Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه انتظامی و حوادث خبرگزاری برنا، این ها بخشی از اظهارات مرد 43 ساله ای است که هنگام تشریح صحنه جنایتی که مرتکب شده بود، صدای ضربان قلبش از فاصله دور نیز شنیده می شد و نفس های تندش رشته کلام را از دستش خارج می کرد.

او پس از آن که به سوالات تخصصی سرگرد سلطانیان، رئیس دایره قتل پلیس آگاهی پاسخ داد، دفتر سیاه «جنایت» را در کلبه تاریک افکارش گشود و در تشریح روزگار گذشته اش گفت: پدرم فرهنگی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

5 خواهر و برادرم نیز همه درس خوان بودند. در این میان مدرسه برای من حکم زندان را داشت. اگرچه من فرزند بزرگ خانواده بودم اما به خاطر وضعیت ضعیف درس هایم، همواره با دیگران و به ویژه خواهر کوچک ترم مقایسه می شدم و مادرم به شدت مرا سرزنش می کرد. به طور کلی رفتن به مدرسه برایم زجرآور بود چرا که با دروس حفظی و به ویژه املا مشکل داشتم. به همین خاطر در سال دوم ابتدایی و دوم راهنمایی مردود شدم. وقتی می گفتم دوست ندارم درس بخوانم! مادرم به شدت تحقیرم می کرد و می‌گفت هیچ وقت جایگاهی در جامعه نخواهی داشت و تو سری خور بار می آیی! ولی من هیچ علاقه ای به تحصیل نداشتم.

تا این که در سال اول دبیرستان ترک تحصیل کردم. قصد داشتم در یکی از نیروهای نظامی استخدام شوم اما در کمتر از یک ماه فهمیدم به درد این کار هم نمی خورم. این جا بود که در دوره های فنی و حرفه ای ثبت نام کردم ولی سرزنش های مادرم رهایم نمی کرد تا این که در مدارس شبانه به تحصیلاتم ادامه دادم و در رشته «برق» کار دانش دیپلم گرفتم و پس از پایان خدمت سربازی در رشته کاردانی دانشگاه زاهدان پذیرفته شدم. آن جا بود که با مواد مخدر آشنا شدم. البته اولین بار زمانی که دوم راهنمایی بودم پسر همسایه مان در چناران مرا به داخل اتاقک منزلشان برد و آن جا مواد مصرف کردیم ولی با این وجود علاقه‌ای به مصرف مواد نداشتم.

بعد از پایان تحصیلات در یک شرکت مشغول کار شدم و اواخر سال 79 ازدواج کردم. همسرم در یک مهدکودک کار می کرد که خواهرم او را برایم خواستگاری کرد. اگرچه از همان آغاز زندگی مشترک اختلافاتی با هم داشتیم ولی به زندگی ادامه دادیم تا این که صاحب 2 فرزند شدیم. من مغازه نصب دوربین های مداربسته و نورپردازی راه اندازی کردم. در این میان از حدود یک سال پیش با پسرخاله ام رفاقت صمیمانه ای برقرار کردم تا این که به رفت و آمدهای او به منزلم، زمانی که من سرکار بودم بسیار مشکوک شدم و با بررسی پیامک های گوشی تلفن همسرم، پی به ماجرایی شرم آور بردم. وقتی همسرم را تحت فشار قرار دادم و حقیقت را فهمیدم، دیگر همه حقارت ها و عقده های روانی ام سر باز کرد. این گونه بود که با نقشه قبلی پسرخاله ام را به قتل رساندم اما ای کاش...

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۴۷۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | تصاویری از ریزش وحشتناک و مرگبار بزرگراهی در چین

264 215

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901623

دیگر خبرها

  • گسترش همکاری‌ها با کشور همسایه کمکی به دیپلماسی فرهنگی است
  • تصاویر وحشتناک از در هم کوبیده شدن خودروها در سیل تبریز
  • تصاویر وحشتناک از سیل عظیم آذربایجان شرقی
  • بیانیه تند و تیز پرسپولیس؛ هوادار سپاهان تفکرات داعشی را فریاد زد، حالا نوبت مسائل ناموسی شد؟
  • جدیدترین اظهارات معاون پارلمانی رییس جمهور در خصوص تقسیم استان‌های کرمان و تهران
  • لزوم عزم همگانی برای پیشگیری از بیماری‌های منتقله از آب و غذا
  • باید برای رفع تعهد ارزی از کشورهای همسایه ریال را به رسمیت بشناسیم
  • اکسپو وعده صادق ۲ بود/ لزوم اصلاح رفع تعهد ارزی از ۳ کشور همسایه
  • دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم، راهبردی برای توسعه روابط ایران با همسایگان
  • ببینید | تصاویری از ریزش وحشتناک و مرگبار بزرگراهی در چین