تکرار قصه تلخ خرما؛ نخلداران نا امید و دلالان پولدار
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۳۳۹۹۲
بوشهر - انگار قرار نیست قصه پردرد و تلخ دلالبازی بازار خرما تمام شود و قیمت خرما همچنان درجا میزند تا باز هم سود اصلی نخلداری نصیب دلالانی شود که فقط پول دارند.
خبرگزاری مهر - گروه استانها - سعید رضایی: از سال گذشته که خرمای خود را دو دستی تقدیم دلالان کرده و پول خود را در چند مرحله و آن هم با خواهش و التماس دریافت کرده، خون دلهای بسیار زیادی برای تولید خرمای امسال داشته است؛ این قصه نخلدارانی است که استوار همچون نخلها برای تولید خرما تلاش میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخلداران هر سال خرمای خود را در اواخر شهریور و اوایل مهرماه میفروشند و حالا بار دیگر زمان کار و تلاش است تا یک سال دیگر تلاش کنند و نخلهای خود را بارور کرده و خرمای جدید را تولید کنند. یک سالی که با خون دلها، سختیها، هزینهها و مشکلات ریز و درشت بسیاری روبرو است.
آبیاری یکی از مهمترین دغدغههای نخلداران است؛ در حالی که حجم بارشها کاهش یافته و میزان کمی از این بارشها ذخیره میشود، عرصههای کشاورزی گسترش یافته و سهم نخلداران از تنها سد آبی کاهش یافته است و این موضوع علاوه بر اینکه بر تولید محصول تاثیرگذار است، باعث افزایش نگرانی نخلداران از آینده نخیلات شده است.
کمبود مواد مغزی در اراضی نخیلات سبب شده است تا کشاورزان مجبور باشند هر ساله هزینههای بسیار زیادی را برای کوددهی به نخلهای خود متحمل شوند؛ استفاده از کودهای دامی و شیمیایی به یکی از برنامههای مستمر نخلداران تبدیل شده است.
اغلب نخلداران توان نگهداری خرمای برداشتشده را ندارند و ناچارند محصولی را که یک سال برای آن زحمت کشیدهاند، تحویل دلالانی بدهند که فقط این روزها سر و کله آنها پیدا میشودنخل در طول سال نیازمند رسیدگی مستمر است و باید علاوه بر آبیاری، کوددهی شده، هرس شود، بارور شده و در آخر کار نیز خرما برداشت شود؛ ارتفاع بلند نخل باعث شده تا کار روی نخل به یک کار تخصصی تبدیل شود که از عهده هر کسی بر نمیآید.
بالا و پائین شدن از نخلهای مرتفع هزینههای بالایی را متوجه نخلداران میکند و در هر مرحله باید کارگران توانمندی را بهکارگیری کنند تا نخلها در انتها به ثمر بنشیند و بتوانند آن را برداشت کنند.
این روزها نخل ها به بار نشستهاند، شرجی و گرما باعث شده تا خرما رسیده شود و زمان برداشت محصول فرا رسیده است؛ نخلدارانی که یک سال به پای نخلهای خود عرق ریختهاند و هزینههای زیادی را متحمل شدهاند، حالا باید محصول خود را برداشت کنند.
محصولی که حالا اغلب نخلداران توان نگهداری از آن را ندارند و ناچارند محصولی را که یک سال برای آن زحمت کشیدهاند، تحویل دلالانی بدهند که فقط این روزها سر و کله آنها پیدا میشود.
فروش محصول بر اساس تخمین دلال
نگاهش به بالای نخلها است، کل محصول باغ خود را ۱۴ تن برآورد میکند ولی دلالی که کنار او ایستاده عقیده دارد که این باغ بیشتر از ۱۲ تن محصول ندارد. کمی با هم چانه میزنند و بالاخره بر سر ۱۳ تن توافق میکنند.
محمد از نخلدارانی است که فقط از طریق فروش محصول خرمای خود امرار و معاش میکند و منبع درآمد دیگری ندارد. جایی برای نگهداری محصول خود ندارد و مجبور است که قبل از برداشت محصول، خرمای خود را فروشد.
نخلداران و دلالان به باغ میروند و با نگاهی به بالای نخل، میزان کل خرمای باغ را تخمین میزنند و قیمت را تعیین میکنند و معامله همینطور جوش میخوردالبته این داستان اغلب نخلداران است؛ خانهها کوچک شده و کسی جایی برای نگهداری محصول خود ندارد؛ اگر جا هم داشته باشند، این روزها که آخر سال کشاورزی آنها است، کفگیرشان به ته دیگ خورده است و برای به دست آوردن پول هم که شده، محصول خود را پیشفروش میکنند.
پیشفروش خرما هم داستان خاص خود را دارد، نخلداران و دلالان به باغ میروند و با نگاهی به بالای نخل، میزان کل خرمای باغ را تخمین میزنند و قیمت را تعیین میکنند و معامله همینطور جوش میخورد که معمولا هم میزان محصول تخمینزده شده از میزان محصول تولیدی کمتر است.
دلالان که این روزها به وفور در بازارهای خرما یافت میشوند، بخشی از قیمت کل خرما را میپردازند، خرما را تصاحب میکنند و در طول سال مابقی پول خرما را به نخل داران میدهند؛ البته اگر بدهند.
هزینههای نقدی و فروش نسیه
نخلدارانی که به نرخ روز برای خرید کود، تامین کارگر، بکارگیری تراکتور و پرداخت حقابه و . . . هزینه کردهاند، حالا مجبورند تا بازار اشباع نشده، خرمای خود را به دست دلالان بدهند که مبادا خرما روی دستشان و یا بدتر از آن روی نخلشان بماند و مشتری نداشته باشد.
خرما را کیلویی دو هزار و ۲۰۰ تومان فروختهام ولی حداقل هزار تومان برای تولید هر کیلوی آن هزینه کردهام. این در حالی است که بخش زیادی از کارهای نخل را خودم انجام دادهام و اگر کارگر میگرفتم هزینههای بیشتری برای هر کیلو خرما باید پرداخت میکردم. اینها را محمد میگوید که باید با این پول هزینه یک سال زندگی خود را تامین کند.
انگار قرار نیست قیمت خرمای ما افزایش داشته باشد و اگر هم افزایشی داشته باشد، برای ما نیست و برای دلالان است که تعیینکننده قیمتها هستنددلش از بازار خرما و دلالبازی و قیمت پائین خرما خون است. تورم قیمت همه چیز را افزایش میدهد ولی انگار قرار نیست قیمت خرمای ما افزایش داشته باشد و اگر هم افزایشی داشته باشد، برای ما نیست و برای دلالان است که تعیینکننده قیمتها هستند.
حبیب که خرمای خود را از ۱۰ روز قبل پیشفروش کرده است، مسئولان را مقصر میداند؛ نبود صنایع تبدیلی و بستهبندی خرما در قطب تولید خرما یعنی شهرستان دشتستان باعث شده است تا بخش عمده خرمای این منطقه بدون ارزش افزوده از منطقه خارج شود.
بخش عمده خرمای استان بوشهر در نقاطی خارج از استان بستهبندی و فرآوری می شود، نقاطی که اصلا یک اصله نخل هم ندارند ولی خرمای بوشهر به آنجا میرود و سپس وارد بازار میشود.
دلالان همچنان حاکم بازار خرما
صنایع موجود نیز توان لازم برای بستهبندی و فرآوری بخش عمده محصولات استان را ندارند و بخش زیادی از خرما نیز به صورت سنتی بستهبندی می شود که اصلا کیفیت لازم برای رقابتپذیری و افزایش قیمت خرما را ندارند.
قصه خرما و بازار آن تکراری است ولی کسی تلاشی برای رفع مصائب و مشکلات نخلداران نمیکند و دلالان همچنان حاکم بازار خرمایی هستند که زحمت اصلی را نخلداران میکشند و سود اصلی را دلالانی میبرند که جیبشان پر از پول است و قیمت خرما را آنها تعیین میکنند.
لزوم توسعه بستهبندی و فرآوری خرما
توسعه صنایع فراوری، بستهبندی، صنایع سردخانهای و انبارهای خرما میتواند نقشی بسیار مهم در بهبود وضعیت بازار خرما داشته باشند که باید برای توسعه این صنایع تلاش ویژهای صورت گیرد.
دشتستان قطب تولید خرمای استان بوشهر است و بخش عمده خرمای استان در این شهرستان تولید میشود. بیش از ۱۲ هزار خانوار دشتستانی از طریق نخل و خرما امرار و معاش میکنند و ۷۰ درصد خرمای استان در این شهرستان تولید میشود.
به گفته سرپرست جهاد کشاورزی شهرستان دشتستان، از هفته گذشته برداشت خرما در استان بوشهر آغاز شده است و ۳۰ هزار تن خارک و رطب از نخیلات این شهرستان برداشت شده و ۸۰ هزار تن خرما نیز برداشت خواهد شد.
محمدامین جلالی با اشاره به صادرات ۱۵ تا ۲۰ هزار تن خرما از شهرستان دشتستان بیان کرد: ۲۱۰ واحد سنتی و ۳۵ واحد صنعتی بستهبندی خرما و ۱۶ واحد سردخانهای در شهرستان دشتستان فعال است.
نخلداران بازار را به دست بگیرند
خانوادههایی که هزینههای زندگی یک ساله خود را از طریق فروش خرما تامین میکنند، با درجا زدن قیمت خرما، قدرت خریدشان کاهش مییابد و در طول سال با مشکلات متعددی روبرو خواهند بود.
ترس نخلداران از این است که مبادا خرما روی دستشان بماند و به همین قیمت هم راضی هستنداین روزها درحالی که نخلداران میتوانند با اتحاد و همراهی با هم و تشکیل تعاونیهای توانمند، خودشان تعیینکننده قیمت محصول تولیدی خود باشند و قیمت را افزایش دهند، این دلالان هستند که با هماهنگیهای از پیش تعیین شده، قیمت خرما را تثبیت کردهاند و اجازه افزایش قیمت نمیدهند.
کشاورزان هم یکی پس از دیگری، خرمای خود را تقدیم دلالان کرده و نقد را فدای نسیه نمیکنند، ترس آنها از این است که مبادا خرما روی دستشان بماند و به همین قیمت هم راضی هستند.
این قصه تلخ همچنان تکرار میشود و گویا قرار نیست روزی برسد که نخلداران هم قدرت مانوری برای تعیین قیمت محصول خود داشته باشند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۳۳۹۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«سندرم ویتنام» در غزه تکرار میشود؟
اعتراض دانشجویان بیش از ۱۰۰ دانشگاه آمریکا به حمایت مالی، سیاسی و نظامی کشورشان از رژیم صهیونیستی در جنگ علیه مردم غزه، حدود ۲ هفته پیش از دانشگاه کلمبیا با چهرهای تازه آغاز شد؛ اعتراضی که در آمریکا مسبوق به سابقه و یادآور مخالفتهای گسترده دانشجویی و مردمی با جنگ ویتنام است.
به گزارش ایسنا، هر چند در جنگ غزه، نیروهای آمریکایی به طور مستقیم در کنار سربازان اسرائیلی حضور ندارند، اما کمکهای مالی، لجستیکی ـ نظامی، مشاورهای و سیاسی آمریکا، مخالفتها و اعتراضهای زیادی به ویژه در میان نخبگان و دانشگاهیان آمریکایی علیه نسلکشی در غزه را در پی داشته است. برخی بر این باورند که اعتراضهای فعلی هر چند نزدیکترین واقعه به وقایع دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا علیه جنگ ویتنام است، اما هنوز با شکلگیری یک «جنبش» دانشجویی فاصله دارد .
تشدید تنشها در دانشگاههای آمریکا و مداخله پلیس در این امر، تظاهرات و تحصن دانشجویان در محوطه دانشگاهها که از مدتها پیش بعد از شروع جنگ هفت اکتبر آغاز شده بود را رسانهای کرد. برخورد شدید پلیش با اساتید و دانشجویان و صحنههای ضرب و شتم آنها اذهان عمومی در این کشور را جریحه دار کرد. رسانههای آمریکایی در تحلیلها و گزارشهای متعدد این اعتراضها و رخدادها را شبیهترین واقعه به تحولات دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا در اعتراض به جنگ ویتنام معرفی کردند. در عین حال تحلیلگران معتقدند هنوز برای اینکه بگوییم این اعتراضها، این قدرت و دربرگیرندگی را دارند که مانع از حمایتهای آمریکا به اسرائیل در جنگ غزه شود، زود است.
در این گزارش به بررسی «جنبش ضد جنگ» در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی میپردازیم که توانست بدون به کار بردن خشونت مانع از ادامه جنگ و خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام شود.
جنگ ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی بخش ویتنام جنوبی از یک سو و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. همزمان و مرتبط با این جنگ، جنگهای نیابتی دیگری در لائوس و کامبوج بین نیروهای مورد حمایت ایالات متحده در برابر نیروهای کمونیستی در جریان بود. از اوایل دهه ۶۰ و با روی کار آمدن کندی، اولین نظامیان آمریکایی تحت عنوان مستشار به ویتنام جنوبی گسیل شدند، بدون آنکه چین یا شوروی نیرویی به ویتنام شمالی اعزام کرده باشند. با روی کار آمدن جانسون، کادر مستشاران نظامی آمریکا در ویتنام، تبدیل به یک لشکر سازمان یافته شد. پس از حملهای که ادعا میشود، ویتنام شمالی علیه ناوهای نیروی دریایی آمریکا در سال ۱۹۶۴ انجام داد، آمریکا بمباران هوایی بخش شمالی را بهطور منظم آغاز کرد و از سال ۱۹۶۵ با ارتشی بزرگ وارد ویتنام جنوبی شد و شروع به سرکوب ویت کنگها کرد. به نظر میرسد استراتژی آمریکا از این جا به بعد، از سویی وادار کردن شمال به توقف کمک به ویت کنگهای جنوب و از سوی دیگر ریشهکن کردن ویت کنگها در جنوب بود. در سال ۱۹۶۸ نیروهای ویتکنگ و ویتنام شمالی همزمان با عید تت (آغاز سال ویتنامی)، حملههای گستردهای را در سراسر ویتنام جنوبی آغاز کردند که به حمله تت مشهور شد. اگر چه این حملهها از نظر نظامی موفقیت زیادی نداشت اما گسترده بودن و شدت آن و نیز پوشش خبری آن در سراسر جهان و به ویژه در داخل آمریکا، افکار عمومی را بهشدت ضد آمریکا بسیج کرد و تظاهرات ضد جنگ در آمریکا را به دنبال داشت.
جنگ آمریکا در ویتنام، برانگیزاننده پرتنشترین جنبش ضد جنگ در تاریخ آمریکا بوده است. صدها هزار نفر از جوانان آمریکایی و دانشجویان به جنبش بیخشونت، متنوع و در بخشهایی نه چندان بالغ فرهنگ عامه و مقاومت ضد جنگ پیوستند که در واکنشهای مختلفی از تئاترهای خیابانی کمدی گرفته تا تخریب عمدی تاسیسات صنعتی، به کار گرفته شد. ماموران حکومتی، اتحادیههای صنفی، گروههای مذهبی و خانوادههای طبقه متوسط به صورت فزایندهای علیه جنگ اعتراض کردند که با شدت گرفتن آن در سال ۱۹۶۸، سرانجام قوای آمریکا به تدریج از ویتنام خارج شد. فعالان ضد جنگ با شکل دادن مقاومتی بزرگ علیه سربازی اجباری، نه تنها پایان عملیات نظامی آمریکا در ویتنام را رقم زدند بلکه در ژانویه ۱۹۷۳ خدمت سربازی اجباری نیز لغو شد.
با وجود اینکه سابقه مقاومت در برابر جنگهای خارجی در آمریکا و در میان مردم این کشور وجود داشته است، مثل کمپین ضد امپریالیستی علیه تجاوز آمریکا به فیلیپین در اوایل دهه ۲۰، اما جنبش علیه جنگ ویتنام دور از انتظار بود. پیش از شدت گرفتن درگیری و دخالت آمریکا در ویتنام، جنبش کوچکی برای صلح که بر پایه دغدغههای مرتبط با گسترش جنگ افزارهای اتمی بود، وجود داشت. این جنبش در سال ۱۹۵۷ تشکیل شده و به دنبال کنشهای بیخشونت بود. حتی جبهه زنان برای صلح (wsp) نیز در این جنبش حضور داشت. اولین مخالفتها با جنگ ویتنام به چپها محدود میشد که بعد از به کارگیری کنشهای استراتژیک بیخشونت در آمریکا توسط جنبش حقوق مدنی سیاهان، قدرت گرفته بودند.
اولین اعتراضهای بزرگ علیه جنگ ویتنام در ۱۹۶۴ شکل گرفت و به موازات شدت گرفتن جنگ، اعتراضها نیز با سرعت و قدرت ادامه مییافت. تحصنهای آموزشی در دانشگاه میشیگان آغاز شد. این تحصنهای آموزشی از سمینارهایی که برای گسترش آگاهی درباره جنبش حقوق مدنی سیاهان استفاده میکرد، الهام میگرفت. در اولین گردهمایی از این سری تحصنها، هزاران نفر شرکت کردند. علاوه بر اعتراضهای ملی که دهها هزار نفر را به واشنگتن دی سی کشاند، کنشهایی از نافرمانی مدنی نیز وجود داشت که با گذشت زمان گسترش یافت.
ارتش آمریکا و شرکتهایی که به نوعی با ارتش در ارتباط بودند مثل شرکت داوکمیکال که از سازندگان بزرگ مواد منفجره بود، در زمان بازدید از دانشگاهها، با تعداد قابل توجه دانشجویان معترض مواجه شدند. در سال ۱۹۶۷، ۳۰۰ هزار نفر در نیویورک تظاهرات کردند. ۵۰ هزار نفر به سمت پنتاگون حرکت کردند که طی آن بیش از ۷۰۰ نفر دستگیر شدند. بسیاری از جوانان که باید به خدمت سربازی میرفتند با امتناع از حضور در ویتنام بازداشت شدند و بسیاری به کانادا گریختند و بسیاری مخفی شدند.
عواطف ضد جنگ با واکنش خشونتآمیز پلیس با معترضان ضد جنگ، در کنوانسیون حزب دموکرات در شیکاگو ترکیب شد و به اعتراضات علیه جنگ وسعت بیشتری داد. چهرههای شاخص مبارزه علیه تبعیض نژادی از جمله مارتین لوترکینگ سخنرانیهای زیادی علیه جنگ انجام دادند. رسانهها دیگر به جنگ با دیده تردید نگاه می کردند. اتحادیه کارگری و کلیساها درباره اخبار جنگ شجاعانهتر و صریحتر صحبت میکردند. این فشارها دولت جانسون را وادار کرد مذاکرات صلح با ویتنام شمالی را آغاز کند و بمباران آن را متوقف کند.
در اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ میلادی، نیکسون به امید این که عقبنشینی تدریجی نیروها و در نتیجه اعزام کمتر نیروها در قالب خدمت اجباری، شعلههای ضدیت با جنگ را خاموش خواهد کرد، با حمله آمریکا به کامبوج در بهار ۱۹۷۰ در هم پیچید. این اقدام با اعتراض وسیعی همراه شد. تنش میان جنبش ضد جنگ و حکومت آمریکا پس از کشته شدن ۶ دانشجو و زخمی شدن شماری دیگر در تظاهراتی در دانشگاههای ایالتی کنت در میشیگان بالا گرفت. صدها دانشگاه با اعتصاب دانشجویان به تعطیلی کشیده شد، اشغال فضای دانشکدهها و سایر فعالیـتها، آمریکا را مجبور کرد قوای زمینی خود را کمتر از ۲ هفته از آغاز حمله به این کشور، از کامبوج بیرون بکشد.
۷۵۰ هزار نفر در آوریل ۱۹۷۱ در واشنگتن راهپیمایی کردند. این اقدام در اوایل ماه می با تلاش دهها هزار نفر برای از کار انداختن فعالیتهای دولتی در پایتخت، از طریق مسدود کردن راههای ارتباطی و پلها ادامه یافت. افشاگریهای بیشتر از قتل عام غیرنظامیهای ویتنامی توسط نیروهای آمریکایی، پنهانکاریهای دولت برای فریب افکار عمومی و کنگره، شکنجه زندانیان سیاسی در ویتنام جنوبی و جاسوسی علیه شهروندان آمریکایی، فضای بین دولت و مردم را از بیشتر از هم بیگانه کرد.
با عقبنشینی بیشتر نیروهای آمریکایی از ویتنام، شاهد کاهش اعتراضها در اوایل دهه ۷۰ بودیم اما همچنان جنبش ضد جنگ، دولت آمریکا را به امضای معاهده صلح مجبور میکرد. باقیمانده نیروهای آمریکایی از ویتنام بیرون کشیده شد و خدمت اجباری سربازی در اوایل سال ۱۹۷۳ به پایان رسید. ادامه حمایت از دیکتاتور تیئو در ویتنام جنوبی و نقض آتش بس، اعتراضاتی را در پی داشت که به مخالفت کنگره با ارسال بیشتر کمک به ویتنام منجر شد. شورشیان ویت کنگ و ارتش ویتنام شمالی سرانجام رژیم جنوب را در آوریل ۱۹۷۵ برانداختند و ویتنام دو سال بعد تحت نظام کمونیستی متحد شد. اما با پایان جنگ، جنبش ضد جنگ آمریکا رکوردی از کنشهای بیخشونت در تاریخ این کشور و جهان به جای گذاشت.
به گزارش ایسنا، اعتراضهای دانشجویی و مردمی در آمریکا در اواخر دهه ۵۰ تا ۷۰ میلادی در مخالفت با جنگ ویتنام یک کنش بدون خشونت در مجبور کردن حکومت برای پایان دادن به یک نبرد نامحبوب و دور از خانه بود و در نتیجه آن آمریکا برای سی سال از دخالتهای نظامی در دیگر کشورهای جهان خود را دور نگه داشت؛ پدیدهای که به «سندرم جنگ ویتنام» مشهور شد.
نگرانی از بروز اعتراضهایی از این دست همواره یک تهدید مهم داخلی برای دولتهای آمریکا است. با حمله آمریکا به افغانستان و عراق با وجود اینکه سطح نیروهای این کشور در افغانستان و عراق بسیار پایینتر از سطحی که در ویتنام مشارکت داشت، بود، اما ترس از کنشهای بدون خشونت و اعتراضی از سوی مردم آمریکا و نخبگان دانشگاهی جدی بود. در عین حال که بسیاری از گروههای ضد جنگ، علیه جنگهای عراق و افغانستان هم فعال بودند.
آنچه در رابطه با جنگ ویتنام در آمریکا رخ داد را میتوان یک جنبش دانشجویی و ملی علیه جنگ و مشارکت کشورمان در آن بدانیم چرا که یک بسیج عمومی مستمر با خواسته و هدف روشن با یک سازماندهی مبتنی بر رهبری مشخص داشت. شاید اعتراضات در دانشگاههای آمریکا علیه حمایت مالی و نظامی آمریکا از اسرائیل در جنگ علیه مردم غزه در آینده به سمت جنبش شدن حرکت کند. هر چند اعتراضهای فعلی در هفت ماه گذشته در آمریکا و شهرهای مختلف آمریکا و اروپا که علیه اسرائیل و سیاستهایش و نیز حمایت آمریکا و متحدانش از آن بی سابقه بوده است و یک حرکت اعتراضی در دانشگاهها در این رابطه را شاهدیم اما هنوز نمیتوان آن را "جنبش" اطلاق کرد. در حال حاضر میتوان گفت که اعتراض دانشگاهیان و دانشجویان، اعتراض به سیاستهای دولت جو بایدن در حمایت بیچون و چرا از نتانیاهو بعد از هفت اکتبر است.
هر چند اعتراض دانشجویان آمریکا در ۲۰۲۴ علیه جنگ غزه، در مقایسه با جنبش دانشجویی و ضد جنگ علیه جنگ ویتنام هنوز در آغاز راه است اما تاثیر این رویداد تاریخی که در نوع خود علیه رژیم اسرائیل در ۷۵ سال گذشته بی سابقه است، میتواند به نتایج تاریخسازی در آینده دست یابد که نه لزوما به توقف جنگ و کشتار غیرنظامیان منجر شود بلکه رویکرد و سیاست آمریکا و دنیا را در قبال حمایت تمام و کمال از رژیم صهیونیستی تغییر دهد و به سمت واقعگرایی حرکت کند.
انتهای پیام