اینجا هر روز خورشید طلوع میکند / در اقامتگاه زنان رهایییافته از اعتیاد و کارتنخوابی چه میگذرد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۰۷۶۲۴
جامعه>آسیبها - «سرای مهر» طلوع بینشانها جایی برای زندگی زنانی است که مطمئنند تا هروقت بخواهند، این سقف و این زمین، به آنها تعلق دارد، به جای گوشه خیابان، به جای کارتن و مقوا و پتوهای مندرس.
فهیمه حسنمیری: «طلوع بینشانها» حالا دیگر نام غریبهای نیست، خیلیها آن را میشناسند، آن را با نام رهایییافتههای اعتیاد و كارتنخوابی به یاد میآورند و میدانند كه چقدر توانسته در بهبود وضعیت بیخانمانهای كلانشهرها و حاشیهنشینهایش موثر باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طلوع بینشانها ویژه زنان و دختران نوجوان، در بلوار محلاتی واقع شده، جایی كه همسایهها حالا آن را به خوبی میشناسند، یك ساختمان چند طبقه كه هم جایی برای كارهای اداری این انجمن است و هم جایی برای زندگی زنانی كه حالا دیگر اینجا را خانه خودشان میدانند و مطمئنند تا هروقت كه بخواهند، این سقف و این زمین، به آنها تعلق دارد، به جای گوشه خیابان، به جای كارتن و مقوا و پتوهای مندرس.
اعظم دهصوفیانی، مسئول گروه پژوهش جمعیت طلوع بینشانهاست كه خاطرهها و حرفهای زیادی درباره این ساختمان و ساكنانش دارد، حرفهایی كه از زبان او شنیدنی است؛ هم تلخ و هم امیدواركننده. این فعال اجتماعی از سهشنبههای مهرورزی و شروع فعالیت طلوع بینشانها میگوید تا برنامههایی که برای آینده در نظر دارند.
سهشنبههای مهرورزی برای بیخانمانها
طلوع بینشانها حدود 10 سال است كه مشغول فعالیت است. تمركز اصلی این انجمن بر كارتنخوابی بوده ولی چون در كشور ما كارتنخوابی و اعتیاد كاملا با هم درگیرند، این شده كه درمان اعتیاد هم جزو كارهای این انجمن قرار گرفته. پایه اصلی فعالیت موسسه كه با آن شروع به كار كرد، جذب افراد بیخانمان و كارتنخواب است، درواقع این انجمن از پخش غذا بین افراد بیخانمان شكل گرفت تا این كه این ان جی او ثبت شد. هنوز هم با گسترش فعالیتهای این ان جی او، برنامه هفتگی توزیع غذا بین بیخانمانها سر جای خودش باقی است، هر سهشنبه توزیع غذا بین افراد بیخانمان را داریم كه «آیین مهرورزی» نام دارد و خود افراد بهبودیافته و مردم عادی كه یاور هستند، برای پخت و توزیع غذا مشاركت میكنند و درواقع نوعی فضای همبستگی بین افراد ایجاد میشود. تقریبا از ساعت 12 شب این توزیع غذا در پاتوقها شروع میشود. تقریبا هفت پاتوق اصلی داریم كه پخش غذا آنجا انجام میشود. درواقع این آیین مهرورزی نوعی پیام مهر است كه افراد كارتنخواب و درگیر اعتیاد را دعوت میكنند كه به این انجمن بپیوندند و از وضعیت زندگی فعلیشان رهایی پیدا كنند. درواقع اولین تلنگر، اینجاست كه به افراد بیخانمان و معتاد میخورد، مخصوصا این كه پیوستن یا نپیوستن آنها كاملا اختیاری است و هیچ اجباری برای آمدن آنها به موسسه نداریم اما لازمه پیوستن آنها به موسسه این است كه تمایل به ترك مواد مخدر داشته باشند.
تعداد پذیرششدگان سرای مهر (اقامتگاه زنان کارتنخواب و بهبودیافته از اعتیاد) در سال 95 به تفکیک ماده مصرفی
اینجا هر روز تعجب میكنم
تقریبا تا دو سال پیش مراكز طلوع بینشانها صرفا برای مردان بزرگسال بود، ولی حین پخش غذا دیده میشد كه پسران كم سن و سال یا زنان و كودكانی هم در بین این افراد وجود دارند كه باید برای اسكان آنها فكری میشد. این شد كه مراكز دیگری شروع به كار كرد از جمله همین «سرای مهر» كه محل نگهداری مادر و كودك و دختران نوجوان است. جذب، درمان، سرپناه، آموزش، اشتغال، بازگشت به خانواده و بازگشت به بدنه جامعه، همه مراحلی است كه برای این افراد در نظر گرفته شده و این افراد آسیبدیده مرحله به مرحله این سیر را طی میكنند كه به زندگی سالم برگردند. همه این مراحل در حالی است كه نقطه اشتراك برای این مردان و زنان، فقط مواد مخدر است و مسیری كه آنها برای بازگشت به زندگی طی میكنند كاملا با همدیگر متفاوت است. مثلا دیده میشود كه روند بازگشت به زندگی مردان سادهتر است ولی برای زنان این روند بیشتر طول میكشد، آن هم به این دلیل كه یك زن كارتنخواب، مجموعهای از تمام آسیبهایی است كه یك زن میتواند داشته باشد؛ ازدواج در كودكی، خشونت خانوادگی، تجاوز، بارداری ناخواسته، اعتیاد، نداشتن هویت، فقر و خیلی موارد دیگر. اوایل مواردی را كه میدیدم باورم نمیشد و هر روز فقط از دیدن آنچه در اطرافم بود تعجب میكردم، هنوز هم از دیدن این موارد تعجب میكنم ولی برای بهبود شرایط ناامید نیستیم.
زنانی باهوش اما بداقبال
جامعهای كه ما اینجا با آن سر و كار داریم، جامعه همگنی نیست، زنان با شرایط خیلی زیادی در این اجتماع قرار میگیرند. هر چه میگذرد میفهمم بیشتر باید این گروه را بشناسیم تا بتوانیم برایشان كارهای بهتری بكنیم و البته شناخت آنها كار سادهای نیست. آنها فوقالعاده باهوش هستند، سریع میفهمند كه چرا به آنها نزدیك میشوی و با همان نسبت با تو رفتار میكنند. این زنها باهوش هستند ولی شرایط سخت زندگی آنها را به اینجا كشانده. زنانی كه اینجا هستند هر كدام پروسه زندگی و درمان خودشان را دارند و نمیتوان به جز چند اقدام اولیه، طرح و برنامه مشتركی برای زندگی آنها داشت. ما اینجا مواردی را داشتهایم كه همسرشان آنها را با بلوك سیمانی زده، یا مواردی كه بیمارستانها هم آنها را قبول نكردهاند، كسانی كه بچههایشان گم شدهاند، بچههایشان را دزدیدهاند، زنانی كه هر كدام از بچههایشان در یك بهزیستی هستند و خیلی موارد دیگر. درواقع حتی برای طرحی مانند این كه مادر و فرزند را كنار هم نگهداری كنیم، گاهی به مشكلاتی برمیخوریم چون ممكن است حتی حضور فرزند كنار مادر برای فرزند تبعات بیشتری داشته باشد تا این كه از او دور بماند. این كه باید جواب سوال زندگی هر شخص را چطور باید پیدا كنیم به این برمیگردد كه چقدر به آنها نزدیك شویم، هر كجا در راه حل زندگی آنها میمانیم، میدانیم كه باید برای گرفتن جواب به خود آنها مراجعه كنیم نه این كه به تئوریها بسنده كنیم.
