سلامی: نرخ بهره بالا اقتصاد کشور را قفل کرده است
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۶۹۹۹۰
به گزارش سرویس اقتصادی جام نیـوز، یک کارشناس اقتصادی گفت: هم به صلاح و هم به نفع بانکها است که نرخ بهره پایین آید، چون نرخ بهره بالا اقتصاد کشور را قفل کرده است.
غلامرضا سلامی در پاسخ به این پرسش که چرا سیاست کاهش نرخ سود بانکی هیچگاه اعمال نمیشود و با وجود اینکه بانکها پیشقدم برای کاهش نرخ سود هستند، اما هیچگاه آن را اجرایی نمیکنند؟ اظهار داشت: بانکها حتما موافق کاهش نرخ سود هستند؛ چون آنها مارجین خود را در نظر میگیرند، یعنی تفاوت بین سود پرداختی و دریافتی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: هر چه نرخ سود سپرده بانکی پایینتر آید، نرخ تسهیلات نیز میتواند کاهش یابد؛ بدون اینکه به سودآوری بانکها لطمه بزند. نرخ بهره نیز وقتی پایین آید، کسانی که میخواهند تسهیلات بگیرند، خیلی راحتتر پول خود را میپردازند. به عبارتی، نرخ بهره روی بازپرداخت و عدم بازپرداخت تسهیلات بسیار اثر میگذارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: این در شرایطی است که اگر از کسی که به او وام میدهید، بخواهید 25 تا 30 درصد سود بگیرید، بازپرداخت آن خیلی سنگین میشود، بنابراین در رابطه با کسانی که کسبوکار واقعی دارند، میبینند یک چنین درآمدی را نمیتوانند ایجاد کنند.
سلامی متذکر شد: کسانی که این وام را میگیرند، به طور معمول گروهی هستند که در حالت اضطرار درخواست این وام را دارند و در عین حال، نمیتوانند اقساط آن را پرداخت کنند.
وی تاکید کرد: بر این اساس، هم به صلاح بانکها است که نرخ بهره پایین آید و هم به نفعشان. در عین حال، به صلاح اقتصاد کشور است، چون نرخ بهره بالا اقتصاد کشور را قفل کرده است.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: در رابطه با اینکه میگویید چرا سیاست کاهش نرخ سود بانکی هیچگاه اجرا نمیشود، باید بگویم بانکها اساسا با تنگنای اعتباری مواجه شدهاند و در حقیقت مطالباتشان وصول نمیشود. این در شرایطی است که باید بدهیهایشان را پرداخت کنند، یعنی سود سپردهها را باید بدهند. این پول را هم باید از پولی تامین کنند که از مردم و تسهیلاتگیرندگان میگیرند. وقتی این پول پرداخت نمیشود و نقدینگی وارد بانکها نمیشود، بانکها با عدم توازن دریافت و پرداختشان مواجه میشوند.
سلامی تصریح کرد: بر این اساس، بانکها برای اینکه منابع خود را بیشتر کنند، نرخ سود سپرده را بالا میبرند تا منابع بیشتری جذب کنند و بتوانند تعهدات خود را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: این میشود که ما به اینجا میرسیم که بانکها از سپردهگذار جدید پول میگیرند که سود سپردهگذار قدیم را بدهند و از یک روشی استفاده میکنند که مردم نیز متوجه نمیشود. این یک روشی مثل گلدکوئیست است؛ غافل از اینکه بانکها همهاش از سپردهها میخورند.
این کارشناس اقتصادی گفت: بانکهایی که امروز دچار مشکل شدهاند، به این خاطر است که میزان سپردههایشان در دفاتر اگر فرض کنید 100 بود، در اثر همین کار به 70 رسیده است. با این حال، وقتی بانکها به استیصال میرسند، تبلیغ میکنند و نرخ سود سپرده را بالا میبرند؛ اتفاقی که امروز میافتد. بانک مرکزی نیز میگوید این کار را نکنید، اما مساله مرگ و زندگی برای بانکها است.
سلامی خاطرنشان کرد: بانک برای اینکه اعتبار خود را حفظ کند، سود سپردههای بالا میدهد. بر این اساس، یک کلاف سردرگم اتفاق افتاده و این ناشی از رکودی است که بر اقتصاد حاکم است.
خبرآنلاین
111
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۶۹۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غفلت در بهرهبرداری از میادین مشترک نفت و گاز، چه بر سر آینده اقتصاد می آورد؟
به گزارش خبرآنلاین منابع نفت و گاز محدودند و هر روز هم از میزانشان کاسته میشود و از سوی دیگر، سوختهای فسیلی به واسطه تأثیرات سوئی که بر زیستبوم کره زمین میگذارند، اگر جایگزین مطمئنی برایشان پیدا شود، جایگاه و ارزش خود را در صنعت و اقتصاد جهان از دست خواهند داد؛ چنانکه امروز شاهد گسترش سوختهای پاک و انرژیهای سبز هستیم؛ ازاینرو حتی این احتمال وجود دارد که زودتر از آنکه منابع نفت و گازمان تمام شود، بیارزش و بیمشتری بماند.
