مدرسه خُمینیستها در قم/دعای شیخ حامی شریعتمداری برای شاه/تعبیر آیت الله گلپایگانی درباره رهبر انقلاب/منتظری فریب خورد
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۴۴۲۸۹
آیتالله منتظری قمی شاگرد و عضو دفتر امام(ره) در نجف و قم از سالها همراهی با امام راحل و دوران مبارزه میگوید.
گروه سیاسیخبرگزاری تسنیم- عباس کلاهدوز و محمدعلی سافلی: نامش در میان همه اسناد ساواک که مربوط به مبارزان پیش از انقلابِ حوزه علمیه است دیده میشود. در یکی از این اسناد آمده است وی از طرفداران و از اطرافیان نزدیک امام میباشد که مرتباً به منزل {امام} خمینی تردد دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیتالله شیخ احمد منتظری موحد(قمی) متولد 1316 است. دروس مقدماتی را در مدرسه رضویه نزد آقا ملاهاشم و آشیخ غلامحسین دارابی شیرازی فراگرفت و و دروس سطح را نزد شیخ مصطفی اعتمادی تلمذ کرد. به گفته خودش درس خارجما از اول در کلاس آقای گلپایگانی رفتیم و بعد هم کم کم در محضر امام بودیم.
بعد از تبعید امام خمینی به عراق، وی نیز به نجف رفت و سالها در خدمت امام راحل بود که نکات فراوانی از آن زمان دارد. وی سپس در دفتر امام در قم حضور پیدار کرد. آیت الله منتظری مدت کوتاهیریاست بنیاد شهید و امامت جمعه قنوات راعهدهدارشداما پس از مدتی از مسئولیت کنارهگیری کرد و به کار تربیت طلاب مشغول شد. او هم اکنون ریاست حوزه علمیه قنوات را برعهده دارد.
مصاحبه خبرنگاران تسنیم نیز در همان حوزه باصفای قنوات در اطراف قم انجام شد. حاج آقا هر روز صبحها ساعاتی به حوزه میآید و درس احکام برای طلاب میگوید. وی درباره تأسیس حوزه علمیه قنوات میگوید اکنون نزدیک به 30 سال است که این حوزه تاسیس شده و تاکنون نزدیک به 2 هزار طلبه خروجی این مدرسه بوده است.خیلی از آنها اکنون از ائمه جمعه کشور هستند و از قاضیها و اساتید خوب قم هستند خیلیها به درجه اجتهاد رسیدند.
نمایی از حوزه علمیه قنوات که به همت آیتالله منتظری قمی تاسیس شد
خبرنگاران سیاسی تسنیم در سلسله گفتوگوهایی با شاگردان مرحوم بروجردی و امام خمینی(ره) و علمای اعلام کاوشی نو در نهضت بنیانگذار انقلاب اسلامی خواهند داشت و در این بین به بیان ناگفتهها و کمترگفتهشدههایی از تاریخ انقلاب اسلامی میپردازند. تاکنون 10 بخش از این گفتوگوها شامل مصاحبه با آیاتسید جواد علمالهدی،فیض گیلانی،علوی گرگانی،قافی یزدی،سیدجعفر کریمی،مرحوم صابری همدانی،سیدرضا بنیطبا،یوسف طباطبایینژاد،مبشر کاشانی، واحدی جهرمی و شبیری زنجانیمنتشر شده و در آینده نیز ادامه دارد که میتواند آرشیو این مصاحبهها را اینجا ببینید.
متن پیشرو که حاصل مصاحبه خبرنگاران سیاسی تسنیم با آیتالله منتظری قمی است و با همکاری فرزند ایشان حجت الاسلام محمدعلی منتظری انجام شد، از منظرتان میگذرد:
تسنیم:حضرتعالی چه زمانی وارد حوزه علمیه شدید و زمان آشنایی شما با حضرت امام از چه تاریخی بود؟
از زمانی که به درس حضرت امام در مسجد سلماسی قم میرفتیم، از همانجا ارادتمان به ایشان قویتر شدو بعد هم کارهایی که داشتند را انجام میدادیم مثلا در نجف اشرف آقای شیخ عبدالعلی قرار بود خادم ایشان باشند اما از نظر خانوادگی مسئلهای داشت و از حضرت امام اجازه مرخصی گرفت و ما در خدمت حضرت امام بودیم. برای نماز جماعت رفتن و حرم رفتن یا کسانی که میخواستند خدمت ایشان مشرف بشوند ما واسطه بودیم.
قبل از هجرت امام از ایران، یک بار به مکه مشرف شدم و حضرت امام به دیدار ما در منزل پدریم آمدند. یادم هست اهالی تا فهمیدند حضرت امام قصد تشریف فرمایی دارد در و دیوار را چراغانی کردند و خیلی جمعیت زیادی به خانه آمدند و آقا تشریف آوردند و ما خدمت ایشان رسیدیم و مردمخیلی خوشحال شدند.
** حاج آقامصطفی به امام گفت در عراق آزادیم
تسنیم: امام که به نجف تبعید شدند، شما در نجف ساکن بودید یا بعداًبه امام پیوستید؟ وظیفه شما در دفتر امام در نجف چه بود؟
زمان حضور امام، ما در نجف نبودیم. مرحوم حاج آقا مصطفی فرزند امام با ایشان به ترکیه آمدند. وقتی که از ترکیه وارد خاک عراق شدند، حاج آقا مصطفی گفته بودند که ما دیگر تبعیدی نیستیم اگر ما تبعید بودیم مامور داشتیم اما اکنون دیگرآزادیم. با امام به حرم مشرف شدند، آشیخ نصرالله خلخالی(نماینده آیتالله بروجردی در عراق) هم خبردار شد و عدهای از علما و مدرسین هم دعوت کرد وآمده بودند با امام همراهی کنند.خیلی از فضلا و بزرگان خدمت ایشان رسیدند.
امام فرموده بودند ما اول به سامرا برویم برای اینکه اگر برویم نجف، دیگر سامرا نمیتوانیم بیاییم.شیخ نصرالله خلخالی به امام گفتند آقا اینجا سنیها هستند. علما خواستند حرم این دو امام بزرگوار خالی از شیعیان نباشد لذا مدرسه ساختند و بنا دارند طلبهها را دعوت کردندکه بیایند. این طلبههای پاکستانیو افغانی که وضع مالیشان خیلی ضعیف است به اینجا بیایند و شما یک کمکی به آنها کنید امام از ابتدابنایش بر این بود که کارهایش روی حساب و کتاب باشد لذا فرموده بودند که ما یک طلبه بیشتر نیستیم و من پولی ندارم بدهم.نمیخواستند دشمنها بگویند سفرهاش را پهن کرده و آمده اینجا بگوید من کسی هستم! خلاصه به نجف اشرف تشریف آوردند مشغولبه تدریس طلاب شدند و یک شهریهای هم برای فضلا و معتمدینمعین کردند.
زمانی هم که ما خدمت حضرت امام در نجف رسیدیم، ابتدا به ما فرمودند که اینجا هوا گرم است و شما صدمه میخورید. پارسال احمد ما اینجا مریض شده است. گفتم آقا من هم اسمم احمد است ولی مریض نمیشوم(میخندد) اینجا با این چادری که شما زدید ما راحت هستیم. ما مشغول خدمت به امام شدیم و شبها حرم که میخواستند بروند یا مدرسه مرحوم بروجردی که برای نماز میرفتند درمعیت ایشان میرفتیم.
یادم هست امام خمینی که درس ولایتفقیه را گفتند،طلبهها افسوس میخوردند و میگفتند ما دیر متوجه این مبحثشدیم.
** امام خمینی و آیتالله بروجردی تا آخر عمر با هم متحد بودند
تسنیم: پیش از ورود به نجف، در قم محضر آیتالله بروجرودی هم تلمذ کرده بودید؟ رابطه مرحوم امام و آیتالله بروجردی به چه شکل بود؟این را از این بابت میپرسیم که برخی معتقدند بعد از مسئله فدائیان اسلام رابطه این دو بزرگوار رو به سردی رفته بود.
بله من محضر آیتالله بروجردی هم تلمذ کرده بودم اما نه به صورتی که جزو اصحاب ایشان باشم بلکه صرفاً در درس شرکت میکردیم. برخی میگویند سر مسئله فدائیان اسلام مرحوم امام یک مقدار با آیت الله بروجردی به اختلاف خوردند و آقای بروجردی حمایتی از فدائیان اسلام نکردند اما این دو نفر تا آخر عمر با هم متحد بودند.
** ماجرای امتحان گرفتن از طلاب توسط امام در زمان آیتالله بروجردی
زمان مرحوم بروجردی برنامه امام این بود که تدریس کنند و طلبهها را پرورش بدهند و این کار را هم کردند و میگفتند خوب است یک امتحانی برای طلاب بگذاریم و طلبهها را امتحان کنیم. آقای بروجردی هم قبول کرده بود امابعضی از اصحاب ایشان اعتراض کرده بودند و میخواستند آقای بروجردی امتحان نگیرد. آیتالله بروجردیمقداری با امام و مرحوم حاج آقا مرتضی حائری در بحث امتحان همراه بودند.آشیخ مرتضی حائریگفته بودند پدر ما{منظور آشیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم است}این حوزه را تاسیس کرده و ما که پسر او هستیم کاری نمیکنیم که به ضرر باشد. ما میخواهیم طلبهها فاضل باشند وحوزه قوی بشود. آخرالامر امتحان به فرموده آیتالله بروجردی و معیت امام با آقای حائری برگزار شد.
** علمای نجف همه با امام(ره) همراه بودند
تصویری منتشر نشده از حضرت امام در کنار آیتالله منتظری قمی
تسنیم: زمانی که حضرت امام در نجف ساکن بودند، بنا بر گفته آیت الله سید جعفر کریمی گویا یکسری طلبهوابسته به ساواک بودند و علیه امام شبنامه پخش میکردند یا فعالیتهایی علیه نهضت داشتند. رابطه امام با سایر علمای نجف مثل مرحوم آقای خویی و مرحوم آقای حکیم به چه شکل بود و چقدر این آقایان در بحث نهضت همراهی میکردند؟
یادم نمیآید طلبهها ساواکی بودند. برخی از طلاباز قم رفته بودند آنجا و طلبههاییفاضلدر خدمت امام بودند و نزدمراجع دیگر هم تحصیل میکردند. اما درباره رابطه علما با مرحوم امام نیز این رابطه، رابطه خیلی خوبی بود. مرحوم آیت الله محمود شاهرودی در مسائلی که پیش میآمد میفرمودند این مسائلی که سیاسی هست بیشتر آقای خمینی وارد است و به ایشان مراجعه کنید.
مرحوم حکیم و مرحوم آقای خویی و شاهرودی همه با امام همراه بودند و هیچ اختلافی بینشان نبود.خیلی هم خوشحال بودند که امام تدریس میکنند و در نجف هستند و میگفتند طلبه در نجف با وجود امامقویتر میشود.
تسنیم: شما چند وقت در نجف خدمت امام(ره) بودید؟
من بنا بود تا یک ماه الی چهل روز بمانم تا آقای قرهی -که شیخ عبدالعلی نامش بود- از قم برگردد اما برای کسالت خانوادهاشدر ایران مانده بودلذا ما در خدمت امام ماندیم.وقتی شیخ عبدالعلیبرگشت همحاج آقا مصطفی فرمودند شما اینجا باش و نمیخواهد بروی. شیخ عبدالعلی هست به جای خودش و شما هم به جای خودت و ما در خدمت امام بودیم.
** امام در نجف نان و ماست میخود الا یک بار که ...
تسنیم: با توجه به اینکه شما کمتر تاکنون مصاحبهای داشتید، خاطره ناگفتهای از مرحوم امام هست که برای ما نقل کنید.
امام(ره) خیلی احتیاط کار بود. در نجف به دلیل آب و هوای گرم آنجا مریض شده بودند. شیخ نصرالله خلخالی که نماینده آقای بروجردی بود و خیلی ارادت به آقای خمینی داشت،شبانه پسرش را فرستاد دکتری از بغدادبرای معالجه آقا آورند.وقتیبرای معالجه امام خمینی آمده بود، آفتاب طلوع کرده بود. گفت سیدنا؛ وقتی آمدی خوب بودیاما الان ضعیف هستیامام فرمودند که در ترکیه هوایش خوب بود اما اینجا گرم است.
دکتر پرسید سید چه میخورد؟ من گفتم ماست و خیار میخورند. خیار هم که گیر نمیآید و همان ماست خالی را میخورند.امام نگاهی به من انداخت که چرا اسرارش را فاش میکنم.دکتر گفتلایجوز؛ لایجوز لابد من التکّه. گفت جایز نیست؛ بایدکباب برگبخورند. آخرالامر امامیک شب این کار را کرد.همهرا در خانه خودش دعوت کرده بود. در اندرون که خانواده نشسته بودند وبیرونی منزل هم ما بودیم و برنج و کباب برگ به همه دادند. همین یک بار بود دیگر هم تکرار نشد.
خاطره دیگر مربوط به احتیاط امام درباره وجوهات هست. مرحوم میرزا هاشم آملی در یکی از اتاقها با امام نشسته بودند و صحبت میکردند.مندیدم یک جوانی تقریبا به سن شما آمد و گفت میخواهم خدمت آقا برسم.من گفتم انشاءالله فردا صبح تشریف بیاورید. گفت من مسافرم و میخواهم بروم. گفتم پس صبر کنید من اجازه بگیرم. آمدم خدمت امام گفتم آقا یک نفر میخواهد خدمت شما برسد و وجوهات دارد. ایشان فرمودند برو حسابهایش را جمع کن و جمع آنرا برای من بیاور. آمدیم حساب کردیم دیدیم 3 هزار تومن نقد آورده و 20 تومان هم چک میخواهد بدهد و پولها را خدمت امام دادیم. امام فرمودند بینی و بینالله این جوان به راحتی سهم امام را داد اما وقتی من این را میگیرم همیشه در این فکرم که آیا درست مصرف میشود؟ فردای قیامت میتوانم جواب بدهم که اینقدر پول گرفتم؟ لذا از این نظر گرفتن وجوهات برای من سخت است.
** منبرهای انقلابی که مو به تن سیخ میکرد
تسنیم: در یکی از اسناد ساواک از شما به عنوان طرفدار سرسخت خمینی نام برده شده است که به شاهپسند تبعید شدید. بعد از بازگشت به ایران، ادامه مبارزات شما به چه شکلبود و بیشتر با چه کسانی در ارتباط بودید؟ چه مدت در زندان و تبعید بهسر بردید؟
40 نفر از فضلای قم به خاطرصحبتها و سخنرانیهایی که داشتند تبعید شدند. اول شیخ حسینعلی منتظری، دوم آیتالله احمد جنتی سوم آیتالله مومن و چهارم اینجانب، احمد منتظری. دوران مبارزه سه سال به شاهپسند تبعید شدم.کامکار، رئیس ساواک قم من را خواست و گفت آقای منتظری شما 3 سال تبعید هستیدبه شهر شاه پسند من پرسیدم چرا؟ گفت از خودت بپرس چکار میکنی؟ تو از خمینی طرفداری میکنی. ما این مملکت را حفظ میکنیم اما تو یک جور دیگر با مردم حرف میزنی! خلاصه از آنجا با ما مخالفت کردند. مرحوم آیتالله غیوری میگفتند تو روی منبر مطالبی میگویی که پایین منبر مو به بدن ماسیخ میشود.
اسناد مبارزاتی آیتالله منتظری قمی
در شاهپسندمهدیهای ساخته بودند و رئیس پاسگاه به مردم گفته بود الان تابستان است و شما دو تا امام جماعت داشتید که رفتهاند هواخوری!خدا این آقا را برای شما رسانده، با ایشان همراهی کنید. به ما هم گفت نگویید تبعیدی هستید که مردم از شما نترسند. ما در مهدیه مشغول شدیم و قمیها که به زیارت حضرت علی ابن موسیالرضا(ع) میآمدند میگفتند منتظری کجاست؟به آنمهدیه میآمدند و ما هم از آنها قدری کمکبرای ساختمان مهدیه میگرفتیم. برای اینکه درست ساخته بشود که الحمدالله آنجا موفق شدیم و بعد یک عدهای دیدند که ما داریم چهره میشویم و کار میکنیم این بود که دولتیها گفتند شما برای بندرشاه تبعید شدهاید نه برای شاهپسند و ما را به بندرشاه بردند. آنجا هم که رفتیم به نماز جماعت مشغول شدیم.
اسناد مبارزاتی آیتالله منتظری قمی
در بندرشاه دیدم حرف ازمسجد امیرالمومنین میزنند. گفتم مسجد امیرالمومنین کجاست؟ یک زمین به ما نشان دادند و گفتند ما قرار شد زمین بگیریم و در اینجا مسجد بسازیم.ما اینجا زمین خریدیم و در و دیواری ندارد و من گفتم لااقل دیواربکشید.چادری دور زمین کشیدم و گفتم روضه را همین جا بگیرید.به مرور یکی میگفت من فرش میدهم و یکی میگفت من بخاری میدهم و یکی هم میگفت من پول میدهم و خلاصه بانی پیدا شد و زمین را ما به مسجد تبدیل کردیم و خدا را شکر خیلی هم مسجد معتبر و خوبی است و خیلی هم خرج آن شد.
**دعای شیخ حامی شریعتمداری برای شاه و نفرین انقلابیون
در بندرشاه ما بهحسینیهای رفتیم ودیدم عکسرضاخان و پسرش همه جاست. گفتم شما مگر مقلد آقای شریعتمداری نیستید؟ گفتند چرا، گفتم آقای شریعتمداری گفتهکه جایی که عکس اینها باشد کراهت دارد انسان نماز بخواند. خلاصه رفتند و عکس شاه را پاره کردند. من با اینکه ممنوع المنبر بودمروی زمین مینشستمو یک کتابی هم از شریعتمداری بر میداشتمو مطالبی که بنا بود بگویم را میگفتیم و موعظه و نصیحت میکردم و اینها هم دور ما حلقه میزدند. ما حسینیه را در آنجا مسجد کردیم و الان نوشتهاند مسجد آذربایجانیهای بندرشاه.یک شیخی در آنجا بود به نام بحرالعلومکهاز طرفداران آقای شریعتمدار و دعاگوی شاه بود.دعاهای خیلی تندی برای شاه میکرد و مثلا میگفتخدایا اعلیحضرتهمایونی را بر ما مستدام بدار و مخالفین او را در هر لباسی هستند نابود بفرما
**مدرسه خمینیستها!
تسنیم: شما درس آیت الله شریعتمداری هم شرکت میکردید؟ علمیت ایشان چگونه بود و چرا با حرکتامام خمینی(ره) به مخالفت برخاستند؟ رابطه ایشان با دستگاه پهلوی به چه شکل بود؟
من مختصری در درس ایشان رفته بودم و از نظر درسی بد نبود اما از نظر سیاسی مبنایشان با مبنای امام فرق داشت و وقتی این را متوجه شدم درس ایشان را نرفتم.میگفت مبنای من با آقای خمینی بد نیست اما روشمان مختلف است. من یک جور سلیقهای دارم و ایشان سلیقهاش جور دیگری است.
وقتی مدرسه رضویه را میساختیم یکی از طرفداران آقای شریعتمداری آنجا آمد و گفت چکار میکنید؟ گفتم مدرسه را میخواهیم بسازیم. گفت میخواهید بانی بیاورم گفتم اگر بیاورید اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است. گفت مشروط است و شرط آن این است که مدرسه برای آقای شریعتمداری باشد. گفتم من اینجا با آقای گلپایگانی که در کنار ماست این حرف را نزدم.اینجا برای خمینیستها است نه شریعتمداریها.
** مرحوم منتظری فریب خورد
تسنیم: درس مرحوم منتظری و آشیخ مرتضی حائریچطور؟
درس ایشان هم مختصری شرکت داشتم. ویاز مبارزان بود، منتهی این اواخر به واسطه برادر دامادش مهدی هاشمی فریب خورد و مشیاش را عوض کردلذا امام خمینی اختیاری که به ایشان برای حساب و کتاب شهریه داده بوداز ایشان گرفت.
شیخ مرتضی حائری هم در مسجد محله ما درس میگفت و عدهای میرفتند و بنده هم شرکت میکردم.با آیتالله خامنهایبه درس شیخ مرتضی میرفتیم.
**آیت الله خامنه در درس استعداد خیلی خوبی داشت
تسنیم:سابقه آشنایی با آیتالله خامنهای از درس شیخ مرتضی حائری شکل گرفت یا پیش از ان هم با ایشان مراوده داشتید؟
از رفقای ما بود و قدری با هم رفت و آمد داشتیم. ایشان در منزلشان برای جوانهایدانشگاهی درس میگفتند ومن هم خدمت ایشان میرفتم. حتی من از تبعید که برگشتم ایشان میخواستند یک وجه پولی برای کمک به من بدهند و من گفتم پول نمیخواهم و شکر خدا مستطیع هستم.ایشان در درس از نظر استعداد خیلی خوب و از هر نظر جامع بود.
** تعبیر آیتالله گلپایگانی درباره رهبری آیتالله خامنهای
تسنیم: با توجه به آشنایی شما از پیش از انقلاب با حضرت آیتالله خامنهای، نظر شما درباره رهبری معظم له و همچنین مدیریت سیاسی و وزانت علمی ایشان چیست؟
زمانی که آقای خامنهای مشهد بود، همان زماندرس میگفتند و منبر میرفتند. برخی مغرض ها بعد از انتخاب ایشان به رهبری شروع به شبههافکنی درباره ایشان کردند اما لیاقت و شخصیت آقای خامنهای باعث شد این حرفها از بین رفت. خدا هاشمی را بیامرزد میگفت ایشان رهبر شد و ما رهرو شدیم. از لحاظ علمی رهبری بسیار خوب است و کلاس درس خیلی خوبی دارند.
اسناد مبارزاتی آیتالله منتظری قمی
آقای گلپایگانی میگفتند که آقای خامنهای برای این کار مرد لایقی است و امام خمینی هم گفته بود تا سیدعلی آقا را دارید غصه نخورید اگر من مُردم ایشان هستند و به درد این کار میخورند. آقایان مراجع هم مانند آقای گلپایگانی به ایشان ارادت داشتند و با ایشان خوب بودند.
یک مرتبه که به دیدار ایشان به بیت رهبری رفتم، آقا در حال وضو گرفتن بودند و همان حالت تا من را دیدند بدون تکلف با من مصافحه میکنندو خیلی از این چنین دیداری لذت برده بودم.
** به ساواکی گفتم مودب حرف بزن، آیت الله خمینی
تسنیم:آیا در کمیته مشترک هم زندانی شدید؟
در تهران ما را به کمیته مشترک بردند. یک ساعتی گذشت و یک نفر آمد و گفت تو بودی شهریه خمینی را میدادی؟ گفتم مودب حرف بزن! آیتالله خمینی،چرا میگویید خمینی؟ دیگر هیچینگفت. بیرون رفت و یک ساعت گذشت و شخص دیگری آمد و با لحن آرام گفتشما شهریه آقای خمینی را میدادی؟ گفتم سابق بله؛ اما الان که شما منع کردید ندادیم. خلاصه ما را آزاد کردند و آمدیم بیرون و بعد دو مرتبه ما را دستگیر کردند چرا که متوجه شده بودند ما مخفیانه شهریه حضرت امام را میدهیمکه مارا دستگیر میکنند و شبانه به تبعید میفرستند.
تسنیم: گویا با مرحوم آیتالله گلپایگانی هم مانوس بودید؟
پدر ما از بازاریان بود و مرید آقای گلپایگانی بود و ظهر و مغرب پشت ایشان نماز میخواند و پدر به ایشان ارادت پیدا کرده بود و گاهی از آنها دعوت میکرد منزل از آنها پذیرایی میکرد و از آنجا آقای گلپایگانی با ما آشنا شدند.
تسنیم: زمانی که حادثه فیضیه پیش آمد شما شاهد ماجرا بودید؟ چه اتفاقی افتاد؟
آن زمان ما منزل حضرت امام بودیم کهیک جوانی آمد و گفت من میخواهم خدمت آقا برسم.قیافه او شبیه یک آدم رفتگر بود. ما گفتیم نمیشود. گفت من باید حتماً خدمت آقا برسم که ما با امام این موضوع را مطرح کردیم و امام گفتند بیاید. به امام گفت که ما یک عده هستیم به ما چوب و چماق دادند تا طلاب را بزنیم و بکشیم. امام همشیخ مرتضی توسلی را فرستاد مدرسه فیضیه که حاج آقا روحالله میگوید شما در مدرسه فیضیه نمانید و به خانههایتان بروید اگر میخواهید بمانید بروید طبقه بالا که کمتر در خطر باشید.مرحوم آقای آل طهمنبر رفتند و نصیحت میکردند که مجلس شلوغ شد و دید حریف نمیشود که آقای آل طه آمدند پایین و مرحوم انصاری بالای منبر رفت.
** امام گفت آیت الله گلپایگانی اشتباه کرد...
ناگهان دید اینها مجلس را به هم زدند و حرفهای ناجور میزنندو چوب و چماق دارند.انصاری آمد پایین و حتی میخواستندبه آقای گلپایگانی حمله کنند چون فکر میکردند ایشان امام خمینی است که در این حین به پهلوی داماد ایشان آسیب رسید و مدتی مریض شده بود.آقای گلپایگانی را به اتاقی بردند و در را به روی او بستند. یادم هست امام گفته بودند که ایشان اشتباه کرده بیرون نیامده است.بر فرض شهید میشود که افتخاری برای اسلام است که یک مرجع این طور شجاعت به خرج داده است.
ما منزل امام خمینی بودیم که طلبهها با سر شکسته و لباس پاره شده و یک وضع رقت باری میآیند. حتی آقا گفت اینها را در بیمارستان بستری کنند اما آنها را راه ندادند. یک خانه گرفتند و دکتر را به آن خانه بردند. خدا رحمت کند حاج میرزا ابوالفضل زاهدی را که از فضلا بود. وقتی ایشان مرحوم شد جنازهشان را آوردند و گفتند درحوزه علمیه قم را باز کنید. جنازه ایشان باعث شد دربمدرسه باز شود و کما فی سابق برنامه برقرار شد.
انتهای پیام/
R1411/P1360/S1,10,17,1127/CT2 موضوعات مرتبط پروندهنهضت؛نگاهی نومنبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۴۴۲۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمان دیدار معلمان با رهبر انقلاب مشخص شد
به گزارش «تابناک»، همزمان با سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و روز معلّم، جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، صبح چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد.
این برنامه، از جمله دیدارهای سالانه رهبر معظم انقلاب است که در تکریم مقام معلم بطور پیوسته برگزار شده است.