تاج: دو خاطره متفاوت از کرهجنوبی دارم/ گاسپار حرکت بدی انجام داد/ قرار بود پدر قدوس هم به سئول بیاید
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۷۳۷۴۷
خبرگزاری میزان- رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفت: من از کره جنوبی دو خاطره متفاوت دارم، یک خاطره خوب و یک خاطره بد.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان از سئول، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال کشورمان در حاشیه آخرین تمرین تیم ملی فوتبال ایران قبل از بازی با کره جنوبی، اظهار داشت: من از کره جنوبی دو خاطره متفاوت دارم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: آن روز کرهای ها شرایطی داشتند که برد و باخت برایشان فرقی نمی کرد اما خیلی محکم مقابل ایران بازی کردند و نتیجه را هم به سود خود پایان رساندند.
رییس فدراسیون فوتبال درباره دعوت نشدن مسعود شجاعی به تیم ملی عنوان کرد: به هر جهت در این مورد سرمربی تیم ملی بازیکنان را انتخاب میکند.
تاج با اشاره به غیبت ناگهانی دن گاسپار در اردوی کره جنوبی و بیانیه فدراسیون علیه این مربی پرتغالی گفت: دن گاسپار حرکت بدی انجام داد. در واقع به او مسئولیتهایی داده شده بود که آنها را انجام نداد. بعد از این مسئله من به او نامه تندی زدم و خواستم که سریع وضعیت را روشن کند. قبلا هم گاسپار چنین شرایطی داشت و مسئولیت هایی به او داده بودند که عمل نکرده بود و با وساطت یکسری از دوستان او را بخشیدیم. اینبار هم موضوع تکرار شد.
تاج در پاسخ به این پرسش که آیا فدراسیون بابت جدایی گاسپار متضرر میشود یا خیر، بیان کرد: نه، فعلا در اینباره تصمیمی نگرفتیم.
رئیس فدراسیون درباره صحبت گرمی که با سامان قدوس داشت، خاطر نشان کرد: قدوس بازیکن جدید ما است که اتفاقا قرار بود پدرش هم به کرهجنوبی بیاید اما نشد. با این حال قرار شد او به ایران سفر کند و بازی تیم ملی را ببیند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۷۳۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حیرت انگیز یک نویسنده از خاطرهبازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سالها پس از جنگ تحمیلی
احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.
گفتوگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:
- فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
- آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
- آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
- حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!
منبع: رادیو مضمون
کانال عصر ایران در تلگرام