فاصله كوتاه اعتیاد و كارتنخوابی
این كه گفته میشود اعتیاد زنان افزایش پیدا كرده را من بر اساس آمار و ارقام نمیدانم، ولی مشاهداتی كه دارم این موضوع را تایید میكند. بیخانمانی را هم همینطور. بستگی دارد بیخانمانی را چطور تعریف كنیم. كسی كه هر شب جایی زندگی كند و سرپناه ثابتی نداشته باشد، شاید جزو تعریف سنتی كارتنخوابی و بیخانمانی قرار نگیرد اما درواقع همان است. مساله اینجاست كه فرایند رسیدن از اعتیاد به بیخانمانی خیلی كوتاهتر شده است، قبلا زمان بیشتری طول میكشید كه افراد معتاد به مرحله خیابانخوابی برسند اما حالا این پروسه خیلی كوتاهتر شده. فكر میكنم دلیل این موضوع به بحثهای هویتی و شخصیتی برگردد، به ارزشی كه افراد كمتر برای خودشان قائل هستند. كسانی كه در گذشته حتی به ورطه اعتیاد میافتادند عزت نفسی داشتند كه آنها را از بسیاری مسائل دور میكرد اما الان میبینیم كه اصول و ارزشها مخصوصا درباره دختران نوجوان كنار گذاشته میشود و به سادگی به ورطه آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد میافتند.
به جغرافیای كارتنخوابی نیاز داریم
پاتوقهای كارتنخوابی وضعیت خیلی نابسامانی دارند، بیشتر با افرادی درگیر هستیم كه حاشیهنشین هستند و از شهرهای دیگر پایشان به تهران كشیده شده. به همین دلیل بیشتر با افراد طبقات پایین اجتماعی سر و كار داریم. درواقع ما بیشتر زنانی را میبینیم كه در شهرستان خودشان دچار اعتیاد شدهاند و چون خانواده، پذیرای آنها نبوده، ناچار به تهران آمدهاند. طبقات مرفه اجتماعی كه درگیر اعتیاد هستند دیرتر به ورطه خیابانخوابی میافتند، مدت بیشتری در خانه خودشان هستند یا ممكن است توسط ساقیها اسكان داده شوند. با توجه به این كه تعداد زیادی از معتادان از شهرستان هستند، به جغرافیای كارتنخوابی احتیاج داریم كه بدانیم كجا این پروسه بیشتر اتفاق میافتد تا فرایند آمدن آنها به تهران را كنترل كنیم، اینطور كه مشاهدات ما حكایت میكند بیشتر زنانی كه در موسسه طلوع بینشانها هستند، از استان خراسان و شهرهای غربی كشورمان هستند. شاید حتی بتوانیم دفاتری از انجمن را در همان شهرها ایجاد كنیم كه آنها در همانجا كمك بگیرند و بتوانند از حمایت خانواده برخوردار شوند نه این كه تنها و بیپناه در یك شهر بزرگ به دام انواع سودجوییها بیفتند.
زنان معتاد و كارتنخواب، قربانیاند
زنان درگیر اعتیادی كه داریم، قربانی هستند، اغلب آنها خودشان نقشی در اعتیادشان نداشتهاند، یا از مادر معتاد متولد شدهاند، یا توسط همسرشان به اعتیاد كشانده شدهاند. اما مساله اینجاست كه متاسفانه نگاه جامعه به زنان معتاد بسیار بدتر از نگاهی است كه به مردان معتاد دارند، یك مرد بهبودیافته خیلی راحتتر از یك زن بهبودیافته به جامعه برمیگردد، تشكیل خانواده میدهد، مورد نگاههای خصمانه كمتری قرار میگیرد و امكان اشتغال بیشتری نسبت به یك زن معتاد برایش وجود دارد. مخصوصا این كه آسیبپذیر بودن زن در خیابان خیلی بیشتر است و آنها ممكن است در این فرایند به ناچار به بحث كارگری جنسی بیفتند، ضمن این كه در این روند به وابستگی عاطفی بیفتند و بیشتر مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. به همین دلیل ما اینجا روی تعریف این زنان از خودشان كار میكنیم، تلاش میكنیم به آنها حس ارزشمند بودن بدهیم و بدانند چقدر میتوانند پتانسیلهای زیادی برای پیشرفت و داشتن یك زندگی سالم داشته باشند. این حس ارزشمندی و استقلال، چیزی است كه زنان آسیبدیده اجتماعی به آن نیاز دارند. با همه اینها و با تمام اقداماتی که انجام میدهیم، هنوز اعتیاد و کارتن خوابی زنان تا حد زیادی ناشناخته به نظر میرسد که برای هر شخص مداخلههای درمانی، مددکاری و آموزشی مخصوص را میطلبد، بنابراین میتوانم بگویم ما هنوز هم در سرای مهر در حال آزمون و خطا کردن هستیم و سعی داریم با حداقل خطا به ارایه خدمات بپردازیم. هر روز دعا میکنیم که ای کاش برای کمک به زنان آسیبدیده اجتماعی، موفقتر از روز قبل باشیم.
منبع نمودارها: گزارش عملکرد واحد پژوهش طلوع بینشانها درباره کارتنخوابی و اعتیاد زنان (سرای مهر)
234
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۰۷۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
منظور از تابآوری زنانه چیست؟
زنان، قلب تپنده خانوادهاند و همیشه علاوه بر پرورش تواناییهای خود، وظیفه و مسئولیت مراقبت و محافظت از اعضای خانواده را نیز به عهده داشته و روحیات، منش و ذهنیات آنان تأثیرگذاری مستقیمی بر همسر و فرزندان دارد. در واقع، پیشرفت و توسعه هر خانواده و اجتماعی در ارتباط مستقیم با اقتدار و توانایی زنان آن جامعه است. بر این اساس مولفه تابآوری زنان، جنبهای حیاتی دارد که به افراد قدرت میدهد تا با چالشهای زندگی کنار بیایند و از ناملایمات نجات پیدا کنند.
تاب آوری، مهارتی ضروری و آموختنی است که توسعه آن، امکان مقابله بهتر و امیدواری بیشتری را نسبت به آینده فراهم میسازد. چالشهای عمده زندگی زنانه اعم از ازدواج، طلاق، تحصیل، اشتغال، همسری، مادری وآسیبپذیری بیشتر این جنس در سوانح، بلایای طبیعی وتصادفات ازعمدهترین مسائل و مشکلاتی هستند که نیاز به ارتقای مهارت تاب آوری درزنان راپررنگتر میکند.
تابآوری بیشتر، آسیبپذیری کمتر
عفت حیدری، کارشناس ارشد روانشناسی اجتماعی و مترجم کتابهای تابآوری میگوید: تابآوری به ظرفیت پایداری در برابر سختیها، دشواریها، بیماریها و بلایا گفته میشود و از آنجا که زنان نیمی از آحاد جامعه را تشکیل میدهند و مسئولیت پرورش نسلهای آتی به عهده آنان است، با تقویت و توسعه تابآوری در این جنس میتوان به سلامت و کاهش سطح آسیبپذیری هر جامعهای کمک کرد. حیدری با اشاره به اینکه تابآوری شامل مردان هم میشود میگوید:، چون در حال حاضر زنان، همزمان با انجام نقشهای سنتی خود یعنی پرورش فرزندان، انجام کارهای خانه، همسرداری و بسیاری از نقشهای مرتبط، در خارج از خانه و در محیط جامعه نیز مشغول به کار هستند، از اینرو تابآوری زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است و آنان در تمام مراحل زندگی به تابآوری نیازمندند، چون بدون داشتن این مهارت نمیتوانند با موفقیت از عهده چالشهای متعددی که پیشروی آنهاست، برآیند.»
مولفههای تابآوری
اغلب اوقات آسیبپذیری زنان قابل رویت نیست، اما صدمات و آسیبها را میتوان به خوبی در آنان مشاهده کرد. اگرچه تابآوری بر ایمنی کامل دلالت نمیکند و وجود عوامل آسیبزا و خطرناک احتمال وقوع صدمه را افزایش میدهد، اما میتوان با تقویت و توسعه تابآوری زنان از شدت و درجه آسیبپذیری این جنس کاست و در شرایط پرخطر با منطق تابآوری، جان سالم به در برد.
حیدری ادامه میدهد: تابآوری زنان میتواند شامل مولفههایی نظیر پذیرش و یادگیری رشد در شرایط پرتنش، تشخیص و پرورش توانایی و استعدادهای خاص، تمرین و مدیریت خشم و استرس، پرورش شوخطبعی و طنز، تحمل تنهایی و شکستهای اجتماعی و شناسایی بخشهای پرتنش زندگی باشد. از خصوصیات زنان تابآور میتوان به سرسختی، شوخطبعی، ایمان و امید، عزت نفس بالا، خودکنترلی، خود مراقبتی، خودکارآمدی، نگرش مثبت به زندگی، واقعبینی و قدرت انطباق و انعطاف در مواجهه با ناملایمات اشاره کرد. این قبیل زنان اغلب راهحلمدار بوده و به جای واکنش هیجانی، به راهحلها و حل مسأله میاندیشند.
تابآوری، تحمل سختیها نیست
بسیاری از زنان، منظور از تابآوری را تحمل چالشهای فردی و خانوادگی و سازگاری با سختیها، دردها و رنجهای طاقتفرسای زندگی میدانند، اما حیدری با رد این باور میگوید: منظور از تابآوری، تحمل و سازگاری با درد و رنجهای زندگی نیست. تابآوری در زنان به معنای تقویت تواناییها و توانمندسازی آنان است تا با تکیه بر نقاط قوت و توانمندیهای خود بتوانند مسائل را حل و فصل کنند. یکی از عوامل مهمی که میتواند به زنان در تابآوری و ایستادگی کمک کند، مثبتاندیشی و نگرش مثبت و نداشتن ذهنیت قربانی است. در تمامی فرهنگها و بهخصوص فرهنگهای شرقی به زنان چنین القا میشود که بهتر است سازگار باشند. سازگاری به معنای تسلیم شدن در برابر شرایط است، حال آنکه تابآوری زنان، قدرت، توانمندی و شهامت زنان را فرا میخواند. تابآوری فقط زنده ماندن نیست، بلکه شکوفایی در مشکلات و قویتر شدن در اثر تجربیات است. اگر به تابآوری امکان و اجازه بدهیم و بگذاریم در تفکر و هوشیاری ما وارد شود، میتواند به رفتارها و پاسخهای ما شکل دهد و به ما اجازه دهد زنی شویم که میخواهیم باشیم.
اقداماتی برای تابآوری بیشتر
تابآوری موهبتی است که همه ما بهطور نسبی از آن برخورداریم، اما گاهی مواقع به اندازهای که میخواهیم تابآور نیستیم. به گفته حیدری، برای اینکه یک زن در سختیهای زندگی تابآوری بیشتری داشته باشد باید به میزان زیادی در مورد مسائل مختلف آگاهی ذهنی خود را بالا ببرد و همینطور از مراقبه، نماز، دعا، ورزشهای مختلف، مطالعه، ارتباط با افراد جامعه، آگاهی از روند مشکلات و معضلات و… بهره گیرد. برای شروعی آگاهانه باید روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و زخمها و جراحتهایی که از نبرد با چالشهای زندگی ایجاد شدهاند را بپذیریم. زنان میتوانند با قدرت تفکر و مراقبه، برای خود در زندگی حد و مرزهای مفیدی تعیین کنند. ورزش منظم و رسیدگی به بهداشت جسمانی، انرژی بیشتری نصیب ما میکند. همچنین برای سلامت روحی میتوان از طریق مطالعه، ذهن خود را تازه و بهروز نگه داشت. عبادت، خواندن نماز و خلوت کردن با معبود و اتصال به انرژی و قدرت پروردگار میتواند به ما زنان و مادران سرزمین، نیرو و توانی مضاعف ببخشد. از سوی دیگر تعامل در فضای مجازی و حقیقی و ارتباط و گفتگو با افراد مختلف میتواند راه دیگری برای تلطیف شرایط و افزایش تابآوری زنان باشد. همچنین انعطافپذیری، یکی از خصوصیات مهم برای موفقیت زنان بهویژه در مواجهه با چالشهای محل کار محسوب میشود که میتواند قدرت و استقامت را در مواقع چالش برانگیز القا کند.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها