Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-27@06:28:10 GMT

دلنوشته شهادت حضرت امام محمد باقر (ع)

تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۵۲۳۶۴

خبرگزاري آريا -

متن ادبي شهادت حضرت امام محمد باقر
ساکن خانه وحي
نامش محمّد بود، کنيه اش ابوجعفر و لقبش باقر.
اهل مدينه بود و ساکن خانه وحي. از کودکي، هم بازي علي اصغر بود و ستون خيمه گاهِ زين العابدين. شاهد عشق بود و در آغوش شکفتن. دلش يادگاري بود از عاشقانه هاي کربلا. کوچه کوچه، غم در دلش بود و با زخم و غربت، الفتي ديرينه داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


امام لاله ها بود و شقايق ها. پيشواي شکوفه هاي عشق بود و مقتداي مهرباني ها.
از گوشه عبايش آسمان مي چکيد و در زير گام هايش تمام ادّعاهاي بزرگ به خاک مي افتادند.
در پاي درسِ چشم هايش، آفتاب اوّلين شاگرد سحرخيز مکتب مهرباني بود.
ستاره هاي سالخورده علم و دانش، در حضور پر فروغش رنگ مي باختند و خويش را به زير گام هايش مي افکندند. اينک در آستانه غروب غربت زاي خويش، شور فراگير کربلا را با رايحه لبخندش، در لحظه هاي تاول زده مدينه مي پراکند.
سر تا سرِ مدينه کربلا شده بود؛ سياه و سفيد، «هشام بن عبدالملک» آخرين تير خويش را از ترکش عناد و کينه ورزي بيرون آورد و روشني فزاينده امام را نشانه گرفت.
يا محمّد! کمان را بگير و تيري روانه کن. امام امتناع کرد و روي از چهره ناهمگون هشام برگرفت. امّا لجاجت هشام چونان مگس هاي موذي امام را به انجام آن چه خداوند مي خواست، وا مي داشت.
هشام چونان خفّاشي در چشم هاي تيره خويش اين سو و آن سو را مي نگريست. انتظاري سياه، سايه بر سر هشام انداخته بود. شايد، اين بار امام را مغلوب دسيسه خويش سازد. امام کمان را برگرفت و تيري بر چلّه آن نهاد تا چلّه نشين سياهي را بر جاي خود ميخکوب کند. تير را رها کرد، درست به جايي که هشام خيره بود.
اين بار خيره سريِ چشم هاي هشام، هدف تير امام قرار گرفت. نُه تير را يکي پس از ديگري بر طاق تيرهاي نخستين نواخت تا بار ديگر هشام انگشت حيرت و تحسين بر زبان بگيرد و در انزواي خفّت بار خويش فرو رود.
خشم و کينه سر تا سر قلبِ سياه هشام و خاندان او را فرا گرفته بود. او مي دانست که حقيقت، زندگاني آنان را به باد خواهد داد، آن چنان که روشنايي، خفّاش صفتان را کور مي کند.
امام آرام آرام، در کوچه هاي مدينه رها مي شد، درست مثل گريه هاي علي در بين کوچه ها. مي رفت تا زهرِ کينه ظالمان را چونان آتشفشاني از سينه بيرون اندازد. امام مي رفت تا حقارت، برازنده هميشه نام بني اميه و بني عباس بماند.
غروب بود و پيشواي عالمان و عاشقان به پيشواز لحظه هاي سبزتر از بهار مي رفت، و زمزمه «اللّهم لا تَمْقُتْني» در گوش دشمنانش مي پيچيد، چونان گردبادي شعله ور در بياباني مهجور.
اي بزرگ! (1)

شهادت حضرت امام محمد باقر (ع)
«از زبان مدينه»
مرا درياب، مرا که اين چنين در غم جانکاه تو سوگوارم. مرا درياب که تلخيِ بي تو به صبح رساندنِ اين شب سنگين را نمي توانم که بنوشم.
من از بهت جاده ها و خيابان هايم شرم دارم؛ از سنگيني سکوت غمبار کوچه هايم به اضطراب افتاده ام.
مرا درياب مولا؛ وگرنه، سنگ روي سنگ در زمين سوگوارم بند نخواهد شد.
چگونه باور کنم که ديگر قدم هاي نوازشگر تو را بر خاک خويشتن احساس نمي کنم؟
چگونه باور کنم که ديگر عطر صداي تو در هواي سحرهايم نخواهد پيچيد؟
آن گاه که تو تبعيد شدي، در هجوم اضطراب و پريشاني، بارها و بارها لحظات را مرور کردم و به جان، خواستار ناز قدم هايت شدم... و تو آمدي، حال چگونه باور کنم که براي هميشه از ديدار تو محروم مي شوم و نگاه مهربان تو را بر کوچه باغ هاي دلم احساس نمي کنم؟
چگونه بي وجود تو زنده باشم و يتيم؟ من در پرتو آفتاب دانش تو مي باليدم و با تو به قله عرفان صعود مي کردم، از جلسات علمي تو به نشاط مي آمدم و روحم را در نگاه تو غسل مي دادم؛ به حلقه هاي چند نفره شاگردانت خو گرفته بودم، به شهرهاي ديگر فخر مي فروختم؛ از مناظره ها و گشايش درهاي علم به دست تو، لذت مي بردم.
آن گاه که دانشگاه بزرگ اسلامي از زمين من سر برآورد، جشن شادماني گرفتم و همه ستاره ها را به جهان خودم دعوت کردم؛ ياد و نام تو را بارها و بارها به شيريني زمزمه کردم، و از اين که ديگر کسي جرأت نمي کرد جدّ تو را نفرين کند، سجده شکر به جا آوردم؛ به خاطر آزادي نقل حديث پيامبر صلي الله عليه و آله ، بارها شادي کردم. روزي که فدک به تو برگردانده شد، شادي من به فلک رسيد... .
حال بايد بنشينم و تمام آسمان ها را بنگرم تا باور کنم که باز آن روزهاي غم انگيز به کوچه هايم پا گذاشته است؟
مرا درياب مولا، مرا درياب... (2)
گردآوري: بخش مذهبي بيتوته
1) محمد کامراني اقدام
2) علي لطيفي


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۵۲۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)

شاید بسیاری از زائران آستان حضرت عبدالعظیم (ع) ندانند که در روایات از ائمه(ع) آمده که ثواب زیارت آن حضرت برابر با زیارت امام حسین(ع) است اما چرا حضرت عبدالعظیم (ع) راهی شهر ری شدند و چه نقشی در ترویج معارف دین در این منطقه داشته و چگونه به جایگاهی رسیدند که چنین مورد عنایت و لطف ائمه(ع) قرار گرفتند؟

حجت‌الاسلام ابوالفضل حافظیان، نویسنده «مأخذشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری» که فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی کتابخانه حضرت عبدالعظیم را برعهده داشته است به معرفی تعدادی از کتاب‌هایی پرداخت که در خصوص حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته شده است و گفت: شیخ عزیزالله عطاردی کتابی با عنوان «عبدالعظیم حسنی حیاته و مسنده» (زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و روایات او) نوشته است که کتاب ارزشمندی است. همچنین کتاب احوال حضرت عبدالعظیم حسنی نوشته شده توسط علی قلی‌میرزا اعتماد السلطنه قاجار که اخیراً به چاپ رسیده و کتاب «جنات النعیم فی احوال سیدالشریف عبدالعظیم»، نوشته مولامحمد اسماعیل کزازی اراکی نیز از دیگر کتاب‌های خوب در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) است. این کتاب قبلاً به صورت چاپ سنگی چاپ شده بود اما بعدها در کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی با تصحیح و شکل جدید به چاپ رسید که در این کتاب به صورت مفصل به شخصیت آن حضرت پرداخته شده است.
 

پیدا شدن نسخه کهن روایات حضرت عبدالعظیم

وی با اشاره به اینکه در خصوص حدیث عرض دین نیز مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی  در کتابی به شرح این حدیث پرداخته‌ گفت: اخیراً در کتابخانه‌ای در خارج از ایران نسخه خطی کهنی پیدا شده که روایاتی که حضرت عبدالعظیم(ع) روایت کرده‌اند در آن آمده بود. این جزوه نیز تصحیح و به چاپ رسیده است.

این متخصص کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال دارد منابع کهنی در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) وجود داشته باشد که هنوز شناسایی نشده است؟ گفت: بله؛ حتماً منابعی در تاریخ اهل بیت(ع) وجود دارد که هنوز شناسایی نشده‌اند یا نسخه‌ای از آن به دست نیامده است. کتاب‌هایی وجود دارد که به صورت مستقل به شخصیت ایشان پرداخته و کتاب‌هایی نیز داریم که در خصوص اصحاب و روایات ائمه(ع) نوشته شده است که در این کتاب‌ها نیز از حضرت عبدالعظیم(ع) یاد شده و روایاتی که ایشان نقل کرده‌اند را بیان کرده‌اند. در کتاب‌هایی که برای شرح حال رُوات نوشته شده است نیز نام عبدالعظیم(ع) آمده و از مراتب علمی و معنوی ایشان نیز سخن گفته شده است.

حجت‌الاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چرا حضرت عبدالعظیم(ع) ری را به عنوان مقصد هجرت خود انتخاب کرده بود؟ گفت: آن حضرت از سوی ائمه(ع) به شهرها و سرزمین‌های مختلف رفته و به تبلیغ دین می‌پرداخت. به همین جهت خلیفه عباسی قصد کشتن ایشان را داشت و حضرت عبدالعظیم در حال خوف و ترس از سامرا خارج شدند و تصمیم گرفت به سمت ایران بیاید.

وی ادامه داد: یکی از دلایلی که بزرگانی از اهل بیت(ع) و اصحاب ائمه(ع) ایران را برای هجرت انتخاب می‌کردند این بود که دوست داشتند به دیدار و زیارت امام رضا(ع) بروند و لذا امامزادگان فراوانی در شهرهای مختلف ایران وجود دارد که به قصد زیارت امام رضا(ع) وارد ایران شدند اما در بین راه در اثر بیماری وفات یافته‌اند و یا به شهادت رسیدند.
چرا حضرت عبدالعظیم به ری مهاجرت کرد

این پژوهشگر و مؤلف یکی از دلایل انتخاب ری توسط حضرت عبدالعظیم(ع) را ارتباطات خوب مردم ری با ائمه(ع) عنوان کرد و گفت: مردم ری با امام جواد(ع) در ارتباط بودند و سؤالات خود را برای ائمه اطهار(ع) ارسال می‌کردند. رسول جعفریان کتابی به نام مکتب و میراث شیعیان ری نوشته است که در این کتاب به علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) به ری و ارتباط اهالی آن با ائمه اطهار اشاره کرده است. بنابراین شهر ری می‌توانست محل مناسبی برای ورود حضرت عبدالعظیم(ع) باشد و ایشان از دست حکومت عباسی در امنیت باشد.

وی ادامه داد: طبق روایاتی نیز امام رضا(ع) دستور دادند که حضرت عبدالعظیم(ع) به ری بروند و معارف دینی را در آنجا تبلیغ کنند. البته ممکن است این دستور از سوی امام هادی(ع) صادر شده باشد. شهر ری بعد از این تاریخ نیز مرکز شیعه بوده و مدارس شیعی در آنجا وجود داشته و بزرگان زیادی از آنج برخاسته‌اند مثل مرحوم کلینی و شیخ صدوق که این نشان می‌دهد شهر ری مرکزی برای تشیع در جهان اسلام بوده است.

حجت‌الاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چند سال حضرت عبدالعظیم در ری حضور داشتند؟ گفت: بر اساس آنچه در کتاب‌های تاریخی آمده حدس زده می‌شود که ایشان در حدود سال‌ 250 قمری به ایران آمده است. وفات ایشان را برخی از بزرگان در سال 252 قمری ذکر کرده‌اند. بنابراین حدود یک سال یا کمی بیشتر در ری بودند؛ البته مدتی نیز به صورت مخفیانه در منزل یکی از شیعیان زندگی می‌کردند و گاهی به صورت پنهانی از منزل خارج می‌شدند و به زیارت حضرت حمزه می‌رفتند و می‌فرمودند ایشان از اولاد امام کاظم(ع) است.


وی افزود: یکی از دلایلی که ایشان به ری آمد این است که مرقد امامزادگان در آنجا بوده و این مسئله نشان‌دهنده ارادت مردم ری به اهل بیت(ع) است. بعد از مدتی زندگی مخفیانه، مردم با حضرت عبدالعظیم(ع) آشنا می‌شوند و برای دریافت معارف دینی نزد ایشان می‌روند.

نویسنده کتاب «رسائل فی درایة الحدیث» ادامه داد: روایاتی که ایشان از اهل بیت(ع) نقل کرده‌اند به خصوص حدیث عرض دین که در آن معارف اسلامی درج شده است جنبه آموزشی مهمی برای شیعیان در طول تاریخ و به خصوص برای شیعیان آن عصر داشته است.
نسبی که به امام حسن مجتبی می‌رسد

وی به نسب حضرت عبدالعظیم (ع) نیز اشاره کرد و گفت: نسب ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسد و ایشان ارتباط بسیار زیادی با امام جواد(ع) و امام هادی(ع) داشتند و بیشتر وقتشان را در همراهی با ائمه اطهار(ع) می‌گذرانده و معارف دینی را از حضرات کسب و به مردم منتقل می‌کرده است؛ بنابراین وقتی چنین شخصیتی وارد شهری شود که مردم آن شهر نیز علاقه‌مند به معارف شیعه هستند، خیلی می‌تواند مؤثر واقع شوند.

این مؤلف و پژوهشگر دینی عنوان کرد: شخصی نزد امام هادی(ع) رفت و سؤالاتی در خصوص معارف دینی پرسید؛ امام هادی(ع) وی را به حضرت عبدالعظیم(ع) ارجاع داد و فرمود شما که در شهر ری شخصیتی مثل عبدالعظیم دارید، سؤالاتتان را می‌توانید از وی بپرسید. این مسئله نشان می‌دهد که حضرت عبدالعظیم(ع) این موقعیت را داشته که به ترویج احکام دینی بپردازد.

حجت‌الاسلام حافظیان خاطرنشان کرد: اطلاعات تاریخی گسترده‌ای در خصوص فعالیت‌های آن حضرت در آن دوران در شهر ری نداریم اما وجود چنین شخصیتی در شهر ری می‌تواند واسطه مستقیمی با اهل بیت(ع) برای مردم باشد.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا ائمه(ع) بعد از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) تلاش می‌کردند که ایشان را به مردم بشناسانند؟ گفت: در روایات است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب با زیارت امام حسین(ع) برابری می‌کند. همچنین نقل شده است که کسی که به زیارت ایشان برود بهشت بر او واجب می‌شود؛ این روایات نشان می‌دهد حتی پس از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) ائمه(ع) تلاش می‌کردند ایشان را به مردم بشناسانند.
حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا

این پژوهشگر ادامه داد: بیشتر علمای شیعه و رجالیون در کتاب‌هایشان به مقامات حضرت عبدالعظیم(ع) اشاره کرده‌اند و بزرگانی مثل مرحوم میرداماد فرموده‌اند که حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا است. اینکه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را توصیه می‌کردند نشان‌دهنده عظمت شخصیت ایشان است و این ظرفیت وجود داشت که مرقد ایشان محوریتی برای اجتماعات شیعیان پیدا کند.

وی در خصوص اینکه چرا در حدیث آمده است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب، شباهت به زیارت امام حسین(ع) دارد، گفت: علمای بزرگ در این خصوص دلایل مختلفی را بیان کرده‌اند. جناب شیخ صدوق این روایت را در ثواب‌الاعمال آورده است. در کامل‌الزیارات نیز این حدیث آمده است. در لئالی الاخبار از امام رضا(ع) نقل شده است که «هر کسی بعد از وفاتم مرا زیارت کند من برای او بهشت را ضمانت می‌کنم و کسی که قادر بر زیارت من نیست پس به زیارت برادرم عبدالعظیم حسنی در ری برود» که نشان‌دهنده عظمت شأن و مقام ایشان است. همچنین در همین کتاب آمده است که امام رضا(ع) فرموده است اگر عاجز شدید از زیارت جدم حسین(ع) سید زاهد عابد جناب عبدالعظیم را در ری زیارت کنید که این کفایت می‌کند تو را از زیارت سیدالهشداء (ع).

حجت‌الاسلام حافظیان ادامه داد: یکی از ادله‌ای که برای مشابهت زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت سیدالشهداء(ع) نقل شده این است که در زمان امام هادی(ع) حکومت عباسی برای زیارت امام حسین(ع) شرایط بسیار سختی در نظر گرفته بودند و چه بسا شیعیانی که در راه زیارت سیدالشهداء به شهادت می‌رسیدند. به دلیل اینکه زیارت حضرت سیدالشهداء از بلاد مختلف بسیار سخت و تهدید آمیز و برای شیعیان خطرناک بود، ائمه(ع) شیعیان علاقه‌مند به زیارت سیدالشهداء را ترغیب می‌کردند که به زیارت حضرت عبدالعظیم بروند که وی هم از بزرگان منسوب به اهل بیت(ع) است.

وی افزود: البته احادیث مشابه این حدیث نیز در منابع شیعی آمده است. مثلاً از امام رضا(ع) نقل شده است که هر کس خواهرم حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند مانند این است که مرا زیارت کرده است. پس زیارت منسوبان به اهل بیت(ع) همانند زیارت خود اهل بیت(ع) ثواب دارد و چون به خاطر محبت به اهل بیت(ع) به زیارت بستگان اهل بیت(ع) می‌روند این ثواب زیارت اهل بیت(ع) را درک می‌کنند.

حجت‌الاسلام حافظیان تصریح کرد: البته این حدیث دلالت بر این نمی‌کند که شأن حضرت عبدالعظیم دقیقا برابر با امام حسین(ع) باشد. بلکه این معنا را می‌رساند که چون زیارت امام حسین(ع) در آن زمان مشکل بوده به جهت اینکه شیعیان علاقه‌مند به اهل بیت(ع) محل اجتماعی با هم داشته و به یاد اهل بیت(ع) باشند به آنها توصیه می‌شد که به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) بروند.

وی در پایان تصریح کرد: در هر محلی وقتی امامزاده‌ای به خاک سپرده شده در طی قرون آنجا محل اجتماع شیعیان بوده و تأثیر ژرفی بر بقای شیعه داشته است.
 

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • حضور وزیر ورزش و جوانان در مراسم نخستین سالگرد درگذشت صفارزاده
  • امت اسلام در کنار همدیگر به یک دشمن واحد توجه کنند
  • زمینه‌سازان شهادت امام حسین (ع)
  • تسلیت سید محمد خاتمی به سید حسین خمینی در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی
  • دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)
  • از دلنوشته غم‌انگیز آقای پژوهشگر تا قصه یک پل موسیقایی در روسیه!
  • حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد
  • حضرت عبدالعظیم (ع) پرچمدار جهاد تبیین بود
  • ولادت امام رضا ۱۴۰۳ چند شنبه است و آیا تعطیل است؟