حمله جوان به بهرام رادان و مهتاب کرامتی با اتکا به سخنان مریلا زارعی
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۶۰۶۴۳
به گزارش صدای ایران،مریلا زارعی در جشن روز سینما که از سوی خانه سینما برگزار شده بود، از سکوت سفیران صلح سازمان ملل در قبال کشتار مسلمانان در میانمار انتقاد کرد.
مريلا زارعی که برای اهدای جايزه روی سن رفته بود، گفت: «سينما اگر بخواهد تأثير بگذارد بايد تأثير بگيرد. مسلمانان بيگناه در ميانمار از بين ميروند در حالي که سکوت سفيران صلح را شاهد هستيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما سفيران صلح سازمان ملل چه کساني هستند؟ سازمان ملل در تعريف سفيران صلح مينويسد: سفراي صلح سازمان ملل متحد، افرادي هستند که با دقت از ميان حوزههاي هنر، ادبيات، علم، سرگرمي، ورزش و ساير حوزههاي زندگي عمومي انتخاب شدهاند. کساني که قبول کردهاند توجه جهان را به فعاليتهاي سازمان ملل متمرکز کنند. اين بزرگترين افتخاري است که از سوي دبيرکل سازمان ملل به يک شهروند جهاني ميدهد. اين شخصيتهاي برجسته، زمان، استعداد و شور و شوق خود را داوطلبانه براي افزايش آگاهي از فعاليتهاي سازمان ملل جهت بهبود زندگي ميلياردها نفر به کار ميبرند. اين تعريف کلي و بسيار زيبا از نظر لغوي شامل 13 نفر ميشود. افرادي مانند دنيل بارنبويم موسيقيدان صهيونيست، هايا بن الحسين دختر ملکحسين و همسر حاکم دوبي، پائولو کوئيلو نويسنده، لئوناردو ديکاپريو، مايکل داگلاس و شالريز ترون، بازيگران هاليوودي و جديدترين عضو اين گروه ملاله يوسف زهي دختر پاکستاني است که بعد از ترور از سوي طالبان به شهرت رسيد.
در مقابل 13 سفير صلح سازمان ملل، زيرمجموعههاي اين سازمان نيز مانند يونيسف، براي خود سفيران صلح يا سفراي حسننيت دارند که آن سفرا نيز در رابطه با فعاليتهاي خاص نهاد زيرمجموعه سازمان ملل فعاليت ميکنند، مانند آنجلينا جولي که سفير صلح يونيسف بود. سفير صلح يونيسف در ايران که چند سالي است به طور مداوم با اين سازمان همکاري دارد، مهتاب کرامتي است.
کرامتی در مصاحبههايی گفته که با آنجلينا جولي دوست است، اما هيچ وقت نخواسته يا نتوانسته در حد بازيگر مشهور هاليوودي فعاليت بينالملل مؤثري داشته باشد. شاهد اين موضوع سفر آنجلينا جولي به ميانمار و ديدار با آوارگان روهينگيايي است. سفر آنجلينا جولي به ميانمار در حالي انجام شد که بسياري از کشورهاي مسلمان درباره نسلکشي مسلمانان ميانماري سکوت کرده بودند؛ همان کاري که سفير صلح يونيسف در ايران انجام داده و تا امروز هيچ اظهارنظري درباره مسلمانان روهينگيايي نداشته است. شايد در شب جشن خانه سينما، روي صحبت مريلا زارعي با شخص مهتاب کرامتي نبود، اما مهتاب کرامتي و ديگر ايرانياني را که به عنوان سفراي صلح با مجموعه سازمان ملل همکاري داشتهاند، نيز شامل ميشود؛ افرادي مانند بهرام رادان که درباره سگکشي و آزادي ازدواج همجنسبازها در امريکا اظهارنظر ميکند، اما در مقابل آدمکشي سازمانيافته در ميانمار سکوت کردهاند. آيا سفيران صلح ايراني سازمان ملل ميتوانند از اين پس و با تلنگري که در جشن خانه سينما خوردهاند، نسبت به وضعيت انساني در ميانمار موضعگيري کنند؟!
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۶۰۶۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه
روزنامه جوان در مطلبی از افزایش احتمال تعطیلی شنبه ها انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد. عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.