راغفر: بدون تغییر قادر به تولید شغل نخواهیم بود/ ابعاد طرح دولت ویژه فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۹۵۸۳۰
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا با اشاره به ابعاد طرح دولت ویژه فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی گفت: این طرح بدون نقد و بررسی در گروههای نظری و کانونهای کارآفرین اجرایی شده است.
طرح اشتغالفارغالتحصیلان بیکار دانشگاهی تحت عنوان «طرح کارورزی» از اوایل تیرماه اجرایی شد. طرحی که با هدف بهکارگیری و جذب فارغالتحصیلان بیکار دورههای کاردانی تا دکتری در بازار کار آغاز به کار کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، هرچند که در برابر این تصویر درخشان دولت طرح کارورزی، منتقدان طرح معتقدند که اجرای طرح کارورزی به ارزانسازی نیروی کار و از بین رفتن امنیت شغلی کارگران و کارمندان فعلی منجر خواهد شد.
اما در همین زمینه حسین راغفر عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا معتقد است این طرح پتانسیلهای بسیار محدودی برای اشتغال و پتانسیل بسیار بالایی برای ارزانسازی نیروی کار دارد و مانند بسیاری از طرحهای داخل کشور، بدون ارزیابیها و کارشناسیهای لازم به اجرا گذاشته شده است. در ادامه گفتوگو با وی در خصوص ابعاد مختلف این طرح را میخوانید.
- آقای دکتر به عنوان نخستین سوال، خاستگاه طرح کارورزی از لحاظ اقتصاد سیاسی در چه سنت های نظری و سیاسی قرار میگیرد و از سابقه قانونی طرح به چه زمانی بازمیگردد؟
طرح کارورزی بهطورکلی در تاریخ پیش از انقلاب صنعتی نیز وجود داشته است. حتی در کشور خودمان هم بیسابقه نبوده است. اینکه عدهای را در قالب رابطه «استاد،شاگردی» و یا «کارآموزی» هنر یا حرفهای را فرا میگرفتند تا به این روش یا صنعتی را اداره کنند یا با استفاده از این دوره به مهارت و نهایتاً شغل دست پیدا کنند اما در سالهای اخیر بهخصوص در کشورهای صنعتی این مسئله در نظام آموزشی دوران متوسطه آغاز میشود و افراد در سالهای پایانی تحصیلات خود ملزم به گذراندن این دوره در صنعت هستند.
در واقع به این مسئله باید بهعنوان یک امر پذیرفتهشده فرهنگی در این کشورهای صنعتی نظر کرد. منتها مشخص است در کشور ما علت اصلی اجرای چنین طرحی بحث مبارزه با بیکاری است. در ارزیابی این پرسش که «چرا حتی دانشآموختگان دانشگاههای ما نمیتوانند وارد بازار کار شوند» تصور شده است که همه مسئله و نیازهای صنعت تنها با آموزش نظری فراهم نمیشود و ما باید افرادی که در دانشگاه تحصیل میکنند علاوه بر تقویت بنیههای نظری، به صنعت نیز وارد کنیم تا آنها در عمل مهارتهای خود را افزایش دهند.
اولاً باید در نظر داشت که انتظار است این طرح تنها ۴۰۰۰۰ شغل در سال تولید کند. البته که این تعداد شغل بسیار مفید خواهد بود ولی نیاز کشور به بازار اشتغالی به مراتب بیشتر از این رقم و گستردهتر است. در عین حال وزارت کار برای اینکه بتواند از تمامی ظرفیتهای ممکن استفاده کند این طرح را مطرح کرد و به عنوان یکی از سازوکارهای کاهش بیکاری دیده شده است. ضرورتاً این اصلیترین برنامه برای کاهش بیکاری نیست و محدودیتهای خودش را دارد.
سالانه با یکمیلیون ورودی بازار کار مواجهیم که از این رقم ۸۰۰ هزار نفر را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل میدهند. به همین علت دولت میبایست راهحلهای عملیتر و کارآ مدتری را جستوجو کنند.
- چه شد که دولت برای ایجاد اشتغال و تغییر نرخ بیکاری اقدام به تدوین و اجرای طرح کارورزی کرد؟ چه ضرورت اجتماعی و اقتصادی برای اجرای چنین طرحی با این مختصات وجود دارد؟
ساختار اقتصادی ایران تحت سلطه سرمایههای تجاری است. بدین معنا که صاحبان سرمایه تجاری در کانونهای تصمیمگیری کشور یعنی دولت، مجلس و نظیر اینها حضور دارند و نظر و رأی این افراد همواره شنیده میشود. بخش عمده این سرمایهگذاران نیز در حوزه خدماتی فعالیت دارند که قادر به تولید شغل نیست. ما باید اقتصاد کشور را به سمت یک اقتصاد صنعتی پیش ببریم. همه دنیا چنین شده است. عدهای نیز در مناقشه با این استراتژی بیان میدارند که در دنیا بخش بزرگی از اقتصاد و ارزشافزوده را فعالیتهای خدماتی تشکیل میدهند. در پاسخ به این مناقشه گران میگوییم که این درست است که بخش خدمات قسمت عمدهای از اقتصادهای دنیا را شکل میدهد اما این زیرساخت صنعتی است که به وجود آورنده فعالیتهای خدماتی است.
آنچه در اقتصاد ایران مغفول مانده رابطه بین تولید و تجارت است و بخش خدماتی کشور بیارتباط با تولید، پیشروی داشته است. جامعه ما نیز پتانسیل اقتصاد صنعتی را دارد ولی این مستلزم آن است که تغییر جهتی در اقتصاد کشور رخ دهد که منبع درآمدهای کشور نه درآمدهای نفتی که تلاش و کار و فناوری جامعه شاغل باشد. بدون این تغییر قادر به تولید شغل نخواهیم بود و چون قادر نیستیم، تن به نفوذ کانونهای قدرت میدهیم تا نیروی کار ارزان از ما بخواهند. حال این سؤال مطرح است که اگر کارفرما تن به پذیرش حتی این شرایط هم نباشد پس این دانشآموخته صنعتی دانشگاه میبایست در کجا مشغول به کار شود.
امروز احتمال سوءاستفاده از نیروی کار بیش از هر زمان دیگری است. در حوزه صنعتی این چالش وجود خواهد داشت که اگرچه نیروی خلاق باانگیزه به یک شرکت اضافه میشود اما کارفرما بنا به هزینههای زیاد ورود این افراد همراه نشود. البته در بخش خدماتی این روند به شکل عکس وجود خواهد داشت که کارفرما با استفاده از این طرح میل به کاهش هزینههایش و استفاده از نیروی ارزانقیمت دارد و زمینه را برای استثمار نیروی کار فراهم کند. به معنای دیگر بخش خدماتی بدون انتقال مهارت خاصی از نیروی کار استفاده کند و سپس بعد از مدتی با اخراج این نیروی کار از گروه جدید استفاده کند.
- اخیراً بحثهایی مطرح شده راجع به اینکه طرح کارورزی و طرحهای مشابه آن درنهایت منجر به ارزانسازی نیروی کار و کاهش دستمزدها میشود. نظر شما چیست؟
یکی از تبعات قابل پیشبینی این طرح همان استثمار است. ازآنجاییکه جمعیت فراوانی وجود دارد، کارفرمای بخش خدماتی ممکن است گروهی را برای مدتی استخدام کند و بعد از مدتی نیز با آنها قطع همکاری کرده و این گروه مهارت خاصی نیز کسب نکرده باشند درحالیکه فقط برای رفتوآمد به محل کار بیش از ۳۰۰ هزار تومان که حقوق کارورز باشد، هزینه کرده باشند. البته فرد در شروع کار میتواند ارزیابی کند که آیا این کار برای او مفید خواهد بود یا نه و بهاینترتیب ممکن است طرح را پس زده و مایل به ادامه آن نباشد. این مسائل قطعاً طرح را با چالشی جدی روبهرو خواهند کرد.
- پس به نظر شما آیا دولت از این امر مطلع نیست؟ چرا با این وجود، چنین طرحهایی رو تصویب و اجرا میکند؟
بله حتماً هستند. توجیهش این است که آنها فکر میکنند ما در حال انجام یک کاری هستیم و این کار حداقل کاری خواهد بود که در وضعیت فعلی میتوانیم انجام بدهیم. بنابراین اگر چنین ظرفیتی را میتوانیم فعال کنیم چرا این اقدام را انجام ندهیم. ضمن اینکه اگر این طرح در نظام آموزشی نهادینه شود قطعاً میتواند مفید واقع شود.
- در این میان نهادهای علمی و دانشگاهی بر شکلگیری و اجرای چنین طرحهایی تاثیر دارند؟ درواقع، اینگونه طرحها از چه گفتمان عملی در اقتصاد و جامعهشناسی استخراج میشود و چه بازیگرانی در عرصه دانشگاهی پشت سر آن هستند؟
افرادی با ایده جهانیشدن اقتصاد. یکی از کارکردهای اصلی جهانیشدن اقتصاد، انتقال سرمایه به سمت حوزههایی است که نیروی کار ارزان قرار دارد که به نوعی استثمار نیروی کار تلقی می شود. اتفاقی که از دهه ۱۹۸۰ میلادی در بسیاری از کشورهای دنیا، مرسوم شده و سرمایه صنعتی به کشورهایی با نیروی کار ارزان و منضبط میرود. این روند البته مخالفان زیادی نیز در دنیا دارد. در ایران این دسته را بهعنوان نحله نئولیبرالیسم میشناسند که معتقد به آزادی اقتصادی در تمامی حوزهها هستند.
به عبارتدیگر تمامی قلمروهای حیات را به عرصه عرضه و تقاضا بسپاریم. این گروه به شدت ظرفیتهای تبلیغاتی و رسانههای گستردهای در اختیار دارد تا این نگرش فکر را هرچه بیشتر بر تصمیم گیران تحمیل کنند. البته در شرایطی که تصمیم گیران، از تصمیمات خود منتفع هستند، بنابراین این سیستم همواره منافع خودش را نسبت به منافع کارگر و جامعه ترجیح میدهد. این نحله با استفاده از سه کانون مجلس، دولت و نهادهای خصوصی سرمایهها و ظرفیتهای دولت و جامعه را به گروگان منافع خود گرفته و قادر به خلق شغل نخواهد بود. رشد این اقتصاد نیز در گرو رانت انرژی و رانتهای مختلف دیگری که در اقتصاد کشور وجود دارد، است. محصول چنین سیستمی نابرابریهای فاحش و شکاف اقتصادی است تا آنجایی که عدهای حتی قادر به تحصیل نیز نیستند.
-به نظر شما اینگونه طرحها چه تأثیری بر سیستم دانشگاهی به طورکلی، کیفیت آموزش و وضعیت دانشآموختگان دانشگاهی دارد؟ آیا میتواند برای وضعیت شغلی آنها راهگشا باشد؟
ظرفیتهای چنین طرحی بسیار محدود است و انتظار طراحان این برنامه هم حل مشکل بیکاری نیست. این طرح تنها میتواند «ادعای» انتقال مهارت داشته باشد. مهارتی که بعدها شاید بازار، نیاز به آنها را مطرح کند و مسئله ازاینجا شروع میشود که بازار درخواست نیروی دانشآموخته ندارد.
این طرح چه تأثیری میتواند بر اشتغال کارگران و کارمندان پیشتر شاغل در آن بخش بگذارد ؟
تکنولوژی، بسیاری از شغلها را تغییر داده است یا از بین برده است. به این ترتیب خود تکنولوژی هم از خلقکنندگان نابرابری است. به طوریکه گروهی از افراد که امکان دسترسی و آشنایی با تکنولوژیهای جدید را ندارند از پیشرفتها عقب میمانند. بهعنوانمثال در آمریکا کارگر سنتی که در فولاد کار کرده و با ورود تکنولوژی در ۴۵ سالگی شغلش را از دست داده است دیگر امکان بازگشت و تطبیق به بازار کار جدید را ندارد.
در چنین فضایی مردم ناگزیر هستند که خودفریبی کنند و به چنین وعدههایی که حتی ممکن است دروغ باشد، امیدوار شوند. همواره مردم ترجیح میدهند تا با چنین وعدههایی دلگرم باشند تا با حقایق روبهرو شوند. البته خطر اخراج کارکنان دارای مزایای بالا و جایگزینی کارورزان در شرکتها بهصورت بالقوه در این طرح وجود دارد اما فراموش نکنید چنانکه گفتم ظرفیتهای تولید شغل چنین طرحی در برابر جمعیت ۲۲ میلیونی شاغل بسیار محدود است.
-به لحاظ سازمانی فرآیند تصویب و اجرای طرح چگونه است؟ آیا کارگروههای تخصصی درون این سازمانها وجود دارد؟ اساتید دانشگاهی کجای این معادله قرار میگیرند؟
این طرح در وزارت کار تدوین شده و فکر حاکم بر این طرح یک تفکر صنعتی است که معتقد است دانشآموخته دانشگاهی ما فاقد مهارت برای حضور در صنعت هستند اما چون ابعاد این طرح بهصورت واضحی مشخص نیست تمامی مشکلاتی که مطرح شد در برابر طرح وجود دارند. این طرح مانند بسیاری از طرحهای کشور، بدون اینکه به جنبههای عملی و اجرایی طرح توجهی شده باشد اجرایی میشود، بدون اینکه این طرحها در گروههای نظری و کانونهای کارآفرین مورد نقد و بررسی قرار بگیرند. طرحی بهصورت خلقالساعه ظاهر میشود و اجرا میشود تا آثار آن را ببینند.
- به نظر شما در حیطه نهادهای دولتی، چه بازیگرانی این طرحها را مطرح میکنند؟ مثلاً در وزارت علوم یا وزارت کار؛ و اینکه این طرحها عملاً قرار است کدام مسئله یا مشکل آن نهادها را حل کند؟
وزارت کار عهدهدار این طرح است. عمدتاً این طرح وظیفه مقابله با فشار افکار عمومی و فشار بخشهایی از کانونهای سیاستگذاری کشور که نگران وضعیت اقتصادی کشور هستند را عهدهدار است تا نشانی باشد از تلاشهای دولت در راستای رفع مشکلات اقتصادی کشور. چنانکه خود دولت بیان میدارد که برای ۸ درصد رشد اقتصادی نیازمند سالانه ۸۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. رشدی که دولت معتقد است تضمین گر تولید میلیونها شغل خواهد بود. چنین بودجهای اساساً چگونه قابل تأمین است؟ چنین اظهاراتی از سوی دولت بدین معناست که تولید شغل در چنین ابعادی غیرممکن است و تولید شغل را فراموش کنید. البته این تفکر شکستخورده مسئول بسیاری از نا بهسامانیهای اقتصادی کشور در شرایط کنونی است.
چنانچه که تاریخ ما نشان میدهد همواره درآمدهای نفتی سهم عمده درآمدهای کشور را شامل میشودولی هرگز به تولید شغل ختم نشده است که میتوان ریشه این امر را در اقتصاد رفاقتی و تجارتی کشور مشاهده کرد که منابع را میبلعد و تولیدی هم در اختیار دولت قرار نمیدهد.
-با توجه به توضیحات شما، به نظر میرسد که این طرح در عرصه سیاست عمومی بازندگانی دارد که بخش بزرگی از گروههای هدف سیاست را در برمیگیرد. به نظر شما این بازندگان در نتایج چنین طرحهایی چه اقدامات عملی برای مقاومت در برابر آن میتوانند انجام دهند؟
پاسخ به این سؤال در زمان اجرای طرح مشخص خواهد شد تا ببینیم قربانیان و افکار عمومی این طرح به هنگام اجرا چه اعتراضاتی را در پی خواهند داشت. البته که من امیدوار به استقبال کارفرمایان از این طرح نیستم؛ شاید در بخش خدماتی مورد استقبال قرار گیرد ولی در بخش صنعتی که هرروز شاهد تعطیل شدن واحدی هستیم شانس چندانی نخواهد داشت.
بهاینعلت که این واحدها حتی قادر به حفظ نیروهای دارای دانش ضمنی خود نیستند. البته که اعتراضها به این طرح در کشور شروعشده است اما در برابر تصویر درخشانی که اجراکنندگان طرح ارائه میدهند، همچنان کارا نبوده است.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۹۵۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سند مقدماتی پیوست رسانهای و گفتمانسازی شعار سال تدوین شد
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، نشست اجرای پیوست رسانهای و گفتمانسازی شعار سال «جهش تولید با مشارکت مردم» با حضور اساتید اقتصاد، مدیران رسانهها و انسان رسانههای اقتصادی به همت ستاد رسانه مرکز ملی فضای مجازی برگزار شد. در این نشست چگونگی پرداختن به شعار سال توسط رسانهها به عنوان یک مطالبه مردمی بررسی راهکارهای تحقق این شعار به عمل و پیوست رسانهای برای ایجاد وحدت رسانهای برای آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
نباید شعار جهش تولید را تنها معطوف به دولت بدانیم
در این نشست حمیدرضا زندی جانشین رئیس و دبیر اجرایی ستاد رسانهای فضای مجازی کشور با تاکید بر نامگذاری سال ۱۴۰۳ توسط مقام معظم رهبری به سال «جهش تولید با مشارکت مردم» گفت: این شعار دو بخش اقتصادی و اجتماعی داشته و بر نقش و مشارکت مردم در تحقق این جهش تاکید دارد و برهمین اساس نیاز به بسیج مردمی برای عملیاتی کردن آن هستیم.
وی با بیان اینکه نباید این شعار را معطوف به دولت بدانیم بلکه دولت بخشی از آن اجرای است و بسیاری از مراکز و دستگاهها هستند که فراتر از دولت در ایجاد مشارکت مردم نقش دارند، اظهار داشت: جامعه در برخی موارد بهدلیل کمکاری و عدم تولید محتوا به وضعیت اقتصادی کشور مثبت نگاه نمیکند. برای مثال میزان اخبار تعطیلی یک کارخانه با اخبار راهاندازی مجدد همان کارخانه فاصله زیادی دارد و در این زمینه نیازمند تحول اساسی، فرهنگی و ریشهای هستیم.
دبیر اجرایی ستاد رسانه ای فضای مجازی کشور با بیان اینکه انتخاب شعار جهش تولید با مشارکت مردم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، انتخابی دقیق و راهگشاست، تاکید کرد: حقیقتا توجه جدی به شعار سال و تحقق آن، می تواند بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را هم حل کرده و گره از کار مردم باز کند.
زندی ادامه داد: ستاد رسانه ای فضای مجازی کشور بر همین مبنا و در جهت کمک به تحقق شعار سال، از مدت ها پیش با تشکیل جلسات متعدد، تلاش کرده که پیوست رسانه ای متقن و جامعی را با هدف دخیل کردن مردم عزیز کشور با موضوع تدوین کند که الحمدلله به نتایج بسیار خوبی هم رسیده ایم.
در ادامه حسن خجسته استاد حوزه رسانه و ارتباطات در این نشست، گفت: بدون وجود برنامه در دولت، رسانهها نمیتوانند در تحقق شعار سال اقدام کنند و حتما باید ایدههای عملیاتی دولت در این زمینه مبنا قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه مطالبه عمومی یکی از راههای پیگیری تحقق شعار سال است، اظهار داشت: این مطالبه مردمی از مسئولان حتما میتواند یکی از راهکارهای جدی در این زمینه باشد و عزم مسئولان را برای تحقق شعار سال جزمتر کند.
حسن نجفی سولاری با اشاره به این که توسعه و تولید ادبیات مشخصی دارند اما در جهش ابهام وجود دارد، گفت: برای تحقق این شعار به پیوست رسانهای نیاز داریم که سه رویکرد تبیینی، آگاهی بخشی و تبلیغ را باید رسانهها داشته باشد و براساس قالب و نوع هر رسانه با این سه رویکرد گفتمان سازی برای شعار سال ایجاد شود.
وی خاطرنشان کرد: اصلی ترین هدفی که رسانهها باید برای تحقق این شعار دنبال کنند، تغییر نگاه دولت و مردم و ایجاد انگیزه است.
پیشنهاد جمع آوری مطالبات قبلی مردم در زمینه جهش تولید
حسین دلیریان سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی در ادامه این نشست با تاکید بر این که نیاز به ایجاد دیدگاه عملیاتی در حوزه رسانه داریم، تصریح کرد: پیوست رسانهای صرفا مربوط به نهادهای دولتی نبوده و در مرحله اول باید برای تمام کشور این پیوست تهیه شود و مطالبه تحقق شعار سال از طریق مردم، برای دولت ایجاد شود.
دلیریان موتور محرک این مطالبهگری را نخبگان اقتصادی دانست و تاکید کرد آنها میتوانند با تعیین افراد و ارایه راهکارها برای برداشتن موانع، مطالبات را برای ایجاد مسئولیت پذیری فردی پیگیری کنند.
وی با بیان اینکه بسیاری از خواستههای مردم در زمینه جهش تولید در سالهای گذشته نیز هنوز محقق نشده، تصریح کرد: باید در ابتدا این مطالبات جمع آوری و در کنار شعار سال پیگیری شود تا اعتماد عمومی در جامعه فراگیر شود.
سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی متذکر شد: شبکه های اجتماعی بستر مناسبی برای پرداختن به این خواستهها در سطح مردم هستند.
در ادامه این نشست حامد فروزان دستیار مردمی سازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: جهش تولید باید با مشارکت مردم باشد و بخش خصوصی را بخشی از زیست بوم اقتصاد مردمی تلقی کنیم اما همه آن نیست چون مبتنی بر سرمایه است. باید نوع مشارکت در سطوح شراکت، فعالیت، مدیریت و بهره برداری تبیین شود. الگو سازی در کنار اعتماد سازی اتفاق میافتد که در حال حاضر الگوهای موفق اقتصاد مردمی وجود دارند. این درحالی است که آگاهی بخشی در این زمینه برای مردم یکی از اصولی است که باید به آن پرداخته شود.
راهکارهای عملیاتی یک پژوهشگر اقتصاد درباره تحقق شعارسال
حجتالاسلام سید محمدرضا رضی پژوهشگر حوزه اقتصاد کلان در این نشست با بیان اینکه مردم ما به دلیل ریشههای تاریخی به تولید کمتر فکر میکنند و به دلیل تعاریف متفاوت از اقتصاد مردمی فهم مشترک برای آن وجود ندارد، گفت: در مباحثی چون مالکیت، حق بهره برداری، عاملیت، مشارکت و مدیریت مهمترین بخش برای هدف گذاری را میتوان عاملیت و فاعلیت مردم دانست.
وی افزود: تولید یک فعل اقتصادی نیست بلکه یک فعل انسانی است بنابراین مطالبه از دولت غلط است بلکه مردم باید برای تولید پیش قدم باشند.
ارایه راهبردها و راهکارها از زبان نخبگان و خواص، تولید علم و توزیع آن در سکوها، چهرهسازی از شخصیتهای انقلابی که در عرصه اقتصادی که مهجور هستند و حرفهایی برای استفاده دارند، برنامهریزی برای بازنشر محتوای تاکنون دیده نشده و تولیدات فراوان در رسانه ملی و فضای مجازی، روایت جنگ تمام عیار اقتصادی برای مردم، مطالبه راهکارهای مردمیسازی اقتصاد در رسانه ملی از دولت، نیاز به رسانه تخصصی در عرصه اقتصاد مقاومتی و استفاده از زبان طنز و یا ساخت سریال از جمله پیشنهادات مطرحشده از سوی این پژوهشگر اقتصاد بود.
مشارکت مردمی مهمترین بخش برای روشن شدن موتور تولید است
در ادامه محمد خوشچهره عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: آسیب شناسی نظام تصمیمگیری، سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی در کشور یکی از مشکلات پایهای در عدم درک صحیح مفاهیم مشترک در این حوزه است.
خوشچهره با اشاره به اینکه جهش برای حرکت از سکون نیاز به پیش شرط دارد، افزود: مشارکت مردمی مهمترین بخش برای روشن شدن این موتور است و دنیا بر روی سرمایه انسانی که همان علم و دانش است تمرکز کرده است. همچنین سرمایه اجتماعی اصل بعدی است که تعاون و همکاری تبلور آن است.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: در جنگ اقتصادی هدف دشمن مردم است بنابراین باید با درک این مهم، پروژه های ملی با تضمین ملی بودن ایجاد کنیم و این پروژه ها مولد باشند.
وی با اشاره به اهمیت اقتصاد دیجیتال افزود: قطعا فضای مجازی میتواند در ارایه خدمات مولد موثر باشد که البته نیاز به زیرساخت و ساختار مناسب و رفع موانع است تا بتوان از همه ظرفیت آن به خوبی استفاده کرد.
در ادامه نیز مهندس لیالی، معاون اجرایی قرارگاه جهاد تبیین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: جهش تولید زمانی محقق میشود که به صورت فرایند به آن پرداخته شود و جای خالی پیوست رسانهای در دولت احساس می شود که باید به کمک این سلسله نشستها و گفتمانها این خلاء پر شود.
حسین عباسیفر اقتصاد دان و استاد دانشگاه نیز در ادامه این نشست تصریح کرد: بند ۲اصل ۴۳ قانون اساسی و بند ب سیاست های کلی اصل ۴۴ که بر اصل کار و تولید و مالکیت تاکید دارند، در راستای تحقق شعار امسال است که اگر به آنها به درستی پرداخته شود این شعار محقق خواهد شد.
سازوکار عملی مردمی سازی را مشخص کنیم
در ادامه این نشست که بیش از ۷ ساعت به طول انجامید، محمد عکاف از مدیران رسانهای کشور با بیان اینکه اساسیترین مسئله در شعار سال این است که آن را یک مانیفیست اجرایی و سیاستگذاری بدانیم نه یک شعارِ صرف، گفت: ما تا در رسانهها برای مردم منفعت تولید نکنیم، نمیتوانیم اثرگذار باشیم. ما میتوانیم برای جهش تولید، تولید مفهوم کنیم تا بفهمند این شعار برای آنها منفعت دارد.
در ادامه این نشست آقایان ملکی، حسینی و طه رمضانی نیز نظرات خود را درباره چگونگی تدوین پیوست رسانهای شعار سال بیان و بر مقابله جدی با فساد از طریق دولت، جوان سازی نظام اداری و مکلف کردن نظامهای مرتبط به انجام وظایف خود و برخورد جدی با متخلفان، پرهیز از شعارزدگی، تهیه پیوست رسانهای مناسب و تلاش برای ورود بخش خصوصی و تعاونی به اقتصاد ملی تاکید کردند.
انتهای پیام/