اجبار وجود نداشته است. همچنین بانک مرکزی به جای اینکه به مردم در ‌رابطه با سپرده‌گذاری در موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز هشدار می‌داد، باید جلوی فعالیت آن‌ها را می‌گرفت نه اینکه اکنون که این موسسات با بحران مالی مواجه شده‌اند، می‌گوید ما این موسسات را تضمین نمی‌کنیم. موسسات مالی و اعتباری از طریق سپرده‌های بعدی، سود سپرده‌های قبلی را می‌دادند، بنابراین معلوم است که مردم مالباخته می‌شدند. متاسفانه بانک مرکزی در بخش پولی کشور بی‌اعتمادی ایجاد کرده است و مردم دیگر به بانک‌های دولتی نیز اعتماد ندارند، بنابراین سوال این است که با این اوصاف، نقدینگی مردم در کجا هزینه می‌شود؟ کافی است کمی بازار ارز بی‌ثبات شود و حجم عظیمی از مردم به خرید دلار بپردازند یا بازارسازی یا شایعه‌ای در خصوص رونق بازار مسکن ایجاد شود که بدون شک برخی افراد به سوداگری در بخش مسکن و احتکار خانه‌های خالی اقدام می‌کنند.

بدهکاران دانه درشت بانکی

وی ادامه می‌دهد: دولت می‌تواند به این موضوعات رسیدگی کند. تنها کافی است که تعداد خانه‌های خالی درکشور مشخص شود و آیا مالکان این خانه‌های خالی، همان بدهکاران دانه درشت بانکی هستند که با دریافت وام‌های کلان به خرید و احتکار مسکن اقدام کرده‌اند؟ هم‌اکنون 80 هزارمیلیارد تومان معوقات بانکی در دست عده محدودی است که دولت باید این اشخاص را برای تسویه بدهی خود مجبور کند تا نقدینگی بانک‌ها برای تخصیص وام به‌ویژه وام ازدواج افزایش پیدا کند.

متاسفانه بانک‌ها نیز اراده‌ای برای وصول معوقات خود ندارند. بدهکاران دانه درشت بانکی باید زمین و خانه‌های خالی را که احتکار کرده‌اند در جهت تسویه بدهی خود به بانک بفروشند و زمانی که معوقات بانکی وصول شود‌، بانک‌ها دیگر با کمبود سرمایه در گردش و همچنین کمبود منابع مالی برای تخصیص وام مواجه نخواهند بود.

تفکر اقتصاد آزاد یا نهادگرا؟

این اقتصاددان درخصوص وجود تفکر اقتصاد آزاد یا نهادگرا در بین وزرای پیشنهادی دولت، تصریح می‌کند: نهادها یک سری NGOها یا موسساتی هستند که نه به صورت دولتی و نه خصوصی به دنبال سود نیستند و تنها می‌خواهند به پیشبرد اهداف اقتصادی دولت کمک کنند تا دولت چابک‌تر شود. به عبارتی اگر انحصارات وجود نداشته باشد، تولید باکیفیت و قیمت پایین عرضه ‌شود و بازارها رقابتی باشد، تنها برای رشد اقتصادی یا رفع بیکاری به نهادگرایی رجوع می‌شود. تفکر نهادگرایی یا اقتصاد آزاد در بین وزرای کابینه معنا ندارد.

اینکه وزرا تفکر اقتصاد آزاد یا نهادگرا داشته باشند، مهم نیست بلکه تفکر تجارت، صنعت و بانک مرکزی اهمیت دارد که هم‌اکنون دیدگاه بانکداری کشور ما این است که به جای بخش پولی اقتصاد و همه‌جانبه بین‌المللی، از بانکدار حمایت می‌کند؛ بنابراین باید این نوع تفکر از اقتصاد ایران خارج و همچنین گمرک جدی گرفته شود و از واردات غیرمجاز و غیرقانونی کالا جلوگیری شود. در دولت یازدهم، حجم قاچاق از 25 میلیارد دلار به 15 میلیارد دلار رسیده است، بنابراین به ازای این میزان کاهش حجم قاچاق باید تولید داخلی رونق پیدا کند. در بحث بورس نیز نهادگرایی معنا ندارد؛ وقتی در بازار بورس ایران، چندین نفر حقیقی بازی می‌کنند و قیمت‌ها را تغییر می‌دهند، نباید انتظار داشت که سرمایه‌های کوچک جذب شوند.

به‌ طور کلی تغییرات در سه سکان اقتصادی کشور یعنی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه از این جهت اهمیت دارد که تفکرات و سیاست‌هایی که لازمه رونق اقتصادی‌کشور است، در دولت حاکم شود و همچنین وزرا باید از زیرمجموعه و معاونان خود پاسخ بخواهند. وزیر هرچند که خوب باشد، ممکن است معاونان یا مدیران زیردست با او همراه نباشند،بنابراین وزیر باید از قدرت اختیارات خود استفاده کند و زیر بلیت فردی نباشد.

منبع: اقتصاد آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۳۹۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟

ایران تحریم‌ناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیس‌جمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سال‌های گذشته توانسته‌اند با نوآوری و ابتکار‌های خاص علاوه بر تامین نیاز‌های ضروری کشور، دریچه‌های صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیس‌جمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی گواه تحریم‌ناپذیر‌بودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشان‌دهنده آن است که طرح‌های شیطانی منزوی‌کردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»

رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاورد‌ها و توانمندی‌های جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریم‌ها و تهدید‌ها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز می‌توانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را می‌توان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشت‌ساز سال‌های اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریم‌های یکجانبه و حداکثری گمان می‌کردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، می‌توانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سال‌های اخیر نشانگر شکست ابرتحریم‌هایی است که به گمان تحلیلگران بین‌المللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.

هدف‌گذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت

برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشار‌های تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم می‌تواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم می‌تواند فرصت باشد. می‌تواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آورده‌ایم. باهوش‌های آمریکایی‌ها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران به‌کلی از نفت منقطع نشود، چون می‌رود به‌کلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.

ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم

به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشار‌های تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریم‌های نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال می‌شد که قطع کامل درآمد‌های ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوب‌های داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواسته‌های نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سال‌های سخت تحمل فشار‌های بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهره‌گیری از توان داخلی و ایجاد فرصت‌های جدید نیاز‌های فوری را برطرف کند.

برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبرد‌های جدید نه‌تنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان می‌دهد در برخی از حوزه‌ها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعداد‌هایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمی‌شد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خام‌فروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیب‌هایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامه‌های توسعه و سند چشم‌انداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محروم‌ماندن کشور از درآمد‌های ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژی‌های جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمار‌ها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریم‌های یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. به‌علاوه در دیگر شاخص‌های کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاست‌گذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوک‌های وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریم‌ها، همان مصیبت تک‌محصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالش‌های بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.

تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد

در این میان، تغییر ریل سیاست‌گذاری و تنوع‌بخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربه‌گیر تحریم‌ها باشد، ضمن اینکه روند بودجه‌نویسی در سال‌های اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمد‌های نفتی از بودجه بسیار کمتر از سال‌های قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایه‌های مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسب‌وکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن می‌دانستند، توانسته دیوار بلند تحریم‌ها را از سر راه بردارد.

 ضمن آنکه نمی‌توان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کم‌اهمیت‌ترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهره‌گیری از دانش متخصصان داخلی می‌توان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکره‌ای پیدا نشده و نخواهد شد. می‌توان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطع‌کردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمی‌ها می‌تواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویت‌های کشور قرار گرفته است.

روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشار‌ها

در کتاب «تحریم‌ها چطور کار می‌کند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشور‌ها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریم‌های ایالات متحده را تغییر داد. تحریم‌های اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریم‌ها همچنین موجب قطع ارتباط بانک‌های ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بین‌المللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریم‌ها با آنچه تشکیلات محافظه‌کار جنگ‌طلب آمریکا پیش‌بینی می‌کردند فاصله زیادی داشته است. به‌طور قطع، تحریم‌ها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیام‌های توده‌ای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.

 انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. به‌رغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوار‌ها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارت‌خارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران شناخته می‌شود، با اشاره به پیش‌بینی‌های نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظر‌های گسترده‌ای از مقام‌های ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده می‌شد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگی‌های سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامی‌های استثنایی در آن دیده نمی‌شود.»

در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانه‌ای از جدایی نیرو‌های امنیتی از آن دیده نمی‌شود.» نفیو در کتاب «هنر تحریم‌ها؛ نگاهی از درون میدان» می‌نویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیت‌های تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش می‌تواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبرد‌هایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشور‌هایی که در معرض تحریم قرار می‌گیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت می‌کنند.»

ایران در برابر تحریم واکسینه شده است

یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سال‌های اخیر تصریح کرد که تحریم‌های یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکت‌های غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکت‌های غربی را شاکی کرده است.

«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی می‌نویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار می‌گیریم، فرقی هم نمی‌کند که روسای‌جمهورش خوب، بد یا حتی خواب‌آلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه می‌دهد.» والوری در گزارش خود نتیجه‌گیری کرده است: «تحریم‌ها و محدودیت‌های یک‌جانبه برخی کشور‌های غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکت‌های غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکت‌های اسپانیایی را شاکی کرده است.

 این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریم‌ها، جایگزین‌هایی برای شرکت‌های غربی پیدا کرده و از کشور‌های دیگر کالا می‌خرد، اما بحران اقتصادی در کشور‌های اروپایی باعث شده است که شرکت‌های اروپایی از تصمیم‌های سیاسی برخی دولت‌های اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»

 آگاته دمارایس، دانش‌آموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازه‌ترین کتاب خود تشریح می‌کند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای می‌گذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بی‌رویه از تحریم مانند استفاده بی‌رویه از آنتی‌بیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن می‌شود و مقاومت‌ها نسبت به آن را افزایش می‌دهد. در صورت عدم‌رعایت این پنج عامل، کشور‌های تحریم‌شونده با تدابیری که می‌اندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکه‌های مالی مستقل، کار خود را پیش می‌برند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه می‌کند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشور‌های تحت تحریم به سه طریق می‌توانند تحریم‌های آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها می‌توانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.

در وهله دوم، آنها می‌توانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راه‌حل را از طریق راه‌اندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یک‌صدم شبکه سوئیفت می‌رسد. درنهایت رمزارز بانک‌های مرکزی آخرین ابزاری است که کشور‌های تحریم‌شده می‌توانند از آن استفاده کنند.

مسیر خنثی‌سازی کامل تحریم‌ها چیست؟

در یک‌جمع‌بندی کلی می‌توان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که می‌توان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سال‌های آینده خوشبین بود.

در واقع اگر کج‌روی‌های مزمن گذشته نظیر خام‌فروشی منابع و ثروت‌های بین‌نسلی، ولنگاری نظام بانکی و بی‌توجهی به بخش‌های مولد برطرف شود، این انتظار واقع‌بینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.

گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویران‌کردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهم‌ترین محور‌های پیگیری‌شده در دولت سیزدهم برای خنثی‌سازی کامل تحریم را هم می‌توان در این محور‌ها جست‌وجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیم‌گیری و اجرایی دنبال شود:

- رفع ناترازی‌های موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی

 - تقویت بازار‌های صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیه‌های منطقه‌ای و جهانی اوراسیا و بریکس

 - تقویت اقتصاد دانش‌بنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان

- کنترل جدی بازار‌های دارایی و حذف انگیزه‌های سفته‌بازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز

 – تقویت روابط تجاری با کشور‌های همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قرارداد‌های دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده

 - مقابله با ابرچالش کم‌آبی و احیای محیط‌زیست

 - بهبود محیط کسب‌وکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد

 - پیگیری مبارزه با جریان‌های مافیایی و ذی‌نفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.

جغرافیای اقتصادی ایران تحریم‌ناپذیر است

 یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریم‌ناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشور‌های همسایه و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس دارای تفاوت‌های بسیاری هستیم، چراکه این کشور‌ها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیاز‌های داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»

علی حیات‌نیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریم‌ها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشور‌های جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگی‌هایی نمی‌توان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریم‌ها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیات‌نیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیب‌پذیر می‌توان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»

منبع: شهروند

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • بخش خصوصی؛ ضد تحریم، ارزآور
  • گفتگوی سخنگوی دولت با یک دانشجو درباره پیشرفت‌های ایران + فیلم
  • مردمی کردن اقتصاد توسعه پایدار کشور را به دنبال دارد
  • پیروز در جنگ اقتصادی با ادامه راه شهدا رقم می‌خورد
  • مقایسه اقتصاد چین با ایالات متحده در بخش‌های مختلف
  • مقایسه اقتصاد چین با ایالات متحده در بخش های مختلف
  • موافقت وزیر اقتصاد عربستان با ۵ پیشنهاد ایران
  • چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟
  • پیشرفت دریایی در کشور هند و پروژه عظیم ساگارمالا
  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد