Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-27@10:38:34 GMT

بررسی تحریم‌های جدید آمریکا و تاثیر آن بر برجام

تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۷۴۳۰۵

بررسی تحریم‌های جدید آمریکا و تاثیر آن بر برجام

بین الملل>دیپلماسی - خبرگزاری خبرآنلاین، طی نشستی با دو کارشناس، به بررسی مصوبه اخیر کنگره آمریکا علیه ایران و رویکرد این کشور در قبال برجام پرداخت.

ابوالفضل خدایی: تحریم های جدید آمریکا علیه سه کشور ایران، روسیه و کره شمالی که به قول ترامپ مادر تحریم ها است بحث های تازه ای را در هر دو کشور در خصوص برجام و سرنوشت آن پدید آورده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از لفاظی هایی که امریکایی ها کرده اند تا مواضع محکمی که مقامات جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده اند اینگونه بر می آید که دو طرف در مواضع خود جدی هستند. با این همه خروج از برجام توسط آمریکا یه تبعات و خروج از برجام توسط ایران تبعات دیگری دارد. در خصوص این تبعات نیز در داخل ایران اتفاق نظر وجود ندارد. مخالفان برجام معتقدند که ایران در صورت خروج آمریکا از برجام به سرعت به برنامه هسته ای قبلی خود باز می گردد اما برخی دیگر معتقدند که موضوع به این سادگی نیست. این موضوع را با حسین واله، استاد دانشگاه و سفیر اسبق کشورمان در الجزایر و قاسم محبعلی سفیر اسبق کشورمان در کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی در میان گذاشته ایم که هریک نظرات خاص خود را ارائه کرده اند.

بعد از امضای مصوبه کنگره آمریکا مبنی بر اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران، روسیه و کره شمالی، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که وی تحت فشار کنگره این مصوبه را امضا کرده است. از یک طرف هم شاهد هستیم که با وجود مواضع تند جمهوری خواهان در ایالات متحده نیز برجام تا کنون نقض نشده است. از طرف دیگر نیز در داخل کشورمان هم شاهد هستیم که گاهی اوقات صحبت هایی تهدیدآمیز مانند خروج از برجام مطرح می شود. به نظر شما آمریکا چه سیاستی را در قبال توافق هسته ای اتخاذ خواهد کرد؟ و در صورت احتمال نقض برجام باید منتظر چه رویدادهایی بود؟

محبعلی: در ابتدا عرض کنم مصوبه اخیر کنگره آمریکا که به امضای ترامپ رسید، مستقیما نقض برجام نیست. بلکه می تواند مخالف روح تفاهمات و اهداف جانبی برجام تلقی شود. تحریم هایی دیگر به بهانه های دخالت های منطقه ای، حقوق بشر و غیره همواره در دستور کار ایالات متحده آمریکا علیه ایران بوده و این موضوع جدیدی نیست. به طور کلی این تحریم ها را می توان در چهار سرفصل و به دوازده یا سیزده مورد دسته بندی کرد. همانطور که مستحضر هستید جمهوری خواهان از ابتدا مخالف توافق هسته ای بودند و در نهایت هم با اکراه آن را پذیرفتند. لایحه تحریم اخیر آمریکا چیزی حدود 180 صفحه است که فقط حدود ۳۰ صفحه آن مربوط به ایران می شود. بیش از 100 صفحه از این لایحه مربوط به روسیه است که در صورت اجرا شدن تمام بخش های اقتصادی و تجارت خارجی این کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. مواردی چون روابط با اوکراین، بحث امنیت فضای مجازی، بحث مداخله در انتخابات آمریکا، خطوط لوله گازی به خارج روسیه، بحث سوریه و فروش تسلیحات که در این مورد ایران را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

به طور کلی این تحریم ها به نوعی با ایران در رابطه بوده و در صورتی که طرف ایرانی آن را رسما نقض برجام و توافق هسته ای بداند و موضوع به کمیسیون پیش بینی شده در برجام برود، کشور ما در کمیسیون نقض برجام نمی تواند کاری از پیش ببرد. ولی می توان این ادعا را کرد که اعمال این تحریم ها اجرا و مقاصد توافق هسته ای را دچار مشکل می کند. به نظر می رسد تندروها و جمهوری خواهان در آمریکا علاقمند هستند که ایران را در شرایطی قرار دهند که تهران، ناقض برجام معرفی شود. آنها در مساله حقوق بشر با اروپایی ها همسو هستند و همینطور در مورد سوریه و بحران هایی مانند اوکراین و سوریه و بحث امنیت فضای مجازی نیز با اروپایی ها دارای نظرات مشابهی هستند.

اگر ایران برجام را نقض کند ائتلاف بین المللی باز خواهد گشت. بنده بر این نکته هم تاکید دارم که نه منافع ملی ایران اقتضا می کند و نه ایران قادر است برجام را نقض و کنار بگذارد. زیرا اگر نقض توافق هسته ای از جانب ما صورت پذیرد، تمام قطعنامه های قبلی به طور خودکار باز خواهند گشت. در این صورت اگر ما مطرح کنیم که روسیه یا چین پشت ما هستند، چون نقض قطع نامه شورای امنیت است نه منافع آنان اقتضا می کند و نه استدلال ایران محکمه پسند تلقی خواهد بود. لذا آنان نیز نمی توانند از این اقدام حمایت موثری نمایند. جدای از آن اقدامات متقابل ایران نیز خیلی تاثیر عملی در نزد طرف های مقابل ندارد ، دلیل آن هم این است که ایران مناسبات تجاری گسترده ای با جامعه جهانی ندارد؛ همانگونه که روسیه هم ندارد. عمده مناسبات تجاری روسیه در بخش انرژی و بقیه آن هم در حوزه نظامی است. بنابراین همانطور که عرض کردم شرایط در آمریکا با وجود تندروها متفاوت تر از گذشته شده و در نتیجه نوع و چگونگی عکس العمل های ما در این راستا بسیار حیاتی است.

باید هوشیار بود تا اشتباه محاسبه نبایستی رخ دهد. به عنوان یاد آوری عرض کنم که در دهه 70 میلادی بسیاری فکر می کردند که آمریکا با بحران جدی روبرو شده است. مواردی چون شکست در جنگ ویتنام، شوک نفتی، انقلاب ایران و نیکاراگوئه و واتر گیت از جمله این برداشت ها بود. حدود یک دهه بعد نیز مهمترین رویداد تاریخی تاریخ جهان در سال 1989 اتفاق افتاد که روسیه تمام متصرفات خود را بدون اینکه هیچ جنگی رخ دهد داوطلبانه از دست داد. این در حالی بود که در دهه 70 ماجرا کاملا برعکس بود و روس ها در همه جای جهان ازجمله در اقریقا در حال پیشرفت بودند در اتیوپی حکومت کمونیستی سر کار آمده بود، آنگولا و تعدادی دیگر از کشورها هم به سمت بلوک شرق و گرایشات کمونیستی متمایل شدند.

اما در ادامه با تغییر موازنه قوای استراتژیک بین آمریکا و شوروی ورق برگشت و الان هم ممکن است این گونه از طراحی ها در ذهن میلیتاریست های آمریکایی باشد. اگر پروژه دفاع از سطح بالای جو عملی شود در عمل اغلب پروژه های دیگران از جمله پروژه های موشکی همانند آن زمان بی اثر و یا حتی تاثیرات معکوس بر جای خواهد گذاشت. در واقع در قضیه فروپاشی شوروی سابق آنچه که به عنوان یک عامل بلا اثر شد قدرت نظامی و خصوصا توان موشکی قادر به کلاهک های هسته ای آن بود و این قدرت دست نخورده باقی ماند اما شوروی ساقط شد و بدون این که جنگ گرمی رخ دهد ناچارا از تمامی متصرّفات 200 ساله خود عقب نشست.


