اظهارات جنجالي کارگردان رگ خواب؛ نعمت‌اله : «فروشنده» کارگرداني بارزي ندارد/ مهدويان شايسته جايزه کارگرداني جشن خانه سينما است
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۴۳۲۷۵
خبرگزاري آريا - هفتمين برنامه زنده اينترنتي «سي و پنج» با حضور حميد نعمت‌الله و به سردبيري و اجراي فريدون جيراني شب گذشته (13 شهريورماه) از تلويزيون اينترنتي آي نت پخش شد.
به گزارش مشرق - فريدون جيراني در ابتداي اين برنامه ضمن عذرخواهي از اينکه اين هفته برنامه دوشنبه پخش شد، گفت: اميدوارم امسال جشن خانه سينما که روندي آکادميک دارد، به خوبي برگزار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
پس از صحبت هاي ابتدايي جيراني، ويدئوي گفتگو با حبيب رضايي و علي علايي پخش شد که در مورد شخصيت و کارگرداني حميد نعمت الله سخن گفتند.
جيراني به سال هاي دهه 70 و مجله سينما برگشت و با يادي از آن سالها، از نعمت الله پرسيد که از همان دوران ذهنت به دنبال فيلمسازي بود؟ البته يادم است که بحث‌هايي در مورد فيلمسازي داشتيم و مستند «مکبر» را نيز ساخته بودي.
قبل از ورود به مجله فيلم هاي سوپر هشت مي ساختم و يک فيلم 16 هم ساخته بودم. البته به مجله آمدن نيز در ادامه کارهاي سينمايي ام بود. قبلاً با بهمن قبادي، اميرشهاب رضويان، ساعد نيک ذات و مسعود مددي کار مي کرديم و جايزه هايي نيز در حوزه فيلم کوتاه گرفتيم. در همان فيلم کوتاه‌هايي که ساختم نيز سعي مي‌کردم مردم را بخندانم و لحظه‌هاي طنز را در آنها مي‌گنجاندم.
لحن فيلمهايت بين شوخي و جدي است؟
ممکن است، چون هم فيلم ديدن مدنظرم بوده و هم زندگي کردن، که نتيجه اش اين شده است. هيچ وقت جوک نگفتم و يادم است که شما هم صبح يک نظري در مورد من مي داديد و عصر نظرتان در مورد من عوض مي شد! گاهي مي گفتيد به درد فيلمسازي مي خورم و گاهي هم مي گفتيد به درد اين کار نمي خورم. بهترين دوران زندگي من کار با شما و در مجله سينما بود.
بهترين فيلمساز از نظرت کيست؟
در دوره هاي مختلفي که به سينما علاقه داشتم يک فيلمساز برايم مهم مي شد و البته آخرين فيلمسازي که کشفش کردم و به کار او علاقه داشتم علي حاتمي بود که نظرم تا بحال تغيير نکرده است. البته از نظر من مسعود کيميايي و داريوش مهرجويي نيز فيلمسازان مهم و تاثيرگذرا سينماي ايران هستند. از مسعود کيميايي به واسطه اينکه دستيارش بودم، مطالب زيادي ياد گرفتم. همچنين در فيلم «مي خواهم زنده بمانم» ايرج قادري نيز به عنوان دستيار مشغول بودم.
در مورد داريوش مهرجويي نيز اعتقاد دارم که معلم سينماي ايران است و به راحتي مي توان ردي از او در فيلم هاي بيشتر کارگردانان سينماي ايران مشاهده کرد. سينماي ايران به مهرجويي مديون است چراکه دکوپاژ، ميزانسن، صدا و به ويژه دوربين روي دست از کارهاي او به سينماي ايران وارد شد.
فيلمسازان خارجي ها چطور؟
دوره فيلم ديدن ما به ويدئو و تلويزيون مي رسد که در تلويزيون فيلم هاي کوروساوا و فيلم «ارثيه خانوادگي» روزليني و «عروج» را ديدم که تاثيرگذار بود. بعد از تلويزيون، خانه فرهنگ اثرگذارترين دوره فيلم ديدن من بود که البته هم‌دوره‌اي‌هاي من خانه فرهنگ را يادشان است که در سينما سپيده و آفريقا و سينما کانون فيلم مي ديديم البته با کلک فراوان که خودمان را جاي دانشجو مي زديم چون خوره جدي سينما بوديم. خانه فرهنگ تاثير زيادي روي ما داشت همچنان که مرحوم علي معلم نيز از تاثيرات خانه فرهنگ صحبت کرده بود.
چطور با هادي مقدم دوست آشنا شدي؟
در اتاق مونتاژ سوپر هشت با هادي آشنا شدم که با هم ديالوگي داشتيم. هر دو براي مونتاژ فيلم مان آنجا بوديم و خاطرم هست که او براي گرفتن ناهار از اتاق بيرون رفت و من ديدم که کار او بهتر اجرا شده است که جاي آن را عوض کردم و بحثي هم در اين مورد با او داشتم که همين آشنايي سبب شد با هم بيشتر کار کنيم.
چه سريال هايي که تابحال نوشته اي؟
يادم است من و هادي مقدم دوست، 100 قسمت براي شما سريال نوشتيم و خيلي هم با عجله بود که حدود هفته اي شش قسمت بنويسيم!
براي اصغر فرهادي سريال نوشتي؟
قبل از آشنايي با او، سريالي به نام «روزگار جواني» را که طرح من و هادي بود مي نوشتيم که متوجه شديم اصغر فرهادي قرار شده کارگردان کار باشد و دقيقا از طرح ما براي اجرا استفاده کرده بودند. بسيار ناراحت شديم چون براي ما و خاطرات دانشجويي من بود. با مديران شبکه و او جلسه اي گذاشتيم که در نهايت نيز نتوانستيم ثابت کنيم که کار براي ما است اما سالها بعد با مدير شبکه دوست شديم و از او درباره اين کار پرسيدم که موضو عرا به تهيه کننده کار ارتباط داد و گفت که از همان طرح براي ساخت سريال استفاده کردند! و پولي هم به ما ندادند!
باز هم از اين اتفاقات افتاده؟
ما خداي پول نگرفتنيم. آقاي حامد، همسر خانم معتمدآريا سريالي ساخت که تمام 30 قسمت سريال را اسم خودشان را به عنوان نويسنده مي زدند. فقط نام کاراکترهاي کار را عوض کردند و فيلمنامه را به نام خود زدند!
مورد ديگر، فيلم سينمايي «خوابم مياد» رضا عطاران بود که فيلمنامه کار را معصومه بيات و من نوشتيم. اعتراض کرديم اما آنها تنها با تغيير يک سکانس پاياني، کار را مال خود کردند در صورتي که فيلمنامه کامل متعلق به ما بود. البته دستمزدش را گرفتيم اگرچه کم بود اما چون توافق کرديم در اين مورد صحبتي ندارم. البته مدت‌ها با آقايان تخت کشيان و عطاران تماس مي گرفتم که نام معصومه بيات را بزنند که در نهايت تنها به بر اساس طرحي از ما اکتفا کردند.
نقل اين حرف ها الان براي من تلخ نيست و اگر کسي مي خواهد ناراحت شود، بشود.
از ايرج قادري چه آموختي؟ اگر بخواهي تحليلش کني در موردش چه مي گويي؟
يکي از ويژگي هاي بارز شخصيتي ايرج قادري اين بود که اعتقاد به کارش داشت و هيچ حسرتي نداشت و ته دلش به موقعيت فلان فيلمساز حسرت نمي خورد، بلکه اعتقاد راسخ داشت که اين فيلمسازي من است و همين هستم. حسادت و حسرت را نمي شناخت.
در مورد فن کار قادري چه مي گويي؟
تبحر ايشان در رج زدن و رعايت خط فرضي در رج زدن بود که خيلي هم جدي بود. اگرچه اين موضوع مهم را خيلي ها مهم نمي دانند! کاملا به اين موضوع تسلط داشت و کسي را نديدم چنين کاري کند. اوج کار ايشان، فيلم «تاراج» است. «مي خواهم زنده بمانم» را زياد دوست نداشت چون ديگران هم در ساخت آن نقش داشتند. فيلم مورد علاقه اش «تاراج» بود.
اولين بار که چطور با مسعود کيميايي گفتگو داشتي؟
قرار بود ملاقات دونفره داشته باشيم و اين موضوع خيلي جالب است که چرا بايد اصرار داشته باشد با يک دستيار دو ملاقات داشته باشد! از همان ابتدا آشکارا به من توجه نشان دادند. البته سر جريان هوشنگ اسدي سردبير مجله گزارش فيلم که شما هم يادتان است که سر دستمزد گرفتن با او دعوا کردم و به مجله شما آمدم، غوغايي به پا شد و مسعود کيميايي با وجود اينکه اسدي سردبير يک نشريه قوي بود، حضور من را ترجيح داد و از من حمايت کرد. البته خاطرتان هست که اسدي در ادامه دشمني عجيبش، کينه ورزي دوباره اي را سر اخراج شدن من از مجله سينما شروع کرد.
فيلمسازي آقاي کيميايي، تاثيري بر من گذاشت که هميشه همراهم است، شايد در اداره پروژه، شايد در هماهنگي با تهيه کننده و رسيدن به نقطه نظرات خودم با تهيه کننده. به هر حال تاثير ايشان با من مانده است.
يادم است گزارشي درباره «روز شيطان» بهروز افخمي نوشتي که اعتراضاتي را در پي داشت.
محتوا گزارش پشت صحنه اين بود که همه کار مي کنند الا فيلم ساختن؛ و مي دانستم که افخمي از آن بدش نمي آيد که البته همين طور بود، اما سيدضيا هاشمي باعث شد که من تا مرز اخراج شدن پيش بروم. اما افخمي از مطلب من استقبال کرد و خوشش آمد و ابراز ناراحتي نکرد و موافق اخراج منِ خبرنگار نبود.
چطور شد که فيلم اولت «بوتيک» را ساختي پروسه به توافق رسيدن با تهيه کننده چطور بود؟
از همان ابتدا مترصد ساختن فيلم بودم. شما يک بار به من لطفي بزرگ و موقعيت خوبي برايم ايجاد کرديد که دستيار آقاي کيميايي بشوم اما دستياري دوم مسعود کيميايي را به خاطر صراحت کلام زيادي که داشتم، از دست دادم.
من فکر مي کردم اگر فيلمنامه‌اي بنويسم، مي سازم و فکر مي کردم به مشکل تهيه کننده برخورد نمي کنم. برايم مهم بود فيلمم اجتماعي باشد چراکه نوعي اداي دين داشتم.
نگاه اجتماعي نگر نداشتي، اما بوتيک اجتماعي بود!؟
«بوتيک» فيلمي بود با تحقيقات ساخته شد. مساله شخصي ام اين بود که فيلمي معترض باشد و بار اجتماعي داشته باشد.
لحن ويژه و خاص و قصه غريزي داشت؟
بله همين طور بود. فکر مي کنم اولين کسي که موج خوبي فرستاد مسعود کيميايي بود. براي کيميايي سناريو را فرستادم و يادداشت فرستاد که اگر بودم خودم مي ساختم و مرا به آقاي فرحبخش معرفي کرد و او اين فيلمنامه را قبول نکرد. همچنين غلامرضا موسوي و سيدضيا هاشمي قبول نکردند. فيلمنامه را به هدايت فيلم داده بودم اما هنوز جوابي نداده بودند و تماس گرفتم و تهديد کردم اما مصطفي شايسته آن را خواند و دو روز بعد تماس گرفت و ابراز احساسات و معذرت خواهي کرد. آقاي کيميايي هم به همه اين افراد توصيه کرده بود و هم نامه اي نوشته بود که من از تمام اثاث فيلمبرداري اش استفاده کنم.
از طرفي ديگر، محمود کلاري الان رفتاري باارزش و با پرنسيب در مورد من داشت و يادم است در اولين پلان برآورد غلطي داشتم که او با معرفت و با ادب من را ترغيب به نگرفتن آن کرد. او همچنين در گفتگو با آقاي درم بخش از فيلمنامه من تعريف کرده بود که برايم روحيه بخش بود. بنابراين اگر قرار است به طور بارز از کسي يادي کنم از مصطفي شايسته و آقاي کلاري ياد مي کنم.
در بوتيک بازي گيري بسيار خوبي از بازيگران داشتي و من بهترين بازي محمدرضا گلزار را در بوتيک ديده ام. کار با گلزار در بوتيک با توجه به ستاره بودنش چگونه بود؟
آن زمان هنوز ستاره شناخته شده اي نبود چون يادم است در خيابان توجه کسي را جلب نمي‌کرد. با اين وجود، جواني علاقمند بود. مشتاق بود کار خوب کند. اتفاقا مطلع سينما بود چون به نظر من با ايرج قادري کار کرده بود.
ديالوگ چنداني نداشت.
بيشتر نگاه داشت و همين نگاه به بازي اش کمک کرد. موضوع اين بود که صداي او بد بود. گلزار انتخاب اول من بود اما آقاي شايسته، محمدرضا فروتن و بهرام رادان را دوست داشت که انتخاب من نبودند و نقش را هم قبول نکردند. البته فروتن دو روز بعد تماس گرفت که مي‌آيد اما من به دروغ گفتم که با گلزار قرارداد بستيم چون انتخابم نبود.
تمام بازي ها در اين فيلم خوب است و به ويژه رضا رويگري استثنايي بود. از فيلم «بي پولي» به بعد رگه واقع گرايي فيلمهايت با فانتزي و شوخي مخلوط مي شود که ليلا حاتمي و بهرام رادان نيز خوب بازي کردند. فيلم هاي بعدي ات هم اين لحن را دارند، آيا خودت به دنبال اين لحن شوخي و جدي رفتي؟
در واقع موقعيتي پيش مي آيند. قبل از «بي پولي» من داشتم فيلمنامه‌اي تراژيک مي نوشتم که اوضاعم دقيقا شبيه به شخصيت بي پولي بود و فکر کردم چرا اين موضوع را ننويسم! مي دانيد که در زندگي هر شخصي ممکن است روزگاري به بي پولي طي شود که لزوما اسمش فقير بودن نيست که نمي شود به اين دوره نگاه تلخي داشت و معمولا با خنده از آن ياد مي کنيم.
بعد ساختن «بي پولي» نتوانستم به فيلم جدي فکر کنم و به نظرم همه اش مسخره بازي است. البته با «رگ خواب» تمام شد.
بي پولي هم تلخ است و تراژيک، اما لحن جدي و شايد سرزندگي‌اي که اين لحن به فيلم داده سبب شده که مردم فيلمهايت را دوست داشته باشند؟ پايان آرايش غليظ و رگ خواب نيز تراژيک است اما با اين حال لحن شوخي دارد؟ ساختار ذهني ات در فيلمسازي اينگونه است؟
مي‌خواستم تا آخر اين لحن بروم و ته آن را در آورم چون کار جدي برايم مسخره شده بود. دوست دارم طنز، اکشن، فانتزي، جادو و يک ژانري که جواب حال من را مي دهد، در فيلم‌هايم باشد. وقتي پاي فانتزي جلو مي آيد حال من عوض مي شود.
البته هنر است که فانتزي به تلخي کشيده شود که هم در «آرايش غليظ» و هم در «بي پولي» اينگونه است. اگر غير از ليلا حاتمي در بي پولي و رگ خواب بود، فرقي مي کرد؟ او در هر دو فيلم درخشان بود و برايشان سيمرغ گرفت. رابطه تان چگونه است؟ مشکلي نداريد؟
من و خانم حاتمي حرف هاي زيادي با هم نداشتيم، البته حرف هاي زيادي در مورد فيلم ها نداشتيم. رسما قرار شد هر چه من بگويم او انجام دهد. در رگ خواب هم همين جور بود.
البته بهرام رادان کمي مقاومت مي‌کرد چون دوران سوپراستاري‌أاش بود و سخت تر رابطه مان برقرار مي شد.
کدام کارت را بيشتر از همه دوست داري؟
سريال «وضعيت سفيد» را از همه بيشتر دوست دارم.
اگر کانديداي کارگرداني «رگ خواب» را در جشن خانه سينما حذف کني، به چه شخص ديگري جايزه مي‌دهي؟
به «لانتوري» جايزه نمي دهم. «فروشنده» فيلم خوبي است اما کارگرداني بارزي ندارد و من فکر کنم «ماجراي نيمروز» را در کارگرداني بيشتر ترجيح مي دهم.
اما در نويسندگي به معصومه بيات، فيلمبرداري به فرشاد محمدي و در بازيگري به ليلا حاتمي حتما جايزه مي دهم.
در پروژه «سي» چه مي کني؟
قبلاً با سهراب پورناظري صحبت مي کردم، او مي گفت که بايد کنسرت هايمان چيزي اضافه شود که چيزي غير از اجراي موسيقي باشد. قرار بود با سهراب فيلمنامه اي بر اساس شاهنامه بنويسيم که به خاطر مشغوليت من در «شعله ور» نتوانستم با او همکاري کنم. برنامه شان عوض شد و نويسنده و کارگردان تغيير کرد اما سهراب گفت که به مشورتم احتياج دارد که چند جلسه به عنوان مشاور پيش شان رفتم. البته چون قرار است دي وي دي «سي» بعد از اجرا بيرون بيايد، من صحنه هايي از پشت صحنه و برخي اجراها مي گيرم و آن را آماده مي کنم.
الان در حال ساخت تله فيلم هستي؟
بله ادامه همان قبلي يعني «راه و رسم سفر» است که ثريا قاسمي، مهين شهابي و پوراندخت مهيمن ايفاي نقش داشتند که به خاطر فوت خانم شهابي، آزيتا لاچيني جايگزين شدند.
آيا «شعله ور» از جنس «رگ خواب» است؟
فکر مي کنم شايد شبيه به «آرايش غليظ» بدون طنز باشد چون لحن را عوض کردم که امسال به فجر مي رسد و در حال حاضر تدوينش تمام شده است. طولاني شدن فيلمبرداري به مشکلات ساخت برمي گردد و فکر مي کنم اين اثري است که دوستش دارم.
وزير جديدي آمده و نمي دانم شرايط جديد مي شود يا نه؟ تو از دوره اصلاحات تا الان کار کردي. فکر مي کني وضعيت چطور پيش رود؟
ما کار زيادي با وزير و وکيل نداريم. همين که تا جايي که ممکن است مزاحمت ايجاد نکنند راضي هستيم. فقط بدانند که ما آداب مملکت را خودمان مي دانيم و مي دانيم چه مجاز است و نيست. مديران سينمايي و به ويژه مميزان گاهي از حدود مملکت جلو مي زنند.
هر کاري که مي کنند بايد براي ماهيت سينما انجام دهند و به نظر من سرمايه گذراي روي فيلم هاي فاخر و بزرگ کاري بيهوده است البته قابل درک است که در مورد انرژي هسته اي بايد فيلم ساخته شود.
اگر بگذارند سينما احوال طبيعي خود را طي کند و خودشان را کنار بکشند، روندي طبيعي است اما در کارهاي زيربنايي کمک کند و خدا پدرشان را بيامرزد که پرديس هاي سينمايي زيادي ساختند.
به نظر من بايد تعاملات بين ارشاد و تلويزيون به صورت بنيادي انجام شود، چراکه سالهاي سال است در پخش آنونس با تلويزيون درگيريم.
به فيلمسازان بي خودي سخت نگيرند براي مثال در «وضعيت سفيد» مسئولي معتقد بود کار قابل پخش نيست و دلايل او را اگر برخي مي شنيدند ممکن بود او را تاييد کنند. اما آقاي پورمحمدي با مسئوليت خودش قبول مي کند که پخش شود و همه نوع قشري نيز اين سريال را دوست داشتند. چطور بود آن مسئول، همان افرادي که فکر مي کرد احساسشان را زير پا مي‌گذارم دوست داشتند. اين نگاهي است که نمي دانم از کجا شروع شد البته مي دانم؛ اين نگاه، نگاه مخملبافي است که نگاه استعاري و سمبوليک به سينما داشته باشند. همه بچه هاي مميزي با مخملباف آمدند و بعد او چيز ديگري ياد نگرفتند! اين نگاه هنوز در مسئولان مانده است و با «بانو» و «لانتوري» برخورد مي کنند در حالي که اين آثار اگر پخش شوند، اتفاقي نمي افتد.
در پايان با آرزوي موفقيت برايت در جشن خانه سينما، پيشنهادت براي فيلمسازان جوان و توصيه ات براي آنها که از فيلم کوتاه مي آيند چيست؟
دوست دارم دو توصيه به آنها بکنم؛ اول اينکه راجع به شهرت خيالبافي نکنيد چون بايد در مورد فيلمساز خوب شدن خيالبافي کنيد. اغلب به اين برخورد مي کنم که راه ميانبر مي‌خواهند و دوست دارند يک شبه مثل اصغر فرهادي شوند!
دوم اينکه همه مي گويند فيلم ببينيد و دستياري کنيد اما بدانيد فيلمسازي در زمان نوشتن و تنهايي اتفاق مي افتد. فيلمسازي زماني غني مي شود که خوب به دنيا و زندگي نکاه کنيد. بيش از فيلم ديدن خوب زندگي کنيد و کنجاو باشيد و خوب بياموزيد و از هستي سر در بياوريد که به درد زندگي تان نيز مي خورد.
چه رماني را تازه خوانده اي که توصيه به خواندن آن مي کني؟
چيزي که جديداً و دوباره خوانده ام سفرنامه حاجي باباي اصفهاني بود که قبلا ترجمه جمالزاده را خوانده بودم و الان ترجمه جعفر مدرس زاده را خواندم و ترجمه جمالزاده راخوانده بودم و الام جعفر مدرس زاده بود. نمي دانم اين همه ذوق و نمک و سرزندگي را چطور نوشته است.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۴۳۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدی‌ها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
به گزارش خبرنگار مهر، «سینما» یکی از هنرهای هفت‌گانه پرطرفدار در میان عموم مردم است که روزانه اخبار بسیاری را در سرویس‌ها و گروه‌های خبری رسانه‌ها به خود اختصاص می‌دهد و هنرمندان این رشته به ویژه بازیگران سینما، به نوعی زیر ذره‌بین جامعه هستند و به همین دلیل به محلی برای ایجاد حواشی تبدیل می‌شوند. در ادامه درصدد هستیم تا اخبار هفتگی این هنر پرطرفدار و پرحاشیه را به صورتی کوتاه و خلاصه در قالب یک گزارش، پیش‌روی مخاطبان همراه خبرگزاری مهر قرار دهیم.
صدور مجوزهای غیرسینمایی و انتصاب مجدد دبیر جایزه پژوهش سال سینما
تولید فیلم مهمترین بخش چرخه سینما است که با صدور مجوز ساخت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز می‌شود و پس از آن فیلمنامه‌ای که مجوز ساخت گرفته، می‌تواند در قالب فیلم تولید شود. در ابتدای هفته گذشته، شورای صدور پروانه ساخت آثار غیرسینمایی با ساخت ۴ عنوان فیلم کوتاه داستانی غیرسینمایی شامل فیلم‌های کوتاه داستانی «خاک» به تهیه‌کنندگی ایمان ایران‌منش و نویسندگی و کارگردانی فرهاد قربان‌پور، «دستبند» به تهیه‌کنندگی، نویسندگی و کارگردانی محمدعلی حسینی‌فر، «سمیه» به تهیه‌کنندگی، نویسندگی و کارگردانی عادل شکوری، «دو دوره گرد» به تهیه‌کنندگی اصغر صادقی، نویسندگی مصطفی رستگاری و کارگردانی اکبر صادقی موافقت کرد.
همچنین، در هفته گذشته قادر آشنا که معاون مطالعات و فناوری‌های نوین سازمان سینمایی است، به دبیری هفتمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران منصوب شد. از هدف جایزه پژوهش سال سینمای ایران، بهبود روابط سینمای ایران با سایر حوزه‌های هنر نام برده شده است.
برگزاری پاتوق فیلم کوتاه/ فیلمسازی با یک ذهن فاجعه‌ساز!
ششمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه روز یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد و در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «زوزه» به کارگردانی امیر نجفی، «پَر ویز» به کارگردانی پیمان فخرایی، «کورتیزول» ساخته دانیال نوروَش و «فلس» به کارگردانی هومن نادری به نمایش درآمدند و سپس مرتضی‌علی عباس‌میرزایی کارگردان و منتقد سینما به‌عنوان کارشناس با حضور عوامل فیلم‌ها به نقد این آثار پرداختند.
پیمان فخرایی کارگردان فیلم کوتاه «پر ویز» درباره تجربه ساخت این فیلم گفت: «پر ویز» فیلم اول من است، ما ابتدا کار را با تئاتر شروع کردیم. فیلمنامه «پر ویز» را چند سالی در ذهنم داشتم و در اولین فرصت آن را ساختم. این تجربه از چند وجه خیلی به من کمک کرد که رهایی در تفکر از آن جمله بود. ایده فیلم از آن جایی آمد که در زمان دانشجویی در کافه کار می‌کردم و مدیر کافه روی بهداشت حساس بود اما من می‌گفتم مثلاً اگر مگسی روی غذا بنشیند، غذایش را بخورد و برود، چه کسی می‌بیند و اصلاً مگر چه می‌شود؟ با توجه به اینکه ذهن فاجعه‌سازی هم دارم همیشه وقتی در آنجا سالاد درست می‌کردم و مگسی در آنجا بود، به این فکر می‌کردم که مدیر کافه الان سر می‌رسد! همانجا بود که فکر کردم چقدر زندگی مگس‌ها سخت است، چقدر استرس دارند. این استرس مگس‌ها برای من مهم بود و آن را زمینی کردم.
عباس‌میرزایی درباره مواجهه‌اش با فیلم‌کوتاه «پر ویز» گفت: یک فیلم کمدی یا یک فیلم فانتزی موفق به نظرم ناشی از این است که فیلم‌سازش ذهن خلاق و موفقی داشته و در این فیلم از همه نمادها استفاده شده است و به نظر می‌رسد کارگردانش هم آدم بامزه‌ای است. من حس می‌کنم آدم‌هایی سراغ کمدی و فانتزی می‌روند که جهان آنها با جهان ما خیلی متفاوت است.
تغییر ناگهانی دبیر جشنواره اقوام!
در حالی که دبیر جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، کمال تبریزی بود اما در روز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه که نشست خبری این جشنواره برگزار می‌شد، کمال تبریزی حضور نداشت و گفته شد که او به دلیل مشغله کاری و تغییراتی که در تاریخ برگزاری جشنواره پیش آمده، از این سمت کناره‌گیری کرده است. البته دبیرخانه این جشنواره در ابتدای راه، با همراهی تعدادی از کارگردانان تبریزی همچون کمال تبریزی و برادران ارک آغاز به کار کرد اما با حواشی که درباره مالکیت این جشنواره (در سکوت خبری) پیش آمد، حالا در نشست خبری خبر کناره گیری کمال تبریزی رسانه‌ای می‌شود. جالب این‌جاست که تعداد بسیاری از هنرمندان به دلیل حضور تبریزی بود که به حضور ترغیب شده بودند.
حال در نشست خبری اعلام شد که با توافق شورای سیاستگذاری، در روزهای آینده نام دبیر افتخاری جشنواره را اعلام خواهد شد.
عاشقانه شمس و مولانا از کمدی‌های سبقت گرفت
فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی در هفته‌ای که گذشت، بالاخره به اکران سینماها رسید و این فیلم از روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه روی پرده سینماها رفت که با فروشی جالب توجه همراه بود. این در حالی بود که پیش فروش روز نخست اکران این فیلم توانست رکوردی کم سابقه بزند و سبب شد تا محمدرضا صابری دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران ایران با ابزار خرسندی از موفقیت فیلم «مست عشق» در جلب نظر مخاطبان سینما بیان کند: فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که از امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه در سینماهای سراسر کشور روی پرده رفته است در پیش‌فروش بلیت‌هایش توانست رکوردزنی کند که این اتفاق برای سینمای ایران اتفاق مهمی محسوب می‌شود.
همچنین، در حالی که «تمساح خونی» پرفروش‌ترین فیلم دو هفته گذشته بود، از میانه هفته که «مست عشق» به اکران رسید، این رتبه به فیلم سینمایی «مست عشق» اختصاص یافت. میزان فروش این فیلم نیز قابل توجه است و با وجودی که این فیلم از روز چهارشنبه به چرخه فروش سینما راه پیدا کرد، تا عصر جمعه ساعت ۱۸، با فاصله‌ای یک میلیاردی از «تمساح خونی» (در هفته گذشته‌اش)، ۱۴ میلیارد و ۴۵۵ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۵۰۰ تومان فروخت.
در «مست عشق» که به نویسندگی فرهاد توحیدی و به تهیه‌کنندگی مهران برومند ساخته شده، بازیگران مطرح سینمای ایران و ترکیه در این اثر گرد هم جمع شده اند به شکلی که این فیلم یکی از پرستاره ترین آثار سینمایی چند سال محسوب می‌شود؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران نقش مولانا را بازی می‌کند و شهاب حسینی نیز با گریمی متفاوت نقش شمس تبریزی را عهده دار شده است. همچنین هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریال‌های ترکیه است که نقش کیمیا خاتون (دختر خوانده مولانا) را بازی می‌کند.
حسام منظور در نقش حسام‌الدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا)، بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی می‌کند، بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیک‌کول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه و از بازیگران محوری سریال «حریم سلطان» در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران ترکی این فیلم هستند.
فیلم پرویز دهداری راهی اکران آنلاین شد
علیرغم اینکه پیش‌بینی می‌شد فیلم سینمایی «پرویز خان» که به داستان مربی گری پرویز دهداری یکی از تاثیرگذارترین مربی‌های تیم ملی فوتبال ایران می‌پردازد، در اکران موفق باشد، این‌گونه نشد و در جایگاه پایینی در جدول فروش قرار گرفت. به همین دلیل هفته گذشته خبر رسید که فیلم سینمایی «پرویز خان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه کنندگی عطا پناهی از جمعه ۷ اردیبهشت ماه ساعت ۸ صبح در بخش سینما آنلاین فیلم نت اکران خواهد شد.
فیلم جدید عادل تبریزی با بازی سحر دولتشاهی و حامد بهداد
عادل تبریزی دومین فیلم سینمایی خود را پس از «گیجگاه» براساس فیلمنامه‌ای از نیما نافع و الهه سعادتی کارگردانی کرده است. فضای «مفت بر» کمدی و فانتزی است و پیش‌بینی می‌شود که به دلیل فضای متفاوت و مفرح از فیلم های پرمخاطب باشد. حامد بهداد در دومین همکاری خود با عادل تبریزی پس از «گیجگاه» نقش متفاوتی را ایفا کرده است.
سحر دولتشاهی بعد از ایفای نقش در فیلم «مستانه» به کارگردانی محمدحسین فرحبخش برای دومین بار با او همکاری کرده است. حامد بهداد، سحر دولتشاهی، بهرنگ علوی، فروغ قجابگلی، سیاوش چراغی‌پور، قدرت‌الله ایزدی، منوچهر آذری، گیتی معینی، بهزاد داوری، انوش معظمی، مریم شریف زاده، محمد نیکبخت، سیدمحمد موسوی و رضا بابک و شقایق فراهانی از بازیگران این فیلم هستند.
پخش «هفت» در فضایی نوستالژیک
روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ماه بود که خبر رسید سری جدید برنامه سینمایی «هفت» به تهیه‌کنندگی محمد تنکابنی و با اجرای بهروز افخمی که در ایام چهل و دومین جشنواره فجر روی آنتن رفته بود، با وقفه‌ای کوتاه از جمعه شب ۷ اردیبهشت ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نمایش می‌رود.
در این دوره برنامه، میز «پرونده ویژه» با حضور بهروز افخمی و مهمان، میز «نقد سینمای ایران» با حضور امیر قادری و رضا صدیق و میز «نقد سینمای جهان» با حضور سید حمید قادری و آرش خوشخو و همچنین با پخش میان‌برنامه‌های متنوع روی آنتن می‌رود. همچنین سری جدید برنامه «هفت» با دکوری متفاوت در فضایی نوستالژیک از سینمای قدیم ایران روی آنتن خواهد رفت.
کد خبر 6089286
حمله به نمازگزاران در گذره هرات افغانستان/ ۶ نفر شهید شدند