متهم به قتل بنیتا: سه ماشین دارم!
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۳۰۶۸۲
اولین جلسه رسیدگی به پرونده عاملان قتل بنیتا دختر 8 ماهه در روز دوشنبه در شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و در آن جلسه مقرر شد؛ جلسه دوم محاکمه در روز چهارشنبه برگزار شود.
به گزارش ایلنا، جلسه دوم رسیدگی به پرونده بنیتا صبح امروز با حضور متهمان، خانواده بنیتا و وکلای آنها در شعبه نهم برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر بنیتا: به متهم بگویید به سمتی که ما نشستیم نگاه نکند
پس از ورود متهمان به دادگاه مادر بنیتا با صدای بلند گفت: به متهم بگویید به سمتی که ما نشستیم نگاه نکند. قاضی پس از اینکه این جمله از سوی مادر بنیتا چندین بار تکرار شد به او تذکر داد و گفت: اگر یک بار دیگر در جلسه اخلال ایجاد کنید، از دادگاه اخراج میشوید.
در ادامه جلسه «ا. د» به عنوان مطلع که روز گذشته و بنا به اطلاع قاضی شهریاری دستگیر شد و چهارمین و آخرین متهم پرونده بنیتا است در جایگاه حاضر شد.
قاضی کشکولی خطاب به او گفت: به گزارش کلانتری و آگاهی و همچنین طی صحبتهای دو متهم دیگر شما در صبح روز چهارشنبه به محل ربایش ماشین به این دلیل که ماشینتان اشکال فنی داشت، همراه آنها نرفتهاید و راهی آرایشگاه شدهاید، این حادثه اتفاق افتاده است؛ لطفا اطلاعات خود را در رابطه با آشنایی با این دو نفر و سرقت ماشین و فرزند صاحب ماشین ارائه دهید.
با م. ش در زندان آشنا شدم
«ا. د» پس از ادای سوگند گفت: با م. ش در زندان آشنا شدم، اما زودتر از او آزاد شدم. او شب حادثه با من تماس گرفت من در خاوران بودم و با من در میدان آقانور قرار گذاشت، مهدی به همراه محمد آمد و سوار ماشین من شدند، قرار بود چیزی را از دوستش بگیریم، در راه بهانه آورد من به مهدی گفتم که میخواهم به خانه بروم.
وی افزود: من نه احتیاجی به دزدی دارم و نه مال حرام این را همه میدانند، کسی حرف از سرقت بزند من او را از این کار منع میکنم. صبح روز حادثه برای رفتن به آرایشگاه از آنها خداحافظی کردم بعد از اتمام کار مهدی با من تماس گرفت و گفت کجا هستم؟ سه هزار تومان پول نیاز داشت تا به پیک موتوری بدهد از بقالی کنار آرایشگاه سه هزار تومان پول گرفتم و او پول را به پیک داد و از من درخواست کرد او را به خانه برسانم.
«ا. د» در ادامه گفت: در طول مسیر متوجه شدم که مهدی تلفنی با محمد حرف میزند و بحث آنها در خصوص دزدی بچه است.
این متهم در پاسخ به سوال قاضی که آیا مهدی با محمد تماس گرفته است یا خیر؟ گفت: بله مهدی با محمد تماس گرفت، از مهدی پرسیدم چه شده که گفت؛ محمد ماشین روشنی را دید پشت ماشین نشست و فرار کرد.
38 روز در کمپ ترک اعتیاد بودم
وی افزود: اطلاع بیشتری ندارم، چرا که 38 روز است در کمپ ترک اعتیاد هستم حتی با این افراد سلام و علیک نکردم.
قاضی گفت: وقتی گفتوگوی آنها را شنیدید، دقیقا چه میگفتند؟
این متهم گفت: سارق ماشین داد میزد بچه در ماشین بوده است و من وقتی این را شنیدم، مهدی را از ماشین پیاده کردم با هم تا نزدیک قیام دشت رفتیم.
قاضی گفت: حرفهای شما با ادعای احمد و مهدی در تعارض است.
«ا. د» گفت: من اصلا با آنها نبودم من فقط مهدی را تا قیام دشت رساندم، حتی بچه را ندیدم مطمئن باشید که ماشین را ندیدم اصلا در سرقت مشارکت نداشتهام.
سریعا خودم را معرفی کردم
قاضی گفت: وقتی مطلع شدید بچه در ماشین است، چرا کاری نکردید، متهم گفت: اصلا نمیدانستم اظهارات آنها راست یا دروغ است، بعد از خداحافظی با مهدی یکسره به خانه رفتم و دو روز بعد در کمپ بودم؛ اصلا تماس تلفنی نداشتم به خانوادهام قول داده بودم مواد را ترک کنم به همین خاطر به کمپ رفتم. دیروز با خانهام تماس تلفنی داشتم تا برایم وسیله بیاورند که خواهرم گفت ماموران شاهپور به اینجا آمدند و برای این مساله به دنبال من هستند و من هم سریعا به خانه آمدم و خودم را معرفی کردم.
در ادامه جلسه «طالب .ن» به عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت و گفت: از سرقت خودرو اطلاع نداشتم با متهم بنا به درخواست او با موتور به سمت حوضچه برای عکس گرفتن رفتیم و در طول این مدت اصلا درباره سرقت خودرو با من حرفی زده نشد. در روز دوشنبه برادرم مسعود به من گفت که فکر میکنم سرقتی که انجام شده مربوط به سرقت خودرو در مشیریه است که یک کودک هم در آن بوده است پس از مطلع شدن برادرم مسعود شماره خانواده متهم را پیدا کردم و با آنها تماس گرفت.
استفاده از تمام امکانات برای شناسایی سارقان
در ادامه جلسه سرهنگ فلاح به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شد و گفت: به محض دریافت اخبار موضوع در دستور کار قرار گرفت و بلافاصله تیم حادثه به محل سرقت اعزام شد و با توجه به اینکه موضوع از حساسیت ویژهای برخوردار بود از تمام امکانات برای شناسایی سارقان استفاده شد.
با بررسی فیلم هویت سارق برای ما محرز شد
سرهنگ فلاح گفت: در مسیر سرقت یک دوربین قرار داشت که کیفیت مطلوبی نداشت، اما با بررسی فیلم آن هویت سارق برای ما محرز شد که همین مساله موجب دستگیری سارق شد.
وی افزود: پس از اینکه خودروی رها شده در کنار جاده شناسایی شد به محل اعزام شدیم و خودرو را زیر یک درخت که کنار یک ساختمان بود، مشاهده کردیم متاسفانه دربهای ماشین کاملا بسته و شیشههای آن بالا بود.
قاضی مستشار گفت: در گزارشات آمده است که یک مامور راهور خودروی سرقتی را در زمان تردد مشاهده کرده است، چرا در این خصوص اقدامی نشده است.
بازگشت خودروی متهم در دوراهی قیامدشت به سمت تهران
سرهنگ فلاح گفت: بنا بر گزارشات یک مامور راهور خودرو را در مسیر مشاهده میکند و موضوع را گزارش میدهد این مشاهده 10 دقیقه قبل از اعلام پلیس مبنی بر سرقت خودرو بوده است، اما مامور راهور خودرو را تعقیب کرده که به خاطر اینکه خودروی سرقتی نسبت به تعقیب پلیس حساس نشود با کمی فاصله از آن حرکت میکرده، اما خودروی متهم در دوراهی قیامدشت به سمت تهران باز میگردد.
در ادامه جلسه قاضی کشکولی گفت: «ا. ح» فردی است که با «م. و» به محل پارک ماشین مسروقه میرود و بدون اینکه از خودرو پیاده شود، او را که یک کیسه پلاستیکی با خود حمل میکرد، سوار خودروی خود میکند. این فرد به اتهام خرید و فروش مواد مخدر و تحصیل مواد مسروقه به دادگاه انقلاب و کیفری 2 ارجاع شده است و امروز فقط به عنوان مطلع در جایگاه حضور دارد.
رئیس دادگاه در ادامه گفت: دادگاه خطاب به احسان. ح به عنوان مطلع به شما مجازات کتمان حقیقت به شما تفهیم میشود، مراقب اظهارات خود باشید و سوگند یاد کنید جز حقیقت چیزی نگویید.
دو سابقه کیفری دارم
«احسان. ح» که به عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت، گفت: متولد 65 و مجرد هستم. دو سابقه کیفری دارم که هر دوی آنها مربوط به مواد مخدر است.
«م.و» راجع به سرقت و بچه هیچ حرفی نزد
وی گفت: «محمد. و» دوست قدیمی من است. با من تماس گرفت و از من خواهش کرد که به دنبال او بروم من از ماشین دزدی میترسم از هر وسیله دزدی هراس دارم و به خاطر اینکه دیدم ماشین برای محمد نیست جلوتر از خودرو ایستادم اصلا به ماشین نزدیک نشدم. محمد فقط یک کارت هدیه به من داد و جز یک تی شرت سفید که آن هم در کیسه بود چیزی ندیدم از محمد پرسیدم که در ماشین چیست و من ضبط میخواهم، اما او گفت که ضبط ماشین را به مهدی داده است. او راجع به سرقت و بچه هیچ حرفی نزد.
قاضی گفت: آیا شما متوجه حضور بنیتا نشدید؟
«احسان. ح» گفت: وقتی من را به آگاهی شاهپور منتقل کردند، متوجه قضیه شدم.
قاضی گفت: برای چه کاری به منزل خود رفتید؟
«احسان. ح» گفت: اول با هم به سوپرمارکت نزدیک خانهام رفتیم تا کارت هدیه را خالی کنیم و در ازای 50 هزار تومان که هم پول یک گرم شیشه و بقیه حساب و کتابهای گذشتهام با محمد بود، کار خرید انجام شد.»
مستشار دادگاه خطاب به احسان ح. گفت: آیا وقتی کارت را تحویل گرفتید، سوالی پیش نیامد که از کجا آمده است؟
«احسان. ح» گفت: از محمد پرسیدم و او گفت که مشکلی نیست، کارت هدیه جای پول نقد است و پیگیری نمیشود. محمد اصلا راجع به سرقت خودرو صحبت نکرد تا آخر شب با هم در منزل ما بودیم و بعد او را در خیابان پیشوا پیاده کردم تا موقعی که فهمیدم دستگیر شده، هیچ تماسی با او نداشتم و از همسر صیغهای او پرسیدم که همسرش اعلام کرد که محمد گیر کرده است.
در ادامه جلسه قاضی کشکولی گفت: با توجه به جرم واقع شده نماینده دادستان تشخیص داده است که بر اساس قانون این پرونده باید در شعبه تخصصی خود که مربوط به قتل عمد است، ارجاع شود و علت اصلی این ارجاع تخصصی بودن شعبه 10 بازپرسی بوده است.
هدف از حضور «احمد.د» در سر صحنه دریافت اخبار بودهاست
در ادامه جلسه، کوشا وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و با اشاره به اینکه نسبت به دو موضوع سوال دارد، بیان داشت: چگونه امکان دارد که در روز دوشنبه جلسه اول برگزار شود و روز سهشنبه متهم دیگر این پرونده شناسایی، دستگیر و امروز در دادگاه حاضر شود، چرا تا الان موفق به دستگیری این متهم نشده بودند؛ ولی در این دو روز بازداشت شده است.
وی افزود: احمد. د که به عنوان متهم در دادگاه حضور دارد بعد از ظهر حادثه در سر صحنه حاضر میشود، هدف او از این کار دریافت اخبار بوده است.
کوشا گفت: با توجه به صحبتها، این فرد در جریان سرقت خودرو بوده است و اگر به موقع این موضوع را گزارش میداد شاید جان کودک نجات پیدا میکرد سوال من از سرهنگ فلاح این است که اقدامات پلیس برای کشف سارق و کودک تا روز سه شنبه چه بوده است؟
کوشا خطاب به نماینده دادستان بیان داشت: نماینده دادستان در جلسه قبل دادخواست را قرائت کرد، اما به آن ایراد شکلی وارد است، چرا که وی آنچه در روی کاغذ نوشته بود را میخواند بدون اینکه تحلیل کند.
مصرف مواد مخدر باعث شد موکلم کودک را تحویل ندهد
در ادامه وکیل متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از متهم ردیف اول گفت: مصرف مواد مخدر و سابقه سرقت باعث شد که موکل من کودک را تحویل ندهد. او تمام سعی خود را کرده بود.
وی گفت: جرائم ناشی از مواد مخدر و روانگردان نیازمند فکری اساسی است. من لایحه دفاعیه را به دادگاه تقدیم و شفاها نکاتی را بیان میکنم به استناد بند پ ماده 290 قانون آیین دادرسی کیفری در موضوع قتل عمد موکلم صرفا قصد سرقت داشته است بر اساس اظهارات او محل پارک ماشین پرتردد بوده است و متهم با فرض اینکه در آن حوالی خودرو کشف میشود این کار را انجام داده که متاسفانه این اقدام منجر به قتل کودک شد.
وکیل متهم ردیف اول در ادامه گفت: خودرو زیر سایه و بدون بنزین و با دریچه باز کولر بوده است، بنابراین وی قصد داشته که جان کودک به خطر نیفتد.
در ادامه وکیل متهم ردیف دوم در دفاع از موکل خود گفت: پس از صدور قرار نهایی توسط بازپرس در خصوص اتهام موکل من قرار منع تعقیب مبنی بر قتل عمد صادر شد. همچنین در خصوص معاونت در سرقت توسط موکلم باید گفت او در این سرقت دارای وحدت قصد نبود و به نوعی در عمل انجام شده قرار گرفت ارتباط موکل من با متهم ردیف اول صرفا اعتیاد به مواد مخدر بوده است، اگر چنین موضوعی وجود نداشت؛ اصلا در آنجا حاضر نمیشد. همچنین در خصوص خودداری موکلم از کمک به کودک باید اعتیاد وی به شیشه و آثار آن را مدنظر داشت و اینکه موکل من از متهم ردیف اول درخواست کرده بود که کودک را به آژانس تحویل دهد.
اشد مجازات را در کیفرخواست برای متهمان درخواست کردهایم
در ادامه قاضی شهریاری به عنوان نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در دفاع کیفرخواست صادره گفت: اشد مجازات را در کیفرخواست برای متهمین درخواست کردهایم، البته باید موضوع پیشگیریهای رشدمدار را در نظر گرفت، چرا که به آن توجه نمیشود. باید از این تریبون به خانوادهها اعلام کنم که بیش از گذشته نسبت به موارد پیشگیرانه حساس باشند و آن را رعایت کنند.
وی افزود: آخرین سابقه سرقت متهم مربوط به سال 95 است که به مدت 14 ماه در بازداشت بوده که بیشتر از مهلت قانونی بوده است در نهایت او با یک وثیقه 200 میلیونی آزاد میشود. اگر در این خصوص اعتراضی وجود دارد باید به قانون باشد نه مجری قانون. بر اساس قانون هر کس قصد ارتکاب جرم داشته باشد و شروع به جرم کند باید متناسب با آن مجازات شود. متهم در اظهارات خود گفته است که قصد سرقت خودرو را داشته است، اما این سرقت مقرون به آزار شده است. چون پدر بنیتا برای جلوگیری از سرقت خود را به جلوی ماشین میاندازد، اما متهم با دنده عقب گرفتن و انجام حرکات مارپیچ از محل متواری میشود و به پدر بنیتا نیز آسیب میرساند.
وی افزود: در گزارش پزشکی قانونی اعلام شده است که علت فوت کودک گرمازدگی و عوارض ناشی از آن است و عنصر مادی جرم زمانی اتفاق میافتد که متهم خودرو را در کنار خیابان رها کرده است.
حکم دستگیری «احمد. د» از قبل صادر شده بود
قاضی شهریاری در رابطه با دستگیری احمد. د گفت: حکم دستگیری از قبل صادر شده بود و مربوط به روز دوشنبه نبوده است. وی در حال حاضر به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شده و پرونده اتهامی وی در دادسرا مفتوح است.
قاضی شهریاری در خصوص امضا شدن قرار منع تعقیب توسط اولیای دم گفت: بازپرس قرار منع تعقیب را برای اولیا ابلاغ و آنها هم امضا کردند.
در ادامه جلسه کوشا، وکیل اولیای دم با حضور در جایگاه گفت: وقتی که متهم اقدام به سرقت میکند؛ صاحب خودرو خود را روی کاپوت میاندازد و حدود 50 متر روی زمین کشیده میشود، در واقع این اقدام شروع به قتل بوده است با توجه به اینکه این کودک مظلوم واقع شده است؛ آمدهایم که حق این کودک را بگیریم، حتی اگر والدین قرار منع تقیب را امضا کرده باشند، مدعیالعموم باید نسبت به وقوع جرم قتل عمد اقدام کند. بنابراین اظهارات نماینده دادستان مبنی بر اینکه والدین بنیتا در نگهداری این طفل اهمال کردهاند، درست نیست.
در ادامه جلسه متهم ردیف اول با حضور در جایگاه آخرین دفاعیات خود را مطرح کرد.
قتل را قبول ندارم
وی گفت: قصد سرقت نداشتم، مهدی از من خواست سوار ماشین شوم من سه ماشین دارم چه لزومی دارد که سرقت کنم، قتل را قبول ندارم. قصدم قتل عمد نبوده و قصد سرقت هم نداشتم. چون از ساعت 2 بعد از ظهر تا 11 شب بازجویی میشدم، اظهارات درستی نکردم.
در ادامه جلسه متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد و آخرین دفاعیات خود را ارائه داد.
وی گفت: به محمد گفتم که بچه را تحویل بدهد، میخواستم به خانواده بچه کمک کنم، اما بیشتر از این بلد نبودم. حداقل قاتل بچه را به خانوادهاش تحویل دادم، بیشتر از این نمیتوانستم کمک کنم.
قاضی گفت: آیا صحبتهای طالب، مسعود. ن و احسان ح را قبول دارید؟
متهم ردیف دوم گفت: بیشتر از این نمیتوانستم کمک کنم به محمد گفتم که هر طور شده بچه را به خانوادهاش برساند بعد از اینکه از احمد جدا شدم به سمت قیام دشت رفتم.
قاضی گفت: احمد. د آیا اظهارات مهدی را تایید میکنید؟
احمد. د گفت: خیر در آرایشگاه بودم و هیچ کدام آن را ندیدم، من فقط او را تا قیام دشت رساندم و او منتظر محمد بود.
دوستانم پشتم را خالی کردند
متهم ردیف دوم گفت: نمیدانم چرا دوستانم پشتم را خالی کردند. نیسان دارم و شبی سه هزار تومان آشغال جمع میکنم تا نان حلال برای خانوادهام ببرم. من معتاد بودم اما دنبال دزدی نرفتم مادرم سکته کرده است و زنم درخواست طلاق داده است من فقط یک بند کیف برداشتم از خداوند میخواهم که خانواده این طفل به حق خود برسد.
یکشنبه هفته آینده رای صادر خواهد شد
بر اساس این گزارش، قاضی کشکولی ختم رسیدگی به دادگاه را اعلام کرد و گفت: یکشنبه هفته آینده پس از شور با همکاران رای صادر خواهد شد.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۳۰۶۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری مردی که به بهانه شرکت در مراسم ترحیم مادرش به زنان تعرض میکرد
پلیس آگاهی پایتخت، در اجرای طرح مقابله با تبهکاران، مردی را دستگیر کرده که چندین شاکی زن دارد و همه آنها میگویند توسط این مرد مورد آزار و اذیت و اخاذی قرار گرفتهاند.
روزنامه ایران در خبری نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در حاشیه اجرای طرح برخورد با سارقان زورگیر که در مقر پلیس آگاهی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپزن شده و در نهایت طی ۴۸ ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفهای و قاپزن را دستگیر کردند. این افراد در بازجوییهای اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. همچنین با دستگیری این افراد ۲۱ باند سرقت نیز منهدم شد.
سردار علی ولیپور گودرزی درباره اینکه آیا انتشار ویدیوهایی مانند زورگیری در بزرگراه صدر نشاندهنده افزایش جرایم خشن است یا خیر، گفت: چنین مواردی در گذشته هم وجود داشته، اما در گذشته ضریب نفوذ اینترنت به اندازه امروز نبوده است. آمارهای ما نشان میدهد که اتفاقاً در چنین سرقتهایی با کاهش روبهرو هستیم، اما انتشار گسترده ویدیو سبب میشود که افراد بیشتری از وقوع یک مورد باخبر شوند.
اخاذی با تهیه فیلم سیاهاطراف یکی از متهمان دستگیر شده که مردی است با موهای بور، چند زن ایستادهاند و داد و فریاد میکنند. آنها مدعی هستند متهم آنها را بیهوش و به آنها تعرض کرده است.
یکی از شاکیها گفت: سال گذشته، بعد از فوت مادرم، حالم خیلی بد بود. یک روز در صفحه اینستاگرام به صورت اتفاقی با صفحهای مواجه شدم که مطالب قشنگی در رابطه با مادر نوشته بود. ناخواسته با حس همدردی عکسها را لایک کردم، اما صاحب صفحه لحظاتی بعد به من پیام داد. مرد جوان مدعی بود که مادرش فوت کرده و برای آرامش او، هر هفته خیرات میدهد. مرد جوان از من خواست در مراسمی که برای آمرزش مادرش برگزار میکنند، شرکت کنم.
وی ادامه داد: با این نیت یک روز که مرد جوان میخواست به بهشت زهرا برود، با او راهی آنجا شدم. بین راه او به من آبمیوه داد و من بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرده است. بعد از آن متهم با تهدید انتشار فیلم و عکسهای مستهجن در فضای مجازی من را مجبور میکرد پول و طلاهایم را در اختیارش قرار دهم.
شاکی دیگری گفت: مرا تا یکقدمی مرگ برد. باورتان نمیشود طوری به سرم کوبید که بیهوش شدم. فقط از ترس اینکه عکسها و فیلمهایم منتشر نشود، مبالغی را که برای اخاذی خواست، به او دادم.
شاکی دیگری گفت: متهم مرا برای شرکت در مراسم سوگواری و خیریه دعوت و با آبمیوه مسموم و سپس بیهوش کرد. بعد هم مثل سایر قربانیان از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرد. بعد از مدتی هم با من تماس گرفت و مدعی شد دو دستیارش که زنهای رمالی بودند، پس از احضار روح و رمالی باخبر شدهاند که داخل خانهام شمش طلا دارم و از من خواست شمش را به او بدهم. شمشی در کار نبود، اما از ترس اینکه تصاویر منتشر نشود برایش شمش خریدم و به او دادم.
اما متهم منکر این اظهارات شد و گفت: من یک صفحه اینستاگرامی به نام «مادرانه» به خاطر مادر مرحومم درست کرده بودم و پستهایی در رابطه با مادر میگذاشتم. سعی میکردم با انجام کارهای خداپسندانه روح مادرم در آمرزش قرار بگیرد و هیچ جرمی هم مرتکب نشدهام.
یعنی ۵ شاکی دروغ میگویند؟
چه بگویم؟! آنها میگویند که من فریبشان دادهام و با آبمیوه و چای مسموم آنها را بیهوش کردهام و مورد آزار و اذیت قرار دادهام و برای اینکه بتوانم از آنها اخاذی کنم، فیلم هم از این صحنهها گرفتهام. اما آنها مشتری مغازه الکتریکیام هستند؛ نمیدانم چرا چنین ادعایی کردهاند.
میگویند آنها را به اطراف بهشت زهرا بردی و طلاهایشان را دزدیدهای؟
خودشان با پای خودشان بر سر مزار مادرم میآمدند، هیچ اخاذی نکردهام. خودشان پول به حسابم واریز میکردند.
اما پلیس این فیلم و عکسها را کشف کرده است؟
(سکوت متهم)
دستگیری با پابند الکترونیکی
هنگامی که پابند الکترونیکی داشته، در سرقتی شناسایی و دستگیر شده است؛ متهم ۲۴ سالهای که با سن کم سوابق زیادی در پروندهاش دارد.
سرقت با پابند؟
راستش را بخواهید دوستانم در دورهمی که داشتیم، میگفتند این پابندها کار نمیکند و پلیس نمیتواند همه را رصد کند. من هم که به سرقت اعتیاد دارم، با حرفهای آنها تشویق به سرقت شدم. با خودم گفتم اولین سرقت را امتحان میکنم. اما پابندها الکی نبود و حالا در لیست سارقانی قرار گرفتهام که با پابند سرقت میکنند و در این مورد رکورددار شدهام.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
سوم عید نوروز بود و قبل از اینکه آزاد شوم، پابند به پاهایم بسته شد. من جزو سارقان گوشیقاپی بودم که ۴ سابقه کیفری داشتند و شامل قانون مجرمان پابنددار قرار میگرفتم.
کی بازداشت شدی؟
دقیقاً یک ماه بعد از آزادی، یعنی سومین روز اردیبهشت، به همراه دوستم برای گوشیقاپی وارد عمل شدم. اما همین که خواستم گوشی را سرقت کنم، پلیس رسید و در نهایت با شلیک گلوله، مأموران موفق شدند مرا دستگیر کنند.
منبع: ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