آقای واله شما هم همین اعتقاد را دارید که برجام نقض نشده است؟ حالا اگر عملا ترامپ برجام را نقض کرد، باید منتظر چه رویدادهایی باشیم؟

واله:من معتقدم که ایران و آمریکا در مسیر نقض برجام قرار ندارند. اما این بدان معنی نیست که هیچ تهدیدی از جانب آمریکا علیه ایران وجود ندارد. ایالات متحده آمریکا در حال حاضر در وضعیتی نیست که به طور یکپارچه تصمیم بگیرد که از توافق هسته ای خارج شود. نقض برجام به معنای بازگشت تحریم های قبلی و حرکت کردن به سمت جنگ است. به همان دلایلی که آمریکا با ایران برای جلوگیری از وقوع جنگ مذاکره کرد، آنها مجدداً به آن سیاست گذشته باز نخواهند گشت. ترامپ و جمهوری خواهان در آمریکا معتقدند که در جریان مذاکرات هسته ای می توانستند امتیازات بیشتری از ایران بگیرند. پس بخشی از حاکمیت آمریکا احساس می کند که بیش از حد به تهران امتیاز داده است. سوال اصلی اینجاست که آیا در جریان توافق وین فقط باید خواست و نظر واشنگتن مطرح باشد یا بقیه کشورها هم در این امر دخیل هستند؟ خب اگر واقعیات را در نظر بگیریم ما نیز در این جریان دخیل بودیم؛ در ایران تصمیم بر این بود که در مسایل غیر اتمی مذاکره ای با آمریکا نداشته باشیم.

آیا معقول است که ما در موضوعات غیر هسته ای وارد مذاکره نشویم و راه خودمان را ادامه دهیم و انتظار داشته باشیم آمریکا از مواضع خود کوتاه بیاید؟ ما اعلام می کنیم که فقط سر موضوعات خاصی مذاکره می کنیم و راه خود را ادامه می دهیم و بعد هم انتظار داریم که آمریکا عکس العملی نشان ندهد. آمریکا خواستار این است که توانایی موشکی ایران از سقف خاصی بالاتر نرود و یا خواهان این است که کشورمان تغییراتی را در سیاست منطقه ای خود اعمال کند. بدیهی است که خواسته های آمریکا ناحق است. اما در دیپلماسی دعوای حق و ناحق نداریم؛ دعوای اراده ها داریم. ما از قبل تصمیم گرفتیم که بر سر برنامه اتمی مذاکره کنیم و به نتیجه برسیم ولی در موضوعات دیگری مانند موشکی و سیاست خارجی مذاکره نکنیم و راه خودمان را برویم. آمریکا هم در آن موضوعات راه خودش را می رود.

پس بنابراین در این بین آمریکا نیست که همۀ کارها را کرده است. در ضمن تحریم های جدید برای بر هم زدن برجام نیست و آنها همواره هوشیار هستند که این اتفاق رخ ندهد تا در دنیا منزوی نشوند. اگر به یاد داشته باشیم ترامپ در وعده های انتخاباتی خود قول داد به محض رسیدن به کاخ سفید برجام را پاره کند ولی در عمل این کار را انجام نداد. این نشان دهنده این است که تندروترین جمهوری خواهان در هیئت حاکمه آمریکا خواستار لغو برجام نیستند. اما یک استنباط خاصی که من از تحریم های اخیر آمریکا دارم این است که واشنگتن می خواهد پیامی در جهت مذاکره صادر کند.

حتی در قضیه کره شمالی نیز پس از تصویب تحریم های تازه در شورای امنیت سازمان ملل این پیام را داد که آمریکا خواهان مذاکره با این کشور است. به نظر من این اگر این استنباط درست باشد یک نکته مثبت و یک نکته منفی در بر دارد. نکته منفی آن این است که آمریکا با این تکنیک ها درصدد تاثیرگذاری بر سیاست داخلی ایران است؛ وقتی آنها تحریم های اقتصادی اعمال می کنند و بعد صحبت از مذاکره مجدد می کنند، این پیام را می رساند که آمریکا قصد دارد در داخل ایران اقداماتی انجام دهد. این به نوبه خود می تواند خطرناک باشد. نکته مثبت این مساله هم این است که نشان می دهد آمریکا یک مرزی را برای تخاصم با ایران در نظر گرفته است. آنها موقعیت جغرافیایی ایران و منطقه و آینده را در نظر می گیرند و برای فشارهایشان حد و سقفی در نظر می گیرند.


آیا اروپایی ها در قضیه تحریم ها با آمریکایی ها همراهی خواهند کرد؟

واله: فکر نمی کنم که اروپایی ها در این مورد با آمریکایی ها همراهی کنند. اما این موضع اروپایی ها برای جلوگیری از اثر منفی تحریم ها و تخاصم های آمریکا بر اقتصاد ایران از طریق ایجاد نگرانی در بازار و آسیب به سرمایه گذاری کافی نیست. ما نیاز داریم که با بازارهای جهانی کار کنیم. همیشه این نیازی جدی و مهم بوده و در حال حاضر فوریت نیز دارد. اگر آمریکایی ها هدفشان این باشد که تحریم ها در سیاست داخلی ایران اثرگذاری کند، ممکن است یک بازی چند وجهی را پیش ببرند. ما باید فکری جدی در این زمینه بکنیم. بدین معنا که مردم و حکومت و دولت باید یکپارچه جلوی این طرح قرار گیرند. طرف ایرانی باید از ایجاد هر رخنه ای که خارجی بتواند از آن استفاده کند خودداری کند.

آقای واله شما معتقد هستید که آمریکا درصدد نفوذ در سیاست داخلی ایران برای ایجاد تفرقه است؟

واله:ببینید آمریکا در ابتدا خواستار وارد کردن اسم سپاه در لیست گروه های تروریستی بود. اما چه شد که آنها منصرف شدند؟ جواب روشن است زیرا در این صورت مجبور بودند با سپاه درگیر شوند. اما از طرفی بخشی از سپاه را تحریم می کنند. به نظر من هدف اصلی از این تحریم تضعیف سپاه نبود. معلوم است که آنها می فهمند که ایرانیان روی این مساله حساس هستند و در برابر کوشش برای تضعیف هر بخشی، در تقویت آن بخش خواهند کوشید. پس هدف اصلی آنها از تحریم سپاه چیست؟ به عقیده من آمریکایی ها نگاه خاصی به مسائل ایران دارند و قوای ذی نفوذ را در سیاست ایران مرتب ارزیابی می کنند. جهت گیری ها و حتی نقاط ضعف و قوت این قوا را نیز می شناسند. آنها در این باره تحلیل می کنند که در میان مدت و بلند مدت چه نیرویی موثرتر از بقیه خواهد بود. از طرق گوناگون از جمله فشار، می کوشند بر او تاثیر بگذارند.

اگر چنین برنامه ای در کار باشد، عقل حکم می کند که هر دولتی در سیاست مطلقاً و به خصوص در سیاست خارجی، دست نظامیان را به طور مطلق کوتاه کند. حتی در زمان شاه هم که همه پایگاه اقتدارش نظامیان بودند، نظامیان از مداخله در سیاست منع می شدند. البته آن روز همه جز خود شاه هم ممنوع المداخله بودند! اما در این زمینه شاه درست عمل می کرد. حتی برای ملاقات با شاه، اتاق نظامیان از سیاسیون جدا بود. حتی در ملاقات هایشان مقامات سیاسی و نظامی اجازه نداشتند که پیش هم بنشینند. چه برسد به اینکه پا توی کفش همدیگر کنند.برای مثال مقامی در وزارت دفاع نباید پاسخ مقامی دیگر را در وزارت خارجه بدهد. شواهد نگرانی من نسبت به وجود چنین طرحی این است: به یاد دارم که اوباما در سفر آفریقایی اش و کری در کنگره درباره برجام گفتند که در ایران سپاه مخالف توافق هسته ای است. در همان زمان گفتم که یک معنای تلویحی این مواضع این است که آمریکا در سیاست های خود در قبال ایران وارد کار روی مولفه های قدرت در داخل کشورمان شده است. الان هم این تحریم جدید روی دیگر همان سکه است. به عنوان نکته آخر عرض کنم که حضور سپاه و نظامیان در سیاست خارجی به قدری زیاد شده که نامعقول به نظر می رسد و نظیر آن را شما در هیچ جای دنیا نمی توانید پیدا کنید.


آقای محبعلی شما با نظر آقای واله موافق هستید؟

محبعلی: سیاست خارجی جمهوری اسلامی از ابتدا پرهزینه بوده است. بدین معنا که هزینه های زیادی برای اقدامات جزئی و کوچک پرداخته است. این در حالی است که سیاست خارجی باید منطبق بر برنامه ریزی و آینده نگری و بر پایه هزینه و فایده و انتخاب های سودمند تر باشد. در قضیه حمله به سفارت عربستان دیدیم که چه اتفاقاتی روی داد و عوامل آین قضیه در عمل و حامیان آنان در گفتار خود توجهی به آینده و عواقب آن نداشته و متوجه نبودند که ظرف یکی دو سال باید حداقل بر سر قضیه برقراری مجدد حج با حاکمان فعلی عربستان سر میز مذاکره بنشینند. اگر کمی دور اندیشی داشتند شاید دچار احتیاط در گفتار و عمل خویش می شدند.

در سیاست خارجی نباید زمان و فرصت ها را از دست داد. دوران ریاست جمهوری اوباما زمان مناسبی برای ایران بود و در آن دوره آمریکا و ایران می توانستند مشکلات خود را در میان بگذارند و حول منافع خود در هر مورد مذاکره داشته باشند. بالاخره یکی از دغدغه ها باید بررسی روابط دوجانبه بین دو کشور باشد، زیرا فقدان مناسبات دیپلماتیک در جهان بهم پیوسته امروز و در مناسبات بین المللی یک ناهنجاری محسوب می شود. باید توجه داشت که آمریکا ۵۲ درصد اقتصاد جهانی و ۱۵ درصد قدرت نظامی دنیا را در اختیار دارد. البته قدرت نرم و رسانه ای و دیگر موارد را اگر محاسبه کنیم باز هم موازنه سخت تر خواهد شد، ایران کمتر از نیم درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد و این اختلاف بسیار مشهود است. بنابراین ناهنجاری ها باید به گونه ای حل وفصل شود، ما در گذشته تجربه جنگ را داریم و شاید کمتر کسی در آن زمان فکر می کرد که سرانجام باید در این قضیه نهایتا بین دو کشور مذاکره صورت گیرد.

آقای محبعلی وقتی صحبت از مذاکره با آمریکا می شود، این دیدگاه مطرح می شود که در صورت این اقدم ماهیت انقلابی بودن زیر سوال می رود. شما این را قبول دارید؟

محبعلی: ببینید شوروی سابق، تجربه ای نزدیک است. توجه داشته باشیم که شوروی در جنگ شکست نخورد و در ادامه بزرگترین عقب نشینی تاریخ از نظر اقتصادی، جغرافیایی، ایدئولوژیکی و غیره اتفاق افتاد. روس ها در پی این تحولات تمامی آن چه را که در عرصه جغرافیا از زمان پطر کبیر به دست آورده بودند از دست دادند و از دیوار برلین در اروپای غربی و مرزهای ایران و افغانستان به مرزهای روسیه تزاری بازگشتند و تمام متصرفات خود را در آسیای میانه، اروپای شرقی و همینطور اروپای غربی را به طور یکجا واگذار کردند و هیچ چیز هم عاید آنها نشد. شاید اگر در این مدت مذاکره می کردند می توانستند امتیازاتی بگیرند، ولی در نهایت مابه ازایی نگرفتند. به طور قطع آمریکایی ها به دنبال این هستند تا مناسبات خود را با ایران به طور دلخواه بنا کنند، از طرف دیگر ما نیز علاقمندیم تا به شکل دلخواه خود با آمریکا وارد مذاکره شویم.

مثالی را برای درک بهتر موضوع عنوان می کنم. برنامه هسته ای می توانست به دلخواه یکی از طرفین مذاکره شود، ولی وقتی که این مساله وارد یک جمع چند جانبه بین المللی شد و همه طرف ها در آن دخیل شدند نتیجه کاملا متفاوت شد. در رابطه با آمریکا نیز این موضوع صدق می کند. پس بنابراین باید به فکر چاره بود. ما در قضیه جنگ یا در مساله اتمی چند بار فرصت داشتیم تا با هزینه کمتر مشکلات را حل وفصل کنیم ولی متاسفانه بدان توجه نکردیم. ببینید تولید ناخالص داخلی ایران در یک فاصله زمانی یک ساله و در پی تحریم های شورای امنیت حدود 40 درصد کاهش پیدا کرد. اگر دور اندیشی وجود داشت و برنامه اتمی ایران به شکل یک برنامه هسته ای مناقشه برانگیز دنبال نمی شد ، میزان تولید ناخالص داخلی ما از عربستان سعودی نیز بیشتر می شد و ایران به جای عربستان در جرگه کشور های عضو گروه ۲۰ قرار می گرفت. اولین پایه قدرت هر کشور به اقتصاد آن وابسته است. برای مثال بیست کشور صنعتی دنیا که ۹۰درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند، برای بقیه کشورها در زمینه هایی چون روش های سرمایه گذاری، بانکداری و غیره تصمیم گیری می کنند و قواعد بازی را تعیین می کنند که بعدا تبدیل به قوانین و مقررات لازم الاجرا برای همه می شود.

لذا آیا کشوری می تواند صحبت از مستقل بودن می کند در حالی که این گونه از قوانین و مقررات وضع شده استقلال آن کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. اما هنگامی که آن کشور وارد این مجموعه 20 قدرت برتر اقتصادی می شود می تواند در تصمیم گیری ها و قوانین مربوطه سهم داشته باشد. سوال این است که کدام روش استقلال را بیشتر حفظ می کند؟ زمانی که عضو این مجموعه اقتصادی باشیم یا خارج از آن؟ پس بنابراین حرف من این است که از یک نقطه ای و با بررسی ها کارشناسانه باید در جهت رفع اختلافات با آمریکا وارد مذاکره شد زیرا وضعیت کنونی هم برای ما و هم برای آمریکا پرهزینه است. مثالی در این باره می زنم. خانم رایس طی اظهاراتی گفته بودند که 8 کشور سرکش در دنیا وجود دارند که از آن 8 کشور تنها فقط 2 کشور باقی مانده اند که آن هم ایران و کره شمالی است.

باراک اوباما در آن زمان خواستار مذاکره با ایران بر سر سوریه بود و تمایل نداشت که روس ها در این کشور دست برتر را داشته باشند. تمایلی هم برای کسب سهم بیشتر و یا دادن نقش بیشتر به ترکیه، اسرائیل و یا عربستان را نیز نداشت. درست است که این کشورها متحدین آمریکا هستند ولی وی خواستار برقرار کردن موازنه یا تعادلی در این بین بود. خوب ما این فرصت را از دست دادیم و اکنون تندروهای جمهوری خواه در آمریکا تصمیم گیر اصلی در این زمینه هستند. آنها نگاه دیگری به سیاست دارند و روابطشان با عربستان سعودی، ترکیه و یا حتی اسرائیل کاملا متفاوت تر از دموکرات ها است. بنابراین هزینه های ما برای حل و فصل مسایل منطقه ای از گذشته بیشتر شده است. برنامه اول آمریکا وارد کردن فشار از طریق تحریم است که بگوید یا باید مذاکره کنید یا با تحریم های سخت مواجه می شوید.

ببینید در مورد روسیه هم همین طور بود و وزرای خارجه دو کشور اخیرا با هم دیدار کردند و بر سر موضوعاتی به توافق رسیدند؛ این در حالی بود که تحریم های سنگینی هم علیه مسکو وضع کرده اند. ببینید ما و بسیاری از کارشناسان در گذشته اعلام کردیم که نباید به سمت بازدارندگی اتمی و در نتیجه انتقال پرونده ایران به شورای امنیت رفت و بعدها هم نتیجه آن را دیدیم. امروز هم بر این تاکید داریم که نباید این رویه را ادامه داد. در این بین ممکن است برنامه موشکی ایران نیز سرانجامی نظیر

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۷۴۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا تحریم‌های مرتبط با ایران و روسیه وضع کرد

وزارت خزانه‌داری آمریکا چند فرد و نهاد را به بهانه تسهیل و حمایت مالی از فروش پهپادهای ایرانی تحریم کرد.

به گزارش ایسنا، دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا موسوم به «اوفک» روز پنجشنبه، چند فرد و نهاد را با ادعای ایفای «نقش اصلی در تسهیل و تامین مالی فروش مخفیانه پهپادهای ایرانی برای وزارت ایران»، تحت تحریم قرار داد. 

واشنگتن با بیان اینکه این تحریم‌ها با هماهنگی انگلیس و کانادا اعمال شده‌اند، در ادامه مدعی شد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران خود «در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جنگ روسیه در اوکراین نقش دارد».

طبق این بیانیه هشت فرد ایرانی، ۱۵ نهاد در ایران، امارات، پاناما و هند، ۲ کشتی و یک هواپیما به لیست تحریم‌های آمریکا اضافه شده‌اند.

«برایان نلسون» دستیار وزیر خزانه‌داری آمریکا در «دفتر تروریسم و اطلاعات مالی» مدعی شد: «وزارت دفاع ایران به بی‌ثبات‌کردن منطقه و جهان با حمایت از جنگ روسیه در اوکراین، حمله بی‌سابقه به اسرائیل و اشاعه پهادها و دیگر سخت افزارهای نظامی برای نایبان ایران ادامه می‌دهد».

او همچنین گفت: «ایالات متحده در هماهنگی نزدیک با انگلیس و کانادا از همه ابزارهای در دسترس برای مقابله با کسانی که از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران حمایت مالی می‌کنند، استفاده می‌کند».

این ادعاهای مقام آمریکایی در حالی است که ایران همواره اعلام کرده یک طرف جنگ در اوکراین نیست و این غرب است که با گسیل سلاح به این کشور، بر آتش درگیری‌ها می‌دمد.

ایران همچنین اعلام کرده در پاسخ به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان سفارت این کشور در دمشق، بر اساس منشور ملل متحد درباره حق پاسخگویی، مواضع نظامی این رژیم در سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار داده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • عملیات «وعده صادق» نشان داد جنگ‌هراسی در اقتصاد تاثیرگذار نیست
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • پایگاه خبری اکسیوس: آمریکا درحال بررسی برنامه‌های خود برای تحریم ارتش اسرائیل است
  • اکسیوس : آمریکا درحال بررسی برنامه‌های خود برای تحریم ارتش اسرائیل است
  • اکسیوس: آمریکا درحال بررسی برنامه‌های خود برای تحریم ارتش اسرائیل است
  • تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران
  • آمریکا تحریم‌های مرتبط با ایران و روسیه وضع کرد
  • فضاسازی تبلیغی پارلمان اروپا علیه عملیات «وعده صادق»
  • پاسخ مهم رهبری به توصیه‌ها برای مذاکره با آمریکا در برنامه هسته‌ای را ببینید | فیلم