حصر سران فتنه؛ واقعیتها و مبانی قانونی/ آیا حصر سران فتنه قانونی است؟
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۰۲۶۱۵
قصد داریم بابیان و پاسخ سؤالهای متداول درباره حصر، افکار عمومی و مدیریت ناخودآگاهشان توسط رسانهها را به چالش بکشیم و این جمله را بیان کنیم: «بهترین مدیر برای ذهن هر فرد، خود آن فرد است». به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، مسئله حصر از آن قبیل مواردی است که به یکی از اولویتهای مهم دولتمردان کشور تبدیلشده است و البته سعی شده، اهمیت آن را به جامعه نیز سرایت دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درحالیکه در اغلب سخنان مقام معظم رهبری سخن از اشتغال و اقتصاد بوده است و مسئله اصلی کشور میدانستند، عدهای با سو استفاده از مسئله حصر و راه انداختن جنگی رسانهای سعی دارند، حصر را مسئله اصلی کشور جلوه دهند. نکته دیگر در ارتباط با مدیریت حکیمانه رهبری این است. علاوه بر این، ایشان هیچگاه تسلیم اینگونه فشارهای رسانهای نشدند، اما همزمان نسبت به افکار عمومی بیتفاوت نبودند و در سخنرانیهایشان سعی داشتهاند با طرح مفاهیمی، چون مسائل اصلی و فرعی و… افراد سودجو را به چالش کشانند.
در این مجال قصد داریم بابیان و پاسخ سؤالهای متداول درباره حصر، افکار عمومی و مدیریت ناخودآگاهشان توسط رسانهها را به چالش بکشیم و این جمله را بیان کنیم: «بهترین مدیر برای ذهن هر فرد، خود آن فرد است». امیدواریم خوانندگان محترم با ارائه نظرهایشان ما را در مسیر رشد که همان مسیر مدیریت اسلامی است، یاری کنند.
حصر سران فتنه؛ واقعیتها و مبانی قانونی
مدتی است که مسئله حصر سران فتنه بار دیگر از سوی برخی از فتنهگران سابق و جریان رسانهای آنها طرح میشود؛ اهداف و برنامههای این جریان از طرح مجدد مسئله حصر بر آگاهان سیاسی روشن است و افکار عمومی نیز در این زمینه نیازمند روشن گری است. متن حاضر تلاش میکند تا بهاختصار مسئله حصر و مبانی قانونی آن و نیز فرآیند حصر سران فتنه را موردبحث و بررسی قرار دهد. همچنین تلاش خواهد شد که به برخی از مهمترین سؤالات مطرح در این زمینه پاسخ داده شود. سؤالاتی که متن حاضر به جواب آنها میپردازد عبارتاند از:
حصر چیست؟
آیا حصر در ادبیات دینی و سیره حکومتی معصومان علیهمالسلام ریشه و مشابهی دارد؟
آیا حصر سران فتنه قانونی صورت گرفته است؟
فرآیند حصر سران فتنه چه بود؟
چرا عدهای دوباره به دنبال طرح مسئله حصر هستند؟
آیا تداوم حصر به ضرر نظام اسلامی و خلاف مصلحت نیست؟
آیا زمان آن نرسیده که این افراد محاکمه شوند؟
چرا سران فتنه مورد رأفت نظام اسلامی قرار نمیگیرند؟
حصر چیست؟
اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که حصر چیست و به چه معنی است. حصر درواقع نوعی از مجازات و تدبیر تنبیهی و نیز تدبیری برای پیشگیری از تکرار جرم توسط مجرمانی است که قبلاً مرتکب جرائمیشدهاند. به لحاظ نوع مجازات حصر مفهومی نزدیک به حبس و تبعید دارد و در میانهی این طیف قرار میگیرد. در حبس فرد مجرم در مکان خاصی نگهداری میشود که در آن مکان تحت نظارت بوده و اختیاری برای ترک آن مکان بدون اجازه مسئولان قانونی (قاضی یا زندانبان) ندارد. در اسلام مجازات حبس وجود داشته و زندان و زندانی کردن برخی از مجرمان نیز وجود داشته است. البته میتوان بیان داشت که زندان در اسلام به گستردگی امروزین آن نبوده است و مجرمان محدودی را در احکام اولیه اسلامی محکومبه حبس کردهاند. البته در زمان حکومت حضرت علی علیهالسلام نیز کوفه زندان داشته است و برخی از مجرمان در حبس نگهداری میشدهاند. (البته تفصیل بحث از حبس از موضوع متن حاضر خارج است.)
مجازات تبعید نیز در احکام اسلامی سابقه داشته و دارد. تبعید به معنی آن است که برای مجازات و نیز پیشگیری از تکرار جرم و برای از میان بردن مقدمات و شرایط یک جرم، فرد خاطی بهجای خاصی دور از محل وقوع جرم یا محل زندگانی معمول خود فرستاده میشود. هدف از تبعید آن است که فرد علاوه بر تنبیه شدن، زمینه تکرار جرم را از دست بدهد. گاه در برخی از جرائم مجازات حبس و تبعید باهم جمع میشود و فرد به حبس در مکانی دور از محل زندگی اولیه خود محکوم میگردد.
بااینهمه باید توجه داشت که حصر مجازاتی در میان حبس و تبعید است. در حصر فرد در یک محل خاص زندانی نمیشود و شرایط زندان با سختگیریهای خاص آن بر او اعمال نمیشود. از سوی دیگر بهجایی دوردست نیز فرستاده نمیشود، بلکه روابط خاصی از فرد مجرم قطع و ممنوع میگردد. بهعنوانمثال فرد محصور میتواند (ممکن است) حق زندگی در خانه و کاشانه معمول خود را داشته باشد و حتی ارتباطات معمول خود را با اعضای خانواده و اطرافیان خود داشته باشد و یا حتی به سفر رفته و مسافرت داشته باشد، اما حق ارتباط با برخی اشخاص و یا انجام برخی کارهای خاص را ندارد.
مثلاً فردی که به خاطر جرم آشوب گری و یا توطئه امنیتی و یا سیاسی حصر شده است، حق مسافرت و یا شرکت در میهمانیهای شخصی و خانوادگی را دارد، اما حق شرکت در جلسات حزبی با مجرمان سیاسی سابق و یا اقدامات سیاسی را ندارد. البته حصر بهواسطه سیال بودنی که دارد با اقدامات فرد محکوم قابلافزایش و کاهش است. مثلاً اگر فرد همکاری لازم را با مجریان قانونی داشته باشد ممکن است میزان آزادیهای شخصی او بسیار افزایش یابد و اگر برعکس تلاش کند تا از روابط خانوادگی و میهمانیهای شخصی و مسافرتهای تفریحی خود نیز برای تکرار جرم خود استفاده کند، میزان آزادی شخصی او کاهش و دایره حصر تنگ میشود.
با این حساب حصر به مجازات جدیدی از نوع تحت نظارت مراجع قانونی بودن نزدیک میشود، اما دقیقه شبیه آن نیست.
با توجه بهاختصار بودن این متن، در توضیح چیستی حصر به همین میزان اکتفا میشود.
آیا حصر در ادبیات دینی و سیره حکومتی معصومان علیهمالسلام ریشه و مشابهی دارد؟
همانطور که حبس و تبعید در حکومتهای گذشته و نیز در حکومت معصومانی مانند حضرت علی علیهالسلام سابقه داشته است و مجرمانی به حبس و یا تبعید محکومشدهاند، برخی از صاحبنظران بهصراحت بیان میدارند که حصر نیز در حکومت حضرت علی علیهالسلام سابقه داشته است و حضرت برخی از مجرمانی را که ایجاد آشوب و ناامنی در جامعه کرده و امنیت جامعه اسلامی را به خطر انداخته بودند حصر کردند.
بهعنوانمثال یکی از متخصصان برجسته تاریخ اسلام آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی دراینباره بیان میدارد: «بنابراین کار اینها (طلحه و زبیر و عایشه در جنگ جمل) مقابله بود و در آن شکی نیست، ولی امیرالمؤمنین (ع) که میدانست خیلی از مردم هنوز توجیه نشدند. اگرچه حق سران آن فتنه و بازمانده فتنهگران، مرگ بود و امیرالمؤمنین (ع) بعد از جنگ جمل دستور داد، فراریها را تعقیب نکنید، زخمیها را نکشید و کاری به آنها نداشته باشید، خود عایشه که از رئوس این جریان بود را با احترام، در حصر قرارداد که عایشه دیگر حق نداشته باشد به فتنهانگیزیهای خود ادامه دهد.
حضرت ۴۰ خانم اهل بصره را دستور داد که لباس مردانه بپوشند و صورتهای خود را بپوشانند و او را از بصره به مدینه ببرند و حق ندارند از آن شهر بیرون بیاید و همانجا باید بمانند تا آخر خلافت امیرالمؤمنین (ع) ما دیگر تحرکی از عایشه بر ضد امیرالمؤمنین (ع) نمیبینیم. در حقیقت امیرالمؤمنین (ع) او را در یک حصری قرارداد و از مجازات خود صرفنظر کرد. نه اینکه حق او مجازات نیست. داریم که وقتی امیرالمؤمنین (ع) او را سرزنش کرد که این چه فتنهای بود؟ خلاف دستور پیغمبر بیرون آمدی و این وضع را پیش آوردی، تقاضای عفو کرد و امیرالمؤمنین (ع) هم به حرمت جایگاه همسری پیغمبر (ص) و هم اینکه مصالح حکومت اینگونه ایجاب میکرد، او را مجازات نکرد و با احترام به مدینه برگرداند. «آیا حصر سران فتنه قانونی صورت گرفته است؟
در نظام جمهوری اسلامی روال محکوم کردن افراد به مجازات قانونی در حالت عادی قوه محترم قضائیه است. همین امر باعث شده است که برخی تصور کنند که اقدام به حصر سران فتنه از سوی نهادی غیر از قوه قضائیه خلاف قانون و امری غیرقانونی است. این امر حاصل بیتوجهی به روندهای دیگر تصمیمگیری و اقدام در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
برای توضیح بیشتر این زمینه شایسته است که توضیحی در باب شورای عالی امنیت ملی و نهادهایی ازایندست در سطوح پائینتر در کشور داده شود.
شورای عالی امنیت ملی یکنهاد قانونی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بهصراحت معرفی و مبنای تصمیمگیری در موارد صلاحیت خود قرارگرفته است. اصل ۱۷۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که فصل سیزدهم قانون اساسی را بهتنهایی تشکیل میدهد و اصل بسیار مهمی است چنین مقرر میدارد: «بهمنظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی "شورای عالی امنیت ملی” به ریاست رئیسجمهور، با وظایف زیر تشکیل میگردد.
۱ – تعیین سیاستهای دفاعی - امنیتی کشور در محدوده سیاستهای کلی تعیینشده از طرف مقام رهبری.
۲ – هماهنگ نمودن فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی – امنیتی.
۳ – بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی.
اعضای شورا عبارتاند از:
- رؤسای قوای سهگانه
- رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح
- مسئول امور برنامهوبودجه
- دو نماینده به انتخاب مقام رهبری
- وزرای امور خارجه، کشور، اطلاعات
- حسب مورد وزیر مربوط و عالیترین مقام ارتش و سپاه.
شورای عالی امنیت ملی بهتناسب وظایف خود شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل میدهد. ریاست هر یک از شوراهای فرعی با رئیسجمهور یا یکی از اعضای شورای عالی است که از طرف رئیسجمهور تعیین میشود. حدود اختیارات و وظایف شوراهای فرعی را قانون معین میکند و تشکیلات آنها به تصویب شورای عالی میرسد. مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تائید مقام رهبری قابلاجراست.»
مشخص است که این اصل مهم قانون اساسی تهدیدهای داخلی و خارجی را در موضوع کار این شورا قرارداد است.
شوراهای همانند این شورا در سطوح پائینتر در کشور به شرح زیر است: شورای امنیت کشور که در سطح پائینتر قرار میگیرد. شورای تأمین استان که در سطح هر استان فعالیت میکند. شورای تأمین شهرستان که در سطح هر شهرستان عمل میکند. البته باید توجه داشت که این شوراها به لحاظ اداری و اجرایی دقیقه زیر نظر شورای عالی امنیت ملی قرار نمیگیرند، اما به لحاظ محتوایی و نحوه عملکرد در سطح پائینتر در همان شاکله عمل میکنند.
روند کار شورای عالی امنیت ملی را جناب آقای حسن روحانی (ریاست محترم جمهوری کنونی) در کتاب (امنیت ملی و دیپلماسی هستهای) خود بهخوبی توضیح دادهاند. در این کتاب هرچند مسئله اصلی دیپلماسی هستهای بوده است، اما نویسنده به اقتضاء مسئولیت خود که بیش از دو دهه دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است روند کار شورا را توضیح داده است.
بهاختصار اگر بخواهیم روند کار شورای عالی امنیت ملی را توضیح دهیم چنین است که اگر این شورا مسئلهای را مسئله امنیت ملی تشخیص بدهد آن را در دستور کار خود قرار میدهد و با توجه به حضور روسای قوا و نیز مسئولان عالیرتبه کشور در آن نهادهای دیگر از ورود به آن مسئله نهی میشوند.
بهعنوان صرفاً یک مثال در این زمینه، مسئله توزیع آب کشاورزی در کشور در صلاحیت وزارت نیرو و مرتبط با وزارت جهاد کشاورزی و برخی نهادهای ازایندست است. اما اگر در مورد خاصی مسئله توزیع آن در میان دو استان به درگیری و زدوخورد میان مردم کشیده شد و روالهای معمول (نیروی انتظامی و دستگاه قضایی و مسئولان امنیتی استانی) نتوانستند مسئله را حل کنند بهنحویکه مثلاً در بحران انتقال آب از اصفهان به یزد رخ داد، با ملی شدن مسئله و امنیتی شدن آن شورای عالی امنیت ملی به این پرونده ورود میکند. وقتی شورای عالی امنیت ملی به پرونده ورود کرد با توجه به حضور رئیس قوه قضائیه و وزیر کشور و رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، دیگر دادگستری استان اصفهان یا یزد حق ندارد دراینباره تصمیم بگیرد و استاندار یزد و اصفهان نمیتوانند تعیینکننده ماجرا باشند.
همچنین فرمانده نیروی انتظامی این استانها باید به دستورات شورا تمکین کنند. طراحی هوشمندانه شورای عالی امنیت ملی بهگونهای است که حسب مورد عالیترین مقامی که آن مسئله بهطور عادی در حیطه آن قرار میگرفته نیز به شورای دعوت میشود و ازاینجهت نظرات کارشناسی آن بخش نیز موردتوجه قرار میگیرد. شورای عالی امنیت ملی دبیرخانهای دائمی و فعال دارد که بتواند از ورود مسائل غیر مرتبط با امنیت ملی به این شورا جلوگیری کند و نیز دقت نماید که مسائلی که به امنیت ملی کشور مربوط است بهصورت بخشی و با نگاهی جزءنگر مورد تصمیمگیری واقع نشود.
این امر اصلاً مسئله عجیبوغریب یا ناآشنایی نیست. بهعنوان یک مثال مشهور دراینباره بسیاری از مردم به خاطر دارند که شهرداری تهران یک طبقه از پاساژ مشهور علاءالدین در تهران را غیرقانونی میدانست و با طی روال قانونی از قوه قضائیه حکم تخریب آن را گرفت. اما شورای تأمین استان تهران اجرای این حکم را خلاف امنیت شهر دانست و جلوی آن را گرفت.
بر این اساس اگر شورای عالی امنیت ملی با طی روال و روند قانونی خود مسئلهای را مسئله امنیت ملی تشخیص داد و نسبت به آن تصمیمی گرفت و این تصمیم مورد تائید عالیترین مقامات نظام اسلامی که از سوی قانون اساسی برای این تصمیمات انتخابشدهاند قرار گرفت، کسی نمیتواند این تصمیم را غیرقانونی بخواند و یا نهادی حق ندارد که از این تصمیم تخطی و یا تخلف کند.
در ماجرای فتنه ۸۸ و سران این فتنه که فتنهگری خود را تا سال ۱۳۸۹ نیز ادامه دادند شورای عالی امنیت ملی با طی مراحل و روالهای خود تصمیم به حصر سران فتنهگرفته است و این تصمیم بههیچوجه غیرقانونی نیست و دستگاه قضا نیز باوجود حضور رئیس محترم قوه قضائیه در این شورای عالی موظف به تبعیت از تصمیمات این نهاد است. البته لازم است که در بخش بعدی به لحاظ تاریخی روند حصر سران فتنه را بهاختصار بیان کنیم.
فرآیند حصر سران فتنه چه بود؟
مهم است که بدانیم تصمیم شورای عالی امنیت ملی به حصر سران فتنه به بهمنماه سال ۱۳۸۹ مربوط میشود. باید دقت داشت که فتنه ۸۸ در اثر انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ آغاز شد که دو نفر از شکستخوردگان این انتخابات نتیجه آن را نپذیرفتند و حاضر به شکایت به شورای نگهبان و نهادهای قانونی دیگر نیز نشدند.
آقایان موسوی و کروبی که در این انتخابات رأی پیروزی نیاورده بودند، حاضر نشدند از طریق قانونی به شورای نگهبان شکایت کنند و یا تخلفاتی را که مدعی آن بودند از طریق قوه قضائیه دنبال کنند. در عوض این افراد از طرفداران خود خواستند که به خیابان بیایند و با اردوکشی خیابانی خواهان ابطال انتخابات شدند. در ابتدای امر یعنی در خردادماه ۱۳۸۸ جمع کثیری از طرفداران این دو کاندیدا در تهران و شهرهای معدود دیگری به خیابان آمدند، اما همانطور که مشخص بود این اقدام غیرقانونی بهزودی زمینهساز ناامنی و ناآرامی در کشور شد و با شکلگیری برخی خشونتهای خیابانی افرادی در کشور کشته شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در خطبههای نماز جمعه تهران نسبت به عواقب رفتارهای غیرقانونی تذکر دادند و بیان داشتند که آشوب گری و اردوکشی خیابانی بهجای روند صندوق رأی و روال قانونی انتخابات کار غلطی است و همگان را از آن نهی کردند. اما متأسفانه آقایان موسوی و کروبی به این روند ادامه دادند. این امر باعث شد که حقیقتاً یک بحران امنیت ملی در کشور ایجاد شود.
نظام جمهوری اسلامی در برخورد با فتنه و بحران سازی امنیت ملی این فتنهگران با نهایت آرامش و رأفت و تدبیر برخورد کرد. این امر را میتوان با یک آمار ساده و مقایسه اولیه روشن کرد. در کل ۸ ماه فتنه ۸۸ از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ تا ۲۵ بهمن ۱۳۸۸ در کل کشور قریب به ۹۰ نفر کشته شدند. هرچند حتی جان یک نفر نیز آنقدر اهمیت دارد که نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود، اما باید توجه داشت که از این ۹۰ نفر قریب به ۴۰ نفر آن از نیروهای سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی نظام جمهوری اسلامی بودهاند. همین امر نشان میدهد که نظام در پی سرکوب خشن و بیتوجه نبوده است و ملاک رفع حجاب فتنه بوده است. در حوادثی شبیه به این در دیگر کشورها در یک روز کشتارهای وسیع صورت میگیرد که مثلاً در ماجرای درگیریهای مصر در یک روز در همین سالهای اخیر وزارت بهداشت مصر تعداد کشتگان را ۶۳۸ نفر که ۵۹۵ نفرشان غیرنظامی و ۴۳ نفرشان پلیس بودهاند، و تعداد زخمیها را حداقل ۳۹۹۴ نفر اعلام کرد. این آمار یک روز از بحران امنیت ملی در کشور مصر است که حکومت آمریکا نیز در نهایت سرکوب مردم و طرفداران مرسی از سوی السیسی را تائید کرد.
البته بحث از روند تدبیر فتنه ۸۸ در جمهوری اسلامی نیازمند مجال واسعی است. اما نکته مهم این است که با حضور میلیونی مردم در ۹ دی در سراسر کشور فتنه ۸۸ با شکست مواجه شد و در نهایت با عدم موفقیت بحران سازی مجدد در بهمن ۱۳۸۸ فتنه فروکش کرد.
توجه به این نکته بسیار مهم است که نظام اسلامی در نهایت درایت و رأفت تا این زمان و مدتها بعدازاین سران فتنه را دستگیر و بازداشت و یا زندانی نکرد. آقایان موسوی و کروبی در طول سال ۱۳۸۸ تا بهمن ۱۳۸۹ آزاد بودند، بیانیه میدادند، علیه دولت قانونی کشور و نهادهای قانونی نظام شعار میدادند و در مراسمهای ختم کشته شدن و یا حتی در مواردی در ختمهای دروغین افرادی که زنده بودند شرکت میکردند و نظام را به انواعی از اتهامات متهم کردند و حتی مدعی شدند که در زندانهای نظام شکنجه و تجاوز صورت گرفته و از هر تلاشی برای بر هم زدن نظام اسلامی کوتاهی نکردند.
حصر سران فتنه به بهمن سال ۱۳۸۹ بازمیگردد. ماجرا این بود که در ۲۶ آذر ۱۳۸۹ با خودسوزی فردی به اسم بوعزیزی در کشور تونس تحرکی در کشورهای اسلامی مختلف صورت گرفت که بیداری اسلامی یا بهار عربی نام گرفت و بهمرور به انقلاب در تونس، مصر، لیبی، یمن، بحرین و … منجر شد. این تحرکات در زمستان سال ۱۳۸۹ اوج گرفت و به برکناری حکومت در برخی از این کشورها منجر شد. در همین راستا در کشور سوریه نیز گروههایی به شبیهسازی بیداری اسلامی اقدام کردند و تلاش کردند به همین بهانه با کمکهای خارجی حکومت سوریه را براندازی کنند. در این زمان آقایان موسوی و کروبی در ایران که آزاد بودند نیز خواستار شبیهسازی همین روند در ایران شدند. آنها با استفاده از سردرگمی اولیه در تشخیص ماهیت متفاوت این جریانها در کشورهای مختلف تلاش کردند که مردم را به شورش خیابانی دعوت کنند و تصور میکردند که با توجه به جو منطقهای میتوانند دوباره ایران اسلامی را ناامن کرده و به مقاصد خود در براندازی نظام برسند.
در این شرایط بود که در بهمن ۱۳۸۹ بعد از بیانههای جدید آقایان موسوی و کروبی شورای عالی امنیت ملی تصمیم به حصر این افراد گرفت. موسوی و کروبی در طول سال ۸۸ بارها و بارها دهها بیانیه داده بودند و در نهایت با شکست فتنه خودبهخود ساکت شده بودند و در حصر نبودند، اما آغاز یک فتنه جدید با بهانه بیداری اسلامی و بهار عربی، چیزی بود که میتوانست دوباره منجر به کشته شدن مردم شود.
شایانذکر است که مطابق اخبار سایتهای ضدانقلاب و حامیان فتنه، در پی اعلامیه موسوی و کروبی در ۱۶
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۰۲۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنعانی تحریمهای سهکشور آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریمهایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، همچنین قطعنامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان را به شدت محکوم و از همراهی معدود کشورهایی در اروپا از رویکرد ظالمانه دولت آمریکا انتقاد کرد.
کنعانی افزود: ظرفیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیاز آن در تامین امنیت و منافع ملی، حفاظت از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و دفاع مشروع و بازدارنده در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز خارجی است و جمهوری اسلامی ایران از شرکای مهم جامعه جهانی در تأمین صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی و مبارزه با تروریسم بینالمللی است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی تصریح کرد: توسل به ابزار تحریم علیه ظرفیتهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران نه تنها خللی در عزم و اراده دولت و مردم ایران در افزایش اقتدار ملی با هدف دفاع مشروع و قاطع از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و امنیت و منافع ملی ایران ایجاد نمیکند، بلکه برخلاف میل تحریم کنندگان، تحریمها را به فرصتی برای خودکفایی و خوداتکایی در تقویت و توسعه ظرفیت دفاعی و نظامی ایران تبدیل کرده است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی از رویکرد دوگانه پارلمان اروپا در موضوع حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و دفاع مشروع ایران شدیدا انتقاد کرد و گفت: جای تأسف است که پارلمان اروپا در قطعنامه خود نسبت به اقدام متجاوزانه و ناقض قوانین و حقوق بینالملل رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک ایران و شهادت مستشاران رسمی ضدتروریست ایرانی، صرفا به ابراز تأسف بسنده کرده است، اما اقدام مشروع ایران علیه رژیم یاد شده در چارچوب حق ذاتی دفاع مشروع را شدیدا محکوم میکند!
سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: چرا پارلمان اروپا از پرداختن به منشأ و عامل اصلی بروز تنش و ناامنی در منطقه که ریشه در اشغالگری و رویکرد جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل در کشتار مردم فلسطین و نیز نقض مکرر قوانین و حقوق بینالملل توسط این رژیم جعلی دارد، طفره میرود و در مقابل همسو با سیاست آمریکا از رژیمی حمایت میکند که اصل و اساس ناامنی و تنش در منطقه در طول هشت دهه متمادی است!
کنعانی همچنین با روشن و شفاف توصیف کردن سیاست و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران اوکراین و با رد مجدد ادعاهای مربوط به استفاده از تسلیحات ایران در جنگ اوکراین تاکید کرد: اگر آمریکا و اروپا عزم صادقانهای داشته باشند، جنگ در اوکراین و جنگ علیه غزه در سریعترین زمان ممکن خاتمه خواهد یافت، اما آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اصرار دارند که در مسیر غلط تاریخ حرکت کنند و به جای کمک به توقف جنگ، بر آتش آن بیفزایند و وقت خود را مصروف اتهام زنی به دیگران کنند.
کنعانی تاکید کرد: بسیاری از ملتها و دولتها به خصوص در منطقه غرب آسیا دیگر هیچ امید و اعتقادی به نقش آمریکا و متحدان اروپایی آن در کمک به برقراری ثبات و امنیت در منطقه ندارند.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود؛ این دولت و مردم ایران هستند که باید از آمریکا و اروپا به دلیل نقض توافق هستهای و ایفای نقش مخرب در ثبات و امنیت پایدار در منطقه سؤال و طلبکاری کنند، نه اینکه این دولتهای ناقض عهد و پیمان، خود را جای طلبکار و مدعی نشانده و به گستاخی بر فهرست تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران بیفزایند.
کنعانی خاطرنشان کرد: اگر رشادت و جانفشانی سپاه پاسداران و مستشاران شهید ضد تروریست سپاه در منطقه نبود، تروریسم داعشی تا پشت درب پارلمان اروپا و قلب آمریکا نفوذ کرده بود و امنیت منطقه و جهان را بیش از پیش تهدید میکرد، حال چگونه پارلمان اروپا وقیحانه خواستار گنجاندن تنها نیروی واقعی ضدتروریسم جهان در فهرست تروریسم میشود؛ مگر اینکه تصور کنیم گروههای تروریستی در راستای اهداف و منافع نامشروع آمریکا و معدود دولتهای اروپایی و رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به بیثباتی و ناامنی در منطقه غرب آسیا عمل میکنند!
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پایان بار دیگر تاکید کرد: تکرار رویکردهای غیرقانونی و اشتباه توسل به ابزار تحریم و فشار از سوی آمریکا و تبعیت برخی دول اروپایی از واشنگتن، هیچ حق و مشروعیتی برای ادعاهای آنها از منظر حقوقی و بینالمللی ایجاد نمیکند و آنها باید زمانی پاسخگوی این ادعاها و اقدامات ظالمانه خود علیه دولت و مردم ایران باشند.
انتهای پیام/