Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-28@20:43:50 GMT

شهرام ناظری نیازی به عنوان شوالیه ندارد

تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۲۶۱۴۲

شهرام ناظری نیازی به عنوان شوالیه ندارد

علی اکبر مرادی خانه تنبور را جایی برای هنر والا می داند و حسین علیزاده هم برجایگاه والای هنرمندان ایرانی تاکید می کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، افتتاح خانه ی تنبور نه در جایی میان شهری بزرگ، نه در یک فرهنگسرای متعل به فلان ارگان، نه در بخشی از ساختمان های آپارتمانیِ وسطِ شهر؛ که در دل روستایی دوردست شکل گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حدود 70 کیلومتر از شهر کرمانشاه به سمتِ غرب باید رفت تا به «بانزلان» رسید. روستایی که زادگاه علی اکبر مرادی یکی از استادان نامدار تنبور در ایران است. مرادی زمینی از املاک پدریش در روستای «بانزلان» را اختصاص داده تا در آنجا و با هزینه های شخصی «خانه تنبور» را تاسیس کند.

سه شنبه 21 شهریور 1396 راس ساعت 18:00 مرمان بسیاری گِرد هم آمده اند تا «خانه تنبور» را به طور رسمی افتتاح کنند. برای رسیدن به «بانزلان» باید جاده ای باریک و خطرناک را رانندگی کرد.

در راه از هر کسی سراغِ «بانزلان» را می گیریم، پیش از پایانِ جمله هایمان راه را نشان می دهند. گویی امروز این کار را بسیار انجام داده اند.

از چند کیلومتر مانده به روستا جاده را بسته اند و اجازه ی ورود ماشین ها را نمی دهند. راست هم می گویند، آنقدر ماشین در کنار جاه پارک شده که دیگر راهی برای رفتن نمانده است. باریکه راهی باقی مانده که آن را هم گذاشته اند برای خروج ماشین ها.

ماشین را در همان فاصله ی دور پارک می کنیم و پیاه به راه می افتیم. تعداد ماشین ها که نشان از استقبالی با شکوه می دهد. همه در خانه تنبور گرد هم آمده اند. ازدحام جمعیت باور کردنی نیست. صدای نواختنِ «نرمه نای» و آوازی کُردی از دور به گوش می رسد. برخی هم کاسبی خود را کرده اند و لبخندزنان یخچالشان که شاید جای بستنی بوده را پشت وانت سوار کرده اند و دارند می روند.

به زحمتی بسیار و از میان ازدحام جمعیت به جایی میرسیم که از آنجا می شود صحنه و تماشاگران را به خوبی دید. باورکردنی نیست! ردیف نخستِ این جمعیت چهره هایی نشسته اند که هیچ رخدادی در چندین سال گذشته نتوانسته آنان را گِرد هم آورد.

حسین علیزاده، شهرام ناظری، کیهان کلهر، علی اکبر شکارچی، محمدرضا درویشی، نوید افقه، علی ترابی، علی بوستان و بسیاری از هنرمندان محلی کسانی بودند که به دعوت علی اکبر مرادی صدها کیلومتر راه را از تهران تا روستای بانزلان آمده بودند. حضور این چهره ها خود گواهی بر اهمیتِ «خانه تنبور» است.

سخنرانی ها آغاز می شود.

اینجا خانه تنبور است؛ خانه مذهب نیست

علی اکبر مرادی که متولی اصلیِ «خانه تنبور» است، این چنین سخن می گوید:

«کسی که در تمام این دوران یار ما بوده، مهندس محمود بیات معمار این بناست. اینجا(خانه تنبور) مرکزی برای هنر است. مرکز دین و مذهب نیست. من خودم یارستانی هستم اما اینجا خانقاه و مسجد نیست. اینجا جایی برای هنر والاست.
پس به ما اجازه خدمت بدهید. همه ما بدون هیچ توقعی داریم کار می کنیم. اینجا خانه تنبور گوران یا کرمانشاه هم نیست؛ اینجا خانه تنبور است.»

تنبور سازی ملی است

محمدرضا درویشی آهنگساز و پژوهشگر موسیقی ایران اینگونه سخن می گوید:

«علی اکبر مرادی بی هیچ پشتوانه ای جان و مالش را برای تاسیس این خانه گذاشته است. امیدوارم جوانان تنبور نواز از کلِ نقاط استان و حتی استان های اطراف به این مکان بیایند.
تنبور امروز یک ساز ملی است. یک ساز باستانی است. تنبور فقط یک ساز محلی نیست. هیچ جایی بهتر از خانه تنبور نمی تواند مقام های اصیل تنبور را به نسل های بعد منتقل کند. به استاد مرادی تبریک و خسته نباشید می گویم. خوش به حال همه ما که در اولین جشنواره تنبور هستیم.»

تاریخ از برگزار کنندگان این مراسم به مهر یاد می کند

شهرام ناظری به عنوان سخنران بعدی این مراسم روی صحنه می آید:

«باعث سعادت من است که امروز به همراه دیگر استادان موسیقی در اینجا در خدمت شما هستیم. از همه کسانی که زمینه ایجاد این خانه تنبور را فراهم کرده اند تشکر می کنم.
از مرادی که زحمات بسیاری کشیده تشکر می کنم. از تمام مسئولانی که این برنامه را یاری کردند تشکر می کنم. تاریخ نام کسانی که در به سرانجام رسیدن این مراسم کمک کرده اند را به مهر یاد می کند. روسیاهی هم برای کسانی می ماند که نمی خواستند چنین مراسم باشکوهی برای افتتاح خانه تنبور برگزار شود.»

ناظری در پایان صحبت هایش و به درخواست حاضران دقایقی آواز خواند.

کیهان کلهر هم برای سخنرانی روی صحنه می آید اما او تنها به تشکر از همه بسنده می کند.

فرانسوی ها به ما می خندند / «شهرام ناظری» نیازی به عنوان «شوالیه» ندارد

حسین علیزاده اما سخنان مهمی بر زبان جاری می کند. وقتی مجری برنامه از روی کم اطلاعی سعی می کند با عنوانِ «شوالیه» و نه با تکیه بر نامِ شهرام ناظری، بزرگی او را به حاضران القا کند، واکنش حسین علیزاده را موجب می شود.

علیزاده می گوید:
«فکر می کنم که در میان اتفاق هایی که برای ملت ایران افتاده اتفاق امروز بسیار مهم است. امروز در برگزاری این مراسم هیچ تشنجی نیست و حضور این مردم در اینجا نیاز به هیچ مسئله حفاظتی ندارد.
ما ایرانی هستیم و تنبور به همه ما تعلق دارد. ایران یکی از سرزمین های مهم دنیاست که فرهنگ های مهمی را در خود جای می دهد. ما از نظر فرهنگ موسیقی ثروتمند هستیم. هر نقطه ای از ایران فرهنگ موسیقی خاص خودش را دارد. چیزی که من می گویم تنها یک ادعا نیست و در سطوح دانشگاهی و تحقیقی این مسائل اثبات شده است.

متاسفانه سالیان درازی است که به موسیقی کم لطفی می شود اما می بینیم که این هنر در میان مردم جریان دارد. موسیقی مانند نفس است و نفس را نمی توان از مردم گرفت.

من به کرمانشاه غیرت دارم و از عاشقان موسیقی این منطقه هستم. امروز شهرام ناظری و کیهان کلهر دو تن از استادان موسیقی که هر دو هم اهل کرمانشاه هستند در میان ما حضور دارند. این دو هنرمند در جهان معروفند. نام هر کدام از این دو به تنهایی بیانگر بزرگی آنان است. نمی دانم چرا مجری برنامه سعی دارد بزرگی شهرام ناظری را با لقبِ «شوالیه» به رخ بکشد.

شهرام ناظری خودش هنرمند بزرگی است و نیازی به لقب «شوالیه» ندارد. خود فرانسوی ها به ما می خندند وقتی می بینند هنرمندانمان را با لقبی صدا می زنیم که آنها به ما داده اند.
من خودم نشان «شوالیه» را از دولت فرانسه قبول نکردم. چرا که می خواستم با همین مسئله مقابله کنم.

گاهی در مطبوعات ایران برای کیهان کلهر که از دوستان من و از هنرمندان بزرگ ایران است، از عنوان هایی مانند «هنرمند جهانی» استفاده می کنند. یعنی ما ایران نداریم؟ چرا وقتی می خواهیم به هنرمندی جایگاه بین المللی بدهیم، «ایران» را حذف می کنیم.
«کلهر» آهنگساز و کمانچه نواز بزرگ ایرانی است. با عنوان های غیر فارسی و غیر ایرانی هنرمندانمان را خطاب نکنیم. اگر در فرانسه بدانند که ما به هنرمندمان «شوالیه» می گوییم به ما می خندند؛ این یعنی ما هنرمندمان را با عنوانی خطاب می کنیم که آنها به ما داده اند. شما در دنیای موسیقی جوایز و نشان های بسیاری گرفته اید، مبارکتان باشد و صدها جایزه دیگر هم حقتان هست که باید بگیرید(خطاب به کلهر و ناظری) اما نامتان برای بیان بزرگیتان کافی است.

شهرام ناظری وقتی اسمش می آید قلب همه برایش می تپد پس نیازی به عنوان «شوالیه» ندارد.

هنرمندان بسیار دیگری هم در ایران هستند که نشان «شوالیه» را گرفته اند اما تنها به نامشان خطاب می شوند. محمدرضا شجریان هم نشان شوالیه گرفته اما همان نامش برای بیان بزرگیش در هنر کافی است.»

حسین علیزاده با این سخنان خواست که به مردم درسِ خودباوری بدهد. علیزاده چند سال پیش از سوی سفارت فرانسه دعوت شد تا نشان «شوالیه» را به او اهدا کنند، اما علیزاده این نشان را نپذیرفت و ترجیح داد همان «حسین علیزاده» بماند.

مراسم افتتاح خانه تنبور مهمانان ویژه ی دیگری دارد که از سوی مردم با استقبال ویژه ای رو به رو می شوند. این مهمانان خانواده ای چهار نفره هستند که سفری در اعتراض به لغو کنسرت های موسیقی آغاز کرده اند. این خانواده از خراسان مرکزی سفرشان را آغاز کرده اند و شعارشان «ما حق داریم آوازهای سرزمین مادری را در شهرمان بشنویم» است. در حاشیه این مراسم حسین علیزاده و کیهان کلهر با این خانواده چهار نفره عکس یادگاری گرفتند.

به هر روی خانه تنبور با حضور بزرگان موسیقی ایران افتتاح شد تا روستای «بانزلان» از این پس قلبی باشد برای تپشِ تنبور.

خانه تنبور در نخستین گامش و در روزهای 20 و 21 شهریور میزبان برگزاری جشنواره کُهن آواهای تنبور بود. خانه تنبور قرار است در طول سال محلی برای آموزش تنبورنوازان باشد.

انتهای پیام/

R33357/P1439/S4,40,42/CT11

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۲۶۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است

دریافت 46 MB

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
  • اولین کنسرت در خانه رئال مادرید؛ برنابئو، میزبان فستیوال «دیوانه موسیقی» / عکس
  • شهرام عظیمی خبر داد: بدنبال سهم بیشتر تولیدات داخلی با استفاده از توان بالای هموطنان در مناطق روستایی و عشایری هستیم
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • رویکرد دولت سیزدهم خدمت شبانه‌روزی و جهادی به مردم است
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • تغییر الگوی ساخت مسکن نیازی جدیست
  • داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است