Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایلنا»
2024-05-06@20:41:31 GMT

جنگ زده‌های نود و هشتی؛ بداخلاق‌های دوست داشتنی

تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۱۴۶۶۷

جنگ زده‌های نود و هشتی؛ بداخلاق‌های دوست داشتنی

1) جنگ که آغاز شد یا کودک بودند یا در دوران نوجوانی به سر می بردند. شور و شوق خاصی در رگ و پیشان وجود داشت. حق هم داشتند؛ اقتضای سن‌شان بود که به یک باره همه چیز خراب شد. ورق برگشت و زندگی روی بد خود را نشان داد. صدام و دار و دسته اش به خاک ایران حمله کردند و آغازگر جنگی ناخواسته و تحمیلی شدند. جنگی که موجب پرپر شدن هزاران جوان و سوختن یک نسل از این ملت شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نسلی که قرار بود در آن دوران پا بگیرد اما پابند جنگ و موشک و پناهگاه شد. در آن میان نسل دیگری هم حضور داشت. نسلی که بعدها به ‌جذاب‌ترین، عجیب‌ترین، مهربان‌ترین، بی‌رحم‌ترین، شوانگیزترین، بدخلاق‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین نسل فوتبال ایران تبدیل شد. نسلی با قرار بود با توپ افتخارآفرینی کند اما در آن روزها و سال‌ها صفیر توپ‌های بعثیها در گوششان طنین انداخت. صحبت از نسل بچه های 98 است...

2)درباره صحبت های مهرداد میناوند علیه مهدی رحمتی و علیرضا منصوریان زیاد نوشته شده و قرار نیست کند و کاو بیهوده در این ماجرا داشته باشیم. اصل داستان ما به صحبت های مهدی پاشازاده و همچنین خداداد عزیزی در جواب کار مهرداد میناوند برمی گردد. جایی که صحبت از نسل 98 و احترام متقابل آنها به یکدیگر و خوش اخلاقی شان و ...شده بود.

3)نسل 98 برای مردم ایران خاطره ساز است. نسلی که ملت را دوباره عاشق فوتبال کرد و بعد از سال ها به خیابان کشاند. نسلی که میمیک صورت اهالی این دیار را برای دمی و ساعتی خوش نقش و نگار می کرد و لبخند را کنج لب هایشان می نشاند. نسلی که عادت به انجام کارهای خارق العاده داشت. نسلی که اشک سرمربی کره را درآورد؛ حماسه ملبورن را ساخت؛ در سیاسی‌ترین بازی قرن آمریکارا از پیش رو برداشت و تا پای جان با امکاناتی زیر خط فقر به موفقیت های بزرگ رسید اما خوش اخلاق نبود.

4)این نسل در سختی بزرگ شد و قد کشید. کودکی را به نوجوانی و نوجوانی را به جوانی رساند و پشت لبش سبز شد ولی با تم جنگ. شما برای جنگ‌زده شدن حتما نباید در میدان نبرد باشید؛ کافیست در آن جو و اتمسفر قرار بگیرید. آن وقت است که روحیه‌تان خدشه‌دار می‌شود. مرد بار می‌آیید اما روحیه‌تان ضربه می‌خورد و شکننده می‌شوید. مثل هوای بهاری می‌شوید. هیچ وقت تعادل و ثبات ندارید. این یک اصل دردناک است.یک روز آفتابی هستید و روز دیگر آسمان غرنبه‌تان گوش خیلی‌ها را کر می‌کند.

5)نگاهی به سردمداران نسل 98 می‌اندازیم. حدود 30 نفر در آن دوران حول و حوش تیم ملی بودند. برای هر کدام می‌شود یک کتاب نوشت. از زندگی پر فراز و نشیب‌شان. از افتخار‌آفرینی اکثرشان. اما اینجا حرف از خوش اخلاقی این نسل است که در واقعیت چیز دیگری مشاهده شد.

احمدرضا عابدزاده یا همان عقاب آسیا. کسی که هیچ وقت دروازه‌بانی مثل او نیامد اما آیا فراموش کرده‌ایم بداخلاقی‌های عقاب را؟ درگیری‌اش با هواداران و مسئولین در ورزشگاه؟ مگر همین عابدزاده نبود که در هیچ کدام از نیمکت‌های تیم‌های ایرانی دوام نیاورد و برای مربیگری به ینگه دنیا رفت؟

از او عبور می کنیم و به علی دایی می‌رسیم. شهریار فوتبال‌مان، اسطوره بی‌بدیلی که تا دنیا دنیاست باید از بزرگی او گفت. اما علی دایی خوش اخلاق است؟ مگر او نبود که علیه مربی‌اش شکایت کرد؟ مگر دایی با علی کریمی و خیلی از هم نسل‌های خود مشکل نداشته و ندارد؟ مگر دایی در نشست‌های خبری و مصاحبه‌هایش دادنمی‌زند و به این و آن انتقاد نمی‌کند؟

خداداد عزیزی؛ غزال تیزپایی که هیچ وقت حرف را در دلش نگه نداشته است. هر وقت لازم بوده اظهارنظر کرده است. اما دیگر همه خداداد را می شناسیم. او بارها و بارها با هم نسل‌ها و رفقای خود چالش داشته و حتی کارشان به قهر و وساطت و دسته گل هم کشیده شده است.

علی کریمی نفر بعدی است. جادوگر، مارادونا و... کسی که همیشه زبانش سعی داشته حرف حق لقلقه کند. اما کیست که نداند عصیان‌های شماره هشت را. او هنوز با دایی قهر است. کریمی در زمین داور را کتک زدو یک سال محروم شد. او بارها در زمین مسابقه با بازیکنان دچار درگیری شد.

فرهاد مجیدی هم همینطور. ستاره فوق‌العاده استقلال که تبحر خاصی در گلزنی به پرسپولیس داشت. مجیدی زیاد اهل مصاحبه نبود و هنوز هم نیست اما دلیل نمی‌شود حاشیه نداشته باشد. او زمانی که در استقلال توپ می‌زد به خاطر برخورد با جلال مرادی و چند سال بعد با علیرضا فغانی حسابی داستان‌ساز شد. مجیدی با مربیان خود و هم‌تیمی‌هایش هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم درگیری‌هایی داشت.

حمید استیلی جزو بازیکنان نسبتا خوش اخلاق آن نسل بود. اما همان حمید استیلی در دربی معروف با محمد نوازی کتک‌کاری کرد. در همان مسابقه پرویز برومند هم از خجالت پایان رافت درآمد. در آن بازی خیلی‌ها بودند که خیلی از کارهایی که نباید می‌کردند را انجام دادند.

افشین پیروانی در زمان مدیریت و حضورش در تیم ملی کم رو در روی فوتبالی‌ها و هم نسل‌های خود نیاستاد. رضا شاهرودی فوتبالیست بی‌حاشیه‌ای نبود و در زمان مربی شدنش هم مصاحبه جنجالی علیه هم نسل‌های خود نداشت. نادر محمدخانی و درگیری‌اش با جمال شریف در جام ملت های 1992 ژاپن از یادها نمی‌رود و ...

6)می‌بینید؛ میناوند اولین نفر نبوده است. البته که حرمت‌ها را بیش از پیش شکسته و کارش بسیار زننده بود و برای اولین بارش نبود که از این هنجارشکنی‌ها زشت انجام می‌داد اما او اولین بداخلاق این نسل نبوده است و نخواهد بود. این را هم منصوریان می‌داند و هم پاشازاده.

البته که در میان همین نسل اسوه‌های اخلاقی هم بودند که هنوز هم کارنامه‌شان سفید سفید است. نفراتی چون جواد زرینچه، مهدی مهدوی‌کیا، کریم باقری، محمد خاکپور، بهنام سراج و ....

7)با تمام این حرف‌ها هنوز هم به جرات می‌توان گفت نسل 98 دوست داشتنی‌ترین و خواستنی‌ترین نسل فوتبالی ما در طول تاریخ است. تیم 78، تیم 2006، 2014 و .... روزی به دست فراموشی سپرده شدند یا می‌شوند اما بچه های 98 همیشه در ذهن مردم باقی می‌مانند؛ آن هم با خطی خوش. با کلی خاطره خوب و شیرین. با کله معلق‌های عابدزاده، با طحال پاره علی دایی، با گل قرن استیلی، با فرار خداداد، با جادوگری‌های کریمی و ....

منبع: ایلنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۱۴۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زائری از پرو

خورخه دانیل راولو مجیا، میهمان این روزهای کشور ماست. مسافری از پرو که با تحقیق زیاد، دین اسلام را برگزیده و حالا یک شیعه معتقد است.‌ او در ۳۶ سالگی به کامل بودن دین مسلمانان‌ پی برده و حالا از پیروان پیامبر مهربانی‌هاست‌. یکی از میلیون‌ها مسلمانی که دوست دارند دین اسلام را سرمشق زندگی خود قرار دهند.

از تروجیلو به مشهد

دو هفته‌ای می‌شود قدم در خاک ایران گذاشته و خودش را به حرم مطهر امام رضا(ع) رسانده است تا در یکی از مقدس‌ترین عبادتگاه‌های شیعیان جهان، به آرامش روح و جان برسد. او در این مسیر برای خود یک همسفر برگزیده است، بانویی ایرانی به نام زینب‌خانم که در شناخت دین اسلام برای دنیل حضور پررنگی داشته است.

لابه‌لای نواهای خوش‌لحن حرم‌ مطهر رضوی در یک روز بهاری و میان قاب‌های زیبای معماری این بنای‌ مقدس با مرد تازه‌مسلمان‌ شده اهل آمریکای جنوبی گفت‌وگو می‌کنیم. با کسی که اسلام را مرحله به مرحله و با شناخت زیبایی‌های این دین، برگزیده است.

سرنوشت چیز عجیبی است، توجه پروردگار به بندگانش از آن‌ هم عجیب‌تر! سرنوشت می‌تواند فردی را از شهر تروجیلو در شمال پرو به مشهد بیاورد و از طرفی توجه ویژه پروردگار سبب می‌شود کسی مثل دنیل از میان میلیون‌ها آدم برگزیده شود.

خورخه دانیل اهل سفر است، اهل تفریح و جست‌وجو در رازهای طبیعت و جهان هستی و همین کنجکاوی‌اش بوده که او را در موقعیت فعلی قرار داده است.

قرآن راهنمای زندگی بود

بیش از دو سال قبل نخستین مقدمات آشنایی دنیل با دین اسلام فراهم شد، او در جنگل‌های پرو به گفت‌وگو با دوستی نشست که برای او صفحاتی از آیین اسلام را ورق زد. دنیل تعریف می‌کند: نخستین آشنایی من با اسلام از طریق یک دوست بود، ما با هم در جنگلی در پرو به گفت‌وگو نشستیم و او به واسطه همسر سابقش که اهل پاکستان بود با اسلام آشنا شده بود.

دوست دنیل برایش از زندگی مسلمان‌ها گفته بود، از آیین‌های مناسبتی و مراسم‌های شاد و حزن‌انگیزشان‌.

همه چیز از لحظه اول برای دنیل تازگی داشت، بنابراین از همان اول صحبت شروع به جست‌وجوی اطلاعات در مورد دین اسلام در اینترنت کرد و اطلاعات تکمیلی جالبی بدست آورد.

روز به روز کسب اطلاعات بیشتر، این ذهنیت را در دنیل پرورش داد که او هم‌ می‌تواند عضوی از جامعه بزرگ‌ مسلمانان باشد. دنیل می‌گوید: هر چه اطلاعات بیشتری کسب می‌کردم فکر می‌کردم من باید این دین را انتخاب کنم، این دین آنچه را طلب دارم‌ به من‌ می‌دهد. هر روز احساس خوش‌تری داشتم، کتاب قرآنی به زبان اسپانیایی تهیه کردم، این کتاب مقدس را دوست داشتم،‌ مطالعه آن به من راهنمایی برای زندگی می‌داد و فکر می‌کردم روح من را درگیر می‌کند. حتی از طریق این کتاب کامل دینی می‌توانستم متوجه شوم که چگونه باید با مسلمانان ارتباط بگیرم. کسب این اطلاعات و احساس خوبی که به من دست می‌داد من را به سمت اسلام می‌کشاند.

می‌خواهم از اسلام برای هموطنانم بگویم

شناخت اسلام و آشنایی بیشتر با ادیان سبب شده خورخه دانیل به شناخت خوبی از دین برسد. او معتقد است دین اسلام برای کامل‌تر شدن انسان‌هایی مثل او آمده است. او هنوز با آیین مسلمانیت آشنایی کاملی ندارد و می‌گوید: من هر روز در حال یادگیری هستم، من بسیار علاقه‌مند به انجام کارهایی هستم که اکنون در مراسم‌های مسلمانان می‌بینم، کارهایی که قصد دارم بعداً در کشورم هم انجام دهم، دوست دارم روز به روز بیشتر بیاموزم و زیبایی‌های اسلام را به کشورم منتقل کنم.

اینجا دین و آیین با آمریکای جنوبی تفاوت دارد، این جمله را آقای خورخه دنیل مطرح می‌کند و ادامه می‌دهد: این تفاوت خوب است، مثبت است، دوست دارم این تفاوت‌ها و این رفتار مسلمانان را با هموطنانم در آینده به اشتراک بگذارم، این کار کمک می‌کند از خدا پیروی کنم و پیروی از خدا را به دیگران یادآوری کنم.

ضریح را که لمس کردم تحت ‌تأثیر قرار گرفتم

زینب‌خانم و همسرش این روزها با دنیل همراه هستند تا او هم ایران زیبا را بیشتر ببیند و هم اسلام را بیشتر بشناسد. او درباره نقش همسرش در اسلام آوردنش می‌گوید: همسرم مکمل مناسبی برای زندگی من در دین اسلام است، در ابتدای شناخت من از اسلام ایشان را هنوز نمی‌شناختم، اما در ادامه خداوند او را برایم فرستاد تا مکمل مناسبی برایم باشد و بتوانم از در مورد دین اسلام بیاموزم. او اکنون شریک زندگی من است.

شیعه، مذهبی است که مرد ۳۶ ساله پرویی برگزیده است، او توضیح می‌دهد: من تشیع را برگزیدم چون احساس کردم کامل‌تر است.

تجربه سفر به مشهد و حرم مطهر رضوی برای دنیل جذاب بوده است، او تعریف می‌کند: من به این شهر زیبا آمدم چون سال گذشته با همسرم آشنا شدم، او از شهر خود که بسیار مذهبی است برایم گفته بود از حرم مطهر امام رضا(ع) که زیباست و حس خوبی که به آدم می‌دهد.

خورخه دنیل می‌گوید: من با همسرم به حرم منور رفتیم. فکر کردم در بهشت هستم. نمی‌دانم چگونه توضیح دهم، اما به مدت 10دقیقه آرامشی در قلبم احساس کردم که تجربه آن را نداشتم. زمانی که ضریح را لمس کردم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.

دنیل که از دین مسیحیت به اسلام گرویده است تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در این دو دین می‌بیند، او می‌گوید: این دو دین شبیه هم هستند، زیرا آن‌ها مبارزه برای خیر و شر را حفظ می‌کنند، پیروان این دو دین هر روز برای رسیدن به خوبی‌ها و فاصله گرفتن از بدی‌ها تلاش می‌کنند، البته که دین اسلام کامل‌تر است و جزئیات بیشتری را برای انسان لحاظ کرده است.

زهرا زنگنه

دیگر خبرها

  • استاد مسعود اسکویی نقش الگوسازی داشت
  • رسالت آموزش و پرورش، تربیت نسلی با آرمان‌های انقلابی است
  • راهکارهای کاهش استرس
  • ترامپ بهترین دوست اسرائیل!
  • علی مطهری: حاندان مطهری همه به یک گونه فکر می‌کنند
  • زائری از پرو
  • فیلم رقص و‌ شادمانی معلم در کلاس در روز معلم
  • رسالت آموزش و پرورش، تربیت نسلی با آرمان های انقلابی است
  • نقاشی شاهکار معلم ژاپنی روی تخته سیاه کلاس
  • مهم‌ترین هدف جشنواره اقوام ایران زمین پر کردن شکاف بین نسلی است