روزنامه شرق نوشت: پس چاره چیست و چه باید کرد؟ خرجکردن منابع و سرمایههای ملی در کشور به چنان مرز بحرانی رسیده که دیگر قطعا زمان و فرصت نداریم که چرخ را از نو اختراع کنیم و نسخههای بیمایه و فاقد پشتوانه اجرائی و عملیاتی ارائه دهیم. تنها گزینه پیشرو، گامزدن در مسیر تجربههای امتحان پسداده و به ثمر نشسته است. تجربه همانهایی که مانند ما منابع خدادادی دارند، چه در داخل کشورشان و چه در میادین مشترک؛ اما با نگاهی متفات، درآمدهای حاصل از فروش نفت و گازشان را در عوض هزینهکرد برای بودجههای جاری به کانالهای سرمایهگذاری هدایت کرده و امروز، فصل خوشهچینیشان رسیده؛ کشورهایی مانند نروژ یا همسایگانی مانند امارات و قطر.
نفت و گاز برای این کشورها سرمایه ملی بوده، سرمایه را سرمایهگذاری کردند و هزینههایشان را هم از کنار همان سرمایهگذاریها تأمین میکنند؛ نگاهی که شاید در کشور ما با راهاندازی حساب ذخیره ارزی و بعد هم صندوق توسعه ملی گامهای نخستینش برداشته شد؛ اما از همان گام نخست و قدم اول فراتر نرفت؛ چراکه این مهم، نیازمند عزمی ملی و خواستی همگانی است؛ اینکه منابع ملی را به کانال سرمایهگذاری هدایت کنیم تا حق آیندگان را هم حفظ کنیم و سهم آنها را هم پیشخور نکنیم، نیازمند همراهی و همگامی همه سیاستگذاران و تصمیمگیران و مجریان است.
صندوق توسعه ملی در مدت قریب به سه سال گذشته سعی بر آن داشته تا این مفهوم را برای تمام ارکان اقتصادی کشور تبیین و تفهیم کند که کارکرد و اساسنامه این صندوق، ایفای نقش در کسوت یک صندوق بیننسلی است تا منابع ملی را سرمایهگذاری کرده، خلق ثروت و ارزش کند و در نهایت، هم ساکنان امروز و هم اهالی فردا را منتفع سازد؛ اما نهتنها شاهد همراهی و همگاهی نبوده؛ بلکه تمام انرژی و ظرفیتهایش را صرف آن کرده تا سنگهایی را که پیش پایش نهادهاند، بردارد؛ آنهم برای آینده فرزندان این سرزمین. افق روشن صندوق توسعه ملی که با عنوان حکمرانی نوین مطرح شد و چشماندازش وصول مطالبات ملی و معوق و هدایت در راستای ارزشآفرینی برای مردم ایران بوده، امروز به جنگی فرسایشی بدل شده است.
و اما در میانه این کشمکش، آنچه ذبح میشود، منفعت مردم ایران است و بدونتردید برنده بازی، همسایگانی هستند که از تعلل و بیعملی ما سود میبرند؛ سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی در میادین مشترک نفت و گاز به منظور افزایش برداشت از منابعی که همسایه با تمام توان و ظرفیت از آن برداشت میکند، فرصت طلایی برای خلق ثروت و افزایش سرمایه و منابع ملی بود؛ فرصتی که با تنگنظری و بخشینگری به اضمحلال رفت و تنها کشورهایی را که با آنها میادین مشترک داریم، شادمان کرد.
کشوری مانند قطر که میدان گازی پارس جنوبی را با ما به اشتراک دارد، نهتنها با تمام توان و ظرفیت در حال برداشت است؛ بلکه همواره و هرروزه سرمایهگذاری در این میدان را افزون میکند تا کاهش افت فشار در پی برداشت مستمر، حجم تولید و صادراتشان را کاهش ندهد؛ اما ما در این سوی مرز تنها اقدامات آنها را به نظاره نشستهایم و قدم از قدم برنمیداریم. بحمدالله توجیهها و بهانهها جور است: کشور در شرایط تحریم است و توان سرمایهگذاری تازه را نداریم و الخ... . اما صندوق توسعه ملی دقیقا در چنین شرایطی طرحی را ارائه داد که حجم بالایی از سرمایهها را به میادین مشترک نفت و گاز گسیل میکرد و حاصلش افزایش برداشت درخورتوجه از میادین بود که هم سرمایه ملی را افزون میکرد و هم با پرداخت سهم دولت، گشایشی ایجاد میکرد و مرهمی میشد بر اقتصاد ملی؛ اما حیف و صد حیف که منفعت ملی فدای بخشینگری شد.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901962