Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-02@08:21:50 GMT

نقدی حقوقی بر سخنان کدخدایی درباره تصدی زنان

تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۳۶۲۹۶

عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اخیرا در گفت‌وگویی درباره بحث رجل سیاسی گفته است: «باید دقت داشته باشید که این مسأله هر چند در رسانه‌ها فقط به عنوان بحث سیاسی مطرح می‌شود اما بحث سیاسی نیست بلکه بحث فقهی و قدیمی است و بحثی نیست که در طول دوره انقلاب به آن رسیده باشیم. این یک نظریه فقهی است که زن نمی‌تواند به مفهوم شرعی ولایت داشته باشد و عده‌ای می‌گویند ریاست جمهوری و وزارت چون جزپی از آن ولایت است پس زن نمی‌تواند وزیر و رییس‌جمهور شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

به گزارش ایسنا، دکتر علی‌اکبر گرجی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی که «داتیکان» منتشر کرده است، نسبت به سخنان دیروز عباسعلی کدخدایی واکنش نشان داد: «از منظر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران و به‌ویژه برجسته‌ترین متن قانونی الزام‌آور آن یعنی قانون اساسی، زنان هیچ‌گونه منعی برای حضور در مشاغل عالی‌رتبه سیاسی ندارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان برترین سندی که به تصویب ملت حاکم رسیده است در هیچ اصلی صراحتا ممنوعیتی برای تصدی سمت‌های سیاسی، قضایی، اجرایی، قانون‌گذاری برای زنان پیش‌بینی نمی‌کند.

قانون اساسی حتی درباره رهبری، ریاست قوه قضائیه، ریاست قوه مقننه و ریاست قوه مجریه نیز از تصریح به ممنوعیت پرهیز می‌کند. این تصریح به ممنوعیت تصدی مشاغل عالی‌رتبه توسط زنان قطعا دارای حکمت خاصی بوده است و آن حکمت چیزی جز بازگذاشتن دست آیندگان و نظام جمهوری اسلامی برای حضور مؤثرتر زنان در عرصه حکمرانی نیست.

اساسا از منظر اندیشه حکمرانی شایسته، نظامی که نتواند از پتانسیل پنجاه درصد جمعیت خود و بلکه بیشتر بهره گیرد، با چالش‌های کارآمدی و مشروعیت روبه‌رو خواهد شد.

نکته بعدی آن است که اولا در عرصه مباحث و گفتمان‌های فقهی یک دیدگاه وجود ندارد یعنی در عرصه فقهی نیز ما می‌توانیم با تکثر دیدگاه‌ها در زمینه مشارکت زنان روبه‌رو شویم، ثانیا امام خمینی (ره) به عنوان یکی از سرآمدان فقه سیاسی در تاریخ فقه شیعه با امضای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عملا و نظرا راه حضور زنان در بالاترین عرصه‌های حکمرانی را تایید کردند. هنگامی که زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران، می‌توانند در عرصه قانونگذاری که به تعبیر فقها جزء حوزه صلاحیتی شارع مقدس است شرکت کنند، دیگر چه جای انکار است که آنها می‌توانند در حوزه امور اجرایی نیز سهیم باشند؟ گفتنی است که حتی از منظر شرعی به نظر می‌رسد که تشریع و قانونگذاری نیز اَجلی از مصادیق ولایت دینی است. ثالثاً برخلاف نگرش فقهای عظام شورای نگهبان، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول ۶ و ۵۶ خود هنگامی که از شکل‌گیری مدیریت عمومی کشور بر مبنای آرای مردم سخن می‌گوید هیچ‌گاه آرای مردم را به زنانه یا مردانه تقسیم نمی‌کند یعنی هیچ تفاوتی بین زن و مرد در عرصه امور عمومی قائل نمی‌شود. در اصل ۵۶ صراحتا حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران از آن مردان و زنان ایرانی عنوان شده، چه البته این مسأله در طول حاکمیت الهی اعمال می‌شود.

نکته‌ای که این دسته از فقهای عزیز باید توجه کنند آن است که نظام سیاسی حاکم بر ایران یک حکومت دینی مردم‌سالار از نوع خاص جمهوری است. بنابراین عزیزانی که از منظر فقهی و دینی به حکومت صرفا ولایی و دینی غیردموکراتیک اعتقاد دارند، نباید تلاش کنند تا دیدگاه‌های خود را بر قانون اساسی تحمیل نمایند.»

در بخش دیگری از این یادداشت می‌خوانیم: «دیدگاه مذکور با نظر برخی از فقهای سنتی همسو نیست. نظام جمهوری اسلامی یک نوآوری خاص در عرصه فقه سیاسی به شمار می‌رود بنابراین الزاما این دیدگاه با دیدگاه‌های «محقق کرکی»، «علامه نراقی» و «آیت‌الله مصباح یزدی» و ... سازگار نیست.

برای اینجانب هنوز انگیزه واقعی طرح این دسته از مسائل اختلاف‌برانگیز روشن نیست. هنوز نمی‌دانم برخی از عزیزان که هر از گاهی به تقویت گفتمان ملت‌ستیز می‌پرداند، دنبال چه مقاصد و انگیزه‌های هستند. چرا که به عنوان یک ناظر بیرونی، هرگز منفعتی را در طرح این مباحث برای نظام جمهوری اسلامی ایران، ملاحظه نمی‌کند. حتی اگر از منظر فراحقوقی و به‌ویژه از منظر هزینه - فایده نیز به بررسی و تحلیل این دسته از دیدگاه‌ها بپردازیم، آشکار خواهد شد که هزینه طرح چنین دیدگاه‌هایی در نظام جمهوری اسلامی ایران به مراتب بیشتر از فواید ناداشته آن است.

در پایان، طرح تذکر دوستانه‌ای را لازم می‌دانم و آن این است که نظام جمهوری اسلامی، امروز با چالش‌های گوناگونی از جمله در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بین‌المللی روبه‌روست و طرح چنین دیدگاه‌هایی که نتیجه آن ناامیدتر کردن جامعه و به‌ویژه زنان را به همراه دارد، با هیچ عقل، تدبیر و مصلحت سیاسی سازگار نمی‌نماید.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۳۶۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۲۰ سال از درگذشت گل آقای ایران گذشت

از قدیم گفته اند؛ «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست» و زنده یاد کیومرث صابری فومنی به عنوان سردمدار طنز فاخر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مجله «گل‌آقا» را با این شعار منتشر می‌کرد. او یکی از سرشناس‌ترین طنز نویسان ایرانی است که با قلم توانمند خود توانست مسیر‌های جدیدی را در طنزنویسی، پیش روی مخاطبان و اهل فن قرار دهد.

کیومرث صابری فومنی مشهور به گل‌آقا، ادیب و طنزپرداز معاصر، ۷ شهریور ۱۳۲۰ در گیلان به دنیا آمد. پدرش که کارمند وزارت دارایی و اهل رشت بود در ۱۳۱۷ به اداره دارایی صومعه‌سرا منتقل شد. در ۱۳۲۱ به اداره دارایی فومن انتقال یافت و چند ماه بعد در همان شهر درگذشت. صابری تحصیلات دبستانی خود را در فومن گذراند و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت، اما در اواخر مهر همان سال به اصرارِ مادر و دوستانش، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد. در ۱۶ سالگی (۱۳۳۶) در امتحان ورودی دانشسرای کشاورزی ساری که از شهرستان فومن فقط یک دانش آموخته را می‌پذیرفت، قبول شد. ۲ سال در آنجا تحصیل کرد و پس از قبولی در امتحانات در ۱۸ سالگی (۱۳۳۸) به عنوان معلم یک دبستان روستای کَسما رفت.

اولین نوشته اش (شعری با عنوان یتیم) بین سال‌های ۱۳۳۹ـ۱۳۳۶ در مجله امید ایران چاپ شد. فومنی در ۲۰ سالگی (۱۳۴۰) در رشته ادبی به طور متفرقه امتحان داد و دیپلم گرفت. همان سال در کنکور رشته سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و همزمان با تدریس در دبستان و دبیرستان به تحصیل پرداخت. پس از چهار سال (۱۳۴۴) توانست لیسانس حقوق سیاسی خود را از این دانشکده دریافت کند. او در نخستین سال تحصیل در دانشکده (۱۳۴۰) در تظاهرات دانشجویی شرکت کرد، گردنش مضروب و دستگیر شد. بعد‌ها شعری به طنز و سیاسی سرود و با امضای «گردن شکسته فومنی» برای توفیق ارسال کرد. پس از چاپ این شعر در چند شماره بعد توفیق، صابری به طنزنویسی کشیده شد. پس از تعطیلی توفیق، به تدریس ادامه داد.

او بعد‌ها در هنرستان صنعتی کارآموز تهران با محمدعلی رجایی که بعد از انقلاب اسلامی به نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری رسید، آشنا شد. این آشنایی به دوستی صمیمانه آنها انجامید. صابری در دهه ۵۰ بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و تدریس کرد و در سال ۱۳۵۷ موفق به اخذ فوق لیسانس ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران شد. پس از انقلاب در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی نخست‌وزیر منصوب شد. در زمان ریاست‌جمهوری شهید رجایی به مشاورت فرهنگی رئیس‌جمهور رسید و تا زمان شهادت رجایی در این سمت باقی بود و هنگام ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در همان سمت ابقا شد. 

مشاغلی که صابری از بعد از انقلاب برعهده داشته است، عبارتند از: عضو هیئت مؤسس انجمن موسیقی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی، مدیرکلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)، تدریس در کلاس‌های حضوری دانشکده مکاتبه‌ای، تدریس در دانشکده روابط بین‌الملل، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، همکاری با معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مشاور افتخاری (۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹)، عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در کمیته نامگذاری، عضو هیئت ایرانی در کنفرانس سران کشور‌های غیرمتعهد (دهلی نو ۱۳۶۱).

مشاغل سیاسی نمی‌توانست صابری را راضی کند به همین علت بُعد فرهنگی کار خود را وسعت بخشید. در سال ۱۳۶۲ ناگهان از همه مسئولیت‌های دولتی خود کناره گرفت و پس از مدتی، شروع به نوشتن یادداشت‌های روزانه طنز با نام مستعار «گل‌آقا» و تحت عنوان «دو کلمه حرف حساب» با محتوای انتقاد از دستگاه‌های دولتی و مشکلات موجود جامعه در روزنامه اطلاعات کرد که نقطه عطفی در طنز نویسی ایران بود.

پس از گذشت ۶ سال صابری تصمیم گرفت هفته‌نامه گل آقا را منتشر کند. فعالیت‌های گل آقا منحصر به هفته‌نامه باقی نماند؛ ماهنامه گل‌آقا، سالنامه گل‌آقا و هفته‌نامه «بچه‌ها... گل‌آقا» از دیگر فعالیت‌های کیومرث صابری بود. کیومرث صابری فومنی پس از تحمل یک بیماری سنگین (سرطان خون) در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ دار فانی را وداع گفت.

گل آقا؛ احیاگر طنز مطبوعاتی بعد از انقلاب

به گفته کارشناسان، در سال‌های قبل از انقلاب فضای فکاهی، هجو، هزل، جوک رایج بود، طنز اجتماعی در مطبوعات دیده نمی‌شد تا اینکه پس از انقلاب به همت کیومرث صابری فومنی و دوستان نزدیک آن یک اتفاق بزرگ در طنز افتاد. طنز مطبوعاتی بعد از انقلاب با انتشار «دو کلمه حرف حساب»‌های کیومرث صابری فومنی با نام مستعار «گل آقا» احیا شد. او نویسنده‌ای بود که با اشراف به اصول روزنامه‌نگاری و طنزنویسی توانست میزان تحمل مسئولان حکومتی را تا اندازه‌ای بالا ببرد و طنز مطبوعاتی بعد از انقلاب را احیا کند.

مخاطبان پوست کله‌ام را می‌کنند!

در ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۷۰ روزنامه «وال استریت ژورنال» مطبوعات ایران را آزادترین مطبوعات خاورمیانه خواند و با اشاره به هفته‌نامه «گل آقا» نوشت: عراق و حتی عربستان هرگز نشریه‌ای، چون «گل آقا» را تحمل نخواهند کرد. این روزنامه به نقل از کیومرث صابری صاحب امتیاز گل آقا نوشت: «اگر دولت سعی کند، کنترلی بر کار ما اعمال کند، مجله را تعطیل خواهید کرد. اگر قلم، آزادی نداشته باشد، بهتر است اصلا هیچ چیز ننویسد لیکن من به اسلام و قوانین کشورم احترام می‌گذارم. من یک منتقد سیاسی هستم و مجبورم نقاط ضعف را بزرگ جلوه دهم». این روزنامه همچنین با اشاره به اینکه صابری از برخورد سرد دولت ایران با آمریکا حمایت می‌کند، از قول او نوشت: «اگر من از آمریکا انتقاد نکنم، خوانندگانم پوست از کله‌ام می‌کنند».

راز جاودانگی گل آقا

پرویز روح‌بخش، شاعر و نویسنده طنز که با نام مستعار «کارمند الشعرا» با هفته‌نامه گل‌آقا همکاری می‌کرد، در گفت و گویی درباره زنده یاد صابری گفت: او زمانی که به سفر حج رفته بود در کنار کعبه به خدای خودش قول داد که قلمش را در مسیری به جز احقاق حق و حق نویسی به کار نبرد. پس از بازگشتش، ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات راه‌اندازی کرد و خیلی زود مورد توجه همه قرار گرفت. مردم در آن زمان تشنه طنز مطبوعاتی اجتماعی، سیاسی بودند. در سال ۱۳۶۹ به فکر راه‌اندازی هفته‌نامه «گل‌آقا» افتاد. ابوالقاسم حالت، محمد خرمشاهی، بهاء الدین خرمشاهی، محمد پور ثانی، عمران صلاحی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، منوچهر احترامی، ابوتراب جلی و احمد عربانی از جمله افرادی بودند که در آن سال‌ها وارد همکاری با مجله گل‌آقا شدند. این طنزپرداز همچنین افزود: گل آقا همواره عاشق زیبایی و زیبانویسی بود همیشه به همکارانمان توصیه‌هایی راهگشا داشت. این جمله را بار‌ها از او در تحریریه شنیدم که به کاریکاتوریست‌ها تأکید می‌کرد در کاریکاتور همیشه زیبایی را حفظ کنید. غلو بکنید، اما همیشه زیبا بکشید.

چرا گل‌آقا در میان مردم گل کرد؟

 آن طور که سایر دوستان و همکارانش گفته و نوشته اند: گل آقا در «دو کلمه حرف حساب» برای شوخی منتقدانه با شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی و مسئولان حکومتی با کسی تعارف نداشت. مردم هر هفته منتظر بودند تا ببینند تحلیل‌های گل‌آقا در آبدارخانه از زبان «شاغلام»، «ممصادق»، «کمینه (عیال ممصادق)» و «غضنفر» در مورد مسائل روز چیست. صابری در گل آقا اشعار طنز بسیاری منتشر کرد، اما بیت «یک زبان دارم دو تا دندان لق/ می‌زنم تا زنده هستم حرف حق» از زبان شاغلام، یکی از ماندگارترین ابیات او در این مجله است. گل‌آقا در میان مردم گل کرد؛ آنقدر که کسانی که اقبالی به نشریات و مجلات آن روز‌ها نداشتند، برای رسیدن آن به دکه لحظه‌شماری می‌کردند. 

پایبندی گل آقا به اسلام و ایران

زنده یاد کیومرث صابری فومنی در مصاحبه‌ای می‌گفت: «در همان سرمقاله شماره اول اهداف مجله را گفتم. گفتم به ۲ چیز پایبندم برای ابد اسلام و ایران. ایران برای من خیلی مهمه، من یک ایرانی دوستدار این وطنم و اسلام هم که دین ماست».

