«آنارام» روایت بیکاری جوانان تحصیلکرده
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۰۹۳۶۲
هوشنگ میرزایی با فیلم مستند «آنارام» که دربارهی معضل بیکاری جوانان تحصیلکرده است، متقاضی شرکت در یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت شد.
میرزایی دربارهی ساخت این مستند اظهار داشت: برای شرکت در جشنواره حسنات به شهر اصفهان رفته بودم و در آن جا به پیشنهاد یک دوست، با سوژه این مستند آشنا شدم؛ داستان زندگی زن و شوهر جوانی که هر دو تحصیلکرده بودند و متاسفانه شغلی نداشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در ابتدا سوژه من را به سمت بیان معضل بیکاری تحصیلکردههای جوان کشاند، اما در ادامه پژوهش متوجه شدم «مجتبی» که دکترای باستانشناسی دارد، پرایدی قدیمی داشته و با این خودرو مسافرکشی میکرده است؛ اما دزد به تنها منبع درآمد او دستبرد میزند و آن را میبرد.
میرزایی تصریح کرد: پس از شنیدن این اتفاق، این علامت سوال برای من ایجاد شد که چطور دانشجوی ممتاز دانشگاه و همسرش که لیسانس نقاشی است، باید بیکار و درگیر مشکلات اقتصادی باشند؟ این سوال، موضوع اصلی فیلم من شد.
وی افزود: مجتبی به دلیل درگیری با بیماری سرطان یک بار با مرگ مقابله کرده و همسرش هم یک عمل جراحی سخت را پشت سر گذاشته است، با این وجود هر دو به شدت مقاوم هستند و همچنان به زندگی خود ادامه میدهند...
به گفته میرزایی، مستند 79 دقیقهای «آنارام» با بهرهگیری از فرم روایی، به بیان داستان این زوج جوان در بستر زندگی، امید و مرگ میپردازد.
عوامل تولید مستند «آنارام» عبارتند از: نویسنده، تهیهکننده و کارگردان :هوشنگ میرزایی، فیلمبردار و نورپرداز: بهروز بادروج، صدابردار :سعید احمدی، صداگذاری و میکس: آرش اسحاقی، تصحیح رنگ: رضا تیموری، تهیه شده در: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۰۹۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک قصه خیالی به روایت فراری
داستان فصل دوم فراری، در ادامه فصل اول و دردهه۸۰ اتفاق میافتد. حسین رفیعی، بازیگر سریال فراری بهتازگی در مصاحبهای گفته است: این سریال که پیشتر در ۳۵قسمت طراحی شده بود به یک سریال ۴۰قسمتی تبدیل شده است. اواخر اسفند۱۴۰۲ تصویربرداری این سریال به پایان رسیده است و هماکنون درمرحله مونتاژ وصداگذاری است و به احتمال زیاد ابتدای تابستان یا پاییز۱۴۰۳روی آنتن برود. سریال فراری به تهیهکنندگی امیرمهدی پوروزیری و سجاد نصراللهینسب وکارگردانی امیر داسارگر است که احتمالا فصل سوم وچهارم خود راهم تولید خواهد کرد. بازیگرانی مثل هدایت هاشمی،نسرین بابایی،حسین رفیعی،بهار نوحیان، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، مجید پتکی، شهروز آقاییپور، افشین آقایی و حسین اوجاقلو دراین مجموعه به ایفای نقش پرداختند.فراری به کجا رسیده؟
امیر داسارگر، کارگردان فراری درخصوص جزئیات فصل دوم به «جامجم» میگوید: بازیگران متعددی در این فصل به مجموعه اضافه شدند. شخصیت هادی که شخصیت اصلی است در فصل دوم با بازی زینالعابدین تقیپور نمایش داده میشود. این فصل دوران جوانی شخصیت اصلی است که در ادامه فصل یک خواهد بود.دراین فصل، مسجدی که در فصل اول ساختهاند جان میگیرد و هادی، محور فعالیتهای این مسجد میشود. همزمان، با مسائل مختلفی در زندگی شخصی و خانوادگی روبهرو میشود. لوکیشن فصل اول شمال کشور و فصل دوم، حاشیه تهران بود. داسارگر درخصوص قصه این مجموعه به نکته مهمی اشاره کرده و عنوان میکند: این را باید بهصورت جدی بگویم که قصه سریال فراری، کاملا خیالی است و ربطی به زندگی شهید صدرزاده ندارد. فقط برخی المانهای تاثیرگذار در زندگی شهدایی همچون شهید صدرزاده درسریال قید شده است. درست مثل مسجد که تاثیر بسیاری در زندگی شهید صدرزاده داشته است. در برخی خبرها به اشتباه قید شده که این سریال برگرفته از زندگی شهید صدرزاده است. اصلا چنین چیزی نیست و تنها همان المانهای تاثیرگذار در زندگی شهید را بیان کردهایم.
امیرمهدی پوروزیری، از تهیهکنندگان سریال فراری هم پیش از این گفته بود: سریال فراری درباره آدمهای مسئولیتپذیر است و موضوع آن به روایتی از دهه ۱۳۷۰ برمیگردد. قصه فراری از سال ۱۳۷۶ شروع میشود و بهمنظور تصویرسازی مرتبط با این دهه که دوره زمانی این سریال است، تیم طراحی دکور، زحمت بسیاری برای ساخت فضا کشید و برای اینکه فضا را به آن حالوهوا نزدیک کنیم پستولید سنگینی داشتیم. قهرمان این سریال یک نوجوان است که برای ایفای نقش او، بازیگری را انتخاب کردیم که نخستین تجربهاش هم هست، نام او در سریال هادی است. البته در ادامه مقاطع دیگری را غیر از دهه ۱۳۷۰ در سریال میبینیم و جوانی شخصیت اول سریال را هم داریم. بخشی از سریال هم درباره ورزش کشتی است. در تاریخ معاصر قهرمانان ما قهرمانان جنگی هستند و تصورمان همه قهرمانان دهه شصتی بودند. درصورتیکه این قهرمانی و نگاه قهرمانی در این سریال امتداد دارد. ما قهرمانان دهه هشتادی و نودی و قهرمانان امروزی را در سریال داریم. قهرمانانی که متولد بعد از انقلابند و نسل جدیدی از قهرمان را به مردم ما نشان خواهند داد.
از سریال مدد گرفتیم
پوروزیری همچنین گفته بود: در روزگاری هستیم که فکر میکنیم روزهای بدون قهرمان را میگذرانیم و توجه نمیکنیم چه قهرمانهایی کنارمان هستند. اتفاقی که برای گروه تولید این سریال افتاد، به نوعی یک عشق و دلبستگی بود که نمیتوان آن را یک ایده صرف دانست. واقعا میبینم که عوامل مجموعه، از این سریال مدد میگیرند. به همین دلیل باید گفت یک ایده ساده روزمره نیست و نمیتوان با آن ساده برخورد کرد. من این را از جنس عاشقی میدانم.وی ادامه داد: شخصیت هادی، روایتگر قصههای دلبستگی یک نوجوان متفاوت است که در مسیر قهرمانی جلو میرود و از یک جایی به بعد، دلبستگیاش با دلبستگی قهرمانی از نوع دیگر، جابهجا میشود. این مسأله بهشدت در فیلمنامه کار سختی بود که شخصیت اصلی یک امر عینی را با یک امر ذهنی جابهجا میکند و تلاشش این میشود که عالم را عوض کند. این مسأله بهسادگی قابل درک نیست و تفکیک آن کار بسیار سختی است. به نظرم فقط نمیتوان کودکونوجوان را مخاطب کار دانست، چون همه گروهها را در بر میگیرد. قصه با نوجوانی شروع میشود اما مخاطب آن، بزرگسالان و گروههای سنی دیگر هم هستند. شاید تفاوت آن با دیگر کارها این باشد که هادی را میتوان قصه دوران دانست تا روایتی از فرزندان این عصر را به تصویر بکشد. ممکن است برخی بگویند دیگر نسل امروز دنبال چنین روایتی نیست. باید گفت شخصیت هادی بهخوبی نشان میدهد فرزندان این دوران چگونه زندگی کردهاند. البته که مخاطب ما تنها نوجوانان نیستند اما درمجموع از این جهت میتوان کار برای نوجوانان را کار پرچالشی دانست. نوجوانان امروزی با همه محصولات روز روبهرو هستند و روایتگری برای آنها کار سختی است.
لزوم پرداختن به قصه یک نوجوان
حسین رفیعی، از بازیگران این مجموعه پیش از این درخصوص پرداختن به قصه یک نوجوان در این مجموعه به جامجم گفته بود: کودکان و نوجوانان امروزی در آپارتمان حبس هستند و سرشان در گوشی و تبلت است. فضای مجازی هم همین است که دهکده جهانی بزه را خلق میکند. یعنی به دنبال این هستند بچهها را با سندرمهای روحی ــ روانی بسیاری مواجه کنند و به جایی برسانند که در صورت لزوم از آنها بهرهکشی کنند. فضای مجازی شاید برای بچهها فرصت باشد اما بهدلیل اینکه در مدارس آموزش استفاده از فضای مجازی نداشتیم، نمیتوانیم بگوییم موثر بوده. ذات رسانهملی کار فرهنگی است.وی درخصوص نقشی که در سریال فراری دارد، میگوید: من در این مجموعه نقش یک دستیار کارگردان را بازی میکنم که بهدنبال بهتصویرکشیدن زندگی شخصیت هادی است. هادی مخالف بازیکردن در کار اوست. آقای بیگدلی که نقشش را بازی میکنم در تلاش برای راضیکردن اوست. تلاش میکنم پدرش را راضی کنم که هادی در فیلمم بازی کند. درعینحال، نقدی هم به برخی ستارهها کردم که بعد از مطرح شدن در سینما، به مردم توجه نمیکنند. تلاش کردم شخصیت واقعی خودم باشد و حالتهای کودکانه «فهفه» را دارم که همان سال ۷۷ با امیرحسین مدرس بازی میکردم.