Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - رئيس مرکز سلول درماني پژوهشگاه رويان ضمن بيان چشم انداز آينده درمان بيماريهاي گوناگون با سلولهاي بنيادي تأکيد کرد: انتظار معجزه نداشته باشيد و فريب تبليغات دروغين را نخوريد.
خبرگزاري مهر - گروه دانش و فناوري، ميترا سعيدي کيا: سلول هاي بنيادي همه سلول‌هاي بدن يک انسان توانايي تبديل به تمام سلول‌هاي بدن را دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به دليل توانايي منحصر به فرد اين سلول‌ها، امروزه از مباحث جذاب در زيست شناسي و علوم درماني به شمار مي روند.
سلول هاي بنيادي در بازسازي و ترميم بافت‌هاي مختلف بدن بدنبال آسيب و جراحت موثر بوده و مي‌توانند به درون بافت‌هاي آسيب ديده‌اي که بخش عمده سلول‌هاي آنها از بين رفته است، پيوند زده‌ شوند تا به ترميم و رفع نقص در آن بافت بپردازند.
طي سالهاي اخير اهميت سلول ها و سلول درماني به قدري افزايش يافته که نتيجه آن را مي توان در درمان بيماريهايي همچون درمان لک و پيس، سوختگي چشم، آرتروز و بيماريهاي قلبي مشاهده کرد.
بنا به اهميت موضوع سلول هاي بنيادي و نويدهايي که اين حوزه در ارتباط با سلامت مردم دارد درصدد آمديم تا با دکتر ناصر اقدمي عضو هيات علمي و رئيس مرکز سلول درماني پژوهشگاه رويان گفتگويي در خصوص سلول هاي بنيادي، وضعيت کشور در اين حوزه و تاثير آن در درمان و سلامتي مردم داشته باشيم.

مشروح گفتگوي خبرنگار مهر دکتر ناصر اقدمي به شرح زير است:
*با توجه به تاکيدات مقام معظم رهبري در انجام تحقيقات حوزه سلول هاي بنيادي در پژوهشگاه رويان و نظر به اهميت آن در سلامت مردم، بفرماييد که وضعيت کشور از منظر پيشرفت در زمينه سلول هاي بنيادي به چه صورت است؟
در پزشکي امروز با ليست طولاني از بيماري‌هايي مواجه هستيم که ويژگي آنها از دست رفتن بخشي از خود اندام و يا عملکرد آن است که ما آنها را با نام کلي بيماري‌هاي تخريب شونده بافتي مانند انواع سکته‌ها، بيماري هاي عصبي عظلاني و حتي سرطان مي‌شناسيم. دارو درماني مهم‌ترين ابزار پزشکي امروزي، هر چند قادر است که در مواردي جلوي پيشرفت اين بيماري‌ها را بگيرد ولي قادر به ترميم بافت و يا اندام از دست رفته نيست.
اين بدان معناست که مي توان با دارو کيفيت زندگي را بالا برد ولي در هر صورت بيماري ريشه کن نخواهد شد؛ پزشکي بازساختي راهکار جديدي در پزشکي مدرن امروز براي حل اين دغدغه پزشکان و محققان به کار مي رود تا بدين واسطه بتوان جايگزيني براي اندام از دست رفته قرار داد.
در سال 1384 دکتر بهاروند و گروهش در پژوهشگاه رويان تحقيقات خود را در زمينه سلول هاي بنيادي آغاز کردند. از همان موقع سرمايه گذاري ها انجام شد و پژوهشگاه رويان در کنار درمان ناباروري موضوع سلول هاي بنيادي را در پيش گرفت تا توسعه علمي خوبي داشته باشد.
هر فناوري در مسير توسعه خود چندين مرحله را طي مي‌کند؛ دوران طفوليت که زمان معرفي اوليه است، رشد و بلوغ و بالاخره افول. هر کشوري زماني صاحب فناوري مي شود که در زمان اوليه يعني طفوليت فناوري وارد صنعت شود و گرنه مصرف کننده اي بيش نخواهد شد. ما از همان اوايل و طفوليت بحث سلول هاي بنيادي وارد شديم و شروع به کار کرديم.
در تحقيقات مشخص شده که سلول هاي بنيادي جنيني قابليت تکثير و تبديل شدن به ساير سلول ها را به خوبي دارند. از اين رو پروژه هايي براي درمان بيماري ها روي اين سلول ها در پژوهشگاه رويان آغاز به کار کرد.
*آقاي دکتر بسياري از کشورها با مشکلي در ارتباط با سلولهاي بنيادي مواجه بودند و آن هم مشکل اخلاقي در استفاده از سلول هاي بنيادي جنيني است؛ آيا کشور ما از اين منظر مشکلي داشته؟
سلول هاي بنيادي جنيني، سلول هاي توانمندي در ترميم و بازسازي بافت هاي بدن هستند. اولين سلولي که تعريف شد سلول بنيادي جنيني بود که توان بالايي داشت ولي يک مشکل اخلاقي بزرگ داشت. کاتوليک ها و مسيحي ها معقتد بودند وقتي لقاح صورت مي گيرد جنين روح دارد و اگر به آزمايشگاه برده شود قتل صورت گرفته است. در آمريکا و بعضي ايالات نيز به همين دليل، قادر به انجام آزمايشات روي جنين نيستند.
آمريکا در اين زمينه در اصل پيشرو بود به طوريکه در ايالات متحده آمريکا در کاليفرنيا در طول 10 سال، نزديک 5 ميليارد دلار هزينه شد تا چنين پروژه هايي را پيش ببرند. در عين حال در اروپا اين تحقيقات پيش نرفت.
اما در اين ميان، شيعه معتقد است چهار ماه بعد از لقاح روح در بدن جنين دميده مي شود؛ بر همين اساس، مقام معظم رهبري دستور دادند که پژوهشگران مي توانند قبل از لانه گزيني و دميده شدن روح در جنين از آن استفاده کنند ولي اين نبايد منجر به تشکيل يک انسان شود. اين سلول هاي بالقوه توان تشکيل انسان را دارند و فقط براي آزمايش تا ساخت عضو از سلول هاي جنيني مي توان از آنها استفاده کرد. البته که اهل تسنن هم هنوز با اين موضوع مشکل دارند.
خيلي از کشورهاي منطقه و اروپايي اين فرصت را نداشتند که تحقيقات روي سلول بنيادي جنيني را آغاز کنند و اين ديدگاه هاي شيعه خيلي مسير پيشرفت استفاده از سلول هاي بنيادي جنيني را براي محققان و پژوهشگران باز کرد. البته اين يک نظريه غير علمي نبود چرا که امروز بسياري از کشورها اين نظريه را قبول کرده اند و تحقيقات روي سلول‌هاي بنيادي را آزاد کرده اند.
*پس با اين تفاسير در ايران پژوهش ها روي سلول هاي بنيادي جنيني آغاز شد؛ ولي آيا از همان ابتدا اميدي داشتيد که اين تحقيقات را به مرحله باليني برسانيد؟
پژوهشگاه رويان يک استراتژي داشت و آن هم اين بود که ما فقط علم را براي مقاله داشتن توليد نکنيم و بايد حتما کاربردي باشد؛ همين ساختار باعث شد سمت و سويي کاربردي در سلول بنيادي داشته باشيم.
اما زماني مي توانيم کار باليني با سلول هاي بنيادي انجام بدهيم که سراغ سلولي برويم تا کمترين آسيب را داشته باشد و از نظر تئوري، سلامت بالاتري داشته باشد. اين سلول ها عمدتا از مغز و استخوان استخراج مي شوند تا مورد آزمايش قرار بگيرند.
در پزشکي وقتي يک موضوعي را مطرح مي کنيم نياز به زمان دارد تا به حوزه بالين وارد شود. بعد از انجام تحقيقات معمولا فاز مطالعات حيواني انجام مي شود و بعد از آن، فازهاي اول، دوم و سوم انساني محقق مي شود؛ بنابراين سلول درماني هم از اين مقوله جدا نيست؛ مي بايست توليد صنعتي استانداردي داشته باشد و هم استفاده آن به خوبي انجام بگيرد و همچنين از سوي ديگر قانون مدار باشد. قانون مداري نيز در اين عرصه نيز صدق مي کند؛ يعني وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو بايد دستورالعمل هاي توليد سلول را ابلاغ کنند.
*آيا دستورالعملي براي توليد سلول هاي بنيادي ابلاغ شده است تا بتوانيد در سلول درماني گام برداريد؟
بله. در تابستان سال 1394 اين دستورالعمل توسط سازمان غذا و دارو در وزارت بهداشت و درمان ابلاغ شده است. در واقع اين دستورالعمل شامل استاندارهاي لازم براي نحوه توليد سلول در فضاي استريل (شرايطي شبيه بدن) است. اجراي اين استانداردها تا اندازه‌اي تضمين مي کند که سلول هاي توليد شده کاملا ايمن و سالم بوده و کارايي لازم را در بدن بيماران داشته باشند.

* اگر توليد سلول نياز به دستورالعمل داشته، قطعا براي استفاده از سلول هم نياز به يک تاييديه هايي وجود دارد؛ آيا در اين زمينه اقدامي صورت گرفته است؟
بله. نحوه دستورالعمل مصرف سلول بنيادي هم ابلاغ شد تا مطابق آن بيمه ها و مراکز درماني وارد عرصه شوند. اين دستورالعمل در اسفند 95 توسط معاونت درمان وزارت بهداشت ابلاغ شد. خوشبختانه در حال حاضر در ايجاد قوانين هم جزء کشورهاي پيشرو هستيم. در کل دنيا شايد کمتر از 10 کشور، قوانين مربوط به سلول هاي بنيادي را داشته باشند، همچنين در بحث باليني هم جزء کشورهاي پيشرو هستيم.
*قطعا اين مجوزهاي توليد سلول و استفاده از آنها قرار است در پروسه درمان برخي بيماري ها صورت گيرد؛ طي سال هاي اخير هم صحبت هايي از راه اندازي کارخانه سلولي براي توليد سلول و درمان بيماري ها با سلول درماني شده است؛ آيا اين 2 مجوز براي راه اندازي کارخانه توليد سلول و مرکز سلول درماني تاثيري دارد؟ کارخانه سلولي در چه مرحله اي است؟
در سال 1392 با يک شرکت دارويي به اتفاق پژوهشگاه رويان به اين توافق رسيديم که شرکتي راه اندازي کنيم که هدف اصلي آن ايجاد کارخانه هاي سلولي باشد. اقدامات براي راه اندازي کارخانه سلولي از همان سالها آغاز شد. در واقع نقشه اوليه براي راه اندازي کارخانه سلولي در اين شرکت آماده و همان موقع به وزارتخانه ارسال شد؛ بر همين اساس ساخت کارخانه سلولي را آغاز کرديم. اکنون کارخانه از نظر فضايي ساخته شده و ما منتظر هستيم مرحله نهايي آن انجام شود.
شروع کار کارخانه سلولي زماني آغاز مي شود که از وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو دعوت کنيم تا کارخانه ساخته شده را مورد بازديد قرار دهند و ببينند شرايط براي تکثير سلول ها چگونه است تا مجوز شروع کار را نيز ارائه کنند.
اين اولين کارخانه توليد سلول در ايران است که بعد از اخذ تاييديه ها کار خود را آغاز مي کند.
* لطفا بفرماييد در اين کارخانه دقيقا چه اقداماتي صورت مي گيرد؟ آيا اميدواري براي مردم به دنبال خواهد داشت؟
راه اندازي کارخانه سلولي مي تواند يک استراتژي جديد باشد تا به درمان برخي بيماري ها منجر شود. در حال حاضر در پژوهشگاه رويان سلول ها در حال آزمايش هستند. آن چيزي که به مرحله صنعتي رسيده و قرار است در اين کارخانه سلولي به توليد برسد، در فاز اول، 4 -5 محصول است که به توليد مي رسند.
«سلول مزانشيم کشت شده»، «سلول هاي تک هسته اي»، «سلول هاي فيبروبلاست کشت شده»، «سلول هاي پوست» از محصولاتي هستند که در پژوهشگاه به مرحله صنعتي رسيده است و در نهايت در راستاي درمان به کار گرفته خواهند شد.
* شايد خيلي از مردم آگاهي چگونگي استفاده از سلول در درمان را نداشته باشند در اين صورت لازم است که با روند کار کارخانه سلولي آشنا شوند در اين خصوص توضيحاتي مي فرماييد که در کارخانه سلولي چه مي گذرد تا به درمان يک بيماري منجر شود؟
روند درمان با سلول ها و محصولاتي که تا کنون در پژوهشگاه توليد شده سه مرحله وجود دارد؛ مرحله اول انتخاب بيمار است که در مراکز درماني اتفاق مي افتد. مرحله دوم عبارت است از توليد و فراوري سلول که در کارخانه اتفاق مي افتد و مرحله سوم تزريق و پيگيري بيماران که مجددا در همان مراکز درماني پذيرنده بيمار صورت مي گيرد.
به عنوان مثال در سلول مزانشيم براي بيماران مبتلا به آرتروز، وقتي بيمار به پزشک مراجعه مي کند، معاينه اوليه صورت مي گيرد و پزشک وضعيت بيمار را مورد بررسي قرار مي دهد و تشخيص مي دهد که با دارو يا سلول درماني يا تعويض مفصل بيمار بهبود مي يابد. اگر توصيه کرد که سلول درماني راه چاره درمان است، با کارخانه سلولي تماس گرفته مي شود، سپس کارخانه بسته اي را براي بيمار مي فرستد که در آن نحوه و دستورالعمل هاي نمونه برداري و شرايط ارسال به همراه وسايل مورد نياز آمده است.
معمولا در بيمارستان نمونه مورد نياز براي توليد دارو مثلا 50 سي سي نمونه از مغز استخوان خون بيمار گرفته مي شود و در لوله هاي مخصوص به کارخانه سلولي ارسال مي شود. اين نمونه گيري تنها در بيمارستان ها قابل انجام است. سپس نمونه مغز استخوان فرد به کارخانه سلولي ارسال مي شود. کارخانه، سلول هاي بنيادي فرد را از بين ميلياردها سلول جداسازي مي کند و حدود يک ماه زمان لازم است که آنها را کشت دهد. اين سلول ها بعد از آماده شدن به بيمارستان فرستاده مي شوند تا توسط پزشک، به بيمار تزريق شوند که اغلب يک تزريق ساده است؛ بدين واسطه سلول ها در بدن بيمار شروع به ترميم بافت هاي مرده مي کنند. اين ترميم باعث مي شود تا اندازه زيادي درد بيمار نيز کاهش يابد.
*آيا اين درمان مادام العمر است؟
خير، ما هيچوقت نمي توانيم بگوييم قطعي و به صورت مادام العمر با سلول هاي بنيادي درمان خواهيم شد. اين پروسه با همان 4 محصول براي 4 بيماري آرتروز، بيماري قلبي، چين و چروک و لک و پيس انجام مي گيرد؛ درمان با شرايط از پيش تعيين شده (سن و ...) و حداقل براي 3 الي 4 سال تاثير گذار خواهد بود. در واقع در اين مدت زمان درد بيمار به عقب مي افتد و بيمار يک زندگي راحت تجربه مي کند.
*اکنون اين اميد در بيماران مبتلا به آرتروز، بيماري قلبي، چين و چروک و لک و پيس به وجود آمده؛ آيا راه اندازي کارخانه سلولي مي تواند تنها بيماران کشور را تحت پوشش قرار دهد، يا اينکه نياز بيماران خارجي را نيز برطرف مي سازد؟
تنها در خصوص همين 4 محصولي که در حال حاضر در کارخانه سلولي مي خواهيم توليد کنيم بازاري بيش از 700 هزارنفر وجود دارد اين در حالي است که کارخانه فقط مي تواند سالانه تنها 3 تا 4 هزار نفر را تحت پوشش خود قرار دهد؛ بنابراين نه تنها براي صادرات که حتي براي پوشش بيماران داخلي هم نيازمند توسعه در ساخت چنين کارخانه‌هايي هستيم.

* آيا اکنون خدمات سلول‌درماني در بيمارستان هاي کشور انجام مي‌شود که بتوانيم بگوييم فردي با سلول درماني بهبود يافته است؟
به صورت قانوني هنوز هيچ يک از بيمارستان هاي کشور استانداردهاي لازم را براي ارائه چنين خدماتي کسب نکرده اند؛ هر چند که ما در صددهستيم که هرچه زودتر اين استاندارد را با همکاري شرکت در چند بيمارستان ايجاد کنيم. ولي به صورت جسته و گريخته مي شود ارائه چنين خدماتي را در برخي مراکز درماني شاهد بود.
* چه کشورهايي نمونه هايي نظير کارخانه‌هاي سلولي دارند و ما آيا در حد آنها پيشرفته هستيم يا خير؟
کشورهاي انگليسي زبان مانند امريکا، انگليس و استراليا جزء معدود کشورهايي هستند که کارخانه هاي مشابهي را دارند. البته مراکز ارائه خدمت چه به صورت قانوني و چه به صورت کنترل نشده در کشورهاي زيادي وجود دارد. به عنوان مثال تنها در امريکا بيش از 1500 مرکز ارائه دهنده خدمات سلولي وجود دارد که اغلب مجوز قانوني هم ندارند. به خاطر مشکلات اخلاقي که در برخي کشورها وجود دارد، خيلي از کشورها دير شروع به تحقيقات در اين زمينه کردند. کشورهاي آمريکا، اروپا و ژاپن، کشورهاي آسياي شرقي که قطب‌هاي اين حوزه هستند، اين اقدامات را انجام داده‌اند.
اروپايي‌ها به دليل مشکلات اخلاقي در زمينه سلول‌درماني آنچنان پيشرفت نکرده‌اند. به صورت عمده کشورهاي انگليسي ‌زبان آمريکا و کانادا جزء کشورهايي هستند که هر کدام از کارخانه سلولي را در کشورشان دارند.
*ظرفيت پذيرش سلول در کاخانه سلولي که قرار است راه اندازي شود به چه صورتي است؟ اين در مقايسه با ساير کشورها که چنين کارخانه اي دارند چگونه است؟
ظرفيت اين کارخانه سلولي در ايران پذيرش 10 بيمار در روز است که مي توان گفت سالانه 3500 نفر مورد پذيرش قرار مي گيرند. اين ظرفيت نسبتاً خوب حتي در سطح جهاني است.
*نويد شروع فعاليت کارخانه سلولي را براي چه زماني به ما مي دهيد؟
تا چند وقت آينده وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو به اين کارخانه خواهند آمد که تحقيقات خود را راجع به عملکرد کارخانه شروع کنند و ممکن است تحقيقات آنها يک پروسه سه ماهه باشد. محل توليد و محصول مورد تائيد قرار مي‌گيرد و بعد از آن به صورت صنعتي اين کارخانه آغاز به کار مي‌کند.

*در ابتدا اشاره کرديد بيماري هاي پوستي مانند لک و پيس هم با محصولي که توليد شده قابل درمان است، راجع به روند درمان اين بيماري توضيحاتي مي دهيد؟
«ريکالر سلول» در بيماران مبتلا به لک و پيس استفاده مي‌شود که از سلول‌هاي پوستي به دست آمده و بعد از اخذ نمونه پوست، محصول نهايي بدون کشت فراوري شده و براي تزريق زير پوست در ناحيه لک و پيس ارسال مي‌ شود. اين درمان در بيماران مقاوم به درمان در سه تا چهار ماه باعث برگشت رنگ به محل آسيب ديده مي‌شود.
*چين و چروک چطور؟
«رينيودرم سل» محصول ديگري است که باعث اصلاح چين و چروک ناشي از پيري به صورت طولاني مدت يعني حداقل چهار سال خواهد شد. ترکيب اين محصول سلول‌هاي فيبروبلاست کشت شده پوستي است.
*آيا تاکنون برنامه اي براي انتقال تکنولوژي هم داشته ايد؟
مالزي و کره‌جنوبي از جمله کشورهايي هستند که در صدد هستيم انتقال دانش فني را داشته باشيم. انتقال دانش فني درآمد بيشتري دارد تا اينکه مستقيما محصول صادر شود.
مردم چگونه مي توانند به مرکزي معتبر براي سلول درماني مراجعه کنند؟
رويان و مراکز ديگر مي‌توانند راهنمايي کنند.
*گويا تحقيقاتي در دست اجرا داريد که علاوه بر اين بيماريهايي که گفتيد، گستره سلول درماني را افزايش مي دهد. به عنوان مثال بيماري هاي چشمي؛ آيا مي توان اميدوار بود که بيماران مبتلا به بيماري هاي چشمي با اين روش جديد بهبود مي يابند؟
در درمان بيماري هاي مربوط به قرنيه به مرحله درمان رسيده ايم و همچنين براي سوختگي هاي قرنيه اين امکان وجود دارد تا سلول بنيادي کشت داده شود به شرطي که يک چشم سالم باشد و از چشم سالم سلول بنيادي بگيريم، کشت دهيم و در راستاي درمان چشم دچار سوختگي شده گام برداريم. اين در مرحله درمان است. معمولا مواد شيميايي صنعتي باعث سوزاندن قرنيه چشم مي شود و بيشتر در کارگران اين موضوع ديده مي شود. البته که در مورد شبکيه چشم اقداماتي انجام داده ايم ولي هنوز نتيجه نگرفته ايم. شبکه چشم از قرنيه پيچيده تر است.
*بيماري هاي ديگر مثل ديابت چطور؟ آيا مي توان اميدوار بود که در آينده ديابت هم به واسطه سلول هاي بنيادي قابل درمان خواهد شد؟
ديابت هم مانند شبکيه چشم خيلي پيچيده است؛ زخم هاي ديابت را شايد بتوان زودتر به نتيجه رساند. براي ديابت بايد منتظر باشيم.
*آيا ما مي توانيم در آينده اي نه چندان دور بگوييم عامل اصلي درمان بيماري ها سلول درماني باشد؟
خير، هر تکنولوژي تا وارد پزشکي مي شود 20-10 بيماري را درمان مي کند و بعد يک تکنولوژي ديگر پا به عرصه مي گذارد. تکنولوژي بعدي مهندسي بافت است که اندام و يا عضو در آزمايشگاه توليد مي شود و پيوند داده مي شود اين علم در سال 2050 نمود پيدا مي کند و يکي از شغل هاي برتر خواهد بود.
*آيا تحقيقاتي براي درمان بيماري هاي عصبي مانند ام اس و کليه انجام داده ايد تا به سلول درماني اين بيماري هاي منجر شود؟
بله در خصوص بيماري‌هاي عصبي، ام‌اس، کليه و سرطان نيز تحقيقاتي انجام داديم و مي‌توانيم سرطان را با سلول‌درماني درمان کنيم. درمان قطعي که به هيچ عنوان وجود ندارد. از نظر تئوري سلول‌ تزريق شده مي‌تواند جايگزين بافت‌هاي از بين‌رفته باشد. سلول‌درماني در همه بيماري‌هايي که بخشي از بافت بدن از بين مي‌رود، به کار برده مي‌شود مانند ام‌اس، فلج مغزي، نخاعي، نارسايي کبدي و ... همه ارگان‌ها مي‌توانند از سلول‌درماني استفاده کرد.
همه اين تحقيقات در حال انجام است ولي پزشکي وقتي از تئوري حرکت مي‌کند تا به باليني برسد، زمان مي برد.
*در خصوص سرطان بيشتر توضيح مي دهيد؟ آيا تحقيقات در اين زمينه در کشور انجام گرفته که بتوان اين اميد را در بيماران سرطان به وجود آورد که در آينده نزديک با سلول بنيادي درمان خواهند شد؟
بحث سرطان با بقيه بيماري‌ها کمي متفاوت است. سرطان خود به نوعي بيماري تکثير شونده بيش از حد سلولي است. بدن ما هر روز ميليون‌ها تقسيم سلولي را انجام مي ‌دهد که در حين برخي از اين تقسيمات اتفاقي مي ‌افتد که نتيجه آن از کنترل خارج شدن تکثير سلولي است.ولي سيستم ايمني بدن با شناسايي اين سلول ها به عنوان سلول بيمار و يا غير خودي آن را از بين مي‌برد حال به هر دليلي سيستم ايمني ضعيف شود و يا قادر به شناسايي اين سلول‌هاي معيوب نشود، سلول ها فرصت تکثير لجام گسيخته را پيدا مي ‌کنند و بيماري سرطان ايجاد مي‌شود.

شيمي درماني هر چند مي تواند با از بين بردن سلول هاي در حال تکثير تا اندازه اي بيماري را کنترل کند ولي قادر نيست که همه سلول هاي سرطاني به خصوص سلول هايي که از تکثير کمتري برخوردار هستند از بين ببرد. بنابراين چند وقت شاهد عود بيماري با شدت بيشتري خواهيم بود که به اغلب داروهاي موجود در بازار نيز مقاوم هستند.
يکي از روش هاي درماني در اين بيماران پيوند سلول هاي ايمني و مغز استخوان از يک دهنده سالم براي ايجاد سيستم ايمني کارآمدتر در مقابل سرطان است که به اين روش پيوند مغز استخوان گفته مي‌شود. هرچند اين کار مي تواند به درمان کامل بيمار در برخي از موارد منجر شود ولي به دليل عوارض استفاده از آن محدود است. با اين حال بيش از 50 سال است که در دنيا از اين روش استفاده مي‌شود.
در روش جديد ايمنوسل تراپي، سلول هاي ايمني در خارج از بدن با تغييرات ژنتيکي به گونه اي آموزش داده مي شوند که بتوانند به صورت موثري سلول هاي سرطاني را بعد از تزريق شناسايي کرده و از بين ببرند. اين روش که از چند سال گذشته با يک سرمايه گذاري هنگفت 5 ميليارد دلاري در آمريکا شروع شده مي تواند مشکل سرطان را تا اندازه زيادي حل کند و دردسر آن را در حد يک بيماري سرماخوردگي کاهش دهد.
خوشبختانه در کشور ما نيز زيرساخت هاي چنين تحقيقاتي وجود دارد و در حال حاضر ستاد سلول هاي بنيادي معاونت رياست جمهوري، پژوهشگاه رويان، دانشگاه تربيت مدرس و شرکت دارويي برکت وابسته به ستاد اجرايي امام (ره) در اين زمينه فعاليت هاي زيادي را انجام مي دهند. با اين حال نيازمند سرمايه گذاري بيشتر در اين زمينه هستيم.
*آيا درمان قطعي با محصولاتي که اکنون براي سلول درماني به توليد رسيده و تکنولوژي که در کشور توسط محققان پژوهشگاه رويان و ساير دانشگاهها و مراکز در مورد سلول هاي بنيادي صورت گرفته امکان پذير است؟
لازم است بگويم هيچ‌کس از سلول درماني و درمان‌هاي مبتني به سلول انتظار معجزه ندارد. ما در پزشکي معجزه نداريم. انتظار معجزه در سلول‌ درماني هم همين‌طور است. اگر تبليغي به شما گفت بعد از اين درمان همانند روز اول مي شويد مطمئنا بدانيد که جز شيادي و يا کلاهبرداري هيچ قصد ديگري ندارند. تبليغ معجزه همان دروغگويي است حتي اگر خلاف آن ثابت شود.
در واقع سلول درماني در کنار دارودرماني مي‌خواهد کيفيت زندگي بيماران را بهتر کند ولي راحت‌تر و موثرتر و ماندگارتر.
*آقاي دکتر اقدمي، تا اينجا که صحبت هايي در خصوص سلول هاي بنيادي، ميزان پيشرفت کشور و مقايسه ساير کشورها با ايران داشتيد؛ همچنين در اين ميان به خوبي راجع به درمان برخي بيماريها با سلول هاي بنيادي اشاره کرديد؛ بد نيست بدانيم اگر به عقب برگرديد همين مسير را پيش مي رويد؟
اگر به عقب برگردم همين مسير را انتخاب مي کنم، من پزشکي خواندم و مي توانستم اين را ادامه دهم و به بالين بروم و هر روز تعداد زيادي از بيماران را درمان کنم اما به اينکه تحقيقات پايه اي را ادامه بدهم علاقه مند بودم. چون يک تحقيق منجر مي شود که يک پروسه درماني تبيين شود و اين پروسه تعداد بيشتري از بيماران را به مرحله درمان مي رساند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۸۷۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کمبودهای درمانی استان بوشهر رفع شود

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله غلامعلی صفایی بوشهری سه شنبه شب در دیدار رئیس و معاونان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفت: یکی از بزرگ‌ترین خدمات را دانشگاه علوم پزشکی ارائه می دهد و با تلاش هایی که در استان شده شرایط به سمت پیشرفت است اما با افق شایسته هنوز فاصله وجود دارد.

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر افزود: نگاهمان به مراکز استراتژیک در استان همچون آموزش و پرورش، مراکز آموزش عالی و بهداشت درمان که دستگاه هایی هستند که زیربنای تمدن را تولید می کنند باید تغییر کند.

وی بیان داشت: پیامبر اکرم (ص) امنیت و سلامت را زیر ساخت تمدن عنوان کردند، به همین خاطر باید به حوزه سلامت فوق العاده توجه کرد و به لحاظ اعتبارات در حوزه تامین تجهیزات، زیرساخت و نیروی انسانی نیاز است این عرصه دیده شود و نیز مدیریت اقتصاد سلامت بر مساله پیشگیری متمرکز باشد، لذا باید روی خیرین پیشگیری در عرصه درمان کار و طراحی کنیم.

آیت الله صفایی بوشهری ابراز داشت: اگر خیریه ها و وقف های پیشگیری از بیماری داشته باشیم هم هزینه آن کمتر است و هم اثر آن بیشتر است.

نماینده ولی‌فقیه در استان بوشهر اظهار داشت: یکی از کارهایی که باید انجام داد استفاده از طب دریا برای سلامت است، در حالیکه می توان با آماده سازی عمق و کف دریا به راحتی پیاده روی دریایی داشته باشیم که در نشاط و شادابی و سلامت مفاصل بسیار موثر است.

آیت الله صفایی بوشهری بیان کرد: استان بوشهر به خاطر شرایط خاصی که دارد و به ویژه در جنوب استان، باید بیش از جمعیت به لحاظ نیازهای درمانی توانمند باشد و جغرافیایی در عرصه سلامت موفق است که بیش از نیازهای استاندارد جمعیت بیمار، دارای توانمندی باشد.

وی با بیان اینکه به حوزه بهداشت و درمان مثل عرصه امنیتی باید کمک کرد گفت: پیشگیری، درمان، هم زیر ساخت و هم حوزه نرم افزار گران است، لذا کار سخت اما شدنی است و می طلبد مسئولان اعتبارات لازم را برای زیرساخت تامین کنند و به مساله درمان همانند مسائل استراتژیک نگاه داشته باشند.

وی با اشاره تصمیماتی در خصوص ساخت بیمارستان صنعت نفت در استانی دیگر گفت: نباید طوری باشد که صنعت و انرژی در این استان به همراه آلاینده ها باشد و بیمارستان نفت در استان دیگری احداث شود.

آیت الله صفایی بوشهری همچنین خواستار تجهیز بیمارستان های شهرستان های دیگر شد و گفت: نباید تمرکز درمان روی مرکز استان باشد.

امام جمعه بوشهر با اشاره به مراجعه برخی از مردم به دیگر استان ها جهت درمان گفت: برخی از مردم برای درمان به خارج از استان مراجعه می کنند، در استان نباید کمبودی باشد که منجر به این شود بیمار به خاطر این کمبود امکانات به استان دیگری برود؛ اگر بیمار به خارج از استان مراجعه می کند به صورت اختیاری باشد.

آیت الله صفایی بوشهری افزود: بایستی طراحی استاندارد صورت گیرد که در یک بازه زمانی این کمبودها تمام شود.

کد خبر 6093649

دیگر خبرها

  • کمبودهای درمانی استان بوشهر رفع شود
  • آیا زالو واقعا می‌تواند درمان کننده باشد؟
  • یک گیاه ضد باکتری برای درمان برخی بیماری‌های عفونی
  • زالو درمانی؛ انجام بدهیم یا نه؟
  • نیچر: یک کشف مهم درباره سرطان روده بزرگ که به دهان مربوط می شود
  • بهره مندی ۳ هزار و ۷۰۰ بیمار صعب العلاج و خاص از تسهیلات درمان در گلستان
  • زالو درمان می‌کند؟
  • آغاز درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال در خراسان شمالی
  • با این فناوری انقلابی می‌توان درون سلول‌های سرطانی را مشاهده کرد!
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست