گپ و گفتي با مارال فرجاد درباره زندگي و کارهاي اخيرش
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۵۰۴۸۲
خبرگزاري آريا - مارال فرجاد مدتي است در دو نمايش همزمان روي صحنه ميرود. ساعت هفت عصر، در تئاتر مستقل تهران و در نمايش «شبدشنههاي بلند» علي شمس بازي ميکند.
مارال فرجاد در نمايش هاي اخيرمارال فرجاد در نمايش هاي اخير , با مارال فرجاد و نمايشهاي دور و نزديکي که بازي کرده است
اين شبها اگر ساعت هشت و ربع شب تا هشت و نيم را در محوطه تئاترشهر کمين کنيد، زني را ميبينيد
که از ضلع جنوب شرقي پارک دانشجو تند تند به سمت تالار سايه ميآيد و هر چه به تالار نزديکتر ميشود، ريتمش را تندتر هم ميکند و پارک را که سپري ميکند حتي به دويدن هم ميرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر زني را با اين احوالات اين شبها آنجا ديديد، ميتوانيد جلو برويد و بگوييد: «سلام خانم فرجاد!»
مارال فرجاد مدتي است در دو نمايش همزمان روي صحنه ميرود. ساعت هفت عصر، در تئاتر مستقل تهران
و در نمايش «شبدشنههاي بلند» علي شمس بازي ميکند
و پس از اين نمايش يک ساعته و پاککردن گريم نسبتا سنگين، سريع خودش را به تئاتر شهر ميرساند تا در «صبح يه روز لعنتي» که حسن باستاني کارگردانياش ميکند، روي صحنه برود.
خودش به جامجم ميگويد حتي در روزهاي تمرين اين نمايشها، از ساعت پنج صبح تا شش بعدازظهر را در پروژهاي سينمايي مشغول بوده و سپس خودش را به تمرين نمايش ميرسانده و تقريبا نميخوابيده است. درباره حضور او در اين دو نمايش، درباره پدرش جليل فرجاد و همچنين نقشهاي تئاتري مونا خواهرش صحبت کردهايم.
اين گفتوگو البته به گذشتههاي نسبتا دور هم ميرود؛ نتيجه اين بخش از گفتوگو را در تايملاين انتهاي گفتوگو ميبينيد.
نفت، مرز و «صبح يه روز لعنتي»«صبح يه روز لعنتي» را هم دوست دارم. بايد دقت کنيم که اين نمايش، بيمکان و بيزمان است و قابل ارجاع به همه جا و همه وقت. اين نقطه قوتش محسوب ميشود. در سوريه و عراق، دعواها سر مرز است. نفت، مرزبنديها را وسوسهانگيز کرده است. در اين حال و هوا، اين نمايش نيز درباره تماميت ارضي و منافع ملي مربوط به آن حرف ميزند.
منتها آنقدر اين روزها ترور ميبينيم که اين نمايش خواسته با سمبل توالت، اين فاجعه را با زباني تلطيفشده روايت کند. نيازي نيست که تئاتر، درد را دردناکتر کند. هنگام لبخندزدن، انفجار توالت و رفتن نور روي مادربزرگ، تلخ است.
خيلي تلخ است، اما نيازي نيست تماشاگر را اذيت کنيم.
مساله «تيپ» و کاريکاتورهاي احمق اين جنگدر جفت نمايشهايي که اين روزها در آنها بازي ميکنم، تيپ هستم. شخصيتم رئال نيست و بر پايه گروتسک است.
«صبح يه روز لعنتي»، بدون ميميک، موجز، خلاصهشده و اغراقشده است.
در اين نمايش، که سرجوخه را بازي ميکنم، سعي کردم او را کمي اهل زندگي کنم.
با فضاي نظامي،ادبيات و سينماي جنگ آشنا نبودم. فقط «غلاف تمامفلزي» استنلي کوبريک را ديدم و از
سرجوخهاش ايده گرفتم. اما هم رويا افشار و هم کارگردان مخالف بودند که کمي روح به اين تيپ افزوده شود.
معتقد بودند بايد تيپ بماند. جز نقش خانم افشار، بقيه کاراکترها، کاريکاتورهاي احمق اين جنگند؛
احمقِ کاريکاتوري، خالي از زندگي و احساس. حتي ميميک را هم مخالف بودند به صورتم بدهم. در شب دشنهها هم همين است؛
تيپ، تيپ خالههاي مجري تلويزيوني است.مارال فرجاد در نمايش هاي اخير
جسارت در خلاقيت و «شبدشنههاي بلند»نمايش «شبدشنههاي بلند» درباره نويسندگان و هنرمندان و حسادتشان به يکديگر است؛ اينکه ما نميتوانيم
پيشرفت همکارمان را ببينيم و پيشرفتمان را در بدبختي ديگران ميخواهيم.
اما اين حس، حتي نبوغ را نفله ميکند. در حالي که من اگر اين حسادت را بپذيرم و بر اين اساس روي خودم
و تواناييهايم براي پيشرفت تمرکز کنم، اين حسادت، کارساز خواهد بود،
اينکه به جاي فرافکني، به خودسازي بپردازم. اين نمايش ميخواهد اين را بگويد. اينکه خودم را هر
طور شده به اين نمايش رساندم به اين خاطر بود که علي شمس کارگردان جوان و خوشايدهاي بود.
مدتها دنبال چنين آدمهايي بودم که ايدههاي تازه داشته باشند. جوانها در خرج خلاقيت، جسارت دارند.
آنها رهاترند چون نميترسند که با گذشتهشان مقايسه شوند.
اوفلياي مونا فرجاد را پيدا کن!نمايش «هملت» به کارگرداني آرش دادگر را ديده بودم که دختري جنوبي، اوفليايش را بازي ميکرد.
شبنم فرشادجو، مونا را براي اجراي دوم به جاي آن دختر جنوبي پيشنهاد کرده بود. همه ميگفتند نرو.
من گفتم خودت را با
کسي مقايسه نکن و برو بازي کن چون 15 سال است داري تئاتر کار ميکني، برو و اوفلياي مونا فرجاد را پيدا کن.
او اين روزها هم همراه با گلاب آدينه در نمايش «شيرهاي خانبابا سلطنه» روي صحنه است. هميشه اميدوارم اتفاقهاي خوبي برايش در تئاتر بيفتد.
ما دو تايي هم روي صحنه بودهايم؛ سال 91 شهره سلطاني، نمايشي را روي صحنه برد به نام «آخرين
حکايت فرهاد» که مونا نقش اصلي بود و من نيز نامزد فرهاد را بازي ميکردم.
در يک صحنه من و مونا با همديگر درد دل ميکرديم، دوست برادرش بودم. ماجرايي را تعريف ميکردم و گريه ميکرديم. روزهايي که او پيشي ميگرفت در گريهکردن، نيشگون ميگرفتم که جلو نيفت تا من هم اشکم درآد،
بايد با هم شروع کنيم!مارال فرجاد در نمايش هاي اخير
از عموخسرو تا رويا افشار؛ سوگواري روي صحنهدر همين مدت ديدم که چه فيلمها، سريالها و نمايشهايي به رويا افشار که در «صبح يه روز لعنتي» همبازي هستيم، پيشنهاد ميشود و ايشان به جوانب مختلف فکر ميکند. شايد باورتان نشود اما او حتي تحقيق ميکند
که پول پروژه قرار است از کجا تامين شود. مادر ايشان در ميانه اجرا فوت کردند.
شب فوت مادرش، هر چه اصرار کرديم نمايش را تعطيل کنيم، قبول نکرد. روز خاکسپاري هم تعطيلي را نپذيرفت. ما و تماشاگران اشک ميريختيم و ايشان با صلابت بازي ميکرد.
خسرو شکيبايي هم شب خاکسپاري مادرش روي صحنه رفته بود. ما بازيگراني داريم که به خاطر يک قرار و شرکت در يک مراسم، نمايش را تعطيل ميکنند و ميگويند کار واجبي دارند.
تئاتر، احترام دارد و بايد آن را حفظ کرد. لذت براي ما در تئاتر خلاصه شده است تا آنجا که حتي سوگواريهايمان
هم روي صحنه است.
نمايشهاي خاطرهانگيز مارالايوانف
نويسنده: آنتوان چخوف/کارگردان: اکبر زنجانپور
يکي از متخصصان روي صحنهبردن متون چخوف در ايران بيشک اکبر زنجانپور است؛ مارال فرجاد بسيار خوشحال
است که توانسته چهارده سال پيش، يکي از بازيگران اين نمايش باشد.
کمپيرک جادو
نويسنده و کارگردان: تاجبخش فناييان
به آرشيو روزنامه جامجم که مراجعه کنيد، روز 24 تيرماه 1381 گفتوگويي با فنائيان درباره اين نمايش ميخوانيد؛ نمايشي بر اساس حکايتي از مثنوي معنوي مولانا.مارال فرجاد در نمايش هاي اخير
باغ شب نماي ما
نويسنده: اکبر رادي
کارگردان: هادي مرزبان
يکي از خوشوقتيهاي فرجاد اين بود که در اثري از اکبر رادي با هادي مرزبان روي صحنه برود. جليل فرجاد شاه
بود و مارال، عروسش.
آن شب که تورو زنداني بود
نويسنده: جروم لارنس و رابرتادوين لي
کارگردان: مجيد جعفري
در اين نمايش مونا و مارال همراه پدرشان جليل، رعنا همراه پدرش ابوالفضل پورعرب و بهادر همراه پدرش
بهرام ابراهيمي روي صحنه رفتند.
جام جم
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۵۰۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور فرهاد ناظرزادهکرمانی در اجرای نمایش «نظامِ ابن عربی»
به گزارش خبرآنلاین، نمایش «نظامِ ابن عربی» به نویسندگی محسن رهنما با کارگردانی یاسمین عباسی و تهیهکنندگی رضا عباسی از دوم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۹ در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.
«نظامِ ابن عربی» در روزهای آغازین اجرای خود میزبان پروفسور فرهاد ناظرزادهکرمانی شد و این گروه نمایشی، اجرای خود را به این پژوهشگر و نویسنده تئاتر تقدیم کردند.
پروفسور فرهاد ناظرزادهکرمانی پس از تماشای این اثر نمایشی گفت: «این اثر را مونودرامی تکبازیگر دیدم که مسئله عشق ممنوع را به تصویر کشاند.»
عرفان رجایی بهعنوان بازیگر و سارا واحدی در جایگاه پرفورمر، در این اثر نمایشی حضور دارند.
در خلاصه این نمایش آمده است: «جوانی آبادانی و دانشجوی حکمت و فلسفه، سالهاست که از عشق پری، دختری اصفهانی سرگردان جادههاست. او تحت تاثیر عشق عارف حکیم محییالدین ابن عربی به دختر دانشمند ایرانی اصفهانی به نام نظام، تصمیم میگیرد در آخرین سفرش به اصفهان تمام نامهها و عکسهای عاشقانهاش با پری را در صحن مسجد جامع اصفهان بساط کند و روایتگر داستانی عاشقانه باشد، اما...»
ایلیا شیرازی (دستیار اول کارگردان)، نوید شایان مهر (دستیار دوم کارگردان)، امید محمدی (هماهنگی و برنامهریزی)، ابوالفضل فتحی (منشی صحنه)، علی حیدری (طراح صحنه)، مرتضی نجفی (طراح نور)، شقایق مهاجری (طراح لباس)، سارا میرزازاده اصل (طراح گریم)، مرتضی آکوچکیان (طراح گرافیک)، رضا خزاعی (آهنگساز)، یاسمین عباسی (تنظیمکننده)، علی حیدری (کاخن و آواز)، رها خلیلی (انتخاب قطعات فلامنکو و سولیست و گیتار)، اسماعیل رضوی (مدیر تولید)، حمیدرضا شیرازی (سرمایهگذار)، فراز مقدم (نورپرداز، ویدئومپ و ساخت تیزر)، فاطمه عرب، یزدان موسی خانی (عکس)، رسول سلیمیان، حجت جعفری و یعقوب احمدزاده (اجرای دکور)، نیلوفر حیدری (دستیار طراح صحنه)، حمیدرضا کوچکی و نیلوفر حیدری (مشاوران طراح صحنه) و علی کیهانی (مشاور رسانهای) دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
علاقهمندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی که کاری از گروه تئاتر ناگهان است، میتوانند به سایت تیوال و گیشه تئاتر مراجعه کنند.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900999