بررسی رویکردهای جدید بینامتنیت در یک کتاب
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۴۶۰۵۳
بهمن نامورمطلق میگوید رویکردهای جدید بینامتنیت را در کتاب «بینامتنیت: از ساختارگرایی تا پسامدرنیسم» بررسی کرده است.
این نویسنده درباره این کتاب که در نشر سخن منتشر شده است به ایسنا گفت: این کتاب درواقع دو جلد است که جلد اول آن با عنوان «درآمدی بر بینامتنیت: نظریهها و کاربردها» منتشر و استقبال خوبی از آن شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او اظهار کرد: محور اصلی «بینامتنیت: از ساختارگرایی تا پسامدرنیسم» نظریههای جدید بینامتنیت است. این کتاب نوعی روش مطالعه آثار با تأکید بر بینامتنیت است که بینامتنیت را با رویکردهای دیگر بررسی کردهام، مثلا کمکی که بینامتنیت به رویکر تازه پستمدرن و یا پسااستعماری میکند، مطالعات حاشیهای که اینها چگونه از بینامتنیت استفاده کردهاند تا بتوانند رویکرد خود را کامل کنند. بینامتنیت یک رویکرد مطالعاتی به آثار ادبی و هنری و رویکرد در ادبیات تطبیقی نیز هست که متنها را با هم مقایسه میکند.
این دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی در معرفی کتابش با بیان اینکه «بینامتنیت: از ساختارگرایی تا پسامدرنیسم» شش بخش دارد، گفت: در این کتاب به نسلهای آخر نظریههای بینامتنیت پرداختهام، بخش اول این کتاب «بینامتنیت از ساختارگرایی باز تا پساساختارگرایی» است که یک فصل این بخش «از ترامتنیت تا بینامتنیت نزد ژرار ژنت» است که او پنج گونه رابطه بین یک متن و متون غیر خود قائل است که یکی از آنها بینامتنیت است، فصل دوم «آنتوان کمپانیون و نظریه نقل قول» است که کمپانیون یک کتاب بزرگ در رابطه با بینامتنیت دارد و یکی از وجوه آن نقل قول است که در این فصل به آن پرداختهام، فصل دیگر این بخش «هارولد بلوم و نظریه تأثیر» است که بیشتر به جایگاه روانشناسانه در بحث بینامتنی پرداخته است، یعنی تأثیر متن بر متون دیگر و تأثیر شخصیت نویسنده بزرگ بر شخصیتهای پیرامونی اوست که باعث به وجود آمدن وجوه تازه بینامتنی شده است.
نامورمطلق افزود: بخش دوم کتاب «بینامتنیت» در رابطه با نظریهها پساساختاگراست که شامل دو فصل است. در فصل اول این بخش (فصل چهارم) به رویکرد «پسااستعماری و بینامتنیت» پرداختهام و نظریههای ادوارد سعید، اسپیواک، هُمی بابا و نیلسن را بررسی کرده و نشان دادهام چگونه رویکرد پسااستعماری از رویکرد بینامتنیت بهره میبرد و چه رابطهای بین این دو وجود دارد. در فصل دوم این بخش رابطه «بینامتنیت و نقد جغرافیایی برتراند وستفال» را مطرح کردهام.
او در ادامه معرفی این کتاب گفت: در بخش سوم رابطه «بینامتنیت و تحلیل گفتمان» و نظریه نورمن فرکلاف را بررسی کردهام. بخش چهارم نیز درباره «بینامتنیت در ادبیات پستمدرن» با رویکرد لیندا هاچن است. او نظریهپردازی است که تاریخگرایی و بینامتنیت را مطرح میکند و بر نوشتههای پستمدرن کار کرده است. بخش پنجم نظریه خودم هست در رابطه با «بینامتنیت و بیناتمدنی»، یعنی مباحثی که امروز مطرح است مثلا فیلم «سیصد» که علیه ایران ساختند، یا فیلمهای «اسکندر کبیر» و «سنگسار ثریا». من از آن ها به عنوان ژانر بیناتمدنی یاد کردهام.
این پژوهشگر با بیان اینکه بخش ششم دو فصل دارد، اضافه کرد: در این فصل نمونههای کابردی مطرح شده است. فصل هشتم در مورد «طوفان امه سزر» است که آن را با رویکرد پسااستعماری بررسی کردهام، «طوفان امه سزر» درواقع واکنشی به نمایشنامه شکسپیر است. این نویسنده سیاهپوست برخلاف «طوفان» شکسپیر مینویسد؛ نمایشنامه شکسپیر را نقد میکند و میگوید این نمایشنامه نگاه استعماری دارد. فصل آخر نیز به «شهرهای نامرئی کالوینو» پرداخته و آن را با نظریه لیندا هاچن بررسی کردهام.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۴۶۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهحل نشدنی نظریهپرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز
صورت مسأله
- ایران با مشکل عظیم شتاب فزاینده حجم پول روبه رو است. سیستم پولی کنونی کشور در هر ۲۴ ساعت در حدود ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بر حجم پول می افزاید. برای احساس وضعیت، این افزایش حدوداً معادل میانگین ۳۰۰۰ سال دوران پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۴) است. یعنی حکومت ایران در شبانروز یک میلیون برابر هر شبانروز پیش از انقلاب به اصطلاح پول چاپ می کند. در واقع این مبلغ را نمی توان چاپ کرد، بلکه در سیستم الکترونیک پولی بر تعداد صفرهای حجم پول، افزوده می شود.
- یکی از عوامل تورم، همین افزایش حجم پول است که موجب کوچکتر شدن قدرت خرید می شود؛ افزایش فقر و فساد از پیامدهای آن است. باز هم برای درک وضعیت، ۱۰۰ هزارتومانی در ۱۳۹۰ معادل ۱۰۰ دلار بود و امروز معادل یک و نیم دلار است.
حل مسأله
چند پرسش
- آیا نجات از مصیبت افزایش حجم پول کشور شدنی است؟ مسلماً شدنی است. زیرا بسیاری از کشورها که به این بلاء مبتلاء بودند، آن را چاره کردند، یعنی عملا شدنی است.
-آیا بدون تخصص ها و تجربه ها می توان به رفع مشکل پرداخت؟ قطعاً بدون تخصص ها و تجارب، نشدنی است.
-آیا با یک تخصص و راه حل های یک متخصص می توان مشکل را رفع کرد؟ به این پرسش می پردازم.
معمولا تصور می شود که چاره های مطرح شده توسط یک متخصص ولو مجرب، شدنی است. با موارد عدیده می توان نشان داد که چاره های پیشنهادی تخصص های منفرد، نه فقط شدنی نبوده، بلکه موجب فزونی مشکلات شده است (چرا؟ به این خواهم پرداخت). برای نمونه، چاره ی پروفسور استیو هانکه (Steve Hanke) را می آورم.
استیو هانکه استاد اقتصاد در دانشگاه جان هاپکینز است. اخیراً درباره ی نجات ایران از مصیبت تورم و توسعه کشور، در مصاحبه ای گفته است که در چند کشور آزموده است: با ارتباط ریال و طلا در کمتر از ۲۴ ساعت، تورم تمام می شود. معلوم است که توجه و تأکید وی بر مهار افزایش حجم پول است. آیا راه حل وی شدنی است؟
بررسی پیشنهاد هانکه
فرض کنید که افزایش حجم پول کنونی به طلا مربوط شود.- هر گرم طلای ۲۴ عیار به قیمت روز ۴/۸ میلیون تومان است. در اینصورت حکومت برای همین مقدار حجم پول، در هر شبانهروز باید ۱/۲۵ تن و در سال ۴۵۰ تن طلا عرضه کند. کل ذخیره معدنی طلای کشور ۳۰۰ تن است و سالانه ۱۲ تن طلا تولید می شود، بگذریم از این که همین مقدار معادن طلای کشور عمدتا در دست بخش غیردولتی است و بهره مالکانه ی آن به حکومت ناچیز است. برای عرضه ی مقدار طلای لازم، چاره ای جز تأمین طلا از خارج نیست.
یک میلیارد دلار معادل ۱۲/۲ تن طلا است. ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت، معادل ۳۶۶ تن طلا. یعنی اگر همه ی پول نفت را به طلا تبدیل کند، فقط ۸۰ درصد حجم پول تولیدی در شبانهروز را جبران می کند. بخش عمده ای از درآمد نفت برای رفع نیازهای پایه کشور است و دو سال پیش، فرار سرمایه از کشور به میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد نفت گزارش شده است (گزارش بانک مرکزی). یعنی اژدهای پرشتاب افزایش حجم پول، با بلعیدن همهی پول نفت، باز هم بیشتر می طلبد. با همین بررسی کوتاه می توان دریافت که چاره ی استیو هانکه برای مهار تورم در کشور «نشدنی» است.
بیشتر می توان اظهارات وی را کاوید. به طور ضمنی از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت چون نمی تواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینه های خود و مصارف خواسته و نخواسته ی پولی کشور دچار مشکل می شود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.
*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر
بیشتر بخوانید:
کسانی می خواهند گاو اردک بزاید همه می بازیم با دروغ و فریب و بی انصافی انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است استالین و پژوهش های جانبدارانه216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899872