به نقل از «دانا»

ارتباط بالا رفتن سن ازدواج با معضلات اجتماعی

تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۹۴۸۷۳

کارشناس مسائل دینی اظهار داشت: فردی که ازدواج نکرده بیشتر در معرض فساد و خطا قرار می گیرد و ممکن است هر لحظه هیجان های ناشی از غرایز تامین نشده او را به ورطه سقوط و نابودی بکشاند .

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبنم همدان: هدف از خلقت انسان رشد وکمال در سایه سار بندگی خداوند است. اگر انسان در مسیر بندگی انسان بتواند یار و همراهی مناسب با هدف یکسان انتخاب کند می تواند با سرعتی مضاعف به سمت این هدف حرکت کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع اولین و مهمترین دلیل تشکیل خانواده انتخاب همراه برای حرکت به سمت رشد و کمال است. خداوند در قرآن خلقت انسان به صورت زوج و با دو جنسیت را از نشانه های عظمت خویش می داند. ازدواج اگر با شناخت کامل و بر اساس معیارهای صحیح صورت بگیرد چه بسا می تواند انسان را به منزلگاه قرب الهی برساند.

در جامعه امروز ما، ازدواج به یکی از چالش برانگیزترین مسائل بدل شده است. چالش های مربوط به شغل و فراهم آوردن وسایل اولیه از یک سو جوانان را تحت الشعاع قرار میدهد و تحولات فرهنگی سالهای اخیر که در پی گرایش مردم به زندگی های مدرن رخ داده است از سوی دیگر موجب تأخیر در امر ازدواج و به تبع آن مشکلات اساسی برای جامعه می شود.

برای آشنایی با نظر جوانان در خصوص ازدواج درمورد علل تا خیر در ازدواج گفتگویی صمیمانه با چند تن از دختران جوان و مجرد شهر انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

همه ذهنم معطوف به تحصیل بود و همین باعث شد از زندگی و ازدواج دور بمانم

فرشته صاحبی کارشناس ارشد مترجمی زبان فرانسه متولد 1369 در ارتباط تاخیر ازدواج خود می گوید: این روزها که دختران متولد دهه هفتاد و یا هشتاد و شوق آنها به ازدواج را مشاهده می کنم پی به تفاوت عمیق خود با آنها میبرم. نگرش دختران متولد دهه هفتاد و حتی هشتاد به امر ازدواج بسیار متفاوت تر از من است در دورانی که من در سن آنها بوده ام هرگز به مقوله ازدواج فکر نمی کردم, تمام ذهنیات من معطوف به ادامه تحصیل شده بود.

خانواده و جامعه به ما تلقین میکرد که ازدواج مانع پیشرفت علمی است

فرشته در ادامه صحبت هایش گفت: گاهی اوقات حتی در دبیرستان دبیران توصیه می کردند که در این سن هرگز به ازدواج فکر نکنیم و معتقد بودند اگر تحصیلات بهتری داشته باشیم مطمئنا فرصت انتخاب های بهتری در آینده خواهیم داشت. در دوران دانشگاه نیز بعضی از اساتید مجرد خانم با امر ازدواج بسیار مخالف بودند به گونه ای که حتی یکی از دوستان را که به تازگی تاهل اختیار کرده بود بسیار سخیف خواند. متاسفانه در آن روزگار خانواده و جامعه به ما تلقین کرده بودند ازدواج مانع پیشرفت علمی می شود با توجه اینکه بنده تحصیلاتم را به پایان رسانده ام اما خانواده ام در برابر خواستگارم جبهه می گیرند و می گویند :این فرد با تحصیلات پایین در شان خانواده ما نیست و امروز بزرگترین سوال من این است که شان و جایگاه اجتماعی مرا را چه کسی تعیین می کند .

مقایسه خاستگاران با یکدیگر و دور شدن ار انتخاب درست

سمانه مسعودی کارشناسی ارشد میکرو بیولوژی متولد1365 در خصوص دلایل تاخیر ازدواج می گوید :کبر و غرور بی جا سبب می شود دیگران را در حد و اندازه خود ندانیم. همچنین مقایسه خواستگاران با یکدیگر باعث می شود گمان کنیم اگر اکنون چند خواستگار همزمان داریم در اینده نیز موقعیت های مشابه ای به دست خواهیم آورد در حالی که بهار جوانی فرصت محدودی برای خود نمایی دارد.

