پشت پرده سفر دوباره نتانیاهو به مسکو
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۹۰۶۶۱
روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در یادداشتی با عنوان «مسکو، قدس و تهران... لحظه حقیقت» که به قلم ایال زیسر تحلیلگر اسرائیلی نوشته شده، وضعیت امروز بنیامین نتانیاهو در قبال سوریه را «سردرگم» توصیف کرد.
به گزارش صدای ایران، نویسنده آورده است: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل دوباره با ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سوچی در ساحل دریای سیاه دیدار میکند؛ این دیدار میتواند مهمترین دیدار بین دو طرف از ابتدای مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه در یک سال پیش تاکنون باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این مداخله نظامی که روسیه را به همسایه شمالی اسرائیل مبدل کرد، در ابتدا موجب نگرانی از وقوع درگیری بین دو طرف شده بود، به گونهای که نیروی هوایی روسیه و ناوگان این کشور که بدون دردسر و محدودیتی در داخل سوریه فعالیت میکرد، نزدیک بود به رویارویی با اسرائیل که به دنبال حفظ آزادی عمل خود در آسمان سوریه بود، کشیده شود.
زیسر گفت: حادثه سقوط جنگنده روسی توسط ترکیه در آسمان سوریه که در اکتبر 2015 روی داد منجر به بروز بحران خطرناکی در روابط بین آنکارا-مسکو شد و اردوغان را وادار به عذرخواهی از روسیه کرد اما در خصوص اسرائیل گفتوگوهای مدام بین پوتین و نتانیاهو مانع هر گونه درگیری احتمالی بین دو طرف شده است و از همین رو دو طرف به راه خود در سوریه ادامه دادند به گونهای که روسیه گروههای مسلح را در مناطق مختلف سوریه هدف گرفته و آنها را نابود کرد و نظام بشار اسد را از سرنگونی نجات داد در حالی که اسرائیل هم بدون اضطراب و مزاحمتی به حملات خود در سوریه ادامه میدهد.
نویسنده اسرائیلی با اشاره به روند پرشتاب تحولات در سوریه، افزود: جنگ در این کشور به پایانی زودتر ازحد انتظار نزدیک میشود آن هم در حالی که بشار اسد در کرسی ریاست باقی مانده و اسرائیل هم در سردرگمی به سر میبرد از اینکه چه انتظاری از رئیس جمهور سوریه با پایان جنگ میرود، آیا او همان رئیس جمهوری خواهد بود که تل آویو درصدد امضای توافقنامه صلحی با وی بود که به موجب آن در ازای بازگرداندن جولان، سوریه را از ایران و حزب الله جدا کند.
در این یادداشت آمده است: بشار اسد در سخنان روز یکشنبه خود در دمشق به این سوال تا حدودی پاسخ داد به گونهای که وی اعلام کرد که جنگ در سوریه به پایان خود نزدیک میشود.
رئیس جمهور سوریه به مخاطبان خود تاکید کرد که سوریه با وجود اینکه بهترین فرزندان خود را در نبرد از دست داده اما مقاومت کرده است و پیروزی را به برکت روسیه، ایران و حزب الله به دست آورده و نام و عمل آنها در راه دفاع از سوریه در صفحات تاریخ ثبت خواهد شد.
تحلیلگر اسرائیلی بر این باور است که در واقع، هنگامی که جنگ در سوریه تمام شود طرف پیروز میدان، پوتین خواهد بود که برای نجات سوریه و نظام آن سنگ تمام گذاشت اما بازیگران اصلی دیگر میدان نبرد با تروریسم در سوریه، ایران و حزب الله بودند که دوشادوش روسیه و نیروهای دولتی سوریه مبارزه کردند.
در هفتههای اخیر اسرائیل تلاش میکند این تضمین را بگیرد که توافقهای مربوط به آتشبس که با ابتکار روسیه به اجرا درآمد، ایران و حزب الله را از مرزهای سوریه با سرزمینهای اشغالی دور کند و به ایران برای ایجاد پایگاههای نظامی در سوریه یا تاسیساتی که از طریق آن اسرائیل را تهدید کند، اجازه داده نشود.
تحلیلگر اسرائیلی اظهار داشت: روسیه هم به حرفهای اسرائیل گوش فراخواهد داد چون با آن سر دشمنی ندارد اما مسکو منافعی هم در سوریه دارد و به اعتقاد روسیه، اسرائیل باید همزیستی با ایران و حزب الله که هر دوی آنها متحدان حیاتی مسکو در منطقه هستند یاد بگیرد.
زیسر گفت: ملاقات بین نتانیاهو و پوتین همچنین به دلیل غیبت بازیگر آمریکایی در آن مهم است، معلوم است که دولت ترامپ هم راه اوباما را در پیش گرفته که گروههای مسلح در سوریه را به حال خود رها کند و بر اهدافی مهمتر و راحتتر مثل نابودی داعش متمرکز شود.
وی افزود: حالا این برای اسرائیل ارجحیت دارد که در ازای تحولات سوریه خطوط قرمزی را مشخص کند، چیزی که در طول سالهای جنگ از آن منع شده بود به گونهای که در سایه ایران، امنیت خود را به دست پوتین یا ترامپ نسپارد.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۹۰۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563