نرخ خودکشی در ایران رتبه ۱۰۸ جهان است
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۱۵۶۵۴
به گزارش خبرنگار خبرآنلاین از همدان ؛ حبیب الله مسعودی فرید، که در جمع خبرنگاران همدانی سخن می گفت با اعلام مطلب فوق افزود: کودک آزاری یک جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد.
وی تصریح کرد: رسانه ها در پیشگیری از تکرار کودک آزاری و افزایش حساسیت افراد نسبت به فاکتورهای کودک آزاری بسیار موثرند.
مسعودی فرید، تاکید کرد: مردم ایران از کنار کودک آزاری به راحتی نمی گذرند و امروزه همه اقشار جامعه نسبت به تنبیه کودکان یا کودک آزاری واکنش نشان می دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اضافه کرد: هم اکنون میزان حساسیت و استانداردهای افراد در موارد کودک آزاری بالا رفته است و فعالیت مراکز اورژانس اجتماعی در کاهش موارد کودک آزاری کمک شایانی داشته است.
مسعودی فرید با بیان اینکه سال گذشته 700 هزار تماس با اورژانس اجتماعی در کشور برقرار شده است گفت: 13 هزار مورد از این تماس ها در مورد اعلام کودک آزاری بوده و اعلام کودک آزاری به معنای انجام کودک آزاری نیست و در حدود نیمی از این 13 هزار تماس تایید شد که کودک آزاری رخ داده است.
وی تصریح کرد: مردم باید هر جا کودک آزاری را مشاهده کردند به 123 اطلاع دهند و آگاه سازی به والدین کودکان در مهدکودک و دانش آموزان در مدرسه و حضور نیروی انتظامی و همکاری قوه قضاییه و سازمان های مردم نهاد می توانند به کاهش آمار کودک آزاری در کشور کمک کند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره برنامه های حوزه اورژانس اجتماعی گفت: طبق هدفگذاری ها مراکز اورژانس اجتماعی باید در تمامی شهرهای بالای 50 هزار نفر راه اندازی می شد تا خدمات مددکاری و روانشناسی اورژانسی را به مردم ارائه دهند.
وی با بیان اینکه تا پایان سال 95 ، 197 مرکز اورژانس اجتماعی در کشور فعال بود گفت: امسال به عنوان اولین سال برنامه ششم توسعه راه اندازی 140مرکز اورژانس اجتماعی هدفگذاری شده است که از ابتدای سال جاری تاکنون 80 مرکز اورژانس اجتماعی راه اندازی شده و مابقی آنها تا پایان سال جاری راه اندازی می شود.
مسعودی با اشاره به اینکه 22 خانه امن جهت اقامت زنان در معرض خشونت در کشور فعال است، خاطرنشان کرد: 18 کارگروه برای موضوع آسیب های اجتماعی در کشور تشکیل شده که بهزیستی در 15 کارگروه آن عضو است و یکی از آن کارگروه زنان سرپرست خانوار است که برنامه هایی را برای این قشر از جامعه تدوین کرده است.
وی گفت: 180هزار خانواده در کشور دارای زن سرپرست هستند که با احتساب اعضای این خانواده ها بالغ بر 500 هزار نفر در این بخش زیر پوشش بهزیستی هستند که از این تعداد 14 هزار خانوار دارای زن سرپرست در سال گذشته توانمند و از چرخه حمایتی بهزیستی خارج شدند.
وی بیان کرد: در راستای کاهش نرخ طلاق نیز سامانه مداخله در کاهش طلاق توسط بهزیستی طراحی شد و با همکاری دادگستری قبل از ثبت درخواست طلاق در سامانه دادگستری، زوج های در آستانه طلاق توسط قاضی به مراکز بهزیستی ارجاع داده می شوند و خدمات مشاوره روانشناختی دریافت می کنند و تمامی مداخلات در این سیستم ثبت می شود.
وی اظهار کرد: با اجرای این طرح در چهارماهه اول سال 96 نرخ طلاق نسبت به مدت مشابه سال 95 حدود 14 درصد در استان خراسان رضوی که به عنوان نمونه این طرح را اجرا کرد کاهش داشته است.
وی تصریح کرد: به زودی سامانه مداخله در کاهش طلاق در تمامی استان ها راه اندازی خواهد شد تا موجب کاهش نرخ طلاق در کشور شود.
معاون امور اجتماعی بهزیستی کشور بیان کرد: حدود 50 درصد طلاق ها هم اکنون در پنج سال اول زندگی زوجین رخ می دهد و با گسترش دوره های آموزشی برای زوجین می توان از این امر پیشگیری کرد.
مسعودی فرید اظهار کرد: سال گذشته یک هزار و 200 کودک که در خانواده های معتاد زندگی می کردند و حدود 600 نوزادی که از پدر یا مادر معتاد متولد شده بودند شناسایی و وارد سیستم بهزیستی شدند و نیمی از این بچه ها با مداخلات بهزیستی به دامان خانواده ها بازگشتند.
وی با بیان اینکه 11 دستگاه علاوه بر بهزیستی در خصوص ساماندهی کودکان خیابانی مکلف هستند گفت: بیش از 95 درصد کودکان خیابانی با خانواده های خود زندگی می کنند لذا مراکزی به نام مراکز حمایتی آموزشی کودک و خانواده راه اندازی شد تا بتوانیم این کودکان را شناسایی و جذب کنیم و با خانواده های آنها ارتباط بگیریم و مداخلات لازم را انجام دهیم.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اضافه کرد : در سال 94 ، 6 هزار کودک خیابانی شناسایی شده بودند و با رویکرد خانواده محور بهزیستی حدود 9 هزارو 280 کودک خیابانی در سال 95 زیر پوشش قرار گرفتند.
48
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۱۵۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی از رزیدنتها به پزشکان رسیده؛ چرا دکتر سمیرا آلسعیدی خودکشی کرد؟/ «خودکشی پزشکان بهمثابه یک انتحار اجتماعی است»
الهه جعفرزاده: اواخر هفته گذشته (پنجشنبه ۶ اردیبهشت)، با انتشار خبر درگذشت خانم دکتر سمیرا آلسعیدی، دانشیار روماتولوژی و عضو مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، جامعه پزشکی برای بار دوم در سال جاری به سوگ نشست. مواجهه نخست با بحران خودکشیِ یکی دیگر از اعضای کادر درمان در سال جاری، به چهارم فروردین ماه بازمیگردد؛ که مربوط به درگذشت خانم دکتر پرستو بخشی، متخصص قلب و عروق در بیمارستان دلفان بود.
دکتر هادی یزدانی، پزشک و دکترای حرفهای پزشکی، در گفتوگو با خبرآنلاین، پیرامون این مسئله میگوید: «چندی است که در جامعه فعلی سرفصلی داریم تحت عنوان «خودکشی پزشکان»؛ و طی همین مدتی که من بهشخصه مباحث پیرامون این موضوع را به طور دقیقتر بررسی میکنم، میبینم همین عنوان و سرفصل منتقدانی دارد با این طرز تفکر که «پدیده خودکشی در تمام جوامع وجود دارد و ارتباطی با شغل افراد ندارد. پزشکان نیز قشری از یک جامعه هستند و چندان تفاوتی میان خودکشی این گروه با سایر گروههای موجود در یک اجتماع حاکم نیست و نباید گروه پزشکان در ذیل این پدیده پررنگ شوند؛ که این تفکر درستی نیست.»
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دغدغه و رویکرد جامعه پزشکی در مواجهه با خودکشی اعضای کادر درمان چیست و چطور به آن میپردازد؟
نگاه نقادانهای که بر این مسئله حکمفرماست، چندان صحیح نیست؛ در واقع دغدغه جامعه پزشکی در پی مرگ اعضای کادر درمان، این نیست که با به پا کردن سر و صدا در جامعه، توجهها را به سمت خود جلب کند و در نهایت هم بیحاصل باشد. بلکه دغدغه تمام همکاران ما در این حوزه، تلاش در راستای «به رسمیت شناختن» این مسئله از سوی اجتماع است؛ اینکه جامعه آگاه شود سرفصلی با عنوان خودکشی پزشکان وجود دارد. پس از شناخت و پذیرش این سرفصل، در مراحل بعد میتوان علل و عوامل دخیل در وقوع این پدیده را به درستی مورد بررسی قرار داد.
مرگ دکتر آل سعیدی، از ابتدای امسال تا کنون، دومین خودکشی در جامعه پزشکی ایران است. این مورد به لحاظ علّی و کیفی چه تفاوتی با خودکشی دکتر پرستو بخشی در فروردین ماه سال جاری دارد؟
در سال جدید، ما دو مورد خودکشی در جامعه پزشکان داشتیم؛ یکی خودکشی دکتر پرستو بخشی پزشک متخصص قلب، و دیگری خودکشی اخیر دکتر سمیرا آل سعیدی. دو موردی که از دو جنسِ متفاوت هستند و علل عینی حاکم بر هر یک از این موارد مجزا و مختلفاند.
در مورد خانم دکتر بخشی، ما شاهد یک «ظلم و تحقیر سیستماتیک» هستیم که طی یک ماه اخیر بارها روی این موضوع تأکید کردیم و درباره آن نوشتیم؛ که عده بسیاری در اینباره، موضعگیری کردند و طبق معمول سعی داشتند که ماجرا مشمول مرور زمان شده و فراموش شود. مرحومه بخشی، علاوه بر شرایط روحی نامساعد و افسردگی ناشی از مرگ والدین، در دوران طرح، انواع و اقسام تحقیرها، مضیقهها و کمبودها را متحمل شده بود؛ که مجموعه این عوامل، ایشان را پله پله به سمت خودکشی سوق داد.
در مورد خانم دکتر آل سعیدی با توجه به شواهد و اطلاعات موجود میتوان ادعا کرد که مرگ و خودکشی ایشان از جنس دیگری است. اگر از منظر بیرونی بخواهیم به موضوع بنگریم، دکتر آل سعیدی در منتهیالیه موفقیت و جایگاه علمی و مدیریتی کشور قرار داشتند و به عبارتی تمام چیزهایی که سمبل موفقیت تلقی میشوند، در ایشان جلوهگر بود. در واقع مسئلهای که جنس خودکشی خانم دکتر آل سعیدی را متمایز میکند [با استناد به گفتوگوهای منتشرشده از دکتر آل سعیدی با دیگر همکارانشان]، این است که ایشان همواره از یک «ناامیدی اجتماعی» صحبت میکردند؛ شرایطی که در آن هیچ امیدی به آینده و پیشرفت نیست و همهچیز رو به افول میرود.
رسیدن به ناامیدی اجتماعی شاید حس آشنایی برای اکثر افراد در هر جایگاهی باشد؛ که مسلماً علل متعددی دارد. «شغل» افراد در رسیدن به این بنبست چه نقشی دارد؟
قطعاً همینطور است؛ شاید این یک تجربه مشترک برای اکثر افراد در هر جایگاهی باشد، اما در موردِ دکتر آل سعیدی، این یأس فلسفی و ناامیدی اجتماعی به طور ویژه همزمان شده بود با شغل ایشان؛ که یک زمینه کاری پراسترس با فرسودگی بالا به شمار میآید. این اتفاق به خوبی نشان میدهد که «مشاغل» چقدر در ایجاد احساسات و اتخاذ تصمیمات نقش پررنگی دارند. همانطور که در مورد مذکور، فردی با وجود مرتبه بالای علمی، موفقیتهای قابل توجه و شرایط اقتصادی مطلوب به نقطهای میرسد که تصمیم بگیرد به زندگی خود پایان دهد و یک «چرا»ی بزرگ و بیپاسخ را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
در ابتدای صحبت، «به رسمیت شناساندن پدیده خودکشی پزشکان» را بهعنوان دغدغه اصلی در جامعه پزشکی مطرح کردید؛ از نگاه شما جامعه فعلی چقدر پذیرای این دیدگاه است؟
در جامعهای که دین در معادلات آن یک متغیر قوی و حکومت آن متظاهر به دین است، پدیده خودکشی یک عمل حرام و غیرشرعی محسوب میشود و بنا بر همین باورهای دینی، سعی جامعه همواره بر این بوده که سکوت کند یا برچسب خودکشی را کنار بزند و ماجرا را با عناوین دیگری همچون «مرگ خودخواسته» روایت کند. در چنین شرایطی، صحبت از این ماجرا و به رسمیت شناختن آن دغدغه اصلی ماست. خودکشی، نام دیگری ندارد، فراتر از یک آسیب اجتماعی است همردهی یک «انتحار اجتماعی» باید مورد شناخت و بررسی قرار بگیرد.
خودکشی «رزیدنتها» نیز مشمول این دغدغه است؟
صد البته؛ این دغدغه فقط معطوف به خودکشی پزشکان نیست، بلکه در زمینه خودکشی رزیدنتها نیز روال به همین شکل است. عدم پرداخت حقوق مادی و معنوی در این گروه از کادر درمان، تنها یک جنبه از مشکلات حاکم بر این قشر است. ساعات کاری طاقتفرسا، شرایط تحقیرآمیز، عدم حمایت و روابط پادگانی بین اساتید و رزیدنتها نیز از مشکلات قابل توجه این حوزه است که به اشکال گوناگون منجر به خودکشیهای زنجیرهای میشود و ماهیت این ماجرا برای جامعه خطرناک است. هرچند این موضوعات قابلیت حل و فصل دارد، فقط عمده هدف ما این است که چنین مسائلی به رسمیت شناخته شود.
فکر میکنید تداوم اطلاعرسانی در راستای به رسمیت شناختن دومینوی خودکشی در جامعه پزشکی چقدر مثمر ثمر واقع خواهد شد؟
اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این زمینه، فقط به سود جامعه پزشکی نیست و باید بهصورت کلان به آن نگاه کرد؛ چرا که سلامت جسم و روان تکتک اعضای یک جامعه در گروی سلامت سیستم بهداشت و درمان است. سیستم حاکمیتی کشور نیز موظف است صدای مظلومیت این قشر از جامعه را بیش از پیش بشنود. جامعه پزشکی و کادر درمان همواره در این راستا ثابتقدم بوده و میکوشد با صدای بلندتر و در ابعاد گستردهتری، اهمیت پدیده خودکشی در جامعه پزشکی را به گوش آحاد جامعه برساند.
بیشتر بخوانید:
خودکشی یک پزشک دیگر؛ جزئیات بیشتر از درگذشت این پزشک زن ۱۵ شب کشیک در ماه؛ آموزش یا کار ارزان؟/ «درآمد یک پزشک متخصص طرحی در ایران کمتر از یک آرایشگر است» افزایش ۵ برابری نرخ خودکشی در جامعه پزشکی؛ «سالانه ۱۳ خودکشی در جمعیت رزیدنتی کشور داریم»/ یک راهحل مهم:«کمک روانی» خودکشی رزیدنتها؛ مرگ خودخواسته در پناه انتخاب رشته اجباری۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900289