دیدار زنده یاد صابری با رهبر انقلاب 

صحبت‌های صمیمانه رهبر انقلاب با مدیرمسئول مجله طنز گل آقا بار‌ها منتشر شده است. ایشان در آذر ماه ۱۳۸۳ در اهمیت طنز فرمود: «طنز فاخر و برجسته، یکی از هنرهاست. طنز، هنر خیلی بزرگی است. بنده با مرحوم صابری شوخی می‌کردم و می‌گفتم «طنازها»! طناز‌های واقعی را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنی مطلب مهم جدی که با زبان شوخی بیان می‌شود؛ محتوا و معنایی در آن هست، منتها به زبان شوخی». 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ایشان پس از درگذشت مرحوم صایری با صدور پیام تسلیتی، ضمن آنکه خود را همراه بیست ساله و شریک در غم فقدان او دانستند، بر «سلامت نفس و پاکدامنی سیاسی» گل‌آقای سیاست ایران شهادت داده‌اند.»

روایت «روزگار گل آقایی» 

 

مستند «روزگار گل آقایی» به تهیه کنندگی و کارگردانی حسن یادگاری؛ به شرح زندگی کیومرث صابری فومنی معروف به «گل آقای ایران» می‌پردازد و محور اصلی مستند، این است که چگونه مسائل روزمره را به زبان طنز برای اقشار مختلف جامعه بازگو می‌کرد. حدود ۲۵ نفر از همکاران و سیاستمدارانی که او را می‌شناسند از تجربه همکاری و رفاقت با «گل آقای ایران» می‌گویند.

 جشنواره ملی طنز و رسانه «طنز پهلو»

جشنواره طنز و رسانه «طنز پهلو» یادمان کیومرث صابری فومنی (گل‌آقا) از سال ۱۳۹۵ با همکاری معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان برگزار می‌شود.

امسال نیز هشتمین جشنواره طنز و رسانه «طنز پهلو» در بخش‌های داستان کوتاه طنز، کاریکاتور و کارتون، شعر طنز، طنز چندرسانه‌ای و نثر طنز (طنز مطبوعاتی) و با موضوعات؛ انتخابات، یک بام و دو هوای حمایت غرب از مردم غزه، بسته شدن پنجره جمعیتی در آینده نزدیک و پیر شدن ایران، توهمات اپوزوسیون جمهوری اسلامی ایران، ورزش به ویژه فوتبال، گرانی خودرو، مصائب اینترنت، گرانی خانه و کرایه خانه، آفت‌های فضای مجازی (اعتیاد به گوشی، فودبلاگرها، بلاگر‌های بی‌سواد، فیک‌نیوز‌ها و ...) جهان‌گردی ایرانی‌ها و ایران گردی جهانیان، صرفه‌جویی در مصرف آب و انرژی و بروکراسی اداری برگزار شده است. 

استان گیلان، شهر فومن (زادگاه کیومرث صابری فومنی) امروز (سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه) همزمان با بیستمین سالروز درگذشت این هنرمند گیلانی میزبان بیش از ۵۰ نفر از اساتید، طنزپردازان و هنرمندان ملی از سرتاسر کشور در برپایی اختتامیه هشتمین جشنواره ملی رسانه و طنز با عنوان «طنز پهلو» است.

باشگاه خبرنگاران جوان گیلان رشت

دیگر خبرها

  • مشورت با آیت الله برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری /به محسن رضایی گفتم پیروز نمی شود و دو سه میلیون رأی خواهد داشت
  • واکنش ایران به ادعای مجدد کویت درباره میدان آرش
  • بیانیه‌های تکراری، هیچ حقی برای دولت کویت در مورد «آرش» ایجاد نخواهد کرد
  • واکنش ایران به بیانیه امیر کویت در سفر به مصر درباره میدان آرش
  • فراخوان پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوثر منتشر شد
  • روزنامه سازندگی: مهدی نصیری توهم اتحاد نامقدس دارد
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • ۲۰ سال از درگذشت گل آقای ایران گذشت
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • مهدی نصیری و توهم اتحاد