Web Analytics Made Easy - Statcounter

برخلاف تصور بسیاری از مردم ما خرافات امری بسیار تاثیرگذار در زندگی روزمره مردم کشورهای اروپایی و آمریکا است. فرانسوی‌ها نیز یکی از خرافاتی ترین مردم دنیا هستند.

به گزارش گروه رسانه های بی‌باک، مشرق در گزارشینوشت: در میان فرهنگ‌های مختلف می‌توان شاهد برخی خرافات بود؛ خرافاتی که بعضاً ریشه در اعتقادات به انحراف کشیده شده آن‌ها دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در دهه‌های اخیر غرب سعی داشته است تا فرهنگ و اعتقادات مردم کشورهای شرقی و خاورمیانه را با برچسب خرافات همراه کند. تلاشی که به‌وسیله غول‌های رسانه‌ای غرب و هالیوود حمایت شده است.اما باید دانست که خود غربی‌ها در این مسئله سابقه بسیاری دارند. در این مطلب به 4 مورد از خرافات مطرح در فرانسه می‌پردازیم.

فرانسوی‌ها در زندگی روزمره خود نسبت به اعتقادات خرافی بسیار حساس هستند

البته گاهی غرب پای خود را فراتر می‌گذارد و با نوعی تعصب هر رفتاری را که به مذاقش خوش نیاید در دایره خرافات وارد می‌کند. برای مثال یک مذهب و یا آیین را که پیروان زیادی ندارد، بدون توجه به اینکه آیا آن آیین اجازه ورود خرافات را به خود می‌دهد و یا نه، در دام تعاریف خود گرفتار می‌کند. در ادامه خواهیم دید که در جامعه فرانسوی که از جوامع پیشگام مدرنیته و عقل‌گرایی محسوب می‌شود، نیز برخی از خرافات و اعتقادات غیرمنطقی دیده می‌شود که خیلی راحت از کنار آن عبور می‌شود. خرافاتی که حتی برای جوامعی که برچسب خرافاتی خورده‌اند نیز غیر قابل ‌هضم و بعضاً خنده‌دار است. در این مقاله به برخی از خرافات موجود در زندگی روزانه فرانسوی‌ها پرداخته می‌شود هر چند فرانسوی‌ها خیلی بیشتر از اینها خرافاتی هستند.

برعکس قرار دادن نان

در کشور فرانسه اگر شخصی نان را برعکس روی میز غذا قرار دهد، کار بسیار خطرناکی انجام داده است. به بیانی او با این کار خود باعث بد شانسی افراد آن خانواده خواهد شد. ریشه‌های این خرافه به قرون‌وسطی بازمی‌گردد. در این دوران اعدام عملی شایع و البته وحشتناک بود. جلاد که بیشتر روز را به اعدام مشغول بود نمی‌توانست در صف نانوایی بایستد به همین خاطر نانوا، نان او را برای این‌که شناخته شود، وارونه بر روی پیشخوان می‌گذاشت. به همین دلیل کسانی که نان را بر روی میز برعکس قرار دهند بدشانسی را برای اعضای خانواده به همراه می‌آورند. در بعضی خانواده‌های معتقد در فرانسه، سریع و بعد از برگرداندن آن، صلیبی بر روی آن با چاقو کشیده می‌شود و بعد میان اعضا تقسیم می‌شود.

برعکس گذاشتن نان باعث بدشانسی می‌شود

البته شاید بتوان با برخی توجیهات این موضوع را حل کرد اما فقط در سطح توجیهات؛ چراکه وقتی به این موضوع از دید منطقی نگاه می‌کنید، هیچ‌گونه رابطه منطقی را میان برعکس قرار دادن نان بر روی میز غذا و بدشانسی (که البته واژه‌ای قابل‌تأمل است) نمی‌توان یافت؛ اما نباید از این موضوع غافل شد که در فرهنگ فرانسه، نان جایگاه بسیاری بااهمیتی دارد و انقلاب فرانسه نیز در سال 1789 به انقلاب نان مشهور شده است. درهرصورت احترام به نان نمی‌تواند توجیه منطقی برای بد شانسی باشد!

باز کردن چتر داخل خانه

باز کردن چتر زیر سقف و پیش از اینکه از خانه بیرون بروید باعث بدشانسی می‌شود. در خصوص ریشه‌های این خرافه دلایل مختلفی آورده شده است. از جمله گفته می‌شود این اعتقاد به زمان مصر باستان بازمی‌گردد. زمانی که مردم چتر را نه برای خیس نشدن بلکه بیشتر برای در امان ماندن از آفتاب سوزان مصر به کار می‌گرفتند. باز کردن چتر در زیر سقف خانه و یا در سایه نوعی اهانت به خداوند خورشید یا خداوند نات محسوب می‌شده است.

بازکردن چتر در خانه بی‌احترامی به خداوند خورشید تلقی می‌شود

البته توضیحات دیگری نیز برای این خرافه عنوان می‌شود. همان‌طور که چتر از شما در برابر طوفان محافظت می‌کند، نماد ارواحی محافظی است که از شما و خانه‌تان محافظت می‌کنند. درصورتی‌که چتر را در خانه باز کنید، این کار نوعی اهانت به آن‌ها بوده و باعث می‌شود این ارواح از خانه‌تان و زندگیتان دیگر محافظت نمی‌کنند و بعد از آن باید منتظر بدشانسی باشید.

همچنین گفته می‌شود که ریشه این خرافه به قرن هجدهم انگلستان بازمی‌گردد. در آن زمان چترهایی بزرگ از سوی مردم بریتانیا استفاده می‌شد. این چترها که جنبه تشریفاتی نیز داشتند درصورتی‌که داخل خانه باز می‌شدند می‌توانستند باعث آسیب افراد اطراف شوند. به همین خاطر نوعی تنفر نسبت به آن‌ها و باز کردنشان داخل خانه ایجاد شده بود. توضیح دیگر این است که درصورتی‌که چتر را داخل خانه بازکنید و بخواهید بیرون بروید؛ این کار باعث می‌شود تا باران قطع شود و درصورتی‌که چتر را با خود بیرون نبرید، باران قطعاً خواهد بارید! لذا می‌بایست بیرون خانه چتر را باز کرد. نکته قابل‌توجه این است که نباید باران جمع شده روی چتر را داخل خانه بیاورید. لذا چتر باید بیرون بسته شود. در غیر این صورت بدشانسی خواهید آورد.

باز کردن چتر در خانه توهین به ارواح محافظ خانه است

اگر هر کدام از توضیحات را نیز در نظر بگیریم، پذیرفتنی نخواهد بود که باز کردن چتر در داخل خانه باعث بدشانسی شود. چراکه هیچ‌یک از این دلایل با عقل سازگاری ندارند و شاید این مثال، نمونه بسیار روشنی از تعریف خرافه در جهان علم و تکنولوژی باشد.

قرار دادن نعل اسب در خانه

یکی دیگر از خرافاتی که هنوز تازگی خود را حفظ کرده، قرار دادن نعل اسب در خانه، محل کار و یا اتومبیل است. به‌ویژه اگر از جنس آهن باشد. بعضی معتقدند که قرار دادن نعل رو به بالا (U) باعث خوشبختی و شانس می‌شود. در این صورت قرار دادن نعل به شکل یو وارونه می‌تواند موجب بدشانسی و هجوم شیاطین به شما و خانه‌تان شود. البته این خرافه در جاهای مختلف شکل وارونه به خود می‌گیرد و بعضی گذاشتن نعل رو به پایین را سبب شانس و آینده سرشار از موفقیت می‌دانند. نکته جالب دیگر این است که روی این نعل‌ها هفت‌سوراخ وجود دارد که جای میخ‌هایی است که به نعل اسب می‌زنند. در نگاه فرانسوی‌ها و برخی از مردم دیگر کشورها، عدد هفت عدد مقدسی است.

نعل آهنی خوش شانسی می‌آورد

در توضیح علت این خرافه نظرات مختلفی بیان شده است، از جمله اینکه داستان آن به دوران باستانی بازمی‌گردد. زمانی که مردم اسب را به عنوان معبود می‌پرستیدند. البته گفته شده است می‌تواند به دورانی بازگردد که مردم ماه پرست بوده‌اند و نعل اسب نشانی از هلال ماه بوده است.

البته داستان قدیمی و مشهور دیگری نیز در خصوص شیطان و سنت دانستِن وجود دارد. او یک آهنگر و اسقف مسیحی قرن دهم بود که داستان‌های زیادی در خصوص تلاش شیطان برای اغوای او نقل شده است. در یکی از این داستان‌ها شیطان که در تلاش بوده است تا بر این مرد مذهبی فائق آید، از سنت دانستِن می‌خواهد که اسب او را نعل بزند. شیطان برای اینکه با دقت کار او را نظارت کند نزدیکش می‌شود. ناگهان سنت دانستِن به پای شیطان به جای اسب نعل می‌زند. شیطان که احساس درد شدید می‌کند از دانستِن می‌خواهد تا نعل را از پای او بیرون بکشد. سنت دانستِن از شیطان قول می‌گیرد در صورتی حاضر است نعل را بیرون آورد که هیچ‌گاه به خانه‌ای که بر روی در آن نعل اسب نصب شده است، وارد نشود و شیطان می‌پذیرد.

دانستِن قدیس به پای شیطان نعل زد

دانستِن از شیطان قول گرفت که به خانه‌ای که نعل اسب بر در آن آویزان است وارد نشود و شیطان پذیرفت

روی هم انداختن دو انگشت

یکی دیگر از مواردی که در فرهنگ فرانسوی بسیار شایع است، روی هم انداختن دو انگشت میانی و اشاره برای جذب شانس و خوشبختی است. در خصوص ریشه این خرافه دو نظر عمده وجود دارد. یکی به دوران پیش از مسیحیت بازمی‌گردد. بر اساس اعتقاد اروپاییان قرار دادن دو انگشت سبب می‌شد تا ارواح خوب و خوشبختی به سراغ فرد روند و درنهایت باعث شانس و بر آورده شدن آرزوی او شوند. همچنین وقتی کسی آرزویی می‌کرد برای اینکه موافقت و همراهی خود را با به نمایش گذارند دو انگشت خود را بر روی هم می‌گذاشتند. نظر دوم به روزهای اول مسیحیت بازمی‌گردد. در آن زمان مسیحیان به دلیل ایمانشان به‌شدت مورد شکنجه، آزار و اذیت و قتل قرار می‌گرفتند. به همین دلیل و برای اینکه هم‌کیشان خود را تشخیص دهند و به دام نیفتند علائمی را ایجاد کردند که یکی از این علائم قرار دادن دو انگشت روی هم بود.

قرار دادن انگشتان روی هم باعث خوش شانسی می‌شود

این معنا تنها در صورتی است که دو انگشت در پشت فرد قرار نگرفته باشد؛ اما اگر فرد دو انگشت روی هم قرار داده شده را در پشتش پنهان کند، این معنا را در بر خواهد داشت که او در حال گفتن دروغی عمدی است. او با این کار خود امیدوار است که شنونده دروغ، از اینکه به او دروغ گفته شده است درگذرد یا از تنبیه او صرف‌نظر کند. به بیانی فرد هم قسم می‌خورد و هم می‌تواند انگشتانش را بر روی هم قرار داده و در پشتش پنهان کند و امیدوار باشد تا طرف مقابل از او درگذرد!

اگر فردی دو انگشت بر روی هم گذاشته شده را در پشت بگیرد یعنی در حال دروغ گفتن است اما نمی‌خواهد مخاطبش او را مجازات کند

در این نوشتار چهار خرافه رایج در زندگی مردم فرانسه را بررسی کردیم. البته خرافات زندگی غربی و فرانسوی در این موارد خلاصه نمی‌شود و می‌توان موارد گسترده‌تری را یافت که به باورها و اعتقادات آن‌ها تبدیل شده است.

منابع:

https://www.merriam-webster.com/dictionary/superstition

Vyse, Stuart A (2000). Believing in Magic: The Psychology of Superstition. Oxford, England: Oxford University Press. pp. 19–22.

https://goo.gl/vrkh5q

http://people.howstuffworks.com/open-umbrella-indoors.htm

http://psychiclibrary.com/beyondBooks/umbrella-superstition/

http://psychiclibrary.com/beyondBooks/horseshoe-superstition/

http://oddrandomthoughts.com/lucky-charms-horseshoes-and-their-superstitions/

http://www.askdin.com/showthread.php?t=16594

رسانه‌ها


منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۴۳۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه‌یابی علل کمبود مدافعان چپ ممتاز در فوتبال مدرن

اگرچه مشکل فقدان مدافع چپ‌های قابل اتکا در فوتبال انگلیس ملموس‌تر است، اما در تمامی لیگ‌های معتبر اروپایی وجود دارد. 

در فصل گذشته برای اولین بار در تاریخ ۵۰ ساله تیم منتخب فصل اتحادیه فوتبالیست‌های حرفه‌ای (PFA)، بازیکنان لیگ برتر انگلیس هیچ دفاع چپی را در ترکیب یازده نفره منتخب خود قرار ندادند. تنها مدافع کناری منتخب، کیران تریپیر بود که در کنار جان استونز، روبن دیاز و ویلیام سالیبا برگزیده شد.

طرفداری | امسال هم پیدا کردن یک مدافع چپ مناسب برای این تیم منتخب کار دشواری است. بخشی از این موضوع به خاطر مصدومیت بازیکنانی مثل اندی رابرتسون (۱۵ بازی)، لوک شاو (۱۲ بازی) و بن چیلول (۹ بازی) است. اما بخش دیگر هم به خاطر استفاده‌ تیم‌های مدعی قهرمانی، یعنی آرسنال و منچسترسیتی، از بازیکنان عجیب و غریب در این پست است.

اگر به دنبال یک مدافع چپ تخصصی بگردید که در بیش از نیمی از بازی‌های این فصل به میدان رفته باشد، گزینه‌های شما لوکاس دینیه، آنتونیو رابینسون یا دستینی اودوگی هستند. همه‌ این بازیکنان مدافعان چپ خوبی هستند، اما به سختی می‌توان آن‌ها را در سطح جهانی دانست. دلایل مختلفی برای کمبود مدافع چپ باکیفیت وجود دارد، اما به نظر می‌رسد مشکلی در رده‌های پایه نیز وجود داشته باشد.

جذابیت پست دفاع کناری را جیمی کرگر، بازیکن سابق لیورپول، با کنایه‌ای در یک برنامه تلویزیونی به بهترین شکل خلاصه کرده است. او می‌گوید: «هیچ بچه‌ای آرزو ندارد که وقتی بزرگ شد، گری نویل شود.» این جمله در عین شوخی بودن، نکته‌ مهمی را مطرح می‌کند. به طور سنتی، بازیکنان در پست دفاع چپ معمولا بازیکنانی هستند که در پست‌های دیگر عملکرد خوبی نداشته‌اند و به این پست منتقل شده‌اند؛ مثل مدافعان میانی یا وینگرهای سابق.

تقریباً تمام بازیکنانی که به یک فوتبالیست سطح بالای لیگ برتر تبدیل می‌شوند، بهترین بازیکن یا بسیار نزدیک به بهترین بازیکن در تیم جوانان خود بوده‌اند. و صد البته که تیم‌های بسیار کمی بهترین بازیکن خود را در دفاع چپ یا راست قرار می‌دهند. بهترین‌ها، هافبک‌ مرکزی هستند یا اگر گلزن باشند، مهاجم هستند. اگر کوچک و سرعتی باشند، وینگر هستند. اگر قوی و استوار باشند، مدافعان میانی هستند. اما به تیم جوانان خود یا تیم مدرسه خود فکر کنید و به بهترین بازیکن تیم خود فکر کنید. آیا آن‌ها یک مدافع چپ یا راست بودند؟ تقریباً با اطمینان می‌توان پاسخ داد: «نه».

اما تیم‌های بزرگسال به هر حال باید از جایی مدافعان چپ و راست پیدا کنند، و این کار اغلب شامل تغییر نقش یک بازیکن بااستعداد در رده‌های جوانان است. به عنوان مثال، ترنت الکساندر آرنولد صراحتا در مورد این موضوع صحبت کرده است که تغییر پست او به دفاع راست یک حرکت کاملاً حساب‌شده بوده است؛ تصمیمی که بعد از صحبت با کادر مربیگری لیورپول گرفته شد. آن‌ها فکر می‌کردند در خط هافبک بازیکن کافی دارند، اما در پست دفاع راست جای خالی وجود دارد.

در قرن بیستم، زمانی که بازی در پست دفاع چپ و راست یک وظیفه کاملاً دفاعی در نظر گرفته می شد، بازیکنان در این پست معمولاً مدافعان میانی بودند که به کناره‌ها منتقل می شدند. گری نویل نمونه بارز این موضوع است. وقتی از مدافعان کناری انتظار بیشتری برای حمله کردن می‌رفت، آن‌ها معمولاً بازیکنانی بودند که از پست وینگر به عقب آورده می‌شدند. این یک تغییر نسبتاً ساده بود. این بازیکنان باید یاد می‌گرفتند که در موقعیت‌های تک به تک مسلط باشند و چگونه از تیر دوم دفاع کنند. اما هر چه مدافعان کناری ذهنیت هجومی بیشتری پیدا می‌کردند، بیشتر در طول خط می‌دویدند و سانتر می‌کردند؛ اساساً همان کاری را انجام می دادند که زمانی برعهده وینگرها بود.

برای نمونه، وین بریج را در نظر بگیرید که در اواخر قرن بیستم ظهور کرد. او در تیم رزرو ساوتهمپتون مهاجم مرکزی بود، سپس چند فرصت حضور در تیم اصلی در پست وینگر چپ به دست آورد، اما در نهایت به یک مدافع چپ ثابت تبدیل شد. بهترین سال‌های او برای چلسی و انگلیس به عنوان ذخیره اشلی کول سپری شد؛ کسی که در تیم جوانان آرسنال مهاجم بود و اعتراف کرد که از تغییر پست به مدافع چپ ناامید شده است. این یک الگوی آشنا بود.

وین بریج کارش را به عنوان یک مهاجم مرکزی شروع کرد ولی بیشتر دوران بازی خود را به عنوان یک مدافع چپ سپری کرد

و هنگامی که مدافعان کناری در اورلپ کردن آنقدر راحت شدند که شبیه به وینگرها بازی می‌کردند، دیگر نیازی به وینگرها برای ایفای نقش مشابه نبود. از سال ۲۰۱۰ ظهور وینگرهایی که در عرض حرکت می‌کنند، به این معنی بود که بسیاری از وینگرهای باتجربه به جناح مخالف نقل مکان کردند؛ دیمین داف را در نظر بگیرید که در جناح راست و سایمون دیویس در جناح چپ برای فولام بازی می‌کنند. فولام در آن سال به فینال لیگ اروپا رسید. 

این حالا تبدیل به الگوی پیش‌فرض شده است و جوانانی که بزرگ می‌شوند به طور خودکار بهترین پست خود را در جناح مخالف پای قوی‌ترشان می‌بینند. روزگاری انگلیس در سمت چپ مشکل داشت چون هیچ بازیکن چپ‌پای با کیفیتی نداشت. حالا آن‌ها در سمت چپ مشکل دارند، چون تمام بهترین گزینه‌های هجومی کناری‌شان (بوکایو ساکا، کول پالمر و فیل فودن) چپ‌پا هستند و به همین دلیل در سمت راست بازی می‌کنند.

این موضوع هنگام تبدیل بازیکنان به مدافع کناری که هنوز انتظار می‌رود در جناح مربوط به پای ترجیحی‌شان بازی کنند، مشکل ایجاد می‌کند. تغییر پست از وینگر راست به مدافع چپ بسیار چشمگیرتر از تغییر پست از وینگر چپ به مدافع چپ است. زمانی مربیان فقط باید این بازیکنان را متقاعد می‌کردند که کار مشابهی انجام خواهند داد؛ یعنی دویدن و سانتر کردن، فقط با این تفاوت که این کار را از چند متر عقب‌تر شروع خواهند کرد؛ اما متقاعد کردن بازیکنی که با حرکات عرضی و شوت زدن مثل آرین روبن بزرگ شده است، برای تغییر کامل سبک بازی‌اش، کار دشوارتری است.

گاهی اوقات پیشنهاد شده است که ساکا، که در دوران ابتدایی میکل آرتتا مدتی به عنوان مدافع چپ هجومی بازی می‌کرد، می‌تواند آن پست مشکل‌ساز را برای انگلیس حل کند، اما چنین سناریویی بعید به نظر می‌رسد. این تغییری فاحش نسبت به کاری که او در حال حاضر انجام می‌دهد، محسوب می‌شود. اگر این موضوع چند دهه پیش بود و ساکا به جای بازی در جناح راست، در پست وینگر چپ برای آرسنال بازی می‌کرد، شاید به این اندازه مشکل‌ساز نمی‌شد.

بوکایو ساکا در حال بازی کردن برای آرسنال در پست مدافع چپ در فوریه ۲۰۲۰

پس چطور است که مدافعان میانی را به مدافعان کناری تبدیل کنیم؟ به هر حال، مدافعان به طور فزاینده‌ای به خاطر توانایی‌شان در حفظ توپ و تحرک‌شان انتخاب می‌شوند. برای مثال، بن وایت به شکل تحسین برانگیزی خودش را با بازی در پست مدافع راست وفق داده است، در حالی که پیش از این در پست مدافع میانی عملکرد خوبی داشت.

این راه حل در سمت راست جواب می‌دهد. اما مشکل برای مدافعان چپ دو جنبه دارد. اولین و واضح‌ترین دلیل این است که بازیکنان چپ پا از بازیکنان راست پا کم‌یاب‌تر هستند، بنابراین گزینه‌های کمتری برای انتقال به آن جناح وجود خواهد داشت. دومین مشکل (و مشکل مدرن‌تر) این است که تقاضای بیشتری برای چپ پا بودن مدافع میانی سمت چپ تیم شکل گرفته است، بنابراین بازیکنان این ناحیه از زمین باید در بازیسازی راحت باشد. البته الزاما نیاز نیست آن‌ها چپ پا باشند (ویرجیل فن دایک راست پاست، در سمت چپ بازی می‌کند و پاسور فوق‌العاده‌ای است) اما دلایل خوبی برای داشتن یک مدافع میانی چپ پا در سمت چپ وجود دارد؛ امروزه بیشتر از زمانی که ضربات دروازه به طور معمول از بالای سر مدافعان و به سمت یک مهاجم هدف قد بلند ارسال می‌شد، به مدافعان چپ پا در مرکز خط دفاعی نیاز است. به عنوان مثال، لیساندرو مارتینز در گذشته شاید به یک مدافع چپ تبدیل می‌شد. او فقط ۱/۷۵ سانتیمتر قد دارد و چپ پا است. اما در دوران مدرن، او به طور واضح یک مدافع میانی است.

امروزه احتمال این‌که مدافعان چپ بازیکنانی باشند که در گذشته وینگر بوده‌اند، کمتر شده است، چون این تغییر پست سخت‌تر شده است. همچنین، احتمال این‌که آن‌ها بازیکنانی باشند که سابقه بازی در مرکز خط دفاع را داشته‌اند، کمتر است، چون مربیان تمایل کمتری به انتقال دادن آن‌گریها از آن پست دارند. در چنین وضعیتی، کمبود مدافعان چپ باکیفیت، جای تعجب ندارد.

 

به قلم Michael Cox برای وبسایت The Athletic

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • ریشه‌یابی علل کمبود مدافعان چپ ممتاز در فوتبال مدرن
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا
  • اعتراض دانشجویان فرانسوی به نسل کشی در غزه
  • بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)
  • اختلال در ریشه کنی مالاریا در ایران
  • ریشه کنی مالاریا در ایران دچار اختلال شد
  • حمایت از غزه برای سیاستمدار فرانسوی دردسرساز شد + فیلم
  • خواص دارویی گیاه "چوچاق" و عوارض آن
  • درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!