Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-26@16:47:23 GMT

گفت و گو با عباس تهراني، نوازنده کلارينت

تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۷۸۵۴۲

خبرگزاري آريا - روزنامه ايران - ندا سيجاني: عباس تهراني از آخرين نوازندگان قره ني يا همان کلارينت در موسيقي ايراني است، کسي که بخشي از تاريخ معاصر موسيقي را به دوش ميکشد و وقتي توانست با کلارينت موسيقي سنتي را اجرا کند، اتفاق مهمي را در عرصه موسيقي سنتي رقم زد.حالا سالها از آن روزي که با مادرش به مغازه اسباب بازي فروشي رفت و بهجاي هر وسيلهاي يک ني لبک را انتخاب کرد تا بنوازد، مي گذرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شايد از همان لحظه که صداي ني لبک را درآورد تصميم گرفت درهمين راه موسيقي ادامه دهد و حالا با 89 سال سن، همچنان مشتاق و عاشق است. مشتاق آموزش و عاشق نواختن. آلبوم «تکنوازان1» از آثار صوتي او پس از انقلاب است که با همراهي تنبک ايزد کاوياني به تکنوازي و بداهه نوازي در مايه دشتي، دستگاه ماهور، دستگاه همايون، بيات ترک و بيات اصفهان پرداخته است.
علاوه بر اين او کتاب «آهنگهاي فولکلور» را تأليف کرده است، کتابي که سرنوشت عجيبي داشت: «در آغاز انقلاب زماني که دانشگاهها و مغازههاي کتابفروشي را آتش زدند جلد اول کتاب من هم آتش گرفت و تنها جلد دوم آن باقي مانده است.» غير ازاين کتابي با عنوان «تئوري موسيقي کلارينت» نيز به شکل نيمه تمام تأليف کرده که نيمه کاره رها کرده است.

چرا تصميم گرفتيد با کلارينت که يک ساز غربي است، رديفهاي موسيقي ايراني را بنوازيد؟
اين يک اتفاق مهم درموسيقي ما بوده وهست. ساز من ساز کلاسيک غربي است؛ سازي که سولي کرن ندارد (علامتي درموسيقي ايراني که با گذاشته شدن قبل از هر نت، آن را به اندازه ربع پرده يا در معني دقيقتر کمتر از نيمپرده بم ميکند) من توانستم با لب، اين نتها را روي ساز پياده کنم و به همين خاطر تنها کسي هستم که گوشهها و رديفهاي موسيقي ايراني را با ساز کلارينت (قره ني) نواختم واين اتفاق در دنيا جهاني شد. آن زمان در راديو هشت نفر نوازنده کلارينت بوديم، هنرمنداني چون علي وزيري تبار، مرتضي گرگينزاده، محمد شيرخدايي، رضا گلشن راد، سليم فرزان و رضا ياوري اما هيچ يک از دوستان نتوانستند کاري را که من روي اين ساز اجرا کردم انجام بدهند.
با اين حال همچنان هنرجويان کمي بهدنبال يادگيري اين ساز هستند.
متأسفانه هنرجويان موسيقي شناخت کافي از اين ساز ندارند، البته ناگفته نماند که کلارينت ساز بسيار مشکلي است ما ميتوانيم پيانو را با پدال و انگشتها بنوازيم اما اين ساز دميدني است و بايد به عمل بياوريم. انگشتگذاري کردن روي قره ني زمانبر است و حوصله ميخواهد. متأسفانه اين ساز آنطور که بايد و شايد به مردم معرفي نشده؛ قره ني سازي است که آرام آرام از سوي ارتش به مردم معرفي شد، آن هم در رژههاي نظامي. امروزه هم تنها در آموزشگاه موسيقي من اين ساز تدريس ميشود اما کساني که اين ساز را ميشناسند و خانوادههايي که اهل موسيقي هستند بهدنبال آن ميروند.
يعني هنوز هم تدريس ميکنيد؟
بله. شاگردان بسياري هستند که اين ساز را نزد من آموزش ديدهاند و امروزه در ارکسترهاي موسيقي بخوبي ميدرخشند مانند نوشين حسيني طباطبايي يا ايمان جعفري که هرکدام به مدت 10 سال آموزش موسيقي کلاسيک غربي ديدند و نواختند و بعد از آن رديفهاي موسيقي ايراني را به آنها آموزش دادم، حتي شاگرداني هم بودند که بعد از آموزش به خارج از ايران رفتند و درآنجا مشغول فعاليت هستند.
بعد از انقلاب چرا به آموزش اين ساز پرداخته نشد؟
بهتر است بگوييم بعد از انقلاب ازموسيقي و موسيقيدانان حمايت چنداني نشد البته بايد گفت نه تنها حمايتي نشد بلکه در برخي موارد اهانت هم شده است. بهطور مثال آقاي شجريان هنرمند خوب موسيقي ما چرا بايد ممنوع از کار باشد؟ موسيقي زبان ملتها است و بايد با احترام به آن نگاه کنند. لغو کنسرتهاي موسيقي به معني بياحترامي به هنرمندان است؛ هدف اين افراد چيست! به دنبال چه هستند؟ هنرمند کاري به سياست ندارد؛ هنر يعني عشق نه سياست. اگرعاشق باشيم ميتوانيم به سراغ موسيقي برويم. خود من وقتي اين ساز را مينوازم تمام وجود و ماهيتم به سوي زيباييها و خوبيها ميرود. البته امروزه يک مقدار اوضاع موسيقي و هنرمندان نسبت به سالهاي گذشته بهتر شده است.
و فکر ميکنيد عشقي که در هنرمندان نسل شما بود، امروز هم همچنان وجود دارد؟
بله قطعاً، کساني که به کنسرتهاي موسيقي ميروند تنها به خاطر عشق و علاقه است اما متأسفانه مانع اين کنسرتها ميشوند. مردم موسيقي را دوست دارند خصوصاً موسيقي سنتي و از شنيدن موسيقي برنامههايي چون گلها و برگ سبز لذت ميبرند. موسيقي عارفانه انسان را به دنياي ديگر ميبرد. شايد بهتر باشد بدانيد چرا اين ساز را انتخاب کردم. مادرم در شبهاي جمعه به زيارت حضرت عبدالعظيم ميرفت. به خاطردارم سن کمي داشتم يک روزبا مادرم به زيارت رفته بوديم که در راه بازگشت مغازه اسباب بازي فروشي ديدم.
مادرم مي خواست براي من وسايل بازي بخرد اما وقتي چشمم به ني لبک افتاد بياختيار به مادرم اصرار کردم يکي برايم بخرد.هنگامي که براي نخستين بار در آن دميدم و صدايش به گوشم رسيد از خود بيخود شده و با وجود سن کم عاشق موسيقي وصداي آن ساز شدم. به خاطر دارم زماني که به دبستان رفتم به ساز فلوت علاقه بسياري پيدا کردم درواقع موسيقي را ازمدرسه شروع کردم، حدود هشت – نه ساله بودم؛ آن زمان در دوره ابتدايي يک ساعت کلاس موسيقي و يک ساعت کلاس قرآن و شرعيات داشتيم وبهتراست بگويم که براحتي ميتوانم قرآن را قرائت کنم.
در دبستان فلوت مينواختم و وقتي متوجه انگيزه و کار خوب من در موسيقي شدند من را به پيشاهنگي معرفي کردند و درواقع معلم اول من در موسيقي زنده ياد سروان غلامحسين مين باشيان بود. ايشان افسرموسيقي و رئيس موسيقي بالابان چي بودند و من با لباس پيشاهنگي بر تن وارد دسته بالابان چي به سرپرستي زنده ياد سروان مين باشيان در مدرسه فرخي در مولوي شدم. بالابان چي، گروه موسيقي کوچکي بود که از دو کلارينت، دو فلوت، دو طبل کوچک و بزرگ و يک جفت سنج تشکيل ميشد..در گروه بالابان چي چهار نوازنده وجود داشت؛ وليالله البرز و علي اصغر فريدوني کلارينت مينواختند و من و چنگيزعسگرپور، نوازنده فلوت بوديم که در گروه بالابان چي مارش مينواختيم. مدتي به اين کار مشغول بودم سپس به هنرستان موسيقي رفتم.
پس از آن دوره به ياد ماندني، وارد هنرستان عالي موسيقي شدم و به علت علاقهاي که به ساز کلارينت پيدا کرده بودم، اين ساز را بهعنوان ساز اصلي خود برگزيدم. آن زمان استاد ايراني براي آموزش کلارينت نداشتيم دراين هنرستان، 12 موسيقيدان اتريشي تدريس ميکردند، 11 نفر آقا و يک خانم. معلم کلارينت ما، آقايي به نام ريش ان وايدر بودند. ايشان سبک نواختن غربي کلارينت را تدريس ميکردند اما من هميشه علاقهمند بودم آن را با نواي زيباي موسيقي ايراني و در دستگاههاي اصيل خودمان بنوازم وچون آن زمان با موسيقي کلاسيک آنچنان مأنوس نبودم، نزد استاد حسينعلي وزيري تبار رديفهاي موسيقي ايراني را بخوبي آموزش ديدم. موسيقي درهر مملکت و فرهنگ صاحب سبک خودشان است اما دوازده دستگاه موسيقي ايراني حرف اول را ميزند.

کار در راديو را چه زماني آغاز کرديد؟
آن زمان دو راديو وجود داشت، راديو ژاندارمري و راديو نيروي هوايي؛ پس از تست در راديو وقتي استادان صداي ساز من را شنيدند اجازه دادند در هفته يک ربع ساعت تک نوازي داشته باشم تا آنکه توانستم وارد راديو تهران شوم. آن موقع راديو تهران در جاده قديم شميران قرار داشت و توانستم براي نخستين بار دربرنامه تک نوازي اين راديو به صورت زنده اجراي برنامه داشته باشم ناگفته نماند آن دوره شرايط ضبط موسيقي به مانند حالا نبود و مجبور بوديم به صورت زنده براي مردم موسيقي اجرا کنيم و رأس ساعت هم برنامه را قطع ميکرديم. بعد ازآنکه راديو تهران به ميدان ارگ آمد درآنجا چند ارکستر فعاليت ميکردند ومن در ارکستر شماره يک و شماره دو اجراي برنامه داشتم و بهمدت 7 سال درارکستر شماره دو به سرپرستي جواد بديع زاده کار کردم.
البته آن زمان که درجاده قديم شميران بوديم ارکسترها به نام شماره يک و دو نبود و با عنوانهايي چون ارکستر برادران معارفي، برادران مهدي خالدي، برادران مجيد وفادار و برادران نورعين ناميده ميشد. آن دوران سازهاي کمي در ارکسترهاي راديو ارگ نواخته ميشد که شامل پيانو، ويولن، تار و تنبک بود. اما با حضور زنده ياد داوود پيرنيا در راديو ارکسترها سرو سامان پيدا کرد و تعداد سازها افزايش يافت و سازهاي بادي مثل ساکسيفون، فلوت، کلارينت و کنتروباس نيز وارد ارکسترها شدند.
آن زمان در راديو ارتش به همراه زنده ياد مين باشيان چه فعاليتي داشتيد؟
سبک موسيقي که درآنجا اجرا ميکرديم فقط مارش نظامي بود و حدود سه سال درآنجا فعاليت داشتم. به ياد دارم اواخرسلطنت رضا شاه بود و من به همراه علي اصغرفريدوني در گروه بالابان چي با لباس پيشاهنگي کلارينت مينواختيم و چنگيز عسگر پور فلوت و دخترخانمها درخيابان پارک لاله (جلاليه) رژه ميرفتند.
بعد از شما هم کساني بودند که رديفهاي موسيقي را با کلارينت بنوازند؟
دوستان بسياري بودند که کلارينت مينواختند البته هيچ کدام ازآنها نميتوانستند اين کار را روي ساز کلارينت پياده کنند اما من اين کار را براي نسلهاي آينده انجام دادم علاوه براين در گذشته با ساکسيفون آلتو، تنور، سوپرانو هم مينواختم.
آن دوران که کلارينت را در ارکستر استاد پيرنيا مينواختيد به غير از شما نوازندههاي ديگري هم بودند؟
بله اما تعداد نوازندهها بسيار معدود بود، البته ناگفته نماند زنده ياد مهدي خالدي تنها کسي بودند که موسيقي مدرن را در ايران پياده کرد و ازآن زمان اين اتفاق قوت گرفت و درتمامي ارکسترها از سازهاي بادي استفاده شد. آن دوران منوچهر بيگلري ترومپت نواز ارکستر سمفونيک بود که بسيار زيبا ساز مينواخت به طوري که در اجراهاي خارج از ايران بسيار مورد تشويق و استقبال قرار گرفت.
شما هم آن دوران خارج از ايران اجراي برنامه داشتيد؟
بله بسيار جوان بودم و در همان سال ها به همراه عباس شاپوري در قاهره اجراي برنامه داشتيم همچنين اواخر سال 81 به همراه گروهي که سرپرستي آن برعهده من بود در چين روي صحنه رفتيم و زماني که برنامه به اتمام رسيد مسئولاني که در آنجا حضور داشتند ازاجراي زيباي نوازندگان ايراني بسيار متعجب شده بودند.
سازهاي بسياري در ايران هستند که در ايران علاوه براينکه به دونام خوانده مي شوند در کشورهاي ديگر نيز کاربرد دارد مانند بربط (عود) يا قره ني(کلارينت) آيا در نواختن اين سازها هم تفاوتي وجود دارد؟
خير. تنها اسامي آنها متفاوت است و درنواختن همه به يک صورت است. به عقيده من موسيقي يک امرالهي و خدادادي است و پرورش دهنده روح انسان است همانطور که ما به غذاي جسم نيازمنديم؛ غذاي روح هم ضرورت دارد. موسيقي آرامش دهنده انسان است.ما بايد به موسيقي با احترام نگاه کنيم زيرا موسيقي زبان ملتها است.خود من به شخصه وقتي با سازم يک قطعه مثل همايون، چکاوک، عشاق و دستگاههاي ديگر را ميزنم، به عالم ديگري ميروم.
موسيقي که امروزه جوانان گوش ميدهند يا سازهايي که به دنبال آن هستند اغلب غيرايراني است با توجه به تجربه شما آيا اين اتفاق خوبي براي نسل امروز ما است؟
موسيقيهايي که امروز تحت عنوان پاپ کلاسيک به گوش ما ميرسد موسيقيهاي نسبتاً خوبي است اما متأسفانه شعر و ترانههاي آن بيمحتوا است حتي بعضي از ملوديهاي آن به دل نمينشيند و با ميزانهاي شعر همخواني ندارد به عقيده من دوازده دستگاه موسيقي ايراني بسيار با ارزش است و ما به اين مقامهاي موسيقي افتخار ميکنيم. در اروپايي تنها دو مقام ماژور و مينور وجود دارد ولي هر دستگاه از موسيقي ما روايتگر بخشي ازموسيقي اصيل و زيباي ايران است. امروزه به موسيقي سنتي ما کمتر توجه مي شود و آنچنان که بايد و شايد به آن پرداخته نشده است و ما را راضي نميکند. کارهاي خوبي که از جوانان به گوش ميرسد موسيقي پاپ کلاسيک است ما آثار خوبي از برنامه گلها داريم که هم اشعار زيبايي داشت و هم ملوديهاي ماندگار که هنوز هم قابل شنيدن است.

بخش آوازي موسيقي ما به چه صورت است؟
نسل امروز کم و بيش رديفهاي موسيقي آوازي را ميخوانند حالا يا نميدانند يا نميخواهند بخوانند و برآورد کنند و کمتر به آن پرداخته ميشود.
ساز کلارينت چه تحولي در موسيقي و ارکسترها ايجاد کرد؟
کلارينت سازي است که اول کشور انگليس آن را به دنياي موسيقي معرفي کرد. سپس وارد کشورهاي آلمان و فرانسه شد و به وسيله ارتش به ايران آمد. بعد از اينکه استادان آن دوره با کلارينت آشنايي پيدا کردند، از آن بهعنوان ساز ارکستر استفاده شد. کلارينت، سازي مکمل در ارکستر به شمار ميآيد. سازهاي دميدني مانند کلارينت يا ساکسيفون براي جازموزيک است اما همانطور که ميبينيد کلارينت نقش بسيار خوبي در ارکسترها دارد، درواقع فضاي موسيقايي ارکستر را پُر و زيبا ميکند.
آن زمان ساز بم ويولنسل يا کنترباس بود اما وقتي ساز بادي کلارينت وارد ارکستر شد فضاي خوبي در ارکسترها ايجاد شد به مانند کارهايي با ارکستر بنان نواخته ام. استاد بنان صداي بسيار زيبايي داشت. نخستين بار استادم، آقاي وزيري تبار گوشه ديلمان را در آواز دشتي براي بنان نواخت. او نيز آوازي در اين گوشه با صداي دلنشين خود اجرا کرد که درآلبوم «تنها ماندم» جزو بهترين آثار موسيقي برجا مانده است. من نيز در ارکستر روحالله خالقي، اين گوشه را براي بنان نواختم و مورد توجه وي قرار گرفت. بنان از شنيدن اين گوشه با کلارينت من، گفت که تهراني از استاد وزيري تبار بهتر نواختي. در جواب گفتم استاد، آقاي وزيري تبار استاد من است و مسلماً بهتر از من مينوازد بنان در پاسخ گفت تو مخملي مينوازي.
با استاد پرويز ياحقي دوستي و همکاري داشتيد از خاطرات آن روز بگوييد؟
پرويز ياحقي هنرمند بسيار توانايي بود و بسيار زيبا ساز ميزد. يک روز با هم بوديم راديو داشت ساز پرويز را پخش ميکرد. تلفن زد به راديو پرسيد آقا اين ساز چه کسي است که دارد پخش ميشود؟ آن شخص گفت اين ساز استاد پرويز ياحقي است. پرويز خوشش آمد که او اين حرف را زد و گفت استاد پرويز ياحقي؟ سپس به او گفت: چطور ساز پرويز ياحقي خوب است اما خودش آدم بدي است!؟ پرويز ياحقي مشکلات و گرفتاريهايي داشت ولي هنرمند بينهايت خوبي بود و واقعاً زيبا ساز ميزد. وقتي تصادف کرد به آلمان رفت تا بتواند خود را درمان کند اما آنها هم نتوانستند کاري برايش کنند و دار فاني را وداع گفت. صفحههايي که خودش به من داده را به يادگار نگه داشتم.
چرا بعد از انقلاب تنها به تدريس اکتفا کرديد و در ارکسترهاي موسيقي فعاليت نداشتيد؟
ارکستري نبود که کاري صورت بگيرد و من هم ديگر آن روحيه لازم را نداشتم تنها گاهي در انجمنها اجراي برنامه داشتيم. بعد از انقلاب چندان از موسيقيدانان حمايت نشد و آنطور که دلمان ميخواست نتوانستيم فعاليت کنيم خدا رحمت کند آقاي تجويدي را زماني که به ارکستر دعوت شدند ايشان گفتند اگر اجازه بدهند افراد ارکستر را خودم انتخاب کنم و دستي در انتخاب نداشته باشند، قبول ميکنم اما قبول نکردند و تجويدي هم زيربار نرفت. امروزه برگزار کردن يک کنسرت بسيار مشکل است، آن زمان سالي يک بار براي هنرجويان کنسرت برگزار ميکرديم اما با افزايش قيمت اجاره سالنها ديگر توانايي اين کار را هم نداريم.
با اين حساب چه انتظاري از حسن روحاني داريد؟
ما هنرمندان انتظار داريم دولت حمايتهاي لازم را ازما داشته باشد؛ ما براي اين سرزمين هستيم مسئولان فرهنگي بايد دستمان را بگيرند. متأسفانه هنرمندان خودشان گليمشان را از آب بيرون ميکشند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۷۸۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«نوای آفتاب» یک کنسرت بی‌کلام برگزار خواهد کرد

به گزارش خبرگزاری مهر، امین سالمی رهبر ارکستر «نوای آفتاب» در تشریح تازه‌ترین فعالیت‌های این مجموعه موسیقایی گفت: نخستین اجرای ارکستر نوای آفتاب در سال ۱۴۰۳، سی و یکم خرداد و با اجرای یک کنسرت موسیقی بدون کلام همراه خواهد شد.

وی درباره علت اجرای کنسرتی بدون حضور خواننده توضیح داد: از سال ۱۳۸۷ که اجرا با ارکسترهای مختلفی را آغاز کردم. همیشه دغدغه‌مان این بود که در کنار خواننده‌ای که همراه ارکستر اجرا می‌کند، ‌توانایی‌های خود ارکستر و اعضای ارکستر نیز دیده شود چراکه عموما توانایی ارکسترها به دلیل حضور یک خواننده تحت‌الشعاع محبوبیت یا عدم محبوبیت خواننده قرار می‌گیرند و آن طور که باید و شاید به چشم نمی‌آیند.

سالمی یادآور شد: ارکستر «نوای آفتاب» در سال ۱۴۰۲ در ۲ مجموعه اجرا با خواننده همراه بود اما برای سال جدید با مشورت دوستان و همکارانم در ارکستر و موسسه «نوای آفتاب مهر» تصمیم بر آن شد که کنسرتی بدون کلام با ارکستری ۴۰ نفره داشته باشیم.

به گفته سالمی قطعات اجرا تنظیم و آماده شده و تمرینات ارکستر «نوای آفتاب» از دهم اردیبهشت آغاز می‌شود و پس از اخذ مجوز از دفتر موسیقی درباره نحوه بلیت‌فروشی، سالن اجرای کنسرت و قطعات اجرایی اطلاع‌رسانی خواهد شد.

کد خبر 6087407 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • برگزاری ۱۹ عنوان برنامه شاخص«هفته سنه» در سنندج/رونمایی از سردیس استاد عباس کمندی
  • تصویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان/ عکس
  • نخستین کنسرت بی‌کلام «نوای آفتاب» در سال جدید
  • «نوای آفتاب» یک کنسرت بی‌کلام برگزار خواهد کرد
  • آغاز فعالیت‌های ارکستر نوای آفتاب در سال ۱۴۰۳/ نخستین کنسرت با موسیقی بدون کلام
  • ارکستر نوای آفتاب سال جدید را با موسیقی بی کلام آغاز می‌کند
  • موسیقی ایران به پاپ منحصر شده است/ تاریخ انقضای موسیقی‌های بی سر و ته تمام می‌شود
  • متاسفانه موسیقی ایران به پاپ منحصر شده است/ تاریخ انقضای موسیقی‌های بی سر و ته تمام می‌شود
  • شنیدن فهرست بهاری خوانندگان در اردیبهشت/ «غزه» همچنان مهم است!