Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارشگروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛این مرد به پلیس گفت دخترم برای میهمانی بیرون رفته ‌بود و حدود ساعت هشت شب وقتی به خانه برگشت، درحالی‌که بدنش مجروح شده‌ بود، او را دیدم و پرسیدم چه اتفاقی برایش افتاده‌ است. دخترم به شدت ناراحت بود و اصلا نمی‌توانست صحبت کند، اما بعد از چند دقیقه وقتی کمی حالش بهتر شد، گفت از سوی جوانی مورد تعرض قرار گرفته‌ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



این دختر جوان در توضیح آنچه اتفاق افتاده ‌بود، به پلیس گفت: حدود ساعت هشت شب بود و من از اتوبان باقری داشتم به خانه می‌رفتم. از فضای سبز کنار اتوبان راه می‌رفتم که یکدفعه جوانی به من حمله کرد و من را کتک زد و بعد به داخل جوی آب انداخت و مورد تعرض قرار داد. مرد جوان به شدت من را کتک زد و توان مقاومت را از من گرفت.

با توجه به شکایت این دختر و پدرش پرونده برای رسیدگی به اداره آگاهی سپرده و دختر جوان نیز به پزشکی قانونی معرفی شد.

درحالی‌که پزشکی‌ قانونی تعرض به دختر جوان را مورد تأیید قرار داده ‌بود، پدر این دختر دوباره به مأموران مراجعه کرد و از وجود یک قربانی دیگر دراین‌باره خبر داد.

او گفت: وقتی داشتم در مورد آنچه برای دخترم اتفاق افتاده با یکی از همسایه‌ها صحبت می‌کردم، او به من گفت چند روز قبل حادثه‌ای مشابه برای خواهرش به وجود آمده ‌است، اما از آنجا که به خواهرش تعرضی نشده، موضوع را به پلیس گزارش نداده‌ است.

وقتی مأموران دوست این مرد را مورد بازجویی قرار دادند، او گفت: چند روز قبل از اینکه این حادثه برای دختر جوان به وجود بیاید، برای خواهر من هم این اتفاق افتاد و مردی به او حمله کرد و کتکش زد و او را داخل جوی آب انداخت و قصد تعرض به او را داشت که خواهرم موفق به فرار شده‌ بود. چون این موضوع به تعرض ختم نشده‌ بود، ما شکایت نکردیم اما خواهرم به شدت دچار آسیب شده است.

وقتی مأموران متوجه شدند احتمالا با تعرض‌های زنجیره‌ای در اطراف اتوبان باقری مواجه هستند، بررسی‌های خود را دقیق‌تر کردند تا اینکه پدر دختر یک‌ بار دیگر به مأموران مراجعه کرد و مدعی شد جوان متعرض را شناسایی کرده ‌است. او گفت: از روزی که دخترم مورد تعرض قرار گرفته‌ است، در اطراف محل حادثه پرسه می‌زنم تا شاید بتوانم ردی از فرد متعرض پیدا کنم. تا اینکه پسری را با مشخصاتی که دخترم گفته‌ بود، دیدم. او سوار موتور بود و داشت برای دختری جوان مزاحمت ایجاد می‌کرد؛ من هم جلو رفتم و او را تعقیب کردم و به او معترض شدم چرا مزاحم دختر جوان شده‌ است. او از دست من فرار کرد، تعقیبش کردم؛ او وارد یک کارگاه شد، من آدرسش را دارم.

با توجه به آدرس به‌دست‌آمده، مأموران به محل رفتند و پسر جوان را بازداشت کردند. او به تعرض اعتراف کرد و گفت: وقتی دختر جوان را دیدم، از خود بی‌خود شدم و فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد و دستگیر شوم.
متهم که برای تحقیقات بیشتر به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی متین‌راسخ آورده شده بود، در گفت‌وگویی کوتاه گفت: ١٩ساله هستم و چند ماه قبل از افغانستان به ایران آمدم. هفت ماه بود که کار می‌کردم . برای خانواده‌ام پول می‌فرستادم. نمی‌دانم در مورد کاری که کردم چه بگویم؛ پشیمان هستم. من به‌جز این دختر یک ‌بار دیگر هم با دختری چنین رفتاری کردم.
قاضی متین‌راسخ از کسانی که احتمالا قربانی این جوان افغانستانی شده‌اند، خواست به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران مراجعه کنند و اطمینان داد مشخصات آنها محفوظ خواهد ماند و دادگاه امانتدار صحبت‌های آنها خواهد بود.
تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۴۹۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر نابغه ایرانی می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما سارق شد | پایان سرقت های سارق نابغه!

همشهری آنلاین - الهه فراهانی: چندی قبل ماموران پلیس اعضای باندی را در پایتخت دستگیر کردند که به صورت سریالی، خودرو سرقت می کردند.

یکی از اعضای این گروه، دختری ۲۰ ساله به نام نیلوفر بود که در بازجویی ها اعتراف کرد علاوه بر همکاری با این باند، چند وقتی است که با پسرموردعلاقه اش نیز سرقت می کند.

با اعتراف نیلوفر، پسر مورد علاقه وی که مجرمی سابقه دار بود دستگیر شد و هر دو در بازجویی ها به سرقت های سریالی در پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات از این دو نفر برای کشف جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد.

می خواستم فضانورد شوم اما تبدیل به سارق شدم

میثم متولد سال ۷۴ است. او پیش از این به جرم موبایل قاپی دستگیر شده و یک هفته پس از آزادی، مجددا سرقت هایش را از سر گرفته است. اینبار اما شگردش را به سرقت ماشین تغییر داده است. میثم می گوید یک نابغه است که مواد مخدر زندگیش را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفت و گو با این سارق نابغه که به دستور دختر مورد علاقه اش سرقت می کرد را در ادامه می خوانید.

پرونده ات نشان می دهد که سابقه داری.

یکبار به جرم گوشی قاپی دستگیر شده ام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو.

چه شد که تبدیل به سارق شدی؟

مواد مخدر و رفیق ناباب. این دو دست در دست هم دادند و موجب شدند که سر از دنیای تبهکاران دربیاورم. من زندگی بدی نداشتم، درس خوانده ام و می خواستم به رویاهای بزرگم برسم. خانواده بدی هم ندارم، وضع مالی مان نسبتا خوب است. اما خود کرده را تدبیر نیست چرا که با دستان خودم زندگیم را تباه کردم.

چقدر درس خوانده ای؟

فوق دیپلم ریاضی محض دارم. شاید باور نکنید اما همه مرا نابغه می دانند. از کودکی مسائل ریاضی را حل می کردم و حتی مسلط به زبان انگلیسی بودم. خیلی باهوش بودم و همه فامیل می گفتند آینده میثم روشن است و به جاهای خوبی می رسد اما خب حالا اینجا هستم و دستبند اتهام در دستانم.

تصورت این است که اعتیاد زندگیت را تباه کرد، چرا ترکش نکردی؟

تلاش کردم اما نشد.

چه موادی مصرف می کنی؟

شیشه می کشیدم اما این اواخر دختر موردعلاقه ام از من خواست تا ماده مخدر جدید کمیکال را مصرف کنیم. از خانواده ماری جوانا است و باعث ایجاد توهم شدید می شود. دلم می خواست فضانورد شوم و با سفینه به کره ماه سفر کنم؟ شاید برایتان عجیب باشد و باور نکنید اما به خاطر هوش بالایم همه می گفتند موفق خواهی شد. اطلاعاتم نسبت به فضا خیلی زیاد است و اگر پایم به دنیای مجرمان و اعتیاد کشیده نمی شد، شاید الان ایران نبودم و انتخاب می شدم برای رفتن به فضا.

با چه شگردی سرقت می کنی؟

من قبلا موبایل قاپی می کردم. بعد از آزادی، دختر موردعلاقه ام به من گفت بیا برویم سرقت ماشین انجام دهیم. خودش با یک گروه کار می کرد و می گفت راه و روش سرقت ماشین را از آنها یاد گرفته است. او به من آموزش داد و وقتی اولین بار توانستم ماشین سرقت کنم، خوشم آمد و ادامه اش دادم.

چه خودرویی سرقت می کردید؟

از پژو و پراید گرفته تا ال ۹۰ و مزدا ۳.

با ماشین های سرقتی چه می کردی؟

چند روزی زیر پایم بود و با آن می رفتم سراغ سرقت های بعدی. سپس تحویل دختر موردعلاقه ام می دادم تا آن را در خیابان رها کند. اما الان متوجه شدم که او ماشین ها را به سردسته باندی که با آن کار می کرد می فروخت تا او با شیوه سند نمره آن را بفروشد و سهمش را بگیرد.

با دختر موردعلاقه ات چطور آشنا شدی؟

در خیابان با او آشنا شدم. ماشینش پنچر شده بود، کمکش کردم و همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد متوجه شدیم هر دویمان معتادیم و سارق. همین وجه اشتراک باعث ایجاد علاقه میان ما شد اما حالا هر دو دستگیر شده ایم.

کد خبر 849148 برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت فراجا حوادث ایران

دیگر خبرها

  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • جشن دختر دبیرستانی‌ها با ببعی چه بازیگوشی!
  • تصاویر جشن تکلیف ۲ هزار دختر افغانی + جزئیات
  • دختر وزنه‌بردار ایرانی با تیم پناهندگان در المپیک پاریس!
  • شهدا رفتند تا امروز بزرگترین مستکبران جهان جرئت تعرض به کشور را نداشته باشند
  • شهدا رفتند تا مستکبران جرأت تعرض به کشور را نداشته باشند
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!
  • پسر نابغه ایرانی می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما سارق شد | پایان سرقت های سارق نابغه!