ويژههاي مشرق؛ حضور زنان در ورزشگاه، دغدغه چند درصد از بانوان جامعه است؟!/ ژنرالها و ژنهاي خوب، دو روي يک سکه
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۴۹۸۲۶
خبرگزاري آريا - ژنرال ها و ژن هاي خوب، دو روي يک سکه هستند. از يک سو بيتوجه به لزوم چرخش نخبگان، اصطلاح «ژنرال» اختراع شده، تقديس ميشود و در معادلهاي واژگونه، نشانه حقانيت افراد هم معرفي ميشود!
سرويس سياست مشرق - روزانه ميتوان از لابهلاي گزارشها و عناوين خبري رسانههاي مکتوب و حتي غير مکتوب، نکات قابلتوجهي استخراج کرد؛ موضوعاتي که ميتواند براي مخاطبين قابلاستفاده و محوري براي تحليل باشد، در گزارش روزانه "ويژههاي مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها براي مخاطبين عرضه خواهد شد؛ با «ويژههاي مشرق» همراه شويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
تعريف و تمجيد بي بي سي فارسي از کرباسچي
بي بي سي فارسي در گزارشي با عنوان «چه کساني بعد از انقلاب شهردار تهران شدند؟» نوشت:
« محاکمه او [کرباسچي] از سوي افکار عمومي، يک محاکمه سياسي تلقي شد. آقاي کرباسچي از حاميان سيدمحمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 بود و معتقد است که محاکمه و زنداني شدن اش انتقام نتيجه اين انتخابات بوده است».
در ادامه گزارش آمده است:
«نقش آقاي کرباسچي در راه اندازي فضاهاي فرهنگي در تهران و اقداماتي مانند انتشار روزنامه همشهري موقعيت او را در نگاه گروهي از فعالان فرهنگي تثبيت و توان مديريتي او در پيگيري برنامههايش او را به چهره اي مورد توجه مديران مبدل کرده بود».
گفتني است کرباسچي که در کنار چند چهره ثروتمند ديگر (عمدتا از طيف کارگزاران سازندگي) نقش «قلک پول» جريان اصلاحات را بازي مي کند، از همان زماني که در اوايل دهه 70 در شهرداري تهران روزنامه همشهري را راه اندازي کرد، برنامه استحاله فرهنگي و ايدئولوژي زدايي از ساحت جامعه ايران را دنبال مي کرد. او اين روند را در همه اين سال ها با انتشار مطبوعات زنجيره اي اصلاحات چي تحت نام گروه رسانه اي «هم ميهن»(با محوريت محمد عطريانفر و محمد قوچاني) با شدت و حدت ادامه داده است. خطي که کرباسچي و تيم رسانه اي او در نشرياتي چون هم ميهن، آسمان، مردم امروز، شهروند امروز، صدا، ايران دخت، مهرنامه، تجربه، دانش نامه پيگيري کرده، محو تدريجي تفکر و ارزش هاي انقلابي از طريق مطرح و برجسته کردن انديشه هاي سياسي سکولار، سبک زندگي مدرن غربي، ديدگاه هاي فرهنگي شيفته وار نسبت به غرب و اصطلاحا تابوشکني نسبت به دارايي هاي معنوي انقلاب اسلامي و در يک کلام عرفي کردن زندگي ديني بوده است.
در خردادماه 1377، زماني که هنوز بيش از چند ماه از شروع دولت اصلاحات نگذشته بود، افشاي ماجراي فساد گسترده و سرسام آور در شهرداري تهران و محاکمه شهردار وقت، غلامحسين کرباسچي، مهم ترين رويداد عرصه داخلي کشور بود. پرونده اين فساد با داشتن 104 متهم و هزاران صفحه، بزرگ ترين فساد مورد رسيدگي در قوه قضاييه جمهوري اسلامي تا آن زمان بود.
کرباسچي در پايان 8 جلسه محاکمه که در اقدامي قابل تحسين و بي سابقه به صورت زنده از سيماي جمهوري اسلامي پخش مي شد، از سوي قاضي دادگاه، غلامحسين محسني اژه اي به 3 سال حبس و ده سال انفصال از خدمات دولتي محکوم شد و به زندان افتاد و البته با گذراندن کم تر از 8 ماه حبس، با وساطت مرحوم هاشمي رفسنجاني از زندان آزاد شد.
در ايام مطرح شدن پرونده ي فساد اقتصادي شهردار وقت تهران در دهه ي 70 (غلامحسين کرباسچي)،سردار نقدي مسئول حفاظت اطلاعات وقت ناجا بود. وي درخصوص بخشي از پرونده کرباسچي مي گويد:
«ايشان[کرباسچي] دو بازرس ويژه انتخاب ميکند. اين دو يکي پس از ديگري با برداشتهاي کلان از بيت المال فرار ميکنند. يکي به لندن ميگريزد و ديگري به سنگاپور، شما ميدانيد بازرس ويژه، يعني چشم يک مدير؟ وقتي يک مدير، دو بازرس ويژهاش پشت سر هم فرار ميکنند، چه مديريتي دارد؟! مگر اينکه مدعي باشيم خودش دستور داده فرار کنند تا حقايق پروندهاش برملا نشود، که اين موضوع ديگري است. آيا مديري که در طول بيش از يکسال، از 75 تا 76، نيمي از مديران بلاواسطهاش به خاطر فساد اخلاقي و فساد مالي، در دادگاههايي با قضات مختلف محاکمه و محکوم ميشوند، يعني در اولين قدم مديريت که گزينش عناصر صالح و خادم مردم است، اينطور ميلنگد، اين کجايش مديريت برجسته است؟».
حضور زنان در ورزشگاه، دغدغه چند درصد از بانوان جامعه است؟!
امروز تعدادي از روزنامه هاي اصلاح طب در صفحه اول به موضوع عدم حضور بانوان ايراني در ورزشگاه پرداخته اند.
در همين رابطه روزنامه اعتماد در گزارشي با عنوان «زنان سوري در ورزشگاه،زنان ايراني پشت "آزادي"» نوشت:
«پروانه سلحشوري ]رئيس فراکسيون زنان مجلس و عضو ليست اميد[گفت: «از طرف وزارت ورزش به بنده و برخي ديگر از خانمهاي نماينده مجلس، اطلاع دادند که مجوزي جهت حضورمان در استاديوم آزادي براي تماشاي مسابقه فوتبال ايران و سوريه صادر شده است. اما من همانگونه که در زمان بازيهاي واليبال هم حضور گزينشي در ورزشگاه را نپذيرفتم، اعلام کردم که مخالف اين نحوه برخورد با حضور زنان در ورزشگاه هستم و امروز هم به استاديوم آزادي نخواهم رفت. زماني که دختران اين کشور براي ديدن يک بازي مجبورند با پوشش پسرانه و هزار مشکل خود را به ورزشگاهها برسانند، من به عنوان نماينده اين مردم دوست ندارم با يک مجوز خاص در ورزشگاه حاضر شوم و شخصا اين نوع برخورد وزارت ورزش با موضوع حضور زنان در ورزشگاهها را نميپسندم ».
در ادامه اين گزارش آمده است:« البته نظر و روايت طيبه سياوشي، عضو کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي متفاوت است. او برخلاف خانم سلحشوري گفت:
«من به عنوان رييس کميته زنان، ورزش و جوانان و خانواده کميسيون فرهنگي از وزارت ورزش درخواست کردم که اعضاي اين کميته که متشکل از شش نفر از جمله من، خانمها سلحشوري و ذوالقدر و آقايان وکيلي، سعيدي و ابراهيمي است در زمان مسابقه فوتبال ايران و سوريه در استاديوم آزادي حضور پيدا کنند. اعضاي کميته و حتي رييس کميسيون فرهنگي نيز در جريان ارايه اين درخواست بودند. وزارت ورزش هم در تماسي با اعضاي کميته اعلام کرد که بليتها آماده است و امکان حضور شش عضو کميته ورزش کميسيون فرهنگي در استاديوم فراهم شده است».
روزنامه هاي اصلاح طلب اما پاسخ نميدهند که در دورهاي که بانوان جامعه دغدغه هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي عديدهاي داشته و معضلات بسيار مهمتري براي حل و فصل دارند، آيا حضور بانوان در فضاي نامناسب ورزشگاه به راستي دغدغه چند درصد از بانوان جامعه است؟! آيا يک زن سرپرست خانواده که با حجم مشکلات بسيار براي تغذيه، تحصيل و مسکن فرزندانش روبهروست، نايي براي رفتن به ورزشگاه و تشويق دارد؟!
به راستي جرياني که اينقدر براي حضور زنان در ورزشگاه در جايگاه تماشاچي خود را به آب و آتش مي زند و نگران نشاط و سلامت روح و روان و جسم زن ايراني هستند با خود انديشيدهاند که اولويت با کدام است؟ ورزش يا به تماشاي ورزش نشستن؟ چقدر کار درست و درمان و اصولي براي رواج ورزشهاي همگاني، سالم و کم هزينه زنان انجام داده اند؟ آيا زنان مسلمان جامعه ما بيش از آنکه مشتاق حضور در ورزشگاه باشند به دنبال مکاني مناسب و استاندارد براي ورزش کردن نيستند ؟
ترديدي نيست که طرح دغدغههاي کاذبي از اين دست جزو آنهايي است که فقط تقاضايش براي مقاصد سياسي هست و هيچ زيرساخت فرهنگي، مذهبي و اجتماعي براي آن مهيا نيست و گروهها و رسانههاي زنجيرهاي اصلاحطلب که به موضوع حضور زنان در ورزشگاه دامن ميزنند، با سياهنمايي وضعيت زنان در جامعه ايراني در صدد بهره برداري سياسي و جناحي از يک موضوع غيرسياسي هستند.
در شرايطي که بحرانهاي متعدد اقتصادي نظير رکود، تورم و بيکاري گريبانگير کشور است و اوضاع معيشتي مردم را به شدت با مشکل مواجه کرده است، اين روزها مجددا روزنامه هاي اصلاح طلب رسالت واقعي خود در پرداختن به مشکلات و معضلات اقتصادي و فرهنگي مردم را به فراموشي سپرده و با پرداختن به سياسي کاري و سياسي بازي از جمله سوژه حضور زنان در ورزشگاه بدنبال تامين منافع باندي و جناحي خود هستند.
ژنرال ها و ژن هاي خوب، دو روي يک سکه
روزنامه قانون در گزارشي با عنوان «اشتغال زايي براي بستگان» نوشت:
«آقازادگي، پديده جديدي در کشور نيست. از سالها قبل اين موضوع مطرح بوده و در قبل از انقلاب نيز به وفور به چشم ميخورد. به تازگي پيرو صحبت يکي از آقازادهها، اين پديده با نام «ژن خوب» عجين شدهاست. مساله ژن خوب با شروع دولت دوازدهم و شروع کار شوراهاي شهر در کشور و انتصابات مربوط به آنها بار ديگر برسر زبانها افتاد... آقازادگان شايسته که از شانس بدشان در يک موقعيت اجتماعي با ديگر آقازادگان قرار دارند، چه ميزان از اين انتصاب آقايان لطمه ميخورند و چگونه فعاليتهاي مناسب آنها تحت الشعاع قرار ميگيرد؟ اين مسائل درباره پديده آقازادگي يا همان ژن خوب بسيار است».
گفتني است ويژه خواري سيري ناپذير نزديکان برخي از مسئولين-فعلي و سابق- در کنار تکرار چهره هاي يکسان در دولت هاي مختلف و عدم چرخش نخبگان در ساختار قدرت را مي توان مهمترين دليل حضور ژن هاي خوب! در اين حوزه دانست.
در حقيقت ژنرال ها و ژن هاي خوب، دو روي يک سکه هستند. از يک سو بيتوجه به لزوم چرخش نخبگان، اصطلاح «ژنرال» اختراع شده، تقديس ميشود و در معادلهاي واژگونه، نشانه حقانيت افراد هم معرفي ميشود! و از سوي ديگر، حضور آقازاده ها-بدون هيچگونه سابقه کاري- به عنوان يک حق و يک امر طبيعي و بديهي تعبير مي شود.در نهايت اين دو مسئله موجب مي شود که استعدادها و منابع ملي کشورمان ناديده گرفته شده و از دست مي رود.
محمدرضا تاجيک مشاور رئيس دولت اصلاحات پيش از اين در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود:«ژنرالها يکعده چهرههاي تکراري هستند که هر موقع سفره قدرت پهن است حضور دارند».
به صراحت ميتوان گفت که مساله آقازادگي و حواشي متعدد پيرامون آن ـ که به اذعان اين روزنامه اصلاح طلب در دولت دوازدهم و شوراي شهر پنجم دوباره بر سر زبان افتاده است ـ در واقع بخشي از نمودهاي ناميمون فرهنگ شکل گرفته دوران سازندگي است. فرهنگي که رانتجويي را حق خود تلقي ميکند و قدرت را نه محل خدمت به مردم که طعمهاي براي فروبلعيدن منافع عمومي ميداند.
ژست مبارزه با فساد به قيافه شما زار مي زند!
روزنامه بهار در يادداشتي با عنوان «فساد سياسي ريشه فساد اقتصادي» نوشت:
«[در جبهه اصلاحات] حجم پرونده ها و مقاماتي که به فساد اقتصادي متهم مي شوند قابل مقايسه با پرونده هاي مفاسد اقتصادي چهره هاي اصولگرا نيست...رسانه هاي متعلق به جريان اصلاح طلبي معمولا نقش نقادي خود را حتي در برابر نزديک ترين مسئولان به اين جريان سياسي حفظ مي کنند و در فعاليت رسانه اي آنچنان در پي خوشامد سياسيون نيستند».
سابقه نشريات زنجيرهاي اصلاح طلب به روشني مويد اين موضوع است که ژست مبارزه با فساد بر قيافه اين جماعت زار مي زند. نشريات و رسانههايي که شأن خود را در حد يک روزنامه اجاره اي پايين مي آورد و بي محابا صفحه اول و برخي صفحات داخلي خود را به مفسدان اقتصادي ميسپارند. براي نمونه روزنامه آرمان-مرداد 95- يک مصاحبه اختصاصي با شهرام جزايري- مفسد اقتصادي دوره اصلاحات - ترتيب داد و عکس وي را در صفحه اول منتشر کرد. جزايري در اين مصاحبه گفت:«مفسدخواندن من توهم رسانهاي است و در مقابل فسادهاي چند سال اخير، مصلح اقتصادي هستم!».مشابه همين سرويس دهيهاي رسانهاي براي بابک زنجاني و کرباسچي (دبيرکل محکوم شده کارگزاران) و مديران نجومي نيز صورت گرفته است.
به جرأت مي توان جريان اصلاح طلب را مصداق اتّم قبيله گرايي در ايران ناميد.روزنامههاي اصلاح طلب در عوض کردن جاي «ارتشا» و «اختلاس» و «کارچاقکني» با «کارآفريني» تبحر خاصي دارند و صراحتاً مينويسند مديران نجومي به همراه مفسدان کلان اقتصادي همچون شهرام جزايري و مهآفريد خسروي، کارآفرينان شايسته و نابغهاي در حد «استيو جابز» (مخترع، بنيانگذار و مدير ارشد اجرايي شرکت رايانهاي apple) هستند که بايد تيمار شوند و حقوقهاي هنگفت بگيرند!
اما نکته بسيار مهم در اين خصوص اين است که فساد سياسي و اقتصادي و فرهنگي، چپ و راست يا اصولگرا و اصلاحطلب نميشناسد. فساد، ذاتاً مشمئزکننده است از هرشخص و با هر تابلويي که ميخواهد باشد. فساد نقطه مقابل انقلاب و آرمانهاي آن است و بنابراين بايد با آن بيملاحظه و مجامله برخورد کرد. يک اتفاق رنجآور اين است که نوع مفسدان در قبيل دولتها، خود را پشت سياستمداران و طيفهاي سياسي پنهان کردند. فساد اگر از جناح مقابل بود، هو ميشد و ابزار بهرهبرداريهاي سياسي و انتخاباتي براي حذف رقيب از ريشه قرار ميگرفت اما اگر متعلق به جناح خودي بود، سرپوش بر آن ميگذاشتند. يا بدتر، به رسم تعصبات قبيلهاي و عشيرهاي از مجرم حمايت ميکردند. تشکيل ستاد حمايت از کرباسچي در وزارت کشور دولت اصلاحات، زير سؤال بردن تابعيت رئيس وقت قوه قضائيه به خاطر پرداختن به پرونده مفاسد شهرام جزايري و برخي نمايندگان آلوده به وي در مجلس ششم، بستن دهان رئيس فراکسيون دوم خرداد در همان مجلس از سوي برخي نمايندگان بانفوذ به خاطر انتقاد از فاجعه وزارت زنگنه و تخلفات شرکت نفتي پتروپارس (متعلق به بهزاد نبوي و اکبر ترکان) و بازتوليد برخي از همين شيوهها در دولت دوم احمدينژاد و حمايت از امثال رحيمي با وجود ارتکاب برخي جرايم، نمونهاي از دهها رفتار عشيرهاي و قبيلهاي در ادوار مختلف است.
مدير خاطي حادثه تلخ قطار هفت خوان، سکاندار مديريت حمل و نقل تهران شد!
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «لابي زدايي آقاي شهردار» نوشت:
«در مجموع به نظر ميرسد که تهران با نجفي رفته رفته جنبههاي مثبت خود را نشان ميدهد. حضور شهردار در هيئت دولت و انتخاب معاونين شايسته اي مانند پورسيدآقايي ميتواند حامياين پيام باشد که چهره غبارآلود و درهم شکسته تهران، اگرچه راهي طولاني براي اصلاح در پيش دارد اما، رفته رفته ميتواند مديريتي شايسته به خود ببيند».
گفتني است پورسيدآقايي سال گذشته در پي حادثه برخورد دو قطار در سمنان که به کشته شدن 50 تن منجر شد از سمت خود استعفا داد. نقص فني سيستم کنترل هوشمند راهآهن که در دوران مديريت او طراحي شده و به بهرهبرداري رسيد از عوامل اين حادثه دلخراش بود. او اکنون به عنوان معاون حملونقل و ترافيک شهرداري تهران منصوب شده است.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۴۹۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش ویژه مساجد در تحقق آرمانهای فرهنگی در جامعه
مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل گفت: دغدغه امروز حضور نوجوانان و جوانان در برنامههای فرهنگی مسجد محور هست که این امر مهم را کانونهای مساجد محقق کرده و زمینه فعالیت برای آنها در مساجد فراهم شده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از اردبیل، رضوان باقلاچی، در نشست با مسئولان کانونهای مساجد استان اردبیل اظهار کرد: دلایل بیان تاریخی امام خمینی (ره) که «مسجد سنگر است، سنگرها را پر کنید» امروز به خوبی مشهود است و نشان میدهد که امروز مسئولان باید برنامهریزیهای محوری خود را با محوریت مساجد انجام دهند تا بازتاب خوبی از فعالیتهای فرهنگی و هنری در جامعه دیده شود.
وی افزود: هم در دوران صدر اسلام و هم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مسجد نقش مهم در فرآیندهای مختلف داشته است و توانست اتحاد عمومی برای مقابله با نفاق و جریانهای مختلف سیاسی ایجاد کند و باید امروز نیز مراقب باشیم که نوجوانان و جوانان در سنگر مسجد پرورش یابند.
مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل ادامه داد: البته اقدامات پژوهشی در زمینه مهندسی فرهنگی استان در حال تدوین است و باید مسئله مساجد و پرورش نیروهای انقلابی در مساجد نیز بیش از پیش در برنامهریزیهای کلان استان مدنظر قرار گیرد.
باقلاچی اذعان داشت: امروز فعال فرهنگی یا کانونی میتواند موفق عمل کند که استعدادها و موفقیتهای خود را به سایر کانونها انتقال دهد و زمینه پرورش استعدادها در سایر کانونها را نیز فراهم کند.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل بیان کرد: دغدغه امروز حضور نوجوانان و جوانان در برنامههای فرهنگی مسجد محور هست که این امر مهم را کانونهای مساجد محقق کرده و زمینه فعالیت برای آنها در مساجد فراهم شده است.
فعالیت ۶۵۰ کانون فرهنگی هنری عمومی و تخصصی در مساجد استان اردبیلدر ادامه این دیدار، مصطفی آمون مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان اردبیل، با اشاره به اینکه هم اکنون بیش از ۶۵۰ کانون فرهنگی هنری عمومی و تخصصی خواهران در سطح مساجد استان اردبیل فعال است، افزود: مهمترین برنامه اجرایی کانونهای مساجد در سال جاری عملیاتی کردن کانونهای تربیت محور با حضور نوجوانان و جوانان در محلات کم برخوردار است.
مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان اردبیل تصریح کرد: اجرای ویژه برنامه جشن طلایهداران شکوه ایران زمین همزمان با دهه کرامت از دیگر برنامههای وسیع در سطح شهرستانهای استان است که با همکاری دستگاههای اجرایی و فرهنگی استان رقم خواهیم زد.
وی اظهار داشت: این ویژه برنامه همزمان با بزرگداشت روز دختر و ولادت حضرت معصومه (س) آغاز و به مدت ۱۰ روز در شهرستانهای استان با برپایی برنامههای مختلف فرهنگی و جشن تا سالروز ولادت حضرت امام رضا (ع) ادامه خواهد داشت.
آمون با بیان این مطلب که نوجوانان و جوانان اصلیترین مخاطبان برنامههای فرهنگی و هنری کانونها هستند، یادآور شد: همیاری و همکاری دستگاههای اجرایی و فرهنگی در برنامههای کانونهای مساجد ضروری هست زیرا نوجوانان و جوانان اصلیترین مخاطبان این فعالیتها است.
مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان گفت: تعامل دستگاههای اجرایی و فرهنگی در حوزه مسجد زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی را فراهم میکند و باید مدیران به این مسئله دقت نظر بیشتری داشته باشند.
کد خبر 745513