بررسی اتفاقات 17 شهریور 57 و پیامدهای این واقعه خونین+تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۶۵۶۸۰
حادثه تظاهرات 17 شهریور که به جمعه سیاه معروف شد، به واقعه کشتار تظاهرکنندگان در محلات فقیر نشین جنوب تهران و همچنین میدان ژاله، توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی گفته میشود که در هفدهم شهریور 1357 و در جریان ناآرامی هایی که به پیروزی انقلاب ایران در این سال انجامید، رخ داد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صبح زاگرس تنها چند روز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اندکی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.
دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانیای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل مینمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند. غافل از آنکه از ساعت 6 صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرابود و اجتماع بیش از سه نفرهم ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همانروز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.
فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلولهباران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید.
فرمانداری نظامی تهران آمار 87 کشته و 250 مجروح را تأیید نمود. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از 4000 نفر کشته شده اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند 500 نفر است. سالها بعد عماد الدین باقی طی تحقیقی با توجه به دسترسی اش به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تعداد کشته شدگان 17 شهریور را 88 نفر ذکر میکند که 64 نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند.
این واقعه خونین دارای پیامدهایی نیز بود که اینک به آنها خواهیم پرداخت.
1ـ تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت:
به دنبال کشتار 17شهریور اراده و عزم رژیم در رویارویی با ملت سخت به تردید و تزلزل افتاد. چرا که شیوه های موسوم اعم از سرکوب و سازش در عمل شکست خورده بود، اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی می شد، نتیجه عکس بخشید. و لذا شاه برای یافتن یک راه حل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحب نظران امور ایران و کارشناسان داخلی ،رایزنی نمود. حاصل این گفت و گوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتی ها در توسعه فساد و سوء استفاده های کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سر در گم شده بود و سرانجام آمریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در آمریکا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود.
2ـ تزلزل ارتش:
حوادث 17شهریورو ادامه حکومت نظامی،انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت.استقرار طولانی مدت ارتش در میدان ها و مراکز مهم شهر که می بایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله کند،از کارآمدی ارتش و توان آن کاست.چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود.اما اکنون ارتش می بایست تحت فرمان فرمانداری های نظامی شورای امنیت استان عمل کند که خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حکومت نظامی اختلاف نظر می یافت. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایش های سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف می کرد.
3- تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی :
17شهریور 1357 جدایی میان ملت و حکومت را عمیق تر کرد و امکان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیف های گوناگون مبارز و مخالف فرا گیر شد و تلاش ها برای سرنگونی رژیم پهلوی به شکلی قهر آمیز و انقلابی مورد حمایت قرار گرفت.
4- تشدید سر در گمی آمریکا در برابر مسائل ایران :
هم زمان با بحرانی شدن اوضاع و واقعه 17 شهریور، روسای جمهور مصر، اسرائیل و آمریکا روز 19 شهریور با شاه گفت و گو کردند. شاه در گفت و گو با کارتر واقعه 17 شهریور را یک طرح شیطانی از سوی کسانی دانست که از برنامه ایجاد فضای باز سازی کشور بهره مند شده و از آزادی های اعطا شده علیه وی سوءاستفاده کردند. او خواستار ادامه حمایت های آمریکا شد .کارتر نیز در پاسخ به در خواست های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سرکوب گرانه شاه اعلام کرد.دو روز پس از حادثه 17 شهریور اردشیر زاهدی – سفیر ایران در آمریکا – با وارن کریستوفر – معاون وزارت امور خارجه آمریکا – در واشنگتن دیدار نمود. کریستوفر ضمن تاکید بر حمایت دولت آمریکا از ایران، خواستار رعایت اعتدال در اجرای حکومت نظامی شد. اما زاهدی اعلام کرد، کمونیست های سازمان یافته تظاهرات را ترتیب می دهند و دولت آمریکا همراه با نیروهای اپوزیسیون توطئه براندازی شاه را تدارک دیده است. کریستوفر این اتهام را ناروا خواند و اظهار داشت تضعیف اعتماد به نفس شاه در این زمان مهم ترین عامل بروز و گسترش شورش هاست. به هر حال، حقیقت این است که تا وقوع حادثه 17 شهریور هیچ یک از سران کاخ سفید در ریاست جمهوری، وزارت خارجه و سازمان سیا، بحران ایران را جدی و نگران کننده نمی دانستند.
از همین زمان گروهی از سران آمریکا به بررسی دقیق تر و بازنگری کارشناسانه در حوزه مسائل ایران ترغیب شدند که ماحصل این بررسی ها چیزی جز سردرگمی هر چه بیشتر آمریکا در امور ایران نبود.
بی تردید، قیام 17شهریور را می توان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بی گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آن ها در حرکت خود مصمم تر گردند و در این بین رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) نقشی به سزا داشت. حمایت های سران به اصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوی در سرکوب مبارزین نیز باعث گردید تا ادعاهای به اصطلاح حقوق بشری و دموکراتیک آن ها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان گردد. در مجموع باید گفت قیام خونین 17 شهریور عاملی موثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی به شمار می رود.
انتهای پیام /
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۶۵۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موافق اجرای نمایش در سالنهای خصوصی نیستم/ اقتصاد تئاتر رضایتبخش نیست
داود زارع گاریزی، که این روزها تهیهکنندگی نمایش «طلوع خونین» کاری از مسعود طیبی را برعهده دارد در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: طیبی را از حدود ۵ سال پیش و به واسطه حضور در کلاسهای بازیگری و بیان و بدن او میشناسم و از نزدیک با نمایشها و اجراهای وی آشنا شدم. او متنی با عنوان «انتقام سیاوش» داشت که من دوست داشتم آن را روی صحنه ببریم. این متن مدرنیزه شده سیاوش شاهنامه بود و از ویژگیهای جالبی برخوردار بود که با ایرادات مرکز هنرهای نمایشی عنوان اثر به «طلوع خونین» تغییر کرد.
وی درباره میزان موفقیت این اثر در اجرا تشریح کرد: گروه اجرایی نمایش «طلوع خونین» با اعتقاد بر اینکه باید چراغ تئاتر روشن نگه داشته شود برای اجرای این اثر زحمات زیادی کشیدند و بازیگران چیزی حدود ۱۰ماه به تمرین اثر پرداختند ولی با توجه به شرایط جامعه، تئاتر ما آنچنان که باید حمایت نشد. من از شرایط جامعه ناراضی هستم و با اینکه تولید، تبلیغات و اجرای یک اثر نمایشی هزینههای بسیار گزافی دارد، اما هیچ ارگانی از تولید تئاتر حمایت نمیکند و جامعه هنری هم پشتیبان و حامی یکدیگر نیستند. این شرایط به گونهای است که حتی وقتی از بازیگرانی که به واسطه تئاتر به جایگاه و نامی رسیدهاند، دعوت میکنیم برای دیدن اثر به سالنهای نمایشی نمیآیند.
این تهیه کننده تئاتر ادامه داد: علیرغم اینکه عاشق تئاتر هستم و دوست دارم به عنوان تهیهکننده از نمایش و فعالیت جوانان حمایت کنم، اما دلم پر از درد است و نمیدانم نمایش بعدی را تولید کنم یا نه؟ تا کی میتوان ادامه داد و در بحث فروش متحمل ضرر و زیان شد؟
وی درباره کمک ارگانهای دولتی بیان کرد: هر ارگان دولتی یک واحد فرهنگی دارد و طبیعتا برای خانوادههای کارمندان و نیروهای خود یک بسته فرهنگی دارند و میتوانند از تخفیفهای نمایشها بهرهمند شوند و از طریق آوردن خانوادههای هنردوست به سالنها از تئاتر حمایت کنند.
زارع گاریزی درباره اجرای نمایش «طلوع خونین» در تماشاخانه ایرانشهر اظهار کرد: ۲۰درصد از فروش یک اثر نمایشی مختص سالن است، که نسبت به سالنهای خصوصی که ۴۰ تا ۵۰درصد از فروش نمایش را طلب میکنند، بسیار شرایط مساعدتری دارند. همچنین نوع سالن و امکانات فضای نمایش و موقعیت جغرافیایی و دسترسی آن برای مخاطب اهمیت زیادی دارد. من موافق اجرای نمایش در سالنهای خصوصی نیستم، چون هزینههای گزافی از گروههای نمایشی گرفته میشود. اما تماشاخانه ایرانشهر یکی از سالنهای خوب دولتی با امکانات و دیسیپلین خوبی است و من از اجرای نمایش در این سالن راضی هستم. دراین تماشاخانه از نمایش «طلوع خونین» هم به لحاظ تبلیغاتی و هم از نظر احترام به گروه اجرایی و مخاطب حمایت خوبی شد و امکان بسیار خوبی برای گروه نمایش مهیا شد.
وی ادامه داد: مرحوم آتیلا پسیانی قبل از فوت خود اشاره کرد که از تئاتر باید حمایت شود و هنرمندان نباید از تئاتر فاصله بگیرند، اما متاسفانه برخی هنرمندان وقتی وارد عرصه تئاتر میشوند، دستمزدهای نجومی میگیرند و چون اقتصاد تئاتر رضایتبخش نیست هزینه مضاعفی برای تهیه کننده اثر و کم شدن رغبت برای تولید از حمایت تئاتر میشود.
این تهیه کننده تئاتر «طلوع خونین» گفت: در این اجرا علیرضا جلالیتبار، هیچ بحثی نسبت به میزان دستمزد با ما نکرد. او تئاتر را دوست دارد و فردی بسیار حرفهای و باشخصیت است و فقط به تئاتر و اجرا فکر میکند و من از نحوه برخوردش نکات زیادی را آموختهام.
وی در پایان اظهار کرد: ما میتوانستیم در کار فروش بهتری داشته باشیم، ولی تبلیغات هزینه گزافی دارد و گروه «طلوع خونین» بیش از ۱۵۰میلیون صرف طراحی و ساخت اقلام تبلیغاتی کرده در حالی که فروش نمایش تا الان ۱۶۰میلیون تومان به رسیده است. جدای از این هزینه دستمزد بازیگران و عوامل و طراحیها و ... چیزی حدود ۶۵۰میلیون هزینه داشت. با اینکه از گروه نمایشیام بسیار راضی هستم و افراد کارشان را به نحو احسن انجام دادهاند، اما این میزان فروش در مقابل این حجم تلاش برای من دلشکستگی ایجاد کرد. از تئاتر ما حمایت نشد تا گروه نمایشی دیده شوند.
نمایش طلوع خونین تا اواخر هفته آینده، هر شب ساعت ۲۱:۰۰ در سالن استاد ناظرزاده کرمانی روی صحنه است.
انتهای پیام/