تکرار خطای برجامی/ نسلکشی در قرن ٢١/ هم ترجمه درست بود، هم تحلیل!
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۲۳۱۱۰
هشداری که هفته گذشته تحت عنوان «بازی خطرناک برجام 2» با هدف «علاج واقعه قبل از وقوع» منتشر شد، به هدف خورد و ولولهای در اردوگاه برجامیان انداخت که انتظارش را نداشتند.
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
هم ترجمه درست بود، هم تحلیل!
محمدحسین محترم در کیهان نوشت:
ظاهراً هشداری که هفته گذشته تحت عنوان «بازی خطرناک برجام 2» با هدف «علاج واقعه قبل از وقوع» منتشر شد، به هدف خورد و ولولهای در اردوگاه برجامیان انداخت که انتظارش را نداشتند.اصلاحطلبان و طرفداران دولت با سراسیمگی و با تیتر زدن در صفحه اول روزنامههای خود تحت عنوان «تحلیل غلط از ترجمه غلط»، تلاش کردند آنچه را که فیثاغورت نیافته بود، القاء کنند که یافتهاند؛ در حالی که با اندک تامل و جستوجویی میتوانستند از این گاف بزرگ رسانهای خود جلوگیری کنند.!!!. اگر از غلطهای املایی فراوان و سطح سواد نویسنده و سردبیر سیاسی روزنامه اصلاحطلب و طرفدار دولت بگذریم، اما باید گفت:
1- همین که اصلاحطلبان به سرعت و بلافاصله به مطلب «بازی خطرناک برجام 2» واکنش نشان دادند، خود حکایت از اهمیت خبر و تحلیل آن دارد که روزنامههای مدعی اصلاحطلبی و طرفدار دولت، هم آن خبر را به تیغ سانسور سپردند و هم بیخیال آنچه که با این خبر قرار است بر سر کشور و مردم بیاید، شدند و علاوه بر آن تلاش کردند خبر منتشر شده توسط دیگر رسانهها را با اتهام زدن و مسموم سازی فضای خبری، به نوعی تحریف کنند، اما با هرآنچه سراسیمه گفتند و نوشتند، نتوانستند اندک استدلالی در نقض غرض مطلب «بازی خطرناک برجام 2» ارائه کنند.
2- انحراف افکارعمومی از اصل واقعیتهایی که در حال رخ دادن است،همانند مذاکرات هستهای، علت اصلی واکنش به «مکمل برجام»است.در زمان مذاکرات هستهای هم با افشای فکت شیت آمریکایی و ضمائم برجام، مدعیان اصلاحطلبی و طرفداران برجام ابتدا همه را انکار کردند اما خود اعضای تیم مذاکره کننده هستهای مجبور شدند به وجود آنها اذعان کنند. در مطلب «بازی خطرناک برجام2» برچند نکته اصلی براساس مستندات و شواهد موثق تاکید شده است که ظاهرا دانستن آنها برای مردم از نگاه کسانی که روزگاری دانستن را حق مردم میدانستند، ذنب لایغفر شده از جمله اینکه: الف) کلید خوردن برجام2 از سوی آمریکا و غربیها بدون اینکه برجام دستاوردی برای کشور و مردم داشته باشد.
ب) آمریکاییها با مطرح کردن بازدید از مراکز نظامی و تشدید فشارها قصد دارند از خلل و فرج برجام استفاده کنند و مذاکره درباره موشکهای بالستیک و مسائل منطقه را تحت عنوان «مکمل برجام» بر مذاکره کنندگان هستهای کشور تحمیل کنند. ج) فرانسه به نیابت آمریکا بازی خطرناک برجام 2 یا همان «مکمل برجام» را شروع کرده است، منتها برخلاف مذاکرات هسته ای، در مذاکرات «مکمل برجام» قرار است فرانسه نقش پلیس خوب را بازی کند و آمریکا نقش پلیس بد را. د) روشن شدن نقش مهرههای ضدایرانی در سناریوی القاء سایه جنگ توسط ترامپ، برای رای آوردن کسی که سیاست انفعالی در برابر آمریکا را بر سیاست مقاومت مقدم میدارد و آشکارشدن دروغ بودن القاء سایه جنگ از سوی رسانهها و گروههای سیاسی که باهماهنگی با آمریکا چنین کردند. ه) تحت فشار قرار گرفتن آژانس بینالمللی انرژی اتمی و هماهنگی این آژانس با سیاستهای آمریکا که متاسفانه همه چیز در برجام بنظر آژانس منوط شده است.
3- اما مدعیان اصلاحطلبی ادعا کردند خبری که در مطلب «بازی خطرناک برجام2» بیان شده، کذب است و خبر«مکمل برجام» در سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه را«خبری جعلی»! خواندند و براین اساس نتیجه گرفتند تحلیل ارائه شده نیز غلط است.برخی از روزنامهها و سایتهای این جریان سیاسی در اقدامی غیرحرفهای نوشتند «صحبتهای نقل قول شده از اگنس روماته سخنگوی وزارت خارجه فرانسه به غلط اینگونه ترجمه شده: امانوئل مکرون احتمال رایزنیها در آینده برای مذاکره بر سر «مکمل برجام» را داده که شامل موشکهای بالستیک ایران خواهد بود.» این رسانههای اصلاحطلب در ادامه آوردهاند: «با استناد به این خبر کذب، واژه «مکمل برجام» را به دست گرفته و از آن به عنوان برجام 2 یاد میکنند».
هرچند سخنان نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل در اندیشکده امریکن اینترپرایز بعد از یادداشت «بازی خطرناک برجام2» تاکید و تاییدی بر این تحلیل بود اما درباره ادعای مدعیان اصلاحطلبی باید گفت اولا سؤال این است که این رسانهها چگونه در اقدامی غیرحرفهای انتظار دارند، بتوانند در دنیای ارتباطات کنونی یک خبر را سانسور، تحریف و یا تکذیب کنند. ثانیا خبر سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه و تصویر و صدای اگنس روماته درباره «مکمل برجام» توسط تمام خبرگزاریهای دنیا روی تلکسهای خبری قرار گرفت و تمام خبرگزاریهای دنیا با ترجمهای یکسان، تیترهای متفاوتی زدند ازجمله: واقعیتهای طرح فرانسه با عنوان «مکمل برجام» - فرانسه پیشتاز بازنگری در برجام - پیشنهاد مکرون برای تکمیل برجام و....
ثالثا خبرگزاری رسمی دولت – ایرنا- نیز روز چهارشنبه 8 شهریور96 ساعت 22/59 به نقل از خبرگزاری رویترز از «مکمل برجام» خبر و چنین تیتر زد: (فرانسه از احتمال رایزنی برای توافق «مکمل برجام» گفت). خبرگزاری ایرنا در تکمیل خبر خود نوشت : (سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفت: امانوئل مکرون احتمال رایزنیها در آینده برای مذاکره برسر«مکمل برجام»را داده که شامل موشکهای بالستیک ایران خواهد بود) روزنامه ایران هم در شماره روز شنبه 11شهریور خود در صفحه 21 البته ذیل تیتر خبر اعلام هشتمین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی،عنوان «تکمیل برجام، موضوع رایزنیهای احتمالی1+5» را برگزیده و درباره«مکمل برجام» نوشت: «سخنگوی وزارت خارجه فرانسه اعلام کرد از نظر مکرون میتوان توافق هستهای را با گنجاندن مفادی درباره برنامه موشکی ایران تکمیل کرد.»
رابعا همانگونه که روشن است تمام خبرگزاریهای دنیا از جمله رویترز و همچنین خبرگزاری رسمی دولت ترجمهای که از سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه را منتشر کردند،همان است که در یادداشت کیهان بیان شده و به نظر میرسد اصلاحطلبان و روزنامه طرفدار دولت خود گفتهاند و خود خندیدهاند!! و البته حیثیت خبری خود را به شدت زیر سؤال بردند و اصولا خبر درست و واقعیتی را تکذیب کردند که خبرگزاریهای معتبر جهانی و همچنین خبرگزاری و روزنامه دولت، مهر تایید بر آن زدهاند.
4- نکته جالب این است در حالی هدف از ترجمه غلط را فشار بر دولت روحانی عنوان کردهاند که مترجم این خبر، مترجم خبرگزاری دولت است که نام وی در انتهای خبر ایرنا ذکر شده است. لذا اولا اصل خبر صحیح است و ترجمهای هم که در مطلب«بازی خطرناک برجام2» منتشر شده با اصل سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه تطبیق دارد. ثانیا بر فرض هم اگراشتباهی در ترجمه رخ داده باشد که نداده،مربوط به مترجم خبرگزاری دولت میباشد و ربطی به روزنامه کیهان ندارد.
ثالثاً با اتهام زنی به دیگران که اطلاعرسانی دقیق را در دستور کار خود قرارداده اند، نمیتوان واقعیتهای موجود را پوشاند و از چشم ملت دور نگه داشت و آن زمان گذشت که پشت پرده بتوان قراردادهای دوران قاجاری و پهلوی را نوشت و آب از آب تکان نخورد و قند در دل امضاء کنندگان آن قراردادها به راحتی آب شود!.
5- نکته جالبتر در این تناقض گویی، شگرد تکذیب سخنان فردی در کلام فرد دیگری است!. در این خصوص تلاش شده سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه تکذیب شود، اما نمیگویند که سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نگفته، میگویند چنین سخنانی در سخنرانی رئیسجمهور فرانسه بیان نشده است. لذا در مطلب «بازی خطرناک برجام 2» کسی موضوع «مکمل برجام» را از زبان رئیسجمهور فرانسه بیان نکرده که مدعیان اصلاحطلبی تلاش کردهاند با استناد به سخنان رئیسجمهور فرانسه اصل خبر «مکمل برجام» را تکذیب کنند.
6- نکته بسیار حائز اهمیت که باید پاسخ داده شود این است که اگراشتباهی هم در ترجمه سخنان رئیسجمهور و یا سخنگوی خارجه فرانسه رخ داده باشد، این سفارت فرانسه است که باید تکذیب کند. چرا یک روزنامه دارای عنوان اصلاحطلبی و طرفدار دولت به هراس افتاده و وظیفه سفارت فرانسه را به دوش میکشد؟! آیا هماهنگی بین روزنامههای اصلاحطلبان و سفارتخانههای خارجی وجود دارد!؟ لذا با وجود صحت و درستی سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه و تحلیل درستتر سخنان اگنس روماته در یادداشت کیهان، «اصلاحطلبان» طرفدار دولت باید پاسخ دهند به نیابت از سفارت فرانسه چه چیزی را تکذیب کرده اند؟؟
7-اصلاحطلبان اگر در ادعای خود صادق بودند، چرا برای تنویر افکارعمومی و اثبات درستی تکذیبیه کذایی خود، خبر و ترجمه درست سخنان سخنگوی وزارت خارجه فرانسه را منتشر نکردند !!!؟؟؟ چون ترجمه درست همان است که در یادداشت کیهان آمده است.
8- یکی از روزنامههای اصلاحطلب همچنین نوشته « ترامپ گزافه گوییهایش درباره پاره کردن برجام را به کلی از ذهن پاک کرده و برجام را تایید کرده است» این سخن نیز به نوعی تاییدی بر درستی تحلیلی است که ارائه شده مبنی بر اینکه ترامپ برجام را پاره نمیکند و مهره چینیهای ضدایرانی ترامپ و هیاهوهای سیاسی- رسانه ایاش برای پاره کردن برجام هم دو هدف اصلی داشت یک: القاء فضای جنگ برای رای آوردن تفکر انفعالی در برابر آمریکا بجای تفکر مقاومت در انتخابات ریاست جمهوری ایران. دو: گرفتن امتیاز بیشتر از ایران که قرار است در «مکمل برجام» یا «برجام 2» گرفته شود.
9- و در پایان درباره این ادعای برخی روزنامههای داعیهدار اصلاحطلبی که گفتهاند «سخنان نگفته رئیسجمهور فرانسه را میخواهند چون پتکی بر سر روحانی بزنند»! باید گفت: درست برعکس و برخلاف آنان، تنها تلاش کردیم«سخنان گفته شده سخنگوی وزارت خارجه فرانسه را چون چراغی پیش راه رئیسجمهور کشورمان قرار دهیم تا از باب العاقلُ یکفیهالاشاره! انتهای مسیری را که برایش متصور شده اند، به روشنی ببیند و با چشم باز تصمیم بگیرد که آیا در مسیر خطرناک «برجام 2» بدون هیچگونه دستاوردی در «برجام 1 » پا بگذارد یا خیر ؟ لذا نگرانیم! همانگونه که آقای روحانی در ابتدای انقلاب لیوان دوغی را در سمنان سرکشید که در انتهای لیوان یک هزارپا وجود داشت، نگرانیم درانتهای «برجام» و بویژه «برجام 2» هزارپاهایی وجود داشته باشد که جز تسلیم چارهای نداشته باشد! انشاءالله چنین مباد!
آیا کشتار مسلمانان میانمار نسلکشی است؟
حسین شاهپریطرئی در وطن امروز نوشت:
نسلکشی از جرائم بینالمللی با ویژگیهای عرفی است که رسیدگی به آن در صلاحیت دیوان بینالمللی دادگستری است. این جرم ممکن است در هر زمان و از سوی هر شخصی به قصد از بین بردن فیزیکی یا زیستی یک گروه خاص تحقق یابد.
کشور میانمار دومین کشور بزرگ جنوب شرق آسیاست. مسلمانان روهینگیای میانمار، اقلیتی هستند که از سوی دولت طرد شده و به رسمیت شناخته نشدهاند. دولت میانمار این گروه از مسلمانان را مهاجران غیرقانونی خوانده که حق سکونت در میانمار را ندارند و باید به کشورهای همسایه مهاجرت کنند.
کوچ اجباری، آتشزدن خانهها، کشتار مردان و تعرض به زنان در منطقه روهینگیا از تبعات این سیاست دولت میانمار است. مدعیان حقوق بشر از جمله خانم «آنگ سان سوچی» که برنده جایزه صلح نوبل نیز شده و به دعوت دولت آمریکا به این کشور سفر کرده و مورد تحسین و حمایت دولتمردان آمریکایی قرار گرفته است، در جایگاه شخصیت اول دولت میانمار در قبال این جنایات بزرگ سکوت معنادار پیشه کردهاند.
جنایت نسلزدایی یا نسلکشی در ردیف جنایتهای بینالمللی طبقهبندی میشود که به موجب حقوق بینالملل کیفری میتواند مورد تعقیب و مجازات بینالمللی قرار گیرد. ممنوعیت نسلزدایی صراحتا در کنوانسیون 1948 جلوگیری و مجازات نسلزدایی، قید شده است و از قواعد آمره محسوب میشود. ماده 2 کنوانسیون مذکور، نسلزدایی را اینگونه تعریف میکند: «نسلزدایی عبارت است از ارتکاب هر یک از اعمال مشروحه زیر علیه یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی که با قصد نابود کردن کلی یا جزئی آنها به دلیل دارا بودن این اوصاف صورت میگیرد:
الف- کشتار اعضای یک گروه
ب- ایراد آسیب جسمی یا روانی جدی به اعضای یک گروه
ج- قرار دادن عمدی یک گروه در معرض شرایط نامساعد زندگی، به انتظار نابودی فیزیکی کلی یا جزئی آن گروه
د- تحمیل تدابیری به قصد جلوگیری از زاد و ولد یک گروه
ه- انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر».
نسلزدایی طبق حقوق بینالملل، جنایتی است که مستلزم انکار حق موجودیت کل گروههای بشری است، جنایتی که وجدان بشر را جریحهدار کرده و در عین حال که خسارات فراوانی به بشریت وارد میآورد، مغایر با قواعد اخلاقی و روح حاکم بر ملل متحد است.
با توجه به مباحث گفته شده باید پرسید کشتار مسلمانان میانمار، نسلکشی است؟
1- جامعه مسلمانان منطقه روهینگیا طبق تعریفی که از یک گروه مذهبی آورده شد، مصداق قطعی یک گروه مذهبی هستند و تنها به دلیل برخورداری از این ویژگی، یعنی مسلمان بودن، مورد هجمه قرار گرفتهاند.
2- کشتار مسلمانان روهینگیا مصداق بند الف ماده 2 کنوانسیون 1948 جلوگیری و مجازات نسلزدایی است. در واقع عنصر مادی جنایت نسلزدایی در این موضوع دقیقاً محقق شده است. اینکه تعداد کشتهشدگان در منطقه روهینگیا دقیقاً چه میزان است، در تحقق جنایت نسلزدایی تأثیری ندارد، زیرا بر اساس ماده 6 اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری، تفاوتی نمیکند که تعداد قربانیان نسلزدایی یک نفر یا بیشتر باشد، به شرط آنکه این افراد به یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی خاص تعلق داشته باشند و مرتکب، قصد نابودی کلی یا جزئی گروه مورد نظر را به دلیل برخورداری از این ویژگیها داشته باشد.
3- درباره عنصر روانی جنایت نسلزدایی که همان نیت و قصد خاص برای نابود کردن یک گروه مشخص است نیز میتوان گفت بوداییهای میانمار طی سالیان دور گذشته با انگیزه غصب ایالت راخین که سکونتگاه تاریخی مسلمانان بوده است، به این منطقه مهاجرت کردهاند و با همکاری دولت، به کشتار و آواره کردن مسلمانان پرداختهاند. موج جدید کشتار مسلمانان این ایالت نیز با قصد و نیت از بین بردن مسلمانان و غصب این سرزمین صورت میگیرد. از این رو عنصر روانی جنایت نسلزدایی نیز در موضوع کشتار مسلمانان میانمار قابل تحقق است.
4- دولت میانمار به دلیل سکوت و همکاری در جنایت ضد مسلمانان، بر اساس حقوق بینالملل کیفری مسؤول است، زیرا همانگونه که انجام فعل، با ویژگیهای پیشگفته، موجب تحقق جنایت نسلزدایی میشود، ترک فعل نیز موجب تحقق این جنایت میشود. بر اساس حقوق بینالملل کیفری، نسلزدایی میتواند هم از طریق فعل و هم از طریق ترک فعل انجام شود. حمایت نکردن دولت از شهروندان خود و حتی همراهی در انجام این جنایت، مصداق بارز ترک فعل در تعریف یادشده است. رئیسجمهور میانمار «تین سین» به طور رسمی اعلام کرده جمعیت 800 هزار نفری مسلمانان روهینگیا را قومیتی خارجی میداند که باید یا در اردوگاههای آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.
با توجه به نکات گفته شده باید اظهار داشت کشتار مسلمانان روهینگیا مصداق بارز نسلکشی و جنایت نسلزدایی است که باید عاملان آن مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند. کشتار مسلمانان میانمار مصداقی برای آزمایش نهادها و سازمانهای بینالمللی است که تا چقدر در ادعاهای خود در حمایت از حقوق بشر صادق هستند.
احیای یک رؤیای مرده
عبدالله گنجی در جوان نوشت:
بعد از 11 سپتامبر 2001 امریکا استراتژی جدیدی را برای منطقه مسلماننشین غرب آسیا ارائه کرد که آن روزها آن را طرح «خاورمیانه جدید» و بعداً «خاورمیانه بزرگ» (به همراه شمال آفریقا) نام نهادند. طرح خاورمیانه بزرگ که با هدف تجزیه و تعدیل قدرت متراکم امت اسلامی صورت گرفت چهار هدف اساسی را دنبال میکرد: 1- ملتسازی 2- دولتسازی 3- تسلط بر ذخایر انرژی جهان اسلام 4- تضمین امنیت رژیم صهیونیستی.
برای اجرای این طرح، نقشه جغرافیایی آن نیز آماده شده بود و ملت- دولتهای جدیدی در آرایش جدید نمایان بودند. در این طرح اکثر کشورهای موجود تجزیه و به چند کشور تبدیل یا بخشی از یک کشور تجزیه و با بخش دیگری از کشور دوم یا سوم کشور- دولت و کشور- ملت جدیدی را تشکیل میدادند. به این ترتیب کشورهای فعلی از قدرت انسانی و جغرافیاییشان کاسته میشد و حمایت از دولت- ملتهای جدید از یک سو و تسلط بر منابع انرژی ملتهای جدید به بهانه حمایت از هویت و استقلال آنان از سوی دیگر در طرح مذکور لحاظ شده بود. سرجمع همه این تجزیه و تشکیل دولت – ملتهای جدید نیز حفظ امنیت صهیونیستها بود.
با طراحی انقلاب رنگی در لبنان خانم رایس، وزیر امور خارجه وقت امریکا آن را درد زایمان خاورمیانه جدید دانست اما با هوشیاری حزبالله قهرمان و ملت لبنان آن طرح ناکام ماند و با استقرار دولت مردمی در عراق طرح خاورمیانه بزرگ صرفاً به یک «رؤیا» تعبیر شد. بدون تردید تشکیل داعش واکنشی به شکست طرح خاورمیانه جدید بود. به تعبیر دیگر داعش مدل و روش دیگری برای اجرای این طرح بود که برای اولینبار با برجسته کردن اختلافات کلامی و ایدئولوژیک نزاع و تجزیه را درونی و بومی میکرد.
اکنون که به پایان داعش نزدیک میشویم، مدل تشکیل دولت- ملتهای جدید مجدداً از کردستان عراق کلید خورد. قبل آن نیز طرح تجزیه سوریه به عنوان تنها راهحل پایان جنگ موجود در قالب چهار کشور:علوی، سنی، کردی و ترکمن ارائه کردند که با عدم استقبال مردم سوریه مواجه شد. اکنون فضا را به گونهای رقم زدهاند که امثال بارزانی برای جاهطلبی حاضر است دومین کشور خاورمیانه که به آبهای آزاد راه ندارد را تشکیل دهد و کشوری غیر راهبردی در کوهستان تشکیل دهد و «نقطه ابهام کرکوک» به عنوان خنجری تعبیه شده در طرح جدید نزاع نظامی را مجدداً در درون عراق شعلهور نماید. غرب بر این باوراست که استقلال کردستان عراق پدال گاز تجزیهطلبی در ترکیه، ایران، سوریه و دیگر کشورهای منطقه است.
اما آنچه نمیدانند اینکه کردهای عراق و ترکیه نیز خود را جزو حوزه تمدنی ایران میدانند و خشنترین گروههای مسلح در کردستان ایران هیچ موقع مدعای تجزیهطلبی نداشتند بلکه خود را اصالتاً ایرانی میدانند و هویت ایرانی آنان به قدمت خود ایران سابقه دارد.
اکنون وظیفه اصلی جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای اسلامی این است که طرح استقلال کردستان عراق را نقطه آغاز آن رؤیای شکست خورده بدانند و برای آن چارهاندیشی نمایند. دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی باید فراتر از مذاکره با بارزانی باشد. باید بازخوانی طرح خاورمیانه جدید و اهداف آن در دستور کار رسانههای جهان اسلام قرار گیرد و شکلگیری غده سرطانی صهیونیسم در منطقه باید تجربه ذیقیمتی برای مسلمانان این منطقه باشد که تکرار داستان غمانگیز فلسطین و جنگهای خونین بعد از آن مجدداً دامن جهان اسلام را آلوده نکند. پایان داعش باید جشن اتحاد و برادری در خاورمیانه باشد نه جنگ تجزیهطلبی و تحقق رؤیاهای شکست خورده امریکا.
حاشیهنشینان شهری
حامدحاجی حیدری در رسالت نوشت:
1- از هنگام آغاز حیات مکتب اتریش و تبعات سترگ آن بر کل پیکره علوم انسانی جهان، یک چیز مسجل شده است؛ و آن این که به کلانشهر مدرن، و مردم عمدتاً مصرف کننده آن باید به چشم یک آسیب نگریست. اجماع نیرومندی پدید آمد حول این مدعا که صدای مطالبه یقه سپیدان شهرها، بیش از سایر مردم موطن شنیده میشود، و آسیب متابعت بی چون و چرا از شهروندان کلانشهرها که حکام بلامنازع دموکراسیهای امروز هستند، بیش از منافع حاصل از آن برای کشور است.
مردم کلانشهرها به دلیل خصلت ادبیات و زبان و ارتباطات و آموزش خود، در مقایسه با مردم شهرستانها و حاشیهنشینان و فرودستان، عدم رضایت خود را با شمار بیشتری از شهروندان در میان میگذارند، و «جو» میسازند، و به این ترتیب، گاه بر مسائل واقعی ملت، با منافع و سود خویش سرپوش میگذارند.
2- اما سلطه قشر متوسط شهری و یقه سپیدان، همواره استثناهای مهمی داشته است. وقتی شکاف میان حاشیه و مرکز، پیرامون و متروپل، شهرستان و کلانشهر، و جنوب شهر و شمال شهر، به نحو مفرطی عمیق شود، در یک جرقه، نا آرامیهای اجتماعی عظیمی به وقوع میپیوندند. بنا به این اصل، دم و دستگاه حکمرانی باید به سمت اعتدال راستین میل کنند و بهتر است به دنبال ایجاد سیستمها و شبکههایی برای انتقال صدای مردم فرو دست باشد که به عنوان بستری برای به اشتراکگذاری نظرات آنان به کار گرفته شود. باید دیدگاههای آنها به خوبی بازتاب یابند.
3- امروزه، اقشار فرودست و محروم شهرستانها و حاشیه شهرها، هر چند که از سطح «محرومیت مطلق» بسیار کهتری در مقایسه با محرومان چند دهه قبل رنج میبرند، ولی «فشار زمانه» بیشتری را در مقایسه با نسلهای پیشین تحمل میکنند و از این رو «نرخ سرشکستگی» برای گذر از مشکلات در میان آنان بیشتر است. از این قرار، سیاستمدارانی که اغلب، میانسال و کهنسال هستند، و وضع و حال محرومان را با محرومیتهای دوران قبل مقایسه میکنند، ممکن است از درک وضع و حال آنها ناتوان باشند. برای علاج این اوضاع و احوال، باید حساسیت مفهوم «فشار زمانه» و «نرخ سرشکستگی» مردم را در هسته مرکزی فرآیند تعامل خود با مردم قرار دهند.
4- در همین ارتباط، نکته مهم بعد آن است که تصورات متعارفی از مطالبات مردم فرو دست، دیگر روا نیست. آنها فقط دنبال پول یا سبد کالا و خدمات و کمک نیستند. گروه عمدهای از آنها، منطقاً نیازمند و خواهان بسته تأمینهای مادی و همچنین و بویژه تأمینهای «غیر مادی» هستند؛ آنها بیش از تأمینهای مادی، میخواهند به درستی دیده شوند و درون یک اتحاد فرهنگی به رسمیت شناخته گردند. آنها بیشتر نیازمند یک معنای فرهنگی خوب و یک چشمانداز روشن هستند. چنین تأمینهای مادی و معنوی همه جانبه که رکن اصلی آن در جنبه معنوی و به رسمیت شناختن هویت غنی این مردم آسیب دیده است، تأثیر قابل توجهی بر میزان وفاداری آنان خواهد داشت. مردمی که این نوع از تأمینهای معنوی را تجربه میکنند، اغلب به میزان چندین برابر تأمینهای مادی احساس رضایت خواهند کرد.
5- نکته بعد این است که باید فرو دستان را به طرح صریح خواستهها تشویق کرد و میتوان از گروههای فارغ التحصیل علوم انسانی برای تحقیق میدانی در مورد مسائل و آسیبهای آنها کمک گرفت. ولی مهمتر از جلب و جمعآوری این اطلاعات، آن است که مهیای حل و فصل این مسائل باشیم. یک دم و دستگاه حکمرانی که تماماً در شاخصهای کلان سیر میکند و عمیقاً در محاصره روشنفکران برج عاج نشین است، ابداً مناسب اجرای راه حل مسائل این روزگار نیست. وقتی مردم بدانند که حاکمان از مسائل آنها خبر دارند، ولی کاری برای تسکین دردهای آنها نمیکنند، یا نمیتوانند کاری انجام دهند، آن گاه در وضعیت خطرناکتری قرار میگیرند.&l
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۲۳۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکرار حمایتها و پافشاری دولت رئیسی از بازگشت گشت ارشاد
سیدمحمد حسینی گفت: با تصویب و تایید نهایی لایحه عفاف و حجاب در مجلس و شورای نگهبان، تا حدود زیادی به اختلاف برداشتها پایان داده میشود و عملکرد هر دستگاه در این خصوص قابل ارزیابی توسط نهادهای نظارتی خواهد بود.
سید محمد حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور، با اشاره به اهمیت رعایت عفاف و حجاب گفت: رهبر معظم انقلاب، علما و بزرگان نظام همه کسانی که دل در گرو اعتلای ایران عزیز دارند، همواره بر اهمیت پای بندی به اعتقادات و ارزشهای اسلامی از جمله حجاب و عفاف به عنوان یک واجب شرعی و قانونی تأکید کرده اند و در شورای انقلاب فرهنگی در سال ۸۴ وظایف ایجابی دستگاههای مختلف به ویژه فرهنگی و آموزشی مشخص شده است و مجلس نیز قوانینی را به تصویب رسانده که اهتمام به اجرای آنها نشان قانونگرایی دست اندرکاران است.
معاون پارلمانی رئیس جمهور در گفتگو با فارس، تصریح کرد: جدا از مصوبات شورای انقلاب فرهنگی که لازم الاجرا است، در لایحهی اخیر عفاف و حجاب هم بر این تکالیف دستگاهها به عنوان وظایف قانونی تصریح شده است، البته در این لایحه که مراحل نهایی خود را پشت سر می گذارد وظایف سلبی فراجا و قوه قضائیه که هم جنبه پیشگیری و بازدارندگی و هم جنبه برخورد قانونی با حرمت شکنان را دارد، مشخص شده است و البته به هر میزان فعالیتهای موثر ایجابی گسترش کمی و بویژه کیفی داشته باشد، کمتر نیاز به اقدامات سلبی می شود.
وی اضافه کرد: با تصویب و تایید نهایی این لایحه در مجلس و شورای نگهبان، تا حدود زیادی به اختلاف برداشتها پایان داده میشود و عملکرد هر دستگاه در این خصوص قابل ارزیابی توسط نهادهای نظارتی خواهد بود.
حسینی در ادامه گفت: در عین حال تا ابلاغ این لایحه که به هر دلیل بیش از حد انتظار به درازا کشیده شده است، دستگاهها باید به وظایف روشن و بیّن خود عمل کنند از جمله فراجا در چارچوب وظایف و موازین پس از مدتی وقفه اقداماتی را شروع کرده که با وظیفه شناسی همگان و همکاری دیگر نهادها امیدواریم سرمایهگذاری کلان و سازماندهی بدخواهان ملت ایران برای تضعیف فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی بی نتیجه بماند.
معاون پارلمانی رئیس جمهور تأکید کرد: همانگونه که در نبرد سخت و مواجهه با قدرتهای شیطانی به ویژه رژیم صهیونیستی و حامیانش ایران اسلامی دست برتر را دارد، در حوزه رویارویی نرم نیز با تکیه بر اعتقادات و باورهای عمیق و آداب و سلوک انسانی، این جلوه از تهاجم فرهنگی که بیش از سه دهه یعنی پس از دوران دفاع مقدس شروع شده و مع الأسف برخی از داخلیهای به ظاهر دلسوز هم با لطایف الحیل به آن دامن می زنند و عملا مروج اباحیگری هستند، ره به جایی نبرد و ملت سربلند ایران در عرصه های مختلف با اقتدار نظامی، فرهنگی و اقتصادی بتواند الگویی الهام بخش برای موحدان و حقطلبان عالم گردد.