Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، قدمت سنت ازدواج به چندین هزار سال قبل بازمی‌گردد. به موجب این سنت دیرینه، دختر و پسر، یا بهتر بگوییم، دو خانواده به یکدیگر پیوند می‌خورند. اما متأسفانه این روزها، شمار قابل ملاحظه‌ای از ازدواج‌ها به طلاق ختم می‌شوند، زیرا بسیاری از افراد، چه مرد و چه زن، همان‌قدری که برای ازدواج عجله دارند، بعدها در تصمیم‌گیری برای طلاق نیز شتاب‌زده عمل می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مطلب، روی سخن‌مان به‌ویژه با آقایان محترم است و قصد داریم از 10 روش ساده برای اینکه مردان در ازدواج به مشکل برنخورند، صحبت کنیم. آقایان می‌توانند با رعایت این موارد از اشتباهاتی که یک رابطه را ذره‌ذره به‌سوی جدایی می‌کشانند، دوری کنند.

1. مناسبت‌های خاص را به‌ خاطره‌ای خوش تبدیل کنید

آیا اولین هدیه‌ای را که تقدیم همسرتان کردید، یادتان هست؟ این هدیه به چه مناسبتی بود؟ یادتان باشد که هدیه دادن به مناسبت‌های خاصی مانند روز زن می‌تواند حرکت بسیار معنی‌داری باشد. البته، این ارزش مادی هدیه نیست که فعل هدیه دادن را برجسته می‌کند، بلکه ارزش واقعیِ این اقدام در آن است که نشان می‌دهد برای خوشحال کردن همسرتان وقت گذاشته‌اید تا یک روز متفاوت را برایش رقم بزنید. اما اگر نسبت به همچین مناسبت‌های خاصی بی‌توجه باشید، ممکن است همسرتان احساس کند که به او اهمیتِ کافی نمی‌دهید و آن‌قدرها هم که ادعا دارید، عاشقش نیستید، درحالی که شاید در واقعیت این‌طور نباشد. حتی اگر فرد خیلی رمانتیکی نیستید، باز هم بهتر است که بکوشید مناسبت‌های خاص را برای همسرتان به یک روز متفاوت، رمانتیک و عاشقانه تبدیل کنید. برای اینکه بتوانید از مناسبت‌های خاص برای همسرتان خاطره‌سازی کنید، فقط کافی است فکرتان را به‌کار بگیرید و اندکی چاشنی خلاقیت را نیز به آن اضافه کنید.

2. خانواده‌ی همسرتان را دوست بدارید

ازدواج یعنی پیوند دو خانواده؛ این فقط زندگی خودتان و همسرتان نیست که با ازدواج به یکدیگر پیوند می‌خورد، بلکه با این وصلت به خانواده‌های یکدیگر نیز پیوند می‌خورید. بنابراین، باید بتوانید خانواده‌ی همسرتان را درست مثل خانواده‌ی خودتان دوست بدارید. اگر نسبت به خانواده‌ی همسرتان رفتار شایسته‌ای نداشته باشید، به‌تدریج بین شما و همسرتان فاصله خواهد افتاد. حتی اگر در موضوعی حق با شماست، باز هم نباید در مقابل خانواده‌ی همسرتان خشم بگیرید. همان‌طور که قابل پیش‌بینی است، همسرتان طرف خانواده‌اش را خواهد گرفت و شما با این بی‌احترامی‌ها فقط خودتان را از چشم او می‌اندازید. پس اجازه ندهید که عصبانیت و بی‌احترامی بر زندگی مشترک‌تان سایه بیفکند. چنانچه در رفتارتان بی‌ملاحظگی کردید، سعی کنید به همسرتان نشان بدهید که قصد دارید اشتباهات‌تان را جبران کنید.

3. برای حل مشکلات‌تان با یکدیگر مشاجره کنید، اما از نوع مسالمت‌آمیز

مریضی راهکاری است که بدن در جهت نابودی عوامل بیماری‌زا در پیش می‌گیرد. بنابراین، می‌توان گفت مشاجره نیز راهکاری است که زن و شوهر در راستای حل مشکلات‌شان به آن متوسل می‌شوند. البته‌، منظور از مشاجره به هیچ‌وجه جروبحث یا درگیری فیزیکی نیست، بلکه به گفت‌وگویی معقولانه، وَلو احساسی، بر سر حل اختلافات اشاره دارد. چنانچه به‌طرزی غیرمنطقی از گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز در مورد مشکلات‌تان شانه خالی کنید، یقینا اوضاع از آنچه هست، وخیم‌تر خواهد شد و چه‌بسا به جدایی‌های بی‌مورد بینجامد. پس به‌جای اینکه احساسات واقعی خود را پنهان نگه دارید و خودخوری کنید، روراست باشید و صادقانه در مورد مشکلات‌تان صحبت کنید.

4. احساسات‌ واقعی‌تان را واضح و روراست بیان کنید

بنا به علل فرهنگی یا هر عامل دیگری، عده‌ی زیادی از آقایان در زندگی مشترک تمایل چندانی به بیان شفاف احساسات خود ندارند. فرهنگ عامه در بسیاری از کشورها به‌گونه‌ای است که مردان تصور می‌کنند نباید در مورد احساسات‌شان صحبت کنند، چون از ارزش‌شان کم می‌شود. اما اگر احساسات‌تان را پنهان کنید و واضح و آشکار به همسرتان انتقال ندهید، مثل این است که تیشه به ریشه‌ی رابطه‌تان می‌زنید. در عوض، باید احساسات‌تان را، حتی اگر گفتنش برای‌تان سخت است، به صراحت بیان کنید. پس بگذارید همسرتان از احساسات‌تان آگاه شود و در همه‌حال، یکدیگر را از احساسات‌تان باخبر کنید. مطمئنا سکوت‌های طولانی و بروز ندادن آنچه در درون‌تان می‌گذرد، ضربه‌ی سختی به ازدواج‌تان وارد خواهد کرد.

5. زبان عشق همسرتان را پیدا کنید

ابراز عشق شیوه‌های مختلفی دارد و هرکسی شیوه‌ی خاصی را ترجیح می‌دهد. بعضی‌ها ابراز علاقه‌ی کلامی را می‌پسندند و دل‌شان می‌خواهد کلمات و جملات محبت‌آمیز بشنوند و بعضی دیگر به ابراز علاقه‌ی فیزیکی، مثلا نوازش شدن، تمایل بیشتری دارند. بنابراین، سعی کنید عشق‌تان را به همان شیوه‌ی مورد علاقه‌ی همسرتان به او ابراز کنید. شوهری که می‌داند همسرش مثلا از ابراز علاقه‌ی کلامی خوشش می‌آید، اما از گفتن جملات محبت‌آمیز به زنش دریغ می‌کند، سخت در اشتباه است. گاهی‌اوقات، به‌ویژه زمانی که همسرتان غمگین و بی‌حال‌وحوصله است، با یک بوسه یا آغوش گرم غافل‌گیر و از عشق‌ لبریزش کنید. در غیر این‌صورت، همواره این احتمال وجود دارد که عشق‌تان کم‌رنگ شود و طوری بین‌تان فاصله‌ بیفتد که به‌سادگی قابل حل نباشد.

6. همسرتان را با خانم‌های دیگر مقایسه نکنید

حتی اگر سال‌ها از عمر زندگی مشترک‌تان می‌گذرد، باز هم ممکن است رابطه‌تان در معرض خطر باشد. به‌‌ویژه اگر ازدواج چندم‌تان است باید بیشتر حواس‌تان را جمع کنید و هرگز همسرتان را به بادِ مقایسه نگیرید. معمولا این قبیل مقایسه‌ها در زمان خشم و در اوج غلبه‌ی احساسات بروز می‌کنند و همیشه ویرانگر واقع می‌شوند. شکی نیست که همسرتان دوست ندارد او را با زنان دیگر در فامیل یا دوستان مقایسه کنید. پس هرگز همسرتان را با خانم‌های دیگر مقایسه نکنید حتی مقایسه‌ی خوب. دفعه‌ی دیگری که خواستید چنین مقایسه‌هایی را به زبان بیاورید، جلوی خودتان را بگیرید و آرامش طرف مقابل را به‌هم نزنید. خودتان کلاه‌تان را قاضی کنید: آیا خوش‌تان می‌آید که همسرتان شما را با باجناق‌تان مقایسه‌ کند؟ مطمئنا نه.

7. در جروبحث به‌دنبال حل مشکل باشید، نه پیروزی

اگر هدف نهایی‌تان در هر جروبحثی فقط پیروز شدن و بردن دعواست، پس احتمال خیلی زیادی وجود دارد که ازدواج بی‌دوام و پرتنشی داشته باشید. وقتی دو نفر انسان بالغ در مورد موضوعی مشاجره می‌کنند، باید با آرامش به‌دنبال راهکارهای حل مشکل بگردند، به این معنی که زن و شوهر هیچ‌کدام‌شان نباید در دعوا به‌دنبال پیروزی باشند، بلکه باید در درجه‌ی اول به حل مسالمت‌آمیز مشکل‌شان فکر کنند. چنانچه فقط درگیر برنده شدن باشید، یک جروبحث ساده می‌تواند در صدم ثانیه به یک دعوای تمام‌عیار تبدیل شود. کسی که در دعوا فقط به پیروزی فکر کند، این را هم باید بداند مشکلی که در مورد آن با همسرش بگومگو کرده، ادامه‌دار خواهد شد و هر لحظه ممکن است گریبان ازدواج‌شان را بگیرد. گاهی بهتر است اول به برقراری آرامش اقدام کنید و سپس از اینکه آیا همسرتان می‌داند حق با شما بوده یا خیر، مطمئن شوید. جالب این است خیلی وقت‌ها خودِ طرف مقابل متوجه می‌شود که چه زمانی حق با شماست. به‌جای اینکه به غرور همسرتان لطمه بزنید، باید طوری رفتار کنید که خودش به اشتباهش پی ببرد و با عذرخواهی به کدورت‌ها خاتمه دهد. چنانچه با این ذهنیت وارد بحث شوید، یعنی قبل از هر چیزی در پی حل مشکل باشید، اوضاع به نفع هر دو نفرتان تغییر خواهد کرد.

