Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح - وحيد سعيدي ، احمد رنجبر: بسياري از اتفاقات ريز و درشت سال هاي اخير پتانسيل تبديل شدن به فيلم سينمايي دارند؛ از فاجعه پلاسکو تا ماجراهاي کودک ربايي. 16 حادثه مهم را بازخواني کرده ايم و پيشنهاد داده ايم هر کدام را چه کسي مي تواند بنويسد، کي کارگرداني کند و ...
حادثه تروريستي تهران
کارگردان پيشنهادي: محمد حسين مهدويان

شرح حادثه: صبح روز 17 خرداد امسال يک اتفاق، پايتخت را براي چند ساعت در التهاب فرو برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد از سال ها بار ديگر حادثه تروريستي تبديل به کليدواژه پر تکرار مردم شد و تا چند روز اين اتفاق نقل محافل بود. در اين روز چند نفر از عناصر گروهک تکفيري داعش به ساختمان مجلس شوراي اسلامي و حرم امام خميني (ره) حمله کردند که در نهايت 22 نفر (17 قرباني و پنج مهاجم) کشته و دست کم 52 نفر زخمي شدند. اين حملان نخستين حمله داعش در خاک کشورمان و اولين حمله تروريستي در تهران در بيش از يک دهه محسوب مي شود.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: گروگانگيري و حملات انتحاري بارها و بارها سوژه فيلم هاي سينمايي شده و مخاطب از آنها استقبال کرده. طراحي عمليات، حمله انتحاري، گروگانگيري و در نقطه مقابل تلاش براي از بين بردن عناصر مهاجم پر است از درام. اين يعني حادثه تروريستي تهران به خودي خود بار دراماتيکي دارد. فيلم وقتي مهم تر و کارآمدتر مي شود که موضوع آن عام تر باشد و محدود به روايت حادثه 17 خرداد نشود. مي دانيم داعش دورخيز زيادي براي حملات تروريستي در کشورمان داشته و توسط ماموران خنثي شده، اينها مي توانند شاخ و برگ اتفاق باشند.
نسبت حادثه و کارگردان: محمد حسين مهدويان با فيلم «ماجراي نيمروز» توانايي اش را در ژانر حادثه اثبات کرد. او روايتي جذاب و نفسگير از ترورهاي دهه شصت توسط گروهک منافقين و چگونگي دستگيري موسي خياباني به تصوير کشيد و مي تواند يک گزينه مطلوب براي ساخت فيلمي درباره حادثه 17 خرداد تهران باشد.
فيلمنامه نويس: فيلمنامه «ماجراي نيمروز» را ابراهيم اميني نوشته و به قول معروف امتحان خود را پس داده. اميني بلد است ماجراهاي واقعي را به خدمت روايت سينمايي دربياورد.
قهرمان: شهاب حسيني گزينه خوبي است براي ايفاي نقش فرمانده عمليات مبارزه با انتحاري هاي داعش. چهره اي سمپات دارد و مي تواند غضب و مهرباني را همزمان نشان دهد.
ضدقهرمان: بابک حميديان و حامد بهداد از جمله بازيگراني هستند که قابليت بازي در نقش عوامل تروريستي را دارند. گوشه اي از خشونتي که ته چهره شان وجود دارد را به همراه رفتار هيستريک، قبلا به نمايش گذاشته اند.
کارگردان جايگزين: جليل سامان؛ اين کارگردان سه سريال با موضوع منافقان ساخته و نشان داده مي تواند رفتار گروهک داعش را هم دراماتيزه کند.
فاجعه پلاسکو
کارگردان پيشنهادي: مصطفي کياني

شرح حادثه: 30 دي سال پيش ساختمان قديمي پلاسکو واقع در چهارراه استانبول تهران آتش گرفت و سه ساعت و نيم بعد فرو ريخت. تعداد زيادي مامور آتش نشاني در حال مهار آتش سوزي، در بيرون و داخل ساختمان بودند و عده اي از آنها زير آوار ناشي از فرو ريختن ساختمان ماندند. پس از 9 روز تلاش شبانه روزي، آتش فرونشست و جسدها از زير آوار خارج شدند. 26 آتش نشان و شش شهروند جان خود را در اين حادثه تلخ از دست دادند و کسبه ساختمان پلاسکو متحمل ضررهاي فراوان مالي شدند.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: حتي روايت شفاهي حادثه پلاسکو و اتفاق هايي که پيش از حادثه تا پس از آن رخ داد، تکان دهنده است چه برسد که بخواهد تبديل به يک اثر سينمايي شود. اين اتفاق اوج و فرود و بيم و اميد فراوان دارد و مي توان چندين فيلمنامه از دل آن بيرون کشيد.
نسبت حادثه و کارگردان: مصطفي کيايي سال پيش فيلمنامه «پلاسکو» را نوشت و در بانک فيلمنامه خانه سينما ثبت کرد و حالا مترصد فراهم آمدن شرايط توليد است. درام کيايي در ژانر حادثه اي است و او نشان داده مي تواند از پس صحنه هاي پر تعليق بر بيايد. شمه اي از آن را در «ضد گلوله» و خط ويژه» ديده ايم.
فيلمنامه نويس: مصطفي کيايي، فريدون جيراني؛ کيايي خودش فيلمنامه «پلاسکو را نوشته. فريدون جيراني به دليل تسلط بر خلق لحظات پر تعليق پيشنهاد ما است.
قهرمان: حميد فرخ نژاد؛ اين بازيگر به دو دليل عمده مي تواند نقش فرمانده عمليات آتش نشاني را بازي کند: هيکل تنومند و ورزيده اي دارد و همين مشخصه به خودي خود ابهت کاراکتر را بيشتر مي کند. از آن سو در عين داشتن قيافه اي جدي، ديالوگ هاي شيرين و رفتارهاي شوخ را مي تواند به اندازه استفاده کند و مخاطب را پس نزند.
نقش هاي مکمل: جواد عزتي، هومن سيدي، ساعت سهيلي، حميد گودرزي.
کارگردان جايگزين: بهروز افخمي. اين کارگردان هم سال پيش در برنامه هفت اعلام کرد قصد دارد ساختماني مشابه پلاسکو بسازد که حتي در آينده لوکيشن فيلم هاي سينمايي با موضوع آتش نشاني شود. افخمي پيش تر در سريال «عمليات 125» توانايي اش را در ساخت اثري با موضوع آتش نشان ها ثابت کرده است.
فاجعه منا
کارگردان پيشنهادي: ابراهيم حاتمي کيا

شرح حادثه: سال 1394 سهل انگاري مقامات سعودي در تامين امنيت حجاج چند اتفاق رقم زد که فجيع ترين آن روز دوم مهر، همزمان با عيد قربان در مراسم رمي جمرات در مکه رخ داد. در اين اتفاق ازدحام حجاج باعث کشته شدن دست کم 2431 نفر شد. تعداد جانباختگان ايراني در اين حادثه 464 نفر اعلام شده که 42 قرباني ديگر در قبور الشهداي مکه دفن شده اند. در سال هاي پيش مشابه چنين اتفاقي رخ داده بود اما اين واقعه مرگبارترين رويداد تاريخ حج به شمار مي رود و همين زمين تعليق حج از سوي مقامات کشورمان را فراهم کرد.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: اصولا اجتماع عظيم حج مي تواند سوژه فيلم هاي سينمايي باشد. اين آئين واجد بار دراماتيکي است که البته سال 1345 زنده ياد جلال مقدم در مستند «خانه خدا» بخش هايي از آن را ثبت کرد و اتفاقا در اکران عمومي مورد توجه قرار گرفت. حالا وقتي قرار است حجاج مناسک را به جا بياورند و بر اثر سهل انگاري مقامات سعودي خودشان قرباني مي شوند، حجم دراماتيک بالاتر مي رود. اين قدر حکايت واقعي از سرنوشت آدم ها در فاجعه منا وجود دارد که فيلمنامه نويس تنها بايد سر و شکل سينمايي به آن بدهد.
نسبت حادثه و کارگردان: ابراهيم حاتمي کيا نشان داده کارگرداني استراتژيک است؛ يعني مي تواند مسائل مهم را طوري روايت کند که اسير نگاه هاي سياسي و جناحي نشود و همه طيف ها را معطوف سوژه کند. از آن سو پايگاه فکري و اعتقادي حاتمي کيا مانع از باسمه اي و شعاري شدن حرف حرف فيلم مي شود. مهم تر اين که اين کارگردان متخصص خلق لحظات احساسي اما اثرگذار است و مي تواند سکانس هايي براي ثبت در تاريخ خلق کند.
فيلمنامه نويس: ابراهيم حاتمي کيا معمولا خودش فيلمنامه آثارش را مي نويسد. دراماتيزه کردن اتفاقي مثل فاجعه منا بايد ابتدا از درون خودش بجوشد و تبديل به فيلمنامه شود و بعدا مبناي ساخت اثر سينمايي شود.
قهرمان: پرويز پرستويي و شهاب حسيني؛ انتخاب بازيگر، متناسب با سن شخصيت متغير است. ميانسال باشد پرستويي گزينه مطلوب حاتمي کيا است؛ چرايي اش را توضيح دهيم؟ اگر کمي جوان تر باشد شهاب حسيني پيشنهاد خوبي است؛ بازيگري با چهره سمپات و توان بالا براي نشان دادن حس واقعي فاجعه در چهره، بيان و رفتارش.
کارگردان جايگزين: بهروز شعيبي، احمدرضا درويش.
قتل آتنا
کارگردان پيشنهادي: مجيد مجيدي

شرح حادثه: آتناي هفت ساله يکي از قرباني هاي اخير کودک آزاري است که اواخر خرداد طعمه شد. او زمان هايي که کنار بساط پدرش بود، براي استفاده از دستشويي يا خوردن آب به مغازه رنگرزي که در نزديکي بساط پدرش بود مي رفت. صاحب مغازه مردي 40 ساله بود که او را به دام مي اندازد. مدت ها از آتنا خبري نبود و صاحب مغازه بعد از بازداشت با همسرش تماس مي گيرد و مي خواهد نسبت به امحاي مواد مخدر نگهداري شده در پارکينگ اقدام کند و جسد آتنا پيدا مي شود و مرد به قتل هاي ديگر اعتراف مي کند.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: متاسفانه آتنا اصلاني مشتي از خروار است؛ اولين بار نيست چنين فاجعه اي رخ مي دهد و شمار قرباني ها روز به روز افزايش مي يابد. حالا رسانه ها پر شده از هشدار به خانواده ها درباره توجه بيشتر به بچه ها. بهترين فيلم ساخته شده در اين زمينه «هيس! دخترها فرياد نمي زنند» است ولي باز هم بايد چنين فيلم هايي ساخته شود و هشدارها ناتمام نماند. درباره ابعاد دراماتيک چنين اتفاقي چه مي توان گفت؟ تراژدي محض موج مي زند.
نسبت حادثه و کارگردان: کسي بايد سراغ قصه آتنا اصلاني و قربانياني چون او برود که بتواند بدون سوهان زدن روح، واقعه را نشان دهد و هشدار را بيان کند. مجيد مجيدي در فيلم هايش نشان داده مي تواند اتفاق تلخ را با روايتي نه چندان تلخ به تصوير بکشد.
فيلمنامه نويس: نوع نگاه شادمهر راستين و نغمه تميني با سينماي مجيدي قرابت دارد. آنها مي توانند حواشي اتفاق را برجسته کنند و با شاخ و برگ دادن به داستانک هاي فرعي، زهر ماجراي اصلي را بگيرند و با اين روش قصه را روايت کنند.
قهرمان: کامبيز ديرباز هم توانايي بازي در نقش هاي مثبت را دارد و هم منفي. در هر دو مورد موفق عمل کرده. ظاهر و حرکات ترسناک او در «عيار 14» خاطرتان هست؟ وجه مثبت او هم مي شود خليل کبابي.
کارگردان جايگزين: پرويز شهبازي در فيلم هاي «عيار 14»، «دربند» و «مالاريا» نشان داده مي تواند با حذف عناصر خشن، خشونت را به باور مخاطب بنشاند، او متخصص خلق فضاي رعب انگيز است و حرفش را مي تواند از اين طريق منتقل کند.
کوير مرنجاب
کارگردان پيشنهادي: پرويز شهبازي

شرح حادثه: غروب 13 شهريور سال 93 چند جوان قصد کويرگردي داشتند اما برخي منصرف شدند و در نهايت چهار دوست به نام هاي مازيار حنيفي، رامين بخشي، دانيال اسدي و سامان حيدرزاده تصميم شان را عملي کردند. سامان و دانيال معجزه آسا نجات يافتند و دو نفر ديگر جان خود را از دست دادند. آنها چند وقت پيش در «ماه عسل» روايتي تکان دهنده از روز جهنمي شان تعريف کردند: «ساعت يک و نيم شب به تابلوي راهنما رسيديم اما فلش برعکس شده بود. ساعت 11 صبح جمعه آب و مواد غذايي تمام شد.»
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: کويرگردي بدون راهنما زياد اتفاق مي افتد و معمولا نتايج ناخوشايندي به همراه دارد. اتفاقي که براي اين چهار دوست در کوير مرنجاب رخ داد، آنقدر سينمايي است که آدم فک رمي کند قصه اي مي شنود. اين حادثه همه چيز دارد: شروع (تصميم)، تعليق، نقطه عطف و پايان. بياييد نقاط عطفش را مرور کنيم: انصراف چند دوست، برعکس شدن تابلوي راهنما، گم شدن، تمام شدن آذوقه، ديدن دود لودر، کمک خواستن، غش کردن، مرگ، نجات، عذاب وجدان و ... ياد فيلم هاي هاليوودي نمي افتيد؟ کافي است يک نفر اين حادثه را تبديل به درام سينمايي کند.
نسبت حادثه و کارگردان: پرويز شهبازي خيلي خوب خلق و خو و علاقه مندي جوان ها را مي شناسد. او مي تواند با دغدغه آنها همراه شود و روايتي باورپذير بر روي پرده سينما به ما نشان دهد. «نفس عميق» اوج اين اتفاق است و رگه هاي ديگر آن در «عيار 14»، «دربند» و «مالاريا» هويدا است. ضمن آن که براي روايت داستان مي تواند فضايي مهيج و پر از تعليق ايجاد کند.
فيلمنامه نويس: اصولا پرويز شهبازي خودش فيلمنامه کارهايش را مي نويسد و با توجه به سوژه اي چون کوير مرنجاب، خودش بهترين گزينه براي تبديل اين اتفاق به درام سينمايي است.
قهرمان: محسن کيايي، مهرداد صديقيان، امير جديدي، ساعد سهيلي. اين بازيگرها مختصات ايفاي نقش چهار دوستي که به دل کوير زدند را دارند. انتخاب بازيگر براي اين چهار نفر چندان سخت نيست و مي توان به نويد محمدزاده و عباس غزالي هم فکر کرد.
کارگردان جايگزين: ماني حقيقي خيلي خوب تعليق ايجاد مي کند و فيلم هايش ضرباهنگ دارند.
دره ارواح
کارگردان پيشنهادي: هومن سيدي

شرح حادثه: اين هم اتفاقي تازه است که احتمالا داستانش را شنيده ايد. گول خرسون که به دره ارواح نيز معروف است در 25 کيلومتري شمال دزفول قرار دارد. در تابستان و فصل خرماپزان خوزستان که همه به فکر فرار از گرما هستند، اين نقطه با داشتن آبي زلال و بسيار سرد، مردم خوزستان را از جاي جاي استان به ويژه اهواز به سمت خود مي کشاند. در ماجراي اخير از گروه 19 نفره 13 نفر در همان لحظه اول توسط مردم نجات يافتند و دو نفر از گردشگران غرق و چهار نفر هم ناپديد شدند. در بين چهار نفر، يک نفر نجات يافت.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: اصولا حوادثي که يک سر آن طبيعت قرار دارد، از بار دراماتيک بالايي برخوردار هستند. انسان و حوادث طبيعي با هم دست و پنجه نرم مي کنند و يک نفر پيروز مي شود. در ماجراي دره ارواح مثل خيلي از اتفاقات و حوادث، نقطه شروع، اوج، تعليق و پايان وجود دارد. شروع آن شيرين و پر از شعف است اما طبيعت خشم خود را نشان مي دهد و جدال آغاز مي شود. عده اي نجات مي يابند و سرنوشت برخي به مرگ گره مي خورد. جنگ براي تسليم نشدن در برابر طبيعت پر است از هيجان و بهانه اي براي بند آوردن نفس تماشاچي.
نسبت حادثه و کارگردان: هومن سيدي از جمله کارگردان هايي است که جنس دغدغه و خواسته جوان هاي امروز را مي شناسد. در فيلم هاي «آفريقا» و «سيزده» نشان داده به راحتي مي تواند با جوان ها همراه شود. در عين حال از نظري تکنيکال بلد است قصه هايش را جذاب تعريف کند و شخصيت هايي همراهي برانگيز روي پرده سينما بياورد. دو فيلمي که اشاره شد تلخي و ملاحت را با هم دارند.
فيلمنامه نويس: گزينه اول براي نوشتن فيلمنامه خود هومن سيدي است. همان طور که پيش تر اين کار را کرده و در فيلم هايش جواب گرفته. فرهاد توحيدي هم مي تواند گزينه خوبي باشد که در اين صورت روايت حادثه تغيير مي کند و کلاسيک تر مي شود.
قهرمان: بهرام رادان گزينه مناسب ليدر گروه است. مهرداد صديقيان، سحر دولتشاهي، طناز طباطبايي و هانيه توسلي هم براي تيم همراه مناسب هستند.
کارگردان جايگزين: فريدون جيراني
حادثه هيماليا
کارگردان پيشنهادي: شهرام مکري

شرح حادثه: در سال 1392 سه کوهنورد کشورمان (آيدين بزرگي، پويا کيوان و مجتبي جراحي) موفق به گشايش مسير جديدي در هيماليا شدند اما در بازگشت مسير را گم کردند. سايت تخصصي BMC اين طور نوشته: آنها از يک پله سنگي سست و ناپايدار به ارتفاع 30 متر و شيب يخي 75 درجه صعود و در اين صعود 1600 متر طناب ثابت نصب کردند. براي رسيدن به قله مجبور به شب ماني در ارتفاع بالاي 7000 شدند. کوهنوردان ايراني در سه ارتفاع 7350، 7450 و نزديک 8000 شب را به روز رساندند.
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: سرگذشت سه کوهنورد ايراني از دو جنبه مهم است؛ تلاش آنها براي يافتن مسير جديد و اتفاقي که براي شان رخ داد. «مسير ايران» نام مسير جديدي در رخ جنوب غربي به قله 8051 متري برودپيک است که آنها موفق به گشايش آن شدند. اين اتفاق مهم است و مي تواند سوژه شود. پس از آن گم مي شوند و تلاش براي يافتن آنها آغاز مي شود. خب اين بخش هم ظرفيت فراوان براي يک اثر سينمايي دارد. احتمالا مي دانيد که از زمان گم شدن آنها (19 خرداد) تا بسته شدن پرونده (چهار مرداد) چه اتفاقاتي رخ داده. روزشمار حادثه آکنده از متريال دراماتيک است.
نسبت حادثه و کارگردان: شهرام مکري کارگردان جوان و باهوشي است. او در «ماهي و گربه» دست به ساختارشکني زد و با فرمي نو يک داستان آشنا را روايت کرد. مکري اما موفق شد قصه اي نفسگير بسازد و بيننده را روي صندلي ميخکوب کند. اتفاقا داستان «ماهي و گربه» از يک اتفاق واقعي وام گرفته بود. منتها در ماجراي گم شدن کوهنوردان کشورمان متريال بيشتري در اختيار مکري است.
فيلمنامه نويس: خود شهرام مکري گزينه مناسبي براي نگارش فيلمنامه است.
قهرمان: محمدرضا گلزار، پارسا پيروزفر و امير جديدي به دليل استايل ورزشي و چهره هاي جذاب شان مي توانند از پس اين فيلم سخت بربيايند.
کارگردان جايگزين: ظاهرا بهرام توکلي نسبتي با فيلم هاي حادثه اي ندارد اما او کارگردان توانمند و با انگيزه اي است و مي تواند فيلمي مهيج از حادثه هيماليا بسازد.
گورخواب ها
کارگردان پيشنهادي: سعيد روستايي

شرح حادثه: هفت دي ماه سال 95، روزنامه شهروند گزارشي از 50 زن، مرد و کودک منتشر کرد که در شرايط عجيبي زندگي مي کنند. آنها شب را در گورهاي از پيش ساخته شده نصيرآباد به صبح مي رسانند: «درون گورستان، 300 گور از پيش آماده شده وجود دارد که 50 کارتن خواب دست کم 20 گور را اشغال کرده اند. در هر گور يک نفر و گاهي هم سه تا چهار نفر زندگي مي کنند. خيلي که هوا سرد مي شود، دنبال چوب مي گردند براي درست کردن آتش و گرم شدن در گورهايي که براي اينها سرپناه.»
روايت سينمايي
ابعاد دراماتيک: قصه کارتن خواب ها عمدتا در حاشيه فيلم ها روايت شده در حالي که اگر بخشي از سينما را تلاش براي نجات عده اي از انسان ها بدانيم، بارها بايد محور فيلم ها مي شدند. انتشار گزارش شرايط وخيم گورخواب ها مثل بمب صدا کرد و اين مسئله را يادآور شد که چرا سينما به اين سوژه نزديک نشده. به سطرهاي بالا رجوع کنيد؛ توصيف شرايط گورخواب ها بُعد دراماتيک دارد و فقط يک قصه براي روايت سينمايي آن نياز است.
نسبت حادثه و کارگردان: سعيد روستايي در فيلم «ابد و يک روز» نشان داد، خيلي خوب از اتفاقات زير پوست شهر و پلشتي هاي موجود آگاه است. نشان داد بلد است فيلمي بسازد که در عين تلخي و گزندگي مورد توجه خاص و عام قرار گيرد. او مي تواند شخصيت هايي خلق کند که سال ها در ذهن بمانند و آدرس شوند.
فيلمنامه نويس: خود سعيد روستايي براي نگارش فيلمنامه گورخواب ها بهترين گزينه است. همان طور که فيلمنامه «ابد و يک روز» اوج و فرود به اندازه کافي دارد. به عبارت ديگر فيلمنامه همتراز با کارگرداني فيلم است و تکليف شخصيت ها روي کاغذ مشخص شده.
قهرمان: نويد محمدزاده و رضا عطاران. بستگي دارد کارگردان قهرمانش را جوان بگيرد يا ميانسال. هر دو بلدند شخصيت هاي مفلوک را جذاب بازي کنند. اين را محمدزاده در «ابد و يک روز» ثابت کرده و عطاران در «دراکولا» و سريال هايش.
کارگردان جايگزين: رخشان بني اعتماد فيلم اجتماعي تلخ اما تاثيرگذار کم نساخته. او هم پيشنهاد مناسبي براي ساخت سينمايي گورخواب ها است که در اين صورت فيلمنامه اش را فريد مصطفوي مي نويسد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۶۶۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تشکیل شورای فیلم اولی‌ها موجب ایجاد امید در میان نسل جوان شد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمدخزاعی رئیس سازمان سینمایی در بازدید از بنیاد سینمایی فارابی و شورای فیلم اولی‌ها با قدردانی از زحمات و تلاش‌های بی وقفه اعضای شورای تأیید صلاحیت فیلمسازان اول گفت: امید بسیاری از جوانان و علاقه‌مندان به فیلمسازی و سینما به همین شورا است و طبق گزارش‌هایی که از طرق مختلف به سازمان رسیده است این شورا با دقت و پویایی، عملکردی شفاف و قابل دفاعی را از خود به جا گذاشته و چهره‌های مستعد، توانمند، قابل اعتنا و آینده دار را به سینمای ایران معرفی کرده است.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به متقاضیان زیاد از اقصی نقاط کشور برای حضور در جمع حرفه‌ای فیلمسازان با توصیه اکید به اعضای شورای تأیید صلاحیت فیلمسازان اول عنوان کرد: آن‌چه اکنون در حال رخ دادن است تزریق نیروی جوان، تازه نفس و با انگیزه به عرصه سینمای کشور است که سالیان طولانی در این بخش کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند، بنده معتقدم سینماگران حرفه‌ای هم از این برنامه و راهبرد سازمان سینمایی استقبال می‌کنند و چنان چه هر کس با نگاه منصفانه به این مسیر نگاه کند قطعاً نتیجه حاصله را تحسین خواهد کرد. شاهد ادعای بنده کارگردانان جدیدی است که از همین شورا تاییدیه گرفته و وارد عرصه حرفه‌ای شده‌اند و در جشنواره‌های ۲ دوره گذشته جوایز مهمی کسب کرده‌اند. در کنار جوانان با استعداد و متعهد و آینده دار برای سینمای ملی کشورمان نباید از تجربه و تخصص پیشکسوتان غافل شویم، سینمای ملی و اسلامی ایران برای توسعه در حوزه‌های مختلف ملی و بین المللی باید از همه ظرفیت‌های کشور بهره مند شود.

خزاعی در ادامه گفت: امسال برای حمایت از ۱۰ فیلم اولی البته فیلم‌های ارزان قیمت مبلغی را در بودجه فارابی مصوب کرده‌ایم که به صورت جدی تر حمایت از جریان نسل نو آغاز شود. من به آینده و افتخارات بزرگ این نسل متفکر و متخصص و متعهد امیدوارم؛ نسلی که درک بالایی از زبان تصویر و شناخت خوب از مسائل کشور و از دغدغه‌های ملی دارد و تلاش خواهد کرد که افتخارات این کشور را در عرصه‌های داخلی و خارجی به تصویر کشد.

وی تصریح کرد: سینمای ایران به متفکران جدید و اندیشه‌های نو و بدیع با دغدغه‌های ملی و دینی احتیاج دارد، فیلمسازانی که تفکر را در آثار شبه روشنفکری و جشنواره زده نمی‌داند و ارتباط با مخاطب نیز در دغدغه‌های آنها مشاهده می‌شود.

رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: راه اندازی و بررسی مجوزهای کارگردان اولی در حوزه تخصصی به دور از جریان سرمایه داری که قبلاً بر این حوزه احاطه داشت و تعیین کننده بود و نوعی عدالت فرهنگی بر اساس کشف استعداد است.

در پایان خزاعی ضمن تشکر از شورا و مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی درخواست کرد یک مراسم ویژه جهت معرفی به تهیه کننده ها و سرمایه گذاران و نهادهای تولید کننده برگزار شود.

در این جلسه درباره پرونده یکی از متقاضیان به صورت نمونه بحث و بررسی شد و رئیس سازمان سینمایی در جریان چگونگی ارزیابی‌ها و تصمیم گیری اعضای شورا قرار گرفت. این جلسه با حضور اعضای شورای تأیید صلاحیت فیلم اولی‌ها شامل مجید زین العابدین، رسول صدرعاملی، حبیب ایل بیگی، محمدرضا عرب، مجید اسماعیلی، مهدی آذرپندار، امیر بوالی و روح الله سهرابی برگزار شد.

مسؤولیت دبیری این شورا را فرزاد اژدری بر عهده دارد.

کد خبر 6097539

دیگر خبرها

  • تصاویر کمتر دیده شده از مصطفی زمانی و خانم بازیگر در یک فیلم سینمایی |‌ زمان اکران اعلام شد
  • حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم
  • نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • تشکیل شورای فیلم اولی‌ها موجب ایجاد امید در میان نسل جوان شد
  • افتتاح گنجینه کیانوش عیاری در موزه سینما/ ۴ فیلم مرمت‌شده از کارگردان روز باشکوه روی پرده می‌رود
  • چهره‌های مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلال‌الدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
  • گریمور سینمای ایران در اردبیل تشییع شد
  • پاسخ مرتضی‌علیزاده به منتقد «هفت»: سینما بر همه‌چیز مقدم است
  • ورود باربی به دنیای ابرقهرمانانه
  • هفته پررنگ فیلم کوتاه و مستند/ از یک شایعه تا وظیفه جدید سینمایی