خودشیفتگی یکی از دلایل تأخیر در ازدواجم است

سمانه می گوید: از نظر من خودشیفتگی و سیر در اوهام یکی از دلایل تاخیر در ازدواج من بوده است چون روابط والدین من بسیار حسنه و عاشقانه است و من گمان می کردم باید همسر اینده ام نیز فرد کامل و بی عیب باشد تا بتواند یک زندگی کامل را برای من مهیا کند. اما معیارهای غلط موجب انتخاب راه اشتباه می شود. گاهی اوقات می پنداریم همیشه فرصت انتخاب وجود دارد و به راحتی از کنار فرصت های به دست آمده عبور می کنیم تا فرصت های بهتری در آینده کسب نماییم .

وی اضافه کرد : باید همگی باور کنیم یکبار به دنیا می آییم و یک بار فرصت زندگی داریم بهتر است در این فرصت نواقص و فرصت های خود را جدی بگیریم و به امید فرصت های بهتر در آینده زندگی امروز خود را تباه نکنیم.

طبقه اجتماعی خانواده ام مانع ازدواج من شد

م. ع بانوی 45 ساله ای است که مجرد مانده و تنها زندگی می کند. وی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دارد و کارمند دانشگاه است. با وجودی که شرایط اجتماعی و شغلی خوبی دارد اما از زندگی اش احساس رضایت ندارد. در مورد علت مجرد بودن خود می گوید: خانواده من یک خانواده متوسط به پایین بود و پدر خدابیامرزم در بازار با چرخ دستی وسایل مردم را جابجا می کرد. من خواهرم با وجودی که دختران سربزیر و اهل تحصیل و هنری بودیم شرایط شغلی پدر و طبقه اجتماعی خانواده ام موجب شد خواستگار مناسبی نداشته باشیم. همیشه فکر میکنم اگر پدرم کارمند یا پولدار بود حتما ما زندگی موفقی داشتیم.

فردگرایی موجب کم رنگ شدن نقش خانواده در انتخاب همسر است

در مورد دلایل تاخیر در امر ازدواج گفتگویی با مریم عابدی روانشناس و مشاوره خانواده انجام دادیم .

مریم عابدی اظهار داشت : از آنجایی که جامعه ما به سمت فرد گرایی پیش می رود نقش و حضور و تائید و یا عدم تائید خانواده ها مانند گذشته پر رنگ نیست یا حداقل می توان گفت خانواده هایی که سطح آگاهی بیشتری دارند در انتخاب های اصلی فرزندان نقش کم رنگ تری را ایفا می کنند. والدین در اکثر مسائل نظر و خواست فرزندان را در اولویت قرار می دهند به عنوان مثال اینکه در چه رشته ای تحصیل کنند ,چه شغلی انتخاب کنند ,حتی اینکه فرزندان در چه سنی ازدواج کنند و.....لازم به ذکر است که این روش و تبدیل آن به یک فرهنگ می تواند بسیار سودمند و حائز اهمیت باشد .

مشاور خانواده اضافه کرد :تنها در فاکتورهای ذیل می توان از فرد گرایی به نفع روابط استفاده کرد;

جوانان ما در اکثر موارد به سن عقلی ازدواج نرسیده اند و آمادگی پذیرش مسئولیت های یک زندگی مشترک را ندارند. این عدم آمادگی می تواند مربوط به مسائلی همچون عدم بلوغ و استقلال فکری ,عدم استقلال مالی ,عدم وابستگی به خانواده ,هراس از قبول مسئولیت سنگین ازدواج ,ناتوانی فکری و روانی در پذیرش شرایط و مسئولیت های یک زندگی دو نفره باشد .

مریم عابدی روانشناس و مشاور خانواده اذعان داشت: نکته ای که جای تامل بسیار دارد این است که فرزندان ما گرچه ممکن است فردی را با صلاحدید خود و اطرافیانشان مناسب برای زندگی مشترک بدانند اما باید به این نکته توجه کنیم که تا چه حد خود آنها واجد شرایط ازدواج هستند.

عابدی خاطر نشان کرد :جوانان قبل از هر اقدامی باید نسبت به توانایی ها و کمبوده های خود شناخت حاصل کنند و بدانند چه نیازها و روحیاتی دارند، آنگاه به شناخت طرف مقابل با توجه به روحیات و شخصیت خود بپردازند.

عابدی اضافه کرد :خداوند متعال هدف ازدواج را آرامش معرفی کرده است با کسب شناخت از خود در واقع نگاه متعادل تری به ویژگیهای طرف مقابل پیدا خواهند کرد .

نگاه شرع به ازدواج و تأخیر در امر ازدواج

در خصوص نگاه دینی به ازدواج و دلایل تاخیر ازدواج گفتگویی با حجت الاسلام بیت الله افشاری انجام دادیم .

افشاری بیان داشت :خداوند متعال متناسب با هر نیازی که در وجود بشر قرار داده است پاسخی مناسب در محیط بیرون قرار داده و انسان ها را به پاسخ گویی شایسته به این نیازها دعوت فرموده است یکی از نیازهای غریزی که خداوند در وجود آدمی قرار داده است نیازهای جنسی است انسان با ازدواج علاوه بر تامین نیاز جنسی امنیت و آرامش را برای خود و دیگران به ارمغان می آورد. فردی که ازدواج نکرده بیشتر در معرض فساد و خطا قرار می گیرد و ممکن است هر لحظه هیجان های ناشی از غرایز تامین نشده او را به ورطه سقوط و نابودی بکشاند .علاوه بر آن انسان موجودی مهرورز است و دوست دارد دوست داشته شود و دیگران را نیز دوست بدارد در ازدواج فرصت دوست داشته شدن و بروز احساسات برای دختر و پسر فراهم می شود همان گونه که خداوند در آیه 21 سوره روم می فرماید :درمیانتان مودت و رحمت قرار داد .

حجت الاسلام و المسلمین در خصوص تاخیر تاخیر ازدواج در دختران و پسران اظهار داشت :متاسفانه در جامعه ما هنگامی که میزان ورودی خانم ها به دانشگاه بیشتر از آقایان است مسئولین و افراد جامعه می گویند چه اشکالی فرزندان نسل اینده در دامن مادران تحصیل کرده با حضوری موثر در جامعه بزرگ شوند اما نگاه به طرف مقابل زنان تحصیل کرده مردان کم سواد را ندارند و مورد دیگری که مشاهده می شود این است که خانم ها مدت زیادی را صرف تحصیلات عالیه می کنند به عنوان مثال خانمی که 28 سال سن و یا بیشتر با تحصیلات عالیه متقابلا انتظار خواستگار تحصیل کرده با شرایط بهتری از سن 22 سالگی خود دارد کفو تحصیلات یکی از معیارهای اساسی اکثر خانم های تحصیل کرده است . متاسفانه در بخش مقابل اقایان با تحیصیلات بالا و سن 28 سال و بالاتر از خانم های در سنین پائین تر خواستگاری می کنند به عنوان مثال یک آقای تحصیل کرده دهه شصتی از یک خانم دهه هفتادی خواستگاری می کند از سوی دیگر تحصیلات بالاتر در بین خانم ها سبب می شود بعضا به جایگاه اجتماعی بالاتری دست پیدا کنند به همین دلیل خود را قانع می کنند که نتوانند به خواستگارانی که در جایگاه اجتماعی و تحصیلات پائین تری هستند پاسخ دهند.

افشاری در خصوص عدم برگزاری ازدواج های آسان گفت : شکست ازدواج های دانشجویی سبب شده است آمار ازدواج های آسان پائین بیاید و این به علت عدم شناخت کافی دو دانشجو از یکدیگر در محیط دانشگاه است .

افشاری تصریح کرد :با استفاده از اسیب شناسی دقیق عدم موفقیت ازدواج های دانشجویی می توان دوباره ازدواج های آسان را راه اندازی کرد .

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۹۴۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی