Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-28@00:06:52 GMT

بازيگراني که هستند و نيستند

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۰۷۵۲۹

خبرگزاري آريا - تهران- ايرنا- گروهي از بازيگران در سينماي ايران هستند که با وجود آنکه هر يک در سطح و مرتبه‌ کاري و هنري خود، توانمند به ‌شمار مي‌روند و در ضمن، مشکل بيماري نيز ندارند، اما به دلايلي نامشخص سال‌ها است که کم‌تر به نقش‌ آفريني مي‌پردازند.

21 شهريور ماه را «روز ملّي سينما» نام‌گذاري کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين روز به افتخار «سينمايي» در صفحه تقويم‌ها ثبت شده که در طول حياتِ صد و چند ساله‌اش (از ورود نخستين دوربين فيلم‌برداري به ايران در عهد مظفرالدين شاه قاجار تاکنون) توانسته جداي از پيشرفت‌هاي فنّي، هنري و کمّي، ايران را در جهان سينما، کشوري «صاحب سينما» معرفي کند.
اين «سينماي ملّي» افزون بر همه دستاوردهايش و همه افتخارهاي ملّي و بين‌المللي‌اش، از سيمرغ گرفته تا اسکار و خرس نقره‌ اي و نخل طلا و ...، انبوهي از خاطره‌هاي فراموش‌ ناشدني را نيز براي مخاطبان داخلي و خارجي خود خلق کرده است. در آفرينش اين خاطره‌هاي سينمايي، نويسندگان، کارگردانان، تهيه‌کنندگان، فيلم‌برداران و تصويربرداران، صدابرداران و صداگذاران، تدوينگران، چهره‌پردازان، آهنگسازان، دستياران، طراحانِ صحنه و لباس، منشيان صحنه، صداپيشگان، تدارکات‌چيان، اصلاح‌گرانِ نور و رنگ، طراحان و مجريان جلوه‌هاي ويژه، عکاسان، بدلکاران، هنروران و ... نقش دارند؛ اما نتيجه زحمت‌ها و کوشش‌هاي هنرمندانِ اين صنف‌ها در ساخت و پرداخت فيلم‌ها در ويترين جذاب و هنرمندانه بازيِ «بازيگران» است که به جلوه‌گري در مي‌آيد و بر پرده نقره‌ اي مي ‌نشيند و يا از جعبه جادو پخش مي‌شود.
از اين‌رو است که در سرتاسر جهان بسياري از مردم، فيلم‌ها را با «بازيگرانِ» آن‌ها مي‌شناسند و هنوز هم شماري از مخاطبانِ سينما، فيلم‌ها را براساس بازيگراني که در آن‌ها بازي مي‌کنند، براي تماشا برمي‌گزينند.
** بازيگران و سرنوشت‌هاي متفاوتشان
سينماي ايران طي سال‌هاي زندگيِ پُر فراز و نشيب خود، بازيگرانِ مرد و زنِ بسياري را معرفي و مشهور کرده است؛ برخي از اين بازيگران خوشبختانه پس از سال‌ها همچنان به بازيگري و خاطره‌آفريني ادامه مي‌دهند. برخي ديگر، بازيگراني هستند که در دوره‌اي به اوجِ شهرت و پُرکاري مي‌رسند، اما پس از افولِ ستاره خوشبختي، فعاليتشان کم‌تر مي‌شود و ادامه راه را به شکلي عادي با بازي در نقش‌هاي معمولي و نه‌چندان مطرح ادامه مي‌دهند.
گروهي ديگر اما کساني‌اند که چون از آغاز به اشتباه وارد جاده بازيگري شده‌اند، بسيار زود نيز يا از مسير منحرف مي‌شوند و يا اينکه دچار نقص فني مي‌شوند و براي هميشه از ادامه حرکت در راه پُر پيچ و خم بازيگري باز مي‌مانند. دسته ديگرِ بازيگرانِ سينماي ما، آن‌هايي هستند که پس از سال‌ها فعاليت، به‌شکلي به ‌تقريب خودخواسته از عالمِ بازيگري کناره مي‌گيرند؛ از جمله اين بازيگران مي‌توان به بازيگران توانمندي چون حسين گيل يا شهلا رياحي و کتايون رياحي اشاره کرد. البته برخي بازيگران نيز هستند که در عين توانمندي، به علت بيماري به ناچار تاحدي از دنياي بازيگري جدا شده‌اند؛ استادان محمدعلي کشاورز و فخري خوروش از اين دست بازيگرانند که چند سالي است سينماي ايران توفيق حضورِ آنان را از دست داده است.
در کنار اين‌ها، گروهي ديگر از بازيگران نيز هستند که با وجود آنکه هر يک در سطح و مرتبه‌ کاري و هنري خود، توانمند به‌شمار مي‌روند و در ضمن، مشکل بيماري نيز ندارند، اما به دلايلي نامشخص سال‌ها است که کم‌تر به نقش‌آفريني مي‌پردازند. در ميان اين گروه از بازيگران که تعدادشان نيز بسيار است، هنرمندانِ شاخصي به چشم مي‌خورند که سابقه نامزدي يا دريافت سيمرغ از جشنواره فيلم فجر را هم در کارنامه خويش دارند، اما با وجود اين، متأسفانه به‌ نظر مي‌رسد که گويي از گردونه پرماجراي بازيگري در سينما و حتي تلويزيون ايران بيرون شده‌اند. آنچه جاي خالي اين گروه از نقش‌آفرينان را در سينماي ما پررنگ‌تر کرده، اين است که اغلب هنرمنداني که به اين سرنوشت دچار شده‌اند، داراي لحن و جنس بازيگريِ خاص و منحصر به‌ فردي هستند، که حاصل سال‌ها هنرنمايي آنان در تئاتر، سينما و تلويزيون است.
اگر فيلم‌ها و سريال‌هاي ما اين لحن‌ها و جنس‌هاي ويژه و متفاوت بازيگران را فراموش نکرده بودند، امروز بدين وضعيت دچار نمي‌شديم که در بسياري از فيلم‌ها و سريال‌ها شاهد حضورِ چرخشي و تکراري تعدادي مشخص از بازيگران براي نقش‌هاي اول و دوم و سوم و چندم باشيم.
روز ملّي سينما بهانه‌اي شد تا به ياد بياوريم، چند تن از نقش‌آفرينانِ هنرمند سينماي ايران را که چند سالي است چشم سينما و تلويزيون و مخاطبانشان به جمالِ خاطره‌سازشان روشن نشده است.
** فرامرز صديقي
بازي در فيلم «خاک و آتش» (مهدي صباغ زاده / 1389) آخرين حضور فرامرز صديقي بر پرده نقره‌اي سينما بوده است. دو سال پيش از اين فيلم نيز او در فيلمِ «دختر آدم، پسر حوا » (رامبد جوان / 1387) حضوري بسيار بسيار کم‌رنگ داشت. اين بازيگر در اين هفت سال حتي در سريال‌هاي تلويزيوني نيز بازي نکرده است.
فرامرز صديقي که در سال 1371 فيلم طعمه را نيز ساخته است، از جمله بازيگراني است که با شماري از کارگردانان بزرگ و صاحب‌ سبک سينماي ايران همکاري کرده، که «دندان مار» و «تيغ و ابريشم» (هر دو از مسعود کيميايي)، «دلشدگان» (علي حاتمي)، «زمان از دست رفته» (پوران درخشنده)، «مارال» و «عشق کافي نيست» (مهدي صباغ زاده)، «آخرين پرواز» (احمدرضا درويش) و «سايه‌هاي غم» (شاپور قريب)، از جمله اين همکاري‌ها است.
فرامرز صديقي يک بار در سال 1370 براي بازي در فيلم «دادستان» (بزرگمهر رفيعا) سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد را از آن خود کرد. وي همچنين سه بار براي بازي در «دندان مار»، «مارال» و «هزاران زن مثل من» (رضا کريمي) نامزد دريافت سيمرغ شده است.
** سعيد پورصميمي و اسماعيل محرابي
سعيد پورصميمي، از برجسته‌ترين بازيگران ايران است که اين بزرگي و هنرمندي‌اش را همگان تصديق کرده‌اند و اين را مي‌توان از تعريف و تمجيد‌هاي نامداران سينما از اين بازيگر دريافت. سعيد پورصميمي گرچه در سال‌هاي اخير گه‌گاه در فيلم‌هايي همچون `يه حبّه قند` (رضا ميرکريمي / 1388) يا «بوسيدن روي ماه» (همايون اسعديان / 1390) و يا «نرگس مست» (جلال‌الدين درّي / 1395) و «يک تعبير عاشقانه» (ابراهيم مختاري / 1395) بازي کرده، اما اين حضور مقطعي به هيچ روي درخورِ بازيگري چون پورصميمي نيست که سه بار سيمرغ جشنواره فجر را از آن خود کرده و چهار بار هم نامزد دريافت آن شده است.
به راستي در سينماي ايران چند نفر مانند سعيد پورصميمي داريم که در فيلم‌هايي چون «ناخدا خورشيد»، «تحفه‌ها»، «پرده آخر»، «تک درخت‌ها»، «قاعده بازي»، «نسل سوخته»، «مدرسه پيرمردها»، «تا غروب»، «آباداني‌ها» و «دلشدگان» طوري بازي کند که هم بازي‌اش شبيه به «سعيد پورصميمي» باشد و هم با ديگر نقش‌هايش تفاوت داشته باشد؟
اسماعيل محرابي نيز که خاطره بازي‌هايش در فيلم‌ها و سريال‌هايي چون «خواستگاري»، «بالاش»، «بوعلي سينا»، «تنهاترين سردار» و «هزاردستان» فراموش نمي‌شود، به تازگي، پس از چندين سال فيلمي را بر پرده سينماها دارد (فيلم «گذر موقت» به کارگرداني افشين هاشمي). محرابي نيز از سرمايه‌هاي سينماي ايران است که سال‌هايي ارزشمند از عمر خود را به دور از بازي و بازيگري و خاطره‌آفريني گذارنده و اي کاش حال که دوباره به سينماها آمده است، اين حضور شيرينش تداوم داشته باشد.
** مصطفي طاري
مصطفي طاري، با آن سيما و صداي ويژه‌اش، از بازيگران قديمي تئاتر، سينما و تلويزيون ايران است که از سال 1348 کار خود را با بازي در تئاتر آغاز کرد. طاري در سال 1351 با ايفاي نقش در فيلم «تجربه» به کارگرداني روانشاد عباس کيارستمي، ايستادن جلو دوربين را تجربه کرد؛ و پس از آن نيز در «مسافر» کيارستمي بازي کرد.
از ويژگي‌هاي بازي مصطفي طاري، يکي اين است که وي به‌خوبي از چشمان نافذ و صداي خاص خود براي هرچه بهتر ايفا کردن نقش بهره مي‌برد. اين چهره و صدا با آنکه براي بازي در نقش‌هاي جدّي و گاه خاکستري و حتي منفي بسيار مناسب است، اما هنرمندي و توانمندي طاري اين مجال را برايش فراهم کرده که بتواند چهره و صدايش را در نقش‌هايي با رگه‌هاي طنز نيز به کار گيرد؛ مانند بازي درخشان او در نقشِ «گرگيش» سريال «تفنگ سرپر» (امرالله احمدجو) و يا نقش‌آفريني‌اش در مجموعه «شاهگوش» (داوود ميرباقري).
اين بازيگر قديميِ سينماي ايران در فيلم‌هايي چون «از فرياد تا ترور» (منصور تهراني)، «آوار» (سيروس الوند)، «بهار در پاييز»، «خواستگاري» و هم‌نفس» (مهدي فخيم‌زاده)، «بي‌پناه» (فرامرز قريبيان)، «جنگلبان» (منوچهر حقاني‌پرست) بازي کرده است. بازي در نقش «بن حريث»، رئيس دارالشرطه‌ کوفه در زمان ابن زياد (عليه‌العنه)، در سريال «مختارنامه»، يکي از ماندگارترين نقش‌آفريني‌هاي طاري در تلويزيون بوده است. «سفر سبز» به کارگرداني محمدحسين لطيفي از ديگر سريال‌هايي است که طاري بازي کرده است.
آخرين بازي مصطفي طاري در سينما باز مي‌گردد به سال 1392 و ايفاي نقشي کوتاه در فيلم «نازنين» (مهدي گلستانه).
** گلچهره سجاديه
آخرين فيلمي که از بازيگر گزيده‌کار سينماي ايران، گلچهره سجاديه، به نمايش درآمده، «حوالي اتوبان» (سياوش اسعدي / 1387) است. البته وي در سال 1394 نيز در فيلم «باران مي‌باريد» ساخته علي صفي‌خاني بازي کرده که اين فيلم هنوز به اکران درنيامده است.
سجاديه نيز از سيمرغ‌داران سينماي ايران است؛ او براي بازي در نقش خانم دکتر فيلم «سرزمين خورشيد» (احمدرضا درويش / 1375) هم سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن را دريافت کرده و هم تنديس زرين اولين جشن خانه سينما را. سجاديه همچنين براي بازي در فيلم‌هاي «هبوط» (احمدرضا معتمدي / 1372) و «هيوا» (رسول ملاقلي پور / 1377) دو بار نامزد دريافت سيمرغ بلورين جشنواره فيلم فجر شده است.
اين بازيگر که در سه فيلم «دندان مار»، «گروهبان» و «رد پاي گرگ» مسعود کيميايي و نيز «کلاغ» بهرام بيضايي بازي کرده، نخستين بار با بازي در نقش «رعنا» در سريالي به همين نام (اثر داوود ميرباقري) به مخاطبان تلويزيون نيز معرفي شد. سجاديه به تازگي و پس از سال‌ها، دوباره به تلويزيون بازگشته و دارد در سريالي به نام آنام (جواد افشار) بازي مي‌کند؛ مجموعه‌اي که گفته مي‌شود شايد در پاييز امسال به پخش برسد.
** جهانگير الماسي
جهانگير الماسي؛ بازيگري است که در دهه شصت، مزه «در اوج بودن» را به‌ تمامي چشيده است. او که پيش از انقلاب در تئاترهاي بسياري به بازيگري و کارگرداني پرداخته بود، پس از انقلاب در «هزاردستانِ» روانشاد علي حاتمي بازي کرد و بعد از آن تا چندين سال در بهترين آثار دهه شصت به ايفاي نقش پرداخت.
«تنوره ديو» و «شبح کژدم» (کيانوش عياري)، «آشيانه مهر» (جلال مقدم)، «نار و ني» (سعيد ابراهيمي‌فر)، «لنگرگاه» (کيومرث پوراحمد)، «ريشه در خون»، «آوار» و «محموله» (سيروس الوند)، «ويزا» (بهرام ري پور) و «افسانه آه» (تهمينه ميلاني) از فيلم‌هايي است که الماسي در دهه شصت بازي کرده است. در دهه هفتاد نيز اين بازيگر کمابيش در فيلم‌هاي مختلفي چون «هبوط» (احمدرضا معتمدي)، «آذرخش» (احمدرضا درويش)، «باني چاو» (احمدرضا گرشاسبي) هنرنمايي کرد؛ اما از اواخر دهه هفتاد، رفته رفته، فعاليت وي در سينما و بعد هم در تلويزيون کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد تا جايي که در دهه هشتاد تنها در سه فيلم / سريال «صنوبر» (مجتبي راعي)، فيلم / سريال «پشت پرده مه» (پرويز شيخ‌طادي) و فيلم «دايناسور» (پرويز شيخ‌طادي) بازي کرد و از سال 86 تاکنون نيز در هيچ فيلمي بازي نکرده است. آخرين بازي الماسي در تلويزيون نيز به سريال «طفلان مسلم» (مجتبي ياسيني / 1387) باز مي‌گردد.
الماسي که بازي درخشانش در «شبح کژدم»» از ياد نمي‌رود، در اين سال‌هاي دوري از بازي و فيلم و سينما، به قول خودش کوشيده تا از هر راهي که شده مسيرش را در دنياي سينما ادامه دهد؛ از اين رو، گاه طرح‌هايي نوشته که بر مبناي يکي از آن‌ها فيلم «سيب و سلما» (حبيب‌الله بهمني) ساخته شد و يا در سال 1392 فيلم پُرحاشيه «رنج و سرمستي» را ساخت که هنوز هم به اکران درنيامده است. الماسي درباره اين فيلم گفته که «رنج و سرمستي» فيلمي است که رنجش براي او بوده و سرمستي‌اش براي ديگران!
البته قرار بود که الماسي با بازي در«کاناپه»، فيلم توقيف شده کيانوش عياري، پس از سال‌ها به سينما برگردد که بازي وي در اين فيلم منتفي شد. تازه‌ترين بازي الماسي، نقش‌آفريني‌اش در نمايش «بن‌بست» است که دو ماه پيش روي صحنه رفت.
** آخرين مادرهاي بازمانده
سينما و تلويزيون ايران در دوره‌اي، مادرها و مادربزرگ‌هاي بسياري داشت که با بازي‌هاي درخشان، ساده و باورپذير خود، حس مادري را به خوبي به بيننده منتقل مي‌کردند؛ روانشادان حميده خيرآبادي، رقيه چهره‌آزاد، مهري مهرنيا، نيکو خردمند، مهري وداديان، مليحه نظري، فرخ‌لقا هوشمند، جميله شيخي، پروين سليماني، مليحه نيکجومند، پروين‌دخت يزدانيان، مهين شهابي، لوريک ميناسيان، فاطمه طاهري، معصومه اسکندري و آنيک شفرازيان از جمله اين مادران بودند که، خاک بر آنان خوش باد.
اما از ميان مادراني که همچنان سايه سبزشان بر سر سينما و تلويزيون ايران گسترده است، مي‌توان از ژاله علو، پري اميرحمزه و ثريا قاسمي نام برد. به جز ثريا قاسمي که کمابيش در تلويزيون و سينما حضور دارد و آخرين هنرنمايي‌اش، در فيلم «ويلايي‌ها» (منير قيدي / 1395) به نمايش درآمده، دو بانوي ديگر چند سالي است که نه در سينما فيلمي بازي کرده‌اند و نه در تلويزيون.
اگرچه ژاله علو به تازگي گويندگي تيزر فيلمِ هنوز اکران نشده‌ي «آذر» (محمد حمزه‌يي) را انجام داده، آخرين حضورِ تصويري‌اش اما باز مي‌گردد به مجموعه «مختارنامه». «پري اميرحمزه» نيز آخرين بار در سريال «سير و سرکه» (غلامرضا رمضاني / 1390) بازي کرده است. اين درحالي است که هر دو اين بازيگران ارزشمند، جنس خاصي از بازي را به نمايش مي‌گذارند که کم‌تر مي‌توان نمونه‌اش را در بازيگراني ديگر ديد.
** ديگراني که هستند و نيستند
اين چند بازيگري که اشاره کوتاهي به خاطره‌سازيشان شد، نمونه‌هايي از ده‌ها هنرمندِ کاربلدي هستند که سينما و تلويزيون ما آن‌ طور که شايد و بايد قدرشان را نمي‌داند و از وجودِ هنرمندشان بهره نمي‌برد.
عنايت شفيعي، توران مهرزاد، جلال پيشواييان، عنايت بخشي، سيروس ابراهيم زاده، مرجان محتشم، جهانبخش سلطاني، پروانه معصومي، حسين خاني بيک، فردوس کاوياني، اسماعيل شنگله، ميرصلاح حسيني، حسن رضايي، ميرحسين معلومي، تانيا جوهري، محسن زهتاب، امرالله صابري، محمود بصيري، محمد کاسبي، شهاب عسکري ،ولي الله شيراندامي، اردلان شجاع کاوه، رضا فيض نوروزي، شهين عليزاده، حميد عبدالملکي، بهزاد جوانبخش، سروش گودرزي، رضا بابک، چنگيز وثوق، روح الله مفيدي، مظفر مقدم و بسياري بازيگرانِ ديگر، سال‌ها است که يا در عرصه بازيگري حضور ندارند، يا اگر هستند، بسيار کم‌رنگ و درحاشيه روزگار مي‌گذرانند.
راستي ياد خسرو شجاع‌ زاده يا همان «جمالِ» سريال «پدرسالار» که در «غريبه و مه» بهرام بيضايي نيز بازي کرده بود، خوش و روحش شاد، که با وجود هنرمندي سال‌ها در گمنامي و عزلت و دور از بازيگري روزگار گذراند و در غريبي اسفند ماه 1395 به رحمت حق پيوست.
ميزگرد و گزارش**3067*1436*گزارش: اميرحسين دولتشاهي*انتشار: داود پورصحت*
انتهاي پيام /*

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۰۷۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند

به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد.

با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بی‌سابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است.

حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

 هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها  از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شده‌اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های  ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد.  امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.

با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی  است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد داده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.

بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه، به وضوح محاسبه کرده‌اند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

دیگر خبرها

  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • دلالان از بازار مسکن راضی نیستند!
  • ویدئو دیدنی از بازیگرانی که از کودکی مشهور شدند
  • گزارشی از زنده به گورشدن ۲۰ نفر + جزئیات | جسدهایی که به دلیل تکه تکه شدن یا تجزیه آنها قابل شناسایی نیستند...
  • منتظری: حجاب در ایران قانون است؛ همه باید از آن پیروی کنند، حتی کسانی که مسلمان هم نیستند
  • حجاب در ایران قانون است؛ همه باید از آن پیروی کنند، حتی کسانی که مسلمان هم نیستند
  • گواردیولا: منچسترسیتی و آرسنال از وضعیت لیورپول در امان نیستند
  • آنهایی که اهل ژیمناستیک نیستند، به انتخابات نیایند
  • داروخانه‌های معتبر اینترنتی‌ مجاز به فروش شیر خشک نیستند