Web Analytics Made Easy - Statcounter

وقتی شروع کردیم به بازجویی از افراد دستگیر شده، متوجه شدیم که از نیروهای گروهک منافقین هستند و قصدشان ورود به مرزهای ایران اسلامی و جاسوسی برای ارتش بعث بوده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس خاطره ای از حضور نیروهای یگان شناسایی در دره شیلر و دستگیری تعدادی از نیروهای گروهک منافقین را این گونه بازگو می کند:

دره شیلر عراق یکی از خطرناک ترین نقاطی بود که ارتش بعث همواره برای ضربه زدن به نیروهای ایرانی از آن استفاده می کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

توپخانه بعثی ها در این نقطه مستقر بود و روستاهای مرزی ایران در تیر رس مستقیم توپخانه قرار داشت. تعدادی از اهالی روستاهای مرزی ایران برای در امان ماندن از آتش توپخانه بعثی خانه و زندگی خود را رها کرده و راهی شهرها و روستاهای دیگر شده بودند.

پوشش خاص منطقه باعث شده بود که نیروهای بعثی مدام محل استقرار توپخانه خود را تغییر دهند و این امر شناسایی محل دقیق توپخانه و هدف قرار دادن آن توسط نیروهای ایرانی را مشکل می کرد. یک بار به اتفاق چند تن از همرزمانم در یگان شناسایی و اطلاعات و عملیات برای شناسایی محل دقیق توپخانه بعثی وارد دره شیلر شدیم.

چند ساعتی پیاده روی کرده بودیم و همین پیاده روی باعث شده بود تشنه شویم. خودمان را به کنار چشمه ای در پایین دست یکی از روستاهای مرزی عراق رساندیم. از دور متوجه شدیم که تعدادی افراد مسلح در کنار چشمه هستند، آن ها محاصره کردیم و توانستیم چند نفر را به درک واصل کنیم و دو نفر را هم اسیر بگیریم، باقی افراد هم متواری شدند.

دو نفر اسیر فارس بودند و اصلاً هم کردی بلد نبودند، اما لباس کردی به تن داشتند. وقتی شروع کردیم به بازجویی از آن ها، متوجه شدیم که از نیروهای گروهک منافقین هستند و قصدشان ورود به مرزهای ایران اسلامی و جاسوسی برای ارتش بعث بوده است.

هنوز بازجویی ما از مزدوران گروهک منافقین تمام نشده بود که توپخانه بعثی ها شروع به کار کرد و موضع ما را که در نزدیکی یکی از روستاهای عراقی بودیم هدف قرار داد. ابتدا فکر کردیم که توپخانه بعثی ها به اشتباه روستاهای خودی را هدف قرار داده است، یکی از اسرای گروهک منافقین برای اینکه ما را تهدید کند گفت: دوستانمان حضور شما را در این منطقه به توپخانه بعثی ها گزارش داده اند و خیلی زود همه شما کشته خواهید شد.

باید منطقه را به طور کامل مورد تفحص قرار می دادیم تا محل اختفای توپخانه بعثی ها را پیدا می کردیم. در حال گشتزنی بودیم که متوجه یک دستگاه ماشین تویوتا شدیم که راننده اش با اشاره به ما می گفت: کسی خودش را پشت ماشین مخفی کرده است.

ماشین کنار تخته سنگی توقف کرده بود و راننده مشغول جابه جا کردن کارتن های پشت ماشین بود. آرام آرام خودمان را به ماشین رساندیم و زمانی که راننده درب یکی از کارتن ها را باز کرد متوجه شدیم یکی از اعضای منافقین خودش را پشت ماشین مخفی کرده است.

راننده ماشین گفت: من بار چای با خود حمل می کنم و بعد از اینکه به روستاهای مرزی می رسم، این بار را در اختیار مرز نشینان قرار می دهم، اما امروز این مرد به زور اسلحه سوار ماشین من شد تا او را از مرز ایران رد کنم. فارسی صحبت کردنش باعث به او شک کنم و وقتی شما را دیدم، از شما کمک خواستم تا من را از شر این موجود برهانید.

سه اسیر گروهک منافقین را با خود به ایران آوردیم و آن ها را در اختیار نیروهای اطلاعات سپاه قرار دادیم. مزدوران گروهک منافقین برای جاسوسی وارد خاک ایران اسلامی می شدند و بعد هم اطلاعات را در اختیار ارتش بعث قرار می دادند و در مقابل هم ارتش بعث از حضور آن ها در اردوگاه اشرف حمایت می کرد و از لحاظ نظامی و تسلیحاتی امکانات لازم را در اختیار آن ها قرار می داد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۵۷۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین

روایت شهادت شهیده زهره بنیانیان به همراه فرزند باردار خود به دست منافقین این‌گونه نقل شده است:

ازدواج و آموزش نظامی

زهره هم پاسدار بود و هم به خاطر دوره‌های رزمی که در سوریه و لبنان دیده بود، یه چریکِ رزمنده بود.

کاراته و تیراندازی را در حد عالی آموزش دیده بود، آخر سر هم با یک پاسدار ازدواج کرد.

آرزوی شهادت

شب قبل از شهادت خواب دید که دو فرشته او را بر فراز خانه‌شان می‌چرخاندند، صبح که بیدار شد، خیلی خوشحال بود، انگار حس کرده بود قرار است به آرزویش که شهادت بود برسد.

نحوه شهادت

منافقین در خانه‌ی تیمی‌شان کلی اسلحه و مهمات جمع کرده بودند و می‌خواستند روز کارگر مردم را به رگبار ببندند.

چند پاسدار از جمله همسر زهره برای تصرفِ این خانه‌ی تیمی انتخاب شدند، زهره اصرار داشت که با آنها به این ماموریت برود، اما، چون اواسط دوران بارداریش بود، شوهرش اجازه نداد، تا اینکه وقتی گریه و اشتیاق زهره را دید، موافقت کرد.

به خانه‌ی تیمی منافقین رسیدند. قرار بود زهره به عنوان یک زن عادی در بزند و کمک بخواهد، بعد منافقین که بیرون آمدند، پاسدار‌ها بدون درگیری آنها را دستگیر کنند، اما انگار منافقین متوجه شده بودند و وقتی زهره در زد، یکی از آن بر سر او رگبار گرفت. کسی هم که در را باز کرده بود، به زهره شلیک کرد و اینجا بود که خواب زهره تعبیر شد.

هم خودش و هم فرزندی که باردار بود، جلوی همان در به شهادت رسیدند.

منبع: کانال خاکریز خاطرات شهدا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!
  • پسر نابغه ایرانی می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما سارق شد | پایان سرقت های سارق نابغه!
  • پایان سرقت های سارق نابغه | پسر نابغه می خواست فضانورد شود و با سفینه به کره ماه سفر کند اما...
  • امروز نظام جمهوری اسلامی باعث سربلندی محور مقاومت و کل جهان اسلام شده‌ است
  • حملات توپخانه‌ای و پهپادی رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان
  • روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین
  • انهدام توپخانه‌های مرکز مهمات میدانی نیروهای مسلح اوکراین
  • اولین واکنش دولت به اعلام پذیرش دانشجویان و اساتید تعلیقی و اخراجی آمریکا توسط دانشگاه های ایران
  • گروهک تروریستی سنتکام مدعی رهگیری و انهدام پهپادهای یمن شد
  • شهادت ۳ فلسطینی در حمله اشغالگران به شمال رفح