Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - «محمدعلي نجفي» در حالي به سمت شهرداري تهران گمارده شد که برخي معتقدند او 2 مأموريت مهم «پرداختن به انتخابات» و «سياه‌نمايي از دستآفريده‌هاي قاليباف» را در دستور کار دارد.

سرويس سياست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشي روزانه در لابه‌لاي اخبار و مطالب رسانه‌هاي کشور است. ما درباره اين خوانش البته تحليل‌ها و پيشينه‌هايي را نيز در اختيار مخاطبان محترم مي‌گذاريم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

7:30 هر روز با بسته ويژه خبري-تحليلي مشرق همراه باشيد.

***

نجفي با 2 مأموريت ويژه شهردار شد؛ «انتخابات و قاليباف‌سوزي»

منتخبان شوراي شهر پنجم تهران، در روز پنجشنبه گذشته «محمدعلي نجفي» چهره شهير کارگزاراني را به عنوان شهردار تهران معرفي کردند.[1]
انتصابي که البته قابل پيش‌بيني بود و همگان از قبل مي‌دانستند که «محسن هاشمي» شهردار تهران نخواهد بود و طرح نامزدي «الهه کولايي» براي شهرداري تهران هم چيزي جز يک نمايش توجه به بانوان نبود!
شهردار جديد تهران در حالي 4 سال فرصت دارد تا کارنامه اجرايي خود و شوراي شهر اصلاح‌طلب را براي مردم تهران به منصه ظهور برساند که در سمت ديگر ترازو، 12 سال کارنامه اجرايي و مديريت جهادي محمدباقر قاليباف قرار دارد.

*پس از محرز شدن پيروزي فهرست اصلاح‌طلبان در شوراي شهر تهران، برخي محافل ابراز کردند که مسئله کيستي شهردار تهران در دوره جديد شوراي شهر از اهميت چنداني براي چپ‌ها برخوردار نيست بلکه نکته مهمتر آنست که شهردار تهران که قاعدتاً اصلاح‌طلب خواهد بود، مأموريت دوگانه خود را چگونه انجام خواهد داد؟!
به زعم اين محافل، اصلاح‌طلبان براي شهردار جديد 2 مأموريت تعريف کرده‌اند که او موظف است تعبداً آنها را انجام دهد.
اول فراهم آوردن ذخيره و توشه براي دو «انتخابات» مهم مجلس يازدهم در سال 98 و دولت سيزدهم در سال 1400.
و دوم «قاليباف‌سوزي» و سوزاندن تمام دستاوردهاي 12 ساله مديريت جهادي قاليباف در ذهن مردم.
شايد اين دو گزاره در نگاه اول بيرحمانه به نظر بيايند اما براي آنها شواهد بسياري در گفته‌هاي اصلاح‌طلبان وجود دارد.
في‌الواقع از حوالي بيش از يک سال قبل که دروغي به نام «املاک نجومي» شکل گرفت تا دستاوردهاي محمدباقر قاليباف سوزانده شود و همين فرايند در ماجراي حادثه تلخ «پلاسکو» هم تکرار شد، مشخص بود که عزمي ناگزير در ستاد جريان سياسي خاص شکل گرفته است تا به هر نحو ممکن نه تنها از قاليباف، چيزي براي انتخابات باقي نماند بلکه دستافريده‌هاي او در مديريت جهادي نيز بايستي در ذهن مردم سوزانده شود تا براي ساير انتخابات‌ها نيز کسي سراغي از مديريت جهادي نگيرد.
اين پروژه البته در ادامه با اشاره‌هاي اصلاح‌طلبان به 2 انتخابات مهم 98 و 1400 همراه شد و شايد کمتر کسي باشد که بداند اصلاح‌طلبان از پيشاانتخابات تا پساانتخابات از 2 کار غافل نبودند و در گفته‌هاي خود نيز به کرّات به آنها اشاره کردند...
نخست کوبش قاليباف و بيان اينکه او بازنده انتخابات است (حتي در پساانتخابات) و سپس تأکيد بر دو انتخابات پيش رو و اينکه شهردار تهران بايستي فراهم‌آورنده امکانات لازم براي اصلاح‌طلبان در قبال اين دو انتخابات باشد!
وبلاگ مشرق طي چند ماه گذشته به کرّات و به انحاء مختلف به اين 2 پروژه اشاره‌هاي مبسوطي داشت و تحليل پيش گفته مبني بر اينکه مهمتر از کيستي شهردار تهران براي اصلاح‌طلبان، 2 مأموريت مهم اوست را بارها به نظر مخاطبان محترم رساند.
بديهيست که در ضرورت اجراي همين 2 مأموريت مهم بود که مهندس «محسن هاشمي» نتوانست شهردار تهران شود چه اينکه او اگرچه يک چهره اصلاح‌طلب محسوب مي‌شود اما اهل کار تعبّدي براي ستاد اصلاحات نيست.
مهندس «مهرعليزاده» هم با اينکه در پيشاانتخابات يکي از جدي‌ترين گزينه‌ها براي شهرداري تهران بود اما نتوانست شهردار شود چون از نظر ستاد اصلاحات، مهرعليزاده توانمندي لازم را در قاليباف‌سوزي و فراهم آوردن سور و سات انتخابات براي اصلاح‌طلبان ندارد.
از نمايشي به نام «نامزدي خانم کولايي براي تصدي پست شهردار تهران» هم که بگذريم، کسي باقي نمي‌ماند جز «محمدعلي نجفي» 65 ساله.
فردي که گفته مي‌شد به دليل «بيماري قلبي» از قبول پست‌هاي مديريتي کلان در دولت رئيس‌جمهور روحاني امتناع کرده است و هم‌او بود که روزگاري نه چندان دور هم به يک رسانه گفته بود که «برخي صحبت‌هاي روحاني اصطکاک ايجاد مي‌کند»[2]
نجفي تنها گزينه‌اي بود که مي‌توانست محل تمرکز تمام خواسته‌هاي چپ‌ها در شهرداري تهران باشد.
فردي مرضي‌الطرفيني که خود را منتقد برخي رفتارهاي اصلاح‌طلبان در سال 88 معرفي مي‌کند[3] و با سابقه سياسي خود در ستاد اعتدال و اصلاحات، مي‌تواند بهترين محمل ممکن براي قاليباف‌سوزي و کار انتخاباتي باشد.
جالب آنکه نجفي شجاعت خود در قاليباف‌سوزي را هم در روزي که اصلاح‌طلبان شوراي شهر ظاهراً مشغول استماع برنامه او بودند نشان داد؛ آنجا که گفت: «با مشاهده چارت سازماني شهرداري تهران امروز نه‌تنها گيج، بلکه وحشت‌زده مي‌شويم» و آنجا که تصريح کرد: «متأسفانه امروز شهرداري تهران به يک لغزشگاه مالي براي مديران و پرسنل خود تبديل شده، بنابراين خط قرمز من شائبه‌هاي مالي است.»[4]
حالا و در روزهايي که محمدعلي نجفي قرار است پا به ساختمان بهشت بگذارد بايد به تماشاي تراژدي‌هاي جديدي نشست...
از تلخکامي بزرگ محسن هاشمي که اگرچه رأي اول فهرست اصلاح‌طلبان در شوراي شهر تهران است اما نه شهردار شد و نه احتمالا رئيس شوراي شهر خواهد بود.(و عده‌اي هم معتقدند که او پس از اين دو اتفاق بايستي از حضور در شوراي شهر استعفا بدهد) تا جلوه دادن دستآفريده‌هاي 12 ساله محمدباقر قاليباف به تاريک‌ترين موضوعات ممکن و تشبيه تهران جديدي که او ساخته است به چيزي شبيه به اردوگاه آدمسوزي آشويتس در زمان نازي‌ها!
ناظران سياسي و مردم تهران حالا منتظرند تا ببينند شهردار اصلاح‌طلبان تهران، در کنار اين دو مأموريت آيا به مقوله شهرداري نيز به نحو مطلوبي خواهد پرداخت يا خير؟!
و اين سؤال نيز البته بي‌پاسخ خواهد ماند که چرا اصلاح‌طلبان عليرغم تمام تأکيداتشان به دولت آقاي روحاني مبني بر انتصاب مقامات زن و جوانگرايي اما براي شهرداري تهران نه تنها حاضر نشدند شهردار زن منصوب کنند بلکه از جوانگرايي هم پرهيز کردند...

***

علوي‌تبار: شايد در چينش معاونان دولت اتفاقات بدتري هم بيافتد؛ توجيه‌گر کابينه نيستيم

«عليرضا علوي‌تبار»، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگي در بخشي از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد درباره کابينه رئيس‌جمهور روحاني گفته است:
وظيفه ما لزوما توجيه ترکيب کابينه نيست. ما بايد وظيفه خودمان را انجام دهيم. توضيحي که بايد بدهيم اين است که در صحنه واقعي سياست هر نيرويي به اندازه توانايي بالفعلش اثر مي گذارد. نيروهاي تحول خواه پاي صندوق اکثريت هستند اما منابع مادي، انساني و مراکز ايده پردازي و توليد فکرشان محدود است. بايد يادآوري کنيم که اگر مي خواهي موثر باشي بايد منابع بيشتر داشته باشي و کنترل بيشتري بر منابع داشته باشي.
او همچنين مي‌افزايد:
ما نبايد توجيه کننده ضعف‌هاي کابينه باشيم: به خصوص که ممکن است در تعيين معاونيني که لزوما احتياج به راي مجلس ندارد اتفاقات ناخوشايندتري هم بيفتد. بنابراين ما در مقام توجيه کننده نيستيم.
علوي‌تبار در بخش ديگري از مصاحبه خود نيز در پاسخ به اين سؤال که «اين نارضايتي که امروز زمينه‌هاي بروز آن را مي بينيم آيا به اصلاح‌طلبان به عنوان اصلي‌ترين دعوت کنندگان مردم براي راي به روحاني يا خود روحاني آسيب نمي‌زند؟» گفته است:
«ممکن است به دولت لطمه بزند اما به جريان حامي دولت لزوما لطمه نمي زند. نيروهاي سياسي جريان حامي دولت که غالبا اصلاح طلبان و نيروهاي بهبودخواه را شامل مي شود متوجه‌اند که در تعيين ترکيب کابينه آنها يک نيرو هستند. بايد نيروهاي ديگر را در نظر گرفت.»[5]

*صحبت‌هاي علوي‌تبار مبني بر آسيب ديدن روحاني و آسيب نديدن اصلاح‌طلبان! در چارچوب پروژه «طلاق سياسي اصلاح‌طلبان از روحاني» ارزيابي مي‌شود.
پروژه‌اي که الّا و لابد مي‌بايست در پساانتخابات منتظر آن باشيم و اگرچه محال است اما ستاد جريان سياسي خاص عزم خود را جزم کرده تا به هر نحو ممکن سفره خود را از دولت دوازدهم جدا کند.
في‌الواقع علوي‌تبار در حالي بيان مي‌کند ما فقط يک نيرو هستيم که تقلاي ستاد جريان چپ براي القاي نقش رهبري در چينش کابينه طي چند روز گذشته به شکست انجاميد و در نزد مردم هم کارنامه آقاي روحاني و اصلاح‌طلبان از يکديگر قابل انفکاک نيست.
اظهارات علوي‌تبار مبني بر اينکه ما توجيه‌گر کابينه نيستيم هم در مقابل اين حقيقت است که اصلاح‌طلبان طي 4 سال گذشته در توجيه تمام قيام و قعود دولت آقاي روحاني تا جايي پيش رفتند که حتي رسول منتجب‌نيا از اين گفت که ما «فدائيان دولتيم» و حسين مرعشي هم ابراز کرد که «هرچه آقاي روحاني انجام مي‌دهد قانونيست»!
با اين وصف، طلاق يک شبه اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني ممکن نيست و حتي اگر تنبهي هم در اين زمينه صورت پذيرفته باشد بايستي که همراه با يک توبه جمعي و آشکار در پيشگاه مردم باشد.
به نظر مي‌رسد روند انتقادات اصلاح‌طلبان از دولت دوازدهم رو به تزايد باشد و البته فقط منوط به کابينه هم نباشد و آقاي روحاني بايستي منتظر روزهاي سخت‌تري باشد.
خاصه اينکه جريان سياسي خاص براي حضور در دو انتخابات 98 و 1400 چاره‌اي جز «عبور از روحاني» ندارد و از مدت‌ها قبل نيز مقدمات اين عبور را فراهم کرده است.

***

1_ mshrgh.ir/760430
2_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940707000008
3_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940628001235
4_ http://sharghdaily.ir/News/138195
5_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3607788

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۴۷۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خاندانی از تبار و نوادگان حذیفه‌بن‌یمان در طرشت

همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد: قدمت طرشت به پای شهرری نمی‌رسد، اما از تهران قدیمی‌تر است و در دوره‌هایی‌ نام‌آورتر بوده است. طرشت تا پیش از ساخته شدن حصار طهماسبی تهران و قبل از حمله مغولان، معروف‌تر و مشهورتر از قصبه تهران بود و از پایگاه‌های علمی معروف جهان اسلام شناخته می‌شد. این روستای غرب تهران، به باغ‌های پرمحصول توت، شاه‌توت، سیب و انارش شهرت داشت و باغداران طرشت به همراه اهالی روستای کن بخش زیادی از محصولات میوه‌ای مورد احتیاج اهالی پایتخت‌نشین دوره قاجار را تامین می‌کردند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

علیرضا زمانی، تهران پژوه، می‌گوید: «طرشت همچون گذشته خاک حاصلخیز و محصولات باغی و زراعی پرباری دارد. هر چند امروزه در طرشت خبری از زمین‌های زراعی گندم و جو نیست، اما همچنان می تواند از محصولات منحصر به فرد باغ‌های این منطقه بهره برد. در این منطقه، بزرگان و افراد صاحب نامی زیسته اند که بخشی از هویت این محله تاریخی به شمار می آیند. به واسطه همین افراد، مراکز علمی معتبری در طول تاریخ در طرشت پا گرفته و در تاریخ این شهر و سرزمین جاودانه شده‌اند.»

علیرضا زمانی، یکی از مرکز علمی را مرتبط با خاندان دوریستی می‌داند و می‌گوید: «اگرچه بنا به گفته‌ برخی مورخان، نخستین ساکنان طرشت از شمیران به این منطقه آمدند، اما طرشت شهرت و عزت خود را به خاندان بزرگ دوریستی مدیون است. اصلاً به خاطر این خانواده بود که طرشت در گذشته به دوریست معروف شد و بعدها هم درشت و سپس طرشت شد. خاندان دوریستی از تبار و نوادگان حذیفه بن یمان، صحابی معروف پیامبر هستند. همان حذیفه که به عنوان صاحب سرّ و رازدار پیامبر(ص) شناخته می‌شود و از شیعیان خاص مولا علی (ع) بود. حذیفه بعد پیامبر(ص) از معدود یاران خواص علی (ع) هم باقی ماند و از ارکان چهارگانه صحابی او به حساب می‌آید، آن طور که با وصیت خود زهرای مرضیه (س)، در نماز و دفن شبانه بانو حضور داشت. حذیفه را به عنوان یکی از راویان معروف واقعه غدیر هم می‌شناسند. او از راویان شهره حدیث نبوی است و بعد مرگش در مدائن و نزدیک قبر سلمان فارسی به خاک سپرده شد. هویت و نام طرشت با خاندان دوریستی و حذیفه‌ بن یمان پیوندی ناگسستنی یافته، خاندانی که خاک دوریست یا طرشت را با حضور خود متبرک کرده و با علم و علم‌آموزی پیوند دادند. بعدها با زندگی نوادگان حذیفه در طرشت، مراکز علمی در این محله پا گرفت.»

قاضی نورالله شوشتری، در کتاب ارزشمند مجالس‌المؤمنین به معرفی سه عالم شیعه دوریستی (طرشتی) پرداخته است. او در معرفی خواجه جعفر دوریستی رازی (از نوادگان حذیفه بن یمان) به حضور خواجه نظام الملک طوسی، صدراعظم مقتدر عصر سلجوقی در قریه طرشت اشاره می‌کند که نسب شریفش به حذیفه بن الیمان از اکابر و اخیار صحابه رسول(ص) منتهی می‌شود. مزار شیخ عبدالله طرشتی (شیخ عبدالله بن جعفر بن محمد معروف به ابومحمد دوریستی) امروز نیز زیارتگاهی بزرگ در قلب محله طرشت است.

کد خبر 846083 برچسب‌ها محله همشهری محله امامزاده

دیگر خبرها

  • خاندانی از تبار و نوادگان حذیفه‌بن‌یمان در طرشت
  • صحبت‌های بی‌سابقه قالیباف درباره ماجرای ارز/ آغاز گشت ارشاد مسئولان توسط رادان
  • تشکیل کانون‌ نقد و کانون‌های شورش!
  • همراهی دولت و شهرداری باعث شکستن قفل واردات واگن های مترو
  • کنایه رییس دفتر رئیس جمهور سابق به آمارهای رییسی (فیلم)
  • نشست معاونان وزرای خارجه و نمایندگان ویژه بریکس در مسکو با حضور علی باقری
  • همراهی دولت و شهرداری باعث شکستن قفل واردات واگن‌های مترو
  • شارلاتان‌بازی نشریات توقیف‌شده به روایت اصلاح‌طلبان
  • توضیحات پلیس درباره طرح نور/ ۹۰ درصد تذکر گیرندگان حجاب، پوشش خود را اصلاح کردند
  • در حوزه ارائه خدمات الکترونیکی به رشتوندان اتفاقات خوبی صورت گرفته است/گام های موثر مدیریت شهری در ممیزی املاک