آقا رسول، تولدت مبارک! جايت خالي است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۵۵۴۴۰
خبرگزاري آريا - تهران - ايرنا - رسول ملاقليپور آدمي بود که با اعتقاداتش زندگي ميکرد؛ او فيلمهايش را نيز با اعتقاداتش ميساخت و چه سخت است آدمي با اعتقاداتش زندگي کند، کم نياورد، به ورطه ريا و عقيدهفروشي نلغزد، با اعتقاداتش بخندد و فرياد بکشد و دست آخر با اعتقاداتش بميرد.
بيش از ده سال است که جسمِ زخمخوردهاش در قطعه 224 بهشت زهرا (س) به خوابي عميق فرورفته است؛ جايي کنار گور مادرِ عزيزش که چهقدر دوست ميداشت مادرش را؛ آنقدر که پس از رفتن مادر چند سالي بيش طاقت نياورد دورياش را؛ و آنقدر که وصيت کرد به جاي قطعه هنرمندان، کنار مزار مادر به خاکش بسپارند؛ و باز آنقدر که «ميم مثل مادر» را ساخت و در سکانسي که مادربزرگ در بستر مرگ افتاده و بانگ «الرحمن» در فضاي خانه پيچيده، مرگ مادرش را بازسازي کرد و آن نماي بسته از انگشت اشاره مادربزرگ را به ياد مادرش نوشت و ضبط کرد و به يادگار گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** حرف من بماند با تاريخ...
بيش از ده سال است که صداي فريادهاي اعتراضش شنيده نميشود؛ آنگاه که از ناحقيها، از جفاها و از فراموش کردنِ ارزش و ارزشسازان خونش به جوش ميآمد و فرياد ميکشيد از عمق وجود که نگذاريد «مزرعه پدري» خشک و سوزانده شود؛ فريادهايي از جنس فريادهاي بغضآلود «دومانِ قائمي» (با بازي جمشيد هاشمپور) در «قارچ سمي».
اعتراضهايش نيز ديگر به گوشِ کسي نميرسد؛ و ديگر حتي دست به قلم هم نميبرد تا نامه بنويسد و از ظلمي که به «مزرعه پدري» ميشود، سينما را خداحافظ بگويد و با خشمِ معصوم خويش بنگارد:
«چه حاصلي از اينکه کي بودم و چه کردم؟ فرقي هم نيست و صد البته که طلبکار هم نيستم؛ حرف من بماند با تاريخ. روزگاري نهچندان دور به گوشهيي از اين ديار عشق و ميراث تعرضي شده بود. جواناني بودند، مرداني بزرگ، زميني بودند و روحشان آسماني؛ دوربين سوپرهشتِ من شرمنده بود از معرفتشان. هرچند کوتاه، ولي مردانه زيستن را ديدم و بيدليل نيست که هر روز دورتر و تنهاتر شدم. جرم من ساختن `پرواز در شب` و دعوت به `سفر به چزابه` براي ديدن `نجاتيافتگان` و ملاقات با بانوي عشق، خانم `هيوا`، بود. البته اين جرم کمي نبود؛ همزمان با نمايش تحقيرشان کردند و درگوشي و علني نجوا کردند بدو، فراموش کن و اين زمانه را آنطور که ما ميگوييم، ببين. از نگاه `مجنون` `نسل سوخته` را نبين. در همان خوابگردي بمان تا `خوابگرد` را نسازي؛ مگر نميبيني با `مزرعه پدري` اين سرزمين پدريت چه ميکنيم؟ اگر راه پيروزي فرهنگي عده اي در اين است که من ديگر فيلم نسازم، به همه دوستداران و ارزشپيشگان و همراهان اين قافله مژده ميدهم که اين پيروزي گوارايتان باد؛ رسول ملاقليپور ديگر فيلمي نخواهد ساخت تا ... زهي خجسته زماني که يار باز آيد، به کام غمزدگان غمگسار باز آيد، به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم، بدان اميد که آن شهسوار باز آيد».
و نيز بيش از ده سال است که ديگر قهقهههاي مردانهاش را هم کسي نميبيند و نميشنود؛ آن قهقهههايي که صورتش را سرخ ميکرد و اشکي گوشه چشمانش مينشاند و کساني را که نميشناختندش به حيرت وا ميداشت که آن چهره مردانه با آن عصبانيشدنهاي معروفش چهطور ميتواند اينطور کودکانه از ته دل بخندد. جداي از خندههاي کودکانهاش، او شيطنتهاي معصومانه پسربچگياش را نيز با خود تا 51 سالگي آورده بود؛ نمونهاش روزي بود که در يکي از خيابانهاي شلوغ مرکز تهران دويده بود و از پشت سر با دست چشمهاي عزتاله ضرغامي (رئيس وقت صداوسيما) را گرفته بود و بعد از آنکه کلي سربهسرش گذاشته بود، يک دل سير به اين شوخي کودکانه خود خنديده بود.
** فيلمهايي که ساخت؛ قهرمانهايي که آفريد
بيش از ده سال است که رسول ملاقليپور نهتنها فيلم و سينما را وداع گفته، که بهکل اين دنياي نمايشي را رها کرده تا اصل هر چيز را بر پرده حقيقت تماشاکند. کارگردانِ شاخصِ سينماي ايران سالها است که دوربينش را خاموش کرده، اما چراغِ فيلمهايش روشن است. تولد رسول ملاقليپور فاصله زيادي با آغاز هفته دفاع مقدس ندارد و همينکه مارش آغاز اين هفته نواخته ميشود، ياد و نام آقا رسول نيز تازه ميشود؛ چراکه نميشود نامي از خرمشهر و آبادان و دزفول و انديمشک و سوسنگرد و کرخه و اروند و کارون به ميان بيايد و بسياري از مردم ايران به ياد «بلمي به سوي ساحل» نيافتند و يا به ياد نياورند فريادهاي «مهدي نريمان»، فرمانده شجاع گردان کميل (با بازي زندهياد فرجالله سلحشور) را که با لب تشنه «پرواز در شب» را تجربه ميکرد. يا اينکه نميشود حرفي از ني و نيزار و غواصانِ شهيد زده شود و تصويري از «افق» و آن سکانس «بميريد بميريد»ِ ماندگارش در ذهن نقش نبندد.
عنوانِ «دفاع مقدس» بسياري از تصويرها و مفهومها و مصداقها و خاطرهها را در دلها تازه ميکند که نام رسول ملاقليپور و فيلمهايش هم از آن جمله است. رسول ملاقليپور 15 فيلم بلند سينمايي ساخته که در بسياري از آنها يا به طور مستقيم به روزهاي جنگ پرداخته و يا اينکه از پس از جنگ و آثارِ جنگ حرف زده است. از اينرو «قهرمان» در فيلمهاي او اغلب ريشه در روزهاي عشق و ايثار و شهادت دارد. سپيده در فيلم «ميم مثل مادر»، محمودِ شوکتيانِ «مزرعه پدري»، دومان قائميِ «نسل سوخته»، هيوا اکبري در فيلم «هيوا»، علي و نيز حسن کاوه در «سفر به چزابه»، پرستارِ «نجاتيافتگان»، نصرت در «افق» و تعدادي ديگر از شخصيتهاي فيلمهاي ملاقليپور همه و همه از دل دفاع مقدس سربرآوردهاند و در تاريخ سينماي ايران ماندگار شدهاند. خلق اين همه شخصيتِ اصلي در کنار شمارِ بسياري شخصيتها و تيپهاي ديگر، همچون «ممد آقا» ي فيلم «مزرعه پدري» (با بازي درخشان جمشيد هاشمپور) که در طول فيلم کلمهيي ديالوگ ندارد يا «سليمان» در «قارچ سمّي» (با بازي فرهاد قائميان)، که همگي در عين حال که برآمده از دفاع مقدس هستند، هيچ شباهتي به هم ندارند و تکراري نيستند، هنرِ ديده نشده مردي چون ملاقليپور بود که در روزهاي جنگ با بسياري از اين آدمها زندگي کرده بود و منش و روششان را به چشم ديده بود.
رسول ملاقليپور اين تجربه گرانبهاي لمس کردن جبهه را تنها در خلق شخصيتهاي فيلمهايش به کار نگرفته بود، او فيلم به فيلم کوشيده بود تا در خلق فضاي جبهه در فيلمهايش، هرچه بيشتر به فضا و حال و هواي اصيل و واقعيِ جنگ برسد. نمونه درخشانِ اين فضاسازي از جنگ را ميتوان در جايجاي چهاردهمين فيلمش، يعني «مزرعه پدري» ديد؛ به ويژه سکانس درخشاني که گردانِ خسته سرگردان مورد حمله هوايي عراقيها قرار ميگيرد و بچههاي گردان درحالي که لالايي سوزناکي روي نماها پخش ميشود، مظلومانه تير ميخورند و يکييکي به شهادت ميرسند. شگفتآور آنکه، رسول ملاقليپور اين صحنههاي عالي و باورپذير را با کمترين امکانات و بيآنکه از جلوههاي ويژه رايانهيي بهره ببرد، خلق کرده است؛ و دريغ و صد دريغ که قدرش را ندانستيم.
** مردي که با اعتقاداتش زيست و با اعتقاداتش مرد
رسول ملاقليپور آدمي بود که با اعتقاداتش زندگي ميکرد؛ او فيلمهايش را نيز با اعتقاداتش ميساخت و چه سخت است آدمي با اعتقاداتش زندگي کند و بهپايشان بايستد، کم نياورد، به ورطه ريا و عقيدهفروشي نلغزد، با اعتقاداتش بخندد و فرياد بکشد و دست آخر با اعتقاداتش بميرد؛ و رسولِ ملاقليپور زماني رفت از اين دنيا که داشت مستندِ «ششگوشه عرش» و فيلمنامه «عصر روز دهم» را در عرض ارادت به آستان حضرت اباعبدالله (ع) به سامان ميرساند.
17 شهريور ماه، زادروز رسول ملاقليپور (1334 تا 1385)، نويسنده و کارگردان نامدار سينماي ايران، است؛ مردي که بيش از ده سال است سينماي ايران را تنها گذاشته، اما جاي خالياش هيچگاه پُر نشده است. آقا رسول، تولدت مبارک! جايت خالي است... .
ميزگرد و گزارش**3067**1569
گزارش: اميرحسين دولتشاهي ** انتشار: علي حبيبي
انتهاي پيام /*
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۵۵۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برگزاری ۴۰ عنوان برنامه همزمان با دهه مبارک کرامت در استان مرکزی
مدیر کانونهای خدمت رضوی استان مرکزی گفت: ۴۰ عنوان برنامه همزمان با دهه مبارک کرامت در این استان برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از مرکزی، محمد بخشی ظهر امروز دوشنبه _هفدهم اردیبهشت_ در جمع خبرنگاران اظهار کرد: امسال شعار دهه کرامت «یا امام رضا (ع) با شما سربلندیم» انتخاب شده است.
وی با بیان اینکه برگزاری جشنهای خیابانی در دهه کرامت با حضور حداکثری مردم است، افزود: یکی از برنامههای محوری در این دهه، حضور کاروان زیر سایه خورشید در استانها است که این برنامه در سطح استان مرکزی برگزار میشود.
مدیر کانونهای خدمت رضوی استان مرکزی تصریح کرد: ۴۰ عنوان برنامه همزمان با دهه مبارک کرامت در این استان برگزار میشود.
بخشی دیدار با خانواده شهدا، عیادت از بیماران در بیمارستانها، دیدار با زندانیان، حضور در نهادهای صنعتی، برگزاری نمایشگاه سری خاتون و پیگیری آزادی ۱۴ نفر از زندانیان جرایم غیرعمد با همکاری ستاد دیه را از جمله برنامههای کانونهای خدمت رضوی در استان مرکزی در دهه کرامت برشمرد و تصریح کرد: ۲۶۴ کانون خدمت در عرصههای تخصصی و محلی در استان مرکزی در حال خدمترسانی است.
وی ادامه داد: ۱۹۸۱ خادمیار و ۵۳۰ یاور رضوی در استان مرکزی در سامانه جامع خادم یاری ثبت کرده و در این استان فعالیت میکنند.
مدیر کانونهای خدمت رضوی استان مرکزی اضافه کرد: خادمیاران در ۱۹ عرصه تخصصی شامل کانونهای ایثار و شهادت، بانوان و خانواده، تعلیم و تربیت، خبر و فضای مجازی، وقف نذر، درمان و سلامت، شعر و ادب، محصولات فرهنگی، کارآفرینی و اشتغالزایی، کتاب و کتابخوانی و … فعالیت دارند.
بخشی خاطرنشان کرد: فضای خدمت در دو عرصه، توسعه فرهنگ رضوی و کمک به محرومیتزدایی در استانها تعریف شده است و داوطلبان میتوانند بهعنوان یاوران رضوی پس از ۶ ماه فعالیت بهعنوان خادم یار رضوی در سامانه تبدیل عضویت شوند.
وی اظهار کرد: برنامهها در کانونهای تخصصی و محلی با حال و هوای امام رضایی اجرا میشود.
کد خبر 751193