Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-19@15:48:56 GMT

مهره هاي اصلي شطرنج سينماي ايران

تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۷۸۶۹۲

خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: سينماي ايران در هر دوره شاهد مرداني بانفوذ و صاحب قدرت بوده؛ حالا سکان دست چه کساني است؟ در اين مطلب توضيح داده ايم، چهره هاي تاثيرگذار چه کساني هستند و چطور به جايگاه کنوني رسيده اند.
سينما هم مثل هر حرفه ديگري، يک عده پيش قراول دارد که فکر، سياست و نظرشان روي کليت سينما اثر مستقيم مي گذارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن ها يا خودشان خواسته اند در صف اول بايستند يا استعدادشان آن ها را (خواسته يا ناخواسته) به چنين مرتبتي رسانده. نتيجه اينکه تاثير آن ها بر سينما غيرقابل انکار است. مثلا اصغر فرهادي، ابراهيم حاتمي کيا، پيمان قاسم خاني، محمدرضا گلزار، رضا عطاران و شهاب حسيني درخشيده اند، محبوب شده اند و حالا اثرشان مورد توجه است، نام آن ها به فيلم ها اعتبار مي دهد و يا گيشه شان را تضمين مي کند.
به واسطه چنين اعتباري است که مثلا شهاب حسيني مي تواند به مقوله انتخاب بازيگران ورود کند و به کارگردان پيشنهاد دهد، چه کسي مناسب چه نقشي است. يا ابراهيم حاتمي کيا گزينه اول فيلم هاي استراتژيک باشد. از آن سو برخي مي خواهند در صف اول بايستند. نمونه تازه اش احسان محمدحسني، مديرعامل سازمان اوج است که نگاه ها را به سمت خود گردانده و کارگردان هاي صاحب نام اميدشان براي فرجام فيلم ها را او و اوج مي دانند. در اين نوشتار درباره 20 مرد متنفذ اين روزهاي سينماي ايران نوشته ايم.
1. علي سرتيپي؛ تهيه کننده و پخش کننده
آغاز قدرت نمايي: نام سرتيپي با فيلم هاي مهم دو دهه اخير سينماي ايران پيوند خورده. او مديرعامل فيلميران است که پخش فيلم هاي مهم را برعهده دارد. سرتيپي پيش از آن که به شکل تخصصي وارد حوزه پخش فيلم شود، چند فيلم بازي و تهيه کرده بود و با ميلاد فيلم همکاري داشت.

چطور قدرتمند شد: به استناد سايت فيلميران، اين موسسه در اواخر سال 1383 با ادغام امور پخش سه شرکت فيلمسازان جوان به مديرعاملي سيدغلامرضا موسوي، ميلادفيلم به مديرعاملي رسول صدرعاملي و آفتاب نگاران به مدير عاملي محمدرضا تخت کشيان، راه اندازي شد. صاحبان اين سه شرکت تصميم گرفتند علي سرتيپي را به عنوان مديرعامل فيلميران انتخاب کنند. تجميع قدرت سه شرکت و نيز استفاده سرتيپي از شيوه هاي به روز و کارآمد پخش باعث شد، فيلميران خيلي زود تبديل به معتبرترين موسسه پخش در کشور شود. حالا اولويت فيملسازان طيف هاي مختلف، همکاري با علي سرتيپي است.
وضعيت کنوني: حالا بيش از يک دهه است که فيلميران در زمينه پخش فيلم يکه تازي مي کند. محض نمونه اشاره مي کنيم به «نهنگ 2»، «ساعت 5 عصر» و «رگ خواب» که جزو پرفروش ها هستند و فيلميران پخش آن ها را برعهده دارد. علي سرتيپي رييس کانون پخش کنندگان هم هست و اين يعني قدرت او بيش از پيش شده است.
2. احسان محمدحسني؛ مديرعامل اوج
آغاز قدرت نمايي: سازمان هنري رسانه اي اوج از سال 1390 فعاليتش را شروع کرد اما توليداتي مثل «زيباتر از زندگي» قدرت فراگيرکردن نام اين سازمان و مديرعامل آن احسان محمدحسني را نداشتند. آغاز قدرت نمايي اوج به سال 94 بر مي گردد که سرمايه گذار «باديگارد» حاتمي کيا شد.

چطور قدرتمند شد: درخشش «باديگارد» و البته «ايستاده در غبار» نگاه هاي را به سمت اوج خيره کرد. اتفاقات ديگر مثل انتشار موزيک ويدئو با ترانه يغما گلرويي بر فراگير شدن نام اين سازمان تاثير داشت و کمي بعد سرمايه گذاري بر «پايتخت 5» و ساخت فيلم بيگ پروداکشن «به وقت شام» نشان داد، اوج در اوج قدرت است.
وضعيت کنوني: هفته پيش محمدحسني نشستي رسانه اي داشت و اعلام کرد اوج علاوه بر «به وقت شام» ابراهيم حاتمي کيا، چهار فيلم ديگر در دستور ساخت دارد: «تنگه ابوغريب» بهرام توکلي، «توهم توطئه» احمدرضا معتمدي، «نائله» اصغر عباسي و «طيب خان» مسعود ده نمکي. علاوه بر اين، اوج از بدو شروع فعاليت، خوراک برخي شبکه هاي تلويزيون از جمله پويا و اميد را تامين مي کند. از آن سو دايره فعاليت هاي محمدحسني گسترش يافته؛ او با حفظ سمت مديرعامل بنياد روايت فتح و مسئول بسيج هنرمندان است تا اين گونه هم افزايي ميان سه تشکل فرهنگي بيشتر شود. از اين به بعد نام پروژه هاي استراتژيک با اوج گره خواهدخورد.
3. ابراهيم حاتمي کيا؛ کارگردان
آغاز قدرت نمايي: از دومين فيلم بلندش يعني «ديده بان» به چشم آمد؛ «مهاجر» و «وصل نيکان» وجاهت ابراهيم حاتمي کيا را بيشتر کردند و «از کرخه تار اين» نشان داد او «واقعا» قرار است جنگ را طور ديگري ببيند.

چطور قدرتمند شد: فريادهاي حاتمي کيا در «برج مينو» و «بوي پيراهن يوسف» هم خريدار داشت و در «آژانس شيشه اي» رويي ديگر از اين فيلمساز نمايان شد و او شد اپوزسيون دلسوز. حالا حاتمي کيا محبوب خاص و عام و چپ و راست است اما خودش سعي مي کند زير پرچم جناحي خاص قرار نگيرد. در اين بيست سال کارنامه او فراز و فرود زياد داشته اما شمايل حاتمي کيا وراي شناسنامه کاري اش قرار مي گيرد. آنقدر وجاهت (قدرت) دارد که مثلا وقتي برنامه مي نويسد و از «شيار 143» تعريف مي کند، سرنوشت فيلم در جشنواره عوض مي شود. يا وقتي مصاحبه مي کند و از سال 88 مي گويد تا مدت ها حرفش تيتر اول رسانه ها است. حتي دلسوزي تهديدوارش خطاب به رييس وقت سازمان سينمايي به خاطر ديدگاه کيارستمي درباره جنگ، فيلمساز فقيد جهاني را در منگنه قرار مي دهد.
وضعيت کنوني: حاتمي کيا به جايگاهي رسيده که سازمان متمول اوج، فيلم هايي استراتژيک همچون «باديگارد» و «به وقت شام» را با طيب خاطر به او مي سپارد.
4. رضا عطاران؛ بازيگر
آغاز قدرت نمايي: در تلويزيون به محبوبيت رسيده بود اما در سينما طول کشيد تا نام رضا عطاران متضمن گيشه شود. او در سال 1384 براي اولين بار نقش اصلي را بازي کرد و استارت ستاره شدنش با «هوو»ي عليرضا داودنژاد زده شد. با اين حال چند سال طول کشيد تا عطاران محبوب مخاطبان سينما شود.

چطور قدرتمند شد: سال 89 اوج گيري عطاران در سينما است؛ بازي اش در «ورود آقايان ممنوع» و «اسب حيوان نجيبي است» به دل نشست و پس از آن با حضورش توانست فيلم ضعيف «اخلاقتو خوب کن» را در گيشه نجات دهد. سال 90 اولين فيلمش «خوابم مي آد» را ساخت که به رغم کيفيت نه چندان قابل دفاع، گيشه موفقي داشت. محبوبيت عطاران تداوم داشت تا جايي که فيلم تلخ «کلاشينکف» به خاطر اسم عطاران جزو پرفروش هاي سال قرار گفت. از اينجا به بعد تهيه کنندگان براي تضمين گيشه فيلم شان سراغ عطاران مي رفتند آن هم در روزهايي که سينما سوت و کور بود و اين گونه ارزش اين بازيگر بيشتر به چشم مي آمد.
وضعيت کنوني: به جز يکي، دو فيلم مثل «آب نبات چوبي» هرچه بازي کند، گيشه دارد. فيلم ضعيفي چون «من سالوادور نيستم» به خاطر رضا عطاران به فروش خيره کننده 14 ميلياردي مي رسد و بخشي از فروش بالاي 20 ميليارد توماني «نهنگ 2» را بايد به پاي نام او نوشت.
5. اصغر فرهادي؛ کارگردان
آغاز قدرت نمايي: نشانه هاي استعداد اصغر فرهادي در سريال ها و فيلم هايش به چشم آمد. اما «چهارشنبه سوري» آغاز رسمي خوش نقشي او در سينما است. اين فيلم در جشنواره بيست و چهارم فجر سيمرغ بهترين کارگردان، نقش اول زن، تدوين و فيلم برگزيده مردم را به دست آورد.

چطور قدرتمند شد: فرهادي کمي دست نگه داشت و با فاصله سه ساله سراغ «درباره الي...» رفت. فيلم محبوب خاص و عام شد و در جشنواره هاي جهاني مورد توجه قرار گرفت که خرس نقره اي جشنواره برلين و جايزه ويژه آسياپاسفيک سرآمد آن هاست. شمار جايزه هاي فيلم بعدي فرهادي «جدايي نادر از سيمين» رشک برانگيز است و کسي اولين جايزه اسکار ايران را فراموش نمي کند. درخشش «گذشته» هرگز به پاي «جدايي...» نمي رسد ولي از ياد نمي بريم فرهادي اين فيلم را در فرانسه و با حضور خانم برنيس بژو ساخت. موفقيت فرهادي تمامي ندارد؛ او با «فروشنده» جايزه بهترين فيلمنامه جشنواره کن و دومين اسکار را گرفت.
وضعيت کنوني: فرهادي چهره اي محبوب ميان مردم سينمادوست ايران است و آن طرف هم کيا و بيايي دارد؛ بازيگران بزرگي چون خاوير باردم و پنه لوپه کروز با افتخار در فيلمش بازي مي کنند و بازيگران ايراني آرزوي حضور جلوي دوربينش را دارند. او يک سلبريتي به تمام معنا است که حرفش به سرعت جريان ساز مي شود.
6. شهاب حسيني؛ بازيگر
آغاز قدرت نمايي: حدود هفت سال در سينما حضور داشت و به رغم نقش هاي موفق، همچنان به خوش نقشي هايش در سريال هايي چون «مدار صفردرجه» آدرس داده مي شد. همکاري با اصغر فرهادي در فيلم «درباره الي...» جنس ديگري از توانايي شهاب حسيني روي پرده سينما را عيان کرد که از قضا همزمان با «سوپراستار» در جشنواره فجر قضاوت شد و چه اتفاقي بهتر از اين.

چطور قدرتمند شد: دو سال بعد از «درباره الي...» نقش حجت «جداي نادر از سيمين» حکم تيک آف را براي حسيني داشت. او در فاصله «جدايي...» و «فروشنده» نقش بد کم نداشته اما همگي زير سايه جايزه معتبر جشنواره کن مانده اند. شهاب حسني آنقدر محبوب است که حتي به عنوان قطب منفي سريال «شهرزاد» غالبا حق را به او مي دهند و خواهان وصال شهرزاد با او هستند.
وضعيت کنوني: شهاب حسيني هم بازيگر توانمندي است و هم حضورش در فيلم و سريال ها به فروش آن ها کمک مي کند. نام اين بازيگر تبديل به برند شده و فيلم ها را صاحب وجاهت مي کند. و اين را هم بشنويد که شهاب حسيني از معدود بازيگراني است که غالب کارگردان ها پذيرفته اند او مي تواند در انتخاب ترکيب بازيگرها نظر دهد و بگويد چه کسي باشد و چه کسي نه.
7. منوچهر محمدي؛ تهيه کننده
آغاز قدرت نمايي: «زير نور ماه» به خاطر سوژه حساسش که درباره روحانيت است، نام منوچهر محمدي را به عنوان تهيه کننده اي جسور سر زبان ها انداخت. به ويژه اينکه ايده فيلم را خودش به سيدرضا ميرکريمي داد و سهم او از ساخت فيلم بيش از يک تهيه کننده است.

چطور قدرتمند شد: محمدي بعد از «زير نور ماه» بلافاصله ايده ساخت «مارمولک» را عملياتي کرد؛ فيلمي که با زبان مطايبه قصد دارد ميان روحانيت واقعي مرز بکشد. او سال ها بعد ايده «طلا و مس» را به همايون اسعديان پيشنهاد کرد و قشر روحانيت را اين بار از زاويه اي ديگر محور فيلم قرار داد. طرح ساخت «فرشته ها با هم مي آيند» هم متعلق به خود محمدي است که نگاهي تازه تر به زندگي طلبه ها دارد. از ديگر ايده هاي جسورانه اين تهيه کننده «بوسيدن روي ماه» درباره شهداي مفقودالاثر است که البته اعتراض برخي سينماگران موسوم به طيف ارزشي را به همراه داشت.
وضعيت کنوني: منوچهر محمدي اين روزها در مقام تهيه کننده، «اکسيدان» را روي اکران دارد که همچنان ترکش هاي اعتراض به سوژه و شوخي هايش ادامه دارد. او در اين فيلم يک کشيش را مبناي روايت داستان قرار داده. راستي چه کسي جز منوچهر محمدي مي تواند به حوزه هاي حساس نزديک شود؟
8. محمدرضا گلزار؛ بازيگر
آغاز قدرت نمايي: گلزار سال 81 با «سام و نرگس» وارد سينما شد، سال هاي ابتدايي نمي دانست سمت و سويش در سينما کدام است. تا اينکه «کما» اکران شد و شمايل تازه اي از اين بازيگر در ذهن مخاطبان شکل گرفت.

چطور قدرتمند شد: اين بازيگر بعد از هفت فيلم و دقيقا از سال 82 محبوب طيف زيادي از علاقه مندان سينما شد و هر فيلمي که بازي کرد، چه گيشه موفقي داشت. از «کما» به بعد گلزار سعي کرد آداب استار بودن را رعايت کند. کم فيلم بازي کرد و فيلم هايي بازي کرد که به مذاق هوادارانش خوش مي آمد.
وضعيت کنوني: محمدرضا جزو معدود بازيگراني است که بعد از 15 سال همچنان کارآيي دارد و در هر فيلمي که بازي کند گيشه اش تضمين مي شود. مثلا فيلمي در قواره «خشکسالي و دروغ» نبايد به دو ميليارد و 500 ميليون تومان فروش برسد اما براي فيلم اين اتفاق افتاد. و يا «مادر قلب اتمي» به واسطه حضور اوست که به فروش يک ميليارد و 300 ميليوني مي رسد. اين بازيگر پيش فيلم تمام گيشه اي «سلام بمبئي» را روي اکران داشت که به فروش بالاي 13 ميليارد توماني رسيد. اين يعني گلزار همچنان محبوب است و فيلم ضعيف را مي تواند پرفروش کند.
9. سيدمحمود رضوي؛ تهيه کننده
آغاز قدرت نمايي: با فيلمي مهم از کارگرداني مهم، اولين تجربه تهي کنندگي اش را ثبت کرد: «درباره الي..» اصغر فرهادي. وقتي فيلم در جشنواره به نمايش درآمد، سوال خيلي ها اين بود که محمود رضوي کيست که نامش به عنوان تهيه کننده کنار اسم اصغر فرهادي حک شده.

چطور قدرتمند شد: سيد محمود رضوي با «خيابان هاي آرام» به عنوان دومين فيلمي که تهيه کرد، نشان داد به رغم سن پايين (آ« زمان 30 ساله بود) فردي متنفذ و معتمد است. فيلم کمال تبريزي وقايع پس از انتخابات سال 88 را محور قرار داده بود و با آن ها شوخي مي کرد. رضوي در ادامه چند فيلم مهم ديگر را تهيه کرد؛ مثل «دهليز»، «سيانور» و «ماجراي نيمروز» که دو تاي آخر روايتي متفاوت از گروهک منافقين است.
وضعيت کنوني: سيد محمود رضوي با ورود به سينما موسسه سيماي مهر را راه اندازي کرد که حاصلش چندين فيلم و سريال شده. درباره تمکن مالي او شايعاتي به گوش مي رسد که از فلان ارگان ها حمايت مالي و معنوي مي شود. شايع ترين کمک مالي محمدباقر قاليباف است؛ خودش شايعات را رد کرده و حتي درباره حمايت مالي شهردار تهران چندي پيش گفته بود: «هيچ وقت ارتباط ريالي با شهرداري و شخص آقاي قاليباف نداشتيم، اما هرجا که نياز داشتم از حمايت هاي معنوي ايشان استفاده کردم.»
10. سعيد ملکان؛ تهيه کننده و مجري طرح
آغاز قدرت نمايي: شهرت سعيد ملکان به خاطر طراحي چهره فيلم ها و سريال ها است اما از يک جايي به بعد تصميم گرفت در کنار اين حرفه، به عنوان سرمايه گذار و تهيه کننده در سينما ادامه فعاليت داشته باشد. اين اتفاق سال 1391 با تهيه «آسمان زرد کم عمق» بهرام توکلي رخ داد.

چطور قدرتمند شد: ملکان بعد از فيلم «آسمان زرد کم عمق» تهيه ديگر فيلم توکلي يعني «بيگانه» را برعهده گرفت و تهيه کننده فيلم «آرايش غليظ» حميد نعمت الله شد. آن زمان براي برخي اين سوال پيش آمد که يک تهيه کننده جوان و تازه کار چطور مي تواند با دو فيلمساز مهم همکاري کند؟ کم کم مسير ملکان يک تغيير اساسي پيدا کرد. او سراغ کارگردان هاي فيلم اول رفت؛ ملکان استعدادهاي شان را کشف مي کند و تهيه کننده فيلم شان مي شود. «گينس»، «برادرم خسرو»، «ابد و يک روز»، و «بي حساب» نتيجه اين تمهيد است. پس طبيعي است که ملکان کاشف استعدادهاي جوان لقب بگيرد و توان او براي جذب سرمايه فيلم هاي آن ها چند برابر شود.
وضعيت کنوني: او مدتي پيش قصد داشت با سرمايه گذار سيد هادي رضوي، يک سريال براي بهرام توکلي در شبکه نمايش خانگي تهيه کند که فعلا جور نشده، ملکان اما همچنان مرد متنفذ سينماي ما است.
11. پيمان قاسم خاني؛ نويسنده و کارگردان
آغاز قدرت نمايي: نبوغش در فيلمنامه نويسي از همان روزهاي اول هويدا شد. پيمان قاسم خاني نزديک به سه دهه است در سينما و البته تلويزيون فعاليت دارد و به ياد نداريم فيلمنامه اي نوشته باشد و اتفاقي مهم برايش رقم نخورد. با اين حال اگر بخواهيم قاسم خاني واقعي را رديابي کنيم، به «مارمولک» مي رسيم. فيلمي که بخش اعظمي از موفقيت و ماندگاري آن به فيلمنامه و ديالوگ هاي خاص اش بر مي گردد.

چطور قدرتمند شد: پيمان قاسم خاني در تلويزيون هم خيلي زود خودي نشان داد. سال 81 و سريال «پاورچين» نقطه عطف فعاليت اين فيلمنامه نويس توانمند است که باعث شد فصل تازه اي از سريال هاي کمدي رقم بخورد. «شب هاي برره»، «مرد هزار چهره»، «ساختمان پزشکان» و «پژمان» ديگر فيلمنامه هاي قاسم خاني هستند که نام شان بر تارک سريال هاي موفق کمدي نقشه بسته. «سن پترزبورگ» و «ورود آقايان ممنوع» هم آثار شاخص اين نويسنده در سينما هستند.
وضعيت کنوني: قاسم خاني همچنان فيلمنامه نويس بي رقيب است. او سال پيش پشت دوربين ايستاد و «خوب، بد، جلف» را ساخت. فيلمي که مي توان با آن سرگرم شد، خنديد و استعداد کارگرداني قاسم خاني را تحسين کرد. پيشه پررونق فيلم (بالاي 16 ميليارد تومان) نشان از قدرت قاسم خاني دارد و پيش بيني اش سختي نيست که مسير تازه او هم توام با موفقيت خواهدبود.
12. همايون اسعديان؛ کارگردان و مسئول
آغاز قدرت نمايي: آن چه همايون اسعديان را در ليست مردان قدرتمند سينما قرار مي دهد، صرفا اعتبار کارگرداني و تهيه کنندگي او نيست. اسعديان از سينماگران متوسط سينما است که گليم خود را به خوبي از آب بيرون کشيده اما قدرتش را به خاطر فعاليت هاي صنفي به دست آورده است. نشانه قدرت نمايي او سال 90 که رييس کانون کارگردان ها شد و بعد از سال ها جاي عليرضا رييسيان را گرفت، به چشم آمد.

چطور قدرتمند شد: پي گيران سينما مي دانند همايون اسعديان، محمدمهدي عسگرپور و مازيار ميري سه يار غار هستند و چه در مسئوليت هاي اجرايي و چه در توليد فيلم سينمايي از يکديگر بهره مي برند. گاهي يکي تهيه کننده مي شود و آن يکي کارگردان و... يکي رييس خانه سينما مي شود، ديگري دبير جشن و آن يکي مدير اجرايي. پس اين سه نفر را بايد يک تيم دانست و قدرت شان در سينما را صرفا به پاي اسعديان ننوشت. اسعديان در دوره اي که ميان سينما و حوزه هنري تنش برقرار بود، با اين نهاد هم همکاري داشت.
وضعيت کنوني: همايون اسعديان از سال پيش رييس شوراي صنفي نمايش شد که نقشي مهم در چينش ترکيب فيلم ها دارد. او مبتکر قيمت هاي شناور بليت هاي سينما تا بيست هزار تومان است که فعلا اجرايي نشده. از هفته پيش «سارا و آيدا»ي مازيار ميري اکران شده که اسعديان مجري طرح آن است. نقش اسعديان در سينماي ايران همچنان پررنگ است.
درباره هشت سينماگر که آن ها هم مهره شطرنج را «خوب» جا به جا مي کنند
به جمع 12 نفري بالا بايد نام هشت مرد ديگر را افزود. اين افراد به نوعي روي سينما تاثير دارند و بخشي از جريان ها را خواسته و ناخواسته هدايت مي کنند. فريدون جيراني با برنامه سي و پنج و نويد محمدزاده با درخشش در فيلم ها رو روي صحنه تئاتر. درباره اين هشت نفر نوشته ايم و مي دانيم مي توان اسامي ديگري به فهرست اضافه کرد. مثلا مسعود فراستي که وقتي تريبوني چون هفت را در اختيار دارد، سينما را به هم مي ريزد و با پشتوانه طيف اصولگرا اثر مستقيم روي برخي تصميم گيري ها دارد. او اما بدون هفت گويي کارآيي ندارد. حميد فرخ نژاد هم کم کم دارد خودي نشان مي دهد؛ با فروش «خوب، بد، جلف» و «گشت 2»
1. فريدون جيراني؛ کارگردان کارشناس
او بيشتر در مقام يک تحليل گر و کارشناس، توانست خودش را به عنوان فردي تاثيرگذار در سينماي ايران معرفي کند. استارت اين اتفاق هم قبل از حضورش در برنامه «هفت» زده شد؛ زماني که او به عنوان کارشناس در برنامه «دو قدم مانده به صبح» حاضر شد و با تحليل مسائل چالشي سينما و دعوت از طرفين دعوا توانست به برخي اتفاق ها سمت و سو و جهت بدهد.

جيراني در ادامه با حضور در برنامه «هفت» و با وسيع شدن دامنه فعاليتش در اين برنامه، توانست در بحراني ترين شرايط مديريتي سينماي ايران در سال هاي 88 و 89 نقش تاثيرگذاري بر جريان ريل گذاري غلط مسئولان وقت سينما بگذارد و تا حدودي مانع از اجراي برخي سياست هاي غلط شود. حفظ اين خط مشي از سوي جيراني موجب شد تا در نهايت جريان حاکم بر سينما که به لحاظ فکري همسو با مسئولان وقت تلويزيون بودند، او را از گردونه خارج کنند.
2. مجيد مجيدي؛ کارگردان
بدون ترديد در بين کارگردانان سينماي ايران متنفذترين فرد است و مي توان بدون هيچ لکنتي اين لقب را به او داد. کارگرداني که توانست بدون هيچ دغدغه اي گرانترين و عظيم ترين فيلم تاريخ سينماي ايران را بسازد و طولاني ترين اکران را هم به نام خودش ثبت کند. در طول اين برهه زماني، يعني از آغاز توليد تا پايان اکران مجيدي توانست بدون پاسخگويي به نهاد، سازمان و يا فردي خاص، تمام امکانات را در اختيار بگيرد.

البته مجيدي سال هاست که توانسته به واسطه همين نفوذ و قدرت پنهانش از بهترين شرايط براي اکران فيلمش بهره ببرد. هرچند که محدود کردن نفوذ و تاثيرگذاري اين کارگردان در سينماي ايران فراتر از اين مسائل است و مي توان در تبيين حساس ترين و تاثيرگذارترين سياستگذاري هاي کلان سينمايي ردپاي او را به وضوح ديد. مجيدي در حال حاضر سرگرم آماده سازي فيلم جديدش «پشت ابرها» است؛ فيلمي که بايد از همين الان آن را نماينده ايران در اسکار امسال بدانيم.
3. بهروز افخمي؛ کارگردان و کارشناس
از همان روزهايي که به عنوان جوان ترين مدير تلويزيوني مشغول به کار شد و در ادامه با وجود سن و سال کمش ماموريت پيدا کرد تا پروژه زمين خورده «کوچک جنگلي» را به سرانجام برساند، پشتش حرف و حديث هاي زيادي مبني بر اينکه وابسته به جايي است و مورد حمايت است، به راه افتاد. ساخت فيلم ضدجريان «عروس» بر تنور اين حرف ها بيشتر دميد اما افخمي بدون توجه به اين مسائل مسيرش را در سينما ادامه داد.

تثبيت موقعيتش به عنوان يک کارگردان صاحب سبک، صراحت لهجه اش در بيان مسائل مختلف سياسي، اجتماعي و سينمايي، او را به جايگاهي رساند که مورد اعتماد حزب قدرتمند آن سال ها يعني «حزب مشارکت» قرار گرفت و با حضور در ليست آنها توانست به عنوان اولين سينماگر، نماينده مردم در مجلس ششم شود. افخمي بعد از دوره نمايندگي نه به خاطر آثارش که به خاطر صراحت لهجه اش، کماکان در کانون توجه قرار داشت تا جايي که توانست تريبون برنامه «هفت» را در اختيار بگيرد.
4. رضا ميرکريمي؛ کارگردان
تا قبل از ساخت «زير نور ماه» کسي جدي اش نمي گرفت؛ هر چند «کودک و سرباز»ش در جشنواره تحويل گرفته شد و جوايزي هم به آن دادند، اما اعتماد منوچهر محمدي به او و پروژه حساسي چون «زير نور ماه» موجب شد تا ميرکريمي وارد معادلات سينمايي شود. به هر حال ساخت فيلمي چالشي درباره روحانيت آن هم در سال هاي اوليه دولت اصلاحات، براي تثبيت موقعيت يک کارگردان جوان کافي بود تا او وارد بازي شود.

ميرکريمي از همين جا به بعد مسيرش را مشخص کرد. ضمن اينکه با ساخت فيلم هايي چون «اينجا چراغي روشن است» و بعد از آن «خيلي دور، خيلي نزديک» توانست خودش را به عنوان کارگرداني صاحب سبک معرفي کند. از اينجا به بعد ميرکريمي تبديل به برندي شد که همکاري با او براي طرف دوم امتياز محسوب مي شد. رسيدن به همين نقطه، آغازي بود براي شروع قدرت نمايي رضا ميرکريمي در عرصه توليد و همچنين عرصه مديريتي.
5. منوچهر شاهسواري؛ تهيه کننده
او که حالا مدتي است به مديرعاملي خانه سينما رسيده، از جمله تهيه کنندگاني است که هميشه مورد اعتماد نهادهاي دولتي بوده؛ از تلويزيون بگيريد تا فارابي و حوزه هنري. در همه اين سال ها، تمامي اين نهادها بدون توجه به سمت و سوي سياسي شاهسواري که متمايل به چپ و اصلاح طلبي است، به او پروژه هاي استراتژيک و حساسشان را واگذار کرده اند.

از همين رو شاهسواري هميشه تهيه کننده معتمد آنها در هر برهه زماني بوده تا پروژه هاي سنگين به لحاظ مالي و موضوعي را به سرانجام برساند. مثلا در دولت اول محمود احمدي نژاد و زماني که قرار شد براي 30 سالگي انقلاب چند فيلم سينمايي ساخته شود، مسئوليت وقت توليد يکي از اين آثار به نام «گزارش واقعي» را به او واگذار کردند و يا در بحبوحه دعواي حوزه هنري با وزارت ارشاد در سال هاي پاياني دولت دهم، حوزه از شاهسواري دعوت کرد تا فيلم «مزارشريف» را برايش تهيه کند.
6. جواد نوروزبيگي؛ تهيه کننده
به عنوان مدير توليد مورد اعتماد فيلمسازان مطرحي چون ابراهيم حاتمي کيا، مجيد مجيدي و رسول ملاقلي پور فعاليت مي کرد و همين رزومه برايش کافي بود تا تبواند کار تهيه کنندگي را در سينما شروع کند. او ابتدا براي اينکه جاي پايش سفت شود و به بيراهه نرود، با شراکت مجيد مجيدي تهيه کنندگي را به شکل مستقل در سينما و تلويزيون شروع کرد. او به واسطه برند مجيدي توانست در تلويزيون پروژه مهم و سنگين «شوق پرواز» را بگيرد و همزمان حوزه هنري هم تهيه چند تا از پروژه هايش از جمله «خدا نزديک است» و «يک وجب آسمان» را به او سپرد.

نوروزبيگي در ادامه با پرويز پرستويي وارد مشارکت در امر توليد شده و چند فيلم و سريال با همکاري او در مقام شريک تهيه کننده و بازيگر توليد کرد. مسير حرکتي نوروزبيگي به شکلي بود که او در کمتر از پنج سال توانست به جايگاهي در عرصه تهيه کنندگي برسد که بانک پاسارگاد مجاب شود، توليدات سينمايي اش را به او واگذار کند.
7. مرتضي شايسته؛ تهيه کننده
اوايل دهه هفتاد و در سال هايي که سينماي ايران آرام آرام وارد دوران تازه اي از حيات خود مي شد، او و برادرش در هدايت فيلم جريان اصلي توليد را در دست گرفتند تا جايي که اين دفتر تبديل شد به يک کارتل جمع و جور سينمايي؛ ميزان قدرت آنها در جذب کارگردانان صاحب نام و حجم بالاي توليداتشان موجب شد تا در همان سال ها شايعه اي دهان به دهان بچرخد که برادران شايسته مورد حمايت رييس جمهور وقت قرار دارند و به واسطه همين رانت است که توانسته اند بر سينماي ايران سيطره پيدا کنند.

آنها در دوران اصلاحات هم همين قدرت را داشتند، اما به تدريج از ميزان تاثيرگذاري آنها کاسته شد. با اين حال دفتر هدايت فيلم همچنان يکي از قدرتمندترين دفاتر پخش است؛ دفتري که توانست در دوران حکمراني فيلميران پا به پاي آن جلو بيايد و جلوي تک قطبي شدن پخش توسط سرتيپي و دوستانش را بگيرد.
8. نويد محمدزاده؛ بازيگر
از تئاتر کارش را شروع کرد؛ جواني که آرام آرام خودش را در همين عرصه تثبيت کرد و مورد اعتماد کارگردانان تئاتر قرار گرفت و نقش هاي پررنگ و اثرگذاري را به او دادند. تماشاي يکي از کارهاي او توسط رضا درميشيان کافي بود تا مسير نويد براي ورود به سينما هموار شود. درميشيان نقش اول فيلم «عصباني نيست» را به او داد؛ فرصتي که محمدزاده با نهايت تيزهوشي از آن استفاده کرد و توانست ميخ خودش را سفت بکوبد. فيلم درميشيان توقيف شد، اما همان اکران هاي جشنواره اي کافي بود تا کارگردانان از وجود استعدادي تازه در عرصه بازيگري خبردار شوند.

او با تيزهوشي مثال زدني اش از بين انبوه پيشنهادات، به آنهايي جواب مثبت داد که مي دانست مي تواند با حضور در آنها بخش ديگري از توانايي هايش را به رخ بکشد. اتفاقي که در جشنواره سي و چهارم افتاد و سينماگران ديگر پذيرفتند، جوان اول سينما کسي نيست جز نويد محمدزاده.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۷۸۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد با «عروسک» ابدی شد

اصغر یوسفی‌نژاد را می‌توان یکی از نام‌های کشف شده در جشنواره فیلم فجر دانست که با اولین فیلمش «اِو» (خانه) در بخش سودای سیمرغ سی‌وپنجمین جشنواره فجر توجه زیادی را به خود جلب کرد؛ به همین دلیل وقتی پنج سال بعد در چهلمین دوره این جشنواره با فیلم «عروسک» متقاضی حضور در جشنواره شد، فیلمش به عنوان یکی از آثار کنجکاوی‌برانگیز این رویداد محسوب می‌شد اما با رد شدن فیلم توسط هیأت انتخاب سرنوشت فیلم و شاید فیلمسازش هم تغییر کرد.

پس از جشنواره فیلم فجر اصغر یوسفی نژاد کارگردان مطرح سینمای کشورمان برای دریافت پروانه نمایش فیلم عروسک تلاش بسیاری کرد که تا قبل از فوتش بی‌نتیجه ماند و سرانجام  فیلم سینمایی عروسک چند روز پیش با حضور جمعی از اهالی سینما و منتقدین در سینماهای هنر و تجربه به نمایش در آمد.

فیلم «عروسک» (قولچاق) داستانی درام و اجتماعی دارد و ماجرای این فیلم در تبریز اتفاق می‌افتد. تهیه‌کننده فیلم جلیل صحت از اعضای انجمن منتقدان سینمای ایران است.

️مهسان فراست منتقد سینما تلویزیون درباره این فیلم گفت‌: اکبر خواجوی با پدرسالار ابدی شد و اصغر یوسفی نژاد با عروسک. معتقدم همان طور که پدر سالار را زندگی کردیم، با عروسک هم زندگی می‌کنیم. زنده یاد اصغر یوسفی نژاد کارگردان پر آوازه ترک زبان اثری از خود به جا گذاشت که تاریخ سینمای ایران این شاهکار ترک زبان را هرگز فراموش نخواهد کرد و در عجبم که مسؤلین جشنواره فجر چطور این فیلم را رد کرده‌اند.

وی ادامه داد: فیلم سینمایی عروسک حداقل در سه رشته می‌توانست نامزد بهترین فیلمنامه، بهترین تصویر برداری و بهترین بازیگر نقش اول مرد قرار بگیرد اما نامهربانی داوران از ارزش‌های این فیلم کم نکرد و نخواهد کرد.

این منتقد سینما افزود: همچنین قطب اصلی داستان زبان مادری بازیگران است که شیرینی این فیلم را دو چندان کرده است. زنده یاد اصغر یوسفی نژاد با تمام وجود، درد جامعه افسار گسیخته امروز را درک کرده، از سینمای لمپنیسم امروز فاصله گرفته و یک اثر کلاسیک ایرانی به جا گذاشته است.

 فراست بیان کرد: فیروز عاقلی بازیگر نقش ایوب، مردی برای تمام ثانیه‌های فیلم عروسک است که تماشگر را با فیلم همراه و میخکوب می‌کند. همچنین این کاراکتر با دیالوگ های خیره کننده تماشگر را شیفته نقش منفی خود می‌کند.

وی مطرح کرد: فیلم عروسک با بهترین تصویر برداری و فیلم نامه ادای دینی برای بیدار شدن انسانیت و زنان بی سرپرست است. عروسک فیلمی است که بیننده آن را لمس می‌کند، ودرپایان داستان ببینده را به فکر فرو می‌برد. 

شایان ذکر است اصغر یوسفی نژاد در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر خونریزی و سکته مغزی در گذشت. 

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر

دیگر خبرها

  • بزرگداشت کیومرث پوراحمد ؛ میراث این فیلمساز چه بود؟
  • زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد با «عروسک» ابدی شد
  • کیومرث پوراحمد پرچمدار سینمای کودک بود
  • افخمی: به نظرم به آوینی ایدئولوژیک بودن نمی‌چسبد
  • هنرمندی که یک کودک درون جسورداشت/«قصه‌های مجید» میراث پوراحمد است
  • دلیل دفاع آوینی از فیلم «عروس»/«مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کرد
  • فراخوان پژوهشی سال ۱۴۰۳ منتشر شد
  • سازمان سینمایی فراخوان پژوهشی سال ۱۴۰۳ را منتشر کرد
  • انتشار فراخوان پژوهشی سال ۱۴۰۳
  • اکران آنلاین غیرمنصفانه و ناعادلانه است/ چرا «کاپیتان» قربانی شد؟