نامزدهای مستند جشن خانه سینما معرفی شدند
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۳۵۲۱۳
سام کلانتری رئیس این جشن ضمن اعلام این خبر افزود: هیات داوران بخش مستند پس از بازبینی و ارزیابی فنی، هنری و حرفهای و از جمع آوری و شمارش آرا، نتایج را به شرح زیر اعلام کردند:
ضمنا هیات داوران نظر دارد جایزه ویژهای را در شب جشن به فیلم منتخب خود اهدا کنند.
همچنین وی افزود: هیات داوران با توجه به فیلمهای پذیرفته شده در بخش کارگردانی و بهترین فیلم بخش کوتاه برای این بخش نامزدی را اعلام نکردند و برندگان این بخش در شب جشن در تاریخ 18 شهریور معرفی خواهند شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نامزدهای بهترین کارگردان فیلم نیمه بلند مستند
فرناز و محمدرضا جورابچیان برای فیلم «اعتراض وارد نیست»
مهدی قنواتی برای فیلم «همجا»
حسن نقاشی برای فیلم «آثار عجم»
حجت طاهری برای فیلم «پرندگان در سایه»
حامد سعادت برای فیلم «مردی که فسیل شد»
نامزدهای بهترین تهیه کنندگی فیلم نیمه بلند مستند
پرندگان در سایه به تهیه کنندگی حجت طاهری
اعتراض وارد نیست به تهیهکنندگی فرناز و محمدرضا جورابچیان
آثار عجم به تهیهکنندگی حسن نقاشی
همجا به تهیهکنندگی محمد کاظم بیات
صدای سکوت به تهیهکنندگی پناه بر خدا رضایی
نامزدهای بهترین کارگردان فیلم بلند مستند
رضا حائری برای فیلم پسران سندباد
محسن استادعلی برای فیلم زنانگی
حسام اسلامی برای فیلم متهمین دایره بیستم
محمد کارت برای فیلم آوانتاژ
سید محمد رضا هاشمیان برای فیلم رئیس الوزرا
نامزدهای بهترین تهیه کنندگی فیلم بلند مستند
زیمل بلوچستان به تهیهکنندگی مازیار مشتاق گوهری
آوانتاژ به تهیهکنندگی محمد کارت
زنانگی به تهیه کنندگی محسن استاد علی
پسران سندباد به تهیهکنندگی رضاحائری
متهمین دایره بیستم به تهیه کنندگی حسام اسلامی
نامزدهای بهترین پژوهش
سید محمدرضا هاشمیان برای فیلم رئیس الوزرا
حسن نقاشی برای فیلم آثار عجم
حجت طاهری برای فیلم پرندگان در سایه
پناه برخدا رضایی برای فیلم صدای سکوت
مازیار مشتاق گوهری برای فیلم زیمل بلوچستان
نامزدهای بهترین فیلمبرداری
جواد رزاقی زاده برای فیلم آوانتاژ
صادق سوری برای فیلم همجا
حجت طاهری برای فیلم پرندگان در سایه
نامزدهای بهترین صدا
محمد جهدکار و رضا ضعیمی برای فیلم میراث من آواز
جاوید مهریزی زاده برای فیلم آثار عجم
مهرشاد ملکوتی برای فیلم همجا
حسن شبانکاره برای فیلم زیمل بلوچستان
حسن شبانکاره (صدابردار) و صادق داوری فر(صداگذار) برای فیلم آقای هرتز
نامزدهای بهترین تدوین
امیر ادیب پرور برای فیلم همجا
مهدی جبین شناس برای فیلم متهمین دایره بیستم
سهیل امیر شریفی برای فیلم پسران سندباد
کامران جاهدی برای فیلم صدای سکوت
بابک حیدری برای فیلم زنانگی
نامزدهای بهترین موسیقی
صبا ندایی برای فیلم آوانتاژ
صبا ندایی برای فیلم فوق ماراتن
امیر فتح الهی برای فیلم آلاله
نهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران 18 شهریور ماه در سالن آمفی تئاتر کتابخانه ملی ایران برگزار خواهد شد.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۳۵۲۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه مینشست.
یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی میکند و مستقل به شهر میآید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیبهایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دامهای دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور میکند.
این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهههای زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.
وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار میکند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف میزدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم میتواند برای نسل جدید هم الگو باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.
بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.
آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.
***
قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!
این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.
کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری