Web Analytics Made Easy - Statcounter

ناظمی اردکانی گفت: افراد سیاسی، بازنشسته نمی‌شوند ولی باید بدانند در هر مقطعی از زندگی سیاسی خود در چه عرصه ای فعالیت کنند که به نفع ملی باشد و هیچ گاه خود را تحمیل نکنند.

چرخش نیروها در عرصه تصمیم‌گیری و مدیریتی کشور موضوعی است که رفته رفته به دغدغه بدل می شود اما سوال اینجاست که محل کادرسازی مدیران آینده کشور کجاست؟ در فضایی که خیلی ها از آسیب های تحزب و خاطره های تلخ مردم از احزاب قبل از انقلاب و چالش های وارده بر اثر انشقاق و چنددستگی در حزب جمهوری اسلامی به نظام صحبت می کنند؛ این واقعیت مورد اشاره و تأکید قریب به اتفاق سیاسی کشور است که می شود به سمت تحزب گرایی در راستای تأمین منافع ملی پیش ‌رفت و برنامه راهبردی برای کادرسازی مدیریت داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


به گزارش نامه نیوز، محمدناظمی اردکانی عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین و وزیر دولت نهم نیز بر این دیدگاه صحه می گذارد و تأکید می کند: اینکه شخصیتها و افراد سیاسی حاضر نیستند هزینه های فعالیت حزبی را بپردازند یک ضعف و عیب بزرگی است. کار حزبی و سیاسی، یک کار نخبگی است و لازم است فردی که در این وادی وارد می شود از خود ظرفیت نشان دهد چه در شرایطی که پیروز یا شکست می خورد.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***

نگاهی به 39 سال گذشته بعد از پیروزی انقلاب نشان می دهد دوره به دوره متوسط سن نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای هیأت دولت افزایش پیدا کرده است و چرخش نیروها در ارکان حاکمیت و آمدن نیروهای جوان به عرصه مدیریت های کلان کشوری و کادرسازی برای آینده به کُندی انجام می شود، به نظر شما چرا شاهد این اتفاق هستیم؟

اینکه متوسط سن مجلس شورای اسلامی و اعضای هیأت دولت افزایش پیدا کرده متفاوت است، زیرا نمایندگان مجلس در هر دوره به طور متوسط 60 درصد تغییر می کنند و نمایندگان جدید و جوان وارد مجلس و عرصه قانونگذاری می شوند و این وضعیت خیلی حسن نیست چون نمایندگان هر دوره تا فرصتی پیدا کنند و با موضوع قانونگذاری که نسبتا پیچیده است آشنا شوند باید جای خود را به دیگری بدهند. ممکن است افراد محدود برای چندین دوره حضور خود را در مجلس حفظ کرده باشند؛ از طرفی افرادی که برای مجلس شورای اسلامی کاندیدا می شوند رمز موفقیت آنها برای پیروزی در انتخابات و رأی آوری شان برای دوره بعد در گرو پرداختن به مشکلات روزمره محلی و منطقه ای است بنابراین نگاه ملی به مسائل کمتر داشت و فرصت پیدا نمی کنند که به آن بپردازند و اساسا ساختاری برای کادرسازی و ورود کاندیداهای دارای صلاحیت تعریف شده برای ورود به مجلس شورای اسلامی وجود ندارد.

ویژگی هایی چون تحصیلات، تخصص، سن، تجربه، جنسیت و نگاه راهبردی به مسائل کشور. اما درباره اعضای هیأت دولت کاملا درست است. متأسفانه نه تنها کادرسازی وجود ندارد بلکه اراده ای هم نیست که از استعدادهای درخشان و جوان استفاده شود. علی رغم عدم وجود ساختار حزبی برای کادرسازی، نیروهایی جوان و خودساخته در بستر انقلاب پرورش یافتند و نشانه های آن را در فضای علمی و فنی مانند انرژی هسته ای، ساخت تسلیحاتی مانند موشک های دوربرد یا حضور در فضا، کشف سلول های بنیادین و بسیاری از دستاوردهای دیگر شاهد بوده ایم. این گونه استعدادهای مشابه درصورتی که به عرصه مدیریت کلان کشوری راه یابند قطعا می توانند با روحیه انقلابی و جوان عامل تحول و سرعت در پیشرفت باشند و ظرفیت های مادی و معنوی کشور با شور و نشاط بیشتری به کار گرفته شود و شاهد گردش نخبگان در عرصه مدیریت اجرایی کشور باشیم. حال چرا چنین شرایطی به وجود نمی آید یا اتفاق نمی افتد چند دلیل دارد. نخست، عدم وجود چند حزب قدرتمند در ساختار سیاسی کشور باعث شده است تا کادرسازی برای مدیریت کلان اجرایی و سایر ارکان حاکمیتی صورت نپذیرد و در نتیجه همواره از چهره های معروف و تکراری استفاده شود. ثانیا، روسای جمهور گذشته پس از 8 سال زمامداری با فضای سیاسی- اجرایی خداحافظی نمی کنند بلکه با ایجاد ساختار سیاسی دولت ساخته، تلاش کرده و می کنند تا به نحوی اپوزیسیون وضع موجود که بخشی از آن حاصل عملکرد خودشان بوده است بشوند و مجدد خود کاندیدای ریاست جمهوری شده یا از افرادی که نزدیک به خودشان هستند حمایت می کنند.

روسای جمهور پیشین پس از 8 سال حضور در رأس قوه مجریه باید با شیب مناسب کنار رفته و با حضور در جایگاه هایی مانند مجمع تشخیص مصلحت یا مرکز تحقیقات استراتژیک یا ساختارهایی مانند مجلس راهبردی (سنا) که می توان با اصلاح قانون اساسی برحسب ضرورت های بوجود آمده ایجاد کرد، در تعبین سیاست های کلی ایفای نقش کرده و دولت مستقر را کمک کنند و فکر بازگشت به قدرت در سر نداشته باشند. چراکه هم خودشان آسیب می بینند و هم به توان اجرایی دولت مستقر آسیب می رسانند. این موضوع را درخصوص سه رئیس جمهور گذشته تجربه کرده ایم.

وقتی کسانی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری از این عرصه سیاسی کنارگیری کردند، مورد نقد قرار گرفتند و بارها در هر دوره انتخاباتی به آنها برای کاندیداتوری اصرار شد آیا نیاز است یک حد و مرزی برای بازنشستگی سیاسی در ایران تعریف شود؟

آقای ناطق که در انتخابات سال 76 پیروز نشد تصمیم عاقلانه ای گرفت و با فضای سیاسی- انتخاباتی خداحافظی کرد و خوشبختانه شخصیت سیاسی ملی او حفظ شد و حضورش در جایگاه دفتر بازرسی مقام معظم رهبری و همچنین عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از ظرفیت وجودی وی نظام بهره مند می شد که متأسفانه در انتخابات اخیر یکی از دو جریان سیاسی قدرتمند در کشور موفق شد بر او چیره شود و برای کسب حمایت از خود او را به عرصه رقابت های سیاسی بکشاند و شخصیت ملی و فراجناحی او را خدشه دار کند اما آقای هاشمی همواره نگاه بازگشت به قدرت و در اختیار گرفتن قوه مجریه را داشت و در هر شرایطی می خواست یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری باشد. آن زمان هایی که او در مجمع تشخیص مصلحت برای سیاست های کلان نظام وقت می گذاشت مفید بود و خدشه ای به شخصیت ملی ایشان وارد نمی شد ولی در مقاطعی که اراده می کرد شخصا یا با تشویق اطرافیانش به قدرت بازگردد به شدت آسیب پذیر و باعث می شد مورد حمله رقبایش قرار گیرد و از طرفی مانعی برای پیشبرد فعالیت های اجرایی دولت مستقر وقت می شد چون عملا در عرف سیاسی نقش اوپوزیسیون به خود می گرفت.

من معتقدم افراد سیاسی، بازنشسته نمی‌شوند و لازم است شخصیت های سیاسی لایق تا لحظه آخر عمر از فعالیت سیاسی دست نکشند ولی باید بدانند در هر مقطعی از زندگی سیاسی خود در چه عرصه ای فعالیت داشته باشند که به نفع ملی باشد و هیچ گاه خود را تحمیل نکنند بلکه همواره چراغ راه هدایت باشند و نظام هم برای استفاده از ظرفیت سیاسی آنها برنامه داشته باشد و از تفکر راهبردی آنها استفاده کند. به عبارتی عامل تنش سیاسی نشود بلکه تنش زدایی سیاسی کرده و از اندیشه سیاسی آنها استفاده شود.

به نظر شما با وضعیت کنونی در ایران ترس و نگرانی باید نسبت به 10- 20 سال آینده مدیریت کشور داشت چون هنوز در دولت شاهد حضور وزیران دهه شصت هستیم؟

از اینکه پس از 4 دهه از پیروزی انقلاب، ساختارهای حزبی در کشور نهادینه نشده است و کادرسازی برای ارکان های حاکمیت مانند دولت و مجلس صورت نمی پذیرد باید نگران بود چراکه ظرفیت های مادی و معنوی کشور به خوبی مدیریت و بهره برداری نمی شود و در نتیجه توسعه و پیشرفت کشور به کُندی صورت می گیرد. زمانی که باندهای قدرت در نبود احزاب قدرتمند شکل بگیرد همواره این باندها هستند که در یک ارتباطی محکم و منسجم قادر خواهند بود تا فضای سیاسی کشور را مدیریت و در اختیار بگیرند و به جامعه فرصت داده نمی شود تا برنامه از آنها و سایر جریان ها را مطالبه کنند. اینکه افرادی در دولت های سازندگی و اصلاحات نزدیک به 16 سال و در شرایط امروز همان ها در دولت های یازدهم و دوازدهم همچنان حضور خود را حفظ می کنند. شاهد تثبیت مدیران کلان هستیم که نوعی رکود و جمود مدیریتی را دامن می زند اما در دولت نهم و دهم نیز که شاهد تغییر زود به زود مدیران و چهره های جدید و تزلزل در مدیریت و عوارض آن بودیم.

سابقه حزب در ایران خیلی خوشایند مردم نبود و مردم از حزب ذهنیت منفی دارند. چه کار باید کرد که این ذهنیت تغییر کند و راه برای نهادینه سازی تحزب در کشور هموار شود؟

مردم ایران قبل از پیروزی انقلاب سابقه خوبی از احزاب در ذهن ندارند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال های نخستین پیروزی، احزاب و جریان های سیاسی عملکرد قابل دفاعی نداشتند چراکه تنش ها و درگیری های داخلی به ویژه در برخی مناطق کشور با حضور قومیت ها توسط احزاب دامن زدند اما به تدریج مردم در انتخابات مختلف به این نتیجه رسیده اند که برای انتخابات به ویژه در شهرهای بزرگ و کلانشهرها باید به جریان های سیاسی سازمان یافته اعتماد کنند.

این موضوع در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخابات مجلس دهم شاهد بودیم. به نظر می رسد در صورتی که بتوان از ظرفیت قانون اساسی و قانون احزاب و کمیسیون ماده 10 و شورای نگهبان به نحوی استفاده کرد و به سمت سازماندهی دو الی سه حزب قدرتمند سیاسی که همه سلایق سیاسی موجود را در بر بگیرند، پیش رفت. این احزاب در رقابت های سیاسی مجبور می شوند برای رسیدن به قدرت و حفظ قدرت، برنامه ارائه دهند و با تربیت کادر، پس از رسیدن به قدرت از خود، کارآمدی نشان دهند. تجربه ای که امروز در کشورهای توسعه یافته تا حدودی شاهد هستیم.

اگر راهکاری برای رفع این ذهنیت منفی در جامعه ایران نسبت به تحزب نیست راهکار جایگزین برای کادرسازی مدیریتی چه می تواند باشد؟

رویکردها، ضرورت ها و ظرفیت های سیاسی کشور نشان می دهد که می شود به سمت تحزب گرایی در راستای تأمین منافع ملی پیش‌رفت و برنامه راهبردی برای کادرسازی مدیریت داشت.

چرا سیاسیون کشور علاقه دارند از مواهب حزب برخوردار شوند اما هزینه های آن را نپردازند؟ این یک حسن است یا عیب محسوب می شود؟

اینکه شخصیتها و افراد سیاسی حاضر نیستند هزینه های فعالیت حزبی را بپردازند یک ضعف و عیب بزرگی است. کار حزبی و سیاسی، یک کار نخبگی است و لازم است فردی که در این وادی وارد می شود از خود ظرفیت نشان دهد چه در شرایطی که پیروز یا شکست می خورد. از اینکه در کشور بالغ بر 300 تشکل حزبی و سیاسی وجود دارد که بعضا یک اسم و اساسنامه روی کاغذ هستند به جهت این است که یک فرد تا زمانی که مورد حمایت و معرفی یک حزب و جریان به نفعش باشد و او خود را جدا نمی بیند اما همین که به هر دلیلی در انتخابات یا غیر انتخابات مورد حمایت آن جریان یا حزب قرار نگرفت جدا شده و تشکل جدیدی را خودخواهانه تأسیس می کند که این دور باطلی است و عاملی برای این است که تحزب گرایی در کشور شکل نگیرند.

منبع: نامه نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۰۰۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا در سفر گروسی موارد اختلافی ایران و آژانس حل خواهد شد؟

سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران و گفتگو در خصوص موارد اختلافی می‌تواند فرصت مناسبی در جهت ارتقای روابط ایران و آژانس باشد. - اخبار بین الملل -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اوایل هفته جاری به منظور رایزنی و دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران و همچنین شرکت در نخستین کنفرانس بین‌المللی علوم وفنون هسته‌ای ایران که در شهر اصفهان برگزار می‌شود، به ایران سفر خواهد کرد.

این سفر با توجه به تحولات و شرایط منطقه و همچنین با توجه به روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و موارد ادعایی آژانس علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران دارای اهمیت خاصی است و می‌تواند در صورت رویکرد فنی و عدم توجه به مسائل سیاسی به اصلاح روند غیرسازنده آژانس در برابر ایران منجر شده و همکاری‌های فی‌مابین را افزایش دهد.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در طی سال‌های گذشته بدون توجه به همکاری‌های گسترده ایران با آژانس و اعطای دسترسی به این نهاد برای بازرسی، ادعاهای سیاسی خود علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران را در گزارش‌های فصلی به شورای حکام و همچنین در مصاحبه‌های صورت گرفته با رسانه‌ها مطرح کرده است.

در آخرین گزارش فصلی گروسی به شورای حکام در اسفند ماه سال گذشته نیز رویکرد سیاسی مدیرکل مشهود است که از رویکرد ایران در کاهش همکاری با این آژانس انتقاد کرده و در خصوص مسائلی از جمله پادمان و اصطلاح دو مکان باقی مانده، توقف اجرای کد اصلاحی 3.1 و همچنین بازرسی‌ها ادعاهای قبلی را تکرار کرده است.

موضوع مربوط به اصطلاح «دو مکان» و اسناد غیرمعتبر

سال 1398 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر اساس یک سری اسناد مجهول الهویه و غیر معتبر که توسط رژیم صهیونیستی منتشر شده بود، ادعایی را علیه 4 مکان مطرح کرد و ادعا کرد ایران در 4 منطقه ورامین، تورقوزآباد، آباده (مریوان) و آزمایشگاه جابر بن حیان غنی سازی یا اعمال خارج از پادمان انجام شده است.

طی مذاکرات و رایزنی‌ها موضوع آزمایشگاه جابر بن حیان در نتیجه همکاری ایران مطابق با بند 7.6 گزارش آژانس بسته شده است و همچنین پس از سفر گروسی در اسفند ماه 1401 به تهران و مذاکرات انجام شده پرونده مربوط به آباده نیز بسته شد. در گزارش مدیرکل به شورای حکام در خرداد سال 1402 آمده است که بازرسان تحقیقات خود را در مورد آثار اورانیوم در مریوان، در نزدیکی شهر آباده، در حدود 525 کیلومتری جنوب شرقی تهران بسته‌اند.

در آخرین گزارش آژانس به شورای حکام در اسفند‌ماه 1402 دو مکان ادعایی باقی‌مانده آژانس همچنان وجود دارد و گروسی در این گزارش مدعی شد که «ایران توضیحات فنی معتبری برای وجود ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در ورامین و تورقوزآباد به آژانس ارائه نکرده و آژانس را از مکان یا مکان‌های فعلی مواد هسته‌ای یا تجهیزات آلوده مطلع نکرده است».

آژانس تاکنون اسناد معتبری در این خصوص ارائه نکرده و صرفا بر اساس اطلاعات ادعایی و مجهول‌الهویه رژیم صهیونیستی در این خصوص، ازریابی‌های خود را انجام داده است. ایران نیز در پاسخ به این ادعا به صراحت بیان کرده که  هیچ مکانی که باید تحت موافقت‌نامه پادمان جامع (CSA) اعلام شود، وجود ندارد؛ از جمله از طریق یادداشت‌های توضیحی INFCIRC/1159 مورخ 23 نوامبر 2023، INFCIRC/1131 مورخ 14 سپتامبر 2023، INFCIRC/996 مورخ 7 ژوئن 2022 و INFCIRC/967 مورخ 3 دسامبر 2021 که توسط ایران ارسال شده است.

در یادداشت توضیحی ایران در اسفند ماه سال گذشته نیز تاکید شده که در خصوص "ورامین"،  هیچ مکان اعلام نشده‌ای (که اعلام آن) طبق موافقت‌نامه پادمان جامع (CSA) الزامی باشد، وجود نداشته است.

ایران در این یادداشت نوشت: «ادعای وجود "کارخانه در مقیاس آزمایشی اعلام نشده که بین سال‌های 1999 تا 2003 مورد استفاده قرار می‌گرفته است" فاقد اطلاعات موثق و اسناد معتبر تأیید شده، بلکه مبتنی بر اسناد جعلی و غلط ارائه شده توسط یک نهاد معلوم‌الحال است. ارجاع آژانس صرفاً به تصاویر ماهواره‌ای بی‌کیفیت برای ارزیابی اینکه «... کانتینرهای خارج شده از ورامین در نهایت به تورقوزآباد منتقل شدند...» کافی و صحیح نیست، زیرا هزاران کانتینر مشابه در سراسر کشور در حال حرکت هستند. ادعای جابجایی یک کانتینر از مکانی به مکان دیگر، نمی‌تواند تنها با تصاویر ماهواره‌ای کم کیفیت طرح و پیگیری شود.»

ایران همچنین در خصوص تورقوزآباد نیز با بیان اینکه هیچ سند معتبری تاکنون ارائه نشده است، در یادداشت توضیحی خود تصریح کرد: «ارزیابی آژانس براساس اطلاعات و شواهد معتبر نیست. تورقوز آباد در واقع یک مکان صنعتی است که شامل انواع انبارها و اماکن نگهداری مواد شوینده، مواد شیمیایی، مواد غذایی، پارچه و منسوجات، لاستیک و قطعات خودرو، لوله و اتصالات و برخی ضایعات صنعتی است. این مکان در چنین منطقه‌ای مناسب برای انبار مواد هسته‌ای نیست. در مورد فرض نادرست آژانس مبنی بر بیرون بردن کانتینرها به شکل دست نخورده از این مکان نیز اطلاعاتی که اثبات می‌کند فرض آژانس صحیح نیست قبلاً به آژانس ارائه شده است.»

ایران توضیحات فنی خود در خصوص این ادعاها را در گزارشاتی مختلف به آژانس ارائه کرده اما رویه سیاسی در این نهاد بین‌المللی و تحت تاثیر قرار گرفتن توسط رژیم صهیونیستی تاکنون باعث شده که با وجود اینکه هیچ سند معتبر مبنی بر تخلف ایران در طی این سال‌ها وجود ندارد، این موارد ادعایی توسط آژانس بسته نشود.

ایران به طور داوطلبانه به آژانس اجازه دسترسی اعطا کرده و اطلاعات و توضیحاتی در مورد این مکان‌ها به آژانس ارائه کرد. این در حالی بود که آژانس اسناد معتبری را در رابطه با ادعای خود درباره «مواد هسته‌ای اعلام‌نشده و فعالیت‌های مرتبط هسته‌ای» به ایران ارائه نکرد و ایران هرگز موظف نبوده است که اسناد غیرمعتبر و ساختگی را به‌عنوان اطلاعات مرتبط با پادمان در نظر بگیرد و به درخواست‌های آژانس پاسخ دهد. با این حال، متأسفانه آژانس تمامی اسناد ساختگی و اطلاعات جعلی ارائه شده توسط رژیم اسرائیل را معتبر می‌داند. این امر باعث شده است که آژانس بر این اساس ارزیابی اشتباه و نتیجه‌گیری غیرقابل اعتمادی داشته باشند.

کد اصلاحی 3.1 و توقف اجرای آن توسط ایران

به دنبال خروج غیرقانونی آمریکا از برجام و ناتوانی اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی آلمان و فرانسه و انگلستان در اجرای تعهدات خود، ایران بر اساس بندهای 26 و 36 برجام، تمام اقدامات شفاف‌ساز داوطلبانه فراتر از موافقت‌نامه پادمان جامع خود از جمله اجرای کد اصلاحی 3.1  (همان‌طوری که در بند 65 پیوست برجام مشخص شده است) را متوقف کرد.

پس از این عمل ایران، آژانس نیز با انتقاد از توقف موقتی اجرای کد 3.1 توسط ایران، آن را عدم اجرای موافقتنامه پادمان تلقی کرد. گروسی نیز در گزارشات و مصاحبه‌های خود سعی کرد ایران را ناقض توافقات بداند. وی در در نشست افتتاحیه شورای حکام آژانس در خصوص برنامه هسته‌ای ایران مدعی شد: «ایران همچنین نیاز به اجرای کد اصلاحی 3.1 دارد که یک تعهد قانونی برای ایران است. این مسائل پادمانی باقیمانده ناشی از تعهدات ایران ذیل توافقنامه پادمان جامع است و باید حل و فصل شود تا آژانس در موقعیتی باشد که تضمین دهد برنامه هسته‌ای ایران منحصراً صلح آمیز است.»

مسئله‌ای که آژانس فراموش کرده این است که تصمیم ایران برای توقف اجرای تعهدات خود تحت برجام کاملاً مطابق با حقوق ذاتی آن طبق بندهای 26 و 36 برجام و در پاسخ به خروج غیرقانونی آمریکا از برجام بود و این واقعیت آشکار نمی‌تواند مبنایی برای آژانس و دیگر کشورهای غربی برای خواسته‌های فراتر از ان‌پی‌تی و همچنین خودداری از انجام تعهدات خود باشد.

کد 3.1 جزء لاینفک ترتیبات فرعی موافقتنامه‌های پادمان جامع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با کشورهای غیر هسته‌ای طرف معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) است. این آیین نامه از دولت‌ها می‌خواهد که در مورد تاسیسات جدید به طور معمول حداکثر 180 روز قبل از بارگذاری مواد هسته‌ای به آژانس گزارشاتی ارائه شود.

مدیرکل آژانس در این خصوص مدعی است که مبنای قانونی پذیرش کد اصلاحی 3.1 از سوی ایران، ماده 39 موافقت‌نامه پادمان است و قانونی بودن یا غیرقانونی بودن تصمیم ایران مبنی بر توقف اجرای این آیین‌نامه باید بر اساس مفاد این ماده ارزیابی شود.

اما ماده 39 در مورد تعلیق اجرای آیین نامه ساکت است و به طور خاص به توقف اجرای قانون اشاره نکرده است. بنابراین، برای ارزیابی اینکه آیا توقف اجرای کد اصلاحی 3.1 توسط ایران نقض تعهدات بین‌المللی این کشور است، بررسی اسناد حقوقی مربوط به غیر از موافقتنامه پادمان ضروری است.

عصبانیت رسانه صهیونیست از تلاش‌های ناکام تل‌آویو در آژانس علیه ایرانایران: ارزیابی‌های آژانس مبتنی بر اسناد غیرمعتبر ارائه‌شده توسط رژیم صهیونیستی است

نکته مهم دیگر این است که این بند 65 برجام بود که ایران را ملزم به اجرای مجدد کد اصلاحی پس از سال 2015 کرد. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در واقع شرایطی را فراهم می‌کند که تحت آن ایران می‌تواند تعهدات خود از جمله تعهد به اجرای کد اصلاحی 3.1 را به حالت تعلیق درآورد. به طور خاص، بندهای 26 و 36 برجام شرایطی را که اجازه چنین تعلیقی را می‌دهد، بیان می‌کند. ایران، متعاقب اعمال مجدد تحریم‌ها توسط ایالات متحده در سال 2018 و عدم پایبندی امضاکنندگان اروپایی به تعهدات خود در برجام، به تدریج تعهدات برجامی خود را کاهش داد و در فوریه 2021، اجرای کد اصلاحی 3.1 را متوقف کرد.

در نتیجه، توقف اجرای کد اصلاحی توسط ایران با تعهدات برجام همسو بوده و نقض آن محسوب نمی‌شود. برجام، به عنوان یک توافق عمومی و جزء لاینفک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد (2231)، بر اساس ماده 103 منشور سازمان ملل متحد، بر سایر معاهدات از جمله موافقتنامه‌های پادمان اولویت دارد. همانطور که در بالا ذکر شد، برجام، تحت شرایط خاصی، کاهش و تعلیق تعهدات برجامی ایران از جمله تعهد این کشور به اجرای کد اصلاح شده را مجاز دانسته و مدیرکل آژانس نمی‌تواند در ارزیابی قانونی یا غیرقانونی بودن تعلیق این موضوع را نادیده بگیرد.

این کشور ایران نبود که توقف اجرای این کد را آغاز کرد. در عوض، این اقدامات خصمانه برخی از دولت‌ها بود که ایران را مجبور به توقف اجرای این قانون در سال 2007 و بار دیگر در سال 2021 کرد. تعلیق اجرای کد اصلاحی پیامد مستقیم شکست برخی کشورها در پایبندی به تعهدات خود در برجام است. اگر این کشورها نقض‌های خود را اصلاح کنند و مسئولیت‌های خود را از سر بگیرند، ایران آماده است تا پاسخ متقابل را بدهد.

مسئله بازرسان آژانس

25 شهریور ماه 1402 بود که خبری توسط آژانس مبنی بر اینکه برخی از بازرسان این نهاد توسط ایران لغو انتصاب شده‌اند، منتشر شد. ایران 8 بازرس فرانسوی و آلمانی آژانس را براساس حقوق حاکمیتی مصرح در ماده 9 موافقتنامه جامع پادمان بین ایران و آژانس ( INFCIRC 214) و در پی سوءاستفاده‌های سیاسی سه کشور اروپایی در جلسه شورای حکام لغو انتصاب کرد.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه پس از این لغو انتصاب  اعلام کرد: متأسفانه سه کشور اروپایی و آمریکا به رغم تعامل مثبت، سازنده و مستمر جمهوری اسلامی با آژانس، با زیاده‌خواهی و با هدف تخریب فضای همکاری ایران و آژانس، از فضای شورای حکام برای مقاصد سیاسی خود سوءاستفاده کردند. ایران پیشتر نسبت به عواقب این گونه سوءاستفاده‌های سیاسی از جمله تلاش برای سیاسی کردن فضای آژانس هشدار لازم را داده بود.

بعد از این عمل متقابل ایران، آژانس واکنش نشان داد و گروسی نیز در گزارشات و مصاحبه‌های خود با انتقاد از این لغو انتصاب مدعی شد که عمل ایران اجرای عادی فعالیت‌های راستی آزمایی آژانس در ایران را متاثر می‌کند. وی در بیانیه 16 سپتامبر خود در این باره نوشت: «تجربه نشان می‌دهد که حذف/ اخراج/طرد بازرسان آژانس بر دستور کار( وظیفه) اساسی  آژانس در راستی آزمایی تأثیر می‌گذارد و روشی برای کار همکارانه نیست.»

در بحث لغو انتصاب بازرسان آژانس گروسی باید به جای فرافکنی به اصل موضوع بپردازد. وی مدعی است که ایران بر اساس ملیت بازرسان آنان را اخراج کرده و نباید انتصاب آنان را لغو می‌کرد. این در حالی است که طبق قانون ایران حق دارد نه تنها قبل از انتصاب بازرسان بلکه حتی بعد از آن نیز انتصاب آنان را لغو نماید.

 براساس توافق نامه جامع پادمانی کشورهای عضو حق دارند از پذیرش یک یا گروهی از بازرس‌ها که آنها را فاقد صلاحیت تشخیص دادند، اجتناب کنند یا ماموریت شان را کان لم یکن فرض و یا نیمه تمام بگذارند و اعمال این حق هیچ نیازی به حصول یا وجود شرایط خاصی ندارد و کشور کاملا مختار است.

براساس بند یک ماده 9 توافقنامه جامع پادمانی، آژانس باید رضایت ایران را برای بازرسان پیشنهادی خود دریافت نماید. همچنین براساس بند دو همان ماده چنانچه ایران چه در زمان پیشنهاد بازرس یا هر زمان دیگری پس از انتخاب یک بازرس با آن مخالف باشد، آژانس باید بازرس یا بازرسین دیگری را به دولت ایران پیشنهاد نماید. براساس بند سه ماده مزبور چنانچه در اثر خودداری مکرر دولت ایران از قبول بازرسین پیشنهادی آژانس، اجرای بازرسی بر طبق موافقتنامه دچار وقفه گردد، این مخالفت باید از طرف مدیرکل آژانس به شورای حکام ارجاع داده شود. با توجه به متن صریح موافقتنامه جامع پادمانی ایران می‌تواند بدون هرگونه توضیحی و در هر زمانی که بازرس یا بازرسینی را فاقد صلاحیت تشخیص داد از پذیرش آنها اجتناب کند و آژانس باید بازرس یا بازرسین دیگری را جایگزین نماید.

براساس گزارش‌های منتشر شده بخش پادمان، آژانس برای انجام وظائف پادمانی در چارچوب‌های مختلف پادمانی از خدمات حدود 400 بازرس از 80 ملیت مختلف از کشورهای عضو بهره می‌برد. از این تعداد حدود 120 بازرس برای انجام بازرسی و راستی آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای درچارچوب تعهدات پادمانی ذیل توافقنامه جامع پادمانی کشور جمهوری اسلامی ایران منصوب شده‌اند. یعنی چیزی حدود یک سوم کل تعداد بازرس‌های آژانس. پس از لغو انتصاب 8 بازرس نیز ایران 14 بازرس جدید آژانس را پذیرفت و آژانس هیچ اشاره‌ای به این انتصاب‌های جدید نکرد و این رویکرد آژانس حرفه‌ای نیست!

اسلامی: 130 بازرس آژانس مجاز به حضور در ایران هستند

در بیانیه گروسی در این خصوص همچنین لغو انتصاب بازرسان را مسبوق به سابقه دانسته اما اگر موضوع مسبوق به سابقه است و قبلا نیز چنین شرایطی رخ داده بود چرا آژانس با توجه به سوابق قبلی پیش بینی لازم را برای جلوگیری از وقوع مجدد چنین رویدادی در پیش نگرفته بود؟ با توجه به گزارش‌های موجود در سال 2007 نیز ایران از پذیرش 38 بازرس احتراز کرد ولی دو طرف در ادامه به توافق رسیدند و آژانس نیز در انجام وظایف‌اش با مشکلی مواجه نشد. بنابراین رویکرد و وقایع اخیر را می‌توان ناشی از ناتوانی فنی آژانس ( در تامین نیروی انسانی متبحر کافی) و هم ناشی از ضعف در انجام مذاکرات و تعامل با کشور عضو دانست.

مدیرکل بدون توجه به حقوق ذاتی کشور عضو و طی سال‌ها بی‌توجهی به وظایفی که بر عهده آژانس برای انجام موثر اقدامات پادمانی و بهره گیری از تجربیات قبلی در تعاملات با کشور و نیز استفاده موثر از کلیه منابع از جمله نیروی انسانی متخصص آن شده است، موضوعی را که جزء حقوق کشور عضو است را مبنایی برای فرار از پاسخگویی مناسب به اعضا قرار داد.

آژانس به جای مذاکره با کشور عضو و معرفی بازرس‌های جدید مکررا از ایران -برخلاف مفاد ماده 9 -درخواست می‌کند که در تصمیم‌اش تجدیدنظر کند و با طرح موضوع در مجامع مختلف در صدد استفاده از موضوع به عنوان ابزاری برای اعمال فشار سیاسی بر کشور است.

در واقع آژانس به جای حل فنی موضوع به دنبال بهره گیری از شرایط سیاسی دنیا و حل آن از طریق سیاسی است که خارج از صلاحیت فنی آن است.  این نحوه عملکرد آژانس که برخلاف متن توافقنامه جامع و سازوکارهای به رسمیت شناخته شده در آن است.

فرجام سخن

اکنون با سفر گروسی به ایران و رایزنی با مقامات جمهوری اسلامی این فرصت فراهم است که  همکاری‌های ایران و آژانس افزایش یابد. این رویکرد آژانس که خواسته یا ناخواسته در سمت و سوی منافع مقطعی گروهی از کشورهای غربی است می‌تواند منجر به کاهش اعتبار فنی آژانس شود. سفر پیش رو بستر مناسبی برای گسترش تعاملات ایران و آژانس است و این اتفاق جز با مذاکرات فنی و همچنین عدم سیاسی کاری محقق خواهد شد.

اکنون امیدواری برای همکاری‌‌های بیشتر ایران و آژانس و حل و فصل ابهامات وجود دارد. دولت جمهوری اسلامی ایران بارها حسن نیت خود را نشان داده و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز باید در مقابل همکاری‌های ایران، رویکرد متقابل و سازنده داشته باشد.

نکته قبل توجه این است که باید راز موفقیت ایران را در پیگیری همزمان افزایش قدرت هسته‌ای کشورمان در کنار توجه به تعاملات و مذاکرات فنی با آژانس دانست. پیشرفت‌های فنّی ایران در حوزه‌های مختلف هسته‌ای به ویژه غنی‌سازی نشان می‌دهد که علیرغم فشارهای مختلف تحریمی و حتی خرابکاری، این حرکت پرشتاب متوقف یا کند نشده است.

یکی از فرصت‌های مناسب در این سفر شرکت گروسی در اجلاس کنفرانس بین‌المللی علوم و فنون هسته‌ای ایران است. کنفرانسی که کاملا جنبه علمی و تحقیقاتی دارد و می‌تواند تصویر مناسبی از علم هسته‌ای و همچنین فعالیت صلح آمیز ایران به جهان مخابره کند.

طبق گفته محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی حدود 477 مقاله تاکنون برای این کنفرانس ارائه شده است.

نخستین کنفرانس بین‌المللی علوم و فنون هسته‌ای ایران روز دوشنبه 17 اردیبهشت آغاز می‌شود و قرار است در افتتاحیه آن محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی سخنرانی کند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هشدار کارشناسان درباره بحران مسکن در اروپا و خطر راست افراطی
  • دبیران احزاب در رقابت انتخاباتی کمیسیون ماده ۱۰ حضور دارند
  • وحدت نیرو‌های انقلاب رمز عبور از تهدیدات است
  • تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • محسن رضایی: سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • جلسات محسن رضایی با احزاب و جریان‌های انقلاب
  • محسن رضایی: تک‌روی و سهم‌خواهی به نظام و مردم آسیب می‌زند
  • اندیشکده آمریکایی بررسی کرد؛ رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • چرا «مرکز پژوهش‌های مجلس» هم تحمل نمی‌شود؟
  • آیا در سفر گروسی موارد اختلافی ایران و آژانس حل خواهد شد؟