فارس گزارش میدهد پشت پا زدن به ازدواج رسم نازیبای این روزها/ ازدواج آسان در سادهزیستی و همسان گزینی
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۹۵۵۱۹
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، ازدواج ماندگار و حقیقی ازدواجی است که شاکله آن بر اساس عشق و محبت شکل گیرد و تداوم یابد. حق تعالی هم برای این منظور، اکسیر اعظم و گوهر گرانبها و با ارزش محبت را در نهاد زن و مرد قرار داده است. «مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون [روم/21] از شگفتی های خدا این است که از جنس خودتان برای شما جفتی آفریده که کنارش آرمیده و لطف و دوستی بین شما برقرار کرده که برای مردم متفکر خود از آیات بزرگ محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لذا زن و شوهر برای رسیدن به آرامش و گرم شدن کانون خانواده و تحکیم آن، می بایست این امر فطری را نسبت به یکدیگر ابراز کنند تا رابطه دوستانه و صمیمانه آنان بیش از پیش برقرار شده و جلوی اصطکاکها و بد اخلاقیها گرفته شود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: «کُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِیمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاء[1] هر چه ایمان انسان کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت مینماید».
امام رضا (ع) نیز در این زمینه میفرمایند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ النِّسَاءَ شَتَّی فَمِنْهُنَ الْغَنِیمَةُ وَ الْغَرَامَةُ وَ هِیَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِهَا وَ الْعَاشِقَةُ لَه[2] بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گرانبها و تاوان [رنج های آدمی] هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت میکند و عاشق اوست».
نکته مهم در این میان ابراز و بیان این محبت نسبت به همسر است. در واقع گرچه محبت یک امر قلبی است، منتها نباید به این محبت قلبی اکتفا کرد، بلکه لازم است آن را در قالب بیان و رفتار، بروز و ظهور بخشید تا بتوان دستاورد لازم را از آن به دست آورد. نبی مکرم اسلام (ص) در این راستا میفرمایند: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً [3] این گفتار مرد به همسرش که من تو را دوست دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود».
نمونه بارز یک زندگی پر از عشق و محبت را می توان در ازدواج امیرالمومنین با حضرت زهرا (س) مشاهده کرد. ازدواجی که با شاخصههای سادگی، بی آلایشی، کم بودن جهیزیه و مهریه آغاز شد و با مهرورزی و عشق تداوم یافت.
امیر المومنین (ع) درباره زندگی خویش با حضرت فاطمه (س) می فرمایند: «کُنَّا کَزَوْجِ حَمَامَةٍ فِی أَیْکَة[4] من و زهرا (س) بسان دو کبوتر در آشیانهای بودیم». عشق و علاقه قلبی این شوهر و همسر چنان صفایی به خانواده بخشیده بود که علی (ع) وجود فاطمه (ع) را تسکین قلب خود می دانست و می فرمودند: «فَوَاللَّهِ مَاأَغْضَبْتُهَا وَ لَاأَکْرَهْتُهَا عَلَی أَمْرٍ حَتَّی قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ وَ لَاأَغْضَبَتْنِی وَ لَاعَصَتْ لِی أَمْراً وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَانُ[5] «هیچ گاه فاطمه (س) از من نرنجید و او نیز هیچ گاه مرا نرنجانید، او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت، در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت و هر گاه به رخسارش نگاه می کردم، تمام غصه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می کردم».
پشت پا زدن به ازدواج رسم نازیبای این روزها
ساعت حدود نه شب است و آپارتمان سوتوکور است. با طمأنینه کلید را در قفل میاندازد و در را باز میکند. تاریکی خانه با حجمی زیاد بر سرش هوار میشود. دنبال کلید برق دستانش را روی دیوار بغل در میکشد و بعد از چند ثانیه خانه از تاریکی محض در میآید. ظرفها از چند روز قبل بر روی ظرفشویی تلنبار شده و دلودماغی برای شستن و مرتب کردن هر روزه آنها ندارد.
این تصویر کوتاه زندگی چنددقیقهای خانمی را نمایش میدهد که سالهاست بهتنهایی زندگی میکند. او در عمر 5 دههای خویش اصلاً ازدواج نکرده و تمام هموغمش کارش در یکی از سازمانهای دولتی است. حتی پس از بازنشستگی نیز درخواست ادامه همکاری داده تا بلکه از تنهاییاش اندکی کاسته شود.
شاید شما نیز در دور و اطراف خویش چندنفری را میشناسید (چه آقا و چه خانم) که پا به سن گذاشتهاند و اصلاً ازدواج نکرده و مجردی زندگی میکنند و یا اینکه برخی مسائل زناشویی باعث شده تا طلاق بگیرند و دیگر رغبتی برای ازدواج نشان ندهند. در نظر داریم در این گزارش موضوعاتی در خصوص ازدواج، طلاق و همچنین عدم تمایل به ازدواج در بین جوانان را بررسی نماییم. در چند دهه اخیر عوامل متعددی سبب شده است که سن ازدواج در ایران بالا رود و چهبسا یکی از آنها نیز علاقهمندی دختران و پسران برای ادامه تحصیل است.
زهرا سائدی خانم جوان 33 سالهای است که مدرک کارشناسی ارشد دارد. او در یکی از دانشگاهها تدریس میکند و مجرد است با او هم صبحت میشویم تا دیدگاههایش را درباره ازدواج و همچنین عدم ازدواج جویا شویم.
وی با اشاره به برخی معیارهای دستنیافتنی برای ازدواج میگوید: مسلماً هیچ انسانی کامل نیست، اما بعضی خصوصیات مثبت امروزه کمتر در جوانها دیده میشود. حالا چه دختر یا پسر. مثلاً مسئولیتپذیری و وفادار بودن.
خانم سائدی در جواب سووال من که از او میپرسم چه عواملی در بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان تأثیر دارد میگوید:
عوامل مختلفی در بالا رفتن سن ازدواج دخیل هستند که برخی مربوط به دولت و عدهای مربوط به جامعه و همچنین خانواده میشود. داشتن کار برای پسرها یکی از پارامترهای مهم ازدواج است. نقش دولت در ایجاد کار و همچنین دادن تسهیلات برای ازدواج تا حدی مهم هست؛ اما مسوولیت کاملش بر عهده دولت نیست. متأسفانه اکثر خانوادهها طوری فرزندانشان را بزرگ کردهاند که نمیتوانند خودشان بعد از اتمام درس مستقل کار کنند و چشم امیدشان تنها به خانواده و حمایت دولت است.
وی با اشاره به دیگر انتظارات بلندپرواز پسران میگوید: اینکه پسرها انتظار دارند که تمام امکانات مادی ازجمله خانه و ماشین داشته باشند بعد اقدام به ازدواج کنند. هرچند نقش برخی از دخترها و خانوادهشان در این تصمیمگیری آقایان بیربط نیست. چون انتظار یک داماد کامل را از لحاظ مالی دارند، اما نمیدانند لذت خرید وسایل و امکانات زندگی و تلاش برای دستیابی به امکانات را از جوانها میگیرند. دلایل دیگری از جمله مهریههای سنگین و جهیزیههای بزرگ و چشم و هم چشمیهایی که این وسط بین فامیل و آشنایان اتفاق میافتد، باعث میشود جوانها نتوانند راحت ازدواج کنند و شاید بهتر است بگویم از ازدواج کردن میترسند.
وی تجملات و چشم و هم چشمیها را در بعضی از زندگیها بیتأثیر ندانسته و میگوید: بعد از ازدواج متأسفانه یک سری از خانمها در ارتباط با همسرشان، زندگیشان را با دیگران مقایسه میکنند. درحالیکه نمیدانند دارند تیشه به ریشه زندگی خودشان میزنند که اگر حتی زندگیشان به طلاق نیز منجر نشود، بار روانی عدم رضایت از زندگی را به همراه دارد.
وقتی از او میپرسم از میان معیارهای ازدواجت کدام برای تو اهمیت بیشتری دارد میگوید: به نظرم اولویت با اخلاقیات است چهبسا خیلی از خانوادهها ازلحاظ مالی در حد بالایی بودند اما به دلیل عدم تفاهم اخلاقی جدا شدند. باید دید اگر مبنا فقط پول باشد و در آینده ورشکستگی اتفاق بیفتد آیا میشود با شخص مقابل که حالا اخلاق منهای پول دارد زندگی را ادامه داد یا نه!
خانم سائدی در دانشگاه بهصورت حقالتدریسی کار میکند، همچنین در مدرسه نیز تدریس میکند، درآمدش در حدی است که بتواند احتیاجات خودش را برآورده سازد و نیازی به شخص دیگر نداشته باشد.
در چند دهه اخیر با رشد فارغالتحصیلان قشر بانوان از دانشگاهها و ورود آنها به بازار کار سبب شده است که انتظارات هر دو طرف در تشکیل زندگی بالا رود.
خانم سائدی در این خصوص میگوید: درآمد زیاد حاصل از شغل برای یک دختر موجب بالا رفتن سطح انتظار میشود و یک همسر با یک درآمد مالی بالا و یا زندگی رفاهی سطح بالا را درخواست دارد که مسلماً ازدواج را سختتر میکند. به نظرم اگر پسرها شاغل باشند، درصد بیشتری منجر به ازدواج میشود، چون اکثر خانوادهها اول شاغل بودن پسر برایشان اهمیت دارد، اما شاغل بودن دخترها منجر به ازدواج نمیشود. چون در عرف جامعه ما پسر به خواستگاری دختر میرود نه برعکس.
وقتی از او نظرش را درباره فلسفه ازدواج و در کنار هم قرار گرفتن دختر و پسر در پیوندی مقدس به نام ازدواج را جویا میشوم میگوید: زندگی مشترک یعنی در کنار هم بودن در لحظههای سخت و شریک بودن در خوشی و ناخوشی، مشوق هم بودن برای طی کردن پلههای ترقی و پیشرفت در تمام جنبهها، چه ازلحاظ مادی و چه معنوی و برتر از همه اینها وفادار بودن به این پیوند.
دختران دهه شصت جزو 30 درصدی جمعیت مجرد زنان کشور هستند و به نظر میرسد کمتر از کمسنوسالهای خود انگیزهای برای ازدواج دارند. به نظر میرسد دهه شصتیها بیشازحد پی تحصیل، شغل و افزایش توانمندیهای خودشان بوده و هستند. البته این تصمیمی نبود که خودشان بهتنهایی بگیرند. واکنش، رفتارها و باورهایی که در ذهن آنها گنجانده شد نیز در این امر بیتأثیر نبود.
خانم ساهدی نظرش را در این مورد چنین بیان میکند: دهه شصت با یک جمعیتی زیاد مواجه بود که درصد دختران چند برابر پسران بود. پس توازنی برقرار نبود، کمبود کار و بهتبع مشکل بالا رفتن سن ازدواج را در پی داشت و هم اینکه خیلی از خانوادهها دختر را هم پای پسر برای تحصیل و کار فرض میکردند، پس این هم در عدم ازدواج در سن پایین دخیل بود.
بهروز جوان 35 سالهای است که دو بار ازدواجکرده است. ازدواج اولش ناپایدار بوده و به طلاق منجر شده است. از او درباره دلایل طلاق ازدواج اولش را جویا میشوم.
-ازدواج نخست من در سن بیستسالگی اتفاق افتاد. ما عاشق هم بودیم و فکر میکردیم زندگی خیلی خوبی در کنار هم خواهیم داشت اما دو دوران نامزدی این ازدواج منجر به طلاق شد.
وی از دلایل طلاق خویش دخالتهای خانواده همسرش و همچنین چشم همچشمیهای مرسوم این روزها را برشمرد و گفت: از همان ابتدا زندگی ما با تجملات شروع شد. جشن نامزدی دریکی از تالارهای معروف، خرید طلاهای آنچنانی و ... که باید بگویم هنوز پس از طلاق نیز نتوانستم برخی از آن خرجها را جبران نمایم و اگر پدرم و حمایتهای مالی او نبود شاید میبایست قید ازدواج دوم را هم بزنم و تمام عمرم را کارکنم تا از بدهی خلاصی یابم.
انوشیروان محسنی بندپی معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان بهزیستی هم دو روز قبل با ابراز نگرانی از روند افزایش جدایی زوجین گفت: طلاق زنان سرپرست خانوار از سال 85 تا 91، 57 درصد رشد داشته است و در حال حاضر 47 درصد طلاقها در پنج سال اول ازدواج زندگی رخ میدهد بنابراین باید برای کاهش این آسیب بزرگ اجتماعی، ارائه مشاورههای تخصصی و آموزشهای مهارت زندگی را جدی بگیریم.
وی بابیان اینکه بهزیستی بهعنوان یک دستگاه اجرایی در پیشانی طرحهای مربوط به کاهش آسیبهای اجتماعی قرار دارد، ادامه داد: تیمهای مددکاری ماقبل از مراجعه خانوادهها به دادگاه به کمک آنان میروند و با ارائه مشاوره برای پیشگیری از طلاق تلاش میکنند و درواقع زوجها قبل از ثبت اختلافها در گردونه مشاوره قرار میگیرند.
این جوان که هماکنون دریکی از شرکتهای تولیدی کار میکند تجربیات خویش را از زندگی مشترک چنین بیان میکند.
-دوست داشتن و محبت هردو طرف به همدیگر، درک متقابل، صبر داشتن و تحمل سختیهای زندگی که گاهی شاید اگر این صبر نباشد ادامه زندگی سخت و طاقتفرسا میشود.
بهروز هماکنون دارای یک پسر 3 ساله هست و در کنار همسرش زندگی خوبی را سپری میکند درحالیکه هنوز زخمهای ناشی از انتخاب نادرست همسر اولش را نیز کتمان نمیکند و میگوید هرماه باید چند سکه طلا از بابت مهریه او باید بپردازد.
دیگر همشهری جوانی که ما با او همکلام شدیم، دختر جوان و برازنده 27 سالهای است که در مقطع دکترا در حال تحصیل است. دلیل اینکه به سراغش رفتیم از آن دسته جوانهایی است که اعتقاد زیادی به ازدواج زودهنگام ندارد و معتقد است که هنوز وقت برای تشکیل زندگی زیاد است.
میگوید: به علت درس و مشغلههای زیاد پژوهشی به موضوع ازدواج فکر نمیکنم و چند سالی همفکر نخواهم کرد.
ریحانه عوامل عدم ازدواج جوانان هم استان را چنین برمیشمرد: عوامل مختلفی از قبیل مشکلات اقتصادی، بیکاری، توقعات بالا، سختگیری خانوادهها و عدم پشتیبانی یک جوان و همچنین ترس از برخی معضلات جامعه که الآن خیلی از خانوادهها با آن درگیر هستند ازجمله اعتیاد، خیانت، دخالت، وابستگی یکی از زوجین به خانواده و عدم آمادگی زوجین برای ازدواج باعث شده سن ازدواج بالا رود و اصلاً جوانان رغبتی به ازدواج نداشته باشند.
به گفته وی الآن استقلال مالی دختر امتیاز مثبتی برای پسران محسوب میشود و من افراد زیادی را دیدم که در معیار خود شاغل بودن دختر را خواستهاند و روی حقوق دخترخانم حساب باز میکنند.
ریحانه میگوید: متأسفانه بسیار دور از زندگی ساده هستیم و توقعات بسیار بالا رفته است و مطمئن باشید افرادی که پول هم ندارند و ادعای زندگی ساده زیستی دارند بهمحض به دست آوردن پول روی به زندگی مدرن خواهند آورد و ازاینرو میتوان گفت: بیشتر معیارهای اولیه روی ظواهر ازجمله مادیات متمرکزشده و بعد که زیر یک سقف میروند تازه معیارهای اخلاقی، دینی، عقایدی و غیره رو میشود.
شاید در کنار شما نیز باشند خانوادههایی که زندگی زناشویی موفقی دارند. چنین خانوادههایی همیشه از خود یک قاب کامل و بدون عیب به بیننده منتقل میکنند. پدری سختکوش و مهربان، مادری دلسوز و فرزندانی که در چشمانشان امید میدرخشد.
ریحانه در این خصوص میگوید: دقیقاً تصویر یک زوج خوشبخت همراه با یک فرزند است که کنار یک میز جمع شده و مشغول غذا خوردن درنهایت آرامش هستند و البته چنین زوجهایی نیز وجود دارد و این را هم باید قبول کرد که همیشه همهچیز بر وفق مراد نخواهد بود که الآن نمیتوان گفت که اغلب جوانان ولی غالباً یا تمایل به ازدواج ندارند یا اصلاً دلشان بچه نمیخواهد که دلیل آنهم بیشتر مشکلات اقتصادی و الگوبرداری از زندگی فیلمها و سریالهای خارجی است و البته دوستیهای پسر و دختر هم عاملی دیگر است که باز از زیرمجموعه تهاجم فرهنگی هستند و متأسفانه الآن برخی جوانان ازدواجهای سفید را بیشتر از ازدواج رسمی و قانونی ترجیح میدهند.
آقای قربانی 485 ساله دیگر همشهری ماست که ترجیح داده اصلاً ازدواج نکند و هماکنون کارمند یکی از ارگانهای دولتی است. او یک آپارتمان و یک خودرو دارد و با حقوق خود روزگار میگذراند.
وقتی از دلایل عدم ازدواجش میپرسیم: آهی کشیده و میگوید: به نظرم ازدواج وقت و زمان خودش را دارد. اگر در آن زمان اتفاق نیفتد دیگر امیدی به آن نیست. مثل من که در سن ازدواجم بهانهتراشیهای زیادی کردم، مثل ادامه تحصیل، یافتن شغل و خرید خانه و ...و وقتی همه اینها را انجام دادم دیگر دلودماغی برای تشکیل خانواده در من باقی نمانده بود.
با اینکه هنوز وارد دهه پنجاه زندگیاش نشده اما موهایش جوگندمی و چشمانش بیفروغ است و هنگام راه رفتن عجلهای دربرداشتن قدمهایش ندارد. شاید با دیدنش در تصور اول بگویید پدر یک جوان 22 ساله یا 20 ساله باید باشد؛ اما اینچنین نیست و تنهایی تنها یار او در خانه است.
علیاکبر محزون از افزایش ازدواج بالای سن متعارف در کشور خبر داد و افزود: در سال 92 آمار ازدواج مردان بالای سن متعارف 35 سال 9/4 درصد بود که در سال گذشته این آمار به 10/4 افزایش پیدا کرد و همچنین ازدواج زنان بالای 30 سال در سال 92، 12/5 درصد بوده که در سال گذشته به 14/5 درصد رسیده است.
وی تعداد جوانان در سن ازدواج با ویژگی هرگز ازدواجنکرده را 11 میلیون و 240 نفر دانست و اظهار داشت: از این تعداد 5 میلیون و 570 هزار نفر مرد و 5 میلیون و 670 هزار نفر نیز زن هستند.
وی درباره افرادی که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اما هرگز ازدواجنکردهاند نیز گفت: تعداد این افراد یکمیلیون و 300 هزار نفر است که 320 هزار نفر آنان مردان و 980 هزار نفر آنان را زنان تشکیل میدهند.
به گفته محزون، این افراد از سن «تجرد قطعی» که 49 سالگی است عبور نکردهاند و به تجرد قطعی نرسیدهاند.
مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیت و مهاجرت سازمان ثبتاحوال به افرادی که بالای سن متعارف ازدواج بوده و تا 50 سالگی هرگز ازدواجنکردهاند، اشاره کرد و افزود: بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت، در حال حاضر 152 هزار نفر مجرد قطعی بالای 50 سال سن در کشور زندگی میکنند.
با توجه به نقش بسیار سازنده ازدواج در زندگى فردى و اجتماعى، در دین مبین اسلام سفارش فراوانى در مورد ازدواج شده که همگى بر اهمیت و آثار ارزنده آن دلالت دارد و ناگفته پیداست که تعابیرى مثل النکاح سنتى فمن رغبتى عن سنتى فلیس منىازدواج سنت و آیین من است و هر که به سنت من پشت کند از من نیست بهطورکلی در جهت تشویق و ترغیب به این امر الهى و سنت نبوى (ص) است و هدف از آن ایجاد انگیزه و یادآورى اهمیت و ارزش آن است و با اینگونه روایات درصدد گوشزد کردن آثار و خیرات عمیق آن مىباشند.
گزارش از فاطمه داداشی
انتهای پیام/و
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۹۵۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد
به گزارش «ورزش سه» مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی تردید یکی از متفاوت ترین مربیان خارجی است که در سال های اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی های قابل تحسین او، علاقه ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می دهد.
این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توام با نیش و کنایه را حفظ می کنند.
* حادثه ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما میشود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.
* می خواهم مسلمان شوم
اما آنچه که مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می گوید: «من میخواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرآیند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.
* ازدواج با دختر ایرانی
از مدت ها قبل زمزمه هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ تر شد و رسانه ها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته می شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار میشود.