کتاب «کآشوب» منتشر شد
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۴۷۶۳۱
کآشوب روایتهایی است که نفیسه مرشدزاده با بیستودو جوان دیگر بهشکلی واقعنما نوشتهاند؛ روایتهایی از مجالس روضه یا رویدادهایی مربوط به آن که همگی را خودشان لمس کردهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر، «بیستوسه روایت از روضههایی که زندگی میکنیم.»این توضیح که پایین جلد کآشوب نشسته است، در عین سادگی و کوتاهی همهی ماجرای کتاب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شخصیتهای روایتها بسیار متنوعاند: از منبری و روضهخوان و هیأتدار و گریهکن و خادم و خادمهی هیأت گرفته تا عاشوراپژوه و حتی عاشوراپرهیز و حتیتر بچهی ششسالهی مردِ روضهخوان.
اما همهی تفاوت این نیست؛ روایتها لهجه دارند. از کورههای پایین و آپارتمانهای بالای تهران تا خاوه و قم و اصفهان و سبزوار و خوزستان و حتی تا روضههای خانگی کانادا! هر یک تصویر کوچکی از روضهی شهر خودشان هستند.
در کآشوب از استکان و نعلبکی و سیاهی و علم و کتل گرفته تا پاکت و صلهی منبری و روضهخوان و حتی تیپ عمامه و عبایشان، حرف زده شده. از تشریح روضهها، تفاوت گریهها، تحول حالها تا گوناگونی اعتقادها و نیتها و حاجتها و ادبها.
با کآشوب دغدغههای جدیدی را کشف میکنید که هیچ وقت فکرش را هم نمیکردید در این روضهها پیدا شود. از ترسهای غریب منبری تا نگرانیهای دخترک صاحبروضه، از کنجکاویهای جورواجور جوان دانشجو تا معضلِ ساز نشدن زوج جوان در انتخاب مجلس روضه، تا برسیم به دلدردِ عروسک چینی!
این همهچیزداری کآشوب البته از جنس سمساری یا عتیقهفروشی نیست. از جنس جزئیات و رنگها و نقشهای بسیار و گوناگون فرش است که همگی با هم خوش نشستهاند و دارند کار خودشان را میکنند و در نهایت یک اثر را تحویل چشمهای تو میدهند.
مرشدزاده انگار مثل زن روضهدار کهنهکار و آدابدانی که وقتی تازهعروسهای محل نذری برای روضهاش میآورند، هنر آشپزی خودش را به رخ نمیکشد و مثلاً نمیگوید فلان چیز شلهزردت کم است، گذاشته همهی نذریهای کآشوب حال خودشان را داشته باشند و رُفت و رفویشان نکرده. این، هم خوب است، هم بد. بد است چون گاهی برخی افتادنها و شکستنهای روایتها که از سر نپختگی نویسندههاست، مثل سوت دستگاه صوتی که جوان تازهکار هیأت تنظیمش کرده، حواست را پرت میکند و لذت خواندن روایتی روان را از تو میگیرد. و خوب است چون قالب و مضمون را یکی کرده. خود کآشوب انگار هیأتی است که هرکه هرچه داشته آورده و بزرگترها هم فقط نظم و نسق کار را درآوردهاند. حس و حالها کاملاً واقعی است و میتواند هر کسی را با خودش همراه کند. کآشوب البته گاهی ـ که خیلی کم است ـ روایت نیست و بیشتر خاطرهنگاریهای عاری یا مقالههای شعاری است. ولی همین هم دوباره کمک میکند که خیالت راحت باشد کسی مثل «بچگیهای یاسر مالی» خالیبندی تحویلت نداده است.
کآشوب را همان اندازه که میتوان مجموعه روایتی دید که باید خواند و از نگارگری راویانش و تصویرهای جذابی که به چمشت میدهند، لذت برد، میتوان حتی یک پژوهش اجتماعی شمرد و با نگاهی دیگر در پی چیزی غیر از احساس خوشِ خواندن روایتهایی نرم بود. کآشوب را حتی میتوان الگویی درست برای یک کار جمعی دید و در پی رازهایش برآمد و تقلیدش کرد.
همهی کآشوبیها ـ جز کرهخرِ «تاریکروشنای کوره» و آقا سیدِ «حروف» ـ انگار خیلی دلشان میخواسته یک روز خودشان روضه بخوانند و حالا فرصتی گیرشان آمده و خودشان را خالی کردهاند و هرکدام ولو خیلی نمکی و هرچند اندازهی بازدم گرفتن شعر روضهخوان، مجلس کوچک ذکر مصیبتی راه انداختهاند. برای همین کآشوب را میتوان شبهای محرم دست گرفت و با مجلسهای جورواجورش اشک ریخت. و اصلاً شاید برای همین و برای آن همه جزئیات، کآشوب از آن کتابهایی نیست که بشود یک شب برداشت و صبح تمامشدهاش را تحویل قفسههای کتابخانه داد. با کآشوب باید آرام آرام جلو بروی و باید آن را ذره ذره بچشی.
اما بیش از همه کاش هیأتدارها کآشوب را بخوانند که از «پوشِ خانهی بنکدار» بفهمند چقدر باطنداری هیأت مهم است و از «سقاباشی» ادبِ کار دستشان بیاید و از «بغض دونفره» حواسشان به دیگرانی که مثل آنها نیستند جمع شود و برای همه جا باز کنند و تطورات غریب «نوهی عباس بنگر» را بنگرند و بفهمند که خودِ این تکثر را خواستهاند که به دست هرکس با هر ذائقهای چیزی بدهند. از خشم چشمهای معتادهای روضهی کورهی بغدادی بفهمند که حرف بردن و آوردن چه آفتی است و دلشان هری بریزد که وای چقدر چیزها بوده که شاید رعایت نکردهایم.
کآشوب فقط یک کتاب نیست؛ یک اتفاق است که میتوان هر بار با آن مواجه شد و چیزهای جدیدی دربارهی آن نوشت.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۴۷۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صنعت نشر هند برای تولید کتابهای صوتی با هوش مصنوعی آماده میشود
هندوستان در این دوره از نمایشگاه به عنوان مهمان ویژه قرار است صنعت نشر خود را به ایرانیان معرفی کند. جریان نشر در هندوستان به دلیل وجود زبانهای بومی گوناگون از تنوع خاصی برخوردار است. هندوستان به دلیل پیشینه تاریخی و همچنین روابط فرهنگیاش با ایران محتوای بسیاری برای ارائه به ایرانیان دارد. اما این صنعت اکنون در حوزه تکنولوژی نیز در حال آزمودن ایدههایی است که میتواند برای ایرانیان کارآیی داشته باشد. متنی که در ادامه میخوانید، با ترجمه و تالیف مارال توکلی یکی از این ایدهها را معرفی میکند:
صنعت نشر هند امکانات تولید کتابهای صوتی هوش مصنوعی را بررسی میکند، ناشران آماده حضور در این عرصه هستند، اما صداپیشگان و خوانندگان تردید دارند.
مدیسون مردی را توصیف میکند که به یک منظره زیبا نگاه میکند. صدای آهسته و بافتدار مدیسون هنگام توصیف آن منظره دلفریب بالا و پایین میشود. او کمی مکث میکند تا کمی تعلیق ایجاد شود، سپس وارد نقطه اوج میشود.
مدیسون یک انسان نیست، بلکه یک «راوی دیجیتال» است که Apple Books بهطور خاص برای ژانرهای داستانی و عاشقانه ایجاد کرده است. برخی دیگر از راویان دیجیتالی موجود در این فهرست عبارتند از «جکسون» معمولی و دوستانه، «هلنا» سخت و ترسناک و «میچل» خشک اما استادانه.
اپل بوکز در وبسایتش، راویهای دیجیتالی خود را به عنوان راهی برای کمک به نویسندگان مستقل و نویسندگانی که آثارشان توسط ناشران کوچکتر منتشر شده، پیشنهاد میکند، چرا که با موانعی مانند سردرگمی فنی و هزینههای بالا مواجه نمیشوند.
وقتی این خبر در جامعه صداپیشگی پخش شد، واکنشهای منفی بسیاری را برانگیخت، حتی زمانی که اپل بوکز به خوانندگان اطمینان داد که «به رشد فهرست کتابهای صوتی با روایت انسان ادامه خواهد داد.»
به نظر میرسد «راوی هوش مصنوعی» موضوعی مرتبط با ایالات متحده آمریکا یا اروپا محور بهنظر برسد، اما کتابهای دیجیتال یا روایت شده با هوش مصنوعی ممکن است از لپتاپها و تلفنهای هوشمند هندیها دور نباشند.
آنانت پادمانابهان؛ مدیرعامل «هارپر کالینز» هند، گفته است که آنها درحال حاضر درحال «نمونهگیری» از راویان هوش مصنوعی برای کتابهای صوتی هستند، اما هنوز صدایی که دوست داشته باشند پیدا نکردهاند. او معتقد است که هوش مصنوعی میتواند به تولید کتابهای صوتی بیشتر و صرفهجویی در زمان کمک کند.
پادمانابهان گفت: «میتوانم به شما بگویم، شما تفاوت خوانش توسط هوش مصنوعی و انسان را نمیدانید.» «این جایی است که به آن میرسد تا زمانی به شما بگویم که این توسط هوش مصنوعی روایت شده است» (یا) «این روایت انسان است»، فکر نمیکنم متوجه شوید. در روایتهای غیرداستانی و جاهای دیگر، فکر نمیکنم مهم باشد. فکر میکنم در داستانها مهم است که روایت کجا مکث میکند، جایی که راوی چیزهای بیشتری را به ارمغان میآورد.»
وی افزود که راویهای هوش مصنوعی انتشار سریعتر کتابهای ترجمه شده را نیز امکانپذیر میکنند.
نویسندگان چه فکری میکنند؟
خوانندگان و نویسندگان نگران پیامدهای اجتماعی جریان اصلی کتابهای روایت شده توسط هوش مصنوعی هستند و صداپیشگان فرصتهای شغلی را از دست میدهند. متخصصان همچنین میترسند که کتابهای صوتی که قبلا توسط آنها روایت شده است، بدون رضایت آنها برای آموزش ابزارهای هوش مصنوعی که میتواند جایگزین آنها شود، استفاده شود.
با درنظر گرفتن این موضوع، آیا خوانندگان و نویسندگان هندی از کتابهای روایت شده توسط هوش مصنوعی حمایت میکنند؟
میمی موندال، نویسنده هندی داستانهای علمی تخیلی و فانتزی، گفت که از مفهوم کتابهای روایت شده با هوش مصنوعی و شکل آینده علمی-تخیلی اطراف او «بسیار هیجان زده» است. با این حال، او اعتراف کرد که اگر جایگزین انسانی وجود داشته باشد، چنین کتابهایی را توصیه یا خریداری نمیکند.
ازنظر فنی این تقصیر هوش مصنوعی نیست. فقط این است که ما آن را به چنین دنیای نابرابری میآوریم و آن را به وسیله دیگری برای ظلم تبدیل میکنیم.
رش سوزان، نویسنده و ویراستار، که کتابها را در وبلاگ The Book Satchel مرور میکند، گفت که به کتابهای صوتی زیادی گوش میدهد، اما راویهای هوش مصنوعی/دیجیتال را «رباتیک و بی جان» میداند. او همچنین گفت که با بازبینی کتابهایی که توسط راویهای دیجیتال خوانده میشود، موافقت نمیکند.
خانم سوزان در بیانهای ایمیلی گفت: «من راوی دیجیتالی را به اندازه کافی خوب نمیدانم که با صداپیشگانی که میتوانند جزئیات احساسات را از طریق آهنگ و سبک خواندن خود برانگیزند رقابت کنند. بنابراین، نظر کلی من درمورد کتاب تغییر میکند. امیدوارم روی این تمرکز کنیم که فناوری جدید چگونه میتواند به ما در انجام سریعتر و آسانتر کمک کند، و به دنبال راههایی نباشیم که در آن کار انسان کم ارزش شده و قابل تعویض باشد.»
از منظر یک منتقد، خانم سوزان نگران بود که راوی دیجیتال عاملی است که میتواند بر موفقیت یا عدم موفقیت یک کتاب تأثیر بگذارد.
او هشدار داد: «یک کتاب خوب میتواند به یک کتاب صوتی متوسط در دست یک راوی بد تبدیل شود.»
خانم موندال همچنین به طنز جایگزینی هوش مصنوعی با نیروی انسانی اشاره کرد و گفت که حتی با ارزانتر شدن فرآیندهای تولید و ارزان شدن کتابها، مردم شغل خود را از دست میدهند.
وی اشاره کرد: «من میتوانم ببینم مطبوعات کوچک و نویسندگان به حاشیه رانده شده چگونه میتوانند از نیروی کار هوش مصنوعی سود ببرند، و من از آنها به خاطر استفاده از این فرصت کینهای ندارم. ما نباید انتظار داشته باشیم که عدالت اجتماعی بر دوش ضعیفترین اعضای جامعه ما بیاید. این نویسندگانی مانند من هستند که میتوانند درمورد این موضوع موضع بگیرند و حرفه خود را از دست ندهند.»