8. مدام سعی نکنید که همسرتان را تغییر دهید

انتظار می‌رود که به مرور به یک شناخت نسبتا قاطع در مورد ابعاد شخصیتی طرف مقابل برسید. مثلا آیا همسرتان پرخاشگر و عصبانی است یا خجالتی و درون‌گرا؟ تا زمانی که شخصیت او به شما یا دیگران آسیبی نمی‌زند، نباید دائما سعی کنید که خصلت‌هایش را تغییر دهید یا مثلا مدام در حین جروبحث به او بگویید که باید خودش را عوض کند. به‌جای این تلاش‌های بی‌مورد، همسرتان را همان‌طوری که هست، دوست بدارید و حتما علاقه‌تان را ابراز کنید تا عشق‌تان به یکدیگر مستحکم‌تر شود. اما اگر رفتار غلطی را در همسرتان می‌بیند که نیاز به اصلاح دارد و به نفع خودش و اطرافیانش است که در آن رفتارِ به‌خصوص تجدیدنظر کند، باز هم باید این موضوع را با لحن خیلی محتاطانه و در زمان مناسب با او در میان بگذارید تا نتیجه‌ی معکوس نگیرید.

9. از بابت اشتباهات‌تان عذرخواهی کنید

همه‌ی ما گاهی در زندگی اشتباه می‌کنیم، اما با عذرخواهی و ابراز پشیمانی می‌توان به بسیاری از مشکلات زناشویی سروسامان داد، این درحالی است که بسیاری از آقایان تمایل چندانی به گفتن این جمله که «واقعا متأسفم این‌جوری شد!»، ندارند. عذرخواهیِ صمیمانه و از ته قلب سریع‌ترین راهکار جهت رفع دل‌خوری‌ها و کدورت‌هاست و موجب ترمیم روابط زخم‌خورده می‌شود. یادتان باشد که وقتی عذرخواهی می‌کنید، معذرت‌تان حقیقی و از روی صداقت باشد. با عذرخواهی قرار است به همسرتان نشان دهید که خودتان عمیقا باور دارید باید بابت اشتباه‌تان معذرت بخواهید. اما حواس‌تان را جمع کنید که عذرخواهی خود را با دنباله‌های اضافی مانند «خیلی متأسفم، اما تو...» از کارایی ساقط نکنید. فقط از بابت اشتباه‌تان معذرت بخواهید و سپس به همسرتان فرصت دهید تا شما را ببخشد.

10. برای ترمیم رابطه‌ی زخم‌خورده‌ی خود دست از تلاش برندارید

ممکن است در مقطعی از زندگی مشترک خود، حتی برخلاف نظر همسرتان، احساس کنید که دیگر نمی‌توانید ازدواج‌تان را به هیچ طریقی حفظ کنید. شاید گاهی حق با شما باشد، اما این را هم بدانید که اگر به‌دنبال راهکارهای ترمیم رابطه‌ی زخم‌خورده‌تان بگردید، احتمالا راه‌حلی برای ادامه‌ی زندگی مشترک‌تان وجود خواهد داشت. پس به‌جای اینکه بدون تلاش کافی فورا دست روی گزینه‌ی طلاق بگذارید، با همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید. مطمئنا با عمل به توصیه‌های مشاور که بی‌طرفانه و از روی آگاهی به چندوچون روابط زناشویی مشورت می‌دهد، تا حد زیادی در بهبود زندگی مشترک‌تان مؤثر خواهد بود.

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۰۲۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • ترکیب احتمالی مردان نکونام مقابل تراکتور | نقشه‌ سرمربی برای تثبیت صدرنشینی
  • نیروی جوان جامعه عامل پیشرفت های آتی خواهند بود/ شرایط وام فرزندآوری تسهیل شود
  • پیام آیت الله مظاهری به هجدهمین دوره همایش حکمت مطهر
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • سیاست‌های مشوق جمعیتی دولت در فرهنگ جوانی جمعیت اثرگذار است
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • شهید مطهری با روحیات و نیازهای نسل جوان آشنایی کامل داشت
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند