Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-29@09:35:26 GMT

مردم درباره فيشهاي نجومي قانع نشدند

تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۲۸۳۲۶

خبرگزاري آريا - فعال سياسي اصلاح طلب گفت: ما تعارف نداريم در دولت روحاني بدترين سطح روابط را با کشورهاي منطقه و همسايه داشتيم که در دولت احمدي نژاد نداشتيم. اين يک واقعيت است.
خبرگزاري مهر، گروه سياست - حسام رضايي: عبدالله ناصري در تابستان سال 58 به پيشنهاد دوستانش به سپاه رفت و براي جذب نيرو، مسئول مصاحبه ها شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از آن در سال 60 همزمان با رياست محمد هاشمي بر ساختمان شيشه اي جام جم، به تلويزيون کوچ کرد و معاونت امور شهرستان هاي برون مرزي را به دست گرفت. وي همچنين در فاصله سال هاي 62 تا 63 مدير واحد مرکزي خبر شد.
ناصري در سال 71 و پس از استعفاي محمد خاتمي از سمت وزارت ارشاد، همراه وي به کتابخانه ملي رفت، در سال 76 عضو ستاد انتخاباتي خاتمي شد.
پس از پيروزي دور از انتظار چپ هاي خط امامي در انتخابات 76، ناصري بار و بنه اش را در کتابخانه ملي نگه داشت و با حکم خاتمي، معاون اجرايي و پشتيباني «محمدکاظم موسوي بجنوردي» سکاندار جديد کتابخانه، شد.
سال 78 در حاليکه روزنامه هاي سلام و خرداد بسته شدند، روزنامه «بيان» به مدير مسئولي «علي اکبر محتشمي پور» و سردبيري عبدالله ناصري روي دکه ها ماند. خود ناصري درباره اين روزنامه مي گويد: «بيان چارچوب ها را رعايت مي کرد.» هر چند بيان هم در اوايل سال 79 به عاقبت بقيه روزنامه هاي زنجيره اي دچار شد.
سال 79 آغاز فصل جديدي در دوران مديريتي ناصري بود. «فريدون وَردي نژاد» مديرعامل وقت خبرگزاري جمهوري اسلامي که خود را نيروي نزديک به کارگزاران و اکبر هاشمي رفسنجاني مي ديد، به ادامه فعاليت با نيروهاي مشارکتي چندان ميلي نداشت؛ به همين دليل، ناصري از سوي مسجد جامعي وزير وقت ارشاد براي تصدي مديرعاملي خبرگزاري ايرنا به خاتمي پيشنهاد شد. خاتمي هم در نهايت از ميان ناصري، «محسن امين زاده» و «محمدعلي ابطحي»، دست روي ناصري گذاشت.
گذشت و گذشت تا 4 تير 84 رسيد. محمود احمدي نژاد بر اکبر سياست ايران چيره شد و ناصري اصلا دلش نمي خواست فرداي آن روز، تيتر پيروزي احمدي نژاد را نگارش کند. همين هم شد که روز 5 تيرماه، از سمت مديرعاملي ايرنا استعفا داد.
ناصري از مسئوليت هاي مديريتي خلاص شد و حالا فصل فعاليت هاي تشکيلاتي رسيده بود. ناصري که تا سال 84 عضو رسمي سازمان مجاهدين انقلاب نبود، در اين سال به عضويت رسمي اين تشکيلات درآمد. اين عضويت تا سال 89 و با انحلال مجاهديني ها ادامه داشت. ناصري امروز عضو شوراي مشورتي خاتمي است.
در يکي از آخرين روزهاي تابستان 96، به دفتر عبدالله ناصري در خيابان شريعتي تهران رفتيم. از دولت گفتيم؛ از آينده سياسي روحاني و از احتمال کانديداتوري علي لاريجاني در انتخابات 1400. ناصري معتقد است که حسن روحاني با انتخاب محمدجواد آذري جهرمي به عنوان وزير ارتباطات، مسئوليت رفع حصر را از روي دوشش برداشته است. ناصري لاريجاني 96 را متفاوت از لاريجاني 76 مي داند. وي باور دارد که اگر روحاني نجُنبَد، شبکه هاي اجتماعي عکس العمل سختي در برابر رئيس جمهور اتخاذ خواهند کرد.
در ادامه گفتگوي تفصيلي خبرگزاري مهر با عبدالله ناصري را مي خوانيد:
به عنوان مطلع گفتگو؛ آيا از ترکيب هيات دولت راضي هستيد؟
انتظارم بيش از اين بود اما ناراضي نيستم؛ انتظار خودم بيش از اين ها بود.
در زمان انتخابات با توجه به اظهارات آقاي روحاني، فکر مي کرديد ترکيب هيات دولت چگونه رقم بخورد؟
من روحاني را سال هاي زيادي است که مي شناسم و با روحيات وي آشنايي دارم؛ روحاني هر شعار انتخاباتي که مي دهد الزاما پاي آن مي ايستد. من چنين جمع بندي نداشتم اما به هر صورت روحاني نامزد اصلاح طلبان بود و انتظارم اين بود که کابينه دوم وي، دو بخش جوانان و زنان را جدي بگيرد و کوتاه نيايد.
اصلاح طلبان با توجه به مايه اي که براي روحاني گذاشتند که براي خود وي هم دور از انتظار بود، انتظارشان از ترکيب کابينه بيش از اين حرف ها بودمن از نزديک شاهد بودم که اين دو قشر اجتماعي يعني جوانان و زنان بسيار زياد براي روحاني مايه گذاشتند. ما گاهي از فعاليت شبانه روزي اين ها خجالت مي کشيديم و فعاليت اين دو قشر نسبت به فعاليت ما پيرمردها قابل مقايسه نبود.
درضمن محدوديت هاي روحاني را نمي توان منکر شد اما با اين وجود، نتوانستم خودم را راضي کنم، وزير زني که تابويش توسط دولت احمدي نژاد شکسته شده بود، چرا روحاني در برابرش به اين راحتي تسليم شد.
بعد از معرفي کابينه از سوي آقاي روحاني، وقتي رسانه هاي اصلاح طلب را بررسي مي کرديم برآيند تحليل ها و اظهارنظرها نشان مي داد که جريان اصلاحات به طور کلي از ترکيب کابينه راضي نيست. اساسا اصلاح طلبان چه مي خواستند که از سوي آقاي روحاني در ترکيب کابينه برآورده نشد؟
اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند که سهم خواهي جناحي و حزبي از روحاني ندارند و تا الان هم بر اين وعده خود پايدار مانده اند اما اصلاح طلبان با توجه به مايه اي که در مرحله دوم (96) براي روحاني گذاشتند که براي خود وي هم دور از انتظار بود، انتظارشان از ترکيب کابينه بيش از اين حرف ها بود.
من در اينجا خاطره اي بگويم از ديداري که اسفند ماه سال گذشته يکي از چهره هاي شناخته شده اصلاح طلب با روحاني داشت. روحاني در آن ديدار گفت که «تمام اميد من شما اصلاح طلبان هستيد» و حتي تعبيري درباره حزب اعتدال و توسعه به کار برد با اين مضمون که «حزب اعتدال و توسعه تشکيلاتي نيست که من بتوانم به آن دل ببندم.»
روحاني با انتخاب وزير ارتباطات مي خواهد به جامعه بگويد که درباره 88 از من مطالبه نکنيدروحاني در کابينه اش زن نياورده بود در حالي که به صراحت در ايام انتخاباتي اين قول را داد که در کابينه آينده اش، وزير زن حضور داشته باشد. من امروز بسيار خوشحال هستم که جواني متولد جمهوري اسلامي فارغ از کارکرد گذشته اش، دور ميز هيات دولت و در کنار وزيران نسل اول انقلاب نشسته؛ البته اين کار مي توانست عموميت بيشتري داشته باشد اما حتما افراد ديگري بودند با يکي دو سال اختلاف سن که جامعه يا بخشي از آن تعريف خاصي از او و هويتش نداشته باشد.
وزير ارتباطات شخصا انسان شريفي است و برادر دو شهيد است و دوستان وزارت ارتباطات هم مي گويند که در کار خود بسيار وارد است اما تحليل من اين است که روحاني با انتخاب چنين فردي – کسي که در ماجراي 88 بوده و آقاي رئيس جمهور هم به صراحت گفت که وزير ارتباطات در چهار سال نخست دولتش دو سال در وزارت اطلاعات حضور داشته - مي خواهد به جامعه بگويد که درباره 88 و حصر از من مطالبه نکنيد. اين البته تحليل شخصي من است.
امروز معتقدم که اصولگرايان معتدل و منصف و بسياري از مسئولان ارشد مملکتي، خواهان حل روندي هستند که پيدا شده است. مسئله حصر فارغ از جناح بندي هاي سياسي، جز هزينه عائدي ديگري براي کشور ندارد؛ از طرفي با کنشگران هر دو جناح هم شديدا مخالف هستم که بخواهند ديگري را به نان خوردن از قِبَل حصر متهم کنند. اين پديده فارغ از مسائل سياسي، پديده اي اخلاقي و انساني است و حتما حکومت به اين جمع بندي رسيده و من هم خوشبين هستم که اين موضوع هم مانند مسئله تحريم ها، روزي حل بشود.
در حقيقت معتقديد آقاي روحاني با انتخاب وزير ارتباطات باري را از دوش خود پيرامون مطالباتي که اصلاح طلبان از وي داشتند، برداشته است؟
بله، اين بار را برداشته و البته اين برداشتي نيست که صرفا من داشته باشم و اين احتمالا براي آينده سياسي روحاني هزينه ساز خواهد بود.
اينکه آقاي روحاني نمي خواهد در برابر جريان اصلاح طلب پاسخگو باشد؟
در برابر جريان اصلاح طلب و به طور کلي ملت؛ چراکه مسائل 88 امروز فراتر از جريان اصلاحات تعريف مي شود. شما از موضع مرحوم «عسگراولادي» نسبت به 88 بگيريد تا همين الان که برخي آقايان که عده اي شان از اصولگرايان ناب اند، واقعا دنبال اين هستند که نظام اين مسئله را حل کند.
شما از هزينه دادن آقاي روحاني در صورت پشت کردن به برخي مطالبات جريان اصلاحات صحبت کرديد. اين هزينه دادن را براي ما معني کنيد.
اين هزينه ملي است. روحاني آن طور که در سال 92 به طور واضح نسبت به مسئله حصر صحبت کرد، در سال 96 اينگونه نبود.
شايد دليلش اين باشد که به هر حال 4 سال از دولتش گذشته و پي بردن به مشکلات کلان مملکتي، وي را از پرداختن به مطالبات اصلاح طلبان از جمله حصر رويگردان کرده است.
مسئله روحاني، برجام بود و در دوران پسابرجام هم مسائل اقتصادي در کانون ثقل قرار داشت. معتقد هستم با ترکيب فعلي کابينه، بزرگ ترين دغدغه رئيس جمهور حتما توسعه سياست خارجي، مسائل اقتصادي و جذب سرمايه هاي خارجي – که البته اين ها هم مهم است- خواهد بود اما رئيس جمهور است و يک جامعه و ساختار ديوان سالارانه که براي خود حوزه فرهنگ و آموزش عالي دارد. شما نمي توانيد به اين ها بي توجه باشيد؛ اين حوزه ها براي روحاني همواره دغدغه هاي ثانويه بوده است.
حوزه فرهنگ و آموزش عالي همواره براي روحاني دغدغه ثانويه بوده استسال 88 در تاريخ جمهوري اسلامي يک نقطه عطف و البته نقطه اي پرهزينه براي کُل نظام بود. به خاطر همين هم اصلاح طلبان پيش دستي مي کردند و مي گفتند که ما از آن سال گذشتيم و دلمان مي خواهد که حکومت نيز بگذرد و از اين مسائل عبور و به آينده فکر کنيم. الان هم حرف جريان اصلاحات و رهبران آن همين است اما در نظر بگيريد که رئيس جمهور، رئيس شوراي عالي امنيت ملي است. مسئله متقاعد کردن هر نهاد و فرد بالادستيِ رئيس جمهور يا موازيِ رئيس جمهور براي مسئله حصر، سخت تر از برجام نيست اما روحاني اين کار را کرد. برجام، برگ برنده بزرگي براي مردم بود که در رأس آن هم رهبري نظام قرار داشت. برنده اول در اين قضيه رهبري بود و بقيه در ضلع ايشان تعريف مي شوند.
با آمدن دولت، ايده رهبري عوض نشد. رهبري در مرداد 91 به اين نتيجه رسيدند که بايد براي تحريم ها فکري بشود. ولايتي در همين زمينه سفرهايي انجام داد اما رهبري معتقد بودند که اين تيم مذاکره کننده، مرد اين ميدان نيست. بنابراين وقتي انتخابات 92 صورت گرفت، قبل از اينکه دولت شکل بگيرد، پرونده از شوراي عالي امنيت ملي به وزارت خارجه منتقل و توسط علي اکبر صالحي به محمدجواد ظريف سپرده شد.

به موضوع ترکيب کابينه بازگرديم. شما فرموديد که در اسفند 95 روحاني در ديدار با يکي از چهره هاي شناخت شده اصلاحات گفته که همه اميد من اصلاح طلبان هستند. با اين اوصاف و با توجه به ترکيب کابينه که چندان باب طبع اصلاح طلبان نبوده، مي توانيم نتيجه بگيريم که دست روحاني در انتخاب نفراتش بسته است؛ آيا اين تحليل را قبول داريد يا اينکه معتقديد اساسا روحاني اعتقادي به استفاده از نيروهاي اصلاح طلب ندارد؟
من محدوديت هايي را براي روحاني مي بينم اما اين همه موضوع نيست. روحاني شاکله اي است که به گونه ديگري مي پسندد و فقط بحث سياسي مطرح نيست. مردم براي بخش هايي از دولت مانند حوزه فعاليت زنگنه، قاضي زاده هاشمي يا ظريف «به به» مي گفتند اما براي برخي ديگر از وزرا هم هر دو جناح، عکس اين را ابراز مي کردند.
تعامل روحاني با لاريجاني اقتضا مي کند که رحماني فضلي همچنان ماندگار باشدحوزه شاخص، صنعت و معدن بود که به هر صورت روحاني وزير آن را عوض کرد که به نظر من يکي از بهترين انتخاب هايش در کابينه دوم بود اما در کنار اين حوزه، تامين اجتماعي هم بود که حوزه کاملا اقتصادي است. پُر پول ترين وزارتخانه کشور در سال 96 مانند سال 92 دست کسي افتاد که انتظارش را نداشتم. رحماني فضلي هم با توجه به عملکردش در 4 سال اول قطعا کسي بود که اصلاح طلبان وي را نمي خواستند و در پي ديگراني بودند که در نهايت به نفع خود روحاني بود. اصلاح طلبان بر اين باور بودند که رحماني فضلي نيروي منتسب به علي لاريجاني است و تعامل روحاني با لاريجاني اقتضا مي کند که رحماني فضلي همچنان ماندگار باشد.
بنابراين معتقد هستيد که خود آقاي روحاني چندان رغبتي به ميدان دادن به نيروهاي اصلاح طلب نداشته است.
صرفا ميدان دادن نيست. روحاني در دولت اولش يک پست تشريفاتي به محمد شريعتمداري داد. شريعتمداري با وجود اينکه وزير دولت محمد خاتمي بود اما هيچگاه نه خودش اعلام کرد و ما هم قبول نداريم که وي تاکنون فرد سياسي اصلاح طلب بوده است اما در عين حال وزير با کفايت، با تدبير و بسيار مقتدري است.
ثقل مطالبات مردم حوزه اقتصادي و پس از آن اجتماعي و سياسي استبحث اصلاح طلبان اين نبود که وزير صنعت حتما اصلاح طلب باشد. فرض بر اينکه روحاني در پست وزارت کشور روي محمد شريعتمداري به نتيجه نرسيد اما چرا وزارت صنعت يا تامين اجتماعي در سال 92 به محمد شريعتمداري داده نشد؟ آنچه دغدغه اصلاح طلبان است، کارکرد و برونداد دولت بود. مردم به خاطر عملکرد امثال زنگنه، قاضي زاده هاشمي و ظريف، به آن ها افتخار مي کنند؛ اين ها براي ملت دستاورد داشته اند. يکي با توليد و توزيع نفت، ديگري با برجام و ديگري با طرح تحول نظام سلامت.
انتقاد در خلوت و پشتيباني در جلوت، سياست اصلاح طلبان در دولت اول روحاني بود. آيا اين سياست در دولت دوم هم ادامه پيدا مي کند؟
هنوز در اين خصوص در ميان تشکيلات جريان اصلاح طلب تصميم کلاني گرفته نشده؛ البته رهبري جريان اصلاحات و احزاب مختلف اين جريان، جلسات مختلفي را با معاون اول و شخص رئيس جمهور داشته اند و از باب کارکرد و تحقق وعده ها، مسائلي را مطرح کرده اند. روحاني چه در دولت اول و چه حالا در دولت دومش به برخي حوزه ها مانند فرهنگ عمومي و آموزش و پرورش توجه چنداني نخواهد داشت. آموزش و پرورش، پايه توسعه کشور است و روحاني مي توانست در اين زمينه جور ديگري کار کند و حالا هم مي تواند چنين کند اما طبيعي است کسي که از صبح انقلاب در حوزه سياست و امنيت بوده، چندان با کوچه پس کوچه هاي فرهنگ و تعليم و تربيت آشنايي نداشته باشد.
طبيعي است که روحاني با کوچه پس کوچه هاي فرهنگ و تعليم و تربيت آشنايي نداشته باشدبه نظر من جامعه بايد آگاه باشد اما نه به اين قيمت که خداي ناکرده فشارها به روحاني با توجه به شرايط سخت کشور زياد شود. جريان اصلاح طلب و اصولگرايان دلسوز و معتدل از سال 92 بسيار به هم نزديک شدند و براي حل معضلات کشور، قرابت هاي زيادي با هم پيدا کردند. به نظر من مشکل اشتغال کشور بايد حل شود و اين ارتباطي با جناح خاصي ندارد. ثقل مطالبات مردم در مرحله دوم، حوزه اقتصادي و پس از آن اجتماعي و سياسي است. روحاني بايد در دولت دومش به اين دو حوزه فارغ از جناح بندي هاي سياسي توجه کند.
روحاني مجلسي را در اختيار دارد که در رأس آن فرد عاقل و خردمندي هست. مجلس در مجموع با روحاني همسو و همنواست و از اين جهت روحاني مي تواند برنامه هايش را به خوبي پيش ببرد اما رئيس جمهور در همين کابينه دوم چينش هايي را انجام داده است. اصلاح طلبان و همچنين خود محمدعلي نجفي با توجه به صحبت هايي که شده بود، متوقع بودند که رياست سازمان برنامه و بودجه به عهده وي گذاشته شود و بعد از اينکه اين سازمان به فرد ديگري رسيد، نجفي گفت که خودم را براي شهرداري تهران آماده مي کنم.
الان تيم اقتصادي چيده شده است. من اقتصاد نمي دانم اما مي خواهم که معضلات اقتصادي کشور حل شود؛ البته از پشت پرده ها خبر دارم اما در صحنه خيابان نمي دانم که در رأس تيم اقتصادي روحاني چه کسي حضور دارد؟ آيا معاون اقتصادي است، آيا معاون اول است؟
حالا واقعا در رأس تيم اقتصادي دولت چه کسي حضور دارد؟
نمي خواهم بگويم. چون ضبط مي‌شود.
يعني مسئله اي است که نبايد گفته شود.
بله، شايد بي احترامي شود.
حالا دولت چرا نمي خواهد به طور شفاف اعلام کند که در راس تيم اقتصادي اش چه کسي حضور دارد؟
شايد يک روزي اعلام کرد.
در حال حاضر چرا اعلام نمي کند؟
نمي دانم اما معتقد هستم اسحاق جهانگيري در دولت اول با توجه به فرماندهي قرارگاه اقتصاد مقاومتي، نخ تسبيح اقتصاد بود. اين مسئله در چينش کابينه يک نقيصه به حساب مي آيد که چرا امروز اين حوزه ها به هم ريخته است و معلوم نيست چه کسي در رأس آن حضور دارد. اين به هم ريختگي در فکر مردم تاثير مي گذارد. در دوره اول رياست جمهوري روحاني از همان روزهاي اول اصلاح طلبان درباره نقص اطلاع رساني و سخنگويي حرف هاي بسياري مطرح کردند. اصولگرايان هم حرف هاي زيادي زدند. دولت صرفا در حوزه اطلاع رساني نمره قابل قبولي نداشت.
نوبخت در عرصه سخنگويي حتما بيش از اينکه يار دولت و روحاني باشد، بار دولت بوده استما در دوره دوم شنيديم که روحاني قرار است معاونت اطلاع رساني تعريف کند و فردي را در رأس آن بگذارد و سخنگويي را هم روي همين فرد متمرکز کند و با اين برنامه حوزه اطلاع رساني کشور را سر و سامان بدهد اما با همه اين ها ديديم که سخنگوي دولت جديد، همان سخنگوي دولت قبلي شد. محمدباقر نوبخت انسان شريف و محترمي است اما اگر همه اقتصاددان ها بگويند که نوبخت در عرصه اقتصادي و برنامه ريزي و بودجه فرد موفقي بوده اما من به عنوان کارشناسي کوچک اعلام مي کنم که در 4 سال گذشته و در 4 سال آينده نيز اين روند در حوزه اصلاع رساني ادامه پيدا خواهد کرد. نوبخت در عرصه سخنگويي حتما بيش از اينکه يار دولت و روحاني باشد، بار دولت بوده است چراکه حوزه اطلاع رساني و سخنگويي، حوزه اي فني است و ويژگي هاي خاص خود را مي طلبد.
سخنگويي اين نيست که فقط هفته اي دو بار گزارش فعاليت هاي دولت داده شود و تمام؛ رسانه هاي رسمي دولت از جمله ارشاد، دفتر نهاد رياست جمهوري، روزنامه ايران و... جاي خود را دارند اما اين را بايد بدانيم همه وزارتخانه ها براي خود روزنامه دارند؛ شما تعداد زيادي روزنامه خصوصي طرفدار روحاني را داريد؛ خب اين ها هيچ برنامه اي ندارند. در حاليکه در دوره دوم دولت محمد خاتمي، فرد خاصي براي سرپرستي نظام اطلاع رساني و سخنگويي دولت انتخاب شد و هيچ مسئوليت ديگري هم نداشت و در جلسات دولت شرکت مي کرد تا بتواند از اختيارات خود با پشتوانه رياست جمهوري و معاون اول، براي وادارکردن وزرا به سخنگويي کار بکند.
يکي از اشکالات عمده در دولت اول روحاني - البته من بعضي وزارتخانه ها مثل بهداشت و نفت و وزارت خارجه که خود ظريف در فضاي مجازي در ارتباط با برجام خوب عمل کرد را استثنا مي دانم- اين بود که وزراي دولت در حوزه اطلاع رساني و سخن گفتن با مردم - هم با جامعه بين الملل و هم با جامعه رقيب - ضعيف عمل کردند.
من پاسخ روشني از سوال قبلي ام نگرفتم؛ اينکه نوع رويکرد اصلاح طلبان نسبت به دولت آقاي روحاني چگونه پيش خواهد رفت؟ انتقاد از دولت را در خلوت انتخاب مي کنيد يا در جلوت؟
من اهل پيش بيني نيستم اما اميدوارم که اين اتفاق نيفتد و کماکان عهد و ميثاق نامه اي که روحاني با جامعه بسته است - نه با اصلاحات چون اصلاحات جزيي از جامعه است - پايدار بماند. اصلاح طلبان حتما از دستاوردهاي مثبت روحاني براي ملت استقبال خواهند کرد و به هر ميزاني که روحاني در اين بخش يعني دستاورد براي ملت - در حوزه هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي يا بين المللي- خوب عمل کند، اصلاح طلبان به همان اندازه از وي حمايت خواهند کرد.
اگر روحاني برنامه هايش را پيش نَبَرد، شبکه هاي اجتماعي بسيار بي رحمانه عمل خواهد کرد اما بايد به نکته اي توجه کنيد؛ ما امروز با پديده اي روبه رو هستيم به نام شبکه هاي اجتماعي. اين شبکه ها در راي به روحاني در 29 ارديبهشت بسيار نقش داشتند. اگر روحاني در دور دوم، برنامه هايش را پيش نَبَرد و وعده هايش را عملي نکند، همين شبکه هاي اجتماعي، بدون تصميم گيري جبهه اصلاحات، بسيار بسيار بي رحمانه تر از آن چيزي که ما تصور کنيم، عمل خواهد کرد. اگر روحاني نجُنبد و خوب عمل نکند، اين اتفاق رخ مي دهد. روحاني بايد در دولت دومش حوزه اطلاع رساني را بسيار خوب سامان بدهد. برخي رسانه هاي اصولگرا به خاطر اينکه اوضاع کشور چه به لحاظ داخلي و چه به لحاظ بين المللي در وضعيت خطيري قرار دارد، نمي خواهند دولت روحاني زمين بخورد.
من وقتي اخبار را رصد مي کنم احساس مي کنم که همين روزها رابطه ايران و عربستان بار ديگر برقرار مي شود. من از اين کار خوشحال هستم. اين اتفاق بسيار بزرگي است که براي ملت ميمون و مبارک خواهد بود. ما تعارف نداريم در دولت روحاني بدترين سطح روابط را با کشورهاي منطقه و همسايه داشتيم که در دولت احمدي نژاد نداشتيم. اين يک واقعيت است.

به موضوع رابطه ايران با عربستان اشاره کرديد؛ يک سوال در اين رابطه مطرح مي کنم و بعد بپردازيم به اصل گفتگو. پس از آنکه بيانيه لوزان در فروردين 94 قرائت شد و پس از آنکه برجام در دي ماه همين سال به مرحله اجرا گذاشته شد، بسياري از اصلاح طلبان معتقد بودند که رابطه ما با دولت سعودي رو به بهبودي مي رود؛ اين رابطه نه تنها به سمت بهبودي نرفت بلکه به قول شما تبديل به بدترين رابطه شد. چرا اين اتفاق رخ داد؟
يک دليل اين موضوع به تغييرات در سطح حاکميتي عربستان بازمي گردد؛ بحث اصلي همين است. امروز نسلي دارد بر عربستان حکومت مي کند که در ذهن وزير خارجه اش -که در گذشته سفير در واشنگتن بوده- اين تلقي نادرست تاريخي شکل گرفته که جمهوري اسلامي مي خواسته وي را در آمريکا حذف فيزيکي کند. امروز آن فرد، وزير خارجه عربستان شده است. حاکمان امروز عربستان تحصيل کرده هاي غرب هستند و ديگر آن خانواده هاي قبيله اي گذشته نيستند؛ گرچه از آن طايفه هستند اما امروز براي خود ارتباطات بين المللي دارند؛ زبان مي دانند و دنيا را مي شناسند.
اين ها(حاکمان عربستان) براي به ثمر ننشستن و شکست برجام هزينه کردند. مساله ايران و عربستان و بسياري از کشورهاي منطقه، وابسته به اين است که سياست خارجي ما منسجم شود. دستگاه ديپلماسي ما - نه صرفا وزارت خارجه بلکه نهادهايي که در تصميم گيري در اين خصوص تاثيرگذارند- در يک دو گانگي قرار دارد که بايد اين موضوع حل شود.
بازگرديم به محور اصلي. آقاي ناصري! شما استراتژي سالاري را مي پسنديد يا ايدئولوژي سالاري را؟
در حوزه سياسي؟
بله.
من حتما راهبردسالاري را مي پسندم.
ولو به قيمت ذبح ايدئولوژي؟
بگذاريد به صراحت بگويم؛ بله ولو به قيمت ذبح ايدئولوژي. امام(ره) وقتي به بهشت زهرا آمدند، در جمله اي تاريخي فرمودند که پدران ما يک تصميمي گرفتند اما ما آن تصميم را نمي خواهيم.
منظورشان انقلابيون مشروطه بود.
بله؛ امروز دو نسل در انقلاب متولد شده است. جامعه ما ديني، اخلاقي و ارزشي است؛ اگرچه بسياري از شاخص هاي ارزشي به خاطر رفتار حکومتگران ما در دوره هاي مختلف، فروکاسته اما جامعه ايراني مسلمان است و هيچ گاه دين را قرباني نمي کند. کشور ايران که مي خواهد در عرصه منطقه اي و بين المللي نفر اول شود - که البته اين ظرفيت را دارد- حتما بايد راهبردنگر باشد.
دو هفته پيش هفته نامه سازندگي (ارگان مطبوعاتي حزب کارگزاران) در يادداشتي به قلم «محمد قوچاني» مطلبي را منتشر کرد مبني بر «غلبه استراتژي بر ايدئولوژي». موضوع يادداشت درباره وحدت راهبردي آقايان حسن روحاني و علي لاريجاني و تقدم آن بر ايدئولوژي هاي مرسوم سياسي کشور يعني اصلاح طلبي و اصولگرايي بود. شما چقدر به اين انديشه کارگزاراني اعتقاد داريد؟
من البته ياد اين تيتر هفته نامه سازندگي نبودم؛ اگر ابتدا اين تيتر را مي گفتيد شايد جور ديگري سوال قبلي تان را البته با حفظ همان چارچوب پاسخ مي دادم. نمي خواهم اينگونه تلقي شود که من تحت تاثير اين انديشه پاسخ گفته ام.
يعني اگر سوال دوم را به جاي اولي مطرح مي کردم، شما جواب مي داديد که هم ايدئولوژي مهم است هم استراتژي؟
خير؛ اينگونه پاسخ نمي دادم. حفظ راهبرد براي حفظ منافع ملي مهم است؛ اين يک اصل است. امام(ره) در کشتار حاجيان در سال 66 جمله اي را بيان کردند که «اگر ما از صدام بگذريم از آل سعود نخواهيم گذشت.» امام(ره) در آخرين جمله اي که در حوزه سياسي به مرحوم احمد آقا گفتند اين بود که با مسئولين بنشينيد و حج مردم را حل کنيد؛ چون با حج مردم نمي شود شوخي کرد. اين صحبت امام(ره) نمونه واقعي تقدم استراتژي امام(ره) به مرحوم احمد آقا گفت: برويد و حج مردم را حل کنيد؛ اين صحبت نمونه تقدم استراتژي بر ايدئولوژي استبر ايدئولوژي است. پيام سال 66 حضرت امام(ره) تبديل به مانيفست ضد وهابيتي جمهوري اسلامي شد. همان زمان که من در برخي کشورهاي عربي حضور داشتم، بعضي علماي طرفدار ايران از اين صحبت انتقاد مي کردند که وهابيت در جهان اهل تسنن يک مذهب و انديشه سياسي است و شما نبايد آن را به آل سعود گره بزنيد.
«شيخ سعيد شعبان» (از موسسين و اعضاي مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي) روزي در طرابلس به من گفت که ايران مرتکب اين اشتباه راهبردي شده که وهابيت را دارد به آل سعود گره مي زند. بنابراين نگرش راهبردمحور امام(ره) مانيفست ضد وهابيت جمهوري اسلامي را به طور کامل براي ما آشکار مي کند؛ امام(ره) در لحظه آخر حيات شان مي فرمايند که برويد و حج مردم را حل کنيد. در نهايت مسئولان ايران و عربستان نشستند و با هم مذاکره کردند که راهپيمايي هاي داخل شهر به صحراي عرفات منتقل شود. اتفاق دو سال پيش(فاجعه منا) هم دقيقا همين بود. آنجا هم راهبرد غلبه پيدا کرد. ايدئولوژي که فقط به حوزه شريعت و مناسک خلاصه نمي شود.
بازگرديم به بحث اصلي؛ شما فرموديد که معتقد به غلبه استراتژي بر ايدئولوژي هستيد. يک نمونه از اين استراتژي رابطه ميان آقايان لاريجاني و روحاني است. اولا اين سوال را مطرح مي کنم که شما معتقد به «ائتلاف» ميان روساي قواي مجريه و مقننه هستيد يا «اتحاد»؟
من به ائتلاف بيشتر اعتقاد دارم. براي اينکه معتقدم هر دو، شخصيت هاي عاقلي هستند و جرياناتي را که بعد از 92 مشاهده کردند و دستاورد دولت هشت ساله اي که من نام آن را «دولت نوباوگان» گذاشته ام، با هر گرايش سياسي يک زمان اصولگرايان تمام عيار آمدند و پشت احمدي نژاد ايستادند و برخي ديگر هم صادقانه آمدند و گفتند که ما همان سال اول و دوم از احمدي نژاد بريديم و کنارش گذاشتيم.
بنابراين نگاه مثبتي به ائتلاف آقايان روحاني و لاريجاني داريد.
نگاه من حتما مثبت است. من معتقدم که ائتلاف ميان اين دو از سر هوشمندي و نَه بازي با يک جريان سياسي به نام مثلا اصلاح طلبان يا هر جريان ديگري، شکل گرفته است.
چرا با اين وجود، عده اي از اصلاح طلبان با کنايه نسبت به رابطه ميان آقايان روحاني و لاريجاني صحبت يا از برخي اعمال نقش هاي لاريجاني در دولت گلايه مي کنند؟
اعمال نقش نکرده است.
مثلا مي گويند وزير کشور مهره توافق شده ميان رئيس جمهور و رئيس مجلس است.
حالا من اينجا مطلبي به شما مي گويم که شايد تاکنون نشنيده باشيد. اگر يادتان باشد ما در دولت اول روحاني، نهاونديان را نسبت به رحماني فضلي به رئيس مجلس نزديک تر مي ديديم. روحاني در جلسه چهار نفره اش در سال 92 با ناطق نوري، خاتمي، هاشمي و سيدحسن خميني گفت که رحماني فضلي را من

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۲۸۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(عکس) واکنش یک روحانی به نقش یک زن در مسلمان شدن مورایس

ژوزه مورایس سرمربی تیم سپاهان اصفهان در دومین فصل حضورش در این باشگاه به دین اسلام و مذهب شیعه مشرف شد. مورایس این موضوع را امشب بعد از برد تیمش در جام حذفی مقابل تیم استقلال ملاثانی اعلام کرد. این موضوع حتی با واکنش اقشار مختلف جامعه هم همراه شده است.

دیگر خبرها

  • پیگیر اصلاح قانون شوراها در کشور هستیم
  • نگاهی به تمام جنجال‌های کریمی قدوسی | گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
  • بنیه اقتصادی با تولید اصلاح می‌شود
  • درخواست کریمی قدوسی از دولت افغانستان برای بررسی رگ و ریشه اش /سخنگوی سپاه ادعای جنجالی را تکذیب کرد /گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
  • (عکس) واکنش یک روحانی به نقش یک زن در مسلمان شدن مورایس
  • «مشوق‌های مالیاتی هدفمند سرمایه گذاری» گامی مهم درجهت رونق تولید و افزایش مشارکت مردم
  • تکرار برگزاری آزمون کنکور سراسری برای دانش آموزان مناطق سیل زده
  • برگزاری مجدد کنکور سراسری در مناطق سیل‌زده زیرکوه
  • برگزاری آزمون کنکور سراسری برای دانش آموزان مناطق سیل زده
  • مجلس بخش دوم لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ را بررسی می‌کند