آمریکا اسناد کودتای ۲۸مرداد را به دلیل مذاکرات هستهای منتشر نکرد
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۴۲۹۴۰
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران گفت: وزارت خارجه آمریکا تحت فشار کنگره اعلام کرده بود که انتشار اسناد کودتای ۲۸ مرداد در گفتگوهای هسته ای با ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت. به گزارش جهان نيوز؛ کودتای ۲۸ مرداد از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود که در مرداد سال ۱۳۳۲ از سوی سرویس اطلاعاتی انگستان و آمریکا علیه دولت مستقر دکتر مصدق در ایران صورت گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در سالروز کودتای ۲۸ مرداد، به سراغ «عباس سلیمی نمین» مورخ و کارشناس مسائل تاریخی رفتیم تا ضمن واکاوی آنچه باعث شکل گیری کودتای ۲۸ مرداد شد، به بررسی اقدام دولت آمریکا در انتشار برخی اسناد که گواه دست داشتن این دولت در کودتای ۲۸ مرداد است ،اقدام کنیم.
در ادامه مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد.
به عنوان سوال نخست بفرمایید چرا نهضت ملی شدن صنعت نفت که یک افتخار و حرکت عظیم ملی در ایران بود با شکل گیری کودتای ۲۸ مرداد خاموش و سرکوب شد و اساسا چرا در شرایطی که نیروهای داخلی دست به یک حرکت عظیم زده و یک نهضت بزرگ را رقم زده بودند، در ایران کودتایی شکل گرفت و بنای تسلط بیگانگان بر ایران محکم تر شد؟
قبل از نهضت ملی شدن صنعت نفت ملت ایران به این جمع بندی رسیده بود که به ایجاد یک توان ملی در کشور نیاز است، این هم از نظر تجربیات تاریخی و هم شناخت دشمن در ایران به وجود آمده بود. اختلاف فاحشی بین نیروهای تشکیل دهنده نهضت وجود داشت؛یعنی وقتی به لحاظ قرابت این نیروها مطالعه هایی را انجام می دهید، می بینید بین فدائیان اسلام و دکتر مصدق تفاوت وجود دارد؛ حتی بین فدائیان اسلام و آیت الله کاشانی هم که دو جریان مذهبی نهضت بودند، اختلافاتی وجود داشت. این ها برحسب ظاهر شبیه هم بودند، اما تفاوت آن ها بسیار زیاد است. اما اینکه چه عاملی این ها را کنار هم قرار داد، نکته اساسی است. اگر توان مقابله با دشمن وجود نداشته باشد، حرکتی به دنبال وحدت صورت نخواهد گرفت؛ بنابراین زمانی به سراغ وحدت می رویم که بدانیم با چه پدیده ای مواجه هستیم و برای مواجهه موفق با آن پدیده چه ساز و کاری را طراحی می کنیم، سازوکاری که با توان دشمن متناسب باشد.
در آن دوران دشمنی بیرونی بر نفت مسلط بود که می توانست اعمال نظر و نفوذ کند. ملت ایران می خواست در برابر این سلطه بایستد و ابتدایی ترین حقوق خود را احیا کند. این شناخت از شرایط آن زمان موجب می شود دکتر مصدق در کنار آیت الله کاشانی قرار گرفته و آیت الله کاشانی در کنار فدائیان اسلام و در نهایت این وحدت شکل بگیرد تا یک توان و قدرت ملی به وجود آید.
چنین فهمی به وجود آمد که باید یک توان ملی شکل گیرد و قبل از اینکه این وحدت شکل بگیرد دکتر مصدق هیچ گامی در جهت نهضت و نفی سلطه بیگانگان برنداشت. نه تنها گامی برنداشت، حتی وارد فاز مبارزه هم نشد. وی زندگی مسالمت آمیزی با سلطه داشت، برخلاف مشی آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام که حتی به صورت انفرادی هم با سلطه انگلیس مبارزه می کردنددر حقیقت بدون شکل گیری توان ملی هرگز قادر به تغییر اساسی در کشور نبودند، چون از یک سو با استبداد مواجه بودند که به ابزار مختلف مسلط بود و از سوی دیگر با قدرت بیگانه که آن هم به ابزارهای متعدد مجهز بود.
قبل از اینکه این وحدت شکل بگیرد، دکتر مصدق هیچ گامی در جهت نهضت و نفی سلطه بیگانگان برنداشت؛نه تنها گامی برنداشت حتی وارد فاز مبارزه هم نشد. وی زندگی مسالمت آمیزی با سلطه داشت، برخلاف مشی آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام که حتی به صورت انفرادی هم با سلطه انگلیس مبارزه می کردند.
زمانی که مصدق والی استان فارس بود، با نیروهای اشغالگر با مرکزیت انگلیسی ها مدارا داشت و در مراسم رسمی و اعیاد، رئیس پلیس جنوب را هم دعوت می کرد. بنابراین دکتر مصدق هم تا زمانی که قدرت ملی شکل نگرفته بود، وارد فضای مبارزه نشد اما وقتی این وحدت به وجود آمد، مصدق هم محکم ایستاد.
چه نیروهایی که پیشقراول مبارزه با سلطه بیگانه بودند و چه کسانی که تعصب ملی داشتنداما انگیزه جانفشانی نداشتند، وقتی قدرت ملی شکل گرفت انگیزه ای برای آن ها به وجود آمد که میتوانند در برابر سلطه بایستند و در برابر دشمن عددی باشند.
گاهی نیروهای جامعه دوست دارند تحولی ایجاد شود، اما حاضر نیستند هزینه سنگین مبارزه را پرداخت کنند، اما وقتی مبارزه راه افتاد و مردم به صفوف مبارزه پیوستند، همه همراه خواهند شد و همکاری میکنند چون حضور یک قدرت در صحنه را به گونهای ارزیابی می کنند که میتواند کاری انجام دهد.
پس گروه های مختلف در ایران به این تفکر رسیدند که باید حرکتی انجام داده و در نهایت نهضتی را رقم بزنند که منتهی به نهضت ملی شدن نفت بود؟
بله؛درواقع همه می دانستند باید روابط ناعادلانه ای که در کشور حاکم است به هم بریزد چون انگلیسی ها در شرایطی که ملت ایران درگیر فقر بودند و بیماری ملت را گرفتار کرده بود، نفت ایران را به چپاول می بردند، به خصوص بعد از برداشته شدن استبداد رضاخان؛ چون استبداد رضاخان اجازه نمی داد کسی وارد حیطه منافع انگلیسی ها شود، با قدرت و استبداد شدید با هر کسی که می خواست به سلطه انگلیس پایان دهد، مقابله می کرد.
حتی آمریکایی ها که متحد و هم پیمان انگلیسی ها بودند، چندین بار با حالت قهرآمیز رضاخان در مواجهه با پیشنهاد برخورداری امتیاز نفت شمال مواجه شده بودند. در نفت شمال وقتی «داور» قرارداد نفت شمال با آمریکایی ها را به مجلس برد، فردای تصویب آن کشته شد. چندین بار قرارداد بسته شد، اما رضاخان هم کسی که قرارداد را بست، از صحنه محو کرد و هم طرف آمریکایی را از ایران خارج کرد.
بعد از برداشته شدن استبداد رضاخانی، فرصت انتقال اطلاعات به جامعه ایجاد شد. علاوه بر این امر، حوزه رقابت خارجی در ایران گسترش پیدا کرد، یعنی ابتدا سلطه مطلق انگلیسی ها بود، بعد از حضور متفقین در ایران این سلطه مطلق انگلیسی ها برداشته شد. انگلیسی ها بودند، اما در کنار آن ها هم روس ها بودند و هم آمریکایی ها.
همه می دانستند باید روابط ناعادلانه ای که در کشور حاکم است به هم بریزد چون انگلیسی ها در شرایطی که ملت ایران درگیر فقر بودند و بیماری ملت را گرفتار کرده بود، نفت ایران را به چپاول می بردند
همین فضا باعث شد ملت ایران اطلاعاتی در خصوص این چپاول ها به دست آورد. در دهه ۲۰ ملت ایران بر اساس دریافت اطلاعات به این جمع بندی رسید که باید یک کاری بکند. همین باعث شد یک مطالبه جدی در کشور شکل بگیرد.
البته خود انگلیسی ها بی تمایل نبودند و به این فضا دامن می زدند. آن ها نیروهای خود را داشتند که بر نفت جنوب تسلط کامل داشت، هم به لحاظ کارشناسی و هم به لحاظ روابط اجتماعی ارتباطات خود را محفوظ کرده بودند. بختیاری ها را به طور کامل در اختیار گرفته بودند و در مجموع ساختاری حول محدوده ای که تحت اشغال آن ها به لحاظ حوزه نفتی بود ایجاد کرده بودند اما علیه قراردادهای نفتی عمل کرده و به فضایی که در ایران به وجود آمده بود دامن می زدند، چون می خواستند همچنان آمریکایی ها نتوانند از فرصت انعقاد قرارداد استفاده کنند و روس ها هم از این امکان محروم باشند.
انگلیسی ها مایل بودند اطلاعاتی به جامعه داده شود که امضای این قراردادهای نفتی حقارت بار و فاجعه آمیز است. انگلیسی ها قراردادهای خود را داشتندامادامن زدن به این فضا باعث می شد قراردادهای جدیدی امضا نشود؛ این باعث شد مجلس تصویب کند که در دوران اشغال هیچ قرارداد نفتی جدیدی منعقد نخواهد شد. این مسئله علیه روس ها و آمریکایی ها بود، همین باعث شد وقتی مصدق در مجلس در جریان نهضت ملی شدن نفت نطق کند، انگلیسی ها تمام قد از او دفاع کنند.
تصور انگلیسی ها این بود که می توانند با همین روند فضای ایران را کنترل کنند و مطالبه جامعه را در حد منعقد نشدن قرارداد جدید مهار کنند، اما تصور نمی کردند که ائتلافی بین نیروهای غیرهمگون ایرانی حول یک محور مشترک شکل بگیرد. همین باعث شد که کنترل فضا از اراده انگلیسی ها خارج شود.
انگلیسیها تصور میکردند ایرانیها قادر نخواهند بود نفت را اداره کنند و در نهایت تحقیر جدی شده و مجدداً انگلیسیها کنترل قدرت نفت را ادامه خواهند داد اما اینگونه نشد یعنی ایرانیها توانستند انگلیسیها را از کشور خارج کنند و زیر بار فشارهای آمریکاییها هم نروند. آمریکاییها میخواستند در این جریان به نوعی واسطهگری کنند تا کنترل نفت از دست انگلستان خارج شود و یک شرکتی که ترکیبی از خارجیها آن را اداره کنند نه فقط انگلستان در نفت ایران مسلط شود. این مسئله ناقض روح ملی شدن صنعت نفت بود و باعث شد مصدق این پیشنهاد آمریکاییها را هم نپذیرد.
«ویلبر» از عناصر تعیینکننده در کودتای ۲۸ مرداد بود که در خاطرات خود نوشته است «ما افراد زیادی را در حزب توده نفوذ دادیم که آدمهای ما بودند. آنها درواقع به آشوبهای داخلی ایران دامن میزدند». اینها درواقع تلاش میکردند بینظمیهای ایران را در قالب زد و خورد و آشوب افزایش دهند و این آشوب ها به پای جریان چپ نوشته شودبه نظر من در این شرایط نکتهای که قابل توجه است و میتوان گفت به نوعی جعل تاریخ به حساب میآید، این است که گفته میشود آمریکاییها به ملی شدن صنعت نفت روی خوش داشتند و بعد از تغییرات در حاکمیت آمریکا و روی کار آمدن «آیزن هاور»، آمریکاییها با انگلستان در مسئله ملی شدن نفت همراه شدند و قبل از آن نسبت به نهضت ملی شدن نفت روی خوش داشتند و در مسیر کودتا قرار نداشتند ولی اسنادی که همین اواخر منتشر شد، نشان میدهد که این مسئله یک جعل تاریخی است و صحت ندارد.
خلاف واقع تاریخی گفته میشود که انگلیسیها توانستند آمریکاییها را قانع کنند که اگر نجنبند، جناح چپ ایران را اشغال کرده و قدرت را به دست خواهد گرفت. این مسئله موجب شد که آمریکاییها با کودتای طراحی شده توسط انگلیسیها همراه شوند. این خلاف واقع است. اساساً بحث چپ یک بهانه برای توجیه دخالت در مسائل داخلی ایران بود؛ به این معنی که تحلیل آمریکاییها این نبود که چپ نمیتواند قدرت را در ایران به دست بگیرد. چون بر اساس شناختی که نسبت به بافت اجتماعی ایران داشتند، میدانستند که هرگز چپ در ایران توفیقی نخواهد داشت.
آمریکاییها برای اینکه بتوانند افکار عمومی خود و جهانیان را قانع کنند به اینکه جنایتهای انجام داده برای نجات بشریت بوده، اینگونه بهانهها را میتراشند. چنانچه درباره بمباران شیمیایی ژاپن میگویند ما به خاطر اینکه میلیونها نفر از ادامه جنگ جهانی کشته نشوند، این جنایت را کردیم تا بشریت نجات پیدا کند. ما با استفاده از سلاح اتمی توانستیم جنگ جهانی را متوقف کنیم و موجب جلوگیری از خسارتهای بیشتر به بشریت شویم. اینها توجیهات بسیار عوامفریبانهای است که آمریکاییها درباره جنایات خودشان به کار میبرند.
هم انگلیسیها و هم آمریکاییها درواقع آمدند در راستای همین هدف علاوه بر چپِ واقعی، یک چپِ ساختگی در ایران به وجود آوردند؛ یعنی عناصر نفوذی را به جناح چپ در ایران تزریق کردند و حرکتهای چپ را تقویت نمودند؛ این بسیار مسئله مهمی بود که نشان میداد چپ یک دستاویز شده است. «ویلبر» از عناصر تعیینکننده در کودتای ۲۸ مرداد بود که در خاطرات خود نوشته است «ما افراد زیادی را در حزب توده نفوذ دادیم که آدمهای ما بودند. آنها درواقع به آشوبهای داخلی ایران دامن میزدند». این ها درواقع تلاش میکردند بینظمیهای ایران را در قالب زد و خورد و آشوب افزایش دهند و این آشوب ها به پای جریان چپ نوشته شود.
پس پروژه نفوذ سابقه عمیقی داشته است؟
بله همینطور است. در ایران پروژه نفوذ در خصوص یهودیت سابقه بسیار زیادی دارد. سازمان جهانی یهود در ایران جدیدالاسلام ساخت. نه در ایران بلکه در ترکیه و کشورهای مختلف چنین چیزی به وجود آورد. یهودیهای نفوذی به نام «جدیدالاسلام» ایجاد شدند و در ترکیه نیز به نام «دوومَه» بودند. اینها جنایت زیادی انجام دادند. بنابراین پروژه نفوذ، سابقه تشکیلاتی بسیاری در ایران دارد.
پس شما چپ را در حقیقت دستاویز انگلیس و آمریکا برای زمینهسازی کودتای ۲۸ مرداد میدانید؟
بله چون اگر این ها چپ را تهدید میدانستند، خودشان آن را تقویت نمیکردند. خود آمریکاییها اذعان دارند که ما چپ را در ایران تقویت کردیم. بنابراین از لحاظ تاریخی این مسئله ادعای سستی است که گفته شود آمریکاییها از ابتدا با طرح کودتا مشکل داشتند و بعدها با آن همراه شدند. اینگونه نیست آن ها به عنوان یک گزینه، کودتا را در دستور کار خود داشتند. یعنی اگر میتوانستند از طریق پیشنهاداتی که به دکتر مصدق میدهند، مسئله را حل کنند قطعاً دست به کودتا نمیزدنداما آن ها این گزینه را داشتند همانطور که انگلیسیها به این گزینه فکر میکردند. از ابتدای ملی شدن صنعت نفت هم گزینه نظامی و هم فشار اقتصادی و سیاسی در دستور کار انگلیسیها و آمریکاییها قرار داشت.
انگلیسیها، ایران را تحریم کرده بودند و اجازه نمیدادند نفت فروخته شود. به هر شرکتی که نفت ایران را میخرید، فشار شدید اقتصادی وارد میکردند و در نهایت نفت را در دریای آزاد مصادره میکردند چون میگفتند نفت مال ماست و کسی حق فروش آن را ندارد. انگلیسیها تحریم را در بالاترین شکل علیه ایران دنبال میکردند و آمریکاییها هم در این قضیه نقش داشتند؛ به این صورت که مثلاً وعده کمک مالی از طرف آمریکاییها به دکتر مصدق داده میشد اما برای اینکه دولت مصدق را در شرایط نابسامان قرار دهند، وعدههای خود را عملی نمیکردند و امروز و فردا میکردند؛ یعنی شرایط اقتصادی دولت مصدق را به صورت نامعلومی در فضای مبهم نگه میداشتند. این سختتر از این بود که دولت مصدق به این باور میرسید که پول یا کمکی نخواهند داد و باید بر اساس توانمندی داخلی کشور را اداره کند.
در این بین دلیل دیگری وجود دارد که استدلال همراهی آمریکایی ها با کودتا را رد میکند و آن تعداد کارمندان سفارت بود؛به طوری که کارمندان سفارت از مدتها قبل از کودتا چندین برابر افزایش پیدا کرده بود؛ این امر دلیلی جز رهبری کودتا نداشت. وقتی کارمندان سفارت در یک بازه زمانی بیشتر از حد معمول میشود، یعنی بسیاری از افسران سیا برای هدایت کودتا در ایران در قالب دیپلمات وارد سفارت شدند؛به طوری که همینها زاهدی را از ماهها قبل از کودتا مدیریت میکردند؛ از مدیریت زاهدی گرفته تا مدیریت ارتش و همه عواملی که در کودتا مؤثر بودند. «ویلبر» در خاطرات خود میگوید که «ما با تمام افسرانی که آشنا بودیم، ارتباط گرفتیم و آنها را سازمان دادیم».
انگلیسیها، ایران را تحریم کرده بودند و اجازه نمیدادند نفت فروخته شود. به هر شرکتی که نفت ایران را میخرید، فشار شدید اقتصادی وارد میکردند و در نهایت نفت را در دریای آزاد مصادره میکردند چون میگفتند نفت مال ماست و کسی حق فروش آن را ندارد. انگلیسیها تحریم را در بالاترین شکل علیه ایران دنبال میکردند
کودتای ۲۸ مرداد مهم است چون چگونگی شکست اتحاد ملت در آن نهفته است. ما در کارهای بزرگ حتماً باید ملت را در کنار خود داشته باشیم والا نمیتوانیم کاری را از پیش ببریم. کارهای بزرگ معارض دارد. در ملی شدن صنعت نفت هم برخی دوستدار بودند و برخی معارض؛ در حالی که برخی امروز معتقدند برای به دست آوردن منافع خود هیچ معارضی نداریم. برخی هم برای بیمعنی کردن واقعیت میگویند مگر قدرتهای بزرگ بیکارند که علیه منافع ما کار کنند.
همانطور که ملت از ملی شدن صنعت نفت شادمان شده و با قرار گرفتن کنار هم، وحدت و انسجام را شکل دادند تا بتوانند به آرمان خود برسند، کسانی هم که از شرایط نامطلوب بهره میگیرند، تلاش میکردند این وحدت را از بین ببرند. یکی از گزینههایی که به طور جدی آمریکا و انگلیس دنبال کردند، این بود که این اتحاد را از بین ببرند.
وجه مشترک این اتحاد، نفت بود والا نگرش اعتقادی و سیاسی گروههایی که در این مسئله وحدت کردند، با هم تفاوت داشت. آمریکاییها و انگلیسیها از این تفاوتها نهایت استفاده را بردند تا وحدت را شکست دهند. امروز در سالروز حرکت تلخ علیه ملت ایران یعنی کودتای ۲۸ مرداد که عمیقاً باید گفت واقعه تلخی علیه ملت ایران بود و هر عنصر آزاد ایرانی از اینکه عواملی دست به دست هم میدهند تا توفیق بسیار ارزشمند و سرافرازانه ایران را در هم بشکنند، دلش به درد میآید؛ باید این حادثه به طور جدی مورد مطالعه قرار گیرد.
اگر میخواهیم سرفراز زندگی کنیم و عزت داشته باشیم حتماً باید حول موضوعاتی که عزت ما را حفظ می کند، متحد باشیم، چراکه دشمن از همین فضا استفاده کرده و چنددستگی ایجاد میکند.
چرا آمریکاییها اسناد کودتای ۲۸ مرداد را با تأخیر فراوان منتشر میکنند که شاهد بودیم حدود دو ماه پیش بخشی از این اسناد منتشر شد و البته فیلمی هم ساخته شد که حاشیههای بسیاری را به دنبال داشت.
طبق قانون آمریکا هر سی سال باید اسناد طبقه بندی شده، رفع طبقه بندی و آزادسازی شود. بعد از سی سال از کودتای ۲۸ مرداد این اتفاق صورت نگرفت و برای اولین بار در سال ۱۳۶۹ آمریکایی ها اقدام به انتشار بخشی از اسناد محرمانه کودتای ۲۸ مرداد کردند که البته بخش ناچیزی از اسناد منتشر شد که با اعتراضات بسیاری مواجه شد، انجمن تاریخ نگاران آمریکا اعتراض کردند که چرا اسناد منتشر نمی شود؟ حدود یک ماه پیش هم با تأخیر چندین و چندساله برخی از اسناد منتشر شد اما بسیار گزینشی بود.
وقتی به خاطرات ویلبر مراجعه می کنیم که فردی تأثیرگذار در واقعه ۲۸ مرداد است متوجه می شویم که چرا آمریکایی ها در این مسئله بسیار حساب شده عمل می کنند. وزارت خارجه آمریکا البته بعدها تحت فشار کنگره اعلام کرد که انتشار اسناد در گفتگوهای هسته ای با ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت یعنی ملت ایران را هوشیارتر خواهد کرد. این ها تا این حد دقیق عمل می کنند اما برخی می گویند مگر آمریکا بیکار است که علیه ما کار کند!؟
این ها تا اندازه ای حساس هستند که حتی اجازه نمی دهند آگاهی ملت ایران درباره کودتای ۲۸ مرداد افزایش پیدا کند. بنابراین درست است تاریخ همیشه عینا تکرار نمی شود اما استفاده از ابزارها تکرار می شود؛با این تفاوت که ابزار جدیدتر و به روز تر می شوند.
یعنی اسنادی که حدود یک ماه پیش منتشر شد تحت فشار انجمن تاریخ نگاران آمریکا و کنگره بود؟
بله؛ همین طور است. این ها در حقیقت کار خلاف قانون انجام می دهند و باید طبق قانون اسناد را آزادسازی کنند.
آیا هدفی پشت پرده داشتند تا بعد از انجام مذاکرات به آن برسند؟
آمریکا تحت فشار این اسناد را منتشر کرد چون انجمن تاریخ نگاران آمریکا می تواند علیه اقدام آن ها پرونده حقوقی به جریان بیندازد. این ها مدعی آزادسازی اطلاعات هستند و می گویند ما علیه آزادی اطلاعات کاری نمی کنیم اما امتناع آن ها از انتشار اسناد محرمانه خلاف قانون آمریکا بوده و حیثیت سیاسی آن ها را زیرسوال می برد، از این رو تحت فش
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۴۲۹۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خبر احتمال مذاکرات هسته ای،قیمت دلار را در بازار تهران ریخت
به گزارش خبرآنلاین ، دنیای اقتصاد نوشت: تحلیلگران ۳عامل مختلف سیاسی-اقتصادی را بهعنوان محرکهای کاهشی نرخ ارز مطرح میکنند.
نخست کاهش سطح ریسکهای سیاسی، دوم وجود احتمالاتی مبنی بر شروع مذاکرات هستهای و سوم اخبار مثبت درآمدهای نفتی.
نرخ دلار آزاد در حال ادامه دادن به روند کاهشی خود است. تحلیلگران 3 عامل مختلف را برای توجیه این روند کاهشی ارائه میدهند. خروج ریسکهای غیراقتصادی از بازار، خبرهای جستهوگریخته مبنی بر مذاکرات هستهای و آمار خوب صادرات نفتی این عوامل را تشکیل میدهند. دلار در بازار دیروز به مرز کانالهای 61 و 62هزار تومانی رسید. روند کاهشی بازار ارز تشدید شد.دلار در بازار روز گذشته از کانال 63 خارج شد و سطوح قیمتی کانال 62 را نیز پشت سر گذاشت. بسیاری از تحلیلگران ارزی روند نرخ دلار در سال جدید را با مدت مشابه سال گذشته مقایسه میکنند.
در بازار ماههای ابتدایی سال گذشته نیز قیمت شاخصهای ارزی پس از یک دوره نوسانات افزایشی دچار افت شد و پس از آن به ثبات رسید. بهطور مثال نوسانات افزایشی و کاهشی دلار در سال گذشته تا روزهای ابتدایی تابستان به طول انجامید و پس از آن قیمت اسکناس آمریکایی زیر سقف 50 هزار تومانی به ثبات نسبی رسید.
علل آغاز روند افزایشی در سال جدید عمدتا به سیگنالهای منفی و ریسکهای سیاسی باز میگردد. این موارد با تشدید انتظارات تورمی سبب ایجاد تقاضای کاذب در بازار شد و قیمتها را افزایش داد. اما تحلیلگران فشار کاهشی روزهای اخیر بازار را متشکل از 3 نیرو میدانند. نیروی نخست؛ کاهش سطح ریسکها و سیگنالهای منفی مذکور است. پس از اتمام درگیریهای منطقهای و کمرنگ شدن احتمال گسترش این درگیریها هیجانات موجود در بازار نیز تخلیه و زمینه افت نرخ در بازار سکه و ارز فراهم شد. عامل دومی که تحلیلگران از آن به عنوان نیروی کاهشی یاد میکنند سیگنالهای مثبت، اما غیررسمی در رابطه با مذاکرات هستهای است و آخرین عامل که برخی آن را بهواسطه اثرگذاری برطرف عرضه مهمترین عامل میدانند، مساله افزایش درآمدهای نفتی است که هم رسانههای خارجی و هم برخی از مقامات رسمی از آن خبر میدهند. بازار ارز تهران در روز گذشته با توجه به موارد ذکر شده افت قیمتهای نسبتا شدیدی را تجربه کرد. هر برگ دلار آزاد در بازار روز گذشته با افت هزار و 450 تومانی خود در رقم 62 هزار تومان به فروش رسید. البته گفتنی است که نرخ ارز مذکور در بازار فردایی عصر دیروز وارد کانال 61 هزار تومانی شد. یورو و پوند نیز در بازار دیروز به ترتیب هزار و 500 و هزار و 620 تومان کاهش یافتند. 23302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900409