Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد وحدت آفرین حج در حالی همه ساله با حضور میلیونها مسلمان از اقصی نقاط جهان در شهر مکه عربستان برگزار می شود که مقام های ریاض تحت تاثیر بروز پاره ای مشکلات با برخی از کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران، از میزبانی خود به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهداف سیاسی بهره می گیرند. امری که به عمیق تر شدن شکاف های منطقه ای و ایجاد مانع در مسیر تامین اهداف همه جانبه رخداد بزرگ حج تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. با مصطفی مصلح زاده، سفیر سابق ایران در «اردن» درباره سیاستهای پرفراز و فرود ریاض در خصوص حج گفت وگو کردیم که در ادامه از نظر می گذرد:

برگزاری مراسم حج چه نقشی در ایجاد وحدت و همگرائی مسلمانان جهان اسلام دارد؟

حج یک گردهمایی بزرگ سیاسی است که با اهداف خاصی از سوی شارع تعیین شده است. مناسک این آیین بزرگ مسلمانان از آنجایی که با حضور انبوهی از مردم و اجتماع بزرگی از انسان ها برگزار می شود، دارای اهداف متعدد فردی و اجتماعی است. نخستین هدف، آن است که همه مسلمانان از سراسر جهان و از مکاتب مختلف اسلام در یک زمان و مکان واحد گرد هم جمع می شوند تا از موقعیت کنونی خود از منظر فرهنگی و سیاسی به یک ارزیابی مشخص دست یابند. دومین کارویژه حج، قدرتنمایی در برابر رقبا است. مراسم حج به موازات مراسم اربعین حسینی که مراسمی درون گفتمانی است، یک گردهمایی بزرگ جهانی است که به همه مسلمانان جهان مربوط می شود. تجمع بزرگی که یادآور جایگاه و عظمت دین اسلام است. هدف سوم این است که پیروان اسلام در این گردهمایی اموزش می بینند، رشد می کنند و به صورت حضوری و خاص اهداف متعالی می یابند و در نتیجه این تعالی، معرفت افزایی صورت می گیرد. در حقیقتحج، بهترین فرصت برای کسب تقوا و تقرب به خدا است که از طریق آن یک رابطه عاشقانه با خدا و نه از طریق یک راهنما برقرار شده و فرد مسلمان می تواند با حضور در صفا و مروه در عالم ملکوت قدم بزند و معرفت عارفانه و عاشقانه کسب کند که در عالم دینی این معرفت، ولایت نامیده می شود. خانه کعبه نماد این ولایت است طبیعی است که ولایت خدا و پیامبر و رهبران دینی هم ادامه این ولایت هستند. بنابراین از این منظر هم آموزه های فردی این گردهمایی بسیار مهم و اساسی است و فرد با حضور در مراسم حج به این آموزه ها و تجربیات دست می یابد. هدف چهارم ارتباط اعضای آن مکتب با یکدیگر است. حج بهترین فرصت برای تجمع مسلمانان در یک همایش بزرگ است تا با یکدیگر تبادل ایده و همفکری کنند و در حل مشکلات جهان اسلام بکوشند و طرح های استواری را جهت دفع خطرهای بی شمار، از جوامع اسلامی به تصویب برسانند. این همفکری باید اصلاح جامعه اسلامی از معضلات و ناملایمات اجتماعی و نجات آن از گرفتاری ها و خطرات راه را هدف قرار دهد. البته لازمه ان این است که امکان این بهره برداری وجود داشته باشد.

با توجه به اینکه مراسم حج امسال در شرایطی برگزار می شود که میان عربستان و طیفی از کشورهای منطقه از جمله ایران اختلافات جدی در عرصه سیاسی بروز کرده است، آیا زمینه بهره برداری از ظرفیت آیین حج برای دست یابی به هدف اصلی آن یعنی حل مشکلات جهان اسلام، وجود دارد؟

خیر عربستان به مقوله حج که بیشتر یک آیین فرهنگی است، از منظر سیاسی نگاه می کند. این کشور به عنوان میزبان حج اجازه نمی دهد تا زمینه قدرتنمایی و تبادل و برقراری ارتباط میان مسلمانان حاضر در این مراسم مهیا شود. زمینه ای که در صورت شکل گیری به یک هم افزایی موثر می انجامد اما رویکرد عربستان در پرهیز از شکل گیری این ارتباطات چند سویه است. در نتیجه بخشی از اهداف حج در نتیجه این رویکرد محقق نمی شود. این کشور به مبلغان اجازه تبلیغ نمی دهد و از افرادی که تبادل ایده می کنند، جلوگیری می کند.

ریاض چه هدفی را در پیگیری این رویکرد دنبال می کند؟

عربستان نمی خواهد میان ایرانی ها، لبنانی ها، عراقی ها و کشورهایی که در یک صف از همکاری های مشترک و در جبهه مقابل با اقدامات ضد منطقه ای عربستان قرار گرفته اند، ارتباط برقرار شود زیرا در این ارتباط هدف اصلی که جزء اهداف اصلی این گردهمایی است، هم افزایی مسلمانان در برابرکشورهای بزرگ خارج از منطقه که در راس آنها آمریکا و اسرائیل قرار دارد، شکل می گیرد. با همین هدف هم برای حضور حجاج برخی از کشورهایی که در نقطه مقابلش قرار دارند، مانع تراشی می کند.

یعنی نگاه سیاسی ریاض مانع از همکاری و هم افزایی مسلمانان می شود؟

بله عربستان نمی خواهد ارتباطات کشورهای مسلمانی که در زمین سیاسی با آنها مشکل دارد، تقویت شود. این کشور همیشه تاکید می کند که حج یک مراسم معنوی است و نه سیاسی . فقط هدف بهره فردی مسلمانان را در مراسم حج در نظر دارد و ارزیابی و قدرتنمایی مکتب اسلام و قدرت افزایی مسلمانان را نمی پذیرد. دولت عربستان هیچ گاه یک همایش علمی برگزار نمی کند که در جهت کاستن از مشکلات منطقه ای باشد بلکه اگر هم نشست هایی را برگزار می کند از محتوای آن پیام هایی بیرون می آید که مواجهه و تقابل با کشورهای مقابل خود را در دستور کار قرار می دهد. هرگز ندیدیم که این کشور با هدف رفع دغدغه های برخی از کشورهای جهان اسلام مانند مسلمانان میانمار یا نیجریه و یا یمن نشستی جمعی بگذارد. زیرا این نشست ها به درک مشکلات و تلاش برای حل آنها می انجامد و حال آنکه عربستان نمی خواهد این اتفاق بیافتد. به همین دلیل شاهد بودیم که طی سالهای گذشته و در خلال برگزاری مراسم حج، به محض آنکه فردی ایرانی با یک غیر ایرانی ارتباط برقرار می کند، با برخورد ماموران سعودی رو به رو می شود. بنابراین با این رویکرد عربستان، پیگیری برخی از اهداف اصلی حج در چنین شرایط جغرافیایی و در زمان فعلی دچار مشکل می شود. در امتداد این رویکرد است که ریاض در مراسم حج پیش رو مانع از برگزاری مراسم دعای کمیل شده است زیرا می خواهد در بیشترین سطح مانع از تجمع و ارتباط ملتهای مسلمان با یکدیگر شود و خود به خود بخش مهمی از اهداف حج با این اقدام محقق نمی شود.

آیا رفع و رجوع مشکلات سیاسی بین کشورها از جمله میان عربستان و ایران به حل مشکلات و دست یابی به تامین همه اهداف معنوی و سیاسی حج منتهی میشود؟

خیر عربستان رویکرد ثابت خود را کنار نمی گذارد و مذاکره سیاسی با این کشور، مشکل حج برای تحقق همه اهداف آن را حل نمی کند. در مذاکره با عربستان فقط امکان حضور در مکه مهیا می شود. دولت کنونی ریاض از منظر سیاسی به شدت به متحد غربی خود یعنی امریکا وابسته است و این وابستگی به ویژه در دوره دونالد ترامپ افزایش یافته و زمینه تقویت همپیمانی دو کشور را فراهم کرده است. دلیل آنهم فقدان تلاش مستمر، همه جانبه و مشارکت جویانه همه کشورهای اسلامی است که نتوانسته اند به طور موثر جلوی ریاض بایستند. در شرایط کنونی عربستان تعیین کننده چگونگی اجرای مراسم حج شده است در حالی که نباید اینطور باشد، خاصه آنکه شواهد تاریخی نشان داده که این کشور در برابر مشکلاتی که در تامین امنیت حجاج بروز یافته است، به هیچ یک از کشورهای اسلامی پاسخگو نبوده است. با این وجود کشورهای اسلامی می توانند از طریق سازوکارهای جمعی و نهادهای منطقه ای همچون سازمان همکاری اسلامی، به عربستان فشار آورده و با تعدیل رویکرد غیر دوستانه این کشور در برگزاری مراسم حج، نظرات و دیدگاههای خود را به این کشور تحمیل کنند. این در حالی است که در شرایط کنونی عکس این وضعیت وجود دارد و این عربستان است که نظرات خود را بر این سازمان تحمیل می کند. این رویکرد می تواند در نتیجه یک اتحاد موثر میان کشورهای اسلامی دستخوش تغییرات جدی شود.

منبع: تقریب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۹۹۶۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سقوط اندلس با یک تار مو

  این منشور چند‌وجهی ابعاد زیادی دارد که در سال‌های قبل و درسه شماره در روزنامه جام‌جم به برخی ابعاد آن پرداختیم اما به‌دلیل بی‌پایانی این تاریخ پر عبرت و درس‌آموز و اتفاقاتی که در ارتباط با هجمه و دسیسه دشمن در رابطه با موضوع حجاب و ترویج بی‌عفتی در سال‌های اخیر شدت گرفته است، در این نوشته به وجهی دیگر از آن عبرت‌های بی‌پایان نگاهی افکنده‌ایم. 
     
هشدارهایی که کمتر شنیده شد
یکی از شاخص‌های رهبران جوامع که به‌نوعی نقش هدایت و تعیین مسیر حرکت اساسی جامعه به سوی پیشرفت و تعالی را بر‌عهده دارند، تشخیص بهنگام اموری است که می‌تواند آینده آن جوامع را مورد تهدید قرار دهد. موضوع تهاجم یا به تعبیری درست‌تر شبیخون فرهنگی یکی از اموری است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه و تاکید حضرت امام‌(ره) و مقام معظم رهبری بوده است. به‌خصوص که حضرت آیت‌ا...خامنه‌ای ازدهه۷۰چندین بار بر این موضوع تاکید و در برخی سفرهای استانی، به‌ویژه سفر استان خراسان شمالی نکات مهم و ارزشمندی مطرح و در دیداری که در۲۱مرداد۱۳۷۱ داشتند نکات مهمی را درخصوص تلاش‌های دشمن برای فروریختن ایمان و اعتقاد جوانان ایران اسلامی که در قالب تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن صورت می‌گیرد، بیان کردند. 
معظم له در این دیدار و در فرازی از سخنان خود فرمودند: «...یکی ازراه‌های تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندی‌های متعصبانه به ایمان که همان عواملی است که یک تمدن را نگه می‌دارد، منصرف کنند. همان کاری را که در اندلس، در قرن‌های گذشته کردند. یعنی جوانان را در عالم، به فساد و شهوت‌رانی و میگساری و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام می‌گیرد. من بارها گفته‌ام: عده‌ای وقتی در خیابان نگاه می‌کنند و زنانی را می‌بینند که حجاب‌شان قدری ناجور است، دل‌شان خون می‌شود. بله؛ این کار بدی است. اما کار بد اصلی، این نیست. کار بد اصلی آن است که شما در کوچه و خیابان نمی‌بینید! کسی به کسی گفت: «چه کار می‌کنی؟» گفت: «دهل می‌زنم.» گفت: «چرا صدای دهلت در نمی‌آید؟» گفت: «فردا صدای دهل من درمی‌آید!» صدای فروریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن ــ اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید ــ خدای نخواسته، آن وقتی درمی‌آید که دیگر قابل علاج نیست! جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره کردند؛ اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند و بعد او را به تماشای فیلم‌های جنسى وادار کردند؛ شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی، فاسد می‌کنند و حالا دشمن این کار را می‌کند.»گفتنی است رهبر معظم انقلاب در ششم اسفند ۱۳۸۱ در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان و بیستمز آبان ۱۳۹۴ در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری همچنان بر ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و ضرورت «توجه به تجربه اندلس» تاکید کردند. موضوعی که امروزه و با توجه به طرح موضوعاتی انحرافی مانند بحث حجاب و هجمه و دسیسه‌های دشمن برای استفاده از این مظهر عفاف و پاکدامنی زن مسلمان، اهمیت و دلیل چنان تذکراتی در سه دهه قبل روشن می‌گرداند. 
     
سروری مسلمانان رویایی که در فساد و انحرافات گم شد
فتح شبه جزیره ایبریا(آندلس) به دست مسلمانان، اتفاقی بزرگ و سرآغاز یک دوران تازه برای تحول و تکاملی بسیار مهم بود. تا قبل از ورود مسلمانان به این سرزمین، اقلیتى ستمکار متشکل ازشهریاران و اشراف ونجباى محلی بریک ملت سرورى و حکومت مى‌کردند و ایشان را به زشت‌ترین وجه ممکن، مورد بهره‌کشى و اجحاف خود قرار مى‌دادند و آنان را در بردگى بندگى خویش نگاه مى‌داشتند. در چنین وضعیتى اسلام به این سرزمین آمد تا آن وضعیت نابهنجار را از میان بردارد و فرصت‌هاى عدالت، آزادى و برابرى را در اختیار همه مردم بگذارد. مسلمانان با این که مدتی گرفتار تثبیت و گسترش فتح بودند، اما به دلیل پیروی از دستورات دین مبین اسلام در مدتی کوتاه توانستند زمینه‌های آشفتگى را از بین ببرند و اداره امور کشورى را سامان بخشند. پس از آن نیز به سوى استقرار مبانى مدنیت مترقى و اجراى آرمان‌هاى والاى اسلامى و انسانى حرکت کردند و توانستند زمینه‌های استقرار تمدنی پیش‌رو را بنیان بگذارند. سرزمینی آباد که نعمات الهی در آن فراوان بود و می‌توانست پاداشی برای آن همه سختی و پیکار و تلاش‌هایی باشد که به خوبی نتیجه داده بود. به گونه‌ای که پس از فتح طلیطله، طارق به شهری داخل شد که به شهر مائده(سفره) معروف بود. طارق در آنجا مائده حضرت سلیمان را از طلا تشکیل شده بود و اطراف آن مزین به زمرد سبز و پایه‌های آن(که ظاهرا به شکل میز غذا‌خوری بوده) از مروارید و یاقوت و مرجان تشکیل شده بود، مقابل چشمان خود دید. این مائده که۳۶۰ پایه داشت درکلیسای شهر نگهداری می‌شد که طارق آن را به عنوان غنایم با خود برد و به همراه سایر غنایم آن را تقدیم خلیفه مسلمین در دمشق کرد. خلفای بعدی از این مائده وجواهرات آن،برای تحکیم و تزئین کعبه استفاده کردند.مسلمانان با فتح و پیروزی به سرزمینی پا نهاده بودند که خداوندمتعال نعماتش را برمردم آن سرزمین تمام کرده بود و بعد ازاین واقعه مهم تاریخی، ‌زمان زیادی نگذشت که آندلس به یک تمدن عظیم تبدیل شدوبسیاری ازحکما و ادبا و فلاسفه بزرگ در آنجا گرد هم آمدند. 
     
بی‌عفتی و بی‌حجابی مقدمه‌ای برای سقوط 
اما این همه ماجرا نبود. آنها قصد داشتند تا برای عملی کردن اهداف خود که نابودی مسلمانان را نشانه گرفته بود، راهی را بروند که مقدمه‌اش از بین بردن حجب و حیا و بی‌خاصیت کردن ارزش‌هایی بود که نقشی مهم در حفظ و صیانت از جامعه و خانواده در دین مبین اسلام داشت. در آغاز این برنامه و توطئه، تلاش کردند تا حساسیتی ایجاد نشود و زنان و دختران مسلمان که به نوعی دختران و زنان نیروهای فاتح به‌شمار می‌آمدند، از ماجرایی که در ذهن آنان می‌گذشت، بویی نبرند. آنها نقشه خود را با استفاده از زمینه‌ای کلید زدند که در آن مرحله، چندان حساسیتی برنمی‌انگیخت. کار را با زنان و دختران بومی شروع کردند. دختران مسیحى که قهرا از همان وقت بى‏حجاب بودند و همان‌گونه زندگى مى‏کردند، طمه خوبی برای شکار مورد نظر آنان بود. با چنین هدفی، این دخترکان زیبا و عشوه‌گر مأمور شدند تا روز به روز خودشان را برهنه‌تر کرده و در حد اعلا آرایش کنند و به دلربایى بپردازند. موضوعی که در ابتدا به نظر توطئه‌ای بزرگ نمی‌رسید اما نقشه فاسد کردن مسلمانان اگر خیلى خوب کار خودش را می‌کرد، می‌توانست منجر به نابودی بنایی شود که بر پایه یک مقاومت و ایمان بی‌نظیر، تاسیس شده بود. طرحی که به اصطلاح گرفت و در نتیجه اجرای آن کم‌کم جوانان مسلمان به شراب، قمار، مجالس عیاشى و امثال اینها عادت کردند. 
     
همین یک تار مو کافی است
در کنار آن این موضوع علاوه‌بر تاثیر بر جوانان و حتی مردان متاهل، زنان و دختران مسلمان را نیز به گونه‌ای دیگر تحت‌تاثیر خود قرار داد. به نحوی که آنان در واکنش به بی‌بندوباری مردان و جوانان خود، به قصد انتقام‌گیری، حجاب را دستمایه قرار دادند و به سوی شل‌حجابی و کم‌کم بی‌حجابی گرایش پیدا کردند. در ادامه نیز کم‌کم و با عادی شدن بی‌حجابی و کم‌حجابی، احساس کردند که در چنان جامعه‌ای می‌توان کمی راحت‌تر بود و آزادتر پوشید و زندگی کرد. خبری که وقتی به گوش پاپ رسید، گفت: «همین یک تار مو بیرون بودن هم کافی است، چون در ادامه آن دسته‌های مو بر شانه‌ها افشان خواهد شد و باید نوید بدهیم که دیگر کار مسلمین تمام شد. حالا ما هستیم که می‌توانیم بگوییم دوباره فاتح اندلسیم.» از همان دوره بود که آنان با ترفندها و برنامه‌های دقیق‌تری به ارکان فکری و نظام ارزشی ملت از درون فاسدشده هجوم آوردند و در ادامه آن، زمانی که بر امور مسلط شدند، قتل‌عامى از مسلمین کردند که گوستاولوبون - که خودش فرانسوى است - مى‏گوید: «دنیا چنین فاجعه‏اى به خود ندیده است.» در ادامه این ماجرا مردمان و حاکمان شکست‌خورده قبلی که به دنبال انتقامی سخت بودند، بر صغیر و کبیر، بر زن و مرد رحم نکردند و چنین شد که سپاه مسلمین با آن که در مکتب اسلام رشد کرده بود و با اعتقاد و یقین معنوی، اراده و عزم راسخ، حس سرشار از غیرت و سلحشوری و روحیه حماسی به میدان مبارزه آمده بود و مدت زمان زیادی فاتح میدان مبارزه شده، سپس آندلس را به مهد تمدن اسلامی مبدل کرده بود، بر اثر عدم رعایت تعالیم مکتب خود و غرق شدن در شهوات پست حیوانی به خاک سیاه نشست.مردمی که زمانی فاتح و بزرگ آنجا بودند هرگونه احساس تعالى، اعم از تعالى مذهبى، اخلاقى، علمى یا هنرى را از دست دادند؛ زیرا انسان شهوتران نه‌فقط نمى‏تواند احساسات عالى مذهبى را در خود بپروراند، بلکه احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست مى‏دهد و شهامت و شجاعت و فداکارى را نیز فراموش می‌کند؛ زیرا آن‌که اسیر شهوات است، جاذبه‏هاى معنوى اعم از دینى، اخلاقى، علمى و هنرى، کمتر در او تأثیر دارد، بنابراین هنوز هم اقوام و ملت‌هایى که تصمیم مى‏گیرند روح مذهب، اخلاق، شهامت، شجاعت و مردانگى را در جوامع از بین ببرند، از همین حربه استفاده می‌کنند؛ امری روشن که استعمار غرب نیز این برنامه را در قرون اخیر به‌صورت دقیق و حساب‌شده‌ای در کشورهاى اسلامى اجرا کرده است.
     
هرچه عرب هست را گردن بزنید
دامن‌زدن به مفاسد اخلاقی و ازجمله حمله به حجاب و عفاف پایان کار نبود و چنان سرنوشت تلخی را برای مسلمانان رقم زد که بد نیست در اینجا به شیوه نابودی مسلمانان در اندلس به نقل از گوستاو لوبون فرانسوی بپردازیم. وی می‌نویسد: در سال ۱۴۹۲ که فردیناند (رهبر نظامی مسیحیان) اسپانیا را از اعراب گرفت، در ابتدا به اعراب در زبان و مذهب آزادی داد، ولی در سال ۱۴۹۹ پیمانی را که دراین‌باره با مسلمانان بسته بود شکست و شروع به تعدی و آزار آنها کرد و بالاخره به ریشه‌کن‌کردن آنها منجر شد. مسیحیان نخست مسلمانان را وادار به پذیرش دین مسیحیت کردند، سپس محکمه‌های تفتیشی تشکیل دادند و به بهانه این‌که واقعا به دین مسیح درنیامده‌‌اند دستور سوزاندن مسیحیان تازه‌وارد را دادند. البته این کار به‌تدریج صورت می‌گرفت، زیرا نمی‌توانستند چندین میلیون عرب و مسلمان را به یکباره بسوزانند. از این رو کشیش بزرگ یکی از شهرهای اسپانیا که در ضمن رئیس محکمه‌های تفتیش نیز بود، دستور داد تمام عرب‌هایی که دین مسیح را نپذیرفته‌اند، از پیر و جوان، زن و مرد و بزرگ و کوچک؛ همه را گردن بزنند. البته راهب دومینکی بلیدا به این هم اکتفا نکرد و دستور داد هرچه عرب هست، حتی آنهایی را که مسیحی شده‌اند، گردن بزنند، زیرا او می‌گفت محال است اعرابی که مسیحی شده‌اند از روی حقیقت و صداقت به این دین گرویده باشند، پس بهتر است همه را بکشیم تا خدا در عالم آخرت میان آنها حکومت کند و هرکدام را که به‌راستی به دین نصرانیت درنیامده‌اند، داخل جهنم نماید. اگرچه این رأی را جامعه کشیشان پسندیدند ولی دولت اسپانیا مصلحت ندید آن را انجام دهد اما درعوض دولت در سال ۱۶۱۰ میلادی دستور داد تمام مسلمانان از اسپانیا بیرون روند و مهاجرت کنند. چنانچه بسیاری از دانشمندان تاریخ‌نویس گفته‌اند از زمانی که فردیناند اسپانیا را فتح کرد تا آخرین مهاجرت مسلمانان سه‌میلیون نفر از نفوس اسپانیا کاسته شد و قتل‌عام سان بارتلمی دربرابر این کشتارهای دسته‌جمعی و بی‌رحمانه افسانه کوچکی بیش نیست.
     
اندلسی‌کردن ایران؛ هشداری که جدی گرفته نشد!
آنچه خواندید فرازی کوتاه از عبرت‌هایی بود که در تاریخ ثبت شده‌اند، اما مهم‌تر از این عبرت‌ها کلام رهبر معظم انقلاب است که بارها درخصوص عبرت‌های شکست اندلس، ازجمله دردیدار باجوانان ودانشجویان سیستان‌وبلوچستان در روز۶اسفند۱۳۸۱ هشدار دادند و فرمودند:«...سیاست امروز، سیاست اندلسی‌کردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان می‌گذارم، شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت ــ که شما جوانان باشید ــ در میان گذاشته می‌شود. فقط شما مخاطب من نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید. نسل جوان کشور که بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ، آرمان‌های بلند و هدف‌های مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعی وجود دارد... .»
خدا کند مصداق این کلام مولا علی(ع) نباشیم که می‌فرمایند:«هرکس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد، زیر لگد دشمنانش بیدار خواهد شد.» 

دیگر خبرها

  • عربستان به جای «داووس» میزبان مجمع جهانی اقتصاد شد
  • گردهمایی بزرگ تاریخ علم
  • انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد می‌دهند؟
  • وزیر کار: مانع‌زدایی از تولید اولین گام تحقق شعار سال است
  • وزیر کار: مانع زدایی از تولید اولین گام تحقق شعار سال است
  • اقدامات خوب رسانه و هوشیاری مانع از تحقق اهداف دشمن می‌شود
  • سقوط اندلس با یک تار مو
  • بصیرت رهبری و سپاه پاسداران در پاسخ ایران به اسرائیل باعث درخشش جهان اسلام شد
  • رایزنی سفیر ایران در ترکیه با یکی از مقامات سازمان همکاری اسلامی
  • عربستان اسپانسر فیفا